یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
مد و پدیدارهای جمعی
پدیدار «مد» شاید از آن دسته پدیدارهای جمعی باشد که حتی در تجربه روزانه صِرف، زودتر از هر پدیدار دیگر این نکته را روشن میسازد که در رفتارهای ما امر اجتماعی وجود دارد. این پدیدار به ما میآموزد که شیوههای عمل و به ویژه شیوههای لباس پوشیدنی هست که در نظر دیگران شایسته و تأیید شده و زیبا و عاقلانه است. «مد» دیروز زشت و مضحک و «مد» فردا چنان که اعلام میشود، نارسا و نامعقول است و مضحک و «مد» روز خوب است. اما آنچه اینک دیروز است، چندی پیش امروز بوده و آینده نیز به زودی به حال مبدل میشود.
بسیاری سعی کردهاند که از حد این گونه تفکرات، اندکی فراتر رفته، طبیعت پدیدار «مد» را روشن سازند. هربرت اسپنسر زیر عنوان «نهادهای تشریفاتی» خاطرنشان میسازد که «مد» یکی از خصائص همرنگی با جماعت است. درست است که «مد» از بعضی جهات به مراسم دیگر شبیه است، اما با رفتارهای تشریفاتی، مثل هدایا و بازدیدها که روشنگر نابرابریها و تفاوتها است، عمیقاً فرق دارد. «مد» به عکس این گونه تشریفات، موجب شباهت به اشخاص طبقه بالاتر میشود و در واقع نوعی تقلید ناشی از رقابت است( در برابر تقلید ناشی از پسند و ستایش) و رفته رفته باعث برابری میشود و به خوبی در خور جامعهای است که از وضع مترتب (ظامی) بیرون آمده، به سوی دموکراسی (جامعه صنعتی) قدم بر میدارد؛ اما این پدیدار غیر از ایجاد همرنگی و برابری، جنبههای دیگری نیز دارد: به نظر کروبر، «مد» عبارت از تفاوت و تغییر، آن هم تغییر خاصی است؛زیرا در حالی که بسیاری از پدیدارهای اجتماعی بر اثر رشد درونی یا علل بیرون، دگرگون میشوند، «مد» تغییری بیدلیل و در واقع تغییر به خاطر تغییر است.
به نظر نویسندگان دیگر، این دو جنبه «مد» را نباید متضاد و جدا از یکدیگر شمرد؛ بلکه باید آنها را به هم پیوند داد و چنان که فلوگل میگوید، غرابت مد در همین است. «مد» یک حرکت نیست؛ بلکه عبارت از دو حرکت است؛ یکی این که افراد طبقات پایین را به افراد طبقه بالا شبیه میکند و دوم این که افراد طبقات بالا را وادار میکند تا وضع گذشته را رها کنند و نگذارند افراد طبقات پایین به آنان شبیه شوند.
تحقیقات تجربی درباره آمادگیهای فردی نسبت به «مد» نیز در واقع تجزیه و تحلیل مذکور راتأیید میکند. از یک سو، تلاش برای همرنگی با دیگران در انتخاب لباس، اساسی است؛ چنان که در بررسی هارلوک آمده است: سه چهارم زنانی که از آنان پرسش شده بود، اظهار داشته بودند که با پیروی از «مد»، سعیشان این است که انگشت نما نباشند و از سوی دیگر، میل به همرنگی با دیگران با میل به ممتاز بودن همراه است و میل اخیر عموماً به صورت خودنمایی ظاهر میشود. بنابراین، از لحاظ روانی «مد» با نوعی خودنمایی و نیاز به جلب توجه دیگران بستگی دارد و این نیاز را به قول فلوگل باید در بافتی از همچشمی جنسی و اجتماعی درک کرد.
باری، با مشاهده خارجی، در «مد» غرابت و تناقضی دیده میشود که از تجزیه و تحلیل منطقی آن نیز استنباط میشود. دو موردی که ذکر شد، همواره و بالضروره با هم وجود ندارند و به یک شدت نیز ظاهر نمیشوند. در پیروی از «مد»، از لحاظ ذهنی و عینی شیوههای بسیاری وجود دارد. یکی از بررسیهای روانی جدیدی که با وسایلی کاملتر از وسایل هارلوک و فلوگل و بار انجام شده است، نشان میدهد که غرض بعضی از زنان در پیروی از «مد»، فقط این است که از انظار پنهان بمانند. با این حال شکی نیست که در اکثر زنان دو غرض مذکور که از لحاظ عقلی متضادند، واقعاً همراه با یکدیگر وجود دارند. از سال ۱۹۰۵ م. فیلسوف آلمانی، گئورگ زیمل این نکته را دریافت و برای آن تعبیر و تفسیری پیشنهاد کرد. به عقیده او «مد»، هم میل به همرنگی با دیگران را ارضا میکند و هم میل به جدایی و ممتاز بودن از دیگران را.
فرد با پیروی از «مد»، هم خود را متفاوت و بدیع احساس میکند و هم مورد تأیید اکثریتی که مانند او رفتار میکنند، میداند. بنابراین، «مد» یک نهاد اجتماعی مهم و قابل توجهی است که میان میل به همرنگی بادیگران و تأیید آنان و ایمنی از یک سو و میل به ممتاز بودن و برجسته و خاص بودن از سوی دیگر، تعادل مناسبی به وجود میآورد و به اصطلاح برای ما حادثه بیخطری است.
با وجود این، تجزیه و تحلیل و مشاهدات گذشته، «مد» رادیدگاهی که مطالعه آن اساساً کار روانشناسی فردی است، میپندارد؛ در حالی که مطالعه آن به عنوان پدیداری جمعی با محتوا و آهنگ و جریان خاص نیز در حد خود، جالب توجه است. به همین جهت فولگل در تبیین شکل پوشاک در یک لحظه تاریخی معتقد است که باید میان «مد» و افکار رایج و روح زمان، رابطه متقابلی موجود باشد. اخیراً نیز بعضی از دانشمندان خاطرنشان کردهاند که در هر دوره تاریخی، میان سبک معماری و سبک پوشاک، نوعی نزدیکی یا خویشاوندی وجود دارد.
چنین تجزیه و تحلیل، هنوز جنبه کاملاً نظری دارد. کروبر با اندازهگیری مجموعهای از تصاویر «مد»، مربوط به سالهای میان ۱۷۸۷ و ۱۹۳۶م. به نتایج نسبتاً دقیق و عینی دست یافت که نشان میدهد مد«ریتم»هایی مخصوص به خود دارد.
برای رسیدن به توافق درباره موضوع مقاله، نخست باید نخستین پدیدار ذاتاً فرهنگی و اجتماعی یعنی وجود نظامهای عمده پوشاک را کنار گذاشت. در دوره یونان و رم باستان برای مردم، لباس عبارت از پارچه هایی بود که به نحو نامشخص آنها را دور خود میپیچیدند؛در حالی که در نظر مردم مغرب زمین، لباس پوشیدن، تطبیق دقیق پوشش با بدن است و هنوز هم آثاری از شیوه گذشته آن به صورت مانتو و دامن دیده میشود. علاوه بر اینها، نظامهای دیگری مانند نظام شرق دور یا نظام مخصوص مناطق حاره وجود دارد و در درون هر نظامی، تغییراتی جزئی در پوشاک آنها به صورت «مد» حاصل میشود. کروبر ضمن مطالعه این تغییرات در نظام لباس پوشیدن در جامعه غربی معاصر، متوجه شده است که باید دو مطلب را از هم متمایز ساخت:
۱) یکی تغییراتی که پنجاه سال یک بار در ریخت کلی لباس حاصل میشود و بنابراین با دورهای از نظم مربوط به قرن همراه است
۲) ودیگری تغییرات در جزئیات بسیار ناچیزی که از دیدن آن، به شخص احساس بیثباتی دست میدهد. در واقع «مد» میان دو نوع سبک در نوسان است: یکی آن که در دوره معینی، نوع پایدار است(مثل دامن فراخ و بلند و کمر باریک و بالای لگن خاصره) و دیگری مخالف نوع اول که نوعی انحراف از قاعده به نظر میرسد(و به صورت دامن تنگ و کوتاه و کمر گشاد بالا زده یا پایین افتاده است). هر گاه تغییرپذیری اندازههای لباس را در مدت معینی مطالعه کنیم، میبینیم که نوع پایدار، ثابت است؛ در حالی که نوع انحرافی در طول این مدت ناثابت مینماید.
بسیاری از جریانهای دیگر «مد» لباس، به عنوان یک پدیدار جمعی، از جمله نشر آن در لحظهای از زمان و در مکان جغرافیایی و مکان اجتماعی (یعنی بر حسب سن و نوع مسکن و مراتب اجتماعی و اقتصادی) و نیز راههای آن، قابل تحقیقات عینی است و بعضی از این واقعیات گاه به صورت جزئی جمعآوری شده است؛ ولی جا دارد که این بررسیها دنبال شود و پدیدار «مد» در خانه، وسایل خانه، باغچه، اتومبیل، اعتقادات، نهادها، علوم و در زمینههای دیگر نیز بررسی شود. با این همه، مطالعه پدیدارهای جمعی «مد» هنوز از حدود مشاهده فراتر نرفته است.
نویسنده: ژان - استوتزل
مترجم: علی محمد - کاردان
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از کتاب «روانشناسی اجتماعی»، نوشته ژان استوتزل، ترجمه علی محمدکاردان
مترجم: علی محمد - کاردان
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از کتاب «روانشناسی اجتماعی»، نوشته ژان استوتزل، ترجمه علی محمدکاردان
منبع : باشگاه اندیشه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست