یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
مجله ویستا
برنامه های پیشگیرانه اعتیاد در همایش تازه های علمی اعتیاد
پیشگیری از سوءمصرف مواد ، حوزهای نو و پویاست. روشهای پیشگیرانه به چند حوزه بزرگ مربوط میشوند:
۱- برنامــههـای پیــشگیری مـدرسه مــدار (school-based)
۲- بـرنــامههـای پیشگــیری جــامعـهمدار (Community-based)
۳- برنامههای پیشگیری متمركز بر خانواده (family-fovused)
و دو رویكرد اضافه دیگر كه به نظر میرسد امیدبخش باشند:
۴- برنـامــههای پیـشگــیری چنــدبخــشی
۵- سیاستگذاری محیطی برای مردم
بحثهای زیادی در مورد هزینه، كارایی و خطرات برنامههای پیشگیرانه وجود دارد. برنامههای فراگیر (broad-based) آموزشی و رسانهای اگر چه مزیت در برگرفتن تودههای وسیع مردم را دارا هستند اما شواهد ناچیزی در مورد موفقیتآمیز بودنشان وجود دارد.
برنامههای پیشگیرانه ثانویه (secondary) كه افراد در معرض خطر (high risk) را هدف قرار میدهند، منجر به دوراهی میشوند: از یك سو به شناسایی (identification) فرد میشوند و از سوی دیگر به برچسب خوردن (stigmatization) فرد میانجامند. هنوز بحثهایی در جریان است كه چرا علیرغم به كارگیری برنامههای پیشگیرانه، مصرف مواد در نوجوانان امروزی در حال افزایش است. در اینجا به مرور انواع برنامههای پیشگیری از سوءمصرف مواد میپردازیم.
برنامههای مدرسهمدار
در كنار وسایل ارتباط جمعی چون تلویزیون و همچنین رفتار و گفتار والدین، محیط مدرسه در رفتار دانشآموزان بسیار موثر است. اجرای برنامههای موثر در سطح مدرسه، میتواند در تربیت و پرورش، و نیز آموزش شیوه تصمیمگیری كودكان در امور مختلف نقش به سزایی داشته باشد. یكی از كاربردهای چنین برنامههایی، ایجاد احساس مسوولیتپذیری دانشآموزان در قبال عواقب طبیعی رفتار خویش چون مصرف مواد میباشد. از سوی دیگر با كمك كردن به دانشآموزان در به دست آوردن احترام كافی نسبت به خود، تصویری مناسب از شخصیتشان در ذهن آنان شكل خواهد گرفت. فرزندان برخوردار از این گونه شخصیت پسندیده، كمتر تحت تاثیر فشارهای نابهنجار همسالان خود در محیط مدرسه قرار میگیرند. تمرینهای لازم در محیط مدرسه همچنین میتواند به محصلان در به دســـت آوردن مهارتهــای نه گـفتن ( مهارت رفتار قاطع) كمك كند. خودداری ورزیدن و رد كردن موادمخدر كه به صورت تعارف در دسترس كودكان و نوجوانان قرار میگیرد، مستلزم مهارتهای خاصی است كه با آموزشهای علمی به دست میآیند. برگزاری كارگاههای آموزشی، سازماندهی و تربیت گروههای متشكل از دانشآموزان ضد موادمخدر و تشویق به فعالیتهای جانشین همچون ورزش میتواند از دیگر مفاد برنامههای آموزشی در محیط مدرسه باشد.تاثیر معلمان و مدیران مدارس در رفتار دانشآموزان انكار ناپذیر است. دستاندركاران مدارس اكثرا فاقد اطلاعات كافی در تشخیص و ارجاع كودكان و نوجوانان مصرف كننده مواد هستند. آموزش در سطح مدرسه میبایست شامل ایشان نیز گردد. اطلاعاتی درباره همبستگی بین گرایش به اعتیاد و عملكرد ضعیف تحصیلی دانشآموزان میتواند در گستره فهرست مطالب آموزشی قرار گیرد. نهایتا مسوولان مدارس به خاطر پرورش رفتار پسندیده در دانشآموزان، سزاوار تمجید هستند.
برنامههای مدرسهمدار رویكردهای مختلفی دارند:
۱- برنامههای آموزشی ـ شناختی (educational-cognitive): این برنامهها به افزایش دانش كودكان در مورد الكل و مواد گرایش دارند. نگرانیهایی وجود دارد كه اینگونه برنامهها به خاطر جلب توجه و كنجكاوی كودكان به مواد، منجر به افزایش مصرف شوند.
۲- برنامههای عاطفی ـ بین فردی (affective-interpersonal): هدف این برنامهها افزایش درك از خود (self-concept) فهم احساسها و روابط بینفردی، و آگاهی از ارتباطات و فرایندهای تصمیمگیری (decision - making) است. این برنامهها از بستر فرضیه یادگیری اجتماعی (social-learning theory) و فرضیه رفتار مشكلدار (problem-behavior theory) برخاستهاند. این برنامهها با وجود زیربنای بسیار وزینی كه دارند، اثربخشی كمی در كاهش مصرف، تغییر نگرشها، یا به تاخیر انداختن شروع مصرف مواد داشتهاند.
۳- برنامههای جایگزین (alternative): این برنامهها بر این فرض استوارند كه فراهم ساختن مهارتها و ایجاد كفایت (competency-building) به كاهش سوءمصرف مواد میانجامد. اثربخشی این دسته از برنامهها نامعلوم، است. اما گزارشها حاكی است كه چنان چه این برنامهها به صورت تفریح، ورزش و یا فعالیتهای اجتماعی خارج از برنامه درسی یا شغلی باشد، در برخی كودكان به افزایش مصرف منجر میشود اما چنان چه به صورت فعالیتها یا تفریحات درون مدرسهای یا مذهبی باشد به كاهش مصرف منجر میگردد.
۴- برنامههای رفتاری (behavioral): كه بر دو نوعند:
ـ رویكرد تاثیرپذیری اجتماعی (social infiuences approach) كه به تاثیر عواملی كه باعث افزایش مصرف مواد میشوند، همچون فشار والدین، همسالان، و رسانهها تمركز یافته و به افزایش مهارتهای سازگاری (coping skills) كه به فرد در مقاومت كردن در برابر این تاثیرها كمك میكند، میپردازند.
ـ آموزش مهارتهای فردی ـ اجتماعی (personal-social skills training approaches) كه مبتنی بر اصول الگوی تاثیرپذیری اجتماعی (social influences model) است و به دانشآموزان كمك میكند كه آن دسته از مهارتهای فردی و اجتماعی را كه كاربرد عمومی دارد فراگیرند. هر دو شیوه خصوصا هنگامی كه با یكدیگر تركیب شده باشند، موثرند. اما برخی پژوهشگران معتقدند كه فرضیه فشار همسالان (peer pressure) به عنوان جزء اصلی گرایش به مصرف مواد، فرضیهای سادهانگارانه است.
برنامههای جامعهمدار
این برنامهها شامل اطلاعرسانی، ساماندهی و آموزش نهادهای فعال در سطح جامعه و اجرای دیگر فعالیتهای پیشگیرانه برای گروههای مختلف جامعه است. حساسیت به فرهنگ و اصول سیاسی محلی و استانی در تركیب با خطمشی كشوری بسیار حایز اهمیت است. نه تنها بومی بودن نهادهای اجتماعی بلكه بومی بودن وسایل اطلاعرسانی الزامی است. كارگاههای تخصصی، سخنرانیها، كنفرانسها و گردهماییها و همچنین وسایل ارتباطی جمعی در رساندن اطلاعات و فراهم كردن آموزشها به متخصصان امر و نیز عموم جامعه كمك خواهند كرد. البته ارزیابیهای صورت گرفته در خصوص اثربخشی این گونه برنامهها نتایج مبهمی داشتهاند. شواهدی وجود دارد كه اثرات مثبت این گونه برنامه ها را پخش مكرر تصاویر تجارتی مصرف مواد قانونی (مثل سیگار و الكل) در مطبوعات و تلویزیون از بین میبرد.
برنامههای متمركز بر خانواده
این برنامهها شامل آموزش مهارت هایی هستند كه به والدین كمك میكند تا عوامل و محیط رشد صحیح فرزندانشان را فراهم سازند. والدین به عنوان الگوهای مناسب تقلید برای فرزندان فرا میگیرند كه چگونه با توجه به استعدادها و محدودیتهای سنی و مراحل گوناگون رشد فرزندانشان، به آنها احساس مسوولیت در امور زندگی را بیاموزند. كمك به ایجاد شخصیت مناسب و احترام به فرزندان از اهم مطالب آموزشی والدین است. احتمال ابتلا به اعتیاد در برخی خانوادهها بیشتر است. در خانوادههایی كه روابط سلطهگونهای حاكم است و روابط بین افراد بسیار خشك و سخت است، به علت عدم وجود راههای جانشین، تنگناهایی رخ میدهد كه میتواند منجر به سوق یافتن افراد به سوی مصرف مواد شود. از سوی دیگر، در خانوادههایی كه هیچگونه نظارتی بر فرزندان وجود ندارد، محدودیتهای لازم و تعریف مشخص روابط بین افراد به چشم نمیخورد، سردرگمی حاصل از كمبود راهنماییهای لازم میتواند باعث انحراف و سرانجام، پناه بردن به مصرف موادمخدر شود. نتیجتا در هر دو نوع خانواده مقتدر و رها، بینظمی و هرج و مرج میتواند محیطی مساعد برای افتادن به دام اعتیاد به خصوص در مورد فرزندان خانواده باشد. آموزش خانواده و به خصوص والدین میبایست در چارچوب ایجاد نظم و اقتدار مناسب صورت گیرد.
این برنامهها بر سه دستهاند:
۱- آموزش والدین (parent training) و آموزش مهارتهای خانواده (family skills training): مطالعات نشان داده است كه این برنامهها باعث كاهش عوامل خطر (risk factors) در كودكان و یادگیری مهارتهای والدی موثر میشوند.
۲- شیوههای گوناگون خانوادهدرمانی (family therapy)
۳- گروههای خودیاری خانواده (family self - help groups)
تغییر در محیط و قوانین (environmental and regulatory changes)
این رویكرد در برخی كشورها جهت كاهش سوءمصرف الكل و مواد، مورد توجه واقع شده است. این تغییرات شامل موارد زیر بوده است:
۱- افزایش مالیات مستقیم و غیرمستقیم
۲- كاهش دسترسی از طریق افزایش حداقل سن خرید
۳- كاهش تعداد نمایندگیهای فروش الكل
۴- كاهش فروش در معابر عمومی
۵- نظارت در درج مطالب آگاهیهای نوشابههای الكلی
۶- افزایش آگهیها علیه مواد ، درآمریكا همبستگی مثبت چشمگیری بین افزایش سن الكلنوشی قانونی از ۱۸ سال به ۲۱ سال و كاهش آسیبها و مرگ و میرهای حوادث رانندگی مرتبط با الكل دیده شده است. دكتر محسن وزیریان – روان پزشك
منابع
۱- رحیمی موقر، آفرین، رزاقی، عمران محمد، نوری خواجوی، مرتضی، حسینی، مهدی فیضزاده، گلناز (۱۳۷۶). راهنمای پیشگیری و درمان اعتیاد معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی كشور، تهران
۲- وزیریان، محسن، مستشاری، گلاره (۱۳۸۱) راهنمای كاربردی درمان سوءمصرف كنندگان مواد. تهران: انتشارات پرشكوه.
۳- Wiener. J.M. )۱۹۹۷(. Textbook of child and Adolescent psychiatry. (second edition). American psychiatric press .
۱- برنامــههـای پیــشگیری مـدرسه مــدار (school-based)
۲- بـرنــامههـای پیشگــیری جــامعـهمدار (Community-based)
۳- برنامههای پیشگیری متمركز بر خانواده (family-fovused)
و دو رویكرد اضافه دیگر كه به نظر میرسد امیدبخش باشند:
۴- برنـامــههای پیـشگــیری چنــدبخــشی
۵- سیاستگذاری محیطی برای مردم
بحثهای زیادی در مورد هزینه، كارایی و خطرات برنامههای پیشگیرانه وجود دارد. برنامههای فراگیر (broad-based) آموزشی و رسانهای اگر چه مزیت در برگرفتن تودههای وسیع مردم را دارا هستند اما شواهد ناچیزی در مورد موفقیتآمیز بودنشان وجود دارد.
برنامههای پیشگیرانه ثانویه (secondary) كه افراد در معرض خطر (high risk) را هدف قرار میدهند، منجر به دوراهی میشوند: از یك سو به شناسایی (identification) فرد میشوند و از سوی دیگر به برچسب خوردن (stigmatization) فرد میانجامند. هنوز بحثهایی در جریان است كه چرا علیرغم به كارگیری برنامههای پیشگیرانه، مصرف مواد در نوجوانان امروزی در حال افزایش است. در اینجا به مرور انواع برنامههای پیشگیری از سوءمصرف مواد میپردازیم.
برنامههای مدرسهمدار
در كنار وسایل ارتباط جمعی چون تلویزیون و همچنین رفتار و گفتار والدین، محیط مدرسه در رفتار دانشآموزان بسیار موثر است. اجرای برنامههای موثر در سطح مدرسه، میتواند در تربیت و پرورش، و نیز آموزش شیوه تصمیمگیری كودكان در امور مختلف نقش به سزایی داشته باشد. یكی از كاربردهای چنین برنامههایی، ایجاد احساس مسوولیتپذیری دانشآموزان در قبال عواقب طبیعی رفتار خویش چون مصرف مواد میباشد. از سوی دیگر با كمك كردن به دانشآموزان در به دست آوردن احترام كافی نسبت به خود، تصویری مناسب از شخصیتشان در ذهن آنان شكل خواهد گرفت. فرزندان برخوردار از این گونه شخصیت پسندیده، كمتر تحت تاثیر فشارهای نابهنجار همسالان خود در محیط مدرسه قرار میگیرند. تمرینهای لازم در محیط مدرسه همچنین میتواند به محصلان در به دســـت آوردن مهارتهــای نه گـفتن ( مهارت رفتار قاطع) كمك كند. خودداری ورزیدن و رد كردن موادمخدر كه به صورت تعارف در دسترس كودكان و نوجوانان قرار میگیرد، مستلزم مهارتهای خاصی است كه با آموزشهای علمی به دست میآیند. برگزاری كارگاههای آموزشی، سازماندهی و تربیت گروههای متشكل از دانشآموزان ضد موادمخدر و تشویق به فعالیتهای جانشین همچون ورزش میتواند از دیگر مفاد برنامههای آموزشی در محیط مدرسه باشد.تاثیر معلمان و مدیران مدارس در رفتار دانشآموزان انكار ناپذیر است. دستاندركاران مدارس اكثرا فاقد اطلاعات كافی در تشخیص و ارجاع كودكان و نوجوانان مصرف كننده مواد هستند. آموزش در سطح مدرسه میبایست شامل ایشان نیز گردد. اطلاعاتی درباره همبستگی بین گرایش به اعتیاد و عملكرد ضعیف تحصیلی دانشآموزان میتواند در گستره فهرست مطالب آموزشی قرار گیرد. نهایتا مسوولان مدارس به خاطر پرورش رفتار پسندیده در دانشآموزان، سزاوار تمجید هستند.
برنامههای مدرسهمدار رویكردهای مختلفی دارند:
۱- برنامههای آموزشی ـ شناختی (educational-cognitive): این برنامهها به افزایش دانش كودكان در مورد الكل و مواد گرایش دارند. نگرانیهایی وجود دارد كه اینگونه برنامهها به خاطر جلب توجه و كنجكاوی كودكان به مواد، منجر به افزایش مصرف شوند.
۲- برنامههای عاطفی ـ بین فردی (affective-interpersonal): هدف این برنامهها افزایش درك از خود (self-concept) فهم احساسها و روابط بینفردی، و آگاهی از ارتباطات و فرایندهای تصمیمگیری (decision - making) است. این برنامهها از بستر فرضیه یادگیری اجتماعی (social-learning theory) و فرضیه رفتار مشكلدار (problem-behavior theory) برخاستهاند. این برنامهها با وجود زیربنای بسیار وزینی كه دارند، اثربخشی كمی در كاهش مصرف، تغییر نگرشها، یا به تاخیر انداختن شروع مصرف مواد داشتهاند.
۳- برنامههای جایگزین (alternative): این برنامهها بر این فرض استوارند كه فراهم ساختن مهارتها و ایجاد كفایت (competency-building) به كاهش سوءمصرف مواد میانجامد. اثربخشی این دسته از برنامهها نامعلوم، است. اما گزارشها حاكی است كه چنان چه این برنامهها به صورت تفریح، ورزش و یا فعالیتهای اجتماعی خارج از برنامه درسی یا شغلی باشد، در برخی كودكان به افزایش مصرف منجر میشود اما چنان چه به صورت فعالیتها یا تفریحات درون مدرسهای یا مذهبی باشد به كاهش مصرف منجر میگردد.
۴- برنامههای رفتاری (behavioral): كه بر دو نوعند:
ـ رویكرد تاثیرپذیری اجتماعی (social infiuences approach) كه به تاثیر عواملی كه باعث افزایش مصرف مواد میشوند، همچون فشار والدین، همسالان، و رسانهها تمركز یافته و به افزایش مهارتهای سازگاری (coping skills) كه به فرد در مقاومت كردن در برابر این تاثیرها كمك میكند، میپردازند.
ـ آموزش مهارتهای فردی ـ اجتماعی (personal-social skills training approaches) كه مبتنی بر اصول الگوی تاثیرپذیری اجتماعی (social influences model) است و به دانشآموزان كمك میكند كه آن دسته از مهارتهای فردی و اجتماعی را كه كاربرد عمومی دارد فراگیرند. هر دو شیوه خصوصا هنگامی كه با یكدیگر تركیب شده باشند، موثرند. اما برخی پژوهشگران معتقدند كه فرضیه فشار همسالان (peer pressure) به عنوان جزء اصلی گرایش به مصرف مواد، فرضیهای سادهانگارانه است.
برنامههای جامعهمدار
این برنامهها شامل اطلاعرسانی، ساماندهی و آموزش نهادهای فعال در سطح جامعه و اجرای دیگر فعالیتهای پیشگیرانه برای گروههای مختلف جامعه است. حساسیت به فرهنگ و اصول سیاسی محلی و استانی در تركیب با خطمشی كشوری بسیار حایز اهمیت است. نه تنها بومی بودن نهادهای اجتماعی بلكه بومی بودن وسایل اطلاعرسانی الزامی است. كارگاههای تخصصی، سخنرانیها، كنفرانسها و گردهماییها و همچنین وسایل ارتباطی جمعی در رساندن اطلاعات و فراهم كردن آموزشها به متخصصان امر و نیز عموم جامعه كمك خواهند كرد. البته ارزیابیهای صورت گرفته در خصوص اثربخشی این گونه برنامهها نتایج مبهمی داشتهاند. شواهدی وجود دارد كه اثرات مثبت این گونه برنامه ها را پخش مكرر تصاویر تجارتی مصرف مواد قانونی (مثل سیگار و الكل) در مطبوعات و تلویزیون از بین میبرد.
برنامههای متمركز بر خانواده
این برنامهها شامل آموزش مهارت هایی هستند كه به والدین كمك میكند تا عوامل و محیط رشد صحیح فرزندانشان را فراهم سازند. والدین به عنوان الگوهای مناسب تقلید برای فرزندان فرا میگیرند كه چگونه با توجه به استعدادها و محدودیتهای سنی و مراحل گوناگون رشد فرزندانشان، به آنها احساس مسوولیت در امور زندگی را بیاموزند. كمك به ایجاد شخصیت مناسب و احترام به فرزندان از اهم مطالب آموزشی والدین است. احتمال ابتلا به اعتیاد در برخی خانوادهها بیشتر است. در خانوادههایی كه روابط سلطهگونهای حاكم است و روابط بین افراد بسیار خشك و سخت است، به علت عدم وجود راههای جانشین، تنگناهایی رخ میدهد كه میتواند منجر به سوق یافتن افراد به سوی مصرف مواد شود. از سوی دیگر، در خانوادههایی كه هیچگونه نظارتی بر فرزندان وجود ندارد، محدودیتهای لازم و تعریف مشخص روابط بین افراد به چشم نمیخورد، سردرگمی حاصل از كمبود راهنماییهای لازم میتواند باعث انحراف و سرانجام، پناه بردن به مصرف موادمخدر شود. نتیجتا در هر دو نوع خانواده مقتدر و رها، بینظمی و هرج و مرج میتواند محیطی مساعد برای افتادن به دام اعتیاد به خصوص در مورد فرزندان خانواده باشد. آموزش خانواده و به خصوص والدین میبایست در چارچوب ایجاد نظم و اقتدار مناسب صورت گیرد.
این برنامهها بر سه دستهاند:
۱- آموزش والدین (parent training) و آموزش مهارتهای خانواده (family skills training): مطالعات نشان داده است كه این برنامهها باعث كاهش عوامل خطر (risk factors) در كودكان و یادگیری مهارتهای والدی موثر میشوند.
۲- شیوههای گوناگون خانوادهدرمانی (family therapy)
۳- گروههای خودیاری خانواده (family self - help groups)
تغییر در محیط و قوانین (environmental and regulatory changes)
این رویكرد در برخی كشورها جهت كاهش سوءمصرف الكل و مواد، مورد توجه واقع شده است. این تغییرات شامل موارد زیر بوده است:
۱- افزایش مالیات مستقیم و غیرمستقیم
۲- كاهش دسترسی از طریق افزایش حداقل سن خرید
۳- كاهش تعداد نمایندگیهای فروش الكل
۴- كاهش فروش در معابر عمومی
۵- نظارت در درج مطالب آگاهیهای نوشابههای الكلی
۶- افزایش آگهیها علیه مواد ، درآمریكا همبستگی مثبت چشمگیری بین افزایش سن الكلنوشی قانونی از ۱۸ سال به ۲۱ سال و كاهش آسیبها و مرگ و میرهای حوادث رانندگی مرتبط با الكل دیده شده است. دكتر محسن وزیریان – روان پزشك
منابع
۱- رحیمی موقر، آفرین، رزاقی، عمران محمد، نوری خواجوی، مرتضی، حسینی، مهدی فیضزاده، گلناز (۱۳۷۶). راهنمای پیشگیری و درمان اعتیاد معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی كشور، تهران
۲- وزیریان، محسن، مستشاری، گلاره (۱۳۸۱) راهنمای كاربردی درمان سوءمصرف كنندگان مواد. تهران: انتشارات پرشكوه.
۳- Wiener. J.M. )۱۹۹۷(. Textbook of child and Adolescent psychiatry. (second edition). American psychiatric press .
منبع : سایر منابع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست