دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
انتخابات، تجلی گفتمان ملی
جمهوری اسلامی ایران در طلیعه دهه چهارم از حیات خود، تاکنون بیشترین انتخابات را در منطقه تجربه کرده است. استاندارد دموکراسی در ایران از بسیاری کشورهای منطقه و حتی برخی دموکراسیهای نوپا بالاتر است. انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در شرایطی برگزار میشود که خواسته رهبر انقلاب مبنی بر نامگذاری دهه چهارم انقلاب به عنوان دهه عدالت و پیشرفت ضرورت تبدیل آن را به گفتمان ملی از هم اکنون مطرح کرده است. تبدیل این دو آرمان به گفتمان ملی در نخستین گام در مسیر انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری که مشارکت همه ایرانیان واجد حق رای آن را به صحنه مشارکت ملی و اتحاد ملی تبدیل میکند، اهمیت مییابد بخصوص آن که رهبر انقلاب، همه اقوام ایرانی را پیکره یک ملت و فرصتی برای نظام اسلامی دانستند.
با این حال نمیتوان از اهمیت راهبرد اتحاد ملی در سال جاری غافل بود. نگاهی به ادبیات و تعابیر به کار رفته در سخنان رهبر انقلاب در ماههای اخیر بویژه در کردستان نشاندهنده تقویت عنصر ملیت و ایرانیت در گفتمان ایشان است و در همین حال ضرورت توجه و حفظ احترام مذاهب مختلف اسلامی نیز از جمله محورهای سخنان ایشان در کردستان بود.
در هر حال شرایط زیر اهمیت توجه به راهبرد اتحاد ملی را در انتخابات ریاست جمهوری دو چندان کرده است:
۱) از نظر داخلی جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر تجربه ۳۰ ساله کشورداری دوران تثبیت و بلوغ سیاسی را میگذراند و از بسیاری بحرانها عبور کرده است. فروکش کردن بحران هستهای و کاهش فشار سیاسی غرب و تمرکز آن بر تبلیغات منفی نشان میدهد تا حد زیادی غرب هم از تغییر ساختار و هم تغییر رفتار سیاسی ایران ناامید شده است.
۲) انتخابات ریاست جمهوری دهم، اولین انتخابات در دهه چهارم انقلاب است و تا حد زیادی نگرش مردم به نظام و برنامههای آن را آشکار میسازد. از نظر نگرش مردم به حاکمان، همه انتخابات در جهان از چنین خصیصهای برخوردارند.
۳) نوع و میزان مشارکت مردم در مناطق مختلف کشور میتواند میزان معناداری جهتگیری انتخابات در راستای اتحاد ملی یا افتراق ملی را آشکار کند. از این نظر حضور پرشور مردم در انتخابات خود جلوهای از اتحاد ملی است.
۴) انتخابات ریاست جمهوری دهم پس از فروکش کردن نسبی فشارهای خارجی بر ایران و روی آوردن آمریکا به فعالسازی شکاف از درون صورت میگیرد. چنین فضایی در صورت تدبیر نشدن ظرفیت آسیبرسانی به اتحاد ملی را دارد.
۵) انتخابات ریاست جمهوری پس از ۴ سال از عملکرد دولت نهم صحنه آزمون برنامههای دولت نهم به حساب میآید.
نکته درخور تامل در رفتار انتخاباتی مردم ایران این است که میان درصد رشد و توسعه در استانها مشارکت سیاسی آنان در انتخابات رابطه عکس وجود دارد، به گونهای که استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان یکی از استانهای محروم و کمتر برخوردار کشور بالاترین درصد مشارکت سیاسی در انتخابات بعد از انقلاب را به خود اختصاص داده است که این نشان میدهد هنوز بخش زیادی از پایگاه انقلاب را طبقات و استانهای محروم تشکیل میدهند؛ البته درباره نوع انتخاب مردم نمیتوان چنین قاعدهای را جاری ساخت. میتوان گفت تحقق عدالت در استانهای کمتر برخوردار کشور مطالبه فوریتر و درخواست جدیتری به حساب میآید.
● مشارکت سیاسی مردم و انتخابات ریاست جمهوری دهم
چنان که گذشت، مشارکت گسترده مردم در انتخابات در تقویت اتحاد ملی موثر است. بیشک مشارکت حداقلی نمیتواند متضمن اتحاد ملی باشد. این اعتقاد که انتخابات کیفی با میزان متوسط شرکتکنندگان میتواند با نتیجه مطلوب تامینکننده مصالح کشور باشد، در درازمدت پشتوانه مردمی و اتحاد ملی را متزلزل خواهد کرد و مردمی بودن و جمهوریت نظام را به خطر خواهد انداخت. اگرچه وجود انسجام و همبستگی میان حاکمیت نیز به نوبه خود به تحکیم اتحاد ملی میانجامد و نمای مقتدرانهتری از کشور و نظام سیاسی را در جهان به نمایش میگذارد. میتوان گفت مشارکت گسترده و حداکثری مردم در انتخابات بویژه در مناطقی از کشور که در معرض فعال شدن شکاف قومی هستند، اتحاد ملی را به نمایش میگذارد؛ اما ریزش مشارکت مردم بویژه در این مناطق نهتنها اتحاد ملی را قوام نمیدهد؛ بلکه هشداردهنده نیز است.
● کدام برنامه؟ کدام سیاست؟
این که کدام برنامه یا سیاست از سوی نیروهای موجود سیاسی کشور بهتر میتواند انتخابات ریاستجمهوری دهم و نتیجه برآمده از آن یعنی دولت دهم را با اهداف و اولویتهای معطوف به اتحاد ملی همراه کند، پرسش مهمی است که پاسخ به آن نیازمند توجه به رفتار بازیگران عرصه انتخابات و نوع قضاوت مردم دارد. در جهت تقویت گفتمان اتحاد ملی میتوان راهکارهای زیر را برای انتخابات ریاست جمهوری برشمرد.
۱) گفتمان انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی از معدود جریانهای سیاسی عصر حاضر است که توانست بخش عمده مردم را با خود همراه کند، چنان که میشل فوکو، متفکر معروف فرانسوی که سال ۵۷ به ایران آمد ایران را روح جهان بدون روح خواند. او میگوید این رویداد انقلابی اراده مطلق جمعی را نمایان میکند و کمتر مردمی در تاریخ چنین فرصتی داشتهاند. (فوکو، ایران روح یک جهان بیروح، نشر نی، ص ۵۷)
برخی تحلیلگران معتقدند جنبشهای اجتماعی ایران در مرحله انقلاب یا کنار زدن نظم موجود به صورت ائتلافی عمل میکنند، اما در مرحله نظامسازی و ساختن، غیریتساز میشوند و راه انشعاب در پیش میگیرند. تحولات پس از انقلاب مشروطه و شکست جریان ملی کردن نفت و نیز منازعات سیاسی بعد از انقلاب اسلامی تا حدودی نشان از این واقعیت دارد که جامعه ایرانی در مرحله ساختن به چندگانگی کشیده میشود.
جریان اصلاحات نیز از این قاعده مصون نماند و این خطر جریان اصولگرایی را نیز تهدید میکند. در چنین شرایطی سخن گفتن از گفتمان انقلاب اسلامی مسوولیتآور است، به طوری که اگر به معنای بازگشت به ارزشهای انقلاب اسلامی و در اصول استقلال آزادی جمهوری اسلامی، استکبارستیزی و مقابله با فقر و فساد و تبعیض آن هم با روحیه باشد، میتواند در بازنگری روشها سودمند باشد. در این گفتمان همانند صدر انقلاب، مقام رهبری دال گفتمان را تشکیل میدهد، لذا تقویت گفتمان انقلاب اسلامی با مقتضیات امروز زمان و مکان با رهبری انقلاب میتواند در تقویت اتحاد ملی موثر باشد، اما این که دایره چتر انقلاب به همان گستردگی قرار داده شود نیازمند میثاق همه گروههای سیاسی با آرمانهای حضرت امام رحمتالله علیه است.
۲) دستاوردهای نظام و تبدیل عدالت و پیشرفت به گفتمان ملی
شکی نیست که نظام اسلامی در ۳۰ سال گذشته در همه ادوار مختلف و متناسب با ظرفیت کشور دستاوردهای مختلفی در عرصههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در پی داشته است، اما لزوم رسیدن به یک اراده مشترک ملی برای عدالت و پیشرفت گفتمان دهه چهارم را تعیین کرده است.
۳) حداکثرسازی مشارکت سیاسی.
شکی نیست که انقلاب اسلامی با اتکا به ملت از تهدیدات و خطرات سالیان گذشته به سلامت عبور کرده است. در حال حاضر نیز مشارکت گسترده مردم در انتخابات میتواند به خنثی شدن دوباره تهدیدات غرب بویژه آمریکا منجر شود.
● انتخابات و شکافهای اجتماعی و سیاسی
چنان که گذشت، انتخابات به عنوان یک مجرا و گذرگاه سیاسی یا گلوگاه مهم در حرکت نظام سیاسی میتواند فعالکننده یا پرکننده شکافهای سیاسی اجتماعی باشد، البته رقابت سیاسی میان احزاب و حتی رویش تشکلها و احزاب جدید در ایران معمولا به فعال شدن شکافهای سیاسی میانجامد، اما نتیجه انتخابات و تشکیل دولتی قدرتمند و با کارآمدی بالا میتواند در جهت کاهش شکافهای اجتماعی و سیاسی موثر باشد.
▪ شکاف سنی: با توجه به بالاتر رفتن سن رایدهندگان (۱۸ سال) میتوان گفت خردمندی تجربهگرایی و دوری از احساسگرایی در نوع رفتار انتخاباتی مردم موثر خواهد بود.
▪ شکاف جنسی: به نظر میرسد در این دوره از انتخابات با افزایش نسبی گرایش نامزدها برای توجه به امور بانوان باشیم که حضور یافتن همسران نامزدها در نشستها و سفرهای تبلیغات انتخاباتی نشاندهنده این واقعیت است. از آنجا که اکنون بیش از ۶۰ درصد جامعه دانشگاهی را دختران تشکیل میدهند، نظام سیاسی باید بتدریج زمینه مساعدتری را برای تحرک اجتماعی و سیاسی زنان فراهم کند. از این نظر میتوان امیدوار بود نقش و حضور بانوان در انتخابات ریاست جمهوری افزایش یابد. اهتمام به این واقعیت در کاهش شکاف جنسی در جامعه موثر خواهد بود.
▪ مشارکت گسترده مردم در انتخابات میتواند به خنثیشدن دوباره تهدیدات حزب بویژه آمریکا منجر شودشکاف شهر و روستا: دیگر اکنون میتوان ادعا کرد که مفهوم سنتی روستا در ایران زوال یافته است. با برنامههای انقلاب از جهاد سازندگی گرفته تا توسعه استانها، این شکاف تا حد زیادی در حال پر شدن است.
با توجه به شرایط حاضر کشور، تحقق حداکثری اتحاد ملی در انتخابات ریاست جمهوری نیازمند رعایت و تحقق انتظارات زیر است.
۱)تعهد و التزام نامزد منتخب به چارچوب حاکمیت: توجه به قانون اساسی به منزله منشور اداره کشور و التزام به مقام عالی ولایت فقیه که قائمه نظام اسلامی است در برنامهها، اهداف و باورهای رئیسجمهور دهم و فرد برگزیده
۲) التزام به گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی: یعنی تاکید دوباره بر استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی عدالت و استکبارستیزی مردم محوری و اهتمام مسوولان به خدمت بویژه به طبقات محروم جامعه و نیز مقابله با هجمه فرهنگی غرب که حاکمیت این گفتمان در انتخابات ریاست جمهوری به تقویت اتحاد ملی میانجامد.
۳) رعایت اخلاق انتخاباتی: اخلاق انتخاباتی به منزله راهکاری است که در آن نامزدها با رعایت ارزشهای اخلاقی و قانونی آنچنان که زیبنده نظام اسلامی است، ضمن بیان توانمندیها و قابلیتهای خود و عرضه شایستگیها برای جلب آرای مردم به تقویت توان ترمیمسازی نظام سیاسی کمک کند. در عین حال نقض اصول اخلاقی توسط جستن به ابزارهای غیرقانونی و غیرشرعی علیه رقبا، نهتنها باعث توفیق و همسویی مردم گرداگرد نامزد نمیشود، بلکه قضاوت افکار عمومی اینگونه خواهد شد که قدرتپرستی نامزد را به پشت سر نهادن اصول اخلاقی وادار ساخته، حال آن که مردم تشنه خدمتند نه شخصیت قدرتطلب.
گذشته از آن فردی که قرار است در کسوت ریاست جمهوری در مراسم تحلیف به خدای بزرگ و قرآن کریم سوگند بخورد که حافظ مذهب رسمی قانون اساسی و حقوق ملت باشد، چگونه فردی با نقض اصول اخلاقی صلاحیت آن را خواهد داشت که در پیشگاه ملت چنین سوگندی یاد کند؟ از این رو رعایت نکردن اخلاقی انتخاباتی نه تنها باعث ناکامی و دلزدگی هواداران را فراهم میسازد، بلکه با ترویج روحیه بدبینی بر اثر سیاهنمایی و تخریب چهره رقبا فضای سرد و پرکینهای بر جامعه حاکم میشود که با اتحاد و همدلی ملی قابل جمع نیست.
۴) برنامهمحوری و نگاه به آینده: داشتن امید و روحیه صبر از خصال ایرانیان است. هر چه برآیند فعالیت نامزدهای انتخاباتی بر ایجاد شور و نشاط انتخاباتی و برانگیختن روحیه امیدواری در ملت بیشتر باشد و براساس ظرفیتها به ایجاد توان و تولید نیروی تازه برای رسیدن به اهداف نظام با حضور بیشتر مردم همراه باشد، اتحاد ملی تقویت بیشتری خواهد شد. علاوه بر این ارائه برنامههای کارشناسی شده که حاصل خرد جمعی و توان علمی اجرایی و تجربی شخصیتهای پیرامون نامزدهاست، انتخابات را به جای انتخاب اشخاص به انتخاب برنامهها رهنمون شود به تقویت دولت دهم یاری میرساند، حتی اگر نامزد ارائهکننده برنامههای قوی همهجانبه در چارچوب قانون اساسی و مبتنی بر آرمانهای نظام در دهه چهارم یعنی عدالت همراه با پیشرفت باشد میتوان امیدوار بود که به کارآیی دولت دهم و در نتیجه به تقویت اقتدار و اتحاد ملی یاری میرساند، حتی اگر نامزد ارائهکننده برنامههای قوی پیروز انتخابات هم نباشد پذیرش ظرفیتهای این برنامهها به وسیله نامزد پیروز و رئیسجمهور منتخب در مجموع به تقویت دولت وی یاری خواهد رساند بهخصوص آن که رئیسجمهور پس از انتخاب به وسیله ملت دیگر رئیسجمهور افراد رایدهنده به او یا احزاب جریانهای حامی وی نبوده بلکه رئیسجمهور کل ملت ایران است.
۵) احزاب، نخبهسازی آری وامداری نه: تاکنون بحثهای مختلفی درباره نقش احزاب در انتخابات شده است. شک نیست که تحزب به برنامه محور شدن انتخابات، تربیت نخبگان، ارائه گزینههای مختلف به مردم برای انتخاب و در مجموع شفافیت و ارتقای سازماندهی سیاسی در جامعه کمک میرساند و احزاب حامی یک نامزد میتواند تا حد زیادی سیمای دولت آینده را روشن کند، اما در مقابل وامداری به احزاب، حاکم شدن مصلحت هواداران و متحدان حزبی به جای توجه به مسوولیتهای رئیسجمهور باعث تقدم منافع گروهی بر منافع ملی میشود که اثری کاهنده بر اتحاد ملی خواهد داشت.
۶) سیاست اتکاء به خود و نیروی ملت: ازجمله محورهای سخنان رهبر انقلاب در کردستان متوجه ساختن مردم به دقت در برنامههای نامزدهایی است که ممکن است برای خوشایند قدرتهای سلطهگر برنامهها و سخنان انتخاباتی خود را تنظیم کنند.
روشن است که گرایش به قدرتهای خارجی و امید بستن به حمایتهای آنان در انتخابات دقیقا با رویکرد ملی و اتکا به توانمندی ملت در تعارض است. از این نظر یکی از شاخصهای تقویت اتحاد ملی، منزوی شدن گفتمان خارج محور و وابسته و تمرکز بر توان و نیروی مردم ایران اسلامی به مثابه پشتوانه اصلی حرکت دولتهاست. از اینرو تقویت نگرش ملت محور در مقایسه با دیدگاه وابسته به خارج در تحکیم اتحاد ملی در انتخابات یا پس از انتخابات موثر است.
دکتر حسن مجیدی
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست