یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا
«فراروی» در فلسفه هگل
اگرچه بحثهای مارکسیستی و اگزیستانسیالیستی پیرامون دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی ۱۸۴۴ مارکس اکثرا به مقوله بیگانگی اختصاص یافتهاند، مارکس در «نقد دیالکتیک هگل»، آخرین مقاله خود در این دستنوشتهها، مقوله «فراروی» aufhebung یا transcendence در فلسفه هگل را به عنوان مهمترین و تعیین کنندهترین مفهوم فلسفه هگل خاطرنشان کرده و مورد بحث قرار میدهد. مارکس مینویسد: «دستاورد برجسته پدیدارشناسی هگل و پیامد نهایی آن یعنی دیالکتیک منفیت، به عنوان اصلی جنباننده و زاینده، این است که هگل خودآفرینی آدمی را به عنوان یک فرآیند در مییابد. عینیتیابی را به شکل عکس نقیض، به شکل برونی شدن و به شکل فرا رفتن از این برونی شدن درک میکند. در نتیجه او ذات کار را درک میکند و انسان عینی، حقیقی، بالفعل را نتیجه کار خود آدمی میداند. رابطه حقیقی و فعال آدمی با خویشتن به عنوان ذات نوعی، یعنی بهعنوان ذات انسانی، تنها به این دلیل ممکن است که آدمی عملا تمام تواناییهای نوع خویش را تولید میکند و این امر نیز بار دیگر فقط به مدد فعالیت جمعی انسانها و در نتیجه تاریخ امکانپذیر است...» (در اینجا من هم از اولین ترجمه انگلیسی این دستنوشتهها توسط دونایفسکایا استفاده کردهام و هم از ترجمه فارسی حسن مرتضوی. مارکسیسم و آزادی. رایا دونایفسکایا. انتشارات بوکمان، ۱۹۵۸. ص. ۳۰۹. دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی ۱۸۴۴ کارل مارکس. ترجمه حسن مرتضوی. انتشارات آگاه. ۱۳۷۷. ص.۲۳۶)
از منظر مارکس «این فرآیند {فراروی } باید یک حامل یا سوژه داشته باشد.» (ر.د. ص.۳۲۰، ح.م. ص. ۲۵۲). اما هگل به جای نام بردن از انسان زنده، سوژه فلسفهاش را «خود آگاهی» نامیده است. در نتیجه برونی شدن «خود آگاهی» به معنی فاصله گرفتن از اندیشیدن تلقی میشود. مارکس خاطرنشان میکند که هنگامی که سوژه صرفا «خودآگاهی» قلمداد شود، فرآیند «فراروی از این خودآگاهی برونی شده» تنها منجر به این میشود که فراروی در قلمرو دانش صورت گیرد. در صورتی که در زندگی روزمره بیگانگی باقی خواهد ماند. به عبارتی دیگر، فرآیند فراروی فقط در «ظاهر» صورت میگیرد. مارکس این نقص را سرچشمه «اثبات باوری غیر انتقادی» (ر.د. ص.۳۰۶،ح.م. ص. ۲۳۵) هگل میبیند. و در اینجا به این نتیجه میرسد که فاقد صفات انسانی جلوه نمودن ایده توسط هگل «دروغ نهفته در اصول او است» (ر.د. ص.۳۱۷. ح.م. ص. ۲۴۷) چراکه اجازه میدهد هگل از فراروی بیوقفه در اندیشه صحبت کند اما حاضر شود که بیگانگی در زندگی بالفعل انسانها باقی بماند. مارکس خاطرنشان میکند که این دروغ به هگل اجازه داد تا در فلسفه حق با دولت پروس سازش کند و در حقیقت در برابر تضاد بین خرد و واقعیت در دنیای بالفعل کرنش کند. اما مارکس در اینجا به نقد خود پایان نمیدهد.
او هسته انقلابی مفهوم فراروی را از آن خود کرده و این مفهوم هگلی را دگرگون میکند: «هنگامی که انسان واقعی و جسمانی، انسانی که با پاهایی استوار بر زمین سفت و سخت میایستد، انسانی که با دم و بازدم نیروهای طبیعت زندگی میکند، با خارجیتیابی خود، نیروهای ذاتی عینی و واقعی خویش را هم چون عینهایی بیگانه مستقر میکند، فاعل این فرآیند، عمل استقرار این عینها نیست. {فاعل این فرآیند} ذهنیت نیروهای ذاتی عینی است، ذهنیتی که بنابراین عملش نیز باید چیزی عینی باشد. هستی عینی به گونهای عینی عمل میکند، اما هستی عینی او نمیتواند عینی عمل کند مگر آنکه سرشت هستیاش حاوی امری عینی باشد. آدمی از آن رو تنها عینها را میآفریند یا مستقر میکند زیرا خود توسط عینها مستقر شده است. زیرا آدمی خود نهایتا طبیعت است. بنابراین در عمل استقرار عینها، این هستی عینی از حالت «فعالیت ناب» جدا نمیشود تا عین را بیافریند. برعکس، محصول عینی او تنها بیانگر فعالیت عینی او، نشانگر فعالیت او به عنوان فعالیت یک هستی عینی و طبیعی است. در اینجا میبینیم که چگونه طبیعتباوری یا انسانباوری تمام عیار خود را هم از ایدهآلیسم و هم از ماتریالیسم متمایز میکند و در همان حال حقیقتی است که این دو را یگانه میکند. همچنین شاهد آن هستیم که چگونه فقط طبیعتباوری، قادر به درک فرآیند تاریخ جهان است.» (ر.د.، ص. ۳۱۳، ح.م. صص. ۲۴۲-۲۴۱)
مارکس ادعا میکند که مفهوم فراروی نزد هگل را درک کرده و آن را فراتر از نقطه نظر هگل برده است. هنگامی که انسان در حال پرورش استعدادهای ذاتی و اکتسابی خود، فاعل فرآیند فراروی قلمداد شود، برونی شدن این استعدادها دیگر بیگانگی نیست و فراروی صرفا در ظاهر صورت نمیگرد. در این فرآیند، انسان از «فعالیت ناب» خود یعنی آنچه هگل اندیشیدن مینامد دور نمیشود. «طبیعتباوری تمام عیار» یا «انسانباوری» مارکس خود را از ایدهآلیسم هگل و ماتریالیسم فویر باخ متمایز میسازد و در عین حال این انسانباوری را حقیقتی میداند که ایدهآلیسم و ماتریالیسم را یگانه میکند. او این انسانباوری را همچنین از «کمونیسم خاماندیش» (ر.د. ص. ۲۹۱. ح.م. ص. ۱۶۷) متمایز میسازد و مینویسد: «کمونیسم همانا انسانباوری است که با فرارفتن از مالکیت خصوصی نتیجه میشود. تنها با فرارفتن از این میانجی که با این همه پیشفرضی ضروری است، انسانباوری ایجابی که از خود آغاز میکند، پدیدار میشود.» (ر.د. صص. ۳۱۹-۳۲۰. ح.م. صص. ۲۵۰-۲۵۱)
او با دگرگون کردن مفهوم فراروی نزد هگل، به درک جدیدی از رابطه زندگی کردن و اندیشیدن یا به عبارتی دیگر مبنایی برای یک نوع زندگی نوین انسانی رسیده است. بر مبنای درک خود از فلسفه هگل ادعا میکند که انسان دارای قابلیت فراروی از قلمرو نیاز و پرورش تمامیت استعدادهای فردی و جمعی نوع بشر است. چراکه انسانها فقط «موجوداتی طبیعی» نیستند که وجود خود را در رابطه با نیازهای بلاواسطه خویش تثبیت میکنند. انسانها همچنین «موجوداتی نوعی» هستند که وجود خود را در رابطه با فرآیند شکل گرفتن خویش یعنی در رابطه با تاریخ تثبیت میکنند. در نتیجه مارکس طبیعت را به معنی طبیعت انسان در فرآیند تکوین تاریخ میشناسد.
لازم است اذعان کرد که قابلیتی که مارکس به آن میپردازد، یک قابلیت است و نه یک امر ناگزیر یا آرمانی که مبارزات انسانها صرفا از طریق ارادهباوری به آن دست مییابند. تجربیات دردناک انقلابهای شکستخورده و به ضد خود مبدلشده در قرن بیستم این امر را ثابت کرده است.
مارکس پس از نگارش «نقد دیالکتیک هگل»، ۳۹ سال عمر خویش را صرف دست و پنجه نرم کردن با واقعیت سرمایهداری و اشکال متفاوت جوامع طبقاتی پیشاسرمایهداری میکند تا دریابد که چگونه میتوان شرایطی ایجاد کرد تا انسانها بتوانند تمامی استعدادهای ذاتی و اکتسابی خود را پرورش دهند. در نقد برنامه گوتا او توجه خود را به نحوه گسست از شیوه تولید سرمایهداری و فرآیندهای لازمی معطوف میکند که فقط از پس آن میتوان به جامعهای رسید که در آن کار نه یک وسیله برای زندگی بلکه نمایانگر پرورش تمامی استعدادهای انسان و در نتیجه نیاز اصلی زندگی باشد. در جلد سوم سرمایه نیز تاکید میکند که دستیابی به قلمرو آزادی به معنی محو کردن قلمرو نیاز نیست. (Karl Marx. Capital. Volume ۳. Penguin Press ۱۹۸۱. p. ۹۵۹)
«نقد دیالکتیک هگل» و تفسیری که از مفهوم فراروی در فلسفه هگل ارائه کرده، مبنایی است برای بازبینی تکامل اندیشه مارکس.
منبع:
http://owlminerva.blogspot.com
http://owlminerva.blogspot.com
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست