سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
پول را بردار و فرار کن!
«وودی آلن به آخر خط رسیده است»؛ دوران فیلمسازی وودی آلن سالهاست به پایان رسیده است»؛ «بدترین فیلم یک نابغهی نیویورکی» و... . اکثر منتقدان با جملاتی از این دست به استقبال آخرین فیلم وودی آلن رفتهاند. بدون هیچ تردید و تأملی از وودی آلن و فیلمش بد گفتهاند. ظاهراً وودی آلن که مدتی پیش با ساخت «امتیاز نهایی» علاقهمندانش را کمی امیدوار کرده بود، با «رویای کساندرا» شکست مفتضحانهی «خبر داغ» را تکمیل کرده است.
عدهای فاصله گرفتن آلن از خصیصههای ثابت فیلمهای سابقش را دلیل ناکامیهای اخیرش میدادند و عدهای دیگر معتقدند پیری کار خودش را کرده است و هوش و نبوغ آلن این سالها در گذر زمان جای خود را به سستی و رخوتی داده که تأثیرش بر فیلمهایی همچون «خبر داغ» و «رویای کساندرا» مشهود و معلوم است.
در این میان اما خود آلن مانند سالهای قبل بیتوجه به ستایشها و نکوهشهای منتقدان همچنان تلاش میکند سنت فیلمسازی خود را بدون وقفه ادامه دهد و هنوز عرقش از فیلم قبلی خشک نشده به سراغ فیلم بعدی برود. آلن در هفتاد و سه سالگی فرصت چندانی ندارد و باید منتظر ماند و دید آیا این نابغهی دهههای هفتاد و هشتاد نیویورک میتواند اعتبار از دست رفتهاش را بازیابد یا وی هم مانند بیشتر نوابغ سینما در دوران رکود هنری خود با سینما خداحافظی میکند.
«رویای کساندرا» حتی فاقد استانداردهای فیلمهای اخیر وودی آلن است و در مقایسه با آنها مطمئناً در ردیف پایینتری قرار میگیرد؛ یک تریلر شبه روانشناختی که در مرز میان فیلمی جدی و فیلمی کمدی معلق مانده است و نمیتواند تکلیف خود را با تماشاگر روشن کند و به همین دلیل نه به عنوان یک ملودرام جنایی راضی کننده است و نه به عنوان یک کمدی سیاه. «رویای کساندرا» تنها یک نمایش اخلاقی از مد افتاده است که باز هم در لندن فیلمبرداری شده و تنها از بازیگران مناسبی مثل ایوان مکگرگور و کالین فارل استفاده کرده است.
«رویای کساندرا» اولین بار در بخش خارج از مسابقهی جشنواره فیلم ونیز(جایی که وودی آلن خیلی محبوب است) به نمایش درآمد و کمی بعد هم سر از جشنوارهی فیلم تورنتو درآورد. با این حال به رغم اینکه فیلم کمی معروف شده و شهرتی برای خود دست و پا کرده، گمان نمیکنم اکنون که کمپانی وایناستاین آن را در آمریکا اکران کرده است کسی از فیلم خوشش بیاید و برای تماشایش به سینماها برود.
همانطور که در یاددشتهای زمان جشنواره نوشتم به نظر میآید وودی آلن در هفتاد و دو سالگی به لحاظ ایدههای تازه دستش خالی است و به همین دلیل در فیلمهای اخیرش فقط پیرنگها و شخصیتهای فیلمهای قدیمیای که در دهههای پنجاه و شصت دیده است را دستکاری و تکرار میکند و آنها را با سر و شکلی نه چندان جدید به خورد تماشاگران میدهد.
فیلم آخر وودی آلن هم به عنوان سومین فیلمی که در انگلستان ساخته است برای فروش فقط میتواند روی بازیگران دوستداشتنیای مثل کالین فارل اسکاتلندی و ایوان مکگرگور ایرلندی حساب کند که برای اولین بار به عنوان دو برادر در این فیلم بازی کردهاند.
بگذریم از اینکه ظاهر، لحن صحبتکردن و البته بازی فارل و مکگرگور هیچ شباهتی به دو برادر همخون ندارد! این دو نفر به عنوان هنرپیشههای جذاب این فیلم هرگز نتوانستهاند از پس لهجهی طبقه کارگر انگلستان بربیایند که اگر داستان فیلم و بسترهای روایی آن جالبتر و جذابتر بود مطمئناً مشکل لهجهشان تا این حد توی ذوق نمیزد.
وودی آلن بعد از عقبنشینی به فیلمی کمدی در حد و اندازهی «خبر داغ» که هم به لحاظ هنری و هم به لحاظ تجاری یک شکست تمام عیار بود، در فیلم جدیدش به دنبال ساخت یک تریلر هیچکاکی بوده است که قبلاً در «امتیاز نهایی» نمونهی بهترش را دیده بودیم.
«رویای کساندرا» اما نه به «خبر داغ» شبیه است و نه به «امتیاز نهایی» و فیلم سطح پایینی است که از بازیگران آمریکایی استفاده نکرده است و به لحاظ کیفیت تولید هم فاقد سبک غنی، سطح بالا و البته خستهکنندهی فیلمهای سابق است.
«رویای کساندرا» صرفاً فیلمی است که باز هم از بریتانیانیهای معمولی و پروتاگونیستهای همیشگی آنجا به عنوان شخصیتهای داستانی خود استفاده کرده است و مجدداً به سراغ محیط و جغرافیایی رفته که برای وودی آلن به شدت نامأنوس و ناآشنا است.
چرا که مشاهدات وودی آلن از انگلستان و بازتاب آن در فیلمش به هیچ وجه از طراوت و اصالت لازم برخوردار نیست. در یک کلام تمام سرمایهای که سرمایهگذاران خرج این فیلم سرهمبندی شده کردهاند تا ایدههای دست دوم وودی آلن به فیلم تبدیل شود بر باد رفته است!
«رویای کساندرا» بر خلاف فیلمهای خوب کارگردانش در سالهای گذشته لحنی کنایی و طنازانه ندارد و فاقد محتوا و عمق کافی در پیرنگ و داستان خود است. هم ایوان مکگرگور و هم کالین فارل دیالوگهای خود را خیلی سریع ادا میکنند و ریتمی غیرواقعی به فیلم بخشیدهاند.
انگار وودی آلن سر صحنهی فیلمبرداری بیتوجه به ریتم فیلم خود و بدون هیچ هدف مشخصی فقط به بازیگرانش میگفته: «سریعتر، سریعتر»!
ظاهراً بیحوصلگی و بیانگیزگی وودی آلن به بقیه عوامل فیلم هم سرایت کرده است و آنها هم هیچکدام در حد و اندازهی سابق خود ظاهر نشدهاند. مهمتر از همهی اینها، تماشاگر در پایان این فیلم احساس میکند سرش کلاه رفته است و به همین دلیل برای آن بیشتر از یک نمایش صحنهای و یا فیلمی تلویزیونی، ارزش قائل نمیشود.
امانوئل لوی؛ ترجمهی یحیی نطنزی
منبع : نشریه فیروزه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست