یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

اوباما و شعار تغییر؟!


اوباما و شعار تغییر؟!
به نظر می رسد دولت جدید آمریکا در حوزه سیاست خارجی در پی بدست آوردن شرکا و متحدان بیشتر در عرصه بین المللی باشد.
پیروزی باراک اوباما و تأکید وی بر شعار تغییر سبب گردیده است بسیاری به این موضوع بیایشند که سیاست های ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری او به چه سمت و سویی سوق پیدا خواهد کرد. آگاهی و شناخت از سیاست خارجی آمریکا در حوزه های مختلف برای ملتها و دولتهای دیگر جهان نقش بسزایی در قضاوت و تحلیل نسبت به دولت جدید ایالات متحده آمریکا دارد. در این میان توجه به منطقه استراتژیک خاورمیانه به عنوان یکی از مهم ترین چالش ها در سیاست خارجی آمریکا و بررسی رویکرد احتمالی دولت اوباما به آن ارزشمند به نظر می رسد. اولین اقدامی که اوباما می تواند برای غلبه بر تمام چالش هایی که در حوزه سیاست خارجی با آن مواجه است، اتخاذ کند، تنظیم یک سیاست خارجی اصولی برای آمریکاست. در حالی که وجهه این کشور را در جهان ترمیم می کند، بتواند سبب بهبود وضعیت موجود بشود. اوباما و مشاوران او برای تهیه اصول این سیاست خارجی می توانند با تجزیه و تحلیل اصول سیاست خارجی بوش در دوران ۸ سال ریاست جمهوری در کاخ سفید، تجربیات فراوانی برای جلوگیری از تکرار رویکردهای غلط بوش به دست آورند. این موضوع از آن جهت حایز اهمیت است که در دوره اول ریاست جمهوری بوش، او سیاست های شدیدا ماجراجویانه ای را دنبال کرد، اما در دوره دوم تقریبا محافظه کار بود.
در واقع در سیاست خارجی آمریکا در چهارسال اول ریاست جمهوری جرج بوش، سیاست های تهاجمی کاملا مشهود بود، در حالی که در چهار سال دوم، حاکمیت آمریکا تلاش کرد به رئیس جمهور این کشور بفهماند که تعدیل سیاست های تهاجمی دولت ضروری است. در واقع جمهوری خواهان در سیاست خارجی، نوعا از ابزارهایی مبتنی بر زور و اعمال اراده آمریکایی استفاده می کردند در حالی که دموکرات ها می توانند از ابزار سازمان های بین المللی و همچنین دیپلماسی گفت وگو بهره بگیرند و با تصحیح رویکردهای آمریکا در نقاطی که سیاست خارجی آمریکا مرتکب بزرگترین اشتباهات گردیده، زمینه را برای بازگشت شرایط به حالت تعادل فراهم آورند. برای مثال یکی از حوزه هایی که اوباما باید با نهایت دقت برای حل چالش های ناشی از آن وارد عمل شود، تصحیح رویکردهای آمریکا در قبال عراق است. اوباما هر چند در قبال عراق قول هایی نظیر تلاش برای کاهش سربازان آمریکایی در این کشور را داده است، ولی باید دید که این وعده ها چقدر توام با عمل خواهند بود. در واقع می توان گفت که عراق می تواند اولین آزمون سیاست خارجی اوباما باشد.
اوباما نیازمند خروج از عراق با ظرافت تمام و انتقال نیروها به افغانستان است، به طوری که شعله آشوب در عراق را با ملایمت پایین بکشد. اوباما معتقد است آمریکا زمانی قادر به شکست طالبان در افغانستان خواهد شد که در پاکستان بر این افراد پیروز شود. وی اعلام کرده است مساله بحران افغانستان و پاکستان را (که به نوعی با هم گره خورده اند) درصدر اولویت های سیاست خارجی دولت خود قرار خواهد داد. سیاست وی در خصوص قضیه اسراییل - فلسطین و مساله غزه تاکنون برپایه سکوت سپری گشته است. رویکرد سیاست خارجی دولت جدید آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران و برنامه هسته ای ایران نیز استفاده بیشتر از قدرت نرم به جای قدرت سخت، جایگزینی استراتژی تغییر رژیم به اصلاح رفتار و تضعیف گزینه نظامی در برابر افزایش تحریم های اقتصادی با مشروعیت اقدام بیشتر در هنگام به بن بست رسیدن مذاکرات طرفین خواهد بود. از سوی دیگر بر اساس اخبار منتشر شده «دنیس راس» مشاور نزدیک اوباما احتمالا هماهنگ کننده ارشد امور ایران خواهد بود. دنیس راس راهکارها و گزینه های دیپلماتیک را برای تغییر رفتار ایران، توصیه می کند. «تشدید تحریم ها»، «انجام مذاکرات بدون پیش شرط با ایران» و رویکرد ترکیبی مبتنی بر «مشارکت بدون پیش شرط، همراه با اعمال فشار بر ایران» از جمله راه حل های پیشنهادی او برای مهار و تغییر رفتار جمهوری اسلامی است. سیاست خارجی آمریکا حاصل تعامل میان اتاق های فکر، گروههای لابی، نخبگان سیاسی و توجه به ارزش هایی چون دموکراسی، سرمایه داری، لیبرالیسم و نهادهای بین المللی است. هر چند تغییر در مدیریت سیاسی می تواند در سیاست های این کشور تأثیرگذار باشد. لیکن حداقل در حوزه سیاست خارجی، علی رغم شعار پرآوازه تغییر در سیاست اعلانی اوباما، این تغییر به طور گسترده در سیاستهای اعمالی، صورت چندانی نخواهد گرفت.
درکنار چالش هایی که به آنها اشاره شد، پروژه دشوار باراک اوباما خارج کردن خاورمیانه از کانون توجه سیاست خارجی آمریکا و متمرکز کردن آن بر خاور دور است. هنگامی که تاریخ این دوران به رشته تحریر در می آید بدون شک نگاه ها به جای جنگ در لبنان یا تنش ها بر سر ایران به رشد چین و هند و اینکه این کشورها چه طور جهان را تغییر شکل داده اند، دوخته خواهد شد. این جا به جایی قدرت اثراتی در تمام نقاط جهان خواهد داشت و پیچیدگی خاص خود را به وجود می آورد. در چنین جهانی تقاضا برای انرژی و مواد خام افزایش خواهد یافت و کشورهایی مثل ایران، ونزوئلا، روسیه و عربستان سعودی به کشورهای قدرتمندی تبدیل خواهند شد. بدین ترتیب رژیم سرمایه داری جهانی در حال تولید عوامل ضد سرمایه داری قدرتمند است و اگر اوباما در دوران ریاست جمهوری خود برنامه های جامعی را اجرا ننماید، قطعا نخواهد توانست کمکی به حل چالش های آمریکا در جهان کرده باشد.
اعظم حبیبی
منبع : روزنامه کیهان