سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
مجله ویستا
فقه و هنرهای تصویری و تجسمی
از كاراترین عوامل حفظ و نشر دین و احیا و توسعه علوم و معارف دینی وجود فقهای راستین و هوشمند و پرتلاش اسلام است.
فقه, عبارت است از به نمایش گذاردن دین, در همه ابعاد و با تمام شؤون در عرصه زندگی فردی, اجتماعی, سیاسی و فرهنگی. اگر فقاهت نبود اسلام و معارف اسلامی نبود. حفظ دین, نشر معارف توحیدی, حیات و بقای احكام الهی, حاكمیت ارزشهای متعالی بر جوامع انسانی, همه و همه, بی گزافه گویی, رهین مجاهدتهای هوشمندانه و به موقعِ فقهای دین شناس, آگاه به شرایط و مقتضیات زمان و درد آشناست.
امام صادق(ع) در باره فقیهانی چون: زرارهٔ بن أعیَن, محمدبن مسلم, ابوبصیر لیث مرادی, بریر عجلی و... می فرماید: (لولا هؤلاء لاندرست آثار النبوهٔ.۱)
اگر آنان نبودند, آثار نبوت و زحمات پیامبر, كهنه می شد.
سخن امام خمینی در این خصوص, ترجمانی است از این گونه روایات:
(این فقها هستند كه حصون اسلام هستند و حفظ كردند اسلام را.۲)
مقتضای درایت در آن روایت این است كه فرمایش امام صادق(ع) مخصوص به نام بردگان در حدیث شریف نیست و جایگاه نگهداری از دیانت, ویژه امثال زراره و محمدبن مسلم نبوده و نیست, بلكه سخن امام صادق(ع) كبرایی است كه بر بعض صغریات و مصادیق تطبیق شده است.
پر واضح ست كه در هر عصری و مصری نخبگان و بزرگانی وجود داشته و دارند و خواهند داشت كه از مصادیق بارز سخن امام صادق هستند.
و شاهد و گواه درستی این برداشت از روایت امام,روایت دیگر آن بزرگوارست.
كه می فرماید: (فان فینا اهل البیت فی كل خلف عدولاً ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین و تأویل الجاهلین۳)
در میان ما اهل بیت, در هر نسلی, مردان عالم و عادلی وجود دارند كه با تحریف افراد خارج از حدّ اعتدال و تأویل اشخاص نادان و ادعاهای نااهلان مبارزه می كنند.
و احادیث دیگری به این مضمون در مآخذ شیعی نقل شده ست كه نیازی به ذكر همه آنها نیست. دین و برداشتهای دینی
ارزشمندی آرای فقیهان, از سه زاویه باید به بوته بحث نهاده شود:
۱ . ارزش عملی
۲ . ارزش واقع نمایی
۳ . ارزش عصری, یا دائمی ارزش عملی
رأی و نظر فقیه دین شناس و جامع شرایط, از جهت عملی در حدّ حكم دینی و تكلیف اسلامی, دارای ارزش است.
رأی و فتوای فقهی هرفقیهی, به عنوان وظیفه ای شرعی و حكم الهی برای خود و مقلدان, معتبر است و بایسته عمل و سرپیچی از آن, سرپیچی از حكم خدا, به حساب می آید, خواه رأی و برداشت فقیه از متون دینی و منابع اسلامی, مانند قرآن و سنت, موافق و مطابقِ با واقع باشد, یا مخالفِ با آن. در هرصورت, برداشت فقیه از منابع دینی و نظر او در مرحلّه تعیین تكلیف و در مقام عمل, حجیت شرعی دارد.
باید توجه داشت كه مجرد احتمال خلاف در فتوای فقیه و امكان مخالفتِ آن با واقع و احتمال اشتباه در برداشت و یا كشف خلاف و ثبوت مخالفت با واقع, نسبت به بعضی از فتواهای فقیه, دلیل بی اعتباری و عدم اعتماد و التزام به آن نمی شود.
رأی و فتوای فقیه, حجت و حقیقت است, هرچند امكان دارد واقعیت نباشد. مادامی كه كشف خلاف نشده, به عنوان سند شرعی و حجت دینی برخود او و مقلدان او, پیروی از آن واجب و مخالفت با آن حرام است; زیرا بر طبق روایات ما, وظیفه هرانسان مكلفی, عمل بر اساس حجت است, نه تحصیل واقعیت, گرچه اگر ممكن باشد, مطلوب خواهد بود. ارزش واقع نمایی
رأی و فتوای فقیه در فقه, تنها یك سلسله برداشتهای كارشناسانه است كه با به كارگیری توان فكری و استفاده از قواعد و اصول كلی علمی و با مراجعه به منابع و متون دینی, مانند: قرآن و سنت بدانها راه یافته و آنها را استنباط و استخراج كرده است.
حال آیا این و برداشتها, مطابق با واقع است, تا متن دین و واقعیت فقه باشند, یا مخالف با آن, تا تنها حجتی شرعی در مقام حكم ظاهری و عمل و رفتار مكلفان باشد؟ هردو احتمال مطرح است.
بنابراین, نمی شود ادعا كرد كه آنچه در كتابهای فقهی, به عنوان فتوای فقیهان مطرح شده, متن دین و واقع اسلام است و اگر فقیهی, خلاف آن را از منابع استنباط كرد, به مخالفت با دین برخاسته است. بلكه باید گفت: آنچه فقیه از منابع استنباط و استظهار كرده برداشتی است كارشناسانه, نه عین حكم واقعی و متن دین. پس بین برداشت از دین, با خود دین, تفاوت است,باید مرزها را جدا كرد. بر اساس چنین باوری است كه ما گروه اهل صواب را مخطئه می گویند.
با توجه به این بینش و باور, حق اظهار مخالفت بر آرا و نظریات فقها, برای هرفقیه دیگری, با رعایت ضوابط و در چهارچوب اصول علمی پذیرفته شده, ثابت است. حتی خود فقیه, فراوان پیش می آید كه آراء و انظار سابق خود را نقض می كند; از این روی, هیچ گاه, مخالفت فقیهی با آرای فقیه دیگر, مخالفت با دین تلقی نشده و نمی شود, بلكه مخالفت با برداشتِ یك فقیه از دین به شمار می آید.
● ارزش عصری یا دائمی
آیا همه استنباطات و برداشتهای فقیه از منابع دینی به عنوان فتوا, بر فرضِ مطابقت با واقع, ارزش و كاربرد دائمی و ابدی دارد, یا عصری و موقت است؟
آیا آنچه در كتابهای فقهی فقیهان, به عنوان فتوا و حكم شرعی ذكر شده است, مانند: حرمت خرید و فروش خون و وجوب شمشیربازی و اسب تازی و نیزه سازی, برای آمادگی رزمی, جهت دفاع از كیان اسلام و... ثابت و غیر قابل تغییرند, یا این كه حرمت و وجوب این نوع أفعال, بستگی به مقتضیات و شرایط زمان و مكان دارد كه اگر آن شرایط و مقتضیات دگرگون شد, حكم این موضوعات نیز تغییر می كند.
پر واضح است كه این گونه فتواها و احكام, تابع مصالح و ملاكات و شرایط و مقتضیات زمان و روابط اجتماعی و توسعه و امكانات زندگی است. از این روی فتوای به حرمت خرید و فروش خون, كه روزگاری از مسلّمات و مورد اتفاق و اجماع فقها بود, امروز, فتوا به جواز آن, از قطعیات دانش فقه است.
دقت و تأمل در ادوار فقه و سیر تاریخی آن, از عصر اوّل تا به امروز, نشانگر این واقعیت است كه زمان و مكان و مقتضیات و شرایط زندگی در نوع و چگونگی استنباط و برداشت از آیات و روایات, مؤثرند و دخیل. این چنین نیست كه هرچه در كتابهای فقهی اجماع بر آن است و فتوا به آن داده اند, تا روز قیامت ثابت و غیر قابل تغییر باشد. ضرورت اجتهاد یا نوآوری در فقه اجتهاد در معنای مصطلح آن, یعنی تلاش فراگیر و پی گیر و به كاربستن همه توان و استعداد, با بهره وری از همه امكانات.
طبیعی است كه همه دارای فهم و استعداد یكسان و مساوی نیستند و همه زمانها یك گونه اقتضاء ندارند, ناگزیر برداشتها متفاوت و مختلف خواهد بود. اصولاً معنای اجتهاد و گشوده بودن باب آن, چیزی جز گشوده بودن باب نوآوری و دعوتِ و تشویقِ به برداشت جدید از منابع فقه, یعنی قرآن و سنت نیست. اگر اجتهاد, فقط بازگویی نظرات پیشینیان و برداشت برداشتهای گذشتگان صالح باشد كه تحصیل حاصل است. ضرورت تقلید از زنده و لزوم باز بودن راه اجتهاد برای آن است كه در هر عصری, دین و احكام دین زنده است و پاسخ گوی نیازهای جامعه وگرنه, به تعبیر شهید مرتضی مطهری:
(تنها در مسائل كهنه و فكر شده, فكر كردن و حداكثر یك علی الاقوی را تبدیل به علی الاحوط كردن و یا یك علی الاحوط را تبدیل به علی الاقوی كردن, هنری نیست و این همه جاروجنجال لازم ندارد.۴)
مشروعیت اصل اجتهاد بر اساس موازین و در چهارچوب اصول و قواعدِ ثابت و غیر قابل تغییر, بلكه ضرورت و لزوم آن, چیزی نیست كه بر كسی پوشیده باشد و قابل انكار, توجه دارید كه انكار اجتهاد خود, نوعی اجتهاد است.
بحث و اثبات ضرورت اجتهاد و بیان براهین قاطعِ آن, به طور تفصیل, احتیاج به تدوین رساله و مقاله مستقل و جداگانه ای دارد. ولی ما در این جا, به اجمال به آن دلایل اشاره می كنیم:
۱ . خاتمیت و جاودانگی دین اسلام و احكام آن, از ضروریات و مورد پذیرش همه معتقدانِ به اسلام است.
۲ . جامعیت و فراگیر بودن قانون اسلام نسبتِ به همه جوانب و شؤون زندگی, جزء قضایای مورد اتفاق همه است.
۳ . دین و قانون دینی, یعنی فقه, فلسفه عملی زندگی است و مدعی اداره جوامع انسانی.
۴ . هماهنگی قانون و احكام دین با مقتضیات و شرایط گونه گون زندگی, امری است واضح و غیر قابل انكار.
۵ . حوادث و رخدادهای زندگی انسانی و توسعه و پیشرفت شتابان جوامع بشری و تحولات و دگرگونیهای وسیع روابط حاكم بر زندگی, كه نه در كنترل و تحت قدرت كسی است و نه مخالفتِ با آن مطلوب و سودمند, از امور وجدانی و ملموس و محسوس هرعصری, بخصوص روزگار ماست.
با توجه به این اصول و واقعیات غیر قابل انكار, آیا ممكن ست, جوامع هرعصری, بویژه جوامع كنونی را با حاكمیت اسلام و مدیریت رهبران اسلامی, بر اساس فقه موجود و متعلقِ به روزگار گذشته اداره كرد و همه نیازهای لازم زندگی این گونه جوامع را با فقه عصر شیخ طوسی, یا شیخ انصاری و... پاسخ داد؟ طبیعی است كه جواب منفی خواهد بود. اثبات جاودانگی و جامعیت و حاكمیت و مدیریت اسلام, جز با پذیرش اجتهاد, به معنای دقیق و با شرایط و موازین صحیح آن, غیر ممكن و غیر عملی است.
با توجّه به این واقعیات است كه ارزش احادیث نبی اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در باب دعوتِ به اجتهاد روشن تر می شود.
در حدیث مستفیضِ از طریق شیعه و سنی در جوامع روایی هردو گروه, از پیامبر(ص) می خوانیم كه فرمود: (رحم اـ (او نَضَر اـ او نصر اـ) عبداً سمع مقالتی فوعاها ثم بلّغها من لم یبلغها. ربّ حامل فقه الی من هو أفقه منه وربّ حامل فقهٍ غیر فقیه۵) خدای رحمت (یا خرّم, یایاری) كند كسی را كه سخنم را بشنود و به گوش جان بسپرد و به كسانی كه آن را نشنیده اند برساند.
چه بسا حامل و صاحب فقهی كه آن را به فقیه تر از خودش منتقل و ابلاغ می كند و چه بسا حامل فقهی كه خودش فقیه نیست, لكن آن را به فقیه می رساند.
این حدیث شریف, كه به تعبیر اهل حدیث از شیعه و سنی به طور مكّرر از پیامبر اكرم شنیده شده و در مواطن و مجالس متعدد آن را بیان فرموده, در حقیقت منشور اجتهاد است.
در حدیث امام صادق و امام رضا(ع) است كه می فرمایند: (علینا القاء الاصول وعلیكم التفریع)۶
برماست [اهل بیت] كه اصول, یعنی كلیات را بر شما القا كنیم و بر شماست كه اجتهاد كنید.
اصول و كلیاتِ متلقّاتِ از جانب ائمه(ع) همان ثابتاتِ به دوراز تغییر و تحول زمانند. تفریعِ مورد توصیه و سفارش ائمه(ع) همان اجتهاد و برداشتِ از منابع اسلامی به كمك آن اصول و كلیات است كه به حسب زمان و مكان و شرایط و مقتضیات آن متغیر و مختلف است.
اجتهاد یعنی اثبات عملیِ جامعیت و جاودانگی احكام اسلامی برای هرعصر و زمانی و به نمایش گذاشتن توانمندی فقه در اداره جوامع, با حفظ اصالتهای دینی.
بنابراین, اگر بناست جامعیت و جاودانگی و توانمندی دین در عرصه زندگی و حاكمیت مكتب بر جوامع بشری در هرزمانی و با هرشرایطی عملاً نموده شود, اجتهادِ پویا در چهارچوب اصول ثابت دینی ضرورتی است اجتناب ناپذیر. نقش دو عنصر زمان و مكان در اجتهاد
زوال و پیدایش موضوعات و رخداد حوادث جدید و تبدل و تحول در ملاك و مناط احكام و تغییر و دگرگونی ملموس و محسوس در شكل زندگی انسان, جامعه و… نشانگر نقش دو عنصر زمان و مكان و شرایط و مقتضیات آن در اجتهاد و لزوم تجدید نظر در نوع نگرش و برداشتِ از منابع دین و فقه است.
نوع روابط بین انسانها و جوامع بشری و شكل و چگونگی زندگی, موضوع احكام فقهی ست و با تحول و دگرگونی در موضوع تغییر و تحول در حكم اجتناب ناپذیر است.
ضرورت استمرار اجتهاد, به خاطر عرضه اسلام و ارائه معارف دین و بیان احكام فقه با زبان زمان و همراهی و هماهنگی با دگرگونیهای روابط حاكم برزندگی و پیشرفت و توسعه تكنولژی با حفظ اصول ثابت و غیر قابل تغییر دین است.
روشن است اجتهاد و نوع نگرش و برداشت از منابع فقه, در عصری كه دنیا به شكل دهكده ای درآمده, نمی تواند با اجتهاد و چگونگی برداشت از منابع فقه در روزگاران گذشته كه چنین ارتباطاتی و دگرگونی و تحولاتی وجود نداشت, یكسان باشد. چنانكه سیر تاریخی و مطالعه ادوار فقه و اجتهاد نیز گواه صادقی بر این مدعاست. اجتهاد بسیط و محدود اوائل دوران شیخ مفید با اجتهاد بازِ اواخر زمان شیخ طوسی, هم شكل و یك دست نیست و اجتهاد نیمه باز زمان شیخ طوسی, با اجتهاد بالنده و گسترده عصر صاحب جواهر و شیخ اعظم كه در كتاب عظیم جواهر الكلام و مكاسب تبلور یافته است, بسیار متفاوت است.
اجتهاد, با در نظر داشتن دو عنصر زمان و مكان و بر اساس مقتضیات و شرایط آن, ضرورتی است كه اگر شیخ طوسی متعلق به هزار و اندی سال پیش نمی بود, متناسب با زمان و مكان این روزگار اجتهاد می كرد. این بزرگان مجتهدان راستین روزگاران خویش بوده اند.
در هر عصری مجتهدِ آشنای به زبان آن زمان و آگاهِ به رخدادها و مقتضیات آن دوران وجودش ضروری است و فلسفه ضرورت اجتهاد و استمرار آن و لزوم تقلیدِ از زنده و عدم كفایت تقلید از مرده, هرچند از آگاهترین مجتهدان زمان خویش به مسائل و رویدادها باشد, چیزی جز لزوم همراهی و هماهنگی برنامه های دین, با حركت و مقتضیات زمان و مكان, در چهارچوب ضوابط نیست. رأی حاكم, در هرعصری رأی مجتهدِ زنده و آگاه به زمان است و اگر بنابر بقای از تقلید مجتهد مرده هم باشد, باید بر طبق رأی و نظر مجتهد جامع شرایط و زنده باشد.●صیانت اصول و احكام دینی از تغیّر و دگرگونی
اصل اصیل پایداری و تغییرناپذیری اصول و قوانین دینی و فقهی, جزء مسائل ضروری و غیر قابل انكار است.
آنچه را شریعت جامع و جاودانه و جهان شمول اسلام بیان كرده است, یك سلسله احكام و قوانین و مقررات ثابت و غیر قابل زوال و تغییرند.
بیانگر این حقیقت شبهه ناپذیر دینی, حدیث شریف صحیح السند زرارهٔ در اصول كافی از امام صادق علیه السلام است: (حلال محمد حلال أبداً الی یوم القیامهٔ وحرامه حرام ابداً الی یوم القیامهٔ.۷)
حلال و حرام پیامبر اسلام, ابدی و دائمی و زوال ناپذیرند, تا به روز قیامت.
طبیعی است حفظ و بقای دین, در گرو حفظ و بقای اصالتها و قوانین و كلیات آن است. اگر بنا باشد آراء, و اهواء و تراوشات عقلی و بافته های فكری هرمدعی دانش و اندیشه ای, دین و حكم دینی باشد, روشن است كه در مدت زمان كوتاهی, حقیقت دین و احكام دینی مسخ و نسخ و فراموش خواهد شد.
بنابراین, از اعتقادات خدشه ناپذیرِ و باورهای ضروری ما راجع به احكام و اصول و قوانین دینی و فقهی, ابدیت, جامعیت, كلیت و جهان شمولی آن است.
لكن باید توجه داشت كه در قبال آن اصل ثابت و دائمی, تحول و دگرگونی و تغییر در مسائل فقهی نیز, یك ضرورت محسوس و ملموس و غیر قابل تردید است. بخشی از قوانین و احكام دین, برای تنظیم روابط زندگی اجتماعی, سیاسی, فرهنگی و اقتصادی جامعه انسانی تعبیه و تدارك دیده شده و با توجه به تغییرپذیری و دگرگونی این سنخ حوادث و قضایا, كه موضوعات احكام شریعتند, تغییر و دگرگونی این دسته از احكام شریعت نیز قهری و اجتناب ناپذیر خواهند بود.
و با توجه به این دو اصل ضروری ثبات و تغیر است كه مسأله پر اهمیت و پیچیده ربط این متغیرات به آن ثابتات, در فقه مطرح می شود و بدیهی است كه حل این معضل و ایجاد و حفظ این ربط در مسائل فقهی ساده تر و آسانتر از مسأله دشوارِ ربط حادث به قدیم در فلسفه نیست.
رسالت فقیه و مسؤولیت مجتهد, فلسفه وجودی فقاهت و اجتهاد, ارتباط این متغیرات است با آن ثابتات, بدون ذره ای عدول و عقب نشینی از اصول ثابت و بدون ذره ای عقب ماندگی از تغییرات شتابان زندگی, چنانكه روحیه بی مبالاتی و تجددزدگی و روشنفكرمآبی, خارج كردن اسلام ناب از جریانات زندگی است.
ابتلا به روحیه ایستایی و تحجرگرائی, نتیجه اش عقب نشینی عملی از همه اصول و مواضع بحق و مترقی و به انزوا كشیدن فقه است و اثبات عدم توانایی اسلام و احكام آن برای اداره جامعه.
چنانكه آشنایان به اسلام و مسائل اسلامی و آنان كه درد دین دارند, با احساس و لمس ضرورتهای اجتناب ناپذیر جهان معاصر, از سراخلاص به ساحت قدس دین, فریاد دردمندانه دارند كه اجتهاد مصطلح در حوزه ها, امروز قادر به عرضه اسلام و توانمند پاسخ گویی به نیازمندیهای گونه گون جامعه امروز بشر نیست.
امروز, نیاز به یك نهضت مقدس فقهی داریم و باید چند قدم جلوتر از زمان فقه را هدایت و جهت دهیم.
نهضت فقهی نوآوری در فقه, به معنای نادیده انگاشتن اصول و احكام ثابت دین نیست, بلكه منظور این است كه ضمن حفظ اصالتها و بهره گیری از ثمرات افكار سلف صالح, فقه و اجتهاد را حركت بخشیدن و جرأت رویارویی با زمان و پیشرفتهای زمان و تحولات زمان را به خود دادن و با آغوش باز بر اساس موازین متقن و محكم و خدشه ناپذیر فقه, از پدیده های جدید استقبال كردن است.
هدف ما از اجتهاد پویا و دخالت دادن دو عنصر زمان و مكان در اجتهاد, ثبات و تغییر احكام فقهی را درست بازگو كردن و مرز ثابتات و متغیرات را مشخص كردن و چگونگی ارتباط اصول و احكامِ همیشگی و همگانی دین را, با مسائل متغیر به تغیر اوضاع و شرایط اجتماعی تحلیل كردن است.
آنچه ثابت و دائمی و همگانی است, هیچ گاه مشمول قانون مرور زمان واقع نمی شود و از هرگونه تغییر و زوالی مصون است. در شرع یك سری احكامی وجود دارد كه همیشه حلالند و یا حرام.مانند عدم مشروعیت ساخت و پرداخت و خرید و فروش چیزهایی كه بی فایده اند و ارزش عقلایی و حلال ندارند.مانند: اكل مال به باطل, ترویج و تقویت شرك و كفر و فساد و لزوم و وجوب فراگیری دانش مفید و سازنده و لزوم حفظ نظم و نظام و تقویت حق و اسلام.
و امّا حرمت خرید و فروش خون, مردار, حشرات, سگهای غیر شكاری, سگهای شكاری غیر سلوقی و وجوب شمشیربازی, اسب تازی, نیزه سازی برای آمادگی رزمی به خاطر پاسداری از سر حدّات و ارزشهای اسلامی, انسانی. هیچ یك از این امور حرام و واجب كه در كتابهای فقهی موجود و گاه بر حرمت یا وجوب آنها دعوی اجماع شده ست, جزء ثابتات و دائمیّاتِ غیر قابل تغییرنیستند.
بلكه حرمت و وجوب این گونه چیزها در گرو شرایط و مقتضیات زمانی و مكانی و دائر مدار مناط و ملاكات فقهی است.
از این روی, آنچه به عنوان محرّمات یاد شد, ممكن است در زمانی جایز باشد, چنانكه جواز خرید و فروش خون, امروز مورد فتوای همه فقهاست و آنچه از واجبات ذكر كردیم, ممكن است در زمانی از وجوب ساقط باشند, چنانكه عدم وجوب بسیاری از چیزهای واجب در زمان گذشته جزء مسلّمات فقه است.
حكم مجسمه و نقاشی در فقه, كه در این مقال, در پی تحقیق و بررسی ابعاد آنیم, همانند بسیاری از مسائل و موضوعات دیگر فقهی, چه بسا, دستخوش تغییر و مشمول دگرگونی بر حسب تحولات و دگرگونیهای زمان و مكان باشد. پیشینه مجسمه سازی و نقاشی
پیدایش مجسمه سازی و نقاشی به عنوان یك هنر و فنّ, تقریباً مقارن با تاریخ پیدایش بشر است.
مدارك و قرائن قطعیِ دینی و تاریخی به عمرِ طولانی پیدایش تندیس و پیكره و شمایل سازی گواهی می دهند.با توجّه به این كه روشن شدن تاریخ و پیشینه پیدایش مجسمه سازی و نقاشی در زندگی بشر, با استفاده از شواهد و مدارك اسلامی و تاریخی, در فهم و شناخت معانی روایات دینی دخیل و مؤثرند, لازم می دانیم در این بخش, به بیان تاریخچه این هنر, با استفاده از آیات و روایات و تاریخ و آثار به جای مانده از روزگاران قدیم كه باستان شناسان در حفّاریها به آنها دست یافته اند, بپردازیم.
از متقن ترین و محكم ترین شواهد و مدارك در بیان تاریخ پیدایش مجسمه و انگیزه پدید آورندگان, آیاتی است كه در قرآن كریم از گذشته های دور گزارش می دهند.
قرآن كریم, در ضمن بیان سرگذشت ملل و اقوام پیشین, و اشاره به فرهنگ و سنتهای رایج در بین آنان, به طور مكرر از مسأله بت پرستی امّتهای پیشین یاد می كند.
آنچه در آیات مطرح شده است: اصنام و اوثان و تماثیل است كه عبارتند از: بتهایی كه از سنگ وچوب و مواد فلزی, مانند: مس, نقره و دیگر اشیاء می ساختند و به عنوان آلهه و خدایان آنها را می پرستیدند.
در بعضی موارد, قرآن كریم به نام و مشخصات این تندیسها و پیكره ها, كه به عنوان خدایان مورد پرستش بودند اشاره می كند و از آنها نام می برد: وَدّ, سُواع, یَغوث, یَعوق ونَسر۸.
بنابراین, تا مقداری كه قرآن كریم بر اساس اهدافی كه دارد, مسأله بت پرستی و بت سازی كه به حسب غالب در قالب تندیس و مجسمه های سنگی, چوبی, گچی, گلِی, نقره ای و مسی ساخته می شده اند و مورد پرستش و عبادت واقع می شدند, اشاره می كند, نشان از قدمت و ریشه دار بودن این موضوع است.
پیش از حضرت نوح و در عصر خود آن حضرت, در روزگار حضرت ابراهیم و حضرت موسی و دیگر دورانهای تاریخ, تندیس و پیكر تراشی و مجسمه سازی به انگیزه بت پرستی رواج داشته است.
چنانكه از روایات استفاده می شود, عمل تصویر و مجسمه سازی از زمان مرگ حضرت آدم(ع) به وجود آمد و تا زمان ظهور اسلام در جزیرهٔ العرب, در طول تاریخ و همه ادوار زندگی بشر عمل تصویر و مجسمه سازی در أشكال و انواع مختلف مرسوم و رائج بود و حتی در عصر بعثت, چنانكه از روایات و تاریخ استفاده می شود, كمربندی از سیصد و شصت بت به عدد روزهای سال, دور تا دور كعبه, مركز و پایگاه توحید را احاطه كرده بود كه از اوّلین اقدامات مهمّ و حماسی رسول خدا(ص) به یاری علی بن ابی طالب(ع) پاكسازی حریم مطهر خانه خدا از لوث وجود این مجسمه های ناپاك و خدایان ساختگی و بتهای مورد پرستش و تعظیم مردم عصر جاهلیت بود.
بخشی از روایات تاریخ پیدایش مجسمه سازی, به انگیزه پرستش, در كتاب التوحید (بحار الانوار)۹ نقل شده است و بخشی از روایات, در تاریخ پربار و درخشان حضرت رسول اكرم(ص) و حوادث مربوط به فتح مكه ذكر شده است۱۰.
علامه مجلسی نقل می كند: عن برید بن معاویهٔ قال: سمعت ابا جعفر علیه السلام یقول فی مسجد النبی صلی اـ علیه وآله: ان ابلیس اللعین هو اوّل من صوّر صورهًٔ علی مِثال آدم علیه السلام لیُفتن به الناس ویضلّهم عن عبادهٔ اـ تعالی الخبر۱۱.)
برید بن معاویهٔ می گوید از امام باقر در مسجد النبی شنیدم كه می فرمود: اولین كسی كه دست به عمل تصویر زد, ابلیس خبیث بود كه مجسمه حضرت آدم را ساخت تا مردم را دچار شرك و گمراهی كند و از عبادت خدا بازدارد.
چنانكه از روایات استفاده می شود, مجسمه بسیاری از بتها به شكل انبیای الهی و... ساخته می شده, مانند شمایل آدم, حوّاء, شیث, نوح, ابراهیم, موسی, عیسی و مریم و حتی بسیاری از این شمایل و تندیسها در اطراف و یا داخل كعبه نصب شده بودند كه وقتی حضرت پیامبر و حضرت امیر اقدام به شكستن بتها و پاكسازی كعبه از مجسمه ها و بتها كردند, در میان مجسمه و عكسها, شمایل حضرت عیسی و مریم هم وجود داشته است.
بنابراین, تاریخ دیرپای پیدایش پدیده تصویر و شمایل نگاری و تندیس, به شهادت روایات, به عهد آدم منتهی می شود. از آغاز تاریخ زندگی بشر, این هنر وجود داشته و در ادوار تاریخ, دچار تحولات و دگرگونیهایی شده و تا به عصر بعثت حضرت خاتم(ص) در میان امتها و ملّتها مرسوم و رائج بوده است.
در خصوص تاریخ پیدایش بتها و انواع و اقسام و نام و مشخصات آنها, كتابهای فراوانی و جود دارد۱۲.
گروهی از مورخان و باستان شناسان در باره تاریخ و پیشینه عمل تصویر و شمایل نگاری و تندیس و پیكرتراشی و مجسمه سازی, تحقیقات و بررسیهایی دارند كه توجه به آنها در روشن شدن ابعاد قضیه تأثیر دارد. از این روی, بخشی از گفتار اینان را به عنوان شواهد تاریخی در مسأله یادآوری می كنیم.در تاریخ تمدن ویل دورانت, كه ادوار گونه گون تاریخ ملتها و دولتها و مكتبها بررسی شده است, در هر دوره ای از تاریخ و تمدن هر قوم و ملتی در فصلِ مربوطِ به هنرهای ملّی و قومی آن گروه, بحثی را به بررسی هنرهای تجسمی, از جمله هنر مجسمه سازی و نقاشی اختصاص داده است و میزان قوت و قدرت هنری آن قوم را در خصوص مجسمه سازی به بحث و بررسی گذاشته است. از جمله: در ضمن اشاره به هنر كوزه گری در مشرق زمین می نویسد:
(هنگامی كه كوزه گر بر روی ظرفهای ساخته خود نقشهای رنگین نقش می كرد, در واقع هنر نقاشی را به وجود می آورد; چه در نزد ملل اولیه, هنر نقاشی هنر خاصی به شمار نمی رفت, بلكه از متعلقات كوزه گری و مجسمه سازی محسوب می شد.)
یا:
(مجسمه سازی نیز, مانند نقاشی از فن كوزه گری نتیجه شده. كوزه گر, به زودی دریافت كه نه فقط می تواند ظرفهای مفید بسازد, بلكه ممكن است صورت و مجسمه ای از اشخاص را تهیه كند كه به عنوان طلسم و جادو به كار رود… یا پایه توتم یا گوری را با مجسمه كوچكی كه نماینده معبود یا مرده اوست, مشخص كند.
به همین ترتیب است كه مردم قدیم جزیره اسیتر, مجسمه های عظیمی بر روی مقابر مردگان خود نصب كرده اند كه هرمجسمه, فقط از یك قطعه سنگ ساخته شده صدها از این مجسمه ها موجود است كه بلندی بعضی از آنها به شش متر می رسد.۱۳)
براساس شواهد تاریخی كه در این كتاب و كتابهای دیگر ذكر شده است, منشأ پیدایش مجسمه سازی, سیر تدریجی و تكاملی و… به خوبی روشن می شود. از جمله می نویسد:
(چرا آن مردم اهرام را ساخته اند؟ شك نیست كه از این كار, منظور برپا كردن یك اثر بزرگ معماری را نداشته اند و این كار تنها برای منظور دینی صورت گرفته است.
اهرام مصر, گورهایی بوده كه رفته رفته از صورت اولیه خود تحول یافته و به این شكل درآمده است.
پادشاه آن زمان, مثل همه مردم چنین عقیده داشته است كه در هرجسم زنده ای, همزاد آن, به نام (كا) جای دارد. این همزاد, در آن هنگام كه شخص, آخرین نفس را می كشد, نمی میرد.۱۴)
هر چند ادعای انحصار علت و انگیزه مجسمه سازی در بت پرستی, بی دلیل و شاید خلاف واقع باشد, لكن بت پرستی و بت سازی را یكی از مهم ترین علل پیدایش و گسترش مجسمه سازی دانستن, صحیح و مطابق با واقعیات تاریخی است, چنانكه آیات قرآنی و روایات دینی و شواهد تاریخی و مشاهدات باستان شناسی گواه و دلیل این مدعایند.
بنابراین, امكان دارد, پیدایش هنر و فن مجسمه سازی و نقاشی, معلول علل گوناگون و ناشی از خواهشها و گرایشهای ذوقی, روحی و هنری مختلفی باشد, مثل: ذوق هنرطلبی و حسّ ابداع و خلاقیّت و به انگیزه اشباع حسّ زیبایی آفرینی و زیباخواهی و حفظ آثار متعلق به گذشتگان و یاد بود بزرگان یا عبرت گیری از سرگذشت فراعنه و جباران تاریخ و… .
امّا, در بسیاری موارد, از این هنر آفرینندگی, همانند بسیاری از دیگر موهبتهای خدادادی, بهره برداری منفی شده است.شواهد تاریخی نشانگر این واقعیت تلخ در مورد هنر مجسمه سازی است. در بعضی از روایات و كتابهای تاریخی آمده است كه در ابتدا, مجسمه سازی و شمایل نگاری از بزرگان, به خاطر یادبود و حفظ خاطره و به انگیزه بزرگداشت آنان بوده, ولی كم كم و به مرور زمان, سیر قهقرایی و انحرافی را پیموده و از عوامل مهمّ ترویج شرك و بت پرستی و ضد یكتاپرستی قرار گرفته است.
تا جایی كه برای تقرب به این مجسمه ها, به عنوان معبودها و خدایان, انسانها در پای آنها قربانی می شده اند.
از مباحث گذشته روشن شد كه مجسمه سازی و نقاشی, از شاخه های بارز و با اهمیت هنرهای تصویری بشمارند. حسّ هنرجویی و ذوق هنرآفرینی, جزء استعدادهای نهفته وجود هرانسان و گرایش و كششِ به این هنر, از خواهشهای روحی و ذوقی بشر است. هرانسانی, بنا به اقتضای ذوق هنرپروری و هنرخواهی و هنردوستی, از آن جهت كه انسان است و دارای این تمایل نفسانی و روحی, علاقه دارد كه اثر هنری مانند تصویر موجودی از موجودات را از خود بیافریند و یا اثر هنری اعجاب انگیزی را كه دست پرقدرت هنرمندی آن را آفریده است, نگاهداری كند.
مجسمه سازی و نقاشی, همواره, به عنوان هنر پیشرفته به شمار می آمده است و نشانه ٌتمدن و فكر و نبوغ و استعداد و خلاقیت و دارای فوا ئد و منافع علمی, هنری , اجتماعی, سیاسی, ملّی و فرهنگی بسیار بوده و برای بسیاری از اهداف و اغراض صحیح عقلائی, اجتماعی مورد استفاده و بهره وری واقع می شده است و می شود .
از این روی شایسته و بایسته است كه ازدیدگاه فقه اسلامی,حكم این موضوع به تحقیق و بررسی گذاشته شود و منابع و مدارك فقه,با نظر به جامعیت و جاودانگی فقه و احكام فقهی و شرائط و مقتضیات زمانی و عصری, بررسی مجدد بشود.
آیا حكم مجسمه سازی و نقاشی در عصر حاضر, با نظر به منابع, همان است كه مورد فتوای مشهور فقها بوده كه حكم به حرمت داده اند؟ و یا این كه ادله قاصر از اثبات حرام بودن هستند؟ و یا این كه حكمِ به حرمت دارای مناط و ملاكی است كه در عصر حاضر مستثنی است.
هدف و غرض از این نوشتار روشن شدن وضعیت حكم این مسأله است كه آیا مقتضای تحقیق و بررسی علمی و فقهی این است كه مجسمه سازی و نقاشی حرام و ممنوع ست یا جایز و مباح. چه حرام یا جایز, باید دید در چه حدّی و درچه صورتی و با چه شرایطی, حرام, یاجایز است.
نویسنده:احمد حسینی
پی نوشت:
۱ . (وسائل الشیعه), شیخ حرّ عاملی,ج ۱۰۳/۱۸, ج۱۴,۱۶,۲۱, دار احیاء التراث العربی, بیروت.
۲ . (صحیفه نور), مجموعه رهنمودهای امام خمینی,ج۲۲۹/۱۴, وزارت ارشاد.
۳ . (اصول كافی),ثقهٔالاسلام كلینی,ج۳۲/۱,ح۲, دارالتعارف, بیروت.
۴. (ده گفتار), شهید مطهری/۹۹, صدرا.
۵.(وسائل الشیعه), ج۶۳/۱۸, (اصول كافی),ج۴۰۳/۱ .
۶. (وسائل الشیعه),ج۴۱/۱۸ .
۷. (اصول كافی), ثقهٔ الاسلام كلینی, ج/ , دارالتعارف, بیروت; (مرآت العقول), ج۲۰۰/۱, دارالكتب الاسلامیه, تهران.
۸. سوره (نوح), آیه ۲۳.
۹. (بحارالانوار), ج۲۴۸/۳ ـ ۲۵۳.
۱۰. (همان مدرك), ج۲۳۱/۳۳.
۱۱. (همان مدرك), ج۲۵۰/۳.
۱۲. از جمله: كتاب (الاصناء), از ابومنذر هشام بن محمد كلبی.
۱۳. (تاریخ تمدن), ویل وآریل دورانت, ج۱۰۵/۱ ـ ۱۰۶, انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی, تهران.
۱۴. (همان مدرك), ج۱۷۹/۱.
درباره مبدأ پیدایش مجسمه سازی و نقاشی و منشأ و انگیزه پیدایش آنها, انواع و اقسام رایج و مرسوم, سیر تحولی, جایگاه آنها در میان انواع هنرها و میزان رواج و شیوع آنها و میان ملتهای اسلامی و استعداد و نبوغ هنری مسلمانان و نقش هنر عموماً و نقش مجسمه سازی خصوصاً در فرهنگ ملتها دهها مسأله دیگر از این گونه, در كتابهای تاریخی مطالب خواندنی بسیاری دارند. ر . ك: (تمدن اسلام و عرب), گوستاولوبون, ترجمه فخر داعی گیلانی, (تمدن اسلام) جرجی زیدان. علی جواهر الكلام, امیركبیر; (مبانی هنر معنوی), دفتر مطالعات دینی هنر; مجلّه (فصلنامه هنر) شماره۲۳, پائیز۷۲ و….
منبع:فصلنامه فقه ،شماره ۴ و ۵
پی نوشت:
۱ . (وسائل الشیعه), شیخ حرّ عاملی,ج ۱۰۳/۱۸, ج۱۴,۱۶,۲۱, دار احیاء التراث العربی, بیروت.
۲ . (صحیفه نور), مجموعه رهنمودهای امام خمینی,ج۲۲۹/۱۴, وزارت ارشاد.
۳ . (اصول كافی),ثقهٔالاسلام كلینی,ج۳۲/۱,ح۲, دارالتعارف, بیروت.
۴. (ده گفتار), شهید مطهری/۹۹, صدرا.
۵.(وسائل الشیعه), ج۶۳/۱۸, (اصول كافی),ج۴۰۳/۱ .
۶. (وسائل الشیعه),ج۴۱/۱۸ .
۷. (اصول كافی), ثقهٔ الاسلام كلینی, ج/ , دارالتعارف, بیروت; (مرآت العقول), ج۲۰۰/۱, دارالكتب الاسلامیه, تهران.
۸. سوره (نوح), آیه ۲۳.
۹. (بحارالانوار), ج۲۴۸/۳ ـ ۲۵۳.
۱۰. (همان مدرك), ج۲۳۱/۳۳.
۱۱. (همان مدرك), ج۲۵۰/۳.
۱۲. از جمله: كتاب (الاصناء), از ابومنذر هشام بن محمد كلبی.
۱۳. (تاریخ تمدن), ویل وآریل دورانت, ج۱۰۵/۱ ـ ۱۰۶, انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی, تهران.
۱۴. (همان مدرك), ج۱۷۹/۱.
درباره مبدأ پیدایش مجسمه سازی و نقاشی و منشأ و انگیزه پیدایش آنها, انواع و اقسام رایج و مرسوم, سیر تحولی, جایگاه آنها در میان انواع هنرها و میزان رواج و شیوع آنها و میان ملتهای اسلامی و استعداد و نبوغ هنری مسلمانان و نقش هنر عموماً و نقش مجسمه سازی خصوصاً در فرهنگ ملتها دهها مسأله دیگر از این گونه, در كتابهای تاریخی مطالب خواندنی بسیاری دارند. ر . ك: (تمدن اسلام و عرب), گوستاولوبون, ترجمه فخر داعی گیلانی, (تمدن اسلام) جرجی زیدان. علی جواهر الكلام, امیركبیر; (مبانی هنر معنوی), دفتر مطالعات دینی هنر; مجلّه (فصلنامه هنر) شماره۲۳, پائیز۷۲ و….
منبع:فصلنامه فقه ،شماره ۴ و ۵
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست