پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


اثر هنری، باید از دل هنرمند برآید


اثر هنری، باید از دل هنرمند برآید
● گفتگویی با هما روستا، كارگردان نمایش «آنتیگونه در نیویورك»
▪ هما روستا / بازیگر و كارگردان
▪ متولد ۱۳۲۱ تهران
▪ دانش آموخته دانشكده هنرهای دراماتیك بخارست
▪ شروع فعالیتهای بازیگری در سینما ۱۳۵۰
▪ شروع فعالیتهای بازیگری در تئاتر ۱۳۵۱
وی در حال حاضر نمایش «آنتیگونه در نیویورك» را در تالار مولوی در حال اجرا دارد، كه سیامك صفری، بهناز جعفری، احمد آقالو و داریوش موفق در آن بازی دارند.
● «آنتیگونه در نیویورك» چگونه نمایشی است و مهمترین دغدغه ای كه مطرح می كند، چیست؟
▪ قصه «آنتیگونه در نیویورك» به داستان مهاجرت عده ای انسان می پردازد و تأثیر غربت و دوری از وطن را بر روی این آدمها نشان می دهد. این نمایش قصد دارد سختیها و مسخ شدگی آدمها در غربت را نشان بدهد. قهرمان به معنای متداول كلاسیك آن در نمایش وجود ندارد و داستان در فضایی مدرن روایت می شود. همین ویژگی هم مهمترین دلیل جذابیت آن برای من و دلیل انتخابش بود. از طرف دیگر، نمایش كم پرسوناژ است و طبیعتاً مشكلات و دردسرهای كمتری دارد!
● بین كار قبلی شما و تولید این نمایش، حدود دو سال و نیم وقفه افتاد، دلیل این امر چیست؟
▪ بله، نمایش قبلی من «سانتاكروز» بود كه حدود ۲ سال پیش اجرا شد. سانتاكروز متن نوستالژیك خود من بود. نمایشنامه ای كه قبل از انقلاب آن را ترجمه كرده بودم و همیشه دوست داشتم در آن بازی كنم. البته، هیچ وقت كسی آن را كارگردانی نكرد و من به خاطر نوستالژیای آن، نمایش را خودم كارگردانی كردم. اما دیدم با وجود اینكه جزو پرفروش ترین نمایشهای آن زمان بود، ولی با جوانها زیاد ارتباط برقرار نكرد و بیشتر مورد توجه همسن و سالهای خودم قرار گرفت.
آن نمایش را برای نسل خودم نوشتم، ولی الان بیشتر دوست دارم برای جوانها كار كنم، چون فكر می كنم جوانها باید این تئاتر را ادامه بدهند. نسل من دیگر نمی تواند ادامه دهنده باشد و ما به هر حال یك روز باید از این عرصه خداحافظی كنیم و این جوانها هستند كه باید بیایند و عشق به تئاتر پیدا كنند. پس ما باید كاری بكنیم كه ارتباط آنها با تئاتر قوی تر شود. خوشبختانه من با این نوع نمایش درگیر شدم. شاید این تحت تأثیر جوانهایی كه دوروبر من هستند بوده باشد. این جوانها روی من تأثیری قوی گذاشتند.
● «آنتیگونه در نیویورك» یك تراژدی خطی است. چالش، درگیری و كشمكش در داستان آن جایگاهی ندارد و شاید خواندن نمایشنامه آن با توجه به مدت طولانی نمایش نیز برای مخاطب خسته كننده باشد، اما اجرای شما این طور نبود...
▪ خب، این به خاطر بازیگری است. این طور نمایشها بیشتر به كار بازیگران وابسته است. چون بازیگرها خوب بازی می كنند، تماشاگر هم ارتباط خوبی با كار برقرار می كند. بازیگران من انگار دارند روی صحنه زندگی می كنند. آنها كاملاً در قالب نقشهایشان فرو رفته اند. اصلاً این گونه نمایشها كمتر نمایش كارگردان است و بیشتر معطوف به حضور بازیگر است. من فكر می كنم اینجا باید از بازیگرهای خوبم كه با من كار كردند، تشكر كنم.
● ایده طراحی صحنه از كجا شكل گرفت و چگونه به این دكور صحنه رسیدید؟
▪ من و آقای معجونی با هم به این نتیجه رسیدیم. حسن معجونی طراح صحنه خیلی خوبی است و خیلی خوب با من همكاری كرد. او جوان خوش ذوقی است و فكر می كنم جزو طراحان خوب تئاتر ماست. او سر تمرین من آمد و تحلیلهایم را می شنید. به هر حال، ما راجع به فضا، نقشها و سایر عناصر اجرا صحبت می كردیم. پیش از طراحی، من فضای شبی را می دیدم كه سرد و مه آلود است و شخصیتها در آن خیلی تنها به نظر می رسند. من یك نیمكت می خواستم، یك چراغ و یك درخت! دوست داشتم اینها در صحنه باشند. آقای معجونی هم یكبار سر تمرین گفتند چون نمایش به آنتیگون سوفوكل ارجاع می دهد، ما باید نشانه هایی هم از آنتیگون یونانی داشته باشیم. پیشنهاد داد یك صحنه گرد مثل آمفی تئاتر یونان قدیم داشته باشیم. من از این ایده خیلی خوشم آمد و آن را در صحنه اجرا كردیم.
● «آنتیگون» در نمایش شما كجاست؟ چه شباهتی بین آنتیگون و شخصیتهای نمایش شما وجود دارد؟
▪ نمایش به نحوی نوستالژیای آنتیگون را با آن قدرت و هیبت كلاسیك، در خود دارد. «آنتیگون» سوفوكل، با نگاهی آرمانی می آمد و می خواست برادرش را دفن كند و با كرئون درگیر می شد. او مقتدرانه صحبت می كرد و یك زن قدرتمند بود.
اما آنتیگون امروز، «ساشا»ست. «ساشا» یك زن بی خانه، بدبخت و تنهاست كه بدون عشق و بدون خانواده در فقر و ضعف و حتی پریشانی احوال زندگی می كند. این خیلی دردناك است كه آن زن قدرتمند، به این شخصیت ضعیف تبدیل شده است. ما اینجا شاهد یك سیر نزولی هستیم. درست است كه فناوری پیشرفت كرده، اما مهمتر این است كه از نظر انسانی ما با سقوط و نزول ایده آنها مواجه ایم.
● اما به نظر می رسد هدف و حركت هر دو شخصیت تقریباً مشابه هم است...
▪ بله! «ساشا» هم مثل «آنتیگون» برای زندگی اش به دنبال یك معنا می گردد. این مهمترین مضمون داستان و بارزترین شباهت شخصیتها در شرایط متفاوت است.
● به نظر می رسد تجربیات بازیگری شما هم كمك زیادی به كار كرده باشد. چگونه با بازیگرانتان كار می كردید؟
▪ خیلی سخت می توان به این سؤال پاسخ داد. من می دانستم كه چه می خواهم، ضمن اینكه همه بازیگران من با استعداد بودند. همه آنها می دانستند من چه می خواهم. اما رسیدن به آنچه همه ما در پی اش بودیم، با تمرین زیاد و زندگی كردن نقشها میسر شد. اینطور نبود كه بازیگرها فقط نقش را بفهمند و بعد آن را روی صحنه اجرا كنند. سختی كار هم در این مسأله بود. آدم شاید خیلی زود بفهمد كه چه می خواهد، ولی اینكه چگونه به آن برسد، مشكل است. بازیگران نمایش خیلی كار كردند تا به این نتیجه رسیدند. ما تمرینات طولانی مدتی داشتیم . هر روز حدود ۵ یا ۶ ساعت تمرین می كردیم.
● نمایش شما در تالار مولوی اجرا می شود. چرا در تئاتر شهر نوبت اجرا نگرفتید؟
▪ اتفاقاً به نظر من تالار مولوی خیلی بهتر از تئاتر شهر است. مخاطبان اینجا بهتر از تئاتر شهر به تماشای نمایش می آیند. فضای مولوی آرامتر از تئاتر شهر است. یكی از مهمترین مشكلات تئاتر شهر، تعدد سالنهای آن است كه باعث شلوغی بیش از حد فضا می شود. بنابراین، من معتقدم آرامش مولوی فضای بهتری را برای اجرای یك نمایش در اختیار گروه ما گذاشته است.
● در مورد گیشه چطور...
▪ ما با گیشه كاری نداریم. اصلاً گیشه مال ما نیست. قرارداد بسته ایم و طبق عرف و قوانین امروز كار كرده ایم. نه بیشتر و نه كمتر! بازیگرانمان هم بر اساس این عرف دستمزد می گیرند.
● نظرتان راجع به نمایشهای اجرا شده سال گذشته تئاتر كشور چیست؟ خیلیها كیفیت آثار تولید شده سالهای اخیر را نسبت به گذشته ضعیف تر می دانند، یا اصلاً عده ای تولید و اجرای زیاد نمایشهای مذهبی را در ماههای اخیر حاصل یك جریان یك سویه تئاتری می دانند...
▪ من هم فكر می كنم كه اگر هنرمند، تئاتر مذهبی را خیلی به صورت مستقیم كار كند، اثرش زیاد جذاب نمی شود، چون هر اثر هنری، نگاه مذهبی را در خود دارد، پس اینكه آثار صرفاً و مستقیماً مذهب را در رأس برنامه ها و اولویتهای خود قرار بدهند، چندان خوشایند به نظر نمی رسد. ما حتماً نباید به سراغ وقایع تاریخی اسلامی برویم و آن را با همان زبان و لحن فضای تاریخی اجرا كنیم، چون جوان امروزی حوصله چنین چیزهایی را ندارد.
باید نمایش مذهبی را هم، مدرن و امروزی اجرا كرد. ما باید نمایشنامه های امروزی بیشتری بنویسیم كه بر مبنای بسترهای مذهبی شكل گرفته باشند. در مجموع، معتقدم هنر باید آزاد باشد و هنرمند بتواند آزادانه به خلق اثر بپردازد. اگر به هنرمند خط بدهند، مثل نقاشی كار خواهد كرد كه قرار است برای پول یك پرتره بكشد و این كار هیچ وقت ارزشمند نیست! كار هنرمند باید از دلش برآید و با تمام وجودش آن را حس كند؛ یعنی خلق اثر هنری باید نیاز هنرمند باشد، در این صورت است كه هنر زیبا خواهد بود. به نظر من، تئاتر هم اگر آزاد باشد، آثار تولید شده در این حوزه بهتر و زیباتر خواهند بود.
● میزان استقبال تماشاگران از نمایش شما چقدر بوده؟
▪ روز اول هنوز ما كناره های سالن را در تالار اصلی مولوی اضافه نكرده بودیم، اما از روز دوم كه كناره ها به صندلی تماشاگران اضافه شد، تا به امروز تمام ظرفیت سالن پر شده است. فكر می كنم استقبال از نمایش خوب بوده و نكته مهمتر اینكه بیشتر تماشاگران جوان هستند و از كار هم خوششان آمده است.
مهدی نصیری
منبع : روزنامه قدس