دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
رونق در بازارهای عربی
بازارهای مالی جهان از مكزیك گرفته تا مالزی، به شكل معجزه آسایی در دهه جاری یك ضربآهنگ را دنبال میكنند و آمار روزانه آنها با هم هماهنگ است. اما خاورمیانه برای خود دنیای دیگری دارد كه مستقل از دیگران است و تحت تاثیر اتفاقات جهانی قرار نمیگیرد.
بازارهای مالی در این منطقه در ده سال گذشته رونق و سقوط خود را تجربه كردند و وقتی سهام در دیگر نقاط جهان مسیر دیگری را طی میكرد، بازارهای خاورمیانه در جهتی دیگر حركت میكردند.
حالا كه فراز و فرود بازارهای مالی در جهان افزایش یافته است و سرمایهگذاران در جستجوی داراییهایی هستند كه زیاد فراز و فرود نداشته باشد و تحت تاثیر تحولات جهانی قرار نگیرد، بازارهای خاورمیانه كه دقیقا همین شرایط را دارند در كانون توجه سرمایهگذاران قرار گرفته اند. بازارهای خاورمیانه از بعضی جهات شبیه بازارهای در حال ظهور مانند هند و برزیل در اوائل دهه ۱۹۹۰ هستند. هنوز سرمایهگذاران خارجی این بازارها محدود و اندك هستند. سرمایهگذاران خرده پا كارهای بازار را در سلطه خود دارند. حاكمیت شركتی بسیار شكننده است و نظام مدیریتی شفاف نیست. در این بازارها داد و ستد و تصمیمگیری در لحظه است كه تعیینكننده به نظر میرسد نه تحقیق و پژوهش طولانی مدت.
اما شباهتها فقط در همین جا متوقف میشود و دیگر ویژگیهای مالی و اقتصادی بازارهای اصلی خاورمیانه در بحرین، كویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات با این بازارها بسیار متفاوت است. این بازارها كه نام دیگرشان بازارهای شورای همكاری خلیج فارس است، به قیمت نفت حساس هستند. بالارفتن قیمت نفت باعث افزایش اندوخته و سرمایهگذاری در این بازارها میشود. مازاد حساب جاری این بازارها به طور مشترك در سال ۲۰۰میلیارد دلار یا بیش از ۲۰درصد تولید ناخالص داخلی است. تخمینها نشان میدهد كه كل ثروت مالی این منطقه ۳تریلیون دلار است كه این رقم با توجه به افزایش قیمت نفت هر سال ۲۰درصد اضافه میشود.
درباره اینكه چگونه این دلارهای نفتی به رونق بازار مالی در این منطقه كمك میكند همواره بحثهای زیادی وجود داشته است. اما بر خلاف رونق دهه ۱۹۷۰، این ثروت نفتی بر باد نمیرود. سه دهه پیش ۷۰ تا ۸۰درصد از ثروت نفتی و رونق حاصل از آن در درگیریهای منطقهای، افزایش بودجه دفاعی و مسائلی از این دست هزینه میشد. اكنون اما ۷۰درصد از درآمد نفتی یا اندوخته میشود یا برای پرداخت بدهی به هزینه میرسد. پیامدهای شدید اتفاقات دو دهه پیش كه در آن كشورهای شورای همكاری خلیج فارس از یك بحران مالی به یك بحران دیگر میرفت، موجب شد تا چارچوب و نظام قانونمندی تدوین شود كه بیشتر معطوف به رشد باشد. در پنج سال گذشته این اقتصادها بیشتر از دو برابر شدهاند و در حالی كه ارزش كل آنها به ۷۵۰میلیارد دلار میرسد، خود به تنهایی بلوك قدرتمندی تشكیل میدهند.
همه اینها تضمینكننده این است كه این اقتصادها سرنوشت دوران دهه ۱۹۸۰ را تجربه نخواهند كرد. در آن سالها بود كه با كاهش قیمت نفت بحران بزرگی در این منطقه روی داد. در حال حاضر مازاد حساب جاری این كشورها مانع از آن میشود كه اقتصاد این كشورها نوعی بحران را تجربه كنند. سال گذشته وقتی بازارهای سهام در این منطقه دچار بحران شد دولت های عربی توانستند با كمك به بازارها مانع از فروپاشی آنها شوند. این چنین شد كه روند سرمایهگذاری در این كشورها ادامه یافت و زیر ساختهای جدیدی در بازارهای مالی ایجاد شد. به این ترتیب میتوان مطمئن بود كه اقتصاد كشورهای حوزه خلیج فارس همچنان به رشد ۵ تا ۷درصدی خود ادامه دهند.
با توجه به همه آنچه تا كنون گفته شد آیا میتوان گفت كه بلوك اقتصادی كشورهای حوزه خلیج فارس اكنون یك كلاس اقتصادی و مالی مخصوص هستند؟ مشكل در اینجا نگاه كردن به این بازارها از نظر استراتژیك است. این بازارها اكنون موفقیت بازارهای در حال ظهور را ندارند كه با رشد سرانه درآمد و در نتیجه مصرفكنندگان در حال رشد و پر هزینه داخلیاشان به كار ادامه دهند و رشد كنند. درآمد سرانه كشورهای عرب خلیج فارس اكنون بالا و در حد ۲۰هزار دلار است. نكته اصلی در این میان تمركز درآمد است. در حالی كه فشار برای تغییر قوانین و لیبرال شدن آن اكنون در این منطقه به شدت افزایش یافته و این فشار در اثر افزایش جمعیت این كشورها با نرخ رشد ۴درصد در سال مضاعف میشود، دولت نمیخواهند با وضع قوانینی برای كنترل سرمایه و ثروت وضع را از این بدتر كنند. از سوی دیگر كیفیت كار و مهارت و استعداد مردم این كشورها پایین است. كشورهای حوزه خلیج فارس در تلاش هستند تا خود را از زنجیره درآمدهای نفتی مستقل كنند اما این كار بسیار سختی است. مدل خدماتی اقتصاد دوبی از این نظر اكنون الگوی اكثر كشورهای عرب خلیج فارس از بحرین تا قطر قرار گرفته است. اما ویژگیهای دوبی را همه كشورهای خلیج فارس ندارند. اما بهرغم همه این كمبودها دیدن اینكه در یكی از آخرین مقصدهای جهانی شدن نوعی پیشرفت اقتصادی كاملا قابل مشاهده است، بسیار امیدواركننده به نظر میرسد. رشد بالای اقتصادی فعلا در این منطقه ادامه خواهد یافت و سرمایهگذاران جهانی روز به روز بیشتر به این منطقه امیدوار میشوند. با توجه به این شرایط آن روز دور نیست كه بازار سهام عربستان تحت تاثیر عملكرد شب قبل داو جونز یا چند ساعت پیش بورس شانگهای تغییر نشان دهد.
بازارهای مالی در این منطقه در ده سال گذشته رونق و سقوط خود را تجربه كردند و وقتی سهام در دیگر نقاط جهان مسیر دیگری را طی میكرد، بازارهای خاورمیانه در جهتی دیگر حركت میكردند.
حالا كه فراز و فرود بازارهای مالی در جهان افزایش یافته است و سرمایهگذاران در جستجوی داراییهایی هستند كه زیاد فراز و فرود نداشته باشد و تحت تاثیر تحولات جهانی قرار نگیرد، بازارهای خاورمیانه كه دقیقا همین شرایط را دارند در كانون توجه سرمایهگذاران قرار گرفته اند. بازارهای خاورمیانه از بعضی جهات شبیه بازارهای در حال ظهور مانند هند و برزیل در اوائل دهه ۱۹۹۰ هستند. هنوز سرمایهگذاران خارجی این بازارها محدود و اندك هستند. سرمایهگذاران خرده پا كارهای بازار را در سلطه خود دارند. حاكمیت شركتی بسیار شكننده است و نظام مدیریتی شفاف نیست. در این بازارها داد و ستد و تصمیمگیری در لحظه است كه تعیینكننده به نظر میرسد نه تحقیق و پژوهش طولانی مدت.
اما شباهتها فقط در همین جا متوقف میشود و دیگر ویژگیهای مالی و اقتصادی بازارهای اصلی خاورمیانه در بحرین، كویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات با این بازارها بسیار متفاوت است. این بازارها كه نام دیگرشان بازارهای شورای همكاری خلیج فارس است، به قیمت نفت حساس هستند. بالارفتن قیمت نفت باعث افزایش اندوخته و سرمایهگذاری در این بازارها میشود. مازاد حساب جاری این بازارها به طور مشترك در سال ۲۰۰میلیارد دلار یا بیش از ۲۰درصد تولید ناخالص داخلی است. تخمینها نشان میدهد كه كل ثروت مالی این منطقه ۳تریلیون دلار است كه این رقم با توجه به افزایش قیمت نفت هر سال ۲۰درصد اضافه میشود.
درباره اینكه چگونه این دلارهای نفتی به رونق بازار مالی در این منطقه كمك میكند همواره بحثهای زیادی وجود داشته است. اما بر خلاف رونق دهه ۱۹۷۰، این ثروت نفتی بر باد نمیرود. سه دهه پیش ۷۰ تا ۸۰درصد از ثروت نفتی و رونق حاصل از آن در درگیریهای منطقهای، افزایش بودجه دفاعی و مسائلی از این دست هزینه میشد. اكنون اما ۷۰درصد از درآمد نفتی یا اندوخته میشود یا برای پرداخت بدهی به هزینه میرسد. پیامدهای شدید اتفاقات دو دهه پیش كه در آن كشورهای شورای همكاری خلیج فارس از یك بحران مالی به یك بحران دیگر میرفت، موجب شد تا چارچوب و نظام قانونمندی تدوین شود كه بیشتر معطوف به رشد باشد. در پنج سال گذشته این اقتصادها بیشتر از دو برابر شدهاند و در حالی كه ارزش كل آنها به ۷۵۰میلیارد دلار میرسد، خود به تنهایی بلوك قدرتمندی تشكیل میدهند.
همه اینها تضمینكننده این است كه این اقتصادها سرنوشت دوران دهه ۱۹۸۰ را تجربه نخواهند كرد. در آن سالها بود كه با كاهش قیمت نفت بحران بزرگی در این منطقه روی داد. در حال حاضر مازاد حساب جاری این كشورها مانع از آن میشود كه اقتصاد این كشورها نوعی بحران را تجربه كنند. سال گذشته وقتی بازارهای سهام در این منطقه دچار بحران شد دولت های عربی توانستند با كمك به بازارها مانع از فروپاشی آنها شوند. این چنین شد كه روند سرمایهگذاری در این كشورها ادامه یافت و زیر ساختهای جدیدی در بازارهای مالی ایجاد شد. به این ترتیب میتوان مطمئن بود كه اقتصاد كشورهای حوزه خلیج فارس همچنان به رشد ۵ تا ۷درصدی خود ادامه دهند.
با توجه به همه آنچه تا كنون گفته شد آیا میتوان گفت كه بلوك اقتصادی كشورهای حوزه خلیج فارس اكنون یك كلاس اقتصادی و مالی مخصوص هستند؟ مشكل در اینجا نگاه كردن به این بازارها از نظر استراتژیك است. این بازارها اكنون موفقیت بازارهای در حال ظهور را ندارند كه با رشد سرانه درآمد و در نتیجه مصرفكنندگان در حال رشد و پر هزینه داخلیاشان به كار ادامه دهند و رشد كنند. درآمد سرانه كشورهای عرب خلیج فارس اكنون بالا و در حد ۲۰هزار دلار است. نكته اصلی در این میان تمركز درآمد است. در حالی كه فشار برای تغییر قوانین و لیبرال شدن آن اكنون در این منطقه به شدت افزایش یافته و این فشار در اثر افزایش جمعیت این كشورها با نرخ رشد ۴درصد در سال مضاعف میشود، دولت نمیخواهند با وضع قوانینی برای كنترل سرمایه و ثروت وضع را از این بدتر كنند. از سوی دیگر كیفیت كار و مهارت و استعداد مردم این كشورها پایین است. كشورهای حوزه خلیج فارس در تلاش هستند تا خود را از زنجیره درآمدهای نفتی مستقل كنند اما این كار بسیار سختی است. مدل خدماتی اقتصاد دوبی از این نظر اكنون الگوی اكثر كشورهای عرب خلیج فارس از بحرین تا قطر قرار گرفته است. اما ویژگیهای دوبی را همه كشورهای خلیج فارس ندارند. اما بهرغم همه این كمبودها دیدن اینكه در یكی از آخرین مقصدهای جهانی شدن نوعی پیشرفت اقتصادی كاملا قابل مشاهده است، بسیار امیدواركننده به نظر میرسد. رشد بالای اقتصادی فعلا در این منطقه ادامه خواهد یافت و سرمایهگذاران جهانی روز به روز بیشتر به این منطقه امیدوار میشوند. با توجه به این شرایط آن روز دور نیست كه بازار سهام عربستان تحت تاثیر عملكرد شب قبل داو جونز یا چند ساعت پیش بورس شانگهای تغییر نشان دهد.
مترجم: نیلوفر قدیری
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست