چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
وحدت اسلامی و پیامبر اکرم (ص)
«قل هذه سبیلی أدعوا إلی الله علی بصیرهٔ أنا و من اتبعنی» (۱)
● ضرورت طرح مساله وحدت اسلامی
در بررسی تاریخ اسلام، سیره نبوی همواره از جمله موضوعات مهم و مورد مطالعه اندیشمندان مسلمان بوده است. تحلیل رویدادها و حوادث ویژه تاریخ اسلام و نیز بازشناسی كیفیت موضعگیریهای پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در برابر رخدادهای گوناگون زمان، همواره موضوع مطالعه تحلیلگران تاریخ اسلام بوده است.
مساله «وحدت اسلامی» و نقش مؤثر پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در ایجاد و گسترش آن در همین راستا قابل توجه است. ضرورت طرح چنین موضوعی را از سه منظر میتوان ارزیابی كرد:
الف - اهمیتسیرهشناسی
مساله وحدت اسلامی و نقش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در ایجاد آن در تحلیل و بررسی سیره نبوی از جمله موضوعات بسیار مهمی است كه هر متفكر اسلامی در آغاز مطالعه با آن مواجه میشود.
بدون تردید، موضعگیریهای پیامبر صلی الله علیه و آله در این مورد، در نقش مقام نبوت و رسالت، دارای ارزش ویژهای برای مسلمانان خواهد بود; چرا كه خداوند میفرماید: «لقد كان لكم فی رسول الله اسوهٔ حسنهٔ لمن كان یرجو الله والیوم الآخر وذكرالله كثیرا» (احزاب: ۲۱) (۲)
«اسوه» یعنی پیشوا، راهنما و نمونه و «تاسی» به معنای چیزی یا كسی را نمونه گرفتن است. (۳) بنابراین، طبق مفاد این آیه كریمه، این رویدادها مانند تمامی وقایع تاریخی مرتبط با پیامبر صلی الله علیه و آله در بردارنده نحوه عملكرد، كیفیت تصمیمگیری و حیات دنیوی آن حضرت است و از اینرو، دارای اهمیتبوده و به عنوان حجت و شاخص شناخته شده است. مسلمانان نیز موظف به تعقل و تفكر در ابعاد حیات حضرت رسول صلی الله علیه و آله شدهاند. (۴)
علامه طباطبائی(ره) مینویسند: «كلمه «اسوه» به معنای اقتدا و پیروی است ... اسوه در مورد رسول خدا صلی الله علیه و آله عبارت از پیروی اوست و اگر تعبیر به «لكم فی رسول الله» (شما در مورد رسول خدا صلی الله علیه و آله تاسی دارید) كرد، كه استقرار و استمرار در گذشته را افاده میكند، برای این بود كه اشاره كند .... شما همیشه باید به آنجناب تاسی كنید. و معنای آیه این است كه به او تاسی كنید، هم در گفتارش و هم در رفتارش.»(۵)
بنابراین، بررسی سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در تحقق وحدت اسلامی، به عنوان یكی از زیر مجموعههای بررسی سیره نبوی، ضرورت مییابد.
ب - ضرورت تبیین سیره سیاسی
نقشآفرینی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در مسائل سیاسی جامعه، فلسفهیابی و پیجویی حكمتها و اهداف آنها، گویای سیره سیاسی نبوی است. از این زاویه، تدابیر نبوی در هدایت، ولایت و رهبری جامعه اسلامی، مشخصكننده راهبردهای اداره سیاسی جامعه است و چون مساله «وحدت امت» موضوعی سیاسی است، تحلیل و بررسی نقش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نیز درباره آن، بهترین راه برای تبیین سیره سیاسی نبوی تلقی میگردد. تاثیر وحدت اسلامی در ساخت امت اسلام و رهآورد روشن آن برای آینده مسلمانان، نشاندهنده كاركرد سیاسی این موضوع است و بیشك، نظر به نقش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در این مسیر، میتواند راهی فراروی تحلیل سیره سیاسی آن حضرت به روی ما بگشاید و مقدمهای برای الگوگیری و نیز اطاعت از خواست و اراده نبوی باشد. «من یطع الرسول فقد اطاع الله ومن تولی فما ارسلناك علیهم حفیظا» (نساء: ۸۰) (۶)
ج - شناسایی سیره وحدت
سیره پیامبر صلی الله علیه و آله در ایجاد امت واحد، میتواند مبین و مفسر اصول و معیارهایی برای وضعیت كنونی جهان اسلام باشد. بدین ترتیب، مساله وحدت اسلامی نه تنها در مجموعه مباحثسیره نبوی یا سیره سیاسی، بلكه به عنوان موضوعی كه اكنون مورد ابتلای جوامع اسلامی است، مورد توجه قرار میگیرد. از اینرو، با نظری به تاریخ اسلام و پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله، استخراج و استنباط دستورالعملهای لازم برای به كارگیری در زمان معاصر ممكن خواهد شد. «یا ایها النبی انا ارسلناك شاهدا ومبشرا ونذیرا» (۷)
الف - وحدت امت اسلامی
سیره پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در ایجاد وحدت امت، از زوایای گوناگونی قابل بررسی است. بازشناسی این عنوان راهی برای دستیابی به آن ابعاد خواهد بود.
«وحدت امت اسلامی» به معنای تحقق وحدت اسلامی در مجموعه كلی امت اسلام و به صورت كلان، در سرتاسر جهان است، بهگونهای كه در نهایت، نوید تشكل امت واحد اسلامی به گوش رسد. «وان هذه امتكم امهٔ واحدهٔ وانا ربكم فاتقون» (مؤمنون: ۵۲) (۸)
با دقت در این مفهوم، روشن میشود كه وحدت امت اسلامی قابل تجزیه و تحلیل به مفاهیم دیگری نیز هست:
اولا، تحقق وحدت امت، نشان از یك آرمان واحد و مطلوب دینی دارد; یعنی «امت واحد اسلامی».
ثانیا، وحدت امت اسلامی، هدف و آرمانی نهایی برای وضعیت موجود و كنونی مسلمانان است. قطعا تحقق وحدت متبدون نظر به شرایط كنونی ملتهای مسلمان ممكن نیست; زیرا امت اسلامی، همان مجموعه جوامع اسلامی باحفظ خصوصیت ویژه وحدت اسلامی میباشد.
ثالثا، از مفهوم «وحدت امت اسلامی» میتوان مفهوم دیگری نیز اخذ كرد و آن واژه «وحدت اسلامی» است. چنانكه وحدت امت را به عنوان حلقه وصل و محور زیربنایی امت واحده جهانی (در قلمرو حكومت الهی جهانی) در نظر آوریم، محتاج راهحلها و راهبردهایی برای تغییر وضعیت موجود به سمت كمال مطلوب (وحدت امت) هستیم و این جزهمان «وحدت اسلامی» نخواهد بود.
بدینسان، ضرورت تفكیك و تعریف سه مفهوم بنیادین به منظور بررسی سیره پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله (در موضوع بحث) روشن میشود; یعنی جامعهاسلامی، امت واحد اسلامی و وحدت اسلامی.
(بحث تفصیلی در اینباره ما را از مقصد این مقاله خارج میسازد. بنابراین، تنها مروری اجمالی و گذرا به هر یك از این واژهها خواهیم داشت.)
ب - جامعه اسلامی
جامعه اسلامی مجموعه متشكل از مردم مسلمان در یك قلمرو حكومتی و مرز خاص جغرافیایی است كه دارای اعتقادات و آرمانهای دینی باشند. در واقع، میتوان جامعه اسلامی را تحقق نظام الهی در یك قلمرو خاص دانست، همانگونه كه حضرت ابراهیم علیه السلام میفرماید: «... و من ذریتنا امهٔ مسلمهٔ لك ..» (بقره: ۱۲۸) (۹)
وقتی سخن از «نظام» به میان میآید، مجموعهای مركب از افراد، اركان و روابط اجتماعی خاصی مورد نظر است كه بر اساس یك مبنای وحدتبخش، هدف و جهتخاصی را میپیمایند. بدین ترتیب، مفهوم جامعه با ویژگی «نظاممندبودن» در برابر مفهوم فرد، قرار میگیرد. بنابراین، جامعه را نمیتوان جمع عددی افراد و تنها یك تجمع صرف از انسانها دانست; آنگونه كه برخی واژه «جامعه» را در استعمال متداول خود مخصوص تجمع افراد انسانی در یكجا دانسته و چنین گفتهاند: «مهمترین پیوند و مبنای این گروه و معنای اساسی این ارتباطات، جمعبودن آنها در یكجاست» (۱۰) برخی نیز گفتهاند: «جامعه منشا ملیت را تجمع - یعنی، از همزیستی با همزیستن - گرفته است ...». (۱۱)
بنابراین، هر جامعهای دارای نظام اجتماعی خاص است كه ساختارهای اجتماعی را بر محور آن شكل میدهد. شبیه این كلام را با تفاوتهایی پنهان، (۱۲) در كتاب نقد دینداری و مدرنیسم میخوانیم: «جامعه یك تجمع صرف از انسانها نیست، بلكه دو خصوصیت مهم جامعه را همراهی میكند: اول، جامعه دارای یك ساختار (نظم) اجتماعی است (Social Order) دوم، نظم اجتماعی جامعه میتواند منشا صدور فعل اجتماعی (دسته جمعی) باشد. (۱۳) با این همه، آنچه روابط انسان را با انسانها از سایر روابط بشری با موجودات دیگر متمایز میسازد، شاخصه «حب» و فرآیند «تولی انسانی» است: «یا ایها الناس انا خلقناكم من ذكر وانثی وجعلناكم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اكرمكم عندالله اتقاكم ان الله علیم خبیر.» (۱۴)
بدین ترتیب، تمایلات و گرایشهای انسانی زمینه تعامل اجتماعی را به وجود میآورد و این خود منشا صدور فعل اجتماعی است. از این رهیافتبه «نظام ولایت اجتماعی» تعبیر میشود. پس تردیدی نیست كه نظم اجتماعی جامعه، منشا صدور فعل اجتماعی نیز خواهد بود; یعنی، مفهوم نظام با مفهوم ولایت اجتماعی همسو میگردد و آشكار است كه قید «الهی» صبغه دینی و رویكرد ارزشی تعلقات جامعه اسلامی را نشان میدهد. البته بحث از «حب» در دین و نقش «تولی انسانی» در جامعه، موضوعی دامنهدار است، ولی اجمالا میتوان گفت: بر اساس آیات الهی، «محبت»، یكی از شاخصهای مهم تمایز انسانی بهشمار میآید. محبت در اوج تعالی خود تنها به ذات احدیت تعلق میگیرد; زیرا انسان حقیقتی ماورای تعلق و كشش به خدا ندارد: «انا لله وانا الیه راجعون» (۱۵) از همین روست كه میفرماید: «الا بذكر الله تطمئن القلوب» (۱۶) پس محبت، مبدا اتصال و حركت تكاملی انسان به سوی خداست. همچنین محبت مایه تشكیل نظام اجتماعی هست: «ومن آیاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها وجعل بینكم مودهٔ ورحمهٔ»; (۱۷) بر این اساس، ملاك تجمع خانوادگی و حتی تجمع بزرگ انسانی ( جامعه)، بر محور محبت و مودت است. (۱۸)
در حدیثی زیبا از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله درباره جامعه مؤمنان، همین كلیتبا قید آثار ایمان مطرح شده است: «مثل المؤمنین فی توادهم و تراحمهم و تعاطفهم كمثل جسد واحد.» (۱۹)
در نهج البلاغه میخوانیم: «ایها الناس، انما یجمع الناس الرضا والسخط وانما عقد ناقهٔ ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لماعموه بالرضا. فقال سبحانه: فعقدوها فاصبحوا نادمین ...» ای مردم، محور اجتماع آدمیان خشنودی و خشم است. آری، تنها یك نفر بود كه ناقه ثمود را پی كرد، اما چون تمامی قوم ثمود به كار او رضا دادند، خداوند همه ایشان راسزاوار عذاب ساخت. و این سخن خدای سبحان است كه «پس آن ناقه را پی كردند و همگی پشیمان شدند.» (۲۰)
نكتهای كه باید درباره تعریف جامعه اسلامی افزود اینكه در این دیدگاه، بین «جامعه دینی» و «جامعه اسلامی» تفاوت است.
در واقع، جامعه دینی، جامعه آرمانی دین است كه تعریف آن نیز ناظر به بیان ویژگیها و مطلوبیتهای نهایی دین خواهد بود، (۲۱) در حالی كه جامعه اسلامی، تحقق آموزههای جامعه آرمانی در وضعیت موجود جوامع مسلمان است كه به سبب اعتقاد امتیا سازگاری نسبی نظامهای اجتماعی با اهداف دینی، عنوان «اسلامی» به خود گرفته است. اینكه در فرهنگ لغات «جماعهٔ» را به «گروه مردم» معنا میكنند نیز شاهدی بر این مدعاست. (۲۲)
بعضی نیز مفهوم «جامعه اسلامی» را با واژه «امت» در فرهنگ سیاسی اسلام یكسان قلمداد كرده و گفتهاند: «امت (جامعه اسلامی) عبارت از جامعه منظم و هماهنگی است كه افراد آن دارای هدف و مقصد مشترك باشند ... بنابراین، در امت هیچ مرز و مبنایی به جز عقیده و ایمان، كه اساس هدف و راه مشترك افراد آن جامعه است، وجود ندارد.» (۲۳) اما با قتبیشتر باید این دو واژه را از یكدیگر تفكیك كرد. (۲۴)
ج - امت واحد اسلامی
مفهوم «امت واحده اسلامی» نیز با توضیحاتی كه گذشت، روشن میشود. در واقع، میتوان امت واحده اسلامی را مجموعه متشكل از جوامع اسلامی در سطح جهانی دانست كه دارای ویژگی عینیتیابی وحدت امم مسلمان است. در این صورت، امت واحده، جریان و تحقق نظاممند وحدت امت اسلامی در جوامع جهانی خواهد بود. امت واحده اسلامی، تسری همان هویتحقیقی جامعه اسلامی در شعاع گسترده و جهان شمول است; یعنی، تحقق و وجود نظام ولایت اجتماعی الهی در سطح جهانی با حفظ ویژگیها و ساز و كارهای خاص خودش: «ان هذه امتكم امهٔ واحدهٔ وانا ربكم فاعبدون.» (انبیاء: ۹۲) (۲۵)
همانگونه كه گفته شد و این كریمه نیز به خوبی نشان میدهد، تعبیر «امهٔ واحده» حكایت از آن دارد كه جامعه اسلامی (و جوامع) در مسیر تحقق وحدت، باید به جایی برسد كه یك امت واحد اسلامی تشكیل دهد. (۲۶) و اصولا این آرمان بلند در متن هدف خلقت انسان نهادینه شده است: «ولو شاء ربك لجعل الناس امهٔ واحدهٔ ولا یزالون مختلفین الا من رحم ربك ولذلك خلقهم» (۲۷)
توضیح اینكه «ذلك (در این آیه) اشاره دارد به امت واحدبودن; یعنی، این آرمان كه همه مردم پیرو ملت واحد میباشند و خداوند مردم را برای این آرمان والا آفریده است. (۲۸)
حضرت امام خمینی(ره) میفرمود: «اسلام آمده است تا تمام ملل دنیا را، از عرب و عجم و ترك و فارس، با هم متحد كند و یك امتبزرگ به نام امت اسلام در دنیا برقرار كند.»(۲۹)
این بعد آرمانخواهی (امت واحدبودن) در كلام شیوای مثنوی نیز تحت عنوان «نفس واحدبودن مؤمنان» مطرح میشود كه خود، گویای جامعه آرمانی دینی است:
«مؤمنان معدود لیك ایمان یكی جسمشان معدود لیكن جان یكی چون نماند خانهها را قاعده مؤمنان مانند نفس واحده چون از ایشان مجتمع بینی دو یار هم یكی باشند و هم ششصد هزار تفرقه در روح حیوانی بود نفس واحد روح انسانی بود» (۳۰)نكته دیگری كه قابل ذكر است اینكه واژه «امت» در لغت، به «ملت» و «گروه وابسته» معنا شده (با جمع امم) و در اصطلاح متكلمان، به پیروان پیامبران صلی الله علیه و آله مانند امت محمدی و امت مسیح اطلاق میگردد. (۳۱) در قرآن نیز به معانی گروه و جماعت (قصص: ۲۳)، روش و طریقت و گروه همكیش و متحد (بقره: ۲۱۳)، مقتدا و پیشوا و اسوه (بقره: ۱۴۳) و اجل و مدت (هود: ۸) آمده است.
در روایتی، ابوبصیر از امام صادق علیه السلام درباره آیه «ان هذه امتكم امهٔ واحدهٔ» سؤال میكند: من امته؟ آن حضرت پاسخ میفرماید: «امت وی مؤمنان هستند كه آنچه از سوی پروردگار خویش آورده، به جان میپذیرند و همراه دو امانت گرانمایه او (ثقلین) كه به دستور خدا باید همراه آنها پیش بروند، ره میپویند.» (۳۲)
وحدت اسلامی نیز به كارگیری ابزار تحقق امت واحد به عنوان یك آرمان نهایی، در سطح جوامع اسلامی و جهان اسلام خواهد بود: «واعتصموا بالله هو مولیكم فنعم المولی ونعم النصیر» (حج: ۷۸) (۲۳)
بنابراین، بار مفهومی وحدت اسلامی، در روش و ابزارمندی آن است و از این جهت، شامل تمامی تصمیمات، سیاستگذاریها و تدابیری میشود كه پیامد آنها سبب تحقق وحدت امت اسلامی و در راستای تبدیل جوامع اسلامی به امت واحد الهی است. از اینرو، خداوند میفرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا» (۳۴)
به بیان استاد شیخ محمد غزالی، دین امر به زدودن شقاق و نزاع میكند و به وحدت و همبستگی دعوت مینماید، چه اینكه خداوند میفرماید: «واعتصموا بحبل الله ...» و نیز میفرماید: «ولا تنازعوا فتغسلوا...» (۳۵)
اكنون با مروری بر واژههاو مفاهیم مزبور، نكاتی آشكار میشود:
اولا، تفكیك مفهومی این عناوین، بررسی سیره پیامبر صلی الله علیه و آله را در ایجاد وحدت امت، دقیقتر و روشنتر خواهد ساخت. تحلیل یك موضوع عام، به موضوعات و مسائل خرد بهترین راه برای ظامبخشیدن به پرسشهای مطرح شده در مساله مورد بررسی و پاسخ بدانهاست.
ثانیا، با دقت در مفاهیم مزبور، در مییابیم كه هر یك از این مفاهیم تداعیكننده یك مفهوم بنیادین و جوهری هستند. در حقیقت، این سه واژه دارای سه نهادگاه اصلیاند كه با تهیشدن از آن هسته اصلی، تعاریف، نه تنها از درون متلاشی میشوند، بلكه از بیرون نیز انسجام منطقیشان گسسته خواهد شد.
در تعریف «جامعه اسلامی»، به وضعیت موجود و شرایط اجتماعی خاص زمانی و مكانی نظر بود. «امت واحده» بر وضعیت مطلوب، آرمانخواهی و مطلوبیتطلبی تاكید داشت و بالاخره، «وحدت اسلامی» نوعی ابزار و عامل تغییر وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب تلقی گردید; یعنی، محور قرارگرفتن ابزارمندی و به كاربستن راه حلها و چارهجوییها.
تبیین این خاستگاهها ما را در تعیین نقش ویژه و منحصر به فرد پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در هریك از این موضوعات، یاری خواهد داد. درباره جوهره اصلی واژههای «امت واحده» و «وحدت دینی» نیز نكاتی قابل ذكر است:
واژه «امت» در قرآن كریم قریب ۵۱ بار با معانی گوناگون به كار رفته و در قالبهای لفظی: «امهٔ»، «امهٔ واحدهٔ» «امهٔ مقتصدهٔ»، «امهٔ وسط»، «امهٔ مسلمهٔ» ومانند آن آمده است. ولی چنانچه در كاربردهای استعمال «امهٔ واحدهٔ» دقت كنیم، شاید بتوانیم چنین برداشت كنیم كه گویا در این مورد، قرآن از نوعی مطلوبیتگرایی و آرمانخواهی سخن میگوید و در این دیدگاه، انسانها باید به وحدت در فطرت توحیدی و ناب خود باز گردند تا آرمان امت واحد برای بشریت محقق گردد. (۳۶) به عنوان نمونه، خداوند میفرماید:
«كان الناس امهٔ واحدهٔ فبعث الله النبیین مبشرین ومنذرین وانزل معهم الكتاب بالحق لیحكم بین الناس فیما اختلفوا فیه» (۳۷)
«وما كان الناس الا امهٔ واحدهٔ فاختلفوا» (یونس: ۱۹) (۳۸)
«لكل جعلنا منكم شرعهٔ ومنهاجا ولوشاء الله لجعلكم امهٔ واحدهٔ ولكن لیبلوكم فی ما اتاكم فاستبقوا الخیرات الی الله مرجعكم جمیعا» (مائده: ۴۸) (۳۹)
آیات ۹۳ نحل، ۵۲ مؤمنون، ۹۲ انبیاء، ۸ شوری، ۳۳ زخرف و ۱۱۸ هود نیز در این زمینه جالب توجه است.
آیات وحدت كلمه در قرآن كریم ظاهرا وحدت دینی و اسلامی را به عنوان یك راه و ابزار برای تحقق مقاصد دینی و الهی تلقی میكنند و از اینرو، اعتصام به حبل الهی را مقدمه نجات جامعه از هلاكت و نیز سعادت و هدایت جامعه اسلامی میدانند: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا واذكروا نعمت الله علیكم اذ كنتم اعداء فالف بین قلوبكم فاصبحتم بنعمتهٔ اخوانا وكنتم علی شفا حفرهٔ من النار فانقذكم منها كذلك یبین الله لكم آیاته لعلكم تهتدون» (آل عمران: ۱۰۳) (۴۰)
همچنین تفرقه و اختلاف در دین را با اقامه دین حق و آیین توحیدی منافی دانسته و میفرماید: «شرع لكم منالدین ما وصی به نوحا والذی اوحینا الیك وما وصینا به ابراهیم وموسی وعیسی ان اقیموا الدین ولا تفرقوا فیه» (شوری:۱۳) (۴۱)
همچنین با مذمت از تفرقه و اختلاف بین مسلمانان (عدم به كارگیری وحدت اسلامی)، آن را مانند ملل پیشین قلمداد نموده كه پس از هدایت الهی، باز به سمت اختلاف تمایل یافتند و سزاوار عذاب عظیم شدند: «ولا تكونوا كالذین تفرقوا واختلفوا من بعد ما جائتهم البینات واولئك لهم عذابعظیم»(آلعمران:۱۰۵) (۴۲)
ثالثا، مشخص است كه حركاتاصلاحی مصلحان تاریخ در جامعه خود نیز بر محور موضوعات سهگانه مذكور دور میزند; یعنی، ایجاد تغییر و تحول در ظرفیت كنونی جامعه، ترسیم آرمانها و مطلوبیتهای مصلحانه خود و نیز به كارگیری عوامل و معادلات اصلاحی برای تحركجامعه آسیبدیده بهسمت جامعه آرمانی بهینه.
اصلاح و بازپروری جوامع توسط مصلحان، همواره بسته به سه عامل اساسی بوده است: نخست ایجاد انقلاب اصلاحی - یعنی تغییر و تحول ساختسیاسی موجود - سپس ارائه و ترسیم ارزشها و قوانین مصلحانه و آنگاه، به كاربستن برنامه شایسته.
انبیای الهی و به خصوص پیامبر اكرم اسلام صلی الله علیه و آله كه در صف اول مصلحان عالم و تاریخ بشریت قرار دارند، این سه عامل را به بهترین وجه معقول و در نهایت توانمندی فوق بشری خود و در محدوده پذیرش زمانه، به كار بستهاند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الكتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس و لیعلم الله من ینصره و رسله بالغیب ان الله قوی عزیز» (نساء: ۱۵۹) (۴۳)
رابعا، تحقق سعادت جوامع و اصلاحطلبی درباره آنها به فرآیند مجموعه به كارگیری عوامل سهگانه باز میگردد و از این جهت، بررسی نقش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله درمسیر پایهگذاری امت واحد نیز نمیتواند بدون كاوش در این راهها كامل باشد. قطعا بالندگی جامعه اسلامی و هدایت آن به سوی امت واحد الهی، بستگی به تدبیری نظامیافته در سه ساختار سیاسی، فرهنگی و ارزشی جامعه دارد. (۴۴) از اینرو، با بررسی و تحلیل كیفیت عملكرد پیامبر عزیز صلی الله علیه و آله در این مقولهها، میتوان گام مهمی در نمایاندن سیره سیاسی آن حضرت درباره مساله «وحدت دینی» برداشت.
خامسا، بر این نكته تاكید میورزیم كه تصمیمات و سیاستگذاریهای برگزیده پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نه تنها در محیط درونی جامعه اسلامی آن زمان، بلكه به دلیل «ولایت تاریخی» آن حضرت، دارای آثار و پیامدهایی پایدار در طول تاریخ نیز بوده است: «وما ارسلناك الا رحمهٔ للعالمین قل انما یوحی الی انما الهكم اله واحد فهل انتم مسلمون» (۴۶)
و از همینرو، نباید نقش پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله را منحصر در یك فضای خاص زمانی دانست: «یا ایها الناس انی رسول الله الیكم جمیعا» (اعراف: ۱۵۸) (۴۷) البته این مساله عاملی برای الگوگیری مسلمانان در تمام دورههای بشری نیز میباشد كه: «وما ارسلناك الا كافهٔ للناس بشیرا ونذیرا» (سبا: ۲۸) (۴۸)
بدین ترتیب، دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دعوتی عمومی و جهانی است كه تقید به زمان، خاص و یا مكان ویژهای ندارد: «ان هو الا ذكر للعالمین» (بقره: ۲۱۳)(۴۹)
بنابراین، راهكارهای انتخابی آن حضرت باید به عنوان یك «نماد الوهی» مورد توجه قرار گیرد.
● نقشها و كاركردها
با توجه به تفكیك واژهها و مفاهیم مزبور، نقش پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در ایجاد وحدت امت، در سه محور قابل تحلیل است: نخست راهبردهای سیاسی و حكومتی،سپس راهبردهای فرهنگی و عقیدتی و در نهایت، راهبردهای ارزشی و اجتماعی. آنچه در این مقاله مورد بحث قرار میگیرد، تنها محورهای اول و دوم خواهد بود.
الف - راهبردهای سیاسی و حكومتی
راهكارهای دعوت سیاسی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در جامعه اسلامی زمان خود را میتوان از بارزترین نقشهای آن حضرت برای ایجاد وحدت امت دانست كه به معنای ایجاد تحرك و دگرگونی در جامعه آن زمان به سمت ایجاد وحدت امت (به عنوان یك آرمان مشترك) است. تمام مسائلی كه در این بخش مورد ملاحظه قرار میگیرند، به نوعی از موضعگیریها و كاركردهای سیاسی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله باءهدف پالایش و آمادهسازی وضعیتبالفعل و شرایط خاص جامعه اسلامی شمرده میشوند.
پیش از این نیز یادآور شدیم كه این نوع تلاشها شامل سیاستهایی است كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در بستر جامعه آن زمان (پیش یا پس از هجرت) به جهت دستیابی به امت واحد اتخاذ كردهاند; تدابیری كه نزد قرآن مجید در راستای اهداف بزرگ انبیا: تلقی میشوند; چه اینكه فرمود: «كان الناس امهٔ واحدهٔ فبعث الله النبیین مبشرین ومنذرین وانزل معهم الكتاب بالحق لیحكم بین الناس فیمااختلفوا فیه» (بقره: ۲۱۳) (۵۰)
● برخی از این روشها و الگوهای سیاسی عبارتند از:
مبارزه و انقلاب سیاسی: جلوگیری از تشتت و پراكندگی جامعه آن روز و در مقابل، ایجاد نوعی وحدت سیاسی، راهی برای تحقق «جامعه اسلامی» است تا پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از طریق آن، امكان اعتلای ندای «وحدت امت اسلام» را به دست آورد. در واقع، این سیاستگذاری را باید اولین قدم در مسیر تحقق امت واحد دانست. بدون پیادهكردن الگوی امت در سطح یك جامعه مدنی خاص، نه داعیه وحدت بخش امم قابل پذیرش است، نه چنین چیزی امكان عینی و عملی مییابد.وضعیتسیاسی عربستان پیش از اسلام نشان میدهد كه هیچگونه حاكمیتسیاسی واحد و منسجمی بر آن حكمفرما نبوده و تنها قبایل متعدد با حالت ملوك الطوایفی، به صورتی مجزای از یكدیگر وجود داشتهاند. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در نخستین حركتها، دستبه یك انقلاب سیاسی برای مبارزه با وضعیت جامعه متفرق آن زمان و ایجاد یك وحدت سیاسی زدند.
مبارزه و جنبش سیاسی پیامبر صلی الله علیه و آله به دلیل جلوگیری از گسستگی سیاسی حاكم بر زندگی اعراب جاهلی و تلاش برای ایجاد پیوند سیاسی جدید، شاهدی گویا بر راهكار وحدت دینی است. جامعه جاهلی به دلیل فقدان هرگونه قوانین حكومتی و ضوابط سیاسی، دچار آشفتگی و ویرانگری شده و وجود آزادیهای مفرط و نیز سنتهای ناروای اجدادی سرآمدی برای تشدید آن بوده است.
در یكی از مدارك تاریخی این دوره، از زبان جعفربن ابیطالب (در برابر پادشاه حبشه)،وضعیتسیاسی جامعه آن زمان و اهمیت دعوت و مبارزه سیاسی آن حضرت، به خوبی قابل فهم است: «پادشاها، ما مردمی بودیم كه در دوران جاهلیت، بتها را پرستش میكردیم، مردار میخوردیم، كارهای زشت انجام میدادیم، قطع رحم میكردیم، با همسایگان و همپیمانان خود بدرفتاری داشتیم، نیرومند ما ناتوان ما را میخورد، وضع ما همین بود تا خدا پیامبری از خودمان كه راستی، امانت و پاكدامنی او را میشناسیم به سوی ما فرستاد. او ما را به سوی خدا دعوت كرد تا او را به یگانگی بشناسیم و پرستش كنیم...» (۵۱)
تشكیل نظام حكومتی: تلاش سیاسی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله تنها در یك مبارزه منفی برای جلوگیری از تفرق سیاسی حاكم منحصر نمیگردد، بلكه تثبیتشرایط اجتماعی و وحدت بخشی به آن به صورت نظاممند و البته در چارچوب یك نظام حكومتی را نیز به دنبال دارد. پیریزی یك نظام واحد سیاسی مهمترین عامل در ایجاد وحدت اسلامی خواهد بود. علاوه بر این، زمینهای برای تشكیل امت واحد است; زیرا بدون داشتن حكومت دینی و دایتسیاسی جامعه توسط رهبری واحد، جامعه اسلامی (اصولا) وجود ندارد و بدون آن نیز، سخن از جوامع مسلمان در سرتاسر عالم و زمینهسازی فكری و عینی وحدت امت اسلام بیمعناست: «ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمهٔ ونجعلهم الوارثین» (۵۲)
دوران دهساله حضور پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در مدینه یعنی مجموعه تلاشهای سالهای پس از هجرت را میتوان به عنوان شاهدی بر این مساله عنوان كرد. تصمیم پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله مبنی بر ایجاد یك حاكمیت الهی در جامعه عربستان آن زمان از امور قطعی تاریخ اسلام شمرده میشود. جدای از استدلالهای كلامی و عقیدتی (در توجه به ویژگیهای مكتب و جامعیت دین اسلام و مساله تامین نیازهای فردی و اجتماعی انسان) قراین فراوان تاریخی پیش روی ما قرار دارد. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بارها و به زبانهای گوناگون میفرمودند: «الجماعهٔ رحمهٔ والفرقهٔ عذاب» (۵۳) ، «به حكم اسلام، باید مردم از بربریت (صحرانشینی) دستبردارند و به سوی اجتماع و سواد اعظم روی آورند. دیرنشینی و رهبانیت در اسلام نیست و دستخدا همراه با جماعت است.» از این احادیث اهتمام رسول الله صلی الله علیه و آله به تمدن و زندگی اجتماعی مسلمانان معلوم میشود. (۵۴)
همچنین در اصولكافی میخوانیم: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله: ثلاث لایغل علیهن قلب مسلم: اخلاص العمل لله والنصیحهٔ لائمهٔ المسلمین واللزوم لجماعتهم، فان دعوتهم محیطهٔ من ورائهم، المسلمون اخوهٔ ...» (۵۵)
از سوی دیگر، سعی پیامبر صلی الله علیه و آله در حذف انگیزههای عشیرهای و قبیلهای امت عرب در حضور اجتماعی آنان و نیز جایگزینی علایق و تمایلات اصیل و مذهبی، راهی برای تشكیل یك نظم واحد سیاسی با حاكمیت قانون الهی است: «انما ولیكم الله ورسوله والذین امنوا» (مائده: ۵۵) (۵۶)
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله پس از آغاز مبارزه سیاسی در محیط متشنج و ناهمگون مردم جاهلی، به دنبال ایجاد یك محور واحد و كوشش برای جلب انگیزههای اجتماعی مردم آن روزگار بود: «ا الحكم الا لله یقص الحق وهو خیر الفاصلین» (انعام: ۵۷) (۵۷)
البته، تاكید بر اینكه تنها قانون حاكم باید از سوی خدای متعال و رسول معظم او باشد، در همین راستا قابل تفسیر است: «ما كان لمؤمن ولا مؤمنهٔ اذا قضی الله ورسوله امرا ان یكون لهم الخیرهٔ من امرهم ومن یعص الله ورسوله فقد ضل ضلالا مبینا» (احزاب: ۳۶)
از شواهد دیگر تشكیل حكومتسیاسی، اجمالا میتوان به این موارد اشاره كرد:
- دستور پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به هجرت تمامی مسلمانان از همه مناطق عربستان به مدینه، با هدف گردآوری یك تجمع واحد و تاسیس حاكمیتسیاسی بود. (۵۹) همچنین تاكید قرآن و رسول اكرم صلی الله علیه و آله بر اهمیت هجرت در آن مقطع خاص زمانی را نباید از نظر دور داشت: «ان الذین آمنوا وهاجروا وجاهدوا باموالهم وانفسهم فی سبیل الله والذین آووا ونصروا اولئك بعضهم اولیاء بعض والذین آمنوا ولم یهاجروا مالكم من ولایتهم من شیء حتی یهاجروا» (انفال: ۷۲) (۶۰) سپس با فاصله كوتاهی، میفرماید: «والذین آمنوا وهاجروا وجاهدوا فی سبیل الله والذین آووا ونصروا اولئك هم المؤمنون حقا لهم مغفرهٔ ورزق كریم» (انفال: ۷۴) (۶۱)
- برگزیدن نمایندگان و كارگزاران سیاسی (حكومتی) در ماجرای بیعت عقبه كه در متون تاریخی از آنان به «نقیب» تعبیر شده است. در همین زمینه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اخرجوا الی منكم اثنی عشر نقیبا لیكونوا علی قومهم بما فیهم» (۶۲)
درباره پیمان عقبه، طبری در كتاب خود، تاریخ الرسل والملوك، نكته جالبی دارد كه حكایت از نحوه برداشت مردم از حضور وحدتآفرین پیامبر صلی الله علیه و آله در جمع آنان میكند. او میگوید: «آن روز كه شش تن پیامبر صلی الله علیه و آله را در نزدیكی عقبه دیدند و سخنان او را شنیدند، گفتند: امید استخدا تو را وسیلتی سازد تا مردم ما را با هم آشتی دهی و متحد سازی.» (۶۳)
- تنظیم و اجرای عهدنامهها و معاهدات بین گروههای مختلف در مدینه و نیز برقراری پیمان مؤاخاهٔ بین مسلمانان (كه از آنها سخن خواهیم گفت.)
- اجرای احكام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مانند اخذ زكات و مصرف آن، فرمان جهاد و دفاع از سرزمین اسلامی، بیعتبا مردم در برقراری و تثبیت پیوند سیاسی مردم با رهبری، تنظیم صلحنامهها و معاهدات با غیر مسلمانان و نیز تقسیم وظایف و تكالیف سیاسی و حكومتی بین افراد كه حاكی از برقراری نظام اداری و تشكیلاتی بوده است.
حاكمیت اسلام: گسترش و توسعه وحدت سیاسی در عربستان را باید از جمله اهداف و سیاستگذاریهای حكومتی پیامبر صلی الله علیه و آله تلقی كرد كه زمینهساز وحدت اسلامی بود. قلمرو نفوذ و حاكمیت دولت اسلامی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از محدوده جغرافیایی مدینه فراتر رفت; نخست، محل شبه جزیره را دربر گرفت و سپس دامنه این حركت (به خصوص در سالهای پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله) تا مرزهای جغرافیایی خارج از عربستان نیز سرایت پیدا كرد: «ولقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» (انبیاء: ۱۰۵) (۶۴) و بیتردید، این حاكمیت - یعنی خلافت و وراثت (امت) عهدی - از سوی خدای حاكم مقتدر است: «وهوالذی جعلكم خلائف الارض ورفع بعضكم فوق بعض درجات لیبلوكم فی ما آتیكم» (انعام: ۱۶۵) (۶۵)
بدین ترتیب، خط مشی سیاسی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نه تنها وحدت بخشی به یك جمعیت در محیط مساعد یثرب آن زمان بود، بلكه در سراسر سرزمین عربستان گسترش یافت و سپس تلاش در جهت دعوت توحیدی - سیاسی سایر ملتها برای الحاق به جامعه اسلامی و در نهایت، تشكیل یك امت جهانی واحد بود; زیرا «ان الدین عندالله الاسلام» (آلعمران: ۱۹) (۶۶)
با مروری به دوران درخشان تاریخ اسلام، به خوبی میتوان رویكرد وحدت سیاسی توسط پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله را در ابعاد داخلی جزیرهٔ العرب و دامنه خارجی آن ملاحظه نمود. این هردو، از فرآیندهای بالندگی وحدت اسلامی در فضای یك سرزمین واحد و دیگر مناطق است.
با نزدیكشدن به سالهای آخر حیات پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله سیطره رسمی و فراگیر اسلام در عربستان آن زمان به اوج اقتدار و انسجام ملی خود میرسید. برخی از خطمشیها و سیاستهای اصولی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله كه در طول این ایام با انگیزه حاكمیت اسلام در عربستان صورت گرفته، عبارت است از:
- براندازی قدرت جمعی مشركان و دشمنان ستیزهجوی اسلام و مسلمانان: «لتجدن اشد الناس عداوهٔ للذین آمنوا الیهود والذین اشركوا» (مائده: ۸۲) (۶۷)
- اعلان برائت از مشركان و ایجاد محدودیتبرای آنها و نیز فرمان تطهیر قاطع جامعه اسلامی از شرك و بتپرستی: «برائهٔ من الله ورسوله الی الذین عاهدتم من المشركین» (توبه: ۱) (۶۸) و نیز فرمود: «واذان من الله ورسوله الی الناس یوم الحج الاكبر ان الله بری من المشركین ورسوله» (توبه:۳) (۶۹)
- دستور ویرانسازی مسجد ضرار برای حفظ وحدت سیاسی جامعه و جلوگیری از تفرقه و تشتتسیاسی كه در پی آن، موجودیت نیروهای نفاق نیز دچار یك بحران اساسی و جدی شد. قرآن كریم به زیبایی تمام فرمود: «والذین اتخذوا مسجدا ضرارا وكفرا وتفریقا بین المؤمنین وارصادا لمن حارب الله ورسوله من قبل» (توبه: ۱۰۷) (۷۰)
چون پدید آمد كه آن مسجد نبود خانه حیلتبد و دام جهود پس نبی فرمود كان را بر كنید مطرحه خاشاك و خاكستر كنید. (۷۱)
از جمله ابعاد خارجی آن - یعنی، گسترش اسلام، رونق همبستگی سیاسی، دینی و قلمرو بیرونی - میتوان به ارسال نامههای رسول الله صلی الله علیه و آله به ملوك و سلاطین آن زمان اشاره كرد: «قل یا اهل الكتاب تعالوا الی كلمهٔ سواء بیننا وبینكم الا نعبد الا الله ولا نشرك به شیئا ولا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون الله» (آلعمران: ۶۴) (۷۲) دعوت از رؤسای دولتهای مجاور مانند پادشاه بحرین، غسان، اردن، عمان، یمن، حبشه (نجاشی)، مقوقس در اسكندریه (مصر)، روم (قیصر) ایران (خسروپرویز) و دیگران كه از اواخر سال ششم هجری به صورت یك دعوت عمومی و جهانی آغاز گردید، در راستای تثبیت وحدت جهان اسلام بود. (۷۳) این رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و دین حق او بود: «هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین كله ولوكره المشركون» (توبه: ۳۳) (۷۴)
در بین این نامهها، مكتوبی كه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به مقوقس، حاكم مسیحی مصر (اسكندریه) و نیز نامهای كه به قیصر، پادشاه روم، فرستاد قابل توجه است; زیرا در آنها به وحدت مسیحیان با مسلمانان (در امر توحید) اشاره شده بود. (۷۵)
- انگیزه پیامبر صلی الله علیه و آله در برپایی جنگ موته و جنگ تبوك را نیز میتوان در همین راستا بیان نمود.
تدابیر دفاعی و جهادی: سیاستهای دفاعی و جهادی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله برای حفظ و دفاع از وحدت سیاسی حاكم بر جامعه اسلامی و همچنین تحكیم پایههای آن، از جمله اموری است كه راه را برای تحقق زمینههای وحدت امت اسلامی در بستر درونی عربستان و نیز مسلمانان مناطق دوردست فراهم میكرد: «واعدولهم ماستطعتم من قوهٔ ومن رباط الخیل ترهبون به عدوالله وعدوكم وآخرین من دونهم لاتعلمونهم الله یعلمهم» (انفال: ۶۰) (۷۶)
موضعگیریهای تهاجمی پیامبر صلی الله علیه و آله در درگیری با كاروانهای اقتصادی كفار قریش، كه یكی از آنها منتهی به جنگ بدر گردید، علاوه بر اینكه با هدف ضربه اقتصادی به مشركان و بازپسگیری اموال مهاجران پیریزی میشد، در نوع خود، حركتی سیاسی برای نگهداری، تداوم و توسعه وحدت سیاسی جامعه اسلامی نیز بود: «یا ایها النبی حرض المؤمنین علی القتال» (انفال: ۶۵). (۷۷) البته هدف نهایی از قتال (جهاد) را نیز جهانی شدن دینخدایی برمیشمرد: «وقاتلوهم حتی لاتكون فتنهٔ ویكون الدینكلهلله» (انفال: ۳۹) (۸۷)
نزاع لفظی مسلمانان در تقسیم غنایم جنگ بدر و عكسالعمل پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله با الهام از دستور قرآن كریم مبنی بر اصلاح ذات البین نیز واقعهای مهم و شاهدی بر حساسیت پیامبر صلی الله علیه و آله در حفظ همدلی در صفوف جنگی است. در اینباره، در بخش دیگری سخن خواهیم گفت. همچنین از جمله سیاستهای تهاجمی - دفاعی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میتوان به حركت نظامی برای مقابله با قبایل شورشی اطراف مركز حكومت اسلامی و نیز در برابر بعضی از طوایف یهودیان مانند یهود بنیقریظه، ماجرای بنی قینقاع و یهودیان قلعههای خیبر، نیز سیاستهای مشخصا دفاعی، شبیه آنچه در جنگ احد برای مقابله با حملات مشركان و یا در غزوه خندق (احزاب) در برابر عدهای از یهودیان بنینضیر و یا حتی پس از فتح مكه در جریان حادثه حنین اتخاذ نمود اشاره كرد. دستور ویژه قرآن پس از واقعه احد مبنی بر عدم توبیخ برخی از مسلمانان برای ایجاد زمینه تحكیم و پیوند قلوب و پایههای اعتقادی و دینی، شاهد دیگری بر این مدعا است.ب - راهبردهای فرهنگی و عقیدتی
راهبردهای فرهنگی و عقیدتی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله شامل همه تلاشهای آن حضرت در ترسیم دورنمای مطلوب امت واحد اسلامی میشود. اینها موضعگیرها و تصمیماتی است كه در ساختار فرهنگی جامعه واقع شده و محتوای دعوت فكری رسول خدا صلی الله علیه و آله را دربر میگیرد; مجموعه رهنمودهایی كه افكار جامعه (اسلامی) را به سوی ترسیم یك امت واحد سوق داده و الگوی وحدت امت را در شكل مطلوب دینی خود برای آنها نمایان میكند.
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در مسیر تحقق امت جهانی اسلام نه تنها باید علایق سیاسی آحاد افراد را به یك تجمع و مركز اقتدار هدایت كند، بلكه آن مقصد نهایی بدون آگاهی افكار، بصیرت عقلانی و جایگزینی یك آرمان سنجیده عقیدتی با سیاق جهانی و فراملی، هرگز عملی نبود و این فرمان خدای عزیز حكیم بود كه: «رسلا مبشرین ومنذرین لئلا یكون للناس علی الله حجهٔ بعد الرسل وكان الله عزیزا حكیما». (۷۹)
در اینجا، اجمالا به برخی از این موارد اشاره میگردد:
نهضت فرهنگی اسلام: مبارزه فرهنگی پیامبر صلی الله علیه و آله در برابر جامعه جاهلی آن زمان از دوران حضور ده ساله در مكه مكرمه آغاز میشود. این انقلاب فرهنگی كه به منظور مبارزه با اندیشههای شركآلود و غیر توحیدی صورت میپذیرفت، زمینهساز به وجودآمدن نوعی وحدت فرهنگی در محیط آن زمان شد و تشتت و تخالف اعتقادی جای خود را به پیدایش هویت واحد فكری داد.
قطعا ظهور چنین پیكره مشتركی به ترسیم درست امت واحد از جامعه اسلامی كمك مؤثری خواهد كرد و از همین زاویه، تدابیر پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در ایجاد وحدت فرهنگی امت اسلام نیز روشن میشود.
مبارزه فرهنگی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در این دوران، شامل برخورد فكری با عقاید مشركان در محدوده مباحث جهانبینی و رویارویی و ضدیتبا مظاهر شرك و بتپرستی و طرح عدم انتفاع و بیبهرهمندی انسان از آنها بوده است: «واتخذوا من دونه آلههٔ لایخلقون شیئا وهم یخلقون ولا یملكون لانفسهم ضرا ولا نفعا ولا یملكون موتا ولا حیوهٔ ولا نشورا» (فرقان: ۳) (۸۰)
فضای اعتقادی جامعه جاهلی آن زمان، حاكی از نوعی خلا فكری و فقدان تفكرهای منطقی و استدلالی حتی در نازلترین سطح خود میباشد و نهضت فرهنگی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله برای شكستن همین معتقدات ناهمگون و شركآلود و البته زمینهساز تفكر توحیدی بوده است. این بینشهای ناروای جاهلی بعدها نیز از ناحیه دین (مكررا) مورد مذمت قرار میگرفت و اصولا پندارهای غلط جاهلی درباره خداوند، تمثیلی برای اندیشههای غیر حق است: «یظنون بالله غیر الحق ظن الجاهلیهٔ» (آلعمران: ۱۵۴) (۸۱)
نكته قابل توجه اینكه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله با طرح گفتگوهای اعتقادی، برهان توحیدی خود را در افكار مردمان پرورانده و زمینههای درونی و فطری تفكر سالم انسانها را بیدار و آنها را به تحرك عقلانی بهینه وا میداشت. در این تعامل و برخورد فكری، در واقع، اقامه برهان و دلیل نیز نوعی دعوت به وحدتگرایی بود كه از حوزه اندیشه و تفكر آغاز میشد; زیرا برهان حق همواره رو به سوی وحدت و الفت دارد، نه تشتت و تخالف (۸۲) : «یا ایها الناس قد جائكم برهان من ربكم وانزلنا الیكم نورا مبینا» (نساء: ۱۷۴) (۸۳)
آرمان توحیدگرایی و یكتاپرستی: در همین راستا، طرح توحید و وحدانیت الهی موضوعیت مییابد. تكیه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بر توحید و به ویژه اتصال رسالت اعتقادی خود با پایههای دین ابراهیمی، بهترین استفاده از ظرفیت اجتماعی آن زمان در ایجاد وحدت فكری و توجهدادن به دورنمای اعتقادی امت واحد است. قرآن فرمود: «قل اننی هدانی ربی الی صراط مستقیم دینا قیما ملهٔ ابراهیم وما كان من المشركین» (انعام: ۱۶۱). (۸۴)
در جامعه جاهلی آن زمان، هنوز گروهی از اعراب معتقد به دین ابراهیم علیه السلام بودند و هنر استفاده پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از واژه و مفهوم «حنیف» كارآمدترین راه برای ایجاد چنین پیوندی بود. آن حضرت اعلام میداشت: «جئتبالحنیفیهٔ دین ابراهیم.»
پیامبر صلی الله علیه و آله با این سیاست فرهنگی، نه تنها محتوای دعوت خود را تا گستره یك پیشینه تاریخی و عقیدتی محكم و ماندگار (نزد اعراب) امتداد میبخشید، بلكه از آن امكان بالقوه، در مسیر تحقق و پویایی آرمان فكری مشترك نیز استفاده میكرد و با این همه، القای یك تصویر معقول و ممكن جلوهدادن ایجاد امت واحد نیز رهآورد دیگر سیاست وی بود.
به وجودآوردن شایط تسهیل برای یك جامعه، كه در امكان عقلی و امكان عملی،رسیدن به آرمانهای مطلوب خود دچار دغدغه و تشویش خاطر نشود، یكی از وظایف مهم رهبران دوراندیش است و پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله با اقتدار تمام و انتخاب نیكوترین زمینههای همگرایی - یعنی، دین حنیف ابراهیمی - این رسالت الهی را دنبال میكند: «ثم اوحینا الیك ان اتبع ملهٔ ابراهیم حنیفا وما كان من المشركین» (نحل: ۱۲۳). (۸۵)
این كلام پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و تكیه بر دین حنیف سهل و ساده نیز میتواند گویای همین بر نهاد باشد كه فرمود: «بعثتبالحنیفیهٔ السهلهٔ السمحهٔ»
عظمت تلاش و سیاستهای رسول الله صلی الله علیه و آله وقتی بیشتر آشكار میگردد كه دریابیم همه این مسائل در محیطی دنبال شده كه تقریبا لایههای اعتقادی جامعه از یكدیگر گسسته و هرگونه دوری از آداب و رسوم پیشینیان نوعی انحطاط، شكست فكری و نفی ارزشهای گذشته قلمداد میشده است.
قرآن كریم از این پایبندی نابجا به پندارهای پدران و اجداد، در برابر دعوت توحیدگرایی رسولان چنین یاد میكند: «قالت رسلهم افی الله شك فاطر السموات والارض یدعوكم لیغفر لكم من ذنوبكم ویؤخركم الی اجل مسمی قالوا ان انتم الا بشر مثلنا تریدون ان تصدونا عما كان یعبد آباؤنا فاتونا بسلطان مبین» (ابراهیم: ۱۰). (۸۶)
«وحدت همان چیزی است كه در قرآن درباره آن سفارش شده است و ائمه، مسلمین را به این مساله دعوت كردهاند و اصلا دعوت به اسلام، دعوت وحدت است. (۸۷)
هویت واحد فرهنگی: یكی از ارزشمندترین راهبردهای انتخابی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در مسیر تحقق وحدت امت و ترسیم دورنمای امت واحد، تلاش برای ایجاد هویت واحد فرهنگی با مرزبندی اعتقادی است.
مبارزه فكری با شرك و بتپرستی و تكیه بر توحید و وحدانیتباید با یك حركت كارآمد دیگری به مرحله فرآهمآوری یك اجتماع فرهنگی - دینی برسد كه نقطه آغازین آن، پیدایش هویت واحد فكری و اعتقادی است; آنگونه كه افراد را در یك نظام فكری، به یكدیگر پیوند زند: «واعتصموا بالله هو مولیكم فنعم المولی ونعم النصیر». (۸۸) این امر نیز با دعوت علنی رسول اكرم صلی الله علیه و آله در همان دوران ده ساله مكه شروع میشود.
اولین مخاطبان آن حضرت، اقارب و عشیره نزدیك ایشان بودند: «وانذر عشیرتك الاقربین.» (شعراء: ۲۱۴). (۸۹) این دعوت به انگیزه ایجاد یك حلقه عقیدتی مشترك با صبغه توحیدی (بر اساس دعوت اسلام) انجام پذیرفت كه همراهی با قرابت عشیرهای آن میتوانست زیربنای نخستین هسته مركزی هویت واحد فرهنگی را تداعیگر باشد و دقیقا از همینرو، پیامبر صلی الله علیه و آله مامور به گشایش بالهای رحمت الهی بر مؤمنان است; زیرا پس از كریمه پیش (آیه انذار) بلافاصله، میفرماید: «واخفض جناحك لمن اتبعك من المؤمنین» (شعراء: ۲۱۵). (۹۰) اگرچه خاندان قریش استقبال چشمگیری از این هدایت و دعوت رسول خدا صلی الله علیه و آله نكردند، ولی باید در نظر داشت كه:
اولا، سیاست ویژه پیامبر صلی الله علیه و آله به بهترین صورت، دارای چنین توان و امكانی بود.
ثانیا، با صبر و پیگیری و تداوم حركت از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله چنین هستهای فرهنگی در درون جامعه جاهلی (در طول زمان) تشكیل شد و پیكره اجتماع را با نوعی مرزبندی اعتقادی و ارزشی روبهرو كرد. و البته هدف از فرآیند هویت واحد فرهنگی در مراحل تولد و بلوغ خود، چیزی جز این نیست. بخشی از دستاوردهای این هویت مشترك، ترسیم آرمانهای نهایی امت واحد بوده است.
به نقل برخی از مورخان، پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در انذار عشیره، به ایجاد نوعی مرزبندی در درون خاندان (نسبتبه رسالت عام خود) اشاره داشتند; آنجا كه فرمودند: «...والله الذی لا اله الا هو انی رسول الله الیكم خاصهٔ والی الناس عامهٔ» (۹۱) پس از این، مرحله دیگری از دعوت آشكار را شاهد هستیم كه یكی از اهداف آن در همین راستا قابل تحلیل است; یعنی، «فاصدع بما تؤمر واعرض عن المشركین انا كفیناك المستهزئین.» (۹۲)
تلاش در ایجاد چنین نهاد و هویت واحدی را (در این مقطع دعوت)، كلام پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به خوبی آشكار میكند كه فرمود: «یا معشر قریش ویا معشر العرب، ادعوكم الی عبادهٔ الله (وحده) وخلع الانداد والاصنام وادعوكم الی شهادهٔ ان لااله الا الله وانی رسول الله» (۹۳)
با نظری به دهه تاریخساز حضور پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در مكه، شواهد دیگری نیز دستیافتنی است:
نخست آنكه كوشش برای ظهور چنین هویت مشترك فكری در مكه، زمینهساز تشكیل حكومت در مدینه میگردد; چرا كه بیشترین هدف پیامبر صلی الله علیه و آله در مكه، نیروسازی و تربیت اعتقادی افراد برای به وجودآوردن یك تجمع سیاسی و واگذاری مسؤولیتهای بعدی بود. بنابراین، بعضی از تاریخنویسان از این دوران، به دوره «فردسازی» تعبیر كردهاند.
نكته دیگر آنكه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در این دوره، مجاز به بهرهبری از هرگونه اهرم نظامی و رزمی نبودند. سیاست پیامبر صلی الله علیه و آله در این مرحله، به صورت مطلق، عدم استفاده از قدرت و ساز و كار نظامی در برابر مشركان و بتپرستان بود و به این ترتیب، اصحاب و یاران آن حضرت حتی حق دفاع در برابر آزار و شكنجهها را نیز نداشتند: «فاصبر ان وعدالله حق ولا یستخفنك الذین لایوقنون» (روم: ۶۰) (۹۴) انتخاب چنین شیوهای، امكان ایجاد نوعی وفاق فكری و فرهنگی و نیاز به هویت مشترك اعتقادی را فراهم كرد كه قطعا با برخوردهای عملی و صوری مستقیم بین پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و مشركان، محیط و شرایط را برای جنگ و درگیری آماده میساخت و در نتیجه، چنین فضایی، نمیتوانست جوابگوی آن هدف باشد.
اینگونه درگیریها نه فقط نیروهای تازه مسلمان را از حیث كمی نابود میساخت، بلكه بابههم زدن ثبات نسبی موجود، محیط قضاوت اجتماعی را نیز دستخوش شك و تردید میكرد و امكان پیوستن افراد جدید به هسته اولیه را كاهش میداد.
برخی متفكران از مساله عدم برخورد مسلحانه در دوره مكه، به عنوان ملاحظه شرایط خاص سیاسی توسط پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله یاد كرده و آن را در ردیف عوامل موفقیت و پیشرفتسریع نهضت اسلام، پس از ایمان قاطع، لیاقت و كاردانی پیامبر صلی الله علیه و آله ذكر میكنند: «در طول سیزده سال كه پیغمبر صلی الله علیه و آله در مكه بود - جز در یكی دو نوبت كه آن هم یك دعوا و كتككاری بیش نبوده است - هرگز برخورد مسلحانهای میان مسلمانها و غیر مسلمانها رخ نداد ...
پیغمبر صلی الله علیه و آله در تمام مدت آن سیزدهسال كه در مكه زندگی و دعوت به اسلام میكرد، شرایط سیاسی آن سیزدهسال را كاملا رعایت كرد.» (۹۵)
مواظبت و درایت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در این مساله تا بدانجا پیش رفت كه حتی در سال سیزده بعثت، هنگامی كه عدهای از مردم مدینه به بیعتبا پیامبر صلی الله علیه و آله (در مكه) مبادرت ورزیدند و در فردای آن روز (در منی) اجازه آمادهسازی و تجهیز نیرو، سلاح و شمشیرهای خود را از پیامبر صلی الله علیه و آله خواستند، آن حضرت در جواب فرمود: «من هنوز به این كار امر نشدهام!»
نقش وحیانی پیامبر صلی الله علیه و آله: تاثیر غیر بشری پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله با استفاده از وحی الهی نیز در بررسی راهبردهای فرهنگی نكتهای قابل توجه است. به عبارت دیگر، نقش قرآن مجید و نحوه به كارگیری آن توسط پیامبر صلی الله علیه و آله در ترسیم دورنمای مطلوب امت واحد كارآیی بسزایی داشته است و پیامبران: موظف به به كارگیری آیات الهیاند: «یا بنی آدم اما یاتینكم رسل منكم یقصون علیكم آیاتی فمن اتقی واصلح فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون» (اعراف: ۳۵). (۹۶)
تكیه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بر قرآن و بهرهگیری به جا و به موقع از آن به عنوان یكی از تدابیر سیاسی مخصوص آن حضرت برای ترسیم دورنمای مطلوب بوده است. تاكیداتی كه قرآن در موضوع وحدت و به خصوص، اعتلای كلمه حق و دیانت اسلام دارد، بهترین درون مایهها را در اختیار میگذارد كه فرمود: «كان الناس امهٔ واحدهٔ» (بقره: ۲۱۳) (۹۷)نسبتهای ناروای سحر و ساحری كه مشركان و مخالفان در برابر تاثیر چشمگیر قرآن به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میدادند و نیز عناد و لجاجت آنها در این مورد، خود حاكی از میزان نفوذ و جلب قلوب و آراء مردم توسط محتوای قرآن و نیز ایجاد نوعی وحدت اعتقادی و سیاسی بر محور كلام الهی بود. چنین نسبتهای نادرستی و شدت ترس و وحشت مشركان، بهترین شاهد بر نقش اعجازآمیز قرآن در تجمع افكار و عقاید و وحدتبخشی آنها بوده است; زیرا این كتاب از خدای عزیز حكیم سرچشمه میگیرد: «حم، تنزیل الكتاب من الله العزیز الحكیم» (جاثیه: ۱ - ۲). (۱۰۳)
روش نشر دین: كیفیت ترویج دین و سیاست نشر و تبلیغ آن توسط پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نیز در جهت ایجاد امت واحده و همسو با آن بوده است: «قل هذه سبیلی ادعو الی الله علی بصیرهٔ انا ومن اتبعنی» (یوسف: ۱۰۸) (۱۰۴)
از روش دعوت فكری پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله چنین برمیآید كه آن حضرت، ظرفیتهای روحی و ذهنی مردم را كاملا مورد نظر داشته و محتوای دعوت خود را متناسب با همان بستر اجتماعی خاص قرار میداده است تا به این ترتیب، زمینه فراگیری پیام خود را به آحاد مردم فراهم كند و علاوه بر این، پایهگذار وحدت فرهنگی و سیاسی باشد.
بدینسان، كی نیست كه رعایتسیر تدریجی (در امر هدایت و رسالت) را باید در همین راستا تحلیل كرد.
پایبندی به اصل «تدریج»، جامعه را دچار شقاق زودهنگام و تشتت درونی نمیسازد و وحدت نسبی پیشین را تا حدی حفظ خواهد كرد. بنابراین، راهی است تا بتوان شرایط به وجودآمدن وحدت فرهنگی و سیاسی مطلوب را فراهم كرد.
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله با به كارگیری چنین سیاست فرهنگی، نه تنها به تدریج، دورنمای امت اسلامی آرمانی خود را تبیین مینمود، بلكه طریقی برای ایجاد وحدت دینی در جامعه اعراب آن زمان نیز به حساب میآمد.
سیاست تدریج در زمینه تبیین اعتقادات و نیز احكام و فروع دینی رعایت میشد به گونهای كه در دوران ده ساله مكه، اصول كلی جهانبینی مانند توحید، نبوت و معاد و سپس در مدینه، آیات احكام نازل گردید. قرآن كریم میفرماید: «وقرآنا فرقناه لتقراه علی الناس علی مكث ونزلناه تنزیلا» (اسراء: ۱۰۶). (۱۰۵)
رعایت مبنای تدریج نه فقط در القا و انتقال محتوای دعوت، بلكه شامل روشها و كیفیت دعوت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نیز میشد. این مساله ما را به نكته دیگری درباره مشی سیاسی پیامبر صلی الله علیه و آله در نحوه اعلان رسالت الهی خود نیز رهنمون میسازد كه به دلیل تناسب با بحث تدریج، در این قسمت ذكر گردیده است:
مرحله اول، دعوت سری پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله است كه قریب سه سال به طول انجامید.
مرحله دوم، شامل دعوت عشیره و خاندان نزدیك بود.
مرحله سوم، دعوت عمومی و همگانی از اعراب مكه تا سایران را در بر میگیرد.
مرحله چهارم، دعوت نهایی جامعه بشریتبا ارسال نامه به سران كشورهای غیر عرب است.
با نگاهی گذرا، ولی تحلیلی، درمییابیم كه اینگونه دعوت، نشان از نوعی مشی سیاسی ویژه در ایجاد توسعه وحدت سیاسی و فرهنگی دارد.
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از این طریق، اولا، آمادگی فكری هدایتشدهای را در افرادی كه دعوت او را پذیرا شدند، ایجاد كرد. ثانیا، مركزیتسیاسیواحدی را پایه نهاد كه در مواقع ضروری به حمایت ازآن حضرت درجهت تحقق آرمانهای الهیاش بپردازد (به خصوص كه پیوند نسبی با قریش نیز اقتضای این موضوع را داشت).
در مرحله اول، با پذیرش و تولی افرادی معدود، نوعی وحدت در تعلقات و تمایلات نفسانی و نیز بینش و نگرشهای مشترك به وجود آورد. سپس این وحدت آغازین در چارچوب نظام قبیلهای مستحكم شد و شاكله مركزیت اولیه وحدت سیاسی و فرهنگی پیریزی شد، پس از آن، هدف اصلی، عمومیتدادن و تسری شعاع پوششی این هسته مركزی در سطح جامعهای بزرگتر بود و در نهایت، جهانینمودن سیطره چنین وحدت سیاسی و فرهنگی.
بنابراین، باید گفت هدف نهایی تدابیر حكیمانه و الهی پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله، ایجاد وحدت سیاسی، فرهنگی و سپس، تشكیل حكومت اسلامی و به دنبال آن، ایجاد حكومت جهانی اسلام بوده است.
پینوشتها
- «بگو راه و رسم من و پیروانم این است كه خلق را با بینایی و بصیرت به سوی خداوند دعوت كنیم.»
- « به راستی كه برای شما و برای كسی كه به خداوند و روز باز پسین امید [و ایمان] دارد و خداوند را بسیار یاد میكند، در پیامبر خدا سرمشق نیكویی هست.»
- ابن منظور، لسان العرب، ماده «اسوه».
- ر. ك. به: جوان و مشكلات فكری، قم، خرم، ۱۳۷۰، ص ۲۰.
- سید محمدحسین طباطبائی، المیزان، تهران، بنیاد علمی و فكری علامه طباطبائی، ج ۱۶، ص ۴۵۱.
استاد مطهری نیز در سیری در سیره نبوی پس از اشاره، به همین آیه كریمه و اینكه رفتارهای پیامبر صلی الله علیه و آله نیز مانند سخنان آن حضرت، دارای معانی و تفسیر است، آورده: «قرآن میگوید در وجود پیغمبر، اسوه و تاسیای ستبرای شما و وجود پیغمبر كانونی است كه ما از آن كانون باید روش زندگی استخراج كنیم. پس همینطور كه گفتار پیغمبر نیاز به تعمق و تفسیر سیر دارد، (رفتار او هم چنین است) ... رفتار پیغمبر ما آنقدر عمیق است كه از جزئیترین كار او میشود قوانین استخراج كرد ... .» ر. ك. به: مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی، تهران، صدرا، ۱۳۶۷، ص ۴۴ - ۴۶.
- «هر كس از پیامبر اطاعت كند، در حقیقت، از خداوند اطاعت كرده است، و هر كسی سرپیچد[بدان] كه تو را نگهبان ایشان نفرستادهایم.»
۷- «ای پیامبر، ما تو را گواه و مژدهرسان و هشداردهنده فرستادهایم.»
- «و همانا این امتشماست، امتی یگانه، و من پروردگار شما هستم. از من پروا كنید.»
- «و از زاد و رود ما امتی فرمانبردار خویش پدید آور.»
۰- علی شریعتی، امت و امامتبه نقل از بولتن اندیشه ۵ - ۷ تهران، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ۱۳۷۵، ص ۱۴۲.
۱- محمدعلی زكریایی، فلسفه و جامعهشناسی سیاسی، (قسمت دوم) تهران، الهام، ۱۳۷۳، ص ۳۴۳.
۲- بررسی تفاوتها در مبانی و سایر آراء مرتبط با این مفهوم مربوط به مباحثخاص جامعهشناختی است.
در ایباره ر. ك. به: محمدجواد لاریجانی، نقد دینداری و مدرنیسم (مجموعه مقالات)، تهران، مؤسسه اطلاعات ۱۳۷۲، مقاله «جامعه دینی و مدرنیسم» / همو، حكومت، مباحثی در مشروعیت و كارآمدی، تهران، سروش، ۱۳۱۳۷۳- محمدجواد لاریجانی، همان، ص ۱۲۰ - ۱۲۱ و ۱۴۴.
۴- «هان ای مردم، همانا ما شما را از یك مرد و یك زن آفریدهایم و شما را به هیئت اقوام و قبایلی در آوردهایم تا با یكدیگر انس و آشنایی یابید. بیگمان گرامیترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترین شماست. خداوند دانای آگاه است.»
۵- «ما از خداییم و به سوی خدا باز میگردیم.»
۶- «بدانید كه با یاد خداست كه دلها آرام میگیرد.»
۷- «و از جمله آیات او این است كه برای شما از نوع خودتان، همسرانی آفرید كه با آنان آرام گیرید و در میان شما، دوستی و مهربانی افكند.»
۸- برایتفصیلاین بحث،ر.ك.به:نگارنده «عرفان دینی» (جزوه درسی)، ۱۳۷۶.
۹- علاءالدین هندی، كنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال، بیروت، مؤسسهٔ الرسالهٔ، ۱۹۸۵ م، ج ۱، ص ۱۴۳ و ۱۴۹، حدیث ۶۹۴ و ۶۹۵ و نیز ر. ك. به: حاج سیدجوادی و دیگران، دایرهٔ المعارف تشیع، تهران، سازمان دایرهٔ المعارف تشیع، ۱۳۶۶، ج ۲، ص ۱۵۴.
۰- عبدالمجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب (فرهنگ تفصیلی مفاهیم نهج البلاغه)، تهران، نشر ذره، ۱۳۷۲، ج ۴، ص ۱۸۲۰.
۱- محمدعلی زكریایی، همان، «جامعه ایدهآل».
۲- ر. ك. به: كریم زمانی جعفری، فرهنگ لغات نهج البلاغه، تهران، كیهان، ۱۳۶۷، ص ۵۱۹ - ۵۲۰.
۳- هدایتالله ستوده، تاریخ اندیشههای اجتماعی در اسلام، تهران، آوای نور، ۱۳۷۴، ص ۳۹.
۴- شاید بتوان واژه «ملت» را در معنای متداول آن (نه آنگونه كه در قرآن به معنای راه، روش و مكتب آمده) برابر با مفهوم «جامعه» نیز دانست. «ملت» را به یك واحد اجتماعی كه دارای سابقه تاریخی واحد و قانون و حكومت واحد و با آمال و آرمانهای مشترك نیز معنا كردهاند.
۵- «و این امتشماست كه امتی یگانه است و من پروردگار شما هستم. پس مرا بپرستید.»
۶- ر. ك. به: مجموعه سخنرانیها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۸، ص ۹۴.
۷- «و اگر پروردگارت میخواست مردم را امتیگانهای قرار میداد، ولی همچنان اختلاف میورزند، مگر كسانی كه خداوند [بر آنان] رحمت آورد. و برای همین آنان را آفریده است.»
۸- ر. ك. به: قرآن كریم، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص ۲۳۵. ایشان در ذیل این آیه، توضیحات قابل توجهی آورده است، كه مراجعه به آن خالی از لطف نیست.
۹- صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۱۶۳، سخنرانی ۱۶/ ۸/ ۵۹، امام خمینی;.
مقاله «همراه با وحدتاندیشان» در مجله تقریب، اعتقاد امام پیرامون این مساله را بیان میكند.
۰- جلالالدین محمد مولی بلخی، دفتر چهارم، ابیان ۴۰۸ - ۴۱۸.
۱- بعضی از نویسندگان نیز در یك نگاه جامعهشناختی، «امت» را چنین تعریف كردهاند: «امت عبارت است از جامعه انسانی از همه افرادی كه در یك هدف مشتركاند تا براساس یك رهبری مشترك، به سوی ایدهآل خویش حركت كنند.» (بولتن اندیشه) شماره ۵ - ۷
۲- ر. ك. به: دایرهٔ المعارف تشیع، ج ۲، ص ۴۹۴، واژه «امت» قرآن كریم، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص ۲۸۱.
۳- آیات پیش از این كریمه نیز بسیار قابل توجه است; فرمود: او شما را برگزیده و برای شما در دینتان رنجی قرار نداده است; كه آیین پدرتان ابراهیم است; همو كه شما را از پیش مسلمان نامید و در این «كتاب» هم [مسلمان نامیده شدهاید]، تا سرانجام، پیامبر گواه بر شما و شما گواه بر مردمان باشید. پس نماز برپا دارید و زكات بدهید و به خداوند پناه برید. او سرور شماست، چه نیكو سروری و چه نیكو یاوری. (حج: ۷۸)
۴- «و همگی به ریسمان محكم الهی در آویزید و پراكنده نشوید.» مفسران در معنای «حبل الله»، دین اسلام، كتاب الله، و عهد الهی را بر شمردهاند. ر. ك. به: قرآن كریم، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص ۶۳).
۵- مجله تقریب، ش ۸ - ۹، ص ۱۲.
۶- این بعد آرمانخواهی در واژه «امت واحده» در دیدگاه برخی از نویسندگان دیگر نیز به صورت ضعیفتری، آمده است (ر. ك. به: محمدعلی زكریایی،همان، ص ۳۴۳).
۷- «[در آغاز] مردم امتیگانهای بودند. آنگاه خداوند پیامبران مژدهآور و هشدار دهنده برانگیخت و بر آنان به حق كتابهای آسمانی نازل كرد تا در هر آنچه اختلاف میورزند، در میان مردم داوری كند.»
۸- «مردم جز امتی واحده نبودند سپس اختلاف كردند.»
۹- «برای هر یك از شما راه و روشی معین داشتهایم و اگر خداوند میخواست،شما را امتیگانهای قرار میداد. ولی [چنین كرد] تا شما را در آنچه به شما بخشیده است، بیازماید. پس به انجام خیرات بشتابید. بازگشت همگی شما به سوی خداست.»
۰- «و همگی به رشته الهی در آویزید و پراكنده نشوید و نعمتخداوند را بر خود یاد كنید كه دشمنان همدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت انداخت و به نعمت او با یكدیگر دوستشدید و بر لبه پرتگاه آتش بودید و او شما را باز رهاند. خداوند بدینسان آیات خویش را برای شما به روشنی بیان میدارد تا هدایت گردید. همچنین ر. ك. به: حج: ۷۸.
۱- «در دین شما، هرآنچه به نوح سفارش كرده بود، مقرر داشت و نیز آنچه، تو وحی كردهایم و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش كردهایم، كه دین را بر پا بدارید و در آن اختلاف نورزید.
۲- «و همانند كسانی نباشید كه پس از آنكه روشنگریها فرا راهشان آمد، پراكنده شدند و اختلاف كردند. و اینان عذابی سهمگین [در پیش] دارند.»
۳- «به راستی كه پیامبرانمان را همراه با پدیدههای روشنگر فرستادیم و همراه آنان كتاب آسمانی و میزان فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند، و آهن را فرود آوردیم كه در آن [مایه] ستیز و صلابت و نیز سودهایی برای مردم است تا سرانجام، خداوند معلوم بدارد كه چه كسی در نهان، او و پیامبرانش را یاری میدهد. بیگمان خداوند نیرومند پیروزمند است.
۴- از مرحوم علامه كاشف الغطا نقل شده است كه: «بنی الاسلام علی كلمتین، كلمهٔ التوحید و توحید الكلمهٔ» (ر. ك. به: مجموعه سخنرانیها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، ص ۹۵).
۵- پیرامون بحث ولایت تاریخی نبی صلی الله علیه و آله نگاه كنید به: نگارنده، «ولایت و سرپرستی در نظام اسلامی»، مجله مشكوهٔ، ش ۵۱، ص ۶۵
۶- «و ما تو را جز مایه رحمتبرای جهانیان نفرستادیم. بگو همین به من وحی میشود كه خدای شما خدای یگانه است. پس آیا شما پذیرندهاید؟»
۷- «بگو ای مردم، من پیامبر الهی به سوی همه شما هستم».
۸- «و تو را جز مژدهآور و هشداردهنده برای همگی مردم نفرستادهایم».
برای تفسیر اجمالی این آیات ر. ك. به: عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن مجید، تهران، مركز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۴، ج ۲، ص ۶۶۸.
۹- «آن جز پندآموزی برای جهانیان نیست».
۰- ر. ك. به: بقره: ۲۱۳، مجموعه سخنرانیها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، ص ۱۴ و ۱۵.
۱- محمدابراهیم، آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۶، ص ۱۴۷.
۲- «و ما میخواهیم كه بر كسانی كه در روی زمین به زبونی كشیده شدهاند، منت نهیم (و نعمت دهیم) و ایشان را پیشوایان و وارثان گردانیم».
۳- علاءالدین هندی، همان، ج ۷، ص ۵۷۷.
۴- دایرهٔ المعارف تشیع، ج ۲، ص ۱۵۴.
۵- محمدبن یعقوب كلینی;، الاصول من الكافی، تهران، دار الكتب الاسلمیه، ۱۳۶۳، ج ۱، ص ۴۰۳، مرتضی مطهری، همان، ص ۲۸۰.
۶- «همانا سرور شما خداوند است و پیامبر او و مؤمنانی كه ...»
۷- بگو «...حكم جز به دستخداوند نیست كه گویای حق و حقیقت و بهترین داوران است.»
۸- «و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد كه چون خداوند و پیامبرش امری را مقرر دارند، آنان در كارشان اختیار [و چون و چرایی] باشد. و هر كس از [امر]خداوند و پیامبر او سرپیچی كند، در گمراهی آشكاری افتاده است». اگرچه مفسران عامه و خاصه این آیه را در مورد ازدواج زینتبنت جحش و زیدبن حارثه دانستهاند، ولی این منافاتی با اطلاق عمومی آیه ندارد.
۹- در اینباره ر. ك. به: مجله مشكوهٔ، ش ۵۱، ص ۲۲.
۰- «كسانی كه ایمان آورده و هجرت كردهاند و در راه خدا به مال و جان جهاد كردهاند، همچنین كسانی كه ایشان را جا و پناه و یاری دادهاند، اینان دوستان یكدیگرند. و كسانی كه ایمان آوردهاند، ولی هجرت نكردهاند، شما از دوستی [و تورات] آنان برخوردار نمیشوید، مگر آنكه هجرت كنند».
۱- «و كسانی كه ایمان آورده و هجرت كرده و در راه خداوند جهاد كردهاند و كسانی كه ایشان را جا و پناه و یاری دادهاند، اینانند كه به راستی مؤمناند. برای ایشان آمرزش [الهی] و روزی پاك مقرر است».
۲- از میان خود دوازده نفر نقیب برگزینید تا مسؤول و مراقب باشند بدانچه درمیان قومشان میگذرد.(محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۱۹۸).
۳- محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم والملوك، بیروت، دارالكتب العلمیه، ۱۹۸۸ م، ج ۳، ص ۱۲۱۰ / دایرهٔ المعارف تشیع، ج ۳، ص ۵۸۴ (بیعت دوم عقبه)، / محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۱۷۹.
۴- «و به راستی، در زبور، پس از تورات نوشتهایم كه زمین را بندگان شایسته من به ارث میبرند.»
۵- «و او كسی است كه شما را جانشینان (الهی) بر روی زمین برگماشت و بعضی را بر بعضی دیگر به درجاتی برتری داد تا شما را در آنچه بر شما بخشیده استبیازماید.» میبدی مینویسد: این آیت، امت محمد صلی الله علیه و آله را تهنیت است و هم مدحت، و هم بشارت و تهنیت استبه سزا و مدحت نیكو و بشارت تمام. خداوند خبر میدهد كه شما امت محمد صلی الله علیه و آله وارثان زمین هستید و خلیفههای مردم و بهینه ذریه آدم و امت پیغمبری كه مهینه خلق عالم ... و ببینید كه ما در ازل، منشور كائنات، بهنام امت محمد صلی الله علیه و آله ثبت و در زبور نوشتیم كه وارث زمین بندگان شایسته من هستند. (كشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۱۸)
۶- «دین خداپسند همانا اسلام است.»
۷- «یهودیان و مشركان را دشمنترین مردم نسبتبه مؤمنان [مسلمانان] مییابی»
۸- «این برائتخداوند و پیامبر اوست. از مشركانی كه با آنان پیمان بستهاید.»
۹- «و این اعلامی از سوی خداوند و پیامبر اوستبه مردم در روز حج اكبر كه [بدانند] خداوند و پیامبر او از مشركان بری و بیزارند.»
۷۰- «و كسانی هستند كه مسجد را دستاویز زیانرساندن و كفر و تفرقهاندازی بین مؤمنان و نیز كمینگاهی برای كسانی كه پیش از آن با خداوند و پیامبر او به محاربه برخاسته بودند، ساختند.» ماجرای تاریخی مسجد ضرار را در تاریخ پیامبر اسلام، دكتر آیتی، ص ۶۳۵، دنبال كنید.
۷۱- جلالالدینمحمد مولویبلخی، همان، دفتردوم،ابیات ۳۰۱۶-۳۰۱۷.
۷۲- «بگو ای اهل كتاب، بیایید بر سر سخنی كه بین ما و شما یكسان استبایستیم كه جز خداوند را نپرستیم و برای او هیچگونه شریكی نیاوریم هیچ كس از ما دیگری را به جای خداوند به خدایی برنگیرد.»
۷۳- ر. ك. به: محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۴۷۹ - ۵۰۰.
۷۴- او كسی است كه پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاده است تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند، هرچند مشركان ناخوش داشته باشند.
۷۵- درباره متن این نامهها و مسائل مربوط به آنها ر. ك. به: محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۴۸۳ و ۴۹۴.
۷۶- «و در برابر آنان، هر نیرویی كه میتوانید از جمله نگاهداری اسبان، فراهم آورید تا به آن وسیله، دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید، همچنین دیگرانی را نیز غیر از آنان كه شما ایشان را نمیشناسید و خداوند آنها را میشناسد.»
۷۷- «ای پیامبر، مؤمنان را به جهاد برانگیز.»
۷۸- «و با آنان كارزار كنید تا آنكه فتنه شرك باقی نماند و دین، همهاش خدایی باشد.» بهاءالدین خرمشاهی در ص ۱۸۱ ترجمه خود خود از قرآن مینویسد: «شیخ طوسی، زمخشری، ابوالفتوح و بسیاری دیگر، فتنه رادراینجا به كفریاشرك معناكردهاند كه درقرآن سابقه هم دارد.»
۷۹- [اینان] پیامبرانی مژدهآور و هشداردهنده هستند تا پس از [فرستادن] پیامبران، مردم را بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمند فرزانه است.»
۰- «[مشركان] به جای او، خدایانی را به پرستش گرفتهاند كه چیزی نیافریدهاند و خود آفریده شدهاند و برای خود اختیار زیان و سودی ندارند و اختیار میراندن و زندهداشتن و برانگیختن ندارند.»
۱- «و اندیشههای ناسزاواری درباره خداوند داشتند كه همچون پندارهای جاهلیتبود.»
۲- ر. ك. به: مجموعه سخنرانیها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، ص ۵۲.
۳- «ای مردم به راستی برهانی از سوی پرورž
- «بگو راه و رسم من و پیروانم این است كه خلق را با بینایی و بصیرت به سوی خداوند دعوت كنیم.»
- « به راستی كه برای شما و برای كسی كه به خداوند و روز باز پسین امید [و ایمان] دارد و خداوند را بسیار یاد میكند، در پیامبر خدا سرمشق نیكویی هست.»
- ابن منظور، لسان العرب، ماده «اسوه».
- ر. ك. به: جوان و مشكلات فكری، قم، خرم، ۱۳۷۰، ص ۲۰.
- سید محمدحسین طباطبائی، المیزان، تهران، بنیاد علمی و فكری علامه طباطبائی، ج ۱۶، ص ۴۵۱.
استاد مطهری نیز در سیری در سیره نبوی پس از اشاره، به همین آیه كریمه و اینكه رفتارهای پیامبر صلی الله علیه و آله نیز مانند سخنان آن حضرت، دارای معانی و تفسیر است، آورده: «قرآن میگوید در وجود پیغمبر، اسوه و تاسیای ستبرای شما و وجود پیغمبر كانونی است كه ما از آن كانون باید روش زندگی استخراج كنیم. پس همینطور كه گفتار پیغمبر نیاز به تعمق و تفسیر سیر دارد، (رفتار او هم چنین است) ... رفتار پیغمبر ما آنقدر عمیق است كه از جزئیترین كار او میشود قوانین استخراج كرد ... .» ر. ك. به: مرتضی مطهری، سیری در سیره نبوی، تهران، صدرا، ۱۳۶۷، ص ۴۴ - ۴۶.
- «هر كس از پیامبر اطاعت كند، در حقیقت، از خداوند اطاعت كرده است، و هر كسی سرپیچد[بدان] كه تو را نگهبان ایشان نفرستادهایم.»
۷- «ای پیامبر، ما تو را گواه و مژدهرسان و هشداردهنده فرستادهایم.»
- «و همانا این امتشماست، امتی یگانه، و من پروردگار شما هستم. از من پروا كنید.»
- «و از زاد و رود ما امتی فرمانبردار خویش پدید آور.»
۰- علی شریعتی، امت و امامتبه نقل از بولتن اندیشه ۵ - ۷ تهران، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، ۱۳۷۵، ص ۱۴۲.
۱- محمدعلی زكریایی، فلسفه و جامعهشناسی سیاسی، (قسمت دوم) تهران، الهام، ۱۳۷۳، ص ۳۴۳.
۲- بررسی تفاوتها در مبانی و سایر آراء مرتبط با این مفهوم مربوط به مباحثخاص جامعهشناختی است.
در ایباره ر. ك. به: محمدجواد لاریجانی، نقد دینداری و مدرنیسم (مجموعه مقالات)، تهران، مؤسسه اطلاعات ۱۳۷۲، مقاله «جامعه دینی و مدرنیسم» / همو، حكومت، مباحثی در مشروعیت و كارآمدی، تهران، سروش، ۱۳۱۳۷۳- محمدجواد لاریجانی، همان، ص ۱۲۰ - ۱۲۱ و ۱۴۴.
۴- «هان ای مردم، همانا ما شما را از یك مرد و یك زن آفریدهایم و شما را به هیئت اقوام و قبایلی در آوردهایم تا با یكدیگر انس و آشنایی یابید. بیگمان گرامیترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترین شماست. خداوند دانای آگاه است.»
۵- «ما از خداییم و به سوی خدا باز میگردیم.»
۶- «بدانید كه با یاد خداست كه دلها آرام میگیرد.»
۷- «و از جمله آیات او این است كه برای شما از نوع خودتان، همسرانی آفرید كه با آنان آرام گیرید و در میان شما، دوستی و مهربانی افكند.»
۸- برایتفصیلاین بحث،ر.ك.به:نگارنده «عرفان دینی» (جزوه درسی)، ۱۳۷۶.
۹- علاءالدین هندی، كنزالعمال فی سنن الاقوال والافعال، بیروت، مؤسسهٔ الرسالهٔ، ۱۹۸۵ م، ج ۱، ص ۱۴۳ و ۱۴۹، حدیث ۶۹۴ و ۶۹۵ و نیز ر. ك. به: حاج سیدجوادی و دیگران، دایرهٔ المعارف تشیع، تهران، سازمان دایرهٔ المعارف تشیع، ۱۳۶۶، ج ۲، ص ۱۵۴.
۰- عبدالمجید معادیخواه، فرهنگ آفتاب (فرهنگ تفصیلی مفاهیم نهج البلاغه)، تهران، نشر ذره، ۱۳۷۲، ج ۴، ص ۱۸۲۰.
۱- محمدعلی زكریایی، همان، «جامعه ایدهآل».
۲- ر. ك. به: كریم زمانی جعفری، فرهنگ لغات نهج البلاغه، تهران، كیهان، ۱۳۶۷، ص ۵۱۹ - ۵۲۰.
۳- هدایتالله ستوده، تاریخ اندیشههای اجتماعی در اسلام، تهران، آوای نور، ۱۳۷۴، ص ۳۹.
۴- شاید بتوان واژه «ملت» را در معنای متداول آن (نه آنگونه كه در قرآن به معنای راه، روش و مكتب آمده) برابر با مفهوم «جامعه» نیز دانست. «ملت» را به یك واحد اجتماعی كه دارای سابقه تاریخی واحد و قانون و حكومت واحد و با آمال و آرمانهای مشترك نیز معنا كردهاند.
۵- «و این امتشماست كه امتی یگانه است و من پروردگار شما هستم. پس مرا بپرستید.»
۶- ر. ك. به: مجموعه سخنرانیها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۸، ص ۹۴.
۷- «و اگر پروردگارت میخواست مردم را امتیگانهای قرار میداد، ولی همچنان اختلاف میورزند، مگر كسانی كه خداوند [بر آنان] رحمت آورد. و برای همین آنان را آفریده است.»
۸- ر. ك. به: قرآن كریم، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص ۲۳۵. ایشان در ذیل این آیه، توضیحات قابل توجهی آورده است، كه مراجعه به آن خالی از لطف نیست.
۹- صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۱۶۳، سخنرانی ۱۶/ ۸/ ۵۹، امام خمینی;.
مقاله «همراه با وحدتاندیشان» در مجله تقریب، اعتقاد امام پیرامون این مساله را بیان میكند.
۰- جلالالدین محمد مولی بلخی، دفتر چهارم، ابیان ۴۰۸ - ۴۱۸.
۱- بعضی از نویسندگان نیز در یك نگاه جامعهشناختی، «امت» را چنین تعریف كردهاند: «امت عبارت است از جامعه انسانی از همه افرادی كه در یك هدف مشتركاند تا براساس یك رهبری مشترك، به سوی ایدهآل خویش حركت كنند.» (بولتن اندیشه) شماره ۵ - ۷
۲- ر. ك. به: دایرهٔ المعارف تشیع، ج ۲، ص ۴۹۴، واژه «امت» قرآن كریم، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص ۲۸۱.
۳- آیات پیش از این كریمه نیز بسیار قابل توجه است; فرمود: او شما را برگزیده و برای شما در دینتان رنجی قرار نداده است; كه آیین پدرتان ابراهیم است; همو كه شما را از پیش مسلمان نامید و در این «كتاب» هم [مسلمان نامیده شدهاید]، تا سرانجام، پیامبر گواه بر شما و شما گواه بر مردمان باشید. پس نماز برپا دارید و زكات بدهید و به خداوند پناه برید. او سرور شماست، چه نیكو سروری و چه نیكو یاوری. (حج: ۷۸)
۴- «و همگی به ریسمان محكم الهی در آویزید و پراكنده نشوید.» مفسران در معنای «حبل الله»، دین اسلام، كتاب الله، و عهد الهی را بر شمردهاند. ر. ك. به: قرآن كریم، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، ص ۶۳).
۵- مجله تقریب، ش ۸ - ۹، ص ۱۲.
۶- این بعد آرمانخواهی در واژه «امت واحده» در دیدگاه برخی از نویسندگان دیگر نیز به صورت ضعیفتری، آمده است (ر. ك. به: محمدعلی زكریایی،همان، ص ۳۴۳).
۷- «[در آغاز] مردم امتیگانهای بودند. آنگاه خداوند پیامبران مژدهآور و هشدار دهنده برانگیخت و بر آنان به حق كتابهای آسمانی نازل كرد تا در هر آنچه اختلاف میورزند، در میان مردم داوری كند.»
۸- «مردم جز امتی واحده نبودند سپس اختلاف كردند.»
۹- «برای هر یك از شما راه و روشی معین داشتهایم و اگر خداوند میخواست،شما را امتیگانهای قرار میداد. ولی [چنین كرد] تا شما را در آنچه به شما بخشیده است، بیازماید. پس به انجام خیرات بشتابید. بازگشت همگی شما به سوی خداست.»
۰- «و همگی به رشته الهی در آویزید و پراكنده نشوید و نعمتخداوند را بر خود یاد كنید كه دشمنان همدیگر بودید و او میان دلهای شما الفت انداخت و به نعمت او با یكدیگر دوستشدید و بر لبه پرتگاه آتش بودید و او شما را باز رهاند. خداوند بدینسان آیات خویش را برای شما به روشنی بیان میدارد تا هدایت گردید. همچنین ر. ك. به: حج: ۷۸.
۱- «در دین شما، هرآنچه به نوح سفارش كرده بود، مقرر داشت و نیز آنچه، تو وحی كردهایم و آنچه به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش كردهایم، كه دین را بر پا بدارید و در آن اختلاف نورزید.
۲- «و همانند كسانی نباشید كه پس از آنكه روشنگریها فرا راهشان آمد، پراكنده شدند و اختلاف كردند. و اینان عذابی سهمگین [در پیش] دارند.»
۳- «به راستی كه پیامبرانمان را همراه با پدیدههای روشنگر فرستادیم و همراه آنان كتاب آسمانی و میزان فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند، و آهن را فرود آوردیم كه در آن [مایه] ستیز و صلابت و نیز سودهایی برای مردم است تا سرانجام، خداوند معلوم بدارد كه چه كسی در نهان، او و پیامبرانش را یاری میدهد. بیگمان خداوند نیرومند پیروزمند است.
۴- از مرحوم علامه كاشف الغطا نقل شده است كه: «بنی الاسلام علی كلمتین، كلمهٔ التوحید و توحید الكلمهٔ» (ر. ك. به: مجموعه سخنرانیها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، ص ۹۵).
۵- پیرامون بحث ولایت تاریخی نبی صلی الله علیه و آله نگاه كنید به: نگارنده، «ولایت و سرپرستی در نظام اسلامی»، مجله مشكوهٔ، ش ۵۱، ص ۶۵
۶- «و ما تو را جز مایه رحمتبرای جهانیان نفرستادیم. بگو همین به من وحی میشود كه خدای شما خدای یگانه است. پس آیا شما پذیرندهاید؟»
۷- «بگو ای مردم، من پیامبر الهی به سوی همه شما هستم».
۸- «و تو را جز مژدهآور و هشداردهنده برای همگی مردم نفرستادهایم».
برای تفسیر اجمالی این آیات ر. ك. به: عبدالله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن مجید، تهران، مركز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۶۴، ج ۲، ص ۶۶۸.
۹- «آن جز پندآموزی برای جهانیان نیست».
۰- ر. ك. به: بقره: ۲۱۳، مجموعه سخنرانیها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، ص ۱۴ و ۱۵.
۱- محمدابراهیم، آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۶، ص ۱۴۷.
۲- «و ما میخواهیم كه بر كسانی كه در روی زمین به زبونی كشیده شدهاند، منت نهیم (و نعمت دهیم) و ایشان را پیشوایان و وارثان گردانیم».
۳- علاءالدین هندی، همان، ج ۷، ص ۵۷۷.
۴- دایرهٔ المعارف تشیع، ج ۲، ص ۱۵۴.
۵- محمدبن یعقوب كلینی;، الاصول من الكافی، تهران، دار الكتب الاسلمیه، ۱۳۶۳، ج ۱، ص ۴۰۳، مرتضی مطهری، همان، ص ۲۸۰.
۶- «همانا سرور شما خداوند است و پیامبر او و مؤمنانی كه ...»
۷- بگو «...حكم جز به دستخداوند نیست كه گویای حق و حقیقت و بهترین داوران است.»
۸- «و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد كه چون خداوند و پیامبرش امری را مقرر دارند، آنان در كارشان اختیار [و چون و چرایی] باشد. و هر كس از [امر]خداوند و پیامبر او سرپیچی كند، در گمراهی آشكاری افتاده است». اگرچه مفسران عامه و خاصه این آیه را در مورد ازدواج زینتبنت جحش و زیدبن حارثه دانستهاند، ولی این منافاتی با اطلاق عمومی آیه ندارد.
۹- در اینباره ر. ك. به: مجله مشكوهٔ، ش ۵۱، ص ۲۲.
۰- «كسانی كه ایمان آورده و هجرت كردهاند و در راه خدا به مال و جان جهاد كردهاند، همچنین كسانی كه ایشان را جا و پناه و یاری دادهاند، اینان دوستان یكدیگرند. و كسانی كه ایمان آوردهاند، ولی هجرت نكردهاند، شما از دوستی [و تورات] آنان برخوردار نمیشوید، مگر آنكه هجرت كنند».
۱- «و كسانی كه ایمان آورده و هجرت كرده و در راه خداوند جهاد كردهاند و كسانی كه ایشان را جا و پناه و یاری دادهاند، اینانند كه به راستی مؤمناند. برای ایشان آمرزش [الهی] و روزی پاك مقرر است».
۲- از میان خود دوازده نفر نقیب برگزینید تا مسؤول و مراقب باشند بدانچه درمیان قومشان میگذرد.(محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۱۹۸).
۳- محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم والملوك، بیروت، دارالكتب العلمیه، ۱۹۸۸ م، ج ۳، ص ۱۲۱۰ / دایرهٔ المعارف تشیع، ج ۳، ص ۵۸۴ (بیعت دوم عقبه)، / محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۱۷۹.
۴- «و به راستی، در زبور، پس از تورات نوشتهایم كه زمین را بندگان شایسته من به ارث میبرند.»
۵- «و او كسی است كه شما را جانشینان (الهی) بر روی زمین برگماشت و بعضی را بر بعضی دیگر به درجاتی برتری داد تا شما را در آنچه بر شما بخشیده استبیازماید.» میبدی مینویسد: این آیت، امت محمد صلی الله علیه و آله را تهنیت است و هم مدحت، و هم بشارت و تهنیت استبه سزا و مدحت نیكو و بشارت تمام. خداوند خبر میدهد كه شما امت محمد صلی الله علیه و آله وارثان زمین هستید و خلیفههای مردم و بهینه ذریه آدم و امت پیغمبری كه مهینه خلق عالم ... و ببینید كه ما در ازل، منشور كائنات، بهنام امت محمد صلی الله علیه و آله ثبت و در زبور نوشتیم كه وارث زمین بندگان شایسته من هستند. (كشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۱۸)
۶- «دین خداپسند همانا اسلام است.»
۷- «یهودیان و مشركان را دشمنترین مردم نسبتبه مؤمنان [مسلمانان] مییابی»
۸- «این برائتخداوند و پیامبر اوست. از مشركانی كه با آنان پیمان بستهاید.»
۹- «و این اعلامی از سوی خداوند و پیامبر اوستبه مردم در روز حج اكبر كه [بدانند] خداوند و پیامبر او از مشركان بری و بیزارند.»
۷۰- «و كسانی هستند كه مسجد را دستاویز زیانرساندن و كفر و تفرقهاندازی بین مؤمنان و نیز كمینگاهی برای كسانی كه پیش از آن با خداوند و پیامبر او به محاربه برخاسته بودند، ساختند.» ماجرای تاریخی مسجد ضرار را در تاریخ پیامبر اسلام، دكتر آیتی، ص ۶۳۵، دنبال كنید.
۷۱- جلالالدینمحمد مولویبلخی، همان، دفتردوم،ابیات ۳۰۱۶-۳۰۱۷.
۷۲- «بگو ای اهل كتاب، بیایید بر سر سخنی كه بین ما و شما یكسان استبایستیم كه جز خداوند را نپرستیم و برای او هیچگونه شریكی نیاوریم هیچ كس از ما دیگری را به جای خداوند به خدایی برنگیرد.»
۷۳- ر. ك. به: محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۴۷۹ - ۵۰۰.
۷۴- او كسی است كه پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاده است تا آن را بر همه ادیان پیروز گرداند، هرچند مشركان ناخوش داشته باشند.
۷۵- درباره متن این نامهها و مسائل مربوط به آنها ر. ك. به: محمدابراهیم آیتی، همان، ص ۴۸۳ و ۴۹۴.
۷۶- «و در برابر آنان، هر نیرویی كه میتوانید از جمله نگاهداری اسبان، فراهم آورید تا به آن وسیله، دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید، همچنین دیگرانی را نیز غیر از آنان كه شما ایشان را نمیشناسید و خداوند آنها را میشناسد.»
۷۷- «ای پیامبر، مؤمنان را به جهاد برانگیز.»
۷۸- «و با آنان كارزار كنید تا آنكه فتنه شرك باقی نماند و دین، همهاش خدایی باشد.» بهاءالدین خرمشاهی در ص ۱۸۱ ترجمه خود خود از قرآن مینویسد: «شیخ طوسی، زمخشری، ابوالفتوح و بسیاری دیگر، فتنه رادراینجا به كفریاشرك معناكردهاند كه درقرآن سابقه هم دارد.»
۷۹- [اینان] پیامبرانی مژدهآور و هشداردهنده هستند تا پس از [فرستادن] پیامبران، مردم را بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمند فرزانه است.»
۰- «[مشركان] به جای او، خدایانی را به پرستش گرفتهاند كه چیزی نیافریدهاند و خود آفریده شدهاند و برای خود اختیار زیان و سودی ندارند و اختیار میراندن و زندهداشتن و برانگیختن ندارند.»
۱- «و اندیشههای ناسزاواری درباره خداوند داشتند كه همچون پندارهای جاهلیتبود.»
۲- ر. ك. به: مجموعه سخنرانیها و مقالات دومین كنفرانس وحدت اسلامی، ص ۵۲.
۳- «ای مردم به راستی برهانی از سوی پرورž
منبع : سایت پیامبر اعظم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست