پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
زبان همدلی
شاید به زبان ساده، سادهتر از اینكه بخواهیم نكتهای را به واژه بیان كنیم، نغمهها هوای اطراف ما را به ارتعاش در میآورند و گوشهایمان زمزمههایی را میشنوند كه در ساختاری كهن و اساطیری به نوا درمیآیند.كلمات در این هنگام، گویای شیدایی پنهان میان تارها و پوستها و چوبها نیستند. چراكه جنس صدای موسیقایی، مغناطیس ویژهٔ خود را دارد و درست به همین دلیل گوشهای ابنای بشر پذیرای موسیقیست كه زبان همدلی تودههاست. درست در همین لحظه رابطهٔ میان ما و دنیای اطرافمان در هنری شكل میگیرد كه همه با آن آشناییم. شما چه نوع موسیقیای را میپسندید؟ با چه نوع موسیقیای میتوانید ارتباط برقرار كنید؟ این پرسشها و طبیعتاً پاسخهایشان سلیقهٔ موسیقی شما را مشخص میكند.حالا كه كلید ورود به بحث را یافتهایم به اطرافمان نگاه میكنیم. یكی از راههای تعامل میان فرهنگها تبادل كالاهای فرهنگیست. چند سال پیش یعنی تقریباً از سال ۷۷ به بعد، گروههای خارجی موسیقی توانستند به همت برخی ارگانها در كشورمان به اجرای برنامه بپردازند و از آن سال به بعد طی جشنوارهها و كنسرتهایی كه برگزار شد، توانستیم با موسیقی كشورهایی چون آلمان، اسپانیا، ایتالیا، فرانسه، هلند، اكراین، ارمنستان، تاجیكستان، مكزیك، رومانی و... ارتباطی نزدیكتر پیدا كنیم و این ارتباط كمكم عمیقتر شد و در این میان اشتراكاتی میان موسیقی خود این موسیقیها دریافتیم كه از سویی مبین همریشهگی فرهنگها بود و از سویی دیگر بیانگر این نكته كه برخی از كشورها ازجمله چین، تركیه، تاجیكستان، افغانستان، برخی كشورهای اروپای شرقی و... چهقدر وامدار موسیقی ایرانی هستند، چه از نظر ملودیك و چه از نظر اركستراسیون و گاه هارمونی. و صد البته دریافتیم كه چهگونه میتوانیم از اركسترهای خود صدایی خوب و مطلوب درآوریم. این نكته اما به این مسئله خلاصه نمیشود. چندی پیش اتحادیهٔ اروپا با چند گروه موسیقی از اتریش، ایتالیا، آلمان، فرانسه، اسپانیا و... به تهران آمد كه مركز موسیقی بیشترین استفادهٔ معنوی را از این اتفاق برد. اما موسیقیدانان ما نتوانستند راهی برای ارتباط و تعامل یا حداقل استفاده از نوآوریهای گروههای خارجی بیابند. سالها پیش وقتی برای نخستین بار از طریق تشكیل هنرستان عالی موسیقی ساز پیانو وارد ایران شد و فهمیدیم علاوه بر آنكه میتواند دكوری برای قصر مظفرالدینشاه باشد میتواند صدایی نیكو نیز از خویش درآورد، حبیباله شیرهمایون با استفاده از تغییر كوك این ساز و همچنین افزودن گامی بنام ربع پرده به این ساز غربی، فرآیند ایرانیزه كردن سازهای غربی را در ایران آغاز كرد. همین اتفاق در مورد ویلن نیز تكرار شد، همچنان كه شاید قرنها پیشتر از آن چینیان اروپاییان، آمریكاییها و... توانستند با تغییر برخی عناصر سازهای ما از آنها صداهای دلخواه و متناسب با موسیقی خود درآورند. این اتفاق، اتفاق تازهای نیست و میتوان فرآیند رابطه را میان فرهنگهای گوناگون از این طریق دنبال كرد و چهقدر خوب است كه موسیقیدانان ما نیز راهی برای ارتباطی دگرگونكننده، پیدا كنند. مسعود شعاری و كیهان كلهر طی سالهای گذشته در صدد برآمدند تا با معرفی نوعی موسیقی كه خود موسیقی تلفیقی مینامند، عرصهای را پدید آورند كه سازهای ایرانی را با سازهای شرقی، بیامیزند و حاصل آن همكاری با موسیقیدانانی چون درشن آنند نوازندهٔ برجستهٔ تبلای هندی و شجاعت حسین خان نوازندهٔ سیتار هندی بود. سراغ اینگونه ارتباطها را میتوان در موسیقی موسیقیدانان برجستهای چون پیتر گابریل، یهودی منوهین، یانی و... نیز جست. ضمن آنكه ارتباطات فرامرزی راهی برای گسترش موسیقی بومی نیز به شمار میآید.در جریان دعوت از موسیقیدانان اتحادیهٔ اروپا، به خاطر میآورم كه یك آهنگساز برجستهٔ ایتالیائی گفته بود: عجب موسیقی با حالی دارید شما ایرانیان، اما حیف كه در اروپا تنها اتنوموزیكولوژیستها آن را میشناسند. و در این سطح غمانگیز میشود سرنوشت موسیقیای كه ما خود فكر میكنیم قدمتی بیشتر از ادبیاتمان دارد. در جشنوارهٔ فجر نیز مجالی برای عرضهٔ موسیقی به موسیقیدانان خارجی یافت میشود، اما ای كاش این رابطهها گستردهتر شود. ای كاش بتوانیم از موسیقیدانان بزرگ كشورمان نیز دعوت كنیم تا همپای نوازندگان و آهنگسازانی كه به جشنوارهٔ موسیقی فجر دعوت میشوند، بنوازند، بخوانند و نغمه سر دهند. در جشنوارهٔ امسال نیز پدیدههایی از اروپا حضور داشتند كه اگر نتوانیم از نوآوریهای آنان ایدههائی برای ارائهٔ مناسب موسیقی خود بیابیم، دچار زیانی بزرگ شدهایم. دیمیتری زامفیر نوازندهٔ فلوت مجار از رومانی یكی از این پدیدهها بود كه البته نباید او را با گئورگ زامفیر نوازندهٔ مشهور فلوت مجار اشتباه گرفت. اما به جرئت میتوان گفت كه او نیز نوازندهای در همان قد و قامت است. اگر به نوع سازهائی كه او مینواخت دقت كنیم، اشتراكاتِ بسیاری را با سازهای ایرانی مییابیم و نیز درخواهیم یافت كه چه استفادههائی از سازهایمان نكردهایم. فلوتِ مجار، نیلبك، اكارنیا، دونلی، نی، نیانبان، دوزله و... از سازهائی بود كه دیمیتری زامفیر با آنها و با اركستری شش نفره سلی در معرفی موسیقی رومانی داشت. به جز سه سازی كه در آغاز نام بردیم بقیهٔ سازها ریشهٔ ایرانی دارند (البته این نامها ممكن است در رومانی طور دیگری باشند) و مطمئناً تمام آنها صدائی جز صدای نمونهٔ ایرانیشان نداشتند. اما تكنیك نوازندگی این سازها طوری بود كه انگار شوخ و شنگی موسیقی اروپای شرقی به آنها تزریق شده بود تا نغمهای جز نغمههای فلوتِ مجار از آنها بیرون نیاید. در گروه روسیه این اتفاق به گونهای دیگر افتاد، هنرمند روسی با استفاده از یك آرشه و یك ارهٔ چوببری توانست صداهایی را خلق كند كه حیرتانگیز بود. همچنان كه سال گذشته یك گروه از آلمان با میخ و تخته و چكش و سطل زباله ریتمهایی را آفریدند كه بیحضور ملودی نیز دلانگیز و گاه مفرح مینمود. اگر با برنامهریزی دقیق بتوانیم هم با موسیقی جهان آشنا شویم و آن را به جوانان و نوجوانان بشناسانیم و هم به اهمیت موسیقی بومی خود آگاه شویم و سعی در شناساندن آن به جهان هنر كنیم، مسلماً بنبستها را در خواهیم نوردید و طرحی نو در خواهیم انداخت.
عزت اله الوندی
عزت اله الوندی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست