جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا

حلقه معیوب رفتارهای اجتنابی و افکار وسواسی


حلقه معیوب رفتارهای اجتنابی و افکار وسواسی
وسواس فکری عقیده، فکر، تکانه یا تصور مزاحم و تکرار شونده است. افراد مبتلا به وسواس فکری می‌دانند که این شناخت‌ها در درون فکر آشفته خودشان شکل گرفته است و ناامیدانه سعی می‌کنند افکار مزاحم را نادیده بگیرند.
شاید این احساس را بارها در خود تجربه کرده باشید. زمانی را در نظر بگیرید که با فرد مهمی جر و بحث کرده‌اید اما پس از گذشت ساعت‌ها از آن زمان هنوز ذهنتان درگیر بحث‌های ایجاد شده است به‌طوری که همان ناراحتی که برای شما در آن لحظه ایجاد شده دوباره تداعی می‌شود و گاه ممکن است این فکر شما را تا چند روز درگیر کند.
حالا این احساس را در مقابل احساس کسی قرار دهید که در طول روز ده‌ها بار با شدت بسیار بسیار بالاتر، احساس شما را تجربه می‌کند. به‌طوریکه قسمت عمده‌ای از روز را با این افکار دست به گریبان است دچار اضطراب شدیدی می‌شوند.
در مقابل وسواس‌های عملی رفتار تکراری و ظاهراً هدفمند است که در برابر یک فکر غیرقابل کنترل شکل می‌گیرد و طبق یک رشته مقررات تشریفاتی یا قالبی انجام می‌شود. مثل شستشوی بیش از حد دست‌ها از ترس آلوده بودنشان. وسواس عملی برخلاف وسواس‌های فکری که موجب اضطراب می‌شوند عملی است که فرد به صورت ناهشیار برای کاهش اضطراب یا پریشانی‌اش انجام می‌دهد. اختلال وسواس فکری ـ عملی (obsessive compulsive disorder) نیز همه عناصر وسواس‌های فکری مکرر و هم وسواس‌های عملی را در بر دارد به‌طوریکه زندگی روزمره فرد را به‌طور قابل ملاحظه‌ای مختل می‌کند.
دکتر فرامرز سهرابی، روانشناس و استادیار دانشگاه علامه طباطبایی برای تشریح این بیماری در رابطه با یکی از بیمارانش که مبتلا به اختلال وسواس فکری ـ عملی است می‌گوید: «مهران. ج ۳۷ ساله و مجرد است. فوق لیسانس فلسفه، کارمند و محقق وزارت علوم است که در سال سوم دانشگاه دچار وسواس می‌شود.
بعداز مدتی این اختلال تمام زندگی‌اش را تحت تأثیر قرار می‌دهد، به‌طوریکه اشتغال ذهنی مداوم در رابطه با شستشو و مسائل مذهبی دارد و برای خواندن نماز، حداقل ۵/۰ ساعت وضو گرفتن‌اش طول می‌کشد و خواندن نماز چیزی بیش از یک ساعت از زمان وی را به خود اختصاص می‌دهد. این در حالیست که با وجود همه زمانی که صرف انجام کارهایش می‌کند باز تردید برایش وجود دارد که آیا کاری را که انجام داده است درست است یا خیر.
در محل کارش نیز با مطلع شدن از مشکل‌اش به او اجازه داده‌اند کارهایش را در منزل انجام دهد و یک کار تحقیقی به او محول کردند که ظرف مدت ۶ ماه آنرا تحویل دهد اما با گذشت ۴ سال هنوز موفق به تحویل آن نشده است. و این مسئله باعث تشویش بیشتر وی شده است. به‌طوریکه حتی حقوق ماهانه‌ای را که وزارت علوم برایش می‌فرستد را مسترد می‌کند زیرا معتقد است کاری انجام نداده و نباید حقوق بگیرید.
به‌طور کلی تأکید افراطی در رابطه با مسائل حلال و حرام و قناعت ورزی دارد به‌طوریکه با وجود اینکه از خانواده نسبتاً متمولی است اما به صورت انفرادی در خانه‌ای محقر زندگی می‌کند. از لحاظ تغذیه بقدری خود را در محدودیت قرار داده است که بسیاری از ویتامین‌های بدنش دچار کاستی شده است.
از نظر اجتماعی خود را بسیار منزوی کرده است و بدلیل اعتماد به نفس پایین با دیگران به سختی‌ و بدون تماس چشمی ارتباط برقرار می‌کند. تنها پس از مدتی که تحت درمان قرار گرفته است به واسطه یکی از آشنایان با خانمی که فوق‌لیسانس علوم قرآنی است آشنایی پیدا کرده است و قرار ازدواج گذاشته‌اند».
● چه عواملی می‌تواند در بروز اختلال وسواس فکری عملی مؤثر باشد؟
در تشریح ساده و کلی علل بروز اختلال وسواس فکری ـ عملی (OCD) باید اشاره کرد که این اختلال‌ عمدتاً می‌تواند ثانوی باشد. یعنی به دنبال یک اختلال دیگر مانند افسردگی و یا اضطراب در فرد مطرح ‌شود. به عبارتی زمینه آن وجود افسردگی در فرد است که گاهی به دنبال این اختلال حادتر می‌شود. اما در مجموع عوامل رفتاری زیادی در بروز اختلال نقش دارند که به طور عمده می‌توان عوامل زیست‌شناسی (ناقل‌های شیمیایی، عوامل وراثتی و عوامل هورمونی)، عوامل رفتاری و عوامل روانی ـ اجتماعی را نام برد.
نقش رفتاری والدین در تربیت اصول رفتاری کودک، برای بروز این اختلال بسیار مؤثر است. به‌طور طبیعی والدین در تربیت کودک خود نقش مستقیم‌تر و عمیق‌تری بازی می‌کنند. این نقش در ابعاد افراطی تسلط‌گرایانه، اجباری و دستوری و طی تکرار‌های مکرر و خصوصاً هنگامی که کودک را ناگزیر از انجام آن می‌سازند، می‌تواند زمینه‌ساز بروز اختلال در فرد گردد.
اما در عوامل روانی ـ اجتماعی به مفاهیمی از دیدگاه روانکاوی، یادگیری‌های اجتماعی و خود ارزیابی اشاره می‌شود. عوامل ایجاد کننده بیماری در دیدگاه روانکاوی در زمینه اختلال به تأکید و تثبیت رفتارهای اولیه در دوران رشد جنسی کودک که اصطلاحاً دوران مقعدی است می‌پردازد. گفته می‌شود که یک مادر کمال‌گرا در تأکید و کنترل شدید کودک جهت کنترل مدفوع در آن سنین و سپس ارائه تربیت به صورت کمال‌گرایانه یعنی هرچیزی در حد بسیار دقیق و مطلوب خود، می‌تواند وسواس را پدید آورد.
چنانچه توجه دادن کودک به رفتارهای وسواسی محیط، نظیر رعایت اصول اخلاقی در حد بسیار بالا، رعایت اصول ارتباطی، کنترل نظم و انضباط و سعی او به کامل بودن در حد بسیار ایده‌آل و عواملی چند از این قبیل که الگوهای محیطی فرد را تشکیل می‌دهند، شخصیت وی را به سوی بروز عوامل وسواسی سوق می‌دهد.
خود ارزیابی نیز به دنبال همین رفتارها، مبتنی بر این اندیشه می‌شود که شخص برای پذیرفته شدن باید تمامی خصائص مزبور را در حد کمال در خود ایجاد نماید و این تنها عامل پذیرش وی در جمع، والدین و جامعه است که صرفاً همین ارزیابی منجر به ایجاد وسواس می‌شود.
● اختلال وسواس فکری ـ عملی را چگونه می‌توان درمان کرد؟
«برای درمان این اختلال برای بیمار یک سری قراردادهای رفتاری تنظیم می‌کنیم. به این صورت که چون بیمار به وضع ظاهری‌اش در قبل اهمیت نمی‌داد از او خواسته‌ایم تا در هر جلسه لباس‌هایش را عوض کند و با ظاهری مرتب و آراسته به کلینیک مراجعه کنند.
زمان‌هایی را که برای انجام کارهایش می‌گذارد محدود کند، به‌طور مثال زمانی را که برای خواندن نماز صرف می‌کرد را به حداقل برساند و طرح تحقیقی‌اش را ظرف مدت ۱۵ روز آینده به اتمام برساند و تحویل دهد و پس از آن کارهای کوتاه‌مدت را به عهده بگیرد و توصیه‌ای را که برای او در هنگام هجوم یک فکر وسواسی داریم، استفاده از روش توقف فکر است.
یعنی زمانی که یک وسواسی به ذهنش خطور می‌کند به آن دستور توقف بدهد و یا تغییر حالت بدهد، اگر ایستاده است بنشیند و اگر نشسته است برخیزد. اما توصیه دیگر و مهم ما تغییر سبک زندگی‌اش است به این صورت که ارتباطش را با دیگران گسترش دهد و در محل کارش حداقل هفته‌ای دو روز حاضر شود.
و ازدواج نیز برای درمانش می تواند تسهیل کننده باشد و همسرش می‌تواند برای کنترل قراردادهای رفتاری مؤثر باشد. علاوه بر این انجام فعالیت‌های منظم جسمانی مانند. نرمش، انجام ورزش ایروبیک و شنا و حتی انجام دادن یک کار یدی مانند کاشت گل و گیاه در حیاط منزل را به وی توصیه کرده‌ایم.
ضمن اینکه در حال حاضر با توجه به درمان رفتاری ـ شناختی، به او شیوه‌های برخورد مؤثر را آموزش دادیم زیرا در این‌گونه بیماران رگه‌هایی از اجتناب روبه‌رو شدن با اضطراب‌هایی که با آن‌ها مواجه می‌شوند وجود دارد و باید به این‌گونه بیماران بیاموزیم که چگونه به استقبال خطر بروند. از آنجایی که علل این بیماری مجموعه‌ای از عوامل زیستی ـ محیطی ـ شناختی است در مورد درمان این بیماری نیز باید چنین دیدگاهی را در نظر گرفت و ضمن استفاده از درمان دارویی، درمان شناختی ـ رفتاری را در دستور کار قرار داد.
منبع : مرکز خدمات مشاوره‌ای صنعت نفت