دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
پیشگام نمادگرایی پیچیده
آندره ژید كه در خانوادهیی با افكار متفاوت به دنیا آمد پدرش تاجری بود كه به انجام اعمال مذهبی چندان توجهی نداشت و به دلیل مشغله فراوان تربیت آندره كوچك تماما به مادر پروتستان و سختگیرش واگذار شد كه همواره پسرش را به تزكیه نفس و پرهیز از گناه تشویق میكرد.
آؤار این تربیت چنان بود كه ژید سالهای اولیه جوانیاش را در پرهیز از هر لذتی بسر برد. اما بعدها آنچنان به ارضای نیازهای جسمانی پرداخت كه نمود آن را در آؤارش میتوان به روشنی مشاهده كرد.
آندره در خردسالی پدرش را از دست داد و مادر سختگیرش بیش از گذشته او را تحت فشار گذاشت. او را مجبور میكرد وقتش را تنها به انجام امور مذهبی و تحصیل در مدرسه بگذراند و ژید برخلاف امتناع روح سركشش از این دو به خود فشار میآورد تا آن چیزی شود كه مادرش میپسندید. آؤار این سختگیریها خیلی زود نمود یافت. آندره یازده ساله دچار حمله عصبی گردید و مادرش مجبور شد او را مدتی در آسایشگاه سناتوریوم بستری سازد. ژید بعد از مدتی بازگشت به خانه دیگر هیچگاه درس و مدرسه را جدی دنبال نكرد. مادرش مدتی برایش معلم سرخانه گرفت و بهترین و ضروریترین كتاب را برای او انجیل قرار داد اما ژید نزد آموزگارش موسیقی آموخت و در كنارش كتابهای دیگری هم میخواند. كتابهایی كه سبب شدند او یك عمر فریفته نویسندگی و ادبیات باقی بماند.
آندره نوجوان به تجربه دریافته بود كه هیچ چیز انسانی را نمیتوان كاملا سركوب كرد. وقتی اولین كتابش یعنی «یادداشتهای آندره والتر» را نوشت، قهرمان داستانهایش كسی بود كه میكوشید در مسیر زهد و تقوی گام بردارد اما هر چه بیشتر سعی میكند بیشتر به جانب زیباییهای دنیا كشیده میشود. آندره والتر قهرمان داستان در تعارض میان این دو كشش آنقدر آشفته و پریشان حال میشود كه در آخر تاب نیاورده و میمیرد.«یادداشتهای آندره والتر» خیلی زود آندره ژید را به محافل ادبی پاریس شناساند و از آنجا كه خود یك سمبولیست بود با پیشگامان این مكتب دمخور شد.ژید همچون دیگر نمادگرایان ۹سمبولیستها) معتقد بود كه جهان سرشار از نشانهها و اشارهها است. مردم عادی نمیتوانند این نشانهها را دریابند و به همین دلیل از درك حقیقت عاجز میمانند.تنها هنرمندان با قدرت دركی كه دارند میتوانند این نشانهها و اشارهها را احساس كنند و آنها را با تفسیر و تعبیر نشان دهند. از این رو عقاید نمادگرایان تا حدودی به اشراق نزدیك است.در آثار بعدی آندره ژید همچون بیشتر سمبولیستها جزییات دنیای طبیعی و اعمال شخصیتها بران نشان دادن درونمایهها و عقاید فلسفی به كار میرود و در این آثار صحنهها، شخصیتها، عمل داستانی و فضا و رنگ و دیگر عناصر داستانی به صورتی كاملا مشخا وجود ندارند، بلكه بازتابی از آنها است.ژید مبدع شكل جدید و پیچیده نمادگرایی بود كه او و پل والری از پیشگامان آن بودند.نوعی از سمبولیسم كه بعدها تبار مدرنیسم دانسته شد.«سفر هیچ» از آثار سمبولیك آندره ژید است. در «سفر هیچ» مسافرانی را میسازد كه سه سفر را باید بگذرانند. سفر شهوانی، سفر درون نگرانه و سفر زاهدانه. ژید این دو سفر آخر را ترجیح میدهد و اولی را عامل فرسایش انسان میداند. فرسایشی كه خود سبب آن هست. همانگونه كه اؤر بعدی خود «عاشق دو دل» را به همین موضوع اختصاص میدهد: خود فرسایی شور و شهوت. دو عاشق پس از مدتی، در كمتر از یكسال خسته از عشق و شهوت یكدیگر را وامینهند و به امید یافتن چیزهایی تازه در جهان هر كدام از سویی میروند. اما آندرهژید اینگونه نمیماند. در سال ۱۸۹۳ و همزمان با پایان یافتن این كتاب ژید و دوستش سفری به شمال آفریقا میكنند. پس از آن ژید به اسپانیا میرود و در بازگشت از این دو سفرآنقدر تغییر میكند كه در خاطراتش در همین دوران مینویسد:«دیگر كارهای زاهدان را نباید خواند. باید سرخوشی را در جای دیگر جست. باید شادمانی دشوار تعادل را ستود. شادمانی زندگی باشد كه هر چیز، همه حیاتی را كه در خود دارد عرضه كند.شادمان كردن خویش وظیفه است.» و بعدها در«مائده های زمینی» درباره دوران عزلت و زهد خویش نوشت:«از اینكه بیعقابگناه نمیكردم چنان سرمست از غرور میشدم كه جسم خویش را چست وچالاك به ریاضت وامیداشتم، زیرا كه از مجازات بسی بیش از گناه لذت مییافتم.» و بعد میگوید: «شیرینترین لذات حواس من عطشهای فرونشسته من بود.» و در همین كتاب در مورد دورانی كه زندگی را تنها با لذات دنیوی میگذراند، میگوید: «آرزویی ندارم كه تاكنون پاسخ آماده خویش را نیافته باشد. هر گرسنگی من به انتظار ارضای خویش بسر میبرد. ایمائدهها! من در انتظار شما بسر میبرم، ای مائدهها.»
از آن پس ژید با جسارت هرچهتمامتر زهد پیشین خود و آرزوهای پرهیزكارانهاش را نقد میكرد و قید وبندهای اخلاقی را مانع رسیدن به تمام لذات حیات میدانست. ژید بیهیچترسی نظرات و عقاید پیشین خود را رد میكرد و از لذت شادكامی با عینیت بخشیدن به خواهشهای تن گفت: «من دیگر كاری به كار آن دسته از نظامهای اخلاقی ندارم كه به ما اجازه نمی دهند یا یاد نمی دهند به شریفترین، زیباترین و آزادانهترین وجه، نیروهایمان را بهكار گیریم وآنها را رشد بدهیم.»ژید مصداق واقعی این قانون فطری بود كه موجودات صاحبروح در برابر فشار و محرومیت عكسالعمل شدید نشان میدهند. وی زندگی زاهدانه را برای همیشه ترك گفت و در تمام عمر آزادی و بیبندوباری را جانشین فشار و حرمان دوران كودكی ساخت.
پس از مرگ مادرش كه عامل اصلی فشار روانی بر او بود «رذل» را منتشر كرد و در آن از شخصیتی سخن گفت كه برای ابراز وجود و اؤبات شخصیت خود از سنن و مقررات رهایی پیدا كرده و برای اجرای افكار و آرزوهای خود تلاش و كوشش میكند. ژید از بیست سالگی تا هشتادو چند سالگی نوشت. ۷۸ ساله بود كه به دریافت جایزه ادبی نوبل نایل شد. هرچند در همان دوران نیز به دلیل همكاری با آلمانها در میان هممیهنان خود و در دنیای دموكراسی بدنام شده بود و مورد غضب وكینه بود.
نیلوفر دسهنی
منبع : روزنامه همشهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست