مسوولیت سنگین اصلاح طلبان

حزب به عنوان جایگاهی که در آن افراد به صورت حرفه یی به فعالیت سیاسی می پردازند دارای کارویژه های مختلفی است. یکی از مهم ترین این کارویژه ها در ایام انتخابات نمود پیدا می کند و آن هم رقابت با احزاب و گروه های سیاسی دیگر برای پیروزی یک کاندیدا است. با وجود اینکه در کشور ما احزاب هنوز ضعیف هستند نمی توان از نقش تعیین کننده آنها در سرنوشت کشور به آسانی گذشت. همان طور که می دانیم احزاب همواره در انتخابات گوناگون در مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان، شوراهای شهر و به ویژه در انتخابات ریاست جمهوری افراد مورد نظر خود برای کاندیداتوری و ورود به رقابت های انتخاباتی را وارد میدان کرده اند.بدین ترتیب هیچ رئیس جمهوری نمی تواند ادعا کند در پیروزی و معرفی اش به مردم هیچ کدام از احزاب نقشی نداشته اند.
از بنی صدر گرفته تا شهید رجایی، آیت الله خامنه یی، آقای هاشمی، سیدمحمد خاتمی و محمود احمدی نژاد همگی از سوی احزاب و گروه های سیاسی حمایت هایی داشته اند. باید گفت در تمامی ادوار گذشته احزاب مختلف چه آنهایی که مربوط به روحانیون هستند مانند جامعه روحانیت، مجمع روحانیون و جامعه مدرسین یا احزاب دیگر همچون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع نیروهای خط امامی، مشارکت، کارگزاران، موتلفه و... در انتخابات فعالیت کرده اند. البته نباید از ویژگی های شخص کاندیداها صرف نظر کرد. به عبارت دیگر نمی شود گفت احزاب همه کاره هستند بلکه شخصیت های مشهور از آنجایی که در میان مردم شناخته شده و مورد اعتمادند در انتخابات مورد اقبال قرار می گیرند. گاهی اوقات نیز کاندیداها از پشتیبانی افراد خاص برخوردارند یا نهادهای غیرحزبی که نباید فعالیت سیاسی و انتخاباتی انجام دهند در پیروزی افراد موثر خواهند بود. باید گفت با توجه به اقتضائات عصر حاضر لازم است احزاب نقش قوی تر و تعیین کننده تری در آینده سیاسی کشور ایفا کنند. با توجه به این مساله احزاب اصلاح طلب هم باید فعالانه تر حرکت کنند، چرا که معتقدم اصلاح طلبان در جامعه ما طرفداران بسیاری دارند و باید بیش از اینها تحرک داشته باشند. وظیفه مهمی که احزاب اصلاح طلب دارند این است که به صورتی منسجم و قوی وارد عرصه انتخابات شوند. وظیفه یی که اصلاح طلبان در قبال ملت ایران دارند مسوولیت شان را سنگین می کند. در حال حاضر اصلاح طلبان باید مردم را از سردرگمی نجات بدهند. با این وجود خوشبختانه مردم شخصیت هایی را که اکنون در جبهه اصلاحات در معرض کاندیداتوری اند به خوبی می شناسند و می توانند راه شان را تشخیص دهند. اما این نباید موجب شود احزاب اصلاح طلب احساس مسوولیت نکنند.
به رغم همه اینها باید به این نکته هم اشاره کرد که احزاب اصلاح طلب با موانع و تنگناهایی مواجه اند که احزاب اصولگرا آن تنگناها را ندارند. آنان با چراغ خاموش و با اطمینان خاطر و بدون نگرانی از ردصلاحیت به تعیین کاندیدایشان می پردازند. اما اصلاح طلبان مجبورند به مسائل مختلفی فکر کنند و حتی اگر کاندیدایشان به ردصلاحیت نیز دچار نشود ممکن است با مشکلات و موانع دیگری روبه رو شود. اصلاح طلبان باید به این نکته توجه کنند که تنها در گرم کردن تنور انتخابات فعالیت نکنند بلکه در جهت ایفای نقش حقیقی و اساسی شان نیز حرکت کنند. آن نتیجه یی هم که برای جناح مقابل مطلوب خواهد بود این است که احزاب اصلاح طلب نه تنها در آوردن مردم بر سر صندوق ها نقش خواهند داشت بلکه پس از انتخابات هم در صورت پیروزی می گویند مردم اقبال شان به اصلاح طلبان نیست. خاصیت اصلاح طلبی این است که به اصلاح و اهداف متعالی فکر شود. یک اصلاح طلب واقعی جامعه را بر خود و مردم را بر منافع حزب خویش مقدم می دارد. اینها نکاتی است که ما از امام(ره)، قرآن و روایات فرا گرفته ایم. اصلاح طلبان در انتخابات باید به آنچه می توانند تغییر دهند، فکر کنند چون حاصل اصلاحات باید نجات کشور از معضلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد. بنابراین لازم است اصلاح طلبان برای تغییراتی که می توانند انجام دهند، برنامه ریزی کنند. اکنون اصلاح طلبان شرایط مناسبی دارند. ما در میان اصلاح طلبان افراد بسیار شایسته یی برای مدیریت کشور داریم بنابراین وظیفه شرعی، انسانی و اصلاح طلبی ایجاب می کند اصلاح طلبان در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری در راستای اهداف متعالی شان تلاش کنند. در این حال مساله یی که اصولگرایان در چند سال اخیر بر آن تاکید کرده اند این است که مردم اعتمادشان را به احزاب اصلاح طلب از دست داده اند.
در این رابطه باید گفت مردم عملکرد دولت فعلی را با دولت های پیشین مقایسه خواهند کرد و به برداشت مشخصی در مورد اینکه عملکرد کدام دولت و جریان مناسب بوده است، خواهند رسید. مردم عملکرد دولت ها را مقایسه می کنند تا ببینند کدام یک از نظر اقتصادی، توسعه سیاسی، فرهنگی، رعایت حقوق مردم و تنش زدایی در عرصه بین الملل بهتر عمل کرده اند. واقعیت آن است که دولت آقای خاتمی با آنکه شعار اقتصادی و رفاهی نداشت اما در این زمینه بهتر فعالیت کرد. البته برخی مشکلات در آن زمان وجود داشت به عنوان نمونه برخی شعارهای تندی دادند و گذشته از این به افزایش سطح انتظارات عمومی نیز دامن زده شد. گلایه یی که مردم از اصلاح طلبان دارند این است که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته جبهه اصلاحات به اجماع و اتحاد نرسید. این اشکالی است که بر اصلاح طلبان وارد است. بنابراین اصلاح طلبان باید به وفاق و همدلی برسند و یک سلسله اهدافی را برای ایجاد اجماع مدنظر قرار دهند. براساس آن مواضع خود را به ملت معرفی کنند و بگویند ما بر مبنای این اهداف به ائتلاف رسیده ایم. این یک ضرورت است که باید مردم را از اهداف اصلاح طلبی به طور مشخص و گسترده یی آگاه کرد.

سید حسین موسوی تبریزی
رئیس خانه احزاب

منبع : روزنامه اعتماد