دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

چرائی و چگونگی تعاملات فرهنگی ج.ا.ایران با روسیه


چرائی و چگونگی تعاملات فرهنگی ج.ا.ایران با روسیه
فدراسیون روسیه با ۱۷٬۰۷۵٬۴۰۰ کیلومتر مربع وسعت حتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی پهناورترین کشور جهان است. پهناوری روسیه دو برابر مساحت کانادا یا چین یا ایالات متحده آمریکا است. این کشور در آسیای شمالی و اروپای شرقی واقع است و با اقیانوس آرام، اقیانوس منجمد شمالی و نیز دریای خزر، دریای سیاه و دریای بالتیک مرز آبی دارد. روسیه با ۱۴ کشور آسیایی و اروپایی، مرز زمینی داشته و با کشورهای پیرامون دریای برینگ، دریای ژاپن، دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک ارتباط دریایی دارد.
براساس سرشماری سال ۱۹۹۸ میلادی روسیه حدود ۱۴۲ میلیون نفر جمعیت دارد، که نهمین کشور جهان از حیث جمعیت محسوب می شود. تراکم جمعیت روسیه ۳/۸ نفر در هر کیلومتر مربع است که از پایین ترین نرخ های تراکم جمعیت در جهان است. درحال حاضر نیز نرخ رشد جمعیت در این کشور منفی است به گونه ای که برآورد های رسمی حاکی از آن است که تا سال ۲۰۳۰ میلادی جمعیت فعلی به ۱۳۰ میلیون نفر کاهش خواهد یافت بیشتر جمعیت روسیه در غرب این کشور (بخش اروپایی) زندگی می‌کنند. حدود ۸۰ درصد (۱۱۵ میلیون نفر) از مردم روسیه از نژاد روس هستند و سایر نژادهای این کشور عبارتند از: تاتار، اوکراینی، چوواش، چچنی، ارمنی، ترک، داغستانی، مغول، آواری، اینگوش، چرکس، بالکار، اوستیایی، آذری، گرجی، و ...
با آنکه زبان رسمی روسیه، زبان روسی است ولی ۲۷ زبان رسمی دیگر نیز در جمهوری ها و مناطق خودگردان این کشور وجود دارد. روسیه ۲۱ جمهوری خودگردان دارد که بیشتر در جنوب غربی کشور (قفقاز شمالی) قرار دارند، که برخی از آنها مانند داغستان، تا حدود ۲۰۰ سال پیش جزئی از ایران بوده اند. روسیه فرهنگ پرباری دارد. روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اقداماتی که تزار پتر بزرگ برای غربی کردن و گسترش ارضی روسیه انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۲۹۶ هجری خورشیدی (۱۹۱۷) انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به "اتحاد جماهیر شوروی" تغییر یافت. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست.
روسیه با تولید ناخالص داخلی ۱۲۸۹ تریلیون دلار در سال ۲۰۰۷ میلادی، هفتمین اقتصاد بزرگ جهان بوده است. اقتصاد این کشور بر پایه سرمایه داری و خصوصی سازی است، که این موضوع پس از فروپاشی شوروی و رهایی از اقتصاد دولتی و سوسیالیستی انجام شد.
● شاخصه های فرهنگی روسیه
۱) شرقی بودن در عین تمایل به غرب
فرهنگ مردم روسیه برپایه فرهنگ شرقی، پی ریزی شده است ودر سال های اخیر بر اثر آمیختگی نه چندان مطلوب با فرهنگ غربی، به فرهنگی با زیرینه شرقی و رویه غربی تبدیل شده است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و رهایی جمهوری های آماده استقلال از مدارحکومت مرکزی، به یکباره پانزده کشور مستقل به کشورهای جهان افزوده شد. با این وجود هنوز هم فدراسیون روسیه به عنوان هسته اصلی باقیمانده از دوران دیوارهای آهنین ،کشوری است که داشته هایش را در معادلات سیاسی و فرهنگی جهان موثر می داند چه آنکه هنوز آموزه های فرهنگی در میان روس ها از آموزه های قابل احترام محسوب می شود.
لجام گسیختگی فرهنگ غرب هنوز نتوانسته است بر فرهنگ روس ها غلبه کند و زیرینه شرقی بودن فرهنگ روسیه این توان را داشته است که تاکنون در برابر هجوم فرهنگ غرب ایستادگی کند ولی در عین حال این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که به موازت حرکت چرخه های اقتصادی روسیه به سمت رژیم اقتصادی سرمایه داری، تاثیر پذیری فرهنگی از غرب نیز به وقوع خواهد پیوست. ضرب المثلی در میان روس ها وجود دارد با این مضمون که:" روس ها اسب را خیلی دیر آماده می کنند اما وقتی سوار شدند خیلی سریع می تازند" واین واقعیتی است که با تاختن اسب های زین شده اقتصادی به سمت غرب، فرهنگ نیز از این مقوله پیروی خواهد کرد.
البته سیاست های فرهنگی روسیه در سال های پس از فروپاشی از تغییرات اساسی وحسب تبعیت از متغیرهای پدیدآمده ، برخوردار بوده است. سال های دوران پیش از فروپاشی اقتضائات خاص خود را آنچنان بر پیکره فرهنگی این کشور گسترده بود که برون رفت از آن همه ساختار سازی وپی ریزی ساختار های جدید آن هم با تنگناهای اقتصادی سال های آغازین پس از فروپاشی، دشوار می نمود ولی سیاست های اقتصادی موفق آقای پوتین این دوران انتقال را به سرعت سپری کرد و اکنون متصدیان امور فرهنگی با بازیابی مجدد خود، توانسته اند راه های انتقال فرهنگی به دوران متناسب پس از فروپاشی را به سرعت طی کنند .
در سیاست های جدید فرهنگی که در سال ۲۰۰۸ میلادی رسما منتشر شد تصدی گری دولت به حداقل ها کاهش یافته است وتوان بخش خصوصی و نهادهای مردمی به عنوان عنصر اصلی لحاظ شده است و جالب اینکه مذهب نیز در موضوعات فرهنگی مورد توجه دولت فدراسیون روسیه قرارگرفته است امری که در دوران پیش از فروپاشی هرگز به آن توجه نمی شد. ابزارهای فرهنگی در سیاست های جدید فرهنگی روسیه ، متنوع است به گونه ای که آموزش و پرورش، ارشاد، تربیت، دانش فلسفی، اجتماعی و انسانی، مذهب، هنر تجسمی، نشر کتاب، کارهای مربوط به کتابخانه و موزه، ایدئولوژی و تبلیغات، موازین و اصول سیاسی و حقوقی، کلیشه های قومی ، اجتماعی و مذهبی مردم، آداب و رسوم، افسانه ها، اخلاقیات و اولویت های زیباشناسی و اعتبار اجتماعی مورد توجه قرار گرفته اند .همچنین توجه ویژه به معنویات نیز در این منشور مورد عنایت بوده است و به تنوع قومی ، پیشرفت تحقیقات بنیادی علمی در رشته فرهنگ شناسی، تطابق هنری، تجربه تاریخی اجتماعی و میراث فرهنگی ملی با هدف مدرنیزاسیون اجتماعی- فرهنگی روسیه، مدل سازی الگوهای فرهنگی نیز توجه ویژه ای شده است. این نوع دغدغه درباره فرهنگ در فدراسیون روسیه از سوی دولت نشان از آن دارد که حفظ هویت فرهنگی شرقی وپیش گیری از استحاله فرهنگی مورد توجه سیاستگذاران فرهنگی کنونی روسیه است.
۲) بازگشت به هویت دینی
بر اثر انقلاب بلشویکی در سال۱۹۱۷ میلادی، مذهب در روسیه نه تنها ازشمار دغدغه های دولت خارج شد که حتی مبارزه جدی برعلیه آن شروع شد. به گونه ای که همراه براندازی تزار، مبارزه سرسختانه ای با کلیسا و اسلام و سایر ادیان آغاز شد. انقلاب بلشویکی توانست تزار را سرنگون سازد ولی مبارزه اش با مذهب ناکام ماند واگرچه مذهب ومظاهر مذهبی به شدت ضعیف شدند ولی هرگز به نابودی نگراییدند. از زمانی که کمونیست ها ، مذهب را « افیون » توده ها معرفی کردند و به همین بهانه توانستند آموزش های مذهبی را ممنوع اعلام کنند تا آن هنگام که به دستور لنین و تروتسکی کل اموال کلیسا و مساجد و معابد مصادره شد و بسیاری از کشیشان و روحانیون مسلمان اعدام شدند و برنامه های ۵ ساله برای زدودن دین از صحنه زندگی مردم به رهبری یاروسلافسکی آغازشد، روزهای سختی برای متدینان به ادیان الهی گذشت ولی هرگز سیاست دین زدایی نتوانست به نتیجه برسد و از همین رو با فروپاشی اتحادجماهیر شوروی تمام مظاهر دینی از حافظه تاریخی مردم به صحنه زندگی بازگردانده شدند و بازیابی و احیاء مجدد تشکیلات از بین رفته مذهبی، به همت متدینان واز همان آغازین روزهای پس از فروپاشی شوروی آغاز شد.
مسیحیان دراحیاء کلیسا کوشیدند و مسلملنان در پی احیاء مساجد برآمدند. تشکیلاتی که کلیسای ارتدوکس به احیاء آن همت گماشت در اثرحمایت های دولت به سرعت فراگیر شد وتوانست برنامه های آموزشی خود را آغاز و نسبت به گسترش کلیساها وآموزه های دینی اقدام کند و حتی امروز توانسته است در تعاملش با دولت آموزش های کلیسا را به عنوان دروس اختیاری در سطح مدارس روسیه راه اندازی کند.
مسلمانان نیز با تاسیس شورای مفتیان ، دانشگاه اسلامی در دو شهر مسکو و غازان ، شبکه تلویزیونی و انتشار نشریات منظم توانستند بخشی از تشکیلات خود را باز سازی کنند. دین و مذهب اکنون به واقعیتی پذیرفته شده در معادلات رسمی تبدیل شده است و دولت مرکزی فدراسیون روسیه می کوشد تا در عین تلاش برای مهار افراطی گری ناشی از اقدامات متعصبانه ، به حفظ تعادل در عرصه دین بپردازد. اکنون نفوذ وگسترش وهابیت ، از نگرانی های دولت محسوب می شود و بارها به طور رسمی از سوی دولت این نگرانی اعلام شده است.
نفوذ وهابیت به روسیه از سوی برخی از دانش آموختگان مسلمان این نواحی در عربستان انجام گرفت و دولت روسیه به سرعت پس از شناسایی، اقدامات تامینی را به منظور جلوگیری از نفوذ بیشتر آن را در دستور کار خود قرار داد. مسئولین دولت فدرال روسیه در آغازین روزهای پس از فروپاشی شاید به دلیل فقدان تجربه در اداره یک کشور دین باور، هرگز بر این باور نبودند که ممکن است آسیب های ادیان انحرافی تا به آن حد باشد که روزی ناگزیر شوند در نطق رسمی و از زبان مقام رسمی اعلام کنند که:"بیش از ‪هشتاد سازمان افراط گرای بین‌المللی وهابی در روسیه فعالیت دارند. هشتاد ‬درصد اعضای این گروه ها را جوانان تشکیل می‌دهند که مایه نگرانی است. این سازمان ها از وهابیت برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند. تجزیه روسیه و ایجاد تفرقه مذهبی در جامعه این کشور از اهداف این گروه ها است."
در آن زمان دولت روسیه اعلام کرد که:"ماموران وزارت کشور و سازمان امنیت فدرال روسیه در سال جاری ‪ ۴۵‬مرکز فعالیت این گونه سازمان ها را کشف کرده و ‪ ۲۴۵‬ عضو آنها را شناسایی کرده‌اند. " رییس جمهور خود مختار چچن نیز در تاریخ نهم بهمن ۸۶ پس از جنگ های پی در پی چچن اعلام کرد که در چچن به وهابیت وتروریسم پایان داده است ایشان در مصاحبه با شبکه تلویزیونی Russia today گفت: من رسما اعلام می کنم که در خاک چچن وهابیسم وتروریسم وجود ندارد و نخواهد داشت " به نظر می رسد روسیه، امروزه به دلیل رنجش از اسلام طالبانی که زاییده افکار متعلق به وهابیت است ، گشودن راه برای فعالیت مسلمانان و پیروان سایر ادیان آسمانی که براساس همزیستی مسالمت آمیز در جهت تبلیغ افکار خود اقدام می نمایند را به عنوان یک گزینه برتر برای رویارویی با اسلام گرایان افراطی برگزیده است و اساسا اجازه فعالیت به پیروان ادیان مختلف را گزینه خوبی برای جلوگیری از فعالیت های زیر زمینی تلقی می کند.
مردم روسیه عموما به دنبال آرامش و پرهیز از دغدغه های اجتماعی برگرفته از آموزه های اعتقادی هستند و اساسا عملگرایی مردم روسیه به آموزه های دینی بیشتر متوجه آن بخش از آموزه های دینی است که زندگی وآرامش روزانه آنها به هم نخورد و به نظر نمی رسد که وهابیت افراطی گرا بتواند گستره نفوذ خود را در کوتاه مدت در این خطه افزایش دهد زیرا قواعد و اصول فرقه وهابیت با بدیهیات اجتماعی بشریت در تضاد و با تفکر در ستیز است و به همین خاطر نمی‌تواند استمرار یابد. البته این نگرش به این معنی نیست که خطرگسترش وهابیت در روسیه وکشورهای آسیای مرکزی نادیده گرفته شود و اکنون دولت روسیه نیز در پس نگرانی های خود از نفوذ این فرقه به اقدامات جلوگیری کننده روی آورده و به سرعت با نفوذ جریان های افراط گرایی در قلمرو خود مقابله می کند.
به نظر می رسد باور گسترش تشیع وآموزه های خرد پسند آن به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، روس ها را به خردپذیر بودن آموزه های تشیع مطمئن ساخته است و بارها در ملاقات های خود با مسئولین کشورمان به تعادل اسلام شیعی اذعان کرده اند و از همین رو اکنون شیعیان که جمعیتی بالغ بر دومیلیون نفر در روسیه هستند، توانسته اند از تشکیلات منسجمی در روسیه برخوردار باشند و با ممانعت کمتری در برگزاری مراسم خود روبرو هستند.
۳) رویکرد به معنویت واخلاق
در بخش اصول سیاست های جدید فرهنگی روسیه که در سال ۲۰۰۸ میلادی منتشر شده است به موارد زیر توجه جدی شده است:
الف) فرهنگ روسیه باید منعکس کننده ارزش‌های معنوی و جنبه ها و شاخص های اخلاقی آن باشد.
ب) فرهنگ روسیه باید بخش مهم سیاست اجتماعی باشد که در جوامع امروز فقط به صورت مجموعه کامل اجتماعی- فرهنگی- آموزشی ممکن می گردد.
ج) روسیه باید سیاست فرهنگی خود را با توجه و اولویت دادن به ارزش های معنوی و شاخص‌های اجتماعی و سبک زندگی افراد جامعه ایجاد کند.
توجه جدی به معنویت واخلاق در سیاست های فرهنگی روسیه، برون ریز دغدغه های دور شدن از اخلاق ومعنویت است . این توجه جدی نه برای تاسیس معنویت و اخلاق بلکه برای حفظ موجودیت معنویت و اخلاق کنونی است . از همین رو یکی از شاخصه های فرهنگی جامعه روسی توجه به معنویت و اخلاق است به ویژه این توجه در میان روس های اصیل و پا به سن گذاشته، بیش از سایر اقشار مشهود است. چرائی تعاملات فرهنگی تعاملات فرهنگی ایران با روسیه پدیده ای نوظهور نیست بلکه از سابقه طولانی برخوردار است. در اینجا به چند دلیل برای گسترش وتعمیق این تعاملات اشاره می کنیم.
۴) وجود زمینه دیپلماسی مردمی
اگر دیپلماسی مردمی را تلاش برای انتقال اطلاعات و پیام هایمان به مردم جهان بدانیم در این صورت دیپلماسی مردمی یکی از ابعاد مهم استراتژی امنیت ملی ما خواهد بود. این زمینه در گذشته برای کشورمان در روسیه وجود نداشته ودر آینده نیز معلوم نیست که این زمینه تداوم بیابد ولی اکنون شرایط خوبی حاکم است و می توان از این شرایط استفاده کرد. برنامه ریزی فرهنگی باید به گونه ای باشد که توانایی ما را برای اطلاع رسانی و تاثیر گذاری بر کشور تاثیر گذار روسیه در جهت منافع کشورمان تقویت کند و گفتگوی میان شهروندان و موسسات ایرانی را با همتایان خود در روسیه توسعه ببخشد. اکنون در طی سال های اخیر تعاملات گسترده ای میان این گروه ها در دوکشور پدید آمده است. از مبادلات استاد و دانشجو گرفته تا تاسیس وتقویت کرسی های ایرانشناسی و هفته های فرهنگی توانسته است در گسترش دیپلماسی مردمی موثر باشد و حفظ و تعمیق این روند نیاز به توجه بیشتر مسئولین دارد.
۵) پتانسیل مسلمانان روسیه
براساس آمارهای رسمی اکنون بیش از بیست میلیون مسلمان در روسیه زندگی می کنند و این جمعیت چهار برابر مسلمانان ترکمنستان و سه برابر مسلمانان آذربایجان و چندین برابر برخی از کشورهای عربی است. ظرفیت عظیم مسلمانان وکشش آنان به سمت آموزه های خردپذیر اسلامی که به صورت روز افزونی رو به گسترش است و نیز سهم گیری مسلمانان از حکومت و ایجاد تشکیلات مستقل دینی و حضور در کابینه دولت روسیه، فرصت بسیار خوبی برآمده از اشتراکات دینی را پدید آورده است که نباید با غفلت از آن گذشت.
۶) تاثیر‌گذاری روسیه بر جهان
روسیه با آنکه در سال ۱۹۹۱ میلادی فروپاشید وپانزده کشور از جدایی مدار مرکزی اتحاد جماهیر شوروی پدید آمد ولی از تاثیر گذاری اش بر معادلات جهانی به ویژه در آسیای مرکزی و قفقاز کاسته نشد و هنوز نقش برادر بزرگتر را در مناطقی از جهان برای خود حفظ کرده است و در تعاملاتش با کشورهای اسلامی می کوشد تا روابط خوبی را که پایه گذاری کرده است حفظ کند .کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز هنوز به دلیل برخورداری از فرهنگ مشترک پایه ریزی شده در زمان اتحاد جماهیر شوروی، تاثیر پذیری زیادی از فرهنگ وآموزه های فرهنگی روسیه دارند .گسترش تعاملات فرهنگی با روسیه به منزله گسترش تعاملات فرهنگی با آن کشورها نیز هست. بنابر این ج.ا.ایران می تواند تا حدودی منافع ملی خود را در آسیای مرکزی وقفقاز در سایه گسترش روابط فرهنگی با روسیه تامین کند.
۷) پویا‌سازی فرهنگ دو کشور
اساسا فرهنگ هر کشوری در تعامل با دیگر فرهنگ ها پویا می شود همانگونه که علم در اثر تعامل مستقیم دانشمندان و مراکز علمی پویایی خود را به دست می آورد، فرهنگ نیز به همین گونه است. وقتی مظاهر فرهنگی را مورد مداقه قرار می دهیم ، این نکته روشن می شود که خاستگاه فرهنگی هر پدیده فرهنگی حتی اگر در یک کشور باشد، بالندگی و پویایی اش در اثر تعامل با کشورهای دیگربه اوج می رسد. تعاملات فرهنگی ایران و روسیه نیز در گذشته براساس باوری که دو کشور بر این تعامل داشتند شکل گرفته است وتداوم آن نیز از همین باور پیروی می کند.
۸) نگرش همسان به تعامل فرهنگی
به ‌رغم اینکه عکس‌العمل افراد ساکن در کشورهای مختلف در برابر ایده تعامل فرهنگ‌‌ها متفاوت است و شمار کسانی که عقیده دارند فرهنگ‌شان برترین فرهنگ جهان است با یکد‌یگر تفاوت دارد، اما تمامی مردم جهان بر این باورند که شیوه زندگی‌ آنها برترین شیوه زندگی است و باید از فرهنگ خود در مقابل هجوم بیگانگان حمایت کنند. در اغلب کشورهای دنیا مناسب شمردن شیوه زندگی مرسوم، یک عقیده غالب بین تمامی نسل‌هاست، اگرچه نگرش جوانان در حفظ فرهنگ خودی با نسل مسن خود در اغلب کشورها متفاوت است. اما در روسیه نسبت حامیان فرهنگ خودی در بین نسل پیر و جوان تقریباً یکسان است. البته این بدین معنا نیست که تعامل فرهنگی مورد غفلت قرار گرفته باشد بلکه تعامل در عین حفظ فرهنگ خودی ، مورد توجه جدی است . این نگرش در کشور ج.ا.ایران نیز وجود دارد و از همین رو هر دو کشور همگرایی در حفظ فرهنگ خودی در برابر فرهنگ بیگانه دارند و این وجه تعامل خوبی برای گسترش تعاملات فرهنگی به شمار می آید.
۹) فراخی عرصه تاثیر گذاری ج.ا.ایران در روسیه
ج.ا.ایران به دلیل برخوردار بودن از فرهنگ کهن و دیرینه اسلامی ـ ایرانی، توانسته است نظر مردم و شرقشناسان روس را به خود جلب کند. ترجمه و انتشار کتاب های بسیاری از اندیشمندان وشاعران ایرانی بی آنکه از پشتیبانی ایران برخوردار باشد خود دلیل گویایی بر توجه روس ها به فرهنگ ایرانی ـ اسلامی است .آموزه های ایرانی برای مردم روسیه از جذابیت خاصی برخوردار است. به گونه ای که هنوز خیام و مولانا و فردوسی و سعدی و حافظ از بسیاری از مشاهیر غربی در چشم روس ها از توجه و عنایت بیشتری برخوردار هستند.به نظر می رسد عرصه های تاثیر گذاری بر فرهنگ روسیه بیش از عرصه های تاثیر پذیری برای کشورمان مهیا است و این در ایجاد و تحکیم دیپلماسی عمومی بسیار موثر است.
نویسنده: ابوذر ابراهیمی ترکمان، رایزن فرهنگی سفارت ج.ا.ایران در فدراسیون روسیه
نویسنده:ابوذر ابراهیمی ترکمان
منبع : ایراس