جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
چرا یوسف گمگشته به کنعان بازنگشت؟
تا آن جا که در تاریخ ادبیات ایران سراغ داریم «یوسف گمگشته بالاخره به کنعان باز گشت و کلبه احزان گلستان شد». اما نمیدانیم چرا در مجموعه تلویزیونی حضرت یوسف (ع) این حضرت یعقوب(ع) بود که به مصر رفت و کاخ اخناتون را گلستان کرد.
قصه حضرت یوسف(ع) یکی از زیباترین داستانهای پندآموزی است که در قرآن کریم آمده و سرشار از زیبائی و پند است. تقریباً همه مسلمانان و هر کسی که با قرآن آشنا باشد داستان حضرت یوسف (ع) را میداند، و اغلب کامل هم میداند با چنین آشنایی به هنگام بیان قصه حضرت یوسف (ع) آنچه در دستور کار روشنفکران و مبلغان اخلاق و تعالیم اسلامی میماند، تشریح ابعاد عمیق و نا شناخته موجود در این داستان است.
وجود نام یوسف در اغلب فرهنگها و جوامع نشان میدهد که این پیامبر گرامی در تمام ادیان ابراهیمی شناخته شده است و حکایت عزت حضرت یوسف(ع) در سراسر جهان گفته شده است.طبعاً ساخت فیلم سینمایی یا مجموعه تلویزیونی مبتنی بر چنین قصه شنیدنی و با چنان حجم عظیم از بینندگان بالقوه کاری است سترگ که دست زدن به آن نیازمند تمهیدات فراوانی است. مثلا زمانی که یهودیان تصمیم به ساخت فیلم «ده فرمان» گرفتند همه قابلیتهای روز سینما را به کار بستند و تا امروز هم گویا اثری تاثیرگذارتر و بزرگتر از آن، البته به روایت یهودیان، در حیطه معرفی زندگی حضرت موسی (ع) ساخته نشده است.
دستاندرکاران ساخت فیلمها و مجموعههای تلویزیونی تاریخی در کشور ما چندی است که به تبحرها و توانائیهای چشمگیری دست یافته اند. بیش از دو یا سه دهه است که تلاش برای ساخت آثار نمایشی مبتنی بر مضامین تاریخی و از جمله تاریخ ادیان و تاریخ صدر اسلام در کشور ما تجربه شده و امروز وارد عرصه ارائه بینالمللی آن هم شده ایم. برای نمونه میتوان از آثار موفقی چون سربداران، امام علی (ع)، مریم مقدس و ولایت عشق نام برد.آثار شاخص دیگری چون «مختارنامه» هم که در راه است.
مجموعه تلویزیونی حضرت یوسف (ع) که اخیرا از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد باید این دو توانمندی موجود و بسیار ارزشمند محتوائی و فنی را جمع میکرد.
یعنی کسی یا مجموعهای پیدا میشد که توان بیان کیفی و متعالی تلویزیونی قصه حضرت یوسف(ع) را به کمال وجه میداشت و از سوی دیگر میتوانست با بهرهگیری از بنیه توانمند فنی وارد حیطه پرداختن به یکی از عمیقترین مضامین الهی قرآن کریم شود.
ساخت یک فیلم یا یک مجموعه تلویزیونی فقط در این خلاصه نمیشود که روایتی ساده از یک قصه عمیق که همه آن را به خوبی میدانند بیان شود بیآن که در ساخت آن از تکنیک، پرداخت، حاشیه پردازیهای ضروری و جذاب و در نهایت «دراماتیزه» کردنهای هنرمندانه و خلاقانه استفاده شود.
عیبی ندارد که در ساخت چنین اثری از توانمندیهای بین المللی هم استفاده شود که هم به افزایش بسامد توزیع جهانی آن اثر و هم به رشد صنعت مجموعهسازی در تلویزیون ایران کمک میکرد. این ابتکار را کارگردان فقید و شهیر مسلمان، مصطفی عقاد به بهترین وجه انجام داد.
بدیهی است که داستان حضرت یوسف صدیق(ع) حکایت عشق است. در این قصه همه عاشقند اما برخی به عشق حقیقی و برخی به عشق زمینی متوسل شده اند.
در قصه حضرت یوسف (ع) پیراهنی وجود دارد که محور تبیین معنای عشق است. پیراهنی که پاره شدنش را به گرگ نسبت دادند، پیراهنی که در خفای زلیخا دریده شد و پیراهنی که بوی یوسف را پراکند و در نهایت چشم یعقوب را بینا کرد.
تاریخ ادبیات ما و شاید تاریخ هنر ما مشحون است از اشاراتی که به یوسف (ع) زلیخا، حضرت یعقوب، کنعان و بوی پیراهن یوسف شده است. در بسیاری از دیوانهای متعلق به شعرا و در اغلب رسالههای عرفای نامدار که دقیق شویم اشارهای به عشق و یوسف میبینیم.
مجموعه تلویزیونی حضرت یوسف (ع) به این دلیل که آخرین اثر در این زنجیره است قطعا باید رنگ و بوئی فراتر از همه این اشارات میداشت. اما آن چه ما در مجموعه تلویزیونی حضرت یوسف (ع) دیدیم، با این قبیل انتظارات فاصله داشت.
داستانی که روایت شد با ذهنیت اسلامی مخاطبان از این قصه عمیق و زیبا تفاوت هائی داشت.
خبر اندکی از آن حکایت فراگیر عشق نبود و رنگ و بوی عارفانه عمیقی که مورد انتظار بود به تصویر کشیده نشده بود. خلاصه کردن فرایند تکاملی عشق در دویدن زلیخا به دنبال یوسف شاید سادهترین برداشت از عشق است. حتی نام زیبا و قرآنی «یوسف» در بخش اعظم مجموعه به یوزارسیف، تغییر داده شد که هیچ رنگ و بوی قرآنی و اسلامی نداشت و کسی دلیل آن را هم ندانست.
انتخاب «کاست» یا همان بازیگران که میتوانست به موفقیت اثر کمک شایان بکند ظاهرا در برخی از موارد عجولانه و بدون محاسبه صورت گرفته بود.
در طول نمایش این اثر بیننده بارها احساس میکرد که انگار بازیگران به ابتکار خود و به صلاحدید شخصی بازی میکنند، فی البداهه سخن یا به اصطلاح فیلمسازان دیالوگ میگویند و انسجام مشخصی در تمامیت اثر تعریف نشده است. گاه وجود صحنههای طولانی، مانند آن «اپیزود»ی که بیش از نیمی از آن را به مرگ و تشییع جنازه مستخدمه زلیخا اختصاص داشت، خبر از بیحوصلگی تدوینگر یا نبودن تصویری که بشود به جای این صحنههای طولانی استفاده شود میداد.
مجموعه یوسف پیامبر در عین حال خالی از ارزش نیست. دکور، طراحی صحنه، طراحی لباس و بخشی از فیلمبرداری قابل اعتنا است. اما بخشی از آن مانند سکانس تیتراژ به قدری ابتدائی ساخته شده بود که انگار این سکانس با حذف و اضافههای عجولانه به اول مجموعه چسبانده شده و به همین علت تعجب بیننده این مجموعه را بر میانگیزد. تغییراتی هم که بعد از یکی دو بخش در «تیتراژ» رخ داد نشان میدهد که ناظران هم آن را نپسندیده بودند.
موسیقی مجموعه، اگرچه مضمون و نغمههای جذابی داشت اما شامل چند قطعه تکراری بود و در تطابق موسیقی و تصویر دقت کافی نشده بود.
در بخش پایانی مجموعه موسیقی یکنواخت و تکراری بارها پخش شد که هرگز نتوانست به ارتقای حس ملحوظ در اوج لحظه دیدار یوسف و یعقوب کمکی کند.
شاید ضعیفترین بخش مجموعه طرح داستان و به اصطلاح «سناریو» بود.
اگر چه ادعا میشود که برای این سناریو چهار سال کار شده است اما ارزیابی آن اعتبار چهار ساله را در این کار نشان نمیدهد. البته باور داریم که صرف توجه به چهار سال کار که اعتباری ایجاد نمیکند. یا باید پذیرفت چهار سال کار کافی نبوده است، یا چهار سال کار مفید نبوده است و یا این افرادی که در این چهار سال روی سناریو کار کردهاند قابلیتهای لازم را برای پردازش آن نداشتهاند. در ساخت اثر فاخری چون «یوسف پیامبر» و در متن بیان مفهوم الهی، عشق قطعاً زیباترین بیانات و جملات مورد انتظار است. پیش بینی میشد که «دیالوگنویسی»، این اثر بسیار سنجیده و حساب شده صورت گرفته شده باشد. در حالی که در جای جای مجموعه جملات نا مفهوم، پیش پا افتاده و نا متناسب به گوش میرسید و جملاتی مانند «میروم ایمان بیاورم» یا «آنها را دیشب آوردند و صبح همان روز بردند» تنها نمونهای از این سهل انگاری است.
در بخشی از این مجموعه با کمال تعجب شاهد بودیم که بین فرعون و مشاورانش از برخی کلمههای اروپائی مانند «اسکله» به جای بندر یا بارانداز، و «سیلو» به جای انبارغله استفاده شد. حتی در جائی کاهنان معبد ادعا میکردند که اوضاع تحت «کنترل» است.
حتما نویسنده این متن میدانسته است که «اسکله» کلمهای ایتالیائی، «سیلو» واژهای فرانسوی است و کاربرد کلمه «کنترل» حتی در زبان روزمره فارسی هم توصیه نمیشود. هیچ زبانشناسی هم توصیه نمیکند که در یک متن تاریخی متعلق به هزاران سال پیش، آن هم از زبان فرعون یا حضرت یوسف (ع) از این قبیل واژگان استفاده شود.
صرفنظر از ساخت دکورها که حتماً هزینه سنگینی به همراه داشته و تاخیری که در زمان ساخت آن اتفاق افتاده، گران تمام شدن اثر ظاهرا توجیه مشخص دیگری ندارد. در این اثر حتی از سیاهی لشگری قابل توجه، به جز در صحنههای پایانی استقبال و «ساندیدن»! حضرت یعقوب از ارتش مصر، استفاده نشده بود.
انتظار میرود در ساخت آثاری با این درجه بالای اهمیت که از یک سو به دلیل قرآنی بودن و از سوی دیگر به دلیل تاریخی بودن و جهانی بودن حائز مقام بالائی است و نمیتوان دوباره دست به کار ساخت اثری در همان زمینه شد از افرادی استفاده شود که توان علمی، شناخت، تخصص فنی و همه پیش نیازهای لازم را برای ساخت آن اثر داشته باشند.
میتوان درک کرد که سازندگان این اثر به جز حسن نیت قصدی نداشتهاند اما حسن نیت، پیشنیاز لازم برای ساخت یک اثر ماندگار تلویزیونی و سینمائی چون حضرت یوسف (ع) نیست.
ورود به عرصه مقدس قرآنی و ساخت آثاری برگرفته از مفاهیم قرآنی فقط به حسن نیت، ایمان و دلسوزی نیاز ندارد. بالاترین توان هنری، فنی و برنامهریزی و بهترین نگاه استادانه به مفاهیم معنوی نیز مورد نیاز است.
قطعاً برای ساخت اثری از زندگی پیامبر مکرم اسلام افرادی مومن تر، متعهدتر و عالمتر از مصطفی عقاد هم بودند.
اما ساخت چنین اثری به توانمندیهای دیگری نیاز داشت که شاید عالمان و دانشمندان نداشتند اما فیلمسازی متبحر چون عقاد داشت. بیدلیل نیست که برجستهترین هنرمندان نیز در ورود به چنین ساحت مقدسی خود را صاحب صلاحیت نمیدانند.
علی اکبر عبدالرشیدی
منبع : روزنامه اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست