چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا
مهدویت و امام مهدی (علیه السلام) در نگاه شهید صدر (قدس سره)
نگاه علمی و فرامذهبی به مسئله مهدویت با قلم نكتهسنج فرهیختهای توانا هم چون شهید بزرگوار آیت اللّه العظمی سید محمد باقر صدر، چهرهای درخشان و تابناك از آیندهای روشن برای بشریت تصورمی كند. رهبری و امامت چهاردهمین معصوم در مكتب پر ارج اسلام، جهان را در انتظار عدالت فراگیر و آسمانی موعود قرار داده و با ابتكاراتی ویژه به مهمترین پرسشهای مطرح شده درباره این موضوع سرنوشتساز و انسان شمول پاسخ داده است. این نوشتار با نامی بسیار متواضعانه برای یك اثر بسیار محققانه تحت عنوان بحث حول المهدی عرضه شده است. در این نوشته سعی شده است كه پرده از این دفتر تابناك و ناشناخته برداشته شود.
● نگاهی تاریخی به كتاب نفیس«بحث حول المهدی»
یكی از دست پروردگان استاد فرزانه آیهٔ اللّه العظمی شهید سید محمد باقر صدر (قدس سره) جناب آیهٔ اللّه سید محمد صدر میباشد، كه پس از گذشت دو دهه از رحلت جانگداز و شهادت مظلومانه استاد عالیقدرش وی نیز باقر صدر به فیض شهادت نایل میگردد.
ایشان سالیان درازی را در گردآوری یك مجموعه نفیس درباره امام زمان و حضرت مهدی (علیه السلام) سپری میكند و یك جلد را به تاریخ غیبت صغری و یك جلد را ویژه غیبت كبری و دو جلد را ویژه عصر ظهور و پس از ظهور قرار میدهد. وی برای این مجموعه نفیس كه بسیار مفصّل و به گونهای تحقیقی و تحلیلی است، مقدمهای از استاد فرزانه آیهٔ اللّه العظمی سید محمد باقر صدر درخواست مینماید.
استاد نیز با مقدمهای محققّانه و با نگاهی علمی فرامذهبی این (موسوعه) را زینت میبخشد.
این مقّدمه با عنوان «بحث حول المهدی» به طور مستقل چاپ شد و با انتشار آن كتابی بر مایه و بسیار فشرده درباره مهدویّت پا به عرصه وجود گذاشت. هم اكنون به بررسی این اثر نفیس پرداخته و امیدوارم كه بتوانم قدمی ـ هر چند كوچك ـ در این وادی مقدس بردارم و یكی از وظایف خود را به ساحت مقدس حضرت بقیهٔ اللّه الأعظم امام زمان (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و شاگرد بزرگوار مكتبش استاد عالیقدرم شهید فرزانه آیهٔ اللّه العظمی سید محمد باقر صدر (قدس سره) ادا نمایم.
این نوشتار بسیار فشرده از شهید صدر، دارای نكاتی ابتكاری بوده و ویژگیهایی منحصر به فرد دارد كه شایسته بررسی و طرح میباشد. امید است كه بتوانم گوشهای از این ویژگیها و نكات مهم را روشن گردانم و سهمی در وادی تحقیق و تألیف و ژرفنگری استاد فرزانهام داشته باشم تا چهره درخشان یكی از فشردهترین آثار علمی درباره امام مهدی (علیه السلام) كه مقدمهای زیبا بر مفصّلترین اثر علمی معاصر بوده در حدّ توان در برابر دید افكار عاشقان و دوستداران صلح جهانی و عدالت همگانی تقدیم نمایم.
امید است خداوند منّان این كمترین را از گروه عدالتخواهان و عدالتپروران قرار دهد و چشمان بیفروغش را به دیدار آفتاب پرفروغ و زیبای مهدی آل محمد (علیهم السلام) نورانی گرداند.آمین یا رب العالمین.(۱)
● نگاهی گذرا به محتوای أثر نفیس «بحث حول المهدی»
این اثر نفیس از یك مقدمه و هفت بحث و یك خاتمه تشكیل میگردد.
ایشان در مقدّمهای بسیار مهم، به ریشهدار بودن گرایش و اعتقاد به اندیشه مهدویت پرداخته و نقش دین را به طور عام و دین اسلام را به طور خاص در طرح و تبلیغ این اندیشه و بركات آن توضیح داده است، وی همچنین ویژگیهای منحصر به فرد اعتقاد شیعه درباره امام مهدی (علیه السلام) را مورد بحث قرار داده است، سپس هفت سؤال اساسی درباره امام مهدی (علیه السلام) طرح كرده و انگیزهها و علل طرح این پرسشها را مورد اشاره و بحث قرار داده است.
پرسشهای هفتگانه كه مهمترین پرسشهای زنده كه نقشی كلیدی در فهم صحیح مهدویّت در اسلام را دارند، در چند محور خلاصه میشوند:
۱) محور اول: (امكان و دلیل و راز) طول عمر امام مهدی (علیه السلام)؛
۲) محور دوم: (دلیل و علّت) امامت زود رس آن بزرگوار؛
۳) محور سوم: دلایل تولّد و غیبت و فلسفه غیبت امام زمان (علیه السلام)؛
۴) محور چهارم: (امكان و شیوه) ایجاد تغییر جهان شمول در روز موعود توسط یك فرد.
در خاتمه: ویژگیهای موسوعه تاریخی امام مهدی (علیه السلام) توسط آیهٔاللّه سید محمد صدر تدوین شده و اهمیت آن، مورد اشاره قرار گرفته است.(۲) همچنین تاریخ دقیق شروع و ختم نوشتن این مقدمه گرانسنگ نیز ثبت شده است.
این اثر نفیس به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده است، ولی تصور میشود كه به دلیل فشردگی مطالب نیازمند شرح میباشد تا نكات ارزنده و نهفته آن آشكار گردد.(۳)
تلاش ما در این جزوه این است كه پیشدرآمدی بر این بحث از دیدگاه شهید سید محمد باقر صدر داشته باشیم.
ویژگیهای روش شهید صدر در بررسی مسئله مهدویت در كتاب «بحث حول المهدی»
۱) نگاه چند بُعدی به مسأله مهدویت
مسأله مهدویّت یك مسأله اعتقادی، تاریخی، اجتماعی سیاسی، میباشد؛ به همین دلیل سؤالات مورد انتخاب شهید صدر (ره) و پاسخهای ایشان ناظر به هر سه بعد بوده و با یك زاویه دید به این مسئله نگاه نكرده است.
۲) تشخیص دقیق مركز بحث و اولویت دادن به بحثهای كلیدی
سؤالات و پرسشها درباره امام مهدی (علیه السلام) بسیار متنوّع و زیاد میباشند، امّا این هفت سؤال انتخابی جنبه كلیدی دارند. بنابراین، برای یك جزوه مختصر و فشرده كه راه را برای محقّقان و آیندگان باز میكند، بسیار بجا است كه به سؤالات كلیدی بپردازد.
۳) شیوه بدیع درایجاد انگیزه برای خواننده و پژوهشگر
استفاده از شیوه طرح سؤال و پاسخ دادن به سؤال، اضافه بر ایجاد انگیزه مضاعف برای خواننده و جذابیت بحث، موضوع بحث را به طور دقیق طرّاحی میكند، جواب را به تناسب سؤال عرضه مینماید، و از حاشیه رفتن پرهیز میكند.
۴) نظم و دستهبندی مطالب در هر بحث
آنچه در چینش سؤالات نمایان است، دستهبندی بحث و نظم دادن به آن میباشد. منطقی فكركردن و منطقی جواب دادن و داشتن نظم در تفكر، در بررسی مسایل امری مهم میباشد كه در مجموعه تألیفات آیهٔ اللّه العظمی شهید سید محمد باقر صدر (قدس سره) به چشم میخورد. تلاش ایشان در عموم نوشتهها و تألیفات در بارآوردن انسانهایی اندیشمند ـ كه به طور نظاممند فكر كنند و بیندیشند ـ بسیار چشمگیر و تحسینبرانگیز است و این رویّه كم نظیر میباشد.
۵) دقّت فوقالعاده در طرح شبهه و در پاسخ شبهه
شهید صدر شبهه را بسیار دقیق و عمیق مطرح میكند و چه بسا بهتر از طرّاح شبهه، شبهه را تقریر مینماید. این دقّت، انسان را به تعمّق در بررسی مسایل وادار میكند. ایشان قویترین و روشنترین پاسخ را انتخاب و با بیانی شیوا مطلب خود را عرضه میكند. اینگونه اِعمال دقت، مخاطب خود را فردی پویا و دقیق و همیشه یك قدم جلوتر از دیگران بارمیآورد.
به همین دلیل مباحث كلامی شهید صدر در جرگه مباحث جدید كلامی و از نوع كلام جدید به شمار میرود. وی همچنان كه نگاه درون دینی را خود را حفظ مینمود، همیشه نگاهی برون دینی نیز به مسایل داشت. و از این نظر پرورش یافتگان مكتب ایشان از لحاظ فكری و علمی بسیار قوی و توانمند میباشند. البته به شرط فهم و فراگیری دقیق آثار علمی شهید صدر و حركت همگام با افقهای فكری او.
۶) سهل ممتنع
بحثهای شهید صدر ـ عموماـ و در این جزوه به طور خاص از نوع سهل ممتنع میباشد. بسیار عمیق و منطقی بودن در عین ساده بودن و تناسب داشتن با سطحهای علمی متفاوت همراه با سلاست بیان و رسا بودن تعبیر كمنظیر یا بینظیر است.
۷) توجه به مبانی مسلّم مكتب و حفظ اصالت و هویّت خود در برخورد با مسائل نو
۸) توانبخشی برای پاسخ دادن به شبهات مطرح نشده
این ویژگی یكی از ویژگیهای تألیفات و آثار علمی ایشان تقویت اندیشه شاگردان و پیروان برای پاسخگویی به شبهات است كه از تلاش جدّی در نظریهپردازی و تحلیلهای عالمانه و موشكافی مطالب سرچشمه میگیرد.
بنابراین، جامعیت و چند بعدی بودن، و انسجام در افكار و اندیشههای مطرح شده بسیار چشمگیر میباشد. هم چنین نگاه كلامی ـ فلسفی، علمی، تاریخی و جامعهشناسانه در این كتاب قابل ملاحظه میباشد.
۹) تمثیل
بهرهبرداری از مثالهای قوی، ملموس و روشن برای تقریب مطالبِ معقول و ساده كردن مطالب عمیق قابل توجه میباشد.
۱۰) پرهیز از تعصب
منطقی بودن و جهان شمولی شهید صدر، از او انسانی غیر متعصّب در طرح مطالب اعتقادی ساخته است و باعث شده تا آثار علمی او همیشه زنده، غیربومی و فرامذهبی میباشد.
آنچه اشاره شد، برخی از ویژگیهای شهید صدر در آثار علمی مكتوب و مطبوع او است كه این ویژگیها به طور بسیار چشمگیری در بحث امام مهدی (علیه السلام) و مسئله مهدویت در كتاب «بحث حول المهدی» شهید صدر دیده میشود.● نگاهی كوتاه به فرازهای بلند
مهمترین دیدگاههای شهید صدر درباره مهدویت و امام مهدی (علیه السلام)
۱) مهدویت و سنتهای حاكم بر تاریخ
شهید صدر مقدمه بحث خود را با آیه پنجم سوره مباركه قصص آغاز كرده است و ریشهدار بودن اعتقاد به مهدویت را در دیگر ادیان و عصر پیش از اسلام ـ همانطور كه در مقدمه آنرا مورد بحث و بهره برداری قرار داده ـ نشان داده است او با آیهای قرآنی نظریه خود مستند كرده، و خاستگاه این عقیده دینی را در متن آفرینش و اراده الهی و به صورتی قانونی مورد اشاره و توجه گذاشته ایشان معتقد است نتایج و افقهای دور این حركت اصلاحی جهانی ـ كه بر دوش مستضعفان جهان قرار داده شده است ـ با بیانی روشن و قرآنی مورد تذكر و تأمل قرار گرفته است.
متن آیه شریفه چنین است:
«و نرید أن نمنّ علی الذین استَضعِفوا فی الأرض و نجعلَهم أئمهٔ و نجعلَهم الوارثین.»(۴)
«و ما میخواهیم بر كسانیكه در زمین به استضعاف كشیده شدهاند منّت بگذاریم و آنانرا امامان و وارثان (زمین) قرار دهیم».
این خواسته الهی كه به صورت فعل مضارع استمراری مطرح شده است، نشانگر یك سنّت الهی و یك قانون فراگیر بوده و نتیجه آن به امامت رسیدن مستضعفان، به ارس رسیدن وراثت زمین به آنها است كه حاكمیت، لازمه امامت آنان است كه با توجه به وراثت زمین تمام جهان تحت حاكمیت آنان درخواهد آمد.
۲) مهدویت عقیدهای فرادینی
الف) امام مهدی (علیه السلام) تجسّم و مصداق یك عقیده اسلامی است.
ب) این عقیده یك عقیده دینی فراتر از اسلام بوده.
پ) بلكه این عقیده ریشهای فراتر از ادیان الهی داشته و دارد، زیرا كه انسان گرایشی فطری و روشن به سوی روز موعود دارد. یعنی جهانیان با تمام ادیان و مذاهب انتخابی خود، حتی كسانیكه با دین بیگانهاند و خود را بیگانه مطرح میكنند در انتظار عدالتی جهانی هستند. این عدالت جهانی ـ از دیدگاه اسلام ـ به دست مهدی آل محمد (علیهم السلام) تحقق مییابد.
ماتریالیسم دیالكتیك كه تجسّم افراطیترین گرایشهای انكاركننده عالم غیت است، در متن عقیده خود ـ كه تاریخ را بر اساس تناقضات درونی تفسیر مینماید ـ ایمان به روز موعودی كه تمام تضادهای درونی در آن روز موعود خاتمه مییابد، مطرح میكند و بشریّت را ـ كه آرزوی چنین مصلحی جهانی داشته ـ به سوی خود میكشاند. بنابراین، یك ریشه فرادینی و فرامكتبی از اعتقاد به مهدویت پشتیبانی میكند، و ایمان به تحقق عدالت در سر تا سر جهان، ایمانی فراگیر و گسترده و در عین حال عمیق و ریشهدار است.
و اینك ترجمه متن شهید صدر را با هم مرور میكنیم:
«اعتقاد به مهدی» نشانگر و تجسّم یك باور و اعتقاد فقط اسلامی نبوده، بلكه افزون بر آن، آینهای است كه نشان دهنده یك خواسته دیرینه انسانی است؛ به گونهای كه بشریت با تمام گرایشهای دینیاش به آن توجه داشته و یك نمودی از الهام فطری ریشهداری است كه مردم ـ با تمام اختلافات مذهبی و اعتقادی میان آنان ـ همگی به یك روز موعودی در زمین معتقد شده، كه در آن روز هدف نهایی ادیان و رسالتهای الهی تحقق یافته، و زندگی طولانی و پررنج انسان در تمام دورانهای تاریخ به آرامش و استقرار میرسد.(۵)
۳) مهدویت در گستره تاریخ بشری
گرایش فطری و درونی نسبت به ضرورت تحقق روز موعود گستردهترین گرایش به شمار میرود؛
[و بدینسان تجربه این احساس درونی نسبت به ضرورت تحقق عدالت در جهان، گستردهترین تجربه شعوری و روانی در میان تك تك انسانها در طول تاریخ میباشد.(۶)]
۴) مهدویت در نگاه دین
شهید صدر به بیان نقش بسیار مهمّ دین در ایجاد تحوّل نسبت به این احساس درونی، و تفسیر و روشننمودن آن میپردازد. در این جا سه نكته را مطرح مینماید:
الف) كمترین نقشی كه دین ایفا میكند، اینست كه دین این احساس فطری و درونی را مورد تأكید قرار میدهد و در حقیقت یك عنصر غیبی مهم را پشتوانه این احساس فطری قرار میدهد.
ب) در نتیجه ـ با وجود نقش مهم دین در زایش ایمان ـ این احساس فطری از یك احساس محض بیرون آمده و به یك ایمان قوی نسبت به آیندهای روشن برای بشریت تبدیل میگردد.
پ) این ایمان نیز نقشی جدید در زندگی انسان ایفا مینماید، این نقش در دو بعد تجلی مییابد و همزمان دو فایده مهم را تحقق میبخشد:
نخستین فایده این ایمان عبارت است از مقاومت پیوسته و درونی انسان در برابر ستم و ستمگران؛ و در زمانیكه زمین از ستم پر شده باشد، این انسان باایمان به قیام امام مهدی (علیه السلام) در برابر ستم گسترده و جهانشمول، ایمان دارد كه ستم باید ریشهكن شود و در نتیجه در برابر ستم و ستمگران ایستادگی و مقاومت مینماید، و حداقل این ایمان او را در برابر ستم توانانمند و مقتدر قرار میدهد و او را از این نظر بیمه میكند. از انفعال و تسلیم شدن در برابر ستمگران باز میدارد.
پس، این ایمان به قیام مهدی (علیه السلام) در حقیقت منبعی سرشار برای مبارزه درونی و برونی باظلم و ستم خواهد بود.
دومین فایده این ایمان عبارت است از زایندگی یك نیروی مستمر و نامتناهی؛ زیرا یأس و ناامیدی را در درون انسان میزداید و امیدواری به پیروزی حق بر باطل، و عدالت بر ستم را در درون او روشن نگهمیدارد. ایمان به روز موعود، ایمان به گسترش عدل و داد و پیروزی آن بر ستم ـ در گستره جهان ـ میباشد؛ زیرا كه ستم یك واقعیت باطل و یك انحراف است و عدالت یك اصل طبیعی و یك حقیقت مطلوب است و باطل همیشه در برابر حقیقت گریزان و فراری است. باطل هر قدر كه بزرگ جلوه شود و بر مقدّرات جهان و جهانیان چیره شده باشد، رفتنی خواهد بود.
بنابراین، هر انسان مظلوم و هر امّت مظلوم ـ چنانچه به قیام موعود جهانی ایمان داشته باشد ـ امیدوار است كه ستم رخت بربندد، و جهان بر اساس عدالت به حیات خود ادامه دهد.
و اینك به ترجمه سخن شهید صدر توجه مینماییم:
دین در حالیكه به این احساس درونی همگانی استواری و قوّت میبخشد، با تأكید بر این عقیده كه زمین، همانگونه كه از ظلم و ستم پر شود، از عدالت و دادگری آكنده خواهد شد به این احساس ارزشی عینی بخشیده و آنرا به باوری قاطع نسبت به آینده روشن بشریت دگرگون میسازد.
چنین ایمانی، تنها مایه دلداری و شكیبایی نبوده، بلكه منبعی سرشار از الهام بخشی و توانمندی خواهد بود.
الهام بخشی آن از اینگونه است كه ایمان به مهدی (موعود) ایمان به ستم ستیزی است، حتی آنجا كه تمام دنیا را ستم فرا گرفته باشد، مهدی موعود زیر بار این ستم نمیرود. منبع توانبخشی و نیروسازی و پویایی است؛ چرا كه چراغی است در برابر تاریكیهای ناامیدی و شعلهای است كه امید را در دل انسان روشن نگه میدارد، هر چند كه ستمكاران، جهان را پر از ظلم و ستم كرده باشند؛ زیرا كه روز موعود ثابت میكند كه عدالت میتواند جهان پر از ستم را زیر و رو كند و آنرا از نو بسازد كوهسارهای انباشته از ستم هر قدر كه بزرگتر شوند یك حالت استثنایی و غیر طبیعی هستند كه باید نابود گردند.
و نابودیِ ستم ـ در حالیكه در اوج خود باشد ـ امری حتمی است، و این حقیقت و این بینش امید بزرگی فراروی ستمدیدهای قرار میدهد خود را در ایجاد یك دگرگونی ریشهای، و در بازسازی مجدّد جهان بر اساس عدالت، توانمند و مقتدر میبیند.(۷)
● مهدویت در نگاه اسلام
پس از روشن شدن نقش مثبت دین در بالابردن درجه احساس به اهمیت گسترش عدالت در جهان و تبدیل این احساس درونی به یك ایمان قوی و زاینده و مثبت، باید نقش اسلام را در پشتیبانی این احساس و این ایمان، مورد توجه قرار دهیم.
۱) با توجه به روشنگریهای اسلام نسبت به عقیده موعود جهانی و نكات روشنتری كه از روز موعود به ارمغان آورده است، این عقیده ریشهدار و گسترده و جهان شمول را عقیدهای پرمحتوا و غنیتر عرضه داشته و احساسات ستمدیدگان را بگونهای پرشورتر برانگیخته است؛ زیرا این عقیده را از یك اعتقاد به ماوراء حس به سوی اعتقاد به امری ملموس و كشانده و آنرا مرتبط به زندگی روزمره ما انسانها قرار داده، و آرزوی بسیار دور انسانها به یك امیدی قوی و فعّال و زنده دگرگون میشود.
مهدی موعود در اسلام و در اعتقاد شیعه فردی است كه در حال حاضر وجود دارد، زنده و فعال است و در حال حاضر فعّال بوده و به وظایف امامت و رهبری خود در حد توان عمل میكند و او نیز مانند دیگر ستمدیدگان در انتظار فراهم آمدن شرایط لازم برای انقلاب خود و ظهور عدالت جهانی به سرمیبرد و در كنار آنان زندگی میكند و دردها و خوشیهای آنان را احساس میكند. رهبری كه در كنار دوستداران و منتظران خود میباشد، تمام جریانات فكری و سیاسی و اجتماعی را از نزدیك میبیند و بر تمام تحوّلات جهان به طور دقیق احاطه دارد و در انتظار لحظه ظهور، خود بیش از دیگر منتظران میباشد.
بنابراین، ایده مهدی موعود ایدهای نیست كه در آینده به فعلیت برسد و متولد گردد، بلكه واقعیتی است كه با آن زندگی میكنیم و در یك فرد مشخص كه در كنار ما زندگی میكند، تبلور یافته است. فردی كه ما را به تمام معنا درك میكند، و آنچه را میبینم و احساس میكنیم و هر رنجی را كه میبریم، او نیز به همین نسبت، بلكه بیشتر از ما احساس رنج میكند هر چند كه شخص او برای ما آشكار نبوده و خودش را برای ما معرّفی نمیكند.
۲) بارِ مثبت این اعتقاد روشن به تولد و غیبت و زندگی طولانی مهدی موعود (علیه السلام) در حال حاضر در حدّی است كه رابطه ستمدیدگان را با رهبر ستمدیده خود مستحكمتر میكند. هر قدر كه روزهای انتظار طولانی شود، احساس یأس و ناامیدی به آنان دست نمیدهد؛ زیرا كه رهبر فرزانه خود را در كنار خود در حال انتظار میدانند و با یاد و نام او زندگی میكنند.
۳) اعتقاد به امام مهدی ـ كه منتظِر قیام خود بوده و بیعتی با هیچ ستمگری را بر گردن نگرفته ـ نشانگر اعتقاد به وجود یك مقاومت حقیقی در برابر ستم و ستمگران میباشد كه این مقاومت واقعی در شخص مهدی آل محمد (سلام اللّه علیه) تجسّم یافته است.
و اینك به فرازهائی از ترجمه متن شهید صدر توجه میكنیم:
هر چند كه ایده مهدویت پیشینهای دورتر و فراتر از اسلام داشته، امّا در اسلام شفافتر و روشنتر مطرح شد است و انتظارات انسانها با طرح تفصیلی اسلام از مهدویت به گونهای بهتر اشباع میگردد، و برای ستمدیدگان پربار بوده و احساسات آنان را برافروختهتر نگه میدارد.
زیرا اسلام این ایده را واقعیت بخشیده و آینده دور را به زمان حال درآورده، و انتظار آمدن یك فرد رهاییبخش در آینده بسیار دور را كه ناشناخته و مجهول میباشد به یك ایمان، آنهم ایمان به وجود یك فرد رهاییبخش، آنهم در حال حاضر، فردی كه همراه با دیگر منتظران در انتظار روز موعود خود به سرمیبرد تا تمام شرایط لازم در انجام آن وظیفه بزرگ و نقش مهم و مورد نظر فراهم آید.
بنابراین، حضرت مهدی (علیه السلام) ایدهای نیست كه در انتظار تولّد آن ایده بنشینیم. و در حدّ یك پیشگویی كه در انتظار تحقق یك مصداق واقعی برای آن باشیم نبوده، بلكه یك واقعیتی است زنده و حاضر و قائم به شخص، كه همیشه منتظرانِ او منتظِر صدور فرمان از سوی او هستند، و در حقیقت در یك آماده باش كامل به سر میبرند.
مهدی انسانی است معیّن كه در میان ما ـ با یك وجود حقیقی ـ زندگی میكند. او ما را میبیند و او ما را میبیند، و با آرزوها و دردهای ما زندگی میكند، شریك سوگها و شادیهای ما است، و آنچه در عصر ما، میگذرد ـ از شكنجه شكنجهشدگان و تیرهروزی ناكامان و تیرهروزان و ستم ستمگران را ـ لمس میكند و با آتش آن میسوزد، و با شوقی فراوان منتظر آن لحظهای است كه بتواند دست یاریاش را به سوی تمام ستمكشان و محرومان و درماندگان دراز نماید، و ریشه ستمگران را از بیخ و بن بركند؛ در حالیكه برای این فرمانده منتظِر و در حال آمادهباش كامل چنین تقدیر شده است كه خود را برای مردم آشكار نسازد و پرده را از رُخ زیبایش كنار نزند هر چند كه با آنان و در كنار آنان در انتظار لحظه موعود به سر میبرد.
روشن است كه ویژگیهای اسلامی این ایده فاصلههای بسیار زیاد و نامحسوس میان ستمكشان و فرمانده رهایی بخششان را كوتاه میكند و پل ارتباطی آنان را با همدیگر نزدیك مینماید؛ هر چند كه انتظار طولانی باشد و ادامه یابد.(۸)
● مهدویت و رهبری مبارزه با ستم
آنچه در روایات اسلامی درباره اهمیت انتظار فرج امام مهدی (علیه السلام) آمده است و به تمام مسلمانان دستور انتظار فرج را داده است، یك ارتباط درونی و گسترده را طراحی كرده، و تمامی ارزشهای الهی را كه در امام مهدی (علیه السلام) و در قیام او تجسم نموده، مورد توجه قرار میدهد. چنانچه به وجود و غیبت این امام معتقد نباشیم این رابطه عمیق را با او نمیتوانیم داشته باشیم.
و بدین ترتیب، این اعتقاد به مهدویت ـ كه شیعه پرچمدار آن میباشد ـ اعتقادی زندهتر، پویاتر، عمیقتر و توانمندتر از تمام ایدههایی است كه در مذاهب و ادیان دیگر و مكاتب بشری مطرح بوده و افرادی زنده دل و پرخروش میآفریند و آنانرا در طول تاریخ پرچمدار مبارزه با ظلم و ستم قرار میدهد.(۹)● پرسشهای كلیدی
همانگونه این اعتقاد به مهدی موعود (علیه السلام) آثاری مثبت داشته و دارد، عكسالعملهای منفی و موضعگیریهای نادرس به همراه داشته است؛ زیرا برخی از مردم نتوانستند همه نكات دقیق این اعتقاد را دریابند و به حكم ظاهربینی و سادهاندیشی خود شبههها و سؤالهایی را مطرح نمودهاند، كه در ذیل به برخی از این پرسشها میپردازیم:
۱) مهدی موعود اگر زنده باشد و با نسلهای زیادی زندگی كرده باشد و با نسلهای زیادی پس از این نیز زندگی خواهد كرد، معنایش این است كه او از عمری طولانی برخوردار میباشد و چگونه بر خلاف مسیر قوانین عالم طبیعت این زندگی طولانی را داشته و خواهد داشت؟
۲) چرا باید خداوند به خاطر چنین فردی تمام قوانین عالم طبیعت را تعطیل كند تا او را از گزند حوادث مرگبار و نابودكننده نجات بخشد؟ مگر بشریّت از به وجود آوردن رهبری شایسته در آینده عاجز است؟ چرا باید عمر یك فرد این قدر طولانی شود و آن هم در پشت پرده غیبت به سر ببرد؟
۳) چگونه حضرت مهدی (علیه السلام) در سن پنج سالگی به امامت رسید و آمادگی لازم را برای امامت مسلمانان از لحاظ فكری و علمی و روحی و دینی به دست آورد و با چه وسیلهای این آمادگی بزرگ برای رهبری بزرگ را كسب نمود؟
۴) اگر رهبر نهضت و اصلاح جهانی از آمادگی كافی برخوردار باشد، پس چرا باید صدها سال انتظار بكشد؟ آیا این همه ستم و بیعدالتی برای قیام او و ظهور او كافی نیست؟ بالأخره چرا باید رهبر آماده در پَسِ پرده طولانی غیبت به سر برد؟ فلسفه این غیبت طولانی و ممتد چه میتواند باشد؟
۵) چند روایت میتوانیم اكتفا كنیم و به وجود چنین انسانی با چنین ویژگیهایی ـ غیر طبیعی و غیر معمول ـ در حال حاضر ایمان داشته باشیم؟ چه دلیلی داریم كه ما را به وجود فعلی او معتقِد سازد؟
۶) و آیا برای یك فرد و یك انسان چنین نقش بزرگی را میتوانیم باور كنیم؟ آیا یك فرد ـ هر قدر كه بزرگ هم باشد ـ میتواند یك جهان را دگرگون كند و مقطعی جدید از تاریخ را به وجود بیاورد؟ در حالیكه تاریخ، فرد را میسازد و او را به صورت یك قهرمان درمیآورد و حداكثر یك فرد خود تجلی یك مرحله از تاریخ بشریت و یك مقطع از مقاطع تكاملی بشریت میباشد. در حالیكه عكس این باور در مورد حضرت مهدی (علیه السلام) مطرح میگردد؟!
۷) و آخرین سؤال اساسی در زمینه اصلاح جهانی این است كه با چه شیوهای این اصلاح و دگرگونی جهانی و فراگیر انجام خواهد گرفت؟ چگونه دنیای سراسر ستم به دنیایی سراسر عدل و داد تغییر خواهد یافت؟ و چگونه ابرقدرتهایی كه از همه گونه امكانات علمی و سیاسی و نظامی برای ایجاد هرگونه فساد و تخریبِ خانمانسوز و بنیان كن برخوردارند، توسط یك فرد بیسلاح ریشهكن میشوند؟
● چرا مردم میپرسند؟
شهید صدر نخست به انگیزههای طرح این پرسشها و شبهات میپردازد و دو گونه علت برای آن ذكر میكند:
۱) علت نخست:
مشكلات فكری و ناتوانی در درك برخی مطالب درباره موعود ادیان، و شرایط و چگونگی تغییر و دگرگونی گسترده توسط مصلح منتظر، میتواند منشأ برخی از این پرسشها و شبهات باشد.
۲) علت دوم:
ترس این انسانها از قدرت فزاینده ستمكاران، و احساس عجز و ضعف در برابر ابرقدرتهایِ حاكم بر جهان بشریّت، احتمال هرگونه تغییر و اصلاح و امكان تحقق یك اصلاح اصولی و فراگیر و جهانی را مورد تردید قرار میدهد.
شهید صدر با استفاده از شیوه طرح پرسشهای مشخص و دقیق، انگیزهای قوی برای فهم بهتر و درك عمیقتر مطالب مربوط به مهدویت و مهدی آل محمد (صلی اللّه علیه و آله) ایجاد میكند و با پاسخ پرسشهای فوق، توجه خواننده به این مبحث جلب میگردد و بحثهای اساسی مهدویت در هفت مسئله به انجام میرسد.
▪ روش پاسخ به نخستین پرسش
نخستین پرسش این است كه آیا امكان دارد یك انسان قرنهای بسیار زندگی كند، تا رهبر موعود مصداق چنین عمری باشد؟
او اكنون بیش ۱۱۴۰ سال را سپری كرده و حدود چهارده برابر یك انسان معمولی كه مراحل زندگی را از كودكی تا پیری دیده، عمر كرده است».
پاسخ شهید صدر به این پرسش طی چند مرحله انجام گرفته است.
۱) مرحله اول: با توجه به اینكه ما سه نوع «امكان» داریم، امكان مورد نظر كدام است؛ امكان عملی؛ امكان علمی؛ امكان منطقی یا فلسفی؟
با توضیح این نكته كه طولانی شدن عمر یك انسان اگر چه امكان عملی بالفعل ندارد، اما امكان علمی و منطقی دارد و ما نمیتوانیم آن را محال و ناممكن بدانیم. و چنانچه دانش امروز بشر به كشف این راز موفق نشده باشد، دلیلی برای انكار آن نخواهیم داشت؛ زیرا امكان علمی و امكان منطقی برای یك عمر طولانی مطرح میباشد.
۲) مرحله دوم: با توجه به این كه اسلام در موارد زیادی بر دانش امروز پیشی داشته، بهتر میتوانیم به راز یك عمر طولانی برای فردی كه اسلام به وجود او نیاز اساسی دارد ایمان داشته باشیم.
۳) مرحله سوم: كدام شگفتآورتر است؛ این عمر طولانی یا نقشی كه برای این رهبر غایب در بازسازی تمدن كنونی جهان ترسیم شده است؟
در حالیكه برای هیچ فردی در جهان، نه در گذشته و نه در آینده چنین نقشی مطرح نشده است، چرا باید مقدمات یك تحوّل بزرگ، شگفتآور نباشد؟
۴) مرحله چهارم: با توجه به ارتباط این عمر طولانی با بحث اعجاز و امكان تحقق معجزه البته در صورتیكه لازم باشد، به حل مشكل طول عمر میپردازد، نمونههایی از معجزات ثبت شده را برای روشن شدن راز طول عمر به كار میگیرد.
پاسخ شهید صدر در اینجا كاملاً ابتكاری است و از امتیازات ذیل برخوردار است:
▪ طرح تمام احتمالات وارده در پرسش؛
▪ توجه به واقعیتهای علمی و قواعد فلسفی؛
▪ بهرهبرداری از مثالهای حسی تجربی و قابل فهم؛
▪ بهرهبرداری از اصول علمی شناخته شده؛
▪ بهرهبرداری از حقایق تاریخی روشن و قابل قبول برای اثبات نظریه مورد بحث؛
▪ با وجود تلاش برای توجیه علمی ـ متناسب با فهم مخاطبان ـ و بهرهبرداری از علوم بشری متعارف در حال حاضر، بحث معجزه كه یك بحث كلامی و عقلی است فراموش نمیشود و حرف آخر را در این مرحله معجزه میزند. او با استفاده از معجزات مشابه در طول تاریخ این معجزه را به طور محسوس به ذهن مخاطب نزدیك میكند. معجزه طول عمر امام مهدی (علیه السلام) فراتر از معجزات حاصل برای انبیای بزرگ الهی؛ چون حضرات نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبر خاتم (علیهم السلام) نبوده و نخواهد بود.
▪ نكته مشترك همه این معجزات الهی این است كه هرگاه حفظ جان یك حجت الهی بر تعطیل شدن یك قانون طبیعی توقف نماید و استمرار حیات آن حجت معصوم و رهبر آسمانی برای تحقق اهداف و آرمانهای الهی لازم باشد، عنایت خدا وارد عمل میشود و به طور معجزهآسا جان آن حجت الهی را از گزند قانون طبیعی حفظ میكند تا بتواند اهداف و وظایف مورد نظر را تحقق بخشد.
▪ تكرار این معجزات، خود دلیلی علمی بر وجود یك قانون علمی برتر از قوانین طبیعی عادی است كه در صورت لزوم، قوانین عادی را تعطیل نموده و قانون برتر وارد میدان عمل میشود.
● راز طول عمر و فلسفه غیبت كبری
دومین پرسش درباره عمر طولانی و غیبت طولانی امام مهدی است. هر چند كه در اینجا دو پرسش با هم جمع شده، اما یك جواب قانع كننده برای هر دو پرسش كه در واقع یك واقعیت و یك پدیده سؤالبرانگیزند، كافی است.
عمر طولانی امام مهدی (علیه السلام) با یك غیبت طولانی همراه بود، و تلاش برای اثبات یك عمر طولانی برای امام مهدی (عج) گویای اصرار بر تعطیل قوانین عادی است؛ در حالیكه میتوانیم تصور كنیم كه خدای جهان برای تحقق اهداف بزرگ خود، در آینده مناسب یك فرمانده و رهبر مناسبی را به وجود بیاورد تا نقش بزرگ خود را ایفا نماید.
بنابراین، طولانی كردن عمر یك انسان و نگه داشتن او در پشت پرده غیبت تا روز موعود، چه حكمتی و چه دلیل قانع كنندهای میتواند داشته باشد؟
شهید صدر در پاسخ به این پرسش كه پس از فرض روشن شدن امكان وجود یك عمر طولانی مطرح میشود و بر ضرورت تعطیل قوانین طبیعی در حق امام مهدی (علیه السلام) تأكید میورزد، دو نوع پاسخ مطرح میكند.
الف) پاسخ متعارف كه یك دلیل كلامی است و بر پیشفرضهای اعتقادی ثابت شده استوار است.
ب) پاسخ نامتعارف كه بر یك تفسیر و تحلیل روانشناختی و جامعه شناختی استوار است.
این تفسیر تحلیلی ابتكاری از شهید صدر میباشد. در این پاسخ، نقش طول عمر در آمادهسازی آن فرمانده الهیِ عدالت گستر برای تحقّق آن آرمان بزرگ تبیین میگردد.
در اینجا مناسب است به خلاصه این پاسخ ابتكاری شهید صدر توجه كنیم:
تحولِ بسیار بزرگ نیازمند روحیهای بس بزرگ، همّتی بسیار بلند و احساسی عمیق به برتری خود و پوچی تمدنِ فریبنده و كوچك بودن ابرقدرتهای ستمگر و استثمارگر است، كه این فرمانده برای نابودی این تمدّن ذخیره شده است تا بتواند تمدن كنونی را به یك دنیای كاملاً جدید دگرگون سازد. این فرمانده انقلابی هر اندازه كه به پوچی این تمدن بزرگ ایمان داشته باشد و آن را فقط نقطهای در مسیر طولانی و تكاملی تمدن انسانی ببیند، در براندازی این تمدن عظیم تواناتر خواهد بود درجه احساس او به پوچی این هیولای بزرگ، باید با عظمت تحوّل مورد نظر متناسب باشد.
رسالت روز موعود، ایجاد یك تحول چشمگیر و همه جانبه، در جهانی كه از ستم پر شده است، میباشد. و كسی در انجام این تحوّل، توانا خواهد بود كه خود را بزرگتر از این تمدن عظیم بداند و ببیند. كسی كه مرعوب هیبت این تمدن باشد ـ به خاطر این كه در دامن این تمدّن بزرگ شده است ـ نمیتواند فرماندهی این تحوّل عظیم و چشمگیر را بر عهده بگیرد؛ در حالیكه انسان دیگری كه پیش از این تمدن بوده، تمدنهای گوناگونی را همراهی كرده، و شاهد تولد و سقوط چند تمدن بوده و نقاط ضعف و قوّت هر یك را به خوبی میداند، به خوبی آگاه است كه نقطه ضعف این تمدن كجا است و از چه نقطهای باید ضربه را بر پیكر آن وارد سازد هیچ كتاب تاریخی نمیتواند جایگزین این دانش كاملاً محسوس برای این فرد باشد.
شهید صدر در اینجا به دو نمونه از انسانهای اصلاحگر، ولی مرعوب تمدنهای عصر خود، اشاره و بیان میكند كه چرا چنین افرادی نمیتوانند یك اصلاح و تحوّل چشمگیری را عهدهدار شوند.(۱۰)
در فرازی دیگر، ایشان به نقش تجربه اندوزیهای انسان در ایجاد توان تشخیص دقیق نقاط ضعف و نقاط قوّت دیگران و تشخیص دقیق نقاط ضعف و قوّت پدیدههای اجتماعی اشاره مینماید. در نتیجه: نقش تجربیات ممتد یك انسان در ایجاد توان مطلوب، آن هم در سطح فرماندهی مورد نظر روشن میشود؛ و طولانی شدن عمر یك انسان در این زمینه نقش مهمی را ایفا خواهد نمود.
سومین نكتهای كه نیاز به یك رهبری برخاسته از عصر صدر اسلام را روشن میكند، این است كه این تحوّل اسلامی اصیل، به رهبری نیاز دارد كه نزدیكترین فرد به منابع اصیل اسلام و در عین حال فردی نفوذناپذیر در برابر همه عوامل انحطاط و انحراف فرهنگی باشد. تا بتواند اسلام را آن طور كه هست به اجرا درآورد و تحوّلی فراگیر و چشمگیر بر اساس اسلام ناب پایهریزی كند. امّا شخصی كه امروز متولّد میشود و در فضای این تمدن كنونی آكنده به انحراف، نفس میكشد و چشمش را بر تحوّلات و انحرافات موجود باز كند، به هیچ وجه نمیتواند آن اسلام ناب را آن طور كه هست درك كند. او نمیتواند از رسوبات و خواستگاههای این تمدن رهایی یابد، حتی اگر قصد یك اصلاح انقلابی داشته باشد. بالاخره نمیتوانیم رهایی او را از پیرایهها و بدعتهای موجود تضمین نماییم و حتما باید در مرحلهای قبل از تولد تمدن كنونی متولد شده باشد و بُنیه فرهنگی و اسلامی او از زمان صدر اسلام باید استحكام یافته باشد تا بتواند طلایهدار تحوّل ناب و اصیل اسلامی باشد.(۱۱)● كودكی و امامت
در حالیكه امام مهدی (علیه السلام) با پدر بزرگوارش امام حسن عسكری (علیه السلام) بیش از پنج سال زندگی نكرده و در سنّ كودكی از پدر محروم شده، چگونه در این دوران بسیار كوتاه كودكی، برای امامت و رهبری آماده شده و شخصیت او پختگی رسیده است؟
پاسخ جالب شهید صدر در این زمینه نیز یك پاسخ كاملاً ابتكاری است. او «پدیده امامت زود هنگام» ـ كه در سه امام مصداق پیدا كردهـ،(۱۲) توجه داده و آن را مورد مطالعه قرار میدهد و بدون اتكا به بحثهای كلامی متعارف در اثبات امامت، و با چشمپوشی از قاعده لطف، بحث را از لحاظ تاریخی و اجتماعی در جامعه مسلمانان دنبال میكند.
شش نكته تاریخی درباره اهل بیت و پیروان و رفتار خلفای معاصر با آنان، حقیقتی انكارناپذیر را به ما میفهماند: امامتِ زود هنگام در میان اهل بیت عصمت یك واقعیت بوده و به هیچ وجه وهم و خیال نبوده؛ چنان كه مشابه آن میان انبیای الهی نیز وجود داشته است. بنابراین، با استناد به نمونههای حسی ـ تجربی، امكان امامت راستین و همه جانبه برای كودكی پنجساله روشن میگردد؛ زیرا وقوع یك شیء، بزرگترین دلیل بر امكان آن میباشد.
این پدیده كه در میان امامان اهل بیت پیش از امام مهدی (علیه السلام) دو مصداق داشته، و درباره یحیای پیامبر و عیسی ـ سلام خدا بر آنان باد ـ قبل از دوران امامت اهل بیت (علیهم السلام) در متن قرآن از آن یاد شده است، بهترین پاسخ عینی عملی و دندان شكن را تقدیم نموده، و تمام پرسشهای مطرح شده درباره امام مهدی (علیه السلام) را از این نظر پاسخ میدهد. در صورت لزوم باید به بحث شهید صدر درباره تجربه حسی اجتماعی غیبت صغری كه حدودا هفتاد سال حدودا بوده و دلالتهای قاطعانه آن بر لیاقتها و شایستگیهای امام مهدی (علیه السلام) توجه گردد.
اینك به فرازی از پاسخنامه ابتكاری شهید صدر در این زمینه میپردازیم و به شش نكته مهم از ایشان توجه نموده، تا مورد بررسی قرار گیرد:
الف) پیشوایی امامان اهل بیت، مانند پیشوایی خلفای عباسی و فاطمی و... نبود كه یك پایگاه سلطنتی باشد و از پدر به پسر به ارث برسد و دستگاه فرمانروا، از آن پشتیبانی كند. بلكه پذیرش بنیادهای گسترده امامت، تنها در صفحههای دل مردم از راه نفوذ روحی بود. همراه با اثبات این نكته كه تنها امامان اهل بیت، شایستگی امامت دارند.
ب) این بنیادهای مردمی، از همان آغاز اسلام، در دل توده ریشهكرده و به روزگار امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) به مرحله شكوفایی و گستردگی خود رسیده و آموزشگاهی كه این دو امام تشكیل داده و سرپرستی كردند، موج فكری پردامنهای، در جهان اسلام گسترد. موجی كه مایه پیوست صدها فقیه و متفكر و مفسر، و همچنین دانشمندانی بسیار در زمینههای مختلف علوم انسانی و اسلامی به آن شد. تا آنجا كه حسن به علی وشّا میگوید: «به مسجد كوفه درآمدم و در آنجا نهصد استاد دیدم كه از جعفر بن محمد حدیث نقل میكردند.»
ج) شرایطی كه در این آموزشگاه و بنیادهای مردمی نماینده آن، در جامعه اسلامی برای برگزیدن امام، و شناخت لیاقت او را برای پیشوایی لازم میشمردند، شرایطی دشوار بود؛ زیرا امام، پیشوا و مقتدا نخواهد بود. مگر آنكه از همه اهل روزگارش، دانشمندتر و داناتر باشد.
د) در راه این آموزشگاه و بنیادهایش، مردمان زیادی جان خویش را به خاطر عقیده به امامت از دست دادند؛ زیرا دستگاه خلافت همعصرش، به آن با دید یك مكتب مخالف خود ـ دست كم از جنبه نظری ـ مینگریستند و سرانجام این امر، تاخت و تازها و شكنجههایی بود كه فرمانروایان آن روزگار، پیوسته آنرا، به كار میبردند تا راه سلطنت و حاكمیّت خود را هموار كنند.
چه بسیار كسانی كه به دست دستگاه خلافت كشته شدند یا در سیاه چالها جان سپردند. اعتقاد به پیشوایی امامان اهل بیت، برای مردم بسیار گران تمام میشد و فایدهای دنیایی هم نداشت، جز همان احساس آرامش ناشی از كشف حقیقت و اعتقاد به آن و نزدیك شده به خدا.
هـ) امامان، كه پیشواییشان بر بنیادهایی این چنین استوار میشد، نه جدا از جامعه بودند و نه مانند حاكمان در قصرهای سر به فلك كشیده، بلكه خود را از چشم مردم دور نمیداشتند. بین آنها و مردم، هیچ حاجبی نبود، مگر در زمانهایی كه نیروهای حاكم ـ با غُل و زنجیر و تبعید و آوارگی ـ در میان امامان و مردم مانع میتراشیدند. این امر را از فراوانی ناقلان حدیث، و تعداد نامههایی كه با آنها رد و بدل میشده و اكنون در كتابها محفوظ است متوجه میشویم. همچنین دیدارهای حاصل در مسافرتها و نمایندههای فراوان امامان در شهرها، ارتباط امامان با طبقات گوناگون مردم و دانشمندان را، آشكار میسازد.
و) خلفایی كه با امامان شیعه معاصر بودند، وجود ائمه و پیشوایی روحیشان را منشاء خطری بزرگ برای سرنوشت خود و دستگاه خود میدانستند. و از این روی، تمام تلاش خویش را به كار میگرفتند تا این پیشوایی را از میان بردارند و در این راه، از هرگونه فشار و در بند كشیدن روی نگردانیدند. حتی برای حفظ موجودیت خویش، نمایشهایی سنگدلانه و مداوم، از اسارت، تبعید، به زندان افكندن و به شهادت رساندن فروگذار نكرده و دلهای مسلمانان و دوستداران امامان را دردمند نمودند.
با توجه و دقت در نكات تاریخی گذشته، به این نتیجه میرسیم كه «امامت» در سن كودكی پدیدهای واقعی بوده، نه پنداری از پندارها؛ زیرا امامی كه در كودكی به پیشوائی روحی و فكری مردم مسلمان رسیده و مسلمانان در كشاكش موجهای فراینده ویرانگر، خود را به پیروی از او ملزم نمودهاند، حتما باید از دانش كافی و آگاهی لازم و استوار برخوردار بوده، و از فقه و تفسیر و عقاید فراتر از عصر خویش، بهرهای آشكار و چشمگیر داشته باشد. چون در غیر این صورت، نمیتواند مردم را به پیروی از خویش وا نماید. میبینیم كه امامان در موقعیتهایی بودند كه پیروانشان از خُرد و بزرگ میتوانستند با ایشان بجوشند و به آسانی از بازتابهای وجودشان بهرهگیرند. حال آیا امكان دارد كه یك كودك، مردم را به امامتش دعوت كند، و آن را همچون درفشی ـ درفش افراشته اسلام ـ جلوهگر سازد، این دعوت را مداوم در برابر چشم و گوش همگان ادامه دهد، مردم به صورت پنهان و آشكار به او بگروند و حتی در راه اعتقاد خویش، از بذل جان و مال هم نهراسند، اما از حقیقت آن امام آگاهی نداشته باشند و «امامت این كودك» مردم را به جستوجو در حقیقت امر وادار نكند؟!
آیا ممكن است كه سالها بر این گونه ارتباط میان امام و مردم بگذرد، باز هم پرده از چهره واقعی او برداشته نشود، و چگونگی معارف و دانشهای امام ـ چه كودك و چه بزرگ ـ آشكار نگردد؟
بر فرض محال كه مردم نتوانستند حقیقت و واقعیت امر را دریابند، خلافت و دستگاه حاكم كه آن همه دشمنی علنی با امام داشت، چرا برنخاست تا پرده از چهره واقعی امام بردارد؟!
آیا برایش امكان نداشت؟ آیا اگر امام كودك هم مثل همه كودكان بود و از سطح تفكر و اندیشهای بزرگ و والا برخوردار نبود، بهترین دستاویز برای عرضه بیلیاقتیهای امام به دست خلفا نمیافتاد تا آن را به پیروان امامان عرضه كنند و آن ستارگان درخشان را بكوبند و مشخّض كنند كه چنین كسانی نمیتوانند پیشوای روحی و فكری مردم باشند؟ زیرا اگر اثبات بیلیاقتی یك انسان چهل یا پنجاه ساله ـ كه سرمایههای فروانی از علم و دانش زمانش را داراستـ، به مردم عادی مشكل باشد، اثبات بیلیاقتی یك كودك، در رهبری مردم، دشوار نیست.
برای نابود كردن امام و پایمال نمودن شخصیت و رهبری او اثبات بیلیاقتی، كارگرتر و قانع كنندهتر از آن بود كه خلفا دست به آن شیوههای غیرانسانی یازند. به خصوص با در نظر گرفتن اینكه شیعه برای امام، ویژگیهای بزرگی در نظر گرفته است.
اگر امام خردسال، از دانش و سطح تفكر عالی برخوردار نبود، خلفای معاصر خیلی خوب میتوانستند جنجال به پا كنند، اما سكوت آنها و سكوت تاریخ گواه است كه امامت در سنین كودكی، پدیدهای حقیقی بوده نه ساختگی. خلفا نیز حقیقی بودن امامت این امامان را، در مقام عمل و فكر دریافته بودند و میدیدند كه اگر هم خردسالی امام را مطرح كنند و با این وسیله رهبری دینی و فكری او را بكوبند باز هم پیروز نیستند.
تاریخ نیز گاهی، از تصمیمگیری خلفا ـ بر استفاده از پدیده خردسالی رهبران شیعه و بینتیجه ماندن كارشان ـ سخن به میان میآوَرَد، اما حتی یك مورد هم نشان نمیدهد كه این امر، تزلزلی در روحیه پیروان ایجاد كرده باشد یا مدركی ارائه دهد كه امامان ـ در سنّ كودكی ـ در برابر یك پرسش درمانده باشند یا با مشكلی روبرو شده، در پاسخ آن به تنگنا افتاده باشند و اطمینان مردم نسبت به موقعیت و امامت آنان سست شده باشند.
در نتیجه امامت در سنین كودكی، پدیدهای واقعی در زندگانی اهلبیت بوده و یك فرضیه دور از واقعیت آنهم با مصادیق روشن نبوده است.
برای پدیده رهبری در سنین پایین، نمونههای دیگری نیز میتوان در میراث پیامآوران الهی یافت.
برای نمونه: حضرت یحیی، كه خداوند درباره او چنین میفرماید:
«ای یحیی، با نیرومندی و استواری این نامه (فرمان پیامبری) را بگیر ـ و ما، در كودكی به او حكمت و فرزانگی دادیم».(۱۳)
اكنون كه چگونگی امامت در سنین كودكی روشن شد، پیداست كه جایی برای اعتراض به امامت امام مهدی (علیه السلام) در سنّ پنج سالگی، باقی نمیماند.(۱۴)
آیا واقعا امام مهدی (علیه السلام) وجود دارد؟
چهارمین پرسش این است كه با روشن شدن امكانِ طول عمر و غیبت طولانی، چگونه به وجود امام مهدی (علیه السلام) و تولّد او میرسیم؟
با فرض نقل چند روایت از پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله) آنهم برای قانعشدن به یك امر غیر متعارف، آیا میتوانیم به وجود امام دوازدهم ایمان پیدا كنیم؟
چگونه ثابت میكنیم كه امام مهدی (علیه السلام) یك وجود حقیقی و تاریخی دارد و افسانهای نبوده كه تعدادی از مردم به خاطر شرایط حادّ اجتماعی و روانی آن را در دل خود پروراندهاند؟
پاسخ شهید صدر به این پرسش با توجه به ابعاد متعدد آن، در دو مرحله بوده و به دو گونه آن را مطرح كرده است.▪ نكته نخست در رد كسانی است كه روایات نقل شده درباره امام مهدی را بسیار محدود میبینند و ادعا میكنند كه فقط چند روایت درباره او وجود دارد و با چند روایت محدود، یك اعتقاد راسخ حاصل نمیشود.
پاسخ این شبهه را با توجه دادن به منابع فراوان و تعداد روایات بسیار زیاد كه فقط از زبان پیامبر ـ آنهم از راه اهل سنت ـ چهار صد روایت شمارش شده، مطرح میكند. چنانچه روایات وارده از راه شیعه و اهل بیت (علیهم السلام) را اضافه كنیم به شش هزار روایت میرسد. با این فراوانی روایات ـ كه در كمتر موضوعی از موضوعات بدیهی اسلام این قدر روایت رسیده است ـ ادعای بداهت مینماید كه ادعای گزافی نیست و قطعی بودن این مسأله را روشن میكند.
▪ نكته دوم: پس از احراز اصل حتمی بودن وجود امام مهدی (علیه السلام) با استفاده از روایات فراوان، جا دارد كه بپرسیم: این امام مهدی (علیه السلام) كیست؟
انطباق این عنوان بر دوازدهمین امام معصوم از اهل بیت پیامبر(صلی اللّه علیه و آله) از دو راه در نوشته شهید صدر طی شده است.
در راه اول به چند مطلب توجه داده شده است:
ـ مطلب اول: روایاتی كه مهدی (علیه السلام) را از اهل بیت معرفی میكند و او را از فرزندان فاطمه و فرزند حسین بلكه نهمین فرزند حسین بن علی (علیه السلام) میداند.
ـ مطلب دوم: روایاتی كه تمام امامان را دوازده نفر میداند.
بنابراین، حضرت مهدی (علیه السلام) خارج از دایره دوازده امام نخواهد بود و او را در دوازدهمین فرد از آنان تعیین میكند.
این روایات علیرغم تلاش امامان برای مطرح نشدن آنها در میان عموم مردم ـ به خاطر حفظ جان امام مهدی (علیه السلام) از گزند دشمنان دیرینه و حاكمان بنی العباس ـ بالأخره منتشر شده و سینه به سینه و كتاب به كتاب، از نسلی به نسل دیگر منتقل گشته و در سطحی قابل قبول و قابل اعتماد منتشر شده است.
ـ مطلب سوّم: اضافه بر تعداد فراوان روایات فوق، قراین و شواهد بسیاری، صحت این روایات را اثبات میكند.
برای نمونه عدد روایات (الائمهٔ ـ اوالخلفاء اوالامراء ـ من بعدی اثنا عشر) به (۲۷۰) روایت میرسد كه در مشهورترین كتابهای حدیث شیعه و اهل سنت همچون بخاری و مسلم و ترمذی و ابو داود و مسند احمد و مستدرك حاكم آمده است.
ـ مطلب چهارم: آقای بخاری كه معاصر امام جواد (علیه السلام) بوده این روایات را نقل كرده؛ یعنی متن این حدیثها قبل از كامل شدن عدد دوازده امام در عالم خارج ثبت شده و احتمال جعل و حدیثسازی ـ كه معمولاً پس از وقوع یك حادثه برای آن حادثه حدیث جعل میشود، ـ صددرصد منتفی است و به هیچوجه نمیتواند این روایتها انعكاسی از عقیده امامیه و پیروان اهلبیت باشد. بنابراین؛ این نكته نشان دهنده یك واقعیت فراتر از حوادث تاریخ بوده، در حقیقت یك خبر غیبی از پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله) است كه با اعتقاد امامیه كاملاً منطبق میشود.
عقیده امامیه مبنی بر امام مهدی (علیه السلام) یگانه مصداق قابل صدق برای این نوع حدیثهای فراوان میباشد.
▪ نكته سوّم: چنانچه كسی بخواهد مصداق دوازدهمین امام از اهل بیت پیامبر را بشناسد، شهید صدر با استفاده از واقعیتهای تاریخی هفتاد سال حوادث پی در پی در دوران غیبت صغری، نایبان ویژه امام مهدی (علیه السلام) در این دوره و ارتباط چندین نسل با آنان و با امام مهدی (علیه السلام) توسط آنان و مكاتبات حسی و ملموسی كه مردم و دانشمندان با امام زمان (علیه السلام) داشتهاند، روشن میكند كه امكان هرگونه فریب و ظاهرسازی و خیالبافی منتفی است.
با پیام امام مهدی (علیه السلام) به آخرین سفیر خود (ابوالحسن علی بن محمد سمری)، پایان غیبت صغری و آغاز غیبت كبری مطرح میشود. و در واقع یك مسیر كاملاً منطقی و مقبول برای تحقق غیبت كبری كه در روایات پیامبر(صلی اللّه علیه و آله) و اهل بیت اطهار مطرح شده بود، تحقق یافته و شیعیان از گزند پاشیدگی و نابودی به سمت پذیرش غیبت كبری و ایمان به امام غایب با حفظ شرایط اساسی برای ادامه تلاش در خط اهل بیت (علیه السلام) حركت میكنند و به راه اصلی و منطقی و اسلامی خود ـ به سمت تحقق آرمانها و شرایط لازم برای ظهور امام غایب ـ ادامه میدهند.
هرگونه اغفال و فریب و تناقضگویی و حیلهگری در رفتار نایبان خاص امام مهدی (علیه السلام) در دوران هفتاد ساله ـ كه چندین نسل را دربر گرفته بود، ـ مشاهده نشده و احتمال آن غیرمنطقی و غیرعقلانی بوده است. هم چنین احتمال افسانه بودن تولد یا زندگی و حضور امام مهدی در میان مردم به كلی منتفی میباشد.
بدین ترتیب، پدیده غیبت صغری یك تجربه عملی بسیار مهمّی بوده، كه واقعیّت تولّد و وجود و امامت و غیبت امام زمان را به خوبی برای اهل منطق و تحقیق در همان برهه و در قرنهای بعدی نیز به اثبات میرساند و اتمام نگرانیها و وسوسهها را میزداید.
و این پاسخ از شهید صدر نیز پاسخی ابتكاری میباشد.
● چرا امام مهدی (علیه السلام) ظهور نمیكند؟
پرسش پنجم: با توجه به اینكه شرایط ظهور امام زمان به مرور زمان پیچیدهتر میشود، چرا در دوران غیبت صغری یا كمی پس از آن، امام مهدی (علیه السلام) برای اصلاح جهانی ظهور نكرد؟ در حالیكه شرایط اصلاح روز به روز پیچیدهتر میشود.
در پاسخ به پرسش پنجم به نكات ذیل باید توجه شود:
۱) در پاسخ به این سؤال آنهم با یك دید جامعه شناسانه، شرایط لازم برای یك اصلاح گسترده اجتماعی و جهانی باید مورد بحث قرار گیرد.
۲) میان بُعد غیبی و بُعد طبیعی و اجتماعی باید مرزبندی شود.
۳) فراهم آمدن مجموعه شرایط اساسی كه به اختیار و اراده انسانها بستگی دارد، باید مورد توجه قرار داده شود.
) معجزه الهی در مواردی كه به اختیار انسانها ارتباط دارد و باید از مسیر طبیعی طی شود، جایگزین آن مسیر طبیعی نمیشود و سنّت لایتغیر الهی آن طور كه طراحی شده است تحقق مییابد.
۵) امدادهای غیبی كه به انسان میرسد، جای امتحان و ابتلا و آزمایش الهی را ـ كه یك اصل اساسی و مهم در تحوّلات اجتماعی است ـ نمیگیرد.
۶) فراهم آمدن شرایط عمومی برای اصلاح جهان امری ضروری است كه جایگزین ندارد و با وجود رهبری آماده برای اصلاح و وجود رسالتی كامل، تمام شرایط لازم برای موفقیت فراهم نمیشود، بلكه باید شرایط اجتماعی و سیاسی جهانی نیز زمینه را برای موفقیت و پیروزی حق بر باطل آماده سازد.
یكی از این عوامل مهم، احساس انسان متمدن و امروزی به عجز و درماندگی كامل تمام مكتبها و ابرقدرتها و تمام مذاهب و ادیان نسبت به حل معضل عدالت اجتماعی و آسایش و امنیت برای انسانهاست، به گونهای كه از تمام راه حلها چشم بپوشد و به یك سو و یك مصلح الهی كه برای ایجاد اصلاح جهانی ذخیره شده است چشم به دوزد، عاشقانه و صادقانه آمادگی لازم را ـ از پیروی تا همراهی كامل و فداكاری و جانبازی ـ در خود ببیند و در لحظه ظهور در حال آماده باش كامل باشد.
۷) با توجه به پیشرفت وسائل مادی، این پیشرفت میتواند در خدمت این نهضت عظیم قرار گیرد و در فراهم كردن شرایط عمومی و لازم سهیم باشد.
۸) اما پیشرفتهای نظامی ابرقدرتها از نظر مادی، با وجود ضعف درونی، و تهی شدن این ابرقدرتها و قدرتمندان از درون و از دست دادن قدرت واقعی خود، و گراییدن به پوچی، مهمترین نقطه ضعف این تمدّن و این ابرقدرتهااست. بنابراین، نمیتوانند یك مشكل جدّی در راه اصلاح فراگیر و جهانشمول برای حضرت مهدی (علیه السلام) باشند.
● نقش یك فرد و چگونگی تحوّل بسیار بزرگ
چگونه یك فرد میتواند عهدهدار یك تحوّل بسیار بزرگ گردد؟
در پاسخ این پرسش گفته میشود: پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله) كه سرآغاز یك تمدن جدید قرار گرفت، خود مولود تمدن گذشته نبوده، بنابراین، انسانها همیشه مولود شرایط تاریخی و مادی نمیباشند.
هنگامیكه رابطه پیوسته و تنگاتنگ انسان را با عالَم غیب در نظر بگیریم این رابطه عمیق میتواند جهت دهنده انسان به سوی آیندهای جدید باشد و انسانها را انعكاسی از واقعیتهای پیرامون خود تلقی نكنیم.
امامِ منتظران نیز تجربهای همسان با تجربه گرانقدر پیامبر عظیم الشأن اسلام خواهد داشت و یك فتح بزرگ جهانی، و تمدّنی جدید را آغاز خواهد كرد. بدین ترتیب، نقش عظیم یك شخصیت الهی در تغییر مسیر تاریخ آشكار خواهد شد.
شیوه این تغییر جهانی چگونه خواهد بود؟
پاسخ این پرسش به آینده موكول میگردد و پیش بینی علمی و دقیق برای آن ساده نخواهد بود.
آری، بر اساس احادیث رسیده از پیامبر اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) نكاتی را میتوانیم نشانه رویم كه شیوه تغییر و دگرگونی را در جهان بشریت ترسیم نماید.
و به همین جهت باید گفت: بسیاری از نكات ظریف و حسّاس دوران غیبت كبری و دوران ظهور كه متكفّل بیان كیفیت ظهور نیز میباش و همچنین دوران پس از ظهور را در اصل كتاب یعنی «موسوعهٔ الامام المهدی» مییابیم و متن مقدمه یعنی «بحث حول المهدی» را باید مطالعهای دقیق نمود تا از نكات ریز و بسیار عالی آن بهرهمند شویم.
سید منذر حكیم
۱. چاپ اول موسوعه امام مهدی شهید صدر دوم در سال ۱۳۹۲ هجری قمری بوده است؛ در حالیكه تاریخ چاپ و نوشته صدر بزرگ كه با نام (بحث حول المهدی) منتشر شده است، سال ۱۳۹۷ هجری قمری میباشد، یعنی این مقدمه پس از صدور كتاب یاذوالمقدمه به رشته تحریر درآمده است. متأسفانه دومین چاپ موسوعه امام مهدی نیز كه در سال ۱۴۰۰ هجری قمری بوده این مقدمه به كتاب اضافه نشده است. بهترین چاپ برای (بحث حول المهدی) كه همراه با تحقیق و توضیحات ارزنده است از برادر فاضل و ارجمند جناب دكتر عبدالجبار شرارهٔ كه توسط مركز الغدیر للدراسات الاسلامیهٔ در سال ۱۴۱۷ چاپ و منتشر شده است.
۲. با كمال تأسف تقریظ و ستایش شهید صدر اوّل از موسوعهٔ الامام المهدی شهید صدر دوّم كه در نسخه باارزش دارالتعارف آمده است در برخی نسخهها حذف شده است.
۳. و یك ترجمه فارسی تحت عنوان امام مهدی حماسهای از نور توسط كتابخانه بزرگ اسلامی انجام شده است و ترجمه به زبان فرانسوی توسط مترجم توانا دكتر عباس بستانی انجام گرفته و به چاپ رسیده است.
۴. سوره قصص، آیه ۵.
۵. بحث حول المهدی، صص ۵۳ ـ ۵۴.
۶.بحث حول المهدی، ۵۴.
۷. بحث حول المهدی: ۵۴ ـ ۵۵.
۸. بحث حول المهدی، ص ۵۵ ـ ۵۶.
۹. انقلاب اسلامی ایران و دیگر انقلابهای گذشته در جهان تشیع دلایلی تاریخی بر صحت و سلامت این فهم و این نگاه به مسأله مهدویت است.
۱۰. بحث حول المهدی، صص ۸۴ ـ ۸۸.
۱۱. بحث حول المهدی، صص ۸۸ ـ ۸۹.
۱۲. امام محمد جواد، امام علی نقی، امام مهدی (علیهم السلام).
۱۳. سوره مریم، آیه ۱۲.
۱۴. امام مهدی حماسهای از نور، صص ۵۶ ـ ۶۱، (با تصرّف).
۱. چاپ اول موسوعه امام مهدی شهید صدر دوم در سال ۱۳۹۲ هجری قمری بوده است؛ در حالیكه تاریخ چاپ و نوشته صدر بزرگ كه با نام (بحث حول المهدی) منتشر شده است، سال ۱۳۹۷ هجری قمری میباشد، یعنی این مقدمه پس از صدور كتاب یاذوالمقدمه به رشته تحریر درآمده است. متأسفانه دومین چاپ موسوعه امام مهدی نیز كه در سال ۱۴۰۰ هجری قمری بوده این مقدمه به كتاب اضافه نشده است. بهترین چاپ برای (بحث حول المهدی) كه همراه با تحقیق و توضیحات ارزنده است از برادر فاضل و ارجمند جناب دكتر عبدالجبار شرارهٔ كه توسط مركز الغدیر للدراسات الاسلامیهٔ در سال ۱۴۱۷ چاپ و منتشر شده است.
۲. با كمال تأسف تقریظ و ستایش شهید صدر اوّل از موسوعهٔ الامام المهدی شهید صدر دوّم كه در نسخه باارزش دارالتعارف آمده است در برخی نسخهها حذف شده است.
۳. و یك ترجمه فارسی تحت عنوان امام مهدی حماسهای از نور توسط كتابخانه بزرگ اسلامی انجام شده است و ترجمه به زبان فرانسوی توسط مترجم توانا دكتر عباس بستانی انجام گرفته و به چاپ رسیده است.
۴. سوره قصص، آیه ۵.
۵. بحث حول المهدی، صص ۵۳ ـ ۵۴.
۶.بحث حول المهدی، ۵۴.
۷. بحث حول المهدی: ۵۴ ـ ۵۵.
۸. بحث حول المهدی، ص ۵۵ ـ ۵۶.
۹. انقلاب اسلامی ایران و دیگر انقلابهای گذشته در جهان تشیع دلایلی تاریخی بر صحت و سلامت این فهم و این نگاه به مسأله مهدویت است.
۱۰. بحث حول المهدی، صص ۸۴ ـ ۸۸.
۱۱. بحث حول المهدی، صص ۸۸ ـ ۸۹.
۱۲. امام محمد جواد، امام علی نقی، امام مهدی (علیهم السلام).
۱۳. سوره مریم، آیه ۱۲.
۱۴. امام مهدی حماسهای از نور، صص ۵۶ ـ ۶۱، (با تصرّف).
منبع : مجله انتظار
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست