چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
”سیفالله داد“: حضوری آرشوار برای فربه کردن سینمای ملی
در جامعهٔ ذرهزدهٔ ایرانی چند دهه است که فیلمسازی امکانی برای کار دستهجمعی فراهم میآورد. هرچند که در این حرفه هم پراکندگیها و از همگسیختگیها جانهای بسیاری خسته میکند، ولی رگههائی از هوشیاری و تعلق عاطفی به همبستگی را میتوان در آن یافت، در این میان ”خانهٔ سینما“ تجسم فراز و نشیبهائی است که این مهم را به تمامی نشانهدار میکند. ”سیفالله داد“ از این منظر چهرهای استثنائی در تاریخ میماند. وی در عرصهٔ شکلگیری نهادهای مدنی با سختکوشی دست به کنشگری زد و برای تداوم بخشیدن به راهی که برگزیده بود، در اوج شکوفائی هنری، فیلم ساختن را رها کرد و یک مسند اداری را به ناگریز و در پاسخ به یک رویداد، شگفتزده برعهده گرفت تا آرشوار از خود بگذرد، تا فرصتی برای دیگران فراهم سازد که بر بال تخیل و خرد جمعی سینمای ملی را فربهتر سازند. اتفاقی که در دورهٔ مسئولیت وی به تمامی شکل و بسط یافت و ماندگار شد.این دوره متفاوت ناتمام ماند و ”داد“ مسند اداری را رها کرد.مسندی که او را درگیر مصلحتهای پیچیده و متضاد میکرد. در دنیای کوتولههای اداری، و آنهائی که هر لحظه از زندگی او پر از بازیگری و چندگانگی است، مهر و نشان خود را بر تاریخ زد و رفت.دستاوردهائی که در دوران حضور خود در معاونت سینمائی بهدست آمدند، همگی متعلق به خود او میباشد و فیلمسازانی که میدانستند از یک دورهٔ تاریخی چگونه بهره بگیرند. غیر از این دو هیچکس نمیتواند مدعی تأثیر شود، بدون اینکه بلافاصله دروغ بودن ادّعاء خود را به تماشا بگذارد. ”داد“ متعلق به نسلی از فیلمسازان است که ضمن تعلق عاطفی به آرمانهای برآمده از یک انقلاب بزرگ، راه به این حقیقت کشیدند که در دیالکتیک وضع موعود و موجود، باید با سعهٔ صدر، بردباری و فرهیختگی، شکافهای احتمالی را پر کرد و اصلاحگرانه تاریخ را پیش برد. همانگونه که در عرصهٔ فیلمسازی سرنوشت یک ملت بیخانمان و آنهائی که در خانهٔ آنها به دام افتادهاند، یعنی فلسطینیها، او را برمیانگیخت، در عرصهٔ عمل سیاسی و مدیریتی میدانست با فراخ کردن عرصهٔ فرهنگ و اجازهٔ ظهور و بروز به خلاقیتهای متفاوت و حتی متضاد میتوان، زندگی معناهای متفاوتی بیابد و از این طریق تنوع نگرش جهان پرتلالوئی را شکل دهد که در آن کلیت هستی صورت بیرونی خود را به تمامی باز مییابد. رویداد دوم خرداد آنی نشد که جانهای شیفته میطلبیدند، فرصتطلبیها و فرصتسوزیها رویاهای زیبا را تا مرز کابوس پیش برد، ولی در پایان یک دورهٔ تاریخی شناسنامهٔ رفتاری هر فرد را با توجه به آنچه کرده و میتوانست کرده باشد، میسنجند، در این سنجشگری بیشک ”داد“ نمرهٔ قبولی خواهد گرفت. صاحب این قلم در برخی از مواقع و در بحبوحهٔ حضور موثر این فیلمساز، خردههائی را بر او میگرفت و آن را قلمی میکرد، ولی شجاعت فعال به او این اجازه را میدهد که امروز بر آن خردهها خرده بگیرد و حق را به ”داد“ بدهد. امروز همه باید به گذشته و فرصتهائی از دسترفته خیره شویم و همانگونه که از کاستیها و دلایل ناکامی سخن میگوئیم، باید به احترام کسانی به پا خیزیم که در دورهٔ حضور خود نسبت به خود وفادار ماندند و وقتی راه پیشروی به سوی وضع موعود را مسدود یافتند، انزوا را برگزیدند. این انزوا اوج سینمای آرمانگرایانه را به تماشا میگذارد.باید امیدوار بود این فیلمساز بتواند تمام تجربههای خود را تبدیل به خودآگاهی کرده و در آثار سینمائیای که جلو دوربین میبرد، آنها را در معرض انکشاف قرار دهد، ولی همراه این امید باید از حقیقت سخن گفت و این نکته را از یاد نبرد: هنگامی که قدرشناس میمانیم میتوانیم امیدوار باشیم باز روزنههائی از امید بر روی فرهنگ ملی باز شود و جهان را انی کند که همه میطلبیم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست