دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
ارائه تصویری از شایستگیهای مدیر پروژه

در سال ۱۹۶۹ مؤسسه مدیریت پروژه ( PMI ) با این تفکر که فعالیتهای مدیریتی انواع پروژهها (گسترهای از انواع پروژههای اجراء شده در صنایع ساختمانسازی، تا صنایع دارویی)، دارای وجوه مشترکی هستند، شکل گرفت. در سال ۱۹۷۶ و در سمینار مونرال این مؤسسه، فکر مستندسازی این فعالیتها در قالب یک استاندارد، مورد بحث قرار گرفت و نهایتا" منجر به شناسایی مدیریت پروژه، به عنوان یک حرفه مشخص گردید. در سال ۱۹۸۱ هیئت مدیره مؤسسه، طرح تکوین روشهای اجرایی و مفاهیم ضروری برای پشتیبانی از حرفه مدیریت پروژه را تصویب کرد. تمرکز این طرح بر موارد زیر بود:
ـ مشخصههای متمایزکننده عملکرد حرفهای (اخلاق حرفهای)
ـ محتوا و ساختار دانش مدیریت پروژه (استانداردها)
ـ شناسایی دستاوردهای حرفهای (اعتباردهی)
در سال ۱۹۸۳ نتایج این طرح به صورت یک گزارش ویژه در مجله مدیریت پروژه منتشر شد. این گزارش موارد زیر را در بر داشت:
ـ موازین اخلاقی و روش اجرای آن
ـ استاندارد نمودن مبنای دانش مدیریت پروژه
ـ راهنمای اعتباردهی (به رسمیت شناختن کیفیت برنامههای ارائه شده توسط مؤسسات آموزشی) و راهنمای صدور گواهی (به رسمیت شناختن صلاحیت حرفهای فردی)
در سال ۱۹۸۷ این گزارش مبنای برنامههای اعتباردهی و صدور گواهینامه مؤسسه مدیریت پروژه قرار گرفت و بر این مبنا اولین نسخه راهنمای پیکره دانش مدیریت پروژه( PMBOK ) به صورت یک راهنمای مستقل توسط مؤسسه مدیریت پروژه منتشر گردید.
در سال ۲۰۰۰ دومین نسخه راهنمای پیکره دانش مدیریت پروژه مورد تجدید نظر قرار گرفت. در سال ۲۰۰۴ نسخه جاری این راهنما (سومین نسخه) مورد تجدید نظر قرارگرفته و جایگزین نسخه دوم گردید. هدف اصلی راهنمای پیکره دانش مدیریت پروژه، شناسایی عناصر اصلی دانش مدیریت پروژه است که به صورت عملکردخوب، مورد قبولعامه قرار گرفته است.منظور از شناسایی ارائه تصویری کلی، بهجای تشریحی خسته کننده است.عملکردخوبتلویحاً مؤید موافقت عموم صاحبنظران با این اصل است که کاربرد صحیح این مهارتها، ابزارها و روشها در پهنه گستردهای از پروژهها، احتمال موفقیت را به مراتب افزایش خواهد داد.قبولعامهبه این معنی است که دانش و تجربه ارائه شده در این راهنما در اکثر پروژهها کاربرد داشته و درخصوص ارزش و قابلیت استفاده آنها اتفاق نظر گستردهای وجود دارد.در سال ۱۹۹۸ مؤسسهمدیریتپروژه، پروژهای را تحت عنوان شایستگیهایمدیرپروژه برای تدوین چارچوبی برای ارتقاء حرفهای مدیران پروژه دنبال کرد. هدف این پروژه ارائه راهنمایی برای افراد و سازمانها درخصوص چگونگی ارتقاء حرفهای مدیران پروژه بود. ماحصل انجام این پروژه نیز منجر به تدوین مستندی تحت عنوان چارچوبارتقاءشایستگیمدیرپروژه شد.
متن حاضر، با هدف ارائه تصویری از یک مدیر پروژه شایسته تهیه و تدوین شده است. منبع و مرجع تهیه این متن نسخه منتشر شده چارچوبارتقاءشایستگیمدیرپروژهدر سال ۲۰۰۲ است که بر مبنای ویرایش سال ۲۰۰۰ راهنمای پیکرهدانشمدیریتپروژهتدوین شده است.قابل ذکر است که نسخه سال ۲۰۰۲ این گزارش، توسط مؤسسه مدیریت پروژه و بر اساس ویرایش سال ۲۰۰۴ راهنمای پیکرهدانشمدیریتپروژه ، در دست تجدید نظر است که هنوز منتشر نشده، لذا در تهیه این متن سرفصلها و موارد مهم از نسخه سال ۲۰۰۲ چارچوبارتقاءشایستگیمدیرپروژه استخراج و به اختصار بیان گردیده، ضمن آنکه تلاش شده تا مطالب با ویرایش سال ۲۰۰۴ راهنمای پیکرهدانشمدیریتپروژههماهنگ گردد. برای آگاهی بیشتر در خصوص جزئیات شایستگیهای مدیر پروژه به متن اصلی رجوع شود.چارچوبارتقاءشایستگیمدیرپروژه شایستگی یک مدیر پروژه را در سه بعد دانشی،عملکردیو فردیتبیین کرده است. در متن حاضر ابعاد دانشی و عملکردی در بخش اول گزارش و تحت عنوان شایستگیهایمدیریتیمدیرپروژه و بعد فردی در بخش دوم گزارش و تحت عنوان شایستگیهایفردی مدیرپروژه خلاصه شده است.آخرین بخش متن حاضر تحت عنوان ارزیابیوارتقاءشایستگیهایمدیرانپروژهبه چگونگی انطباق معیارهای تعریف شده درچارچوبارتقاءشایستگیمدیرپروژه با شرایط خاص هر سازمان و نحوه ارزیابی و امتیازدهی به مدیران پروژه، در آن سازمان اختصاص یافته است.
● شایستگیهای مدیریتی مدیر پروژه
ذیلا" شایستگیهای مدیریتی (از ابعاد دانشی و عملکردی) مدیران پروژه، در ۹ حوزه مدیریت انسجام، محدوده، زمان، هزینه، کیفیت، منابع انسانی، ارتباطات، ریسک، و تأمین پروژه، به اختصار و سرفصلوار ارائه شده است.
۱) حوزه مدیریت انسجام پروژه
▪ شناسایی و مستندسازی نیازهای پروژه با تکوین شرح محصول یا خدمات پروژه
ـ تعیین مشخصات محصول/ خدمات، در صورت نیاز و بر مبنای نظریه کارشناسی
ـ شناسایی و مستندسازی محدودیتها و مفروضات
ـ انجام مطالعات و تحلیل امکانسنجی مقدماتی پروژه
ـ بهکارگیری مدلهای انتخاب و تصمیمگیری، از جمله روشهای سنجش مزایا و بهینهسازی محدودیتها
ارزیابی سوابق پروژههای مشابه (پروژههایی که موارد قابل تحویل آنها مشابه پروژه در دست اقدام است.)
ـ انجام ارزیابیهای در سطح کلان از منابع سازمانی پروژه
ـ انجام ارزیابیهای در سطح کلان از نیازمندیهای فنی و غیرفنی پروژه
▪ تکوین منشور پروژه
ـ تکوین منشور پروژه برای رسمیت بخشیدن و مرتبط کردن پروژه با فعالیتهای در جریان سازمان
ـ تعریف مسئولیتهای مدیر پروژه و انتظارات از سایر مدیران سازمان در قبال پروژه
ـ شناسایی نحوه اثرگذاری بودجه و منابع انسانی در دسترس بر پروژه و نحوه برخورد مدیر پشتیبان پروژه و سایر مدیران سازمان که دارای اختیار تخصیص منابع میباشند، با پروژه
ـ تعریف فازهای چرخه عمر پروژه
ـ تکوین قسمتهای بنیادی منشور پروژه
ـ شناسایی ذینفعان پروژه
ـ تقریر هدف، شرح، مفروضات و محدودیتهای پروژه
ـ تعریف مزایای پروژه در کسب و کار و نحوه سنجش آن
ـ تعریف عوامل حیاتی موفقیت پروژه
▪ تکوین برنامه اجرای پروژه
ـ تعیین متدولوژی تکوین برنامه اجرای پروژه
ـ شناسایی ذینفعان پروژه و ارتباط مسئولیتهای پروژهای/ سازمانی
ـ تکوین طرحی برای هماهنگی بین ذینفعان
ـ شناسایی نقاط تلاقی پروژه در دست اقدام با سایر پروژهها
ـ تعریف و بهرهبرداری از سیستم اطلاعات مدیریت پروژه (PMIS) برای جمعآوری، یکپارچهسازی، تفسیر و نشر اطلاعات ورودیها و خروجیهای کلیه فرآیندهای پروژه
ـ شناسایی و تکوین برنامه منسجم پروژه مشتمل بر منشور پروژه، بیانیه محدوده پروژه، ساختار شکست کار (WBS) ، تفویض مسئولیتها، زمانبندی، نقاط عطف پروژه، نیروهای کلیدی مورد نیاز، بودجه، خط مبنای سنجش عملکرد، فهرست ریسکهای کلیدی، طرحهای مقابله با ریسک، طرحهای بازنگری مدیریت بر مبنای خطوط کلی مدیریت پروژه، برنامه اجرایی پروژه و سایر برنامههای جانبی آن
ـ تعیین کلیات برنامه مدیریت پروژه برای استفاده در مدیریت و کنترل اجرای پروژه
ـ آگاهی از تفاوت بهروزآوری پویای برنامه پروژه و حفظ خط مبنای سنجش عملکرد پروژه و توانایی تشریح آن
▪ اجرای برنامه اجرایی پروژه
ـ شناسایی و اجرای اقدامات پیشگیرانه یا اصلاحی برنامه پروژه با استفاده از رویکردی ساختیافته
ـ استفاده از روشهای ساختیافته برقراری ارتباط و اطلاعرسانی
ـ استفاده از بازنگریهای منظم و زمانبندی شده وضعیت پروژه
ـ استفاده از سیستم اطلاعات پروژه برای ارائه اطلاعات پروژه
ـ استفاده از راهبردهای مذاکره
ـ به کارگیری فنون حل مسئله در مدیریت پروژه
ـ پیادهسازی روشهایی برای اثرگذاری بر رفتار و اقدام پیشگیرانه
ـ مدیریت وجوه ارتباط مختلف فنی یا سازمانی مرتبط با پروژه
ـ استفاده از سیستمها و رویههای تصویب کارهای پروژه برای اطمینان از توالی مناسب فعالیتها
ـ شناخت محصولات و خدمات و توانایی پایش و واکنش مناسب نسبت به تغییرات اعمال شده از طرف پشتیبان پروژه
ـ مستندسازی نتایج کار و کیفیت خروجیها مشتمل بر موارد قابل تحویل پروژه
ـ شناسایی در خواستهای تغییر طی فرآیندهای کاری و تعیین تغییرات بالقوه محدوده کار
▪ کنترل منسجم تغییرات
ـ تصدیق وقوع تغییر
ـ تعیین ضرورت تغییر و تکمیل بودن مستندات تغییر
ـ تعیین اینکه آیا انحراف از برنامه نیاز به اقدام اصلاحی دارد؟ آیا برآورد هزینه مجدد مورد نیاز است؟ آیا منجر به اصلاح توالی فعالیتها یا شناسایی ریسکهای جدید و افزودن جایگزینهای بیشتر به برنامه مقابله ریسک میشود؟
ـ استفاده از تواناییها و مسئولیتهای هیئت کنترل تغییر و سایر ارکان اداره سازمان
ـ مستندسازی و پیادهکردن رویههایی برای پردازش تغییراتی که قبل از بازنگری هیئت کنترل تغییر یا سایر ارکان اداره سازمان امکان پذیرش دارند.
ـ به کارگیری رویههای پیشبینانه و ساختاریافته مدیریت تغییر برای اثرگذاری مناسب بر مجموعه متنوع ذینفعان
ـ استفاده از سیستم کنترل تغییر سازمان
ـ کامل کردن برنامه پروژه مشتمل بر خطوط مبنای مختلف پروژه
ـ استفاده از رویههای مدیریت پیکربندی برای یکپارچهسازی تغییرات در همه زمینههای پروژه
▪ خاتمه پروژه با رعایت انسجام آن
ـ مستندسازی درسهای آموخته شده از انسجام پروژه از جمله: علل نیاز فعالیتهایی که در آنها اقدامات اصلاحی صورت گرفته، نوع فعالیتهایی که نیاز به اقدام اصلاحی داشتهاند، دلایل انتخاب اقدامات اصلاحی مشخص، و طبقهبندی تغییرات برای تحلیلهای آتی
۲) حوزه مدیریت محدوده پروژه
▪ برنامهریزی محدوده پروژه
ـ ارزیابی و تعریف دقیق بیانیه محدوده پروژه
ـ تعیین سطوح مناسب پروژه، که نیازمند بیانیه محدوده پروژه است.
ـ استفاده از بیانیه محدوده پروژه به عنوان مبنایی برای تصمیمگیریهای بعدی و برای ارزیابی دادهها و ستادههای پروژه
ـ درک اینکه بیانیه محدوده پروژه سند توافق تیم پروژه با مشتری یا سایر ذینفعان پروژه بر سر موارد تحویلی اصلی و اهداف پروژه است.
ـ تعیین چگونگی و زمان بازبینی یا اصلاح بیانیه محدوده پروژه
ـ تکوین برنامه مدیریت محدوده پروژه
ـ شناسایی و ارزیابی عناصر برنامه مدیریت محدوده پروژه
ـ شناسایی و ارزیابی ورودیهای برنامه مدیریت محدوده پروژه
ـ شناسایی و ارزیابی معیارهای طبقهبندی و انسجام تغییرات محدوده پروژه
ـ درک تفاوت بین برنامه مدیریت محدوده پروژه و بیانیه محدوده پروژه
▪ تعریف محدوده پروژه
ـ تعیین سطح مناسب تفصیل ساختار شکست کار (WBS)
ـ تکوین ساختار شکست کار با استفاده مناسب از فنون تفصیل
ـ اعلام تفاوت بین ساختار شکست کار و سایر انواع ساختار شکست
ـ تعیین موارد قابل استفاده از ساختار شکست کار در پروژههای قبلی و الگوی استاندارد آن
ـ تعیین ورودیهای فرآیند تعریف محدوده پروژه
ـ تصدیق صحت ساختار شکست کار و واژهنامه آن
ـ تشخیص موارد خاصی که محدوده پروژه شامل آنها میشود و موارد خاصی که محدوده پروژه شامل آنها نمیشود.
▪ تصدیق محدوده پروژه
ـ مشارکت در بازرسیها، بازنگریها، ممیزیها و بازدیدها
ـ تعیین اینکه محصول کار و نتایج پروژه به درستی به انجام رسیده باشند.
ـ مستندسازی پذیرش محصول پروژه توسط ذینفعان
▪ کنترل تغییرات محدوده پروژه
ـ تعیین درجه اثرگذاری تغییرات بر محدوده پروژه
ـ اجرای سیستم کنترل تغییرات محدوده پروژه
ـ ارزیابی جایگزینهای اصلاحات پروژه
ـ اجرای تغییرات تصویب شده، ساماندهی وظایف کاری مرتبط، یکپارچهسازی تغییرات تصویب شده با سایر فرآیندهای کنترلی
▪ خاتمه پروژه با توجه به محدوده پروژه
ـ شناسایی علل انحرافات در محدوده پروژه
ـ شناسایی استدلالهای انتخاب اقدامات اصلاحی طی فرآیند کنترل تغییرات محدوده
ـ تعیین و شناسایی درسهای فراگرفته شده با توجه به محدوده پروژه
ـ انجام بازنگری پس از پروژه
۳) حوزه مدیریت زمان پروژه
▪ فعالیتهای برنامهریزی مقدماتی
ـ شناسایی انتظارات مشتری از نظر زمانبندی تحویل، نقاط عطف عمده و هرگونه محدودیت در زمانبندی و تحویل
ـ شناسایی محدودیتها و عوامل اثرگذار داخلی و خارجی بر زمانبندی
ـ شناسایی نقاط عطف کلیدی
▪ شناسایی فعالیتها
ـ تهیه فهرست فعالیتها با استفاده از پایینترین سطح ساختار شکست کار
ـ شناسایی سطح تفصیلی مناسب ساختار شکست کار برای فهرست فعالیتها
ـ تعیین ورودیهای فرآیند شناسایی فعالیتها
ـ صحهگذاری ساختار شکست کار بر مبنای اینکه انجام کلیه فعالیتها، به تحویل کلیه موارد قابل تحویل پروژه منجر خواهد شد.
ـ استفاده از فهرست فعالیتها برای تصدیق اینکه کلیه فعالیتها در محدوده پروژه هستند و ساختار شکست کار صحیح است.
▪ برآورد منابع پروژه
ـ شناسایی منابع فیزیکی در دسترس پروژه از جمله منابع قراردادی
ـ ارزیابی اطلاعات گذشته منابع پروژههای مشابه
ـ همسویی با خط مشیهای سازمان درخصوص انتخاب و استفاده از منابع
ـ تعیین و کمّی کردن منابع مورد نیاز با استفاده از ساختار شکست کار، بیانیه محدوده، بانک اطلاعاتی منابع، سوابق گذشته و خطمشیهای سازمان
ـ شناسایی افراد و مهارتهای مورد نیاز، تعریف نوع (تخصص) افراد یا گروههای مورد نیاز، تکوین شرح وظایف، شناسایی نیازهای آموزشی، و تعیین چارچوب زمانی نیاز به این افراد
ـ تکوین طرحهای مدیریت کارکنان با استفاده از الگوهای ارزیابی و کنترل منابع انسانی
ـ تکوین نمودارهای هیستوگرام منابع
ـ شناسایی نیازمندیهای مواد و تجهیزات
ـ تشخیص کامل بودن سند نیازمندیهای منابع و ردیابی هر منبع تا عناصر ساختار شکست کار
تکوین ماتریس مسئولیتها
ـ استفاده از صورت نیازمندیهای منابع به عنوان مبنایی برای جذب منابع و مدیریت سایر فعالیتهای مرتبط با هزینه از جمله بودجهبندی هزینه
ـ تکوین طرح مدیریت منابع
▪ تعیین توالی فعالیتها
ـ تعیین وابستگیهای تعاملی فعالیتها
ـ شناسایی ارتباطها بین فعالیتهای پروژه برای تعیین توالی آنها
ـ شناسایی و مستندسازی نوع وابستگیهای تعاملی در پروژه
ـ ترسیم نمودار شبکهای پروژه
ـ شناسایی فنون ترسیم نمودار مناسب
ـ تعیین ورودیهای فرآیند تعیین توالی فعالیتها
ـ تکمیل فهرست فعالیتها و بهروزآوری ساختار شکست کار و سایر مستندات پشتیبانیکننده مرتبط
تعریف فعالیتهای از قلم افتاده یا فعالیتهایی که در حین ترسیم نمودار شبکه نیاز به تعریف شفافتر دارند.
▪ برآورد زمان انجام فعالیتها
ـ تکوین برآورد زمان انجام هر یک از فعالیتها، برای زمانبندی پروژه و با استفاده از ابزارهای مختلف مانند فنون تخمین آنالوگ
ـ استفاده از شبیهسازی (مانند نتایج تحلیل مونت کارلو)
ـ برآورد تعداد دورههای کاری و محدودههای ممکن زمان انجام کار
ـ مستندسازی مبانی برآورد زمان انجام فعالیتها
ـ تکوین برآورد زمان انجام فعالیتها
▪ تکوین برنامه زمانبندی پروژه
ـ فرموله کردن تقویم پروژه و منابع
ـ شناسایی پیش افتادنها، عقب افتادنها و محدودیتهای فعالیتها
ـ تعیین ورودیهای فرآیند تکوین برنامه زمانبندی پروژه
ـ انتخاب وانجام تحلیلهای ریاضی مناسب مانند روشمسیربحرانی (CPM)
ـ شناسایی نیازهای تکنیکگرافیکیارزیابیوبازنگریبرنامه (PGERT)
ـ شناسایی نیازهای تکنیکارزیابیوبازنگریبرنامه (PERT)
ـ درک مزایا و معایب انواع مختلف الگوهای زمانبندی پروژه
ـ تعیین کاملشدن برنامه زمانبندی
تکوین برنامه مدیریت زمانبندی پروژه شامل:
ـ تقریر خط مبنای زمانبندی،
ـ مستندسازی چگونگی ساماندهی انحرافات از برنامه زمانبندی،
ـ شناسایی رویههای سیستم کنترل تغییرات برنامه زمانبندی
ـ تعریف معیارهای مناسب اندازهگیری عملکرد
ارائه برنامه پایه زمانبندی پروژه
▪ اجرای برنامه زمانبندی
ـ اجرای مکانیزمهای اندازهگیری، ثبت و گزارشدهی پیشرفت فعالیتهای پروژه، در ارتباط با زمانبندی و برنامههای توافق شده
ـ انجام تحلیل فرصتهای درجریان کار، برای شناسایی انحرافات از برنامه و پیشبینی اثرات تغییرات بر برنامه زمانبندی
ـ بازنگری پیشرفت کار در چرخه عمر پروژه و اعمال تغییرات مورد توافق در برنامه زمانبندی برای اطمینان از هماهنگی با تغییرات محدوده، اهداف و محدودیتها در ارتباط با زمان و منابع در دسترس
ـ تکوین و اجرای پاسخهای مورد توافق به تغییرات، فرضی، بالقوه و بالفعل در برنامه زمانبندی در جهت حفظ اهداف پروژه
▪ کنترل برنامه زمانبندی
ـ تعریف رویه تغییر زمانبندی پروژه
ـ اجرای سیستم کنترل تغییر زمانبندی
ـ یکپارچهسازی فعالیتهای زمانبندی با سیستم کنترل تغییرات پروژه
ـ تعیین نیاز به تغییر برنامه زمانبندی
ـ تعیین شدت تغییر برنامه زمانبندی و نیاز به تقریر مجدد خط مبنا
ـ تعیین تغییرات کل برنامه پروژه در نتیجه تغییر زمانبندی
ـ تعیین نیاز به دنبال کردن سریع برنامه زمانبندی یا توقف آن
ـ ابتکار عمل برای اقدامات اصلاحی در جهت کمّی کردن تغییرات بعدی در برنامه زمانبندی
ـ یکپارچه کردن تغییرات در برنامه زمانبندی با سایر فرآیندهای کنترلی
▪ خاتمه پروژه با توجه به زمان پروژه
مستند کردن درسهای فراگرفته شده از جمله: علل انجام فعالیتهایی که منجر به تغییر برنامه زمانبندی شدند، نوع تغییرات در برنامه زمانبندی، دلایل انتخاب اقدامات اصلاحی خاص، و طبقهبندی تغییرات برنامه زمانبندی برای تحلیلهای آتی
۴) حوزه مدیریت هزینه پروژه
▪ تهیه مقدمات تکوین بودجه در سطح کلان
ـ تکوین تحلیل هزینه مزایا
ـ شناسایی محدودیتهای بودجهای
ـ تکوین طرح توجیهی پروژه
▪ برآورد هزینه پروژه
ـ تکوین برآورد هزینه پروژه در سطح تفصیلی مناسب
ـ شناسایی و ارزیابی ورودیهای فرآیند برآورد هزینه پروژه
ـ درک تفاوت بین برآورد هزینه و قیمتگذاری هزینه
ـ شناسایی و مستندسازی روش مناسب برآورد هزینه
ـ ارزیابی ورودیهای فرآیند تکوین خط مبنای هزینه
ـ استفاده از چندین خط مبنای هزینه برای ارزیابی وجوه مختلف عملکرد زمانی هزینه پروژه
ـ تصدیق اینکه برآورد هزینه کامل بوده و با نیازمندیهای خاص منبع مرتبط شده است.
ـ تکوین طرح مدیریت هزینه
ـ تکوین طرح کنترل تغییرات هزینه
ـ شناسایی فنون اندازهگیری عملکرد
▪ بودجهبندی هزینه
ـ تخصیص هزینهها به فعالیتها
ـ استفاده از سرفصل حسابهای متناسب با نیازمندیهای فعالیتها برای ارزیابی کمّی هزینهها
ـ تکوین یک خط مبنای هزینه برای تعیین عملکرد هزینه
▪ اجرای خط مبنای هزینه
ـ پیادهسازی رویهها و فرآیندهای مورد توافق مدیریت مالی برای پایش مخارج بالفعل و کنترل هزینه
ـ انتخاب و استفاده از روشها و ابزارهای تحلیل هزینه برای تشخیص انحراف هزینه، ارزیابی فرصتها و ـتوصیه اقدامات به مقامات رده بالای پروژه
ـ اجرا، پایش و اصلاح اقدامات مورد توافق برای حفظ اهداف مالی و کلی پروژه در چرخه عمر آن
▪ کنترل هزینه
ـ اجرای سیستم کنترل تغییرات هزینه
ـ یکپارچهسازی تغییرات هزینه با سیستم کلی کنترل تغییرات
ـ اجرای کنترلهای هزینه
ـ تعریف و ارزیابی عواملی که بالقوه میتوانند موجب تغییر هزینه شوند.
ـ تجدید نظر در برآورد هزینه و ارزیابی شدت تغییر خط مبنای هزینه با استفاده از فنون عملکردی مانند تحلیلارزشبهدستآمده (E arned Value Analysis)
ـ یکپارچهسازی تغییرات مورد توافق هزینه با سایر فرآیندهای کنترل پروژه
ـ تعیین اصلاحات مورد نیاز برای کامل شدن برآورد
▪ خاتمه پروژه با توجه به هزینه
مستندسازی دروس فراگرفته شده از جمله علل انجام فعالیتهایی که منجر به تغییر هزینه شدند، نوع تغییرات هزینه، دلایل انتخاب اقدامات اصلاحی خاص، و طبقهبندی تغییرات هزینه برای تحلیلهای آتی
۵) حوزه مدیریت کیفیت پروژه
▪ تعیین نیازمندیهای کیفیت
ـ تعیین اهداف، استانداردها و سطوح کیفیت بر اساس ورودیهای ذینفعان پروژه و راهنماییهای مقامات بالای پروژه، برای تقریر مبنای کیفیت پروژه
ـ شناخت خطمشی کیفیت سازمان
ـ تکوین خطمشی کیفیت پروژه
▪ برنامهریزی کیفیت
ـ تکوین خطمشی کیفیت پروژه و اطمینان از همسویی آن با خطمشی کیفیت سازمان
ـ استفاده از فنون و ابزارهای استاندارد کیفیت پروژه
ـ تکوین معیارهای کیفیت و لیستهای کنترلی عملکرد پروژه
ـ تکوین برنامه مدیریت کیفیت پروژه
ـ ارزیابی موارد کنترل، تضمین و بهبود کیفیت پروژه
ـ اعلام ورودیهای مرتبط با کیفیت پروژه، محصول پروژه و اثرات مربوطه بر سایر فرآیندهای برنامهریزی پروژه به ذینفعان پروژه
▪ تضمین کیفیت پروژه
ـ انجام آزمونها و اندازهگیریهای کنترل کیفیت پروژه
ـ تعیین مزایا و هزینههای فعالیتهای کیفیت پروژه
ـ مستندسازی خروجیهای کیفیت پروژه با الگویی مناسب از نظر مقایسه و تحلیل
ـ شناسایی و اجرای اقدامات لازم برای افزایش اثربخشی و کارایی پروژه
ـ مستندسازی دروس فراگرفته شده برای بهبود عملکرد
ـ اجرای بهبودهای کیفیت با استفاده از فرآیندهای کنترل تغییرات پروژه
ـ اجرای فرآیندهای کنترل، تضمین و بهبود کیفیت
▪ کنترل کیفیت
ـ پایش نتایج خاص پروژه برای اطمینان از انطباق با نیازمندیها (استانداردهای مرتبط کیفیت) با استفاده از لیستهای کنترلی مناسب
ـ انجام بازرسیها، بازنگریها و بازدیدها برای اطمینان از اینکه موارد پذیرفته شده، رد شده و مشخص شده برای دوبارهکاری، به شکل مناسبی مستند شده باشند.
ـ استفاده از فنون کیفیت از جمله تحلیل پاراتو، نمودار علت و معلول، تحلیل روندها و نمونهبرداری آماری برای بازرسی
ـ انجام تنظیمهای فرآیند برای اطمینان از فعالیتهای بهبود کیفیت
ـ کامل کردن کلیه مستندات مرتبط با کیفیت
▪ خاتمه پروژه با توجه به کیفیت
مستند کردن درسهای فراگرفته شده از جمله علل انجام فعالیتهایی که منجر به تغییر کیفیت شدند، نوع تغییرات در برنامه زمانبندی، دلایل انتخاب اقدامات اصلاحی خاص، و طبقهبندی تغییرات در برنامه زمانبندی برای تحلیلهای آتی
۶) حوزه مدیریت منابع انسانی پروژه
▪ شناخت سازمان
کامل کردن تحلیل نیازهای ذینفعان پروژه به صورت راهنمایی برای فرآیند برنامهریزی پروژه
شناسایی ساختار سازمان (ماتریسی قوی یا ماتریسی ضعیف یا ...) برای شناخت اثرات آن بر پروژه
شناسایی فرآیندهای خاص تفویض مسئولیتهای سازمانی
▪ برنامهریزی منابع انسانی پروژه
ـ کامل کردن فرآیندهای کلی برنامهریزی سازمانی
ـ تکوین نمودار سازمانی پروژه
ـ تشریح اثرات واحدهای سازمانی، وجوه ارتباط فنی و وجود تخصصهای فنی متفاوت بر پروژه
ـ تحلیل شکست ساختار سازمانی (Organizational Breakdown Structure) برای ارزیابی اثر مسئولیتهای موارد خاص کاری بر پروژه
ـ تکوین برنامه مدیریت کارکنان پروژه
ـ تکوین رویهها و خطمشیهای تیم پروژه
▪ جذب تیم پروژه
ـ تعیین نیازمندیهای منابع انسانی پروژه بر اساس ورودیهای ذینفعان پروژه و رهنمودهای مقامات بالای پروژه، برای فراهم آوردن مبنایی جهت تعیین سطوح و شایستگیهای منابع انسانی پروژه
ـ استقرار سازمان، ساختار و جهتگیری پروژه برای همسوکردن شایستگیهای افراد و گروهها با وظایف در پروژه
ـ تخصیص منابع انسانی پروژه در درون پروژه یا درون سازمان با توجه به نظر مقامات بالای پروژه، برای دستیابی به شایستگیهای مورد نیاز در تمامی چرخه عمر پروژه
ـ اعلام مسئولیتها، اختیارات و معیارهای ارزیابی عملکرد فردی مشخص شده برای اطمینان از شفافیت درک از کار و فراهم آوردن مبنایی برای ارزیابیهای مستمر
▪ ارتقاء تیم پروژه
ـ استفاده از رویهها و خطمشیهای تیم پروژه
ـ انجام فعالیتهای تیمسازی
ـ استقرار یک تیم متمرکز (در صورت امکان)
ـ اجرای برنامههایی برای ارتقاء عملکرد تیم پروژه مشتمل بر فنون کاهش تنش/ تضاد
ـ تکوین برنامه قدردانی و پاداش
ـ قدردانی و پاداش با توجه به برنامه تکوین شده
▪ مدیریت تیم پروژه
ـ مدیریت تغییرات در برنامههای سازمانی
ـ پایش نتایج فعالیتهای تیمسازی
ـ پایش برنامههای ارتقاء عملکرد تیم پروژه
ـ پایش برنامههای قدردانی و پاداش
▪ خاتمه پروژه با توجه به منابع انسانی
ـ انجام فعالیتهای انتقال منابع به واحدهای سازمانی خود
ـ مستند کردن درسهای فراگرفته شده از جمله علل انجام فعالیتهایی که منجر به تغییر شدند، نوع تغییرات در برنامه زمانبندی، دلایل انتخاب اقدامات اصلاحی خاص، و طبقهبندی تغییرات در برنامه زمانبندی برای تحلیلهای آتی
۷) حوزه مدیریت ارتباطات پروژه
▪ برنامهریزی مقدماتی ارتباطات پروژه
ـ شناسایی خطمشیهای ارتباطات سازمان/ پروژه
▪ برنامهریزی ارتباطات پروژه
ـ تعیین اطلاعات تفصیلی مورد نیاز ذینفعان پروژه و سازمان
ـ استقرار سیستم ذخیرهسازی اطلاعات پروژه
ـ مستندسازی موارد پشتیبانی مرتبط با ذینفعان پروژه
ـ شناسایی نیازهای خارجی به اطلاعات
ـ تعیین الگوی اطلاعات مورد نیاز
ـ تکوین روشهای بازخور برای اطمینان از ارتباط دوطرفه
ـ شناسایی میزان بلاواسطه بودن نیاز
ـ تعیین فناوریها یا روشهای مورد استفاده برای انتقال اطلاعات
ـ شناسایی تجربه تیم پروژه برای انجام آموزشهای مرتبط با فناوری ارتباطات
ـ شناسایی روشهای مورد نیاز برای ارتباطات غیر معمول
ـ تکوین برنامه مدیریت ارتباطات پروژه
ـ استقرار فرآیند و چرخه گزارش وضعیت پروژه
ـ تعیین نیازمندیهای گزارش زمان صرف شده در پروژه
ـ انتخاب مکانیزم مناسب برای گزارش زمان صرف شده در پروژه
▪ توزیع اطلاعات
ـ پیادهسازی سیستم توزیع اطلاعات پروژه
ـ پیادهسازی سیستم بازیابی اطلاعات پروژه
ـ پاسخگویی به درخواستهای پیشبینی شده و پیشبینی نشده اطلاعات
ـ نگهداری سوابق پروژه
▪ اجرای سیستم گزارش زمان صرف شده در پروژه
ـ انجام نیازمندیها و فرآیندهای سیستم گزارش زمان صرف شده در پروژه
ـ لحاظ کردن دادههای گزارش زمان صرف شده در گزارشهای منظم پیشرفت پروژه
▪ گزارش عملکرد پروژه
ـ انجام بازنگریهای عملکرد پروژه
ـ تهیه و توزیع گزارشهای وضعیت، پیشرفت و برآورد مشتمل بر انحرافها، روندها، ارزش بهدست آمده و غیره به ذینفعان مربوطه
ـ تهیه درخواست تغییرات بر اساس گزارشهای عملکرد
ـ پایش انطباق برای اطمینان از در دسترس بودن اطلاعات به موقع و دقیق
▪ خاتمه اداری پروژه
ـ خاتمه پروژه در فاز نهایی آن با جمعآوری سوابق پروژه، مستندسازی میزانی که هر فاز پروژه به شکلی مناسب کامل شده و تصدیق نتایج پروژه برای آمادگی جهت پذیرش رسمی
ـ مستندسازی معیارهای عملکرد منتجه از بازنگری عملکرد، انحرافها، روندها و تحلیلهای ارزش بهدست آمده
ـ بازنگری مشخصات نهایی و تحلیل موفقیت و اثربخشی پروژه
ـ مستندسازی محدوده نهایی پروژه
ـ مستندسازی درسهای فراگرفته شده
ـ رسمیت بخشیدن به پذیرش و تأیید محصول پروژه توسط مدیر پشتیبان، کارفرما یا مشتری
ـ بازنگری ارزیابی نهایی عملکرد اعضای تیم پروژه
ـ بایگانی مستندات مربوط به پروژه
۸) حوزه مدیریت ریسک
▪ برنامهریزی مقدماتی ریسک
ـ شناخت و بازنگری خطمشیها و رویههای مدیریت ریسک سازمان
ـ شناخت حد تحمل ریسک ذینفعان
ـ شناخت اولیه ریسکهای پروژه
▪ تکوین برنامه مدیریت ریسک
ـ شناخت نقشها، مسئولیتها و سطوح اختیارات برای تصمیمگیری درخصوص مدیریت ریسک
ـ بازنگری و بسط ماتریس مقدماتی ارزیابی ریسک
ـ تکوین برنامه مدیریت ریسک
ـ تکوین فرآیند به روز نگهداشتن شناسایی ریسک و کمّی کردن ریسک
▪ شناسایی ریسک
ـ شناسایی رویدادهای بالقوه مخاطرهآمیز در پروژه
ـ شناسایی منابع رویدادهای مخاطرهآمیز احتمالی در داخل و خارج سازمان
ـ تکوین نمودارهای جریان برای تعیین علل و اثرات ریسک
ـ طبقهبندی رویدادهای بالقوه مخاطرهآمیز، محدوده پیآمدهای احتمالی آنها و تعاملهای پیشبینی شده ریسک طی فازهای مختلف پروژه
ـ شناسایی عارضهها یا محرکهای ریسک
▪ تحلیل کیفی ریسک
ـ مستندسازی وجود رویدادهای مخاطرهآمیز
ـ تأیید حد تحمل ریسک ذینفعان
ـ برآورد احتمال، عواقب و تواتر رویدادهای مخاطرهآمیز
ـ برآورد ارزشی رویدادهای مخاطرهآمیز و محدوده احتمالی آنها از نظر هزینههای پروژه
ـ تکوین ماتریس طبقهبندی احتمال/شدت اثر ریسک
ـ تهیه فهرست اولویتبندی شده ریسکها
ـ تعیین طبقهبندی کلی ریسک پروژه
▪ تحلیل کمّی ریسک
ـ مصاحبه با ذینفعان پروژه و متخصصین در جهت پشتیبانی از تحلیل کمّی ریسک
ـ تحلیل حساسیت در مورد رویدادهای مخاطرهآمیز احتمالی
ـ استفاده از شبیهسازی برای تحلیل رفتار/عملکرد سیستم پروژه
ـ تکوین تحلیل درخت تصمیمگیری برای نمایش تعاملهای کلیدی
ـ اعلام محدودیتهای کمّیکردن ریسک برای جلوگیری از سوءتعبیر در قابلیت اطمینان ریسک
ـ تهیه تحلیل احتمالات ریسک پروژه
▪ برنامهریزی پاسخگویی ریسک
ـ کار با ذینفعان پروژه برای تکوین پاسخ ریسک
ـ تعیین موجه بودن تأمین به عنوان ابزار کاهش ریسک
ـ تکوین طرحهای مقابله با وضعیت اضطراری، معیارهای اجرا و راهبردهای جایگزین
ـ تعیین نیازهای پوشش بیمهای
ـ تعیین پاسخهای تضمین کننده برای رویدادهای مخاطرهآمیز
ـ تعیین مسئولین مقابله با ریسک
ـ تعیین سایر فرآیندهایی که تحت تأثیر چرخههای برنامهریزی ریسک قرار میگیرند
ـ برآورد هزینه عدم انطباق برای ریسکهای شناسایی شده
ـ تعیین و مستند کردن مناسب بودن راهبردهای رویدادهای مخاطرهآمیز خاص
ـ تشریح تفاوت بالقوه رویدادهای مخاطرهآمیز بر حسب فاز پروژه
ـ تعیین مبالغ ذخیره مورد نیاز برای وضعیت اضطراری
ـ تکوین برنامه پاسخگویی ریسک
▪ اجرای برنامه پاسخگویی به ریسک
ـ اجرای برنامه پاسخگویی به ریسک مشتمل بر اقدامات پیشگیرانه بر حسب ضرورت
ـ به جریان انداختن و مدیریت کردن درخواست تغییر به عنوان پاسخی به رویدادهای مخاطرهآمیز
ـ مدیریت کردن تغییر برنامه پاسخگویی به ریسک در نتیجه شرایط پیشآمده
▪ پایش و کنترل ریسک
ـ ایجاد چرخه کاری برای رویدادهای مخاطرهآمیز برنامهریزی نشده
ـ اجرای چرخه کاری برای رویدادهای مخاطرهآمیز برنامهریزی نشده
ـ کمّی کردن ریسکهای واقعی (برای مقایسه با برنامه ریسک)
ـ تکمیل بهروزآوری رویدادهای مخاطرهآمیز به عنوان قسمتی از فرآیند کنترل پروژه
ـ تکمیل بهروزآوری برنامه پاسخگویی به ریسک، مشتمل بر تصحصیح احتمالات و ارزشهای ریسک
▪ خاتمه پروژه با توجه به مدیریت ریسک
ـ بازنگری خروجیهای پروژه برای تعیین اثربخشی فرآیندها و رویههای مدیریت ریسک
ـ شناسایی، مستندسازی و گزارش موارد مخاطرهآمیز، جهت توصیه بهبودها به مقامات بالای پروژه برای استفاده در پروژههای بعدی۹) حوزه مدیریت تأمین پروژه
▪ برنامهریزی مقدماتی تأمین پروژه
ـ شناسایی و بازنگری خطمشیها و رویههای تأمین سازمان
▪ برنامهریزی تأمین
ـ استفاده از تحلیل خرید یا ساخت، برای شناسایی نیازهایی از پروژه که با تأمین محصولات یا خدمات به بهترین وجه برآورده میشوند.
ـ اعلام ورودیهای فرآیند تأمین
ـ تعیین انواع قراردادهای موجود به منظور برنامهریزی تأمین
ـ تعیین معیارهای ارزیابی طبقهبندی و امتیازدهی به منظور برنامهریزی تأمین
ـ تعیین انواع مستندات تأمین
ـ تکوین برنامه مدیریت تأمین
ـ تکوین برنامه کار تأمین
▪ برنامهریزی مناقصه (برنامهریزی انتخاب تأمینکننده)
ـ گرفتن اطلاعات از منابعی که توانایی برآوردن نیازهای تأمین پروژه را دارند برای تعیین اینکه تا چه حد میتوان به اهداف پروژه رسید.
ـ اجرا و اعلام فرآیندها و معیارهای انتخاب به ذینفعان و پیمانکاران در نظر گرفته شده برای اطمینان از رقابت سالم
ـ کسب تأیید مقامات بالای پروژه برای انجام مذاکرات رسمی
▪ اعلام مناقصه (درخواست پیشنهاد از منابع تأمین)
ـ انجام فعالیتهای درخواست پیشنهاد از منابع تأمین در نظر گرفته شده از جمله تهیه اسناد مناقصه
ـ برگزاری کنفرانسهای تأمینکنندگان
ـ تکوین آگهی برای پشتیبانی از مناقصه
ـ جمعآوری پیشنهادها برای ارزیابی
▪ انجام مناقصه (انتخاب تأمینکننده)
ـ تعریف و استفاده از عبارات مربوط به نحوه تهیه صورت وضعیت و پرداخت در پروژه
ـ تعیین بندهای مربوط به تغییرات، تأخیرات و توقفات برحسب ضرورت
ـ اتکا به روشهایی برای شناسایی فعالیتهای مرتبط با بندهای مربوط به تضمینها، تعهدات، جبران خسارات و بیمه
ـ کمّی کردن دادههای کیفی به منظور کمک به انتخاب منبع تأمین
ـ ارزیابی پیشنهادات و انتخاب تأمینکننده
ـ انجام مذاکرات و عقد قرارداد
▪ مدیریت کردن قراردادهای تأمین
ـ کامل کردن بررسیها و تأییدهای مربوط به پرداختها
ـ بررسی گزارشهای وضعیت تغییرات پیمانکار و منتقل کردن تغییرات قراردادی به طرفهای ذینفع
ادغام مدیریت قراردادهای تأمین در محدوده گستردهتر برنامه پروژه، فرآیندهای کنترل کیفیت و سیستم کلی گزارش وضعیت پروژه
▪ مدیریت و بازنگری عملکرد قراردادهای تأمین
ـ بررسی سطوح هزینهها، برنامه زمانبندی و عملکرد فنی پیمانکار
ـ اجرای یک سیستم کنترل تغییرات قرارداد
▪ خاتمه دادن به قراردادهای تأمین
ـ تعیین کیفیت و کامل بودن پرونده پیمانکار
ـ اعمال خاتمه اداری پروژه در فرآیند خاتمه پروژه از جمله بهروزآوری سوابق بر مبنای نتایج نهایی قرارداد، نمایهگذاری و بایگانی اطلاعات قرارداد و شناسایی موارد خاص خاتمه قرارداد مانند خلعید و غیره
ـ تصدیق مستندات قرارداد مبتنی بر کامل بودن و کیفیت نتایج کار انجام شده
ـ دریافت تأییدیه رسمی از مشتری مبتنی بر به انجام رسیدن قرارداد
● شایستگیهای فردی مدیر پروژه
ذیلا" شایستگیهای فردی مدیران پروژه، در شش زمینه و به اختصار و سرفصلوار ارائه شده است.
۱) زمینه دستاوردها و عملکرد
▪ نتیجه گرایی: اهمیت دادن به خوب کارکردن یا رقابت سازنده، برای رسیدن به یک استاندارد متعالی
ـ عملکرد فشرده برای رسیدن به اهداف پروژه
ـ تمرکز بر وظایف و استانداردهای متعالی تقریر شده توسط ذینفعان مرتبط پروژه
ـ تلاش برای خوب انجام دادن کار و رسیدن به اهداف مقرر شده توسط ذینفعان پروژه
ـ پیشگامی در کنترل ریسکهای پروژه
ـ تقریر استانداردهای عملکردی بالا برای عملکرد فردی خود به عنوان الگویی برای تیم
ـ ایجاد انگیزه مثبت در ذینفعان
ـ تلاش برای اطمینان از برآورده شدن انتظارات کلیه ذینفعان
ـ پیشبرد فزاینده اثربخشی تیم پروژه و نحوه انجام کار آن
ـ ارائه راهکارهای جدید برای برنامهریزی و تحویل در پروژه
ـ انجام اقدامات مبتکرانه برای بهبود عملکرد تیم پروژه
ـ عملکرد حرفهای با صداقت فردی
ـ وفاداری به کلیه الزامات قانونی
ـ کار در چارچوب مجموعهای از استانداردهای اخلاقی متعارف
ـ شفافسازی هرگونه نفع و ضرر احتمالی برای کلیه ذینفعان
ـ عدم اهداء یا پذیرش هر مبلغ یا مورد غیرمتعارف برای نفع شخصی
ـ حفظ و حرمت اطلاعات محرمانه حساس
▪ اهمیت دادن به نظم، کیفیت و دقت: داشتن انگیزه برای کاهش عدم اطمینان در محیط اطراف
ـ مدیریت منظم و دقیق پروژه
ـ همکاری با سایرین برای شفافسازی محدودهکار، نقشها، انتظارات، وظایف و دادههای مورد نیاز در پروژه
ـ مدیریت پیشرفت پروژه نسبت به خطوط مبنای محدودهکار، کیفیت، زمان و هزینه مشتمل بر کنترل تغییرات
ـ بازبینی برای اطمینان از دقت دادههای ارائه شده از طرف سایرین و پیروی از فرآیندهای درست
ـ ارائه اطلاعات دقیق و واقعی
ـ ارائه اطلاعات دقیق درخصوص تحصیلات و تجربه خود
ـ ارائه اطلاعات دقیق در مورد برآوردها، نتایج واقعی و مورد انتظار و ریسکها به ذینفعان
▪ ابتکار عمل: پیشقدم شدن در اقدام، انجام بیش از آنچه که در شرح شغل بیان شده، انجام کارهایی که ـ نتایج پروژه را بهبود داده و بهتر کند و از بروز مسائل جلوگیری نماید، یا فرصتهای جدید بهوجود آورد، قبل از اینکه کسی درخواست کند.
ـ بهدست گرفتن ابتکار عمل در زمان مقتضی
ـ پایداری نشاندادن در اقدامات خود، به آسانی تسلیم نشدن، خصوصا" وقتیکه جریان امور به راحتی پیش نمیرود، برخورد مستقیم با مسائل
ـ بیان فرصتها یا مسائل از طریق به عهده گرفتن نقشی مثبت در سرمایهگذاری روی فرصتها، یا برخورد با مسائل
ـ اقدام سریع و قاطع در بحرانهایی که در روشهای معمول، انتظار میرود که بررسی و امید به حل مسئله از طریق واگذاری آن به خود انجام پذیرد.
ـ مسئولیتپذیری در انجام و موارد تحویلی پروژه
ـ مستقل کارکردن و به انجام رسانیدن وظایف محوله بدون نیاز به سرپرستی
ـ پذیرش مسئولیت ماحصل پروژه
ـ جستجوی فرصتهای تازه
ـ جستجوی فرصتهایی برای افزایش ارزش برای کارفرما و سازمان خود
ـ در اختیار گرفتن فرصتهای مرتبط به محض پیشآمدن آنها
ـ تثبیت فرصتها یا واگذاری آن به سازمان
ـ تلاش برای بهترین عملکرد
ـ ارتقاء دانش و بهرهگیری خود از ابزارها و فنون مدیریت پروژه
ـ به اشتراک گذاشتن درسهای فراگرفته شده، بهترین عملکردها و ... با ذینفعان پروژه
▪ تلاش برای کسب اطلاعات: کنجکاوی و میل به دانستن در مورد چیزها، افراد یا موارد، تلاش برای کسب اطلاعات بیشتر و بسنده نکردن به وضعیت موجود
ـ اطمینان از اینکه اطلاعات مورد استفاده در مدیریت پروژه کامل و دقیق باشد.
ـ مراجعه شخصی برای کسب اطلاع، پرسش از کسانیکه از همه به موضوع نزدیکتر هستند، خصوصا" وقتیکه سایرین آنها را ندیده میگیرند.
ـ پرسیدن سؤالات نافذ برای رسیدن به علل ریشهای یک وضعیت یا مسئله
تماس با کسانی که شخصاً درگیر موضوع نیستند برای اطلاع دیدگاهها، سوابق امر و تجارب آنان
ـ انجام فعالیتهای سیستماتیک در یک دوره زمانی محدود برای کسب دادهها یا بازخور مورد نیاز
ـ مرور مستندات پروژههای قبلی برای تجمیع دروس فراگرفته شده
ـ جستجو برای یافتن متخصصین در موضوع مورد نظر برای اخذ نظر آنان
ـ پایداری نشاندادن در ردیابی اطلاعات، تسلیم نشدن در صورت مواجهه با مخالفت یا مقاومت
۲) زمینه مددرسانی و خدمات انسانی
▪ مشتری محوری: تمایل به کمک به دیگران در رسیدن به اهدافشان، تمرکز فعالیتها بر کشف و برآوردن نیاز مشتری یا کارفرما
ـ عمل کردن بهعنوان نماینده کارفرما در پروژه
ـ پیگیری نیازها، درخواستها و شکایات کارفرما
ـ حفظ ارتباط شفاف با کارفرما با در نظر گرفتن انتظارات متقابل
ـ پایش رضایت کارفرما، ارائه اطلاعات مفید و خدمات دوستانه به کارفرما
ـ اقدام به بهبود امور، بذل مساعی در جهت افزایش ارزش و بهبود امور به طرق ممکن برای کارفرما
ـ پذیرش مسئولیت رضایت کارفرما
ـ ارائه خدمات تا حد امکان قبل از ارجاع مسئولیت به شخص دیگر
ـ حفظ ارتباط برای اطمینان از برآورده شدن نیاز کارفرما
ـ تلاش برای یافتن راهکار مناسب جهت برقراری توازن بین منافع متقابل ذینفعان
ـ ابتکار عمل برای ارائه خدمات عالی به کارفرما
ـ پیشقدم شدن برای رفع دغدغههای کارفرما
ـ پیشگامی در حفظ تماس با کارفرما؛ برداشتن قدمهای مثبت برای اطمینان از برآورده شدن نیازها
▪ درک روابط بین افراد: تمایل به درک دیگران، قابلیت گوش کردن دقیق به آنها و درک افکار، احساسات و دغدغههای بیان نشده یا کامل بیان نشده سایرین
ـ تلاش برای درک افکار، احساسات و دغدغههای کلیه ذینفعان پروژه
ـ تلاش برای درک احساسات ابرازشده و محتوای تلویحی تماسها از جانب ذینفعان پروژه
ـ تلاش برای درک مسائل مبتلا به و دلایل احساسات، رفتارها و دغدغههای مستمر و بلندمدت هر فرد که ـ به طور عینی مبین تصویری متوازن از تواناییها و ضعفهای آن فرد باشد.
ـ گوش دادن و پاسخ گفتن به دیگران
ـ برداشت جوهره احساسات و تعابیر دیگران و استفاده از این درک برای توضیح رفتار گذشته، درک رفتار فعلی و پیشبینی رفتار آینده سایرین
ـ گوش فرا دادن به شکلی فعال
۳) زمینه اثرگذاری و نفوذ
▪ اثرگذاری و نفوذ: توان قانعکردن، قبولاندن، نفوذ و اثرگذاری بر سایرین برای وادار کردن آنها به پشتیبانی از برنامه ارائه شده یا داشتن نفوذ و اثرگذاری بر دیگران
ـ انجام اقدامات مناسب برای نفوذ در دیگران
ـ انجام اقدامات چند مرحلهای برای قانع کردن از جمله با دقت فراهم کردن دادهها یا ارائه بیش از دو انتخاب متفاوت در هنگام ارائه پیشنهاد یا مذاکره
ـ انطباق نحوه ارائه یا مذاکره برای مطابقت بهتر آن با محیط ارائه پیشنهاد یا وضعیت جلسه
ـ قدرت نفوذ در پروژه و سازمان
ـ الگوی رفتار مورد نظر بودن برای نفوذ در واحد کاری یا تیم پروژه
ـ استفاده از دادهها و اعتماد به نفس فردی برای نفوذ مثبت در ذینفعان کلیدی پروژه
ـ تلاش برای ایجاد صمیمیت در درون پروژه، سازمان و در روابط بیرونی
ـ درک و نفوذ بر تیم پروژه
ـ وقت گذاشتن برای آموختن آنچه در عملکرد هریک از اعضای تیم پروژه ایجاد انگیزه میکند.
ـ پاداش دادن به عملکرد هریک از اعضاء با توجه به نظام ارزشی هریک از آنها
ـ اعلام ارزشهای راهبردی پروژه به تیم
▪ آگاهی سازمانی: توان درک ساختار قدرت در سازمان خود یا سایر سازمآنها (مشتری، تأمینکننده و غیره)، توان شناخت اینکه تصمیمگیران واقعی چه کسانی هستند و چه کسانی دارای قدرت نفوذ و اثرگذاری بر آنها هستند.
ـ درک سازمان
ـ درک جوّ و فرهنگ سازمان و تشخیص محدودیتهای بیان نشده سازمانی- آنچه در زمانها یا موقعیتهای معین امکانپذیر هست یا نیست.
ـ درک پروژه
ـ درک کلیه موارد مرتبط با پروژه، تیم پروژه و سازمانهای ذینفعان پروژه
▪ برقراری ارتباط: ایجاد و حفظ روابط مثبت یا شبکههای تماس با کسانی که در حال حاضر یا در آینده میتوانند در رسیدن به اهداف کاری مفید باشند.
ـ ایجاد و حفظ روابط مناسب با ذینفعان پروژه
ـ حفظ رسمیت روابط کاری؛ بیشتر تماسها کاری باشد، بیشتر به مسائل کاری محدود شود اما ضرورتاً نحوه بیان، سبک یا ساختار رسمی نداشته باشد
ـ کشاندن بحث در برخی از تماسها به روابط غیر رسمی و موردی مانند احوالپرسی، رویدادهای ورزشی، اخبار و غیره
ـ ایجاد و حفظ روابط در سطح درست در داخل و خارج سازمان
ـ حفظ شبکهای از ارتباطات که در کلیه سطوح واحد کاری یا پروژه گسترده شده باشد
ـ موقعیتیابی سریع در این شبکه برای پشتیبانی از پیشبرد پروژه
۴) زمینه مدیریتی
▪ کار تیمی و همکاری: تمایل واقعی به کار جمعی، بودن قسمتی از یک تیم، با هم کار کردن در تقابل با کار انفرادی یا رقابتی
ـ ایجاد تیم محوری در درون پروژه
ـ بیان انتظارات مثبت از کسانی که مستقیماً در پروژه درگیر هستند، سخنگفتن با اعضای تیم با عباراتی مثبت
ـ نشاندادن احترام به ذکاوت دیگران با توجه کردن به استدلالهای آنان
ـ ارج نهادن ذاتی به آوردهها و تخصص دیگران در تیم و آمادگی برای یادگرفتن (به خصوص از زیردستان)
ـ قدردادنی از کسانی که عملکرد خوبی داشتهاند در جمع، تشویق و توانمندسازی سایرین در تیم پروژه، ایجاد احساس قدرت و مشارکت واقعی در آنها برای موفقیت پروژه
ـ پنهان نکردن و عدم تلاش برای اجتناب از تعارضات بلکه فراهم آوردن امکان مطرح شدن تعارض در تیم پروژه و ترغیب و تسهیل رسیدن به راهکاری متقابلاً سودمند برای حل و فصل آن
ـ تمرکز هسته اصلی ذینفعان پروژه در یک تیم
ـ متشکل کردن آن دسته از اعضای تیم پروژه که مستقیماً پاسخگوی مدیر پروژه هستند به صورت یک تیم
ـ به عهده گرفتن مسئولیت تیمسازی
ـ وقتگذاشتن بیش از آنچه که معمول است یا در یک دوره گسترده زمانی برای پرورش دادن کار تیمی در اعضای تیم پروژه
▪ ارتقاء سایرین: ارتقاء دیگران حالت خاصی از نفوذ و اثرگذاری است که هدف آن آموزش یا تربیت یک یا چند نفر دیگر است. جوهر این شایستگی بیشتر میل به ارتقاء دیگران است تا یک وظیفه رسمی
ـ ایجاد فرهنگ پروژهای در جایی که ارتقاء فردی مورد تشویق قرار میگیرد.
ـ بیان انتظارات مثبت از دیگران با توجه به تواناییها و پتانسیلهای آنان، حتی در شرایط دشوار، باور اینکه دیگران میخواهند و میتوانند یاد بگیرند.
ـ ارائه دستورالعملهای تفصیلی و یا بیان چگونگی انجام کار و ارائه پیشنهادات سودمند خاص در جلسات تشریح وظایف
ـ ارائه بازخور مثبت یا ترکیبی (مثبت و انتقادی) به منظور ارتقاء افراد در بازده زمانی مناسب
ـ ارائه دلایل یا منطق اقدامات انجام شده و پشتیبانیهای دیگر مانند توصیههای کارشناسی به تیم پروژه به صورت یک راهبرد مطالعه شده آموزشی
ـ ارتقاء اعضای پروژه تا بتوانند به شکلی اثربخش فرهنگ پروژهای را ایجاد کنند.
ـ ارتقاء آن دسته از اعضاء تیم پروژه که مستقیماً پاسخگوی مدیر پروژه هستند
▪ رهبری تیمی: تمایل به پذیرش رهبری یک تیم یا گروه دیگر، تمایل به رهبری سایرین
ـ نشاندادن قابلیت رهبری پروژه
ـ اطلاع دادن آنچه در حال وقوع است به کسی که یک تصمیم بر او اثر میگذارد، اطمینان از اینکه همه گروه کلیه اطلاعات مورد نیاز را دارند.
ـ استفاده عادلانه از اختیارات، تلاش شخصی برای اینکه با همه اعضاء تیم با مساوات رفتار شود.
ـ ارتقاء اثربخشی تیم با بهرهگیری از راهبردهایی که روحیه را بالا برده و بهرهوری را بهبود دهد.
ـ مراقبت از تیم پروژه، محافظت از تیم و حیثیت تیم در رویارویی با سازمان یا اجتماع بزرگتر، اطمینان از اینکه همه نیازهای عملی تیم برآورده شود.
ـ رهبری تیم پروژه
ـ رهبری مستقیم آن دسته از اعضای تیم پروژه که مستقیماً پاسخگوی مدیر پروژه هستند.
ـ صرف وقت و تلاش اضافی در یک محدوده گسترده زمانی برای رهبری تیم پروژه
▪ اقتدار، صراحت و اعمال قدرت سازمانی: تمایل به وادار کردن دیگران به همراهی با یک نظر، مضمون رفتار مقتدرانه تعیین تکلیف برای دیگران است.
ـ صریح بودن در زمانی که لازم است
ـ با صراحت سخن گفتن، با قاطعیت «نه» گفتن به درخواستهای نامعقول، تعریف محدوده رفتاری دیگران
ـ خواستن عملکرد بالا، تقریر قاطع استانداردهای عملکرد یا کیفیت
ـ پافشاری بر انطباق با رویهها و خطمشیها
ـ مدیریت کامل پروژه
ـ به عهده گرفتن مسئولیت آن دسته از اعضای تیم پروژه که مستقیماً پاسخگوی مدیر پروژه هستند.
۵) زمینه قدرت تشخیص
▪ تفکر تحلیلی: تحلیل یک وضعیت با شکستن آن به اجزاء کوچکتر و ردیابی گام به گام علت بهوجود آمدن آن وضعیت
ـ درک کلیه موارد مرتبط به پروژه در سطحی مناسب
ـ به کارگیری فنون تحلیلی پایه مانند، شکستن مسئله به فهرستی ساده از فعالیتها، تحلیل روابط بین چند جزء از مسئله یا وضعیت، تشخیص روابط علت و معلولی (الف موجب ب میشود) یا تصمیمگیری بر مبنای ادله موافق و مخالف
ـ تقریر اولویتها بر حسب درجه اهمیت
ـ تهیه طرحها یا تحلیلهای مناسب، شکستن سیستماتیک یک مسئله یا فرآیند به اجزاء آن، استفاده از چندین تکنیک برای تجزیه مسائل پیچیده جهت رسیدن به یک راهکار یا تعریف سلسله طویلی از روابط علت و معلولی
ـ درک چگونگی اثرگذاری اقدامات انجام شده در پروژه بر سایر حوزههای پروژه، دیگر پروژهها یا عملیات سازمان
ـ تسهیل راهکارها در کلیه موارد مرتبط به پروژه
ـ ایجاد چارچوبی که راهکارهای مسائل یا دغدغههای اعضای تیم پروژه در آن مطرح شود
▪ تفکر مفهومی: بررسی یک وضعیت یا مسئله با در کنارهم قرار دادن اجزاء و دیدن تصویر کامل آن
ـ دیدن پروژه به شکلی تمام عیار
ـ مشاهده نارساییها، روندها و روابط متقابل در دادهها، یا دیدن تفاوتهای تعیینکننده بین وضعیت قبلی و وضعیت فعلی
ـ به کارگیری مفاهیم پیچیده (تحلیل علت ریشهای، تحلیل سبد پروژهها، انتخاب طبیعی) یا دانش حاصل از نارساییها، روندها و روابط متقابل گذشته برای نگرش به وضعیتهای متفاوت
ـ به کارگیری یا اصلاح مفاهیم یا روشهای فراگرفته شده به صورتی مناسب
ـ ساده کردن پیچیدگیها با کنارهم قراردادن ایدهها، موارد و مشاهدات در یک مفهوم یا مضمون ارائه شده شفاف
۶) زمینه اثربخشی فردی
▪ خویشتن داری: کنترل احساسات و ممانعت از اقدامات منفی در زمان عصبانیت، مواجهه با مخالفت یا عناد یا در زمان کار تحت تنش
ـ حفظ خویشتن داری
ـ پاسخگویی آرام، کنترل احساسات قوی مانند خشم و افسردگی در زمان بروز آنها، و ادامه آرام مذاکره یا فرآیند در دست انجام
ـ استفاده از فنون کنترل تنش، اجتناب از سرآمدن حوصله و مقابله با تنشهای پیش آمده برای مدیریت اثربخش تنش
▪ اعتماد به نفس: باور فرد به توانایی خود برای انجام کاری، از جمله نشان دادن اعتماد به خود در شرایطی با چالشهای فزاینده، در زمان تصمیمگیری یا رسیدن به یک نقطه نظر و در حل و فصل سازنده ناکامیها
ـ ایجاد جو اعتماد
ـ دیدن کفایت خویش، مقایسه تواناییهای خود با دیگران
ـ دیدن عاملیت خویش، عامل اصلی تحرک، عامل تسریع یا عامل شروع، بیان اعتماد در قضاوت نسبت به خویش
ـ تکوین عنصر اعتماد و اطمینان به خویش
ـ پذیرش خوشبینانه ناکامیها
ـ قبول مسئولیت، اذعان به شکست یا نارسایی به صورتی خاص و غیر جامع – مثلاً «در این مورد درست قضاوت نکردم»
ـ درس گرفتن از اشتباهات خود، تحلیل عملکرد خود برای درک ناکامیها و بهبود عملکرد در آینده
▪ انعطافپذیری: قابلیت انطباق برای کار با مجموعه متنوعی از شرایط، افراد یا گروهها، توانایی درک و پذیرش دیدگاههای متفاوت و مخالف در یک مورد، انطباق با یک رویکرد در شرایطی که نیازمندیهای یک وضعیت تغییر کند، تغییر یا سهولت پذیرش تغییر در سازمان خود یا نیازمندیهای شغلی
ـ تغییر برای برآورده شدن نیازهای پروژه
ـ به کارگیری منعطفانه قواعد و رویهها، تطبیق اقدامات با اهداف بزرگتر سازمان
ـ تطبیق تاکتیکها با وضعیت یا پاسخهای سایرین، تغییر رفتار یا رویکرد خود متناسب با موقعیت
ـ احترام به تفاوتهای فردی، قومی و فرهنگی برای اطمینان از ایجاد جوّ همکاری در پروژه
ـ تغییر با سرعت مورد نیاز
ـ تغییر سریع در زمان مقتضی
▪ التزام سازمانی: توانایی و تمایل فرد برای همسوسازی رفتار خود با نیازها، اولویتها و اهداف سازمان، اقدام در جهت اهداف سازمانی و برآورده شدن نیازهای سازمانی
ـ نشاندادن التزام به انجام پروژه
ـ پشتیبانی فعال از پروژه و مأموریت و اهداف سازمان
ـ همسوساختن فعالیتها و اولویتهای خویش در جهت برآورده شدن نیازهای سازمانی، درک نیاز به همکاری برای دستیابی به اهداف بزرگتر سازمانی
ـ در صورت نیاز فداکاری برای پیشبرد پروژه
● ارزیابی و ارتقاء مدیران پروژه
اولین قدم برای ارتقاء شایستگی یک فرد، در هر زمینهای که باشد، تعیین موقعیت نسبی آن فرد نسبت به معیارهایی است که آن شایستگی را تبیین میکنند. معیارهای شایستگی تعریف شده در چارچوب ارتقاء شایستگی مدیر پروژه بر مبنای ۹ حوزه پیکره دانشمدیریت پروژه (مدیریت انسجام، محدوده، زمان، هزینه، کیفیت، منابع انسانی، ارتباطات، ریسک، و تأمین پروژه) و ۵ مرحله انجام پروژه (آغاز، برنامهریزی، اجراء، کنترل، و خاتمه) تعریف شده است.
هر سازمان برای ارزیابی شایستگی مدیران پروژه خود در بدو امر باید ارتباط معیارهای تعریف شده را با کار خود شناسایی کند و اگر معیاری در سازمان کاربرد نداشته باشد یا از اهمیت کمتری برخوردار باشد، سازمان باید برای ارزیابی مدیران پروژه خود، اهمیت آن معیار را متناسب با نیاز خود تعریف کند.
● روش دستیابی به شایستگی مطلوب برای مدیران پروژه
روش پیشنهادی برای دستیابی به شایستگی مطلوب مدیران پروژه دارای پنج مرحله به شرح زیر است:
۱) تعیین معیارهایی که در سازمان کاربرد دارند
در این مرحله فرد یا سازمان باید مشخص نماید که کدامیک از معیارهای تعریف شده در چارچوب ارتقاء شایستگی مدیر پروژه،در محیط و کار سازمان کاربرد دارند. در انجام این کار باید توجه داشت که معیارهای انتخاب شده، در عین اینکه متناسب با نیازها و کاربرد آنها در سازمان تعریف میشوند، از جامعیت کافی برای نیازهای آتی مدیران پروژه نیز برخوردار باشند. پس از انتخاب عناصر و معیارهای عملکردی متناسب، میتوان مشخص نمود که کدام مورد، برای سطح مورد نظر از مدیریت پروژه مناسب است.
۲) تعیین سطح مطلوب از شایستگی
در این مرحله باید مشخص شود برای هریک از معیارهای انتخاب شده چه سطحی از شایستگی در سازمان مطلوب است. مثلاً در موردی ممکن لازم باشد عملکرد مطلوب مدیر پروژه در معیارهای مربوطه عملاً نشان داده شده باشد و در موردی دیگر صرف داشتن دانش مرتبط کفایت کند. در این مرحله هم باید توجه داشت که سطوح متناسب تعیین شده برای معیارهای منتخب از نظر نیازهای آتی مدیران پروژه،جامعیت کافی داشته باشند.
۳) ارزیابی
در این مرحله مدیران پروژه در ابعاد دانشی، عملکردی و فردی ارزیابی میشوند تا نقاط قوت و ضعف آنها نسبت به معیارهای مورد نظر مشخص شود. در بعد دانشی، میزان دانش و درک مدیر پروژه از مدیریت پروژه مورد ارزیابی قرار میگیرد (مدیر پروژه در مورد آنچه باید انجام شود و علت انجام آن، چه میداند). در بعد عملکردی،توان مدیر پروژه برای انجام فعالیتهای مرتبط با پروژه مورد ارزیابی قرار میگیرد (مدیر پروژه در کاربرد دانش مدیریت پروژه چه کارهایی را میتواند انجام دهد). در بعد فردی، رفتار مدیر پروژه مورد ارزیابی قرار میگیرد (مدیر پروژه در هنگام اجرای فعالیتهای مرتبط با پروژه چگونه رفتار میکند)
۴) مشخص کردن فواصل تا موقعیت مطلوب
در این مرحله فاصله شایستگیهای مدیر پروژه تا موقعیت مطلوب مشخص میشود. نحوه مشخص کردن این فواصل برای هریک از ابعاد شایستگی مدیر پروژه متفاوت است.
▪ شایستگیهای دانشی مدیر پروژه: در این بعد شاخصهای متعددی میتوانند مورد استفاده قرار گیرند، از جمله:
ـ گذراندن دورههای آموزشی
ـ کسب تجربه مرتبط با پروژه، به طور مستقیم یا با واسطه
ـ ارتباط با سایر مدیران پروژه از طریق مجامع حرفهای و صنفی
▪ شایستگیهای عملکردی مدیر پروژه: در این بعد از شایستگیهای مدیر پروژه، تعیین فاصله تا موقعیت مطلوب، معمولاً از طریق مشارکت در برنامههای سنجش عملکرد و ارتقاء شغلی، افزایش تجربه کاری در نتیجه کار در محیط پروژه، و برنامههای تشخیص شایستگی که توسط مجامع حرفهای و صنفی برگزار میشود، مشخص میگردد. مدیر پروژه با افزایش تجربه کار در محیط پروژه، شواهد بهتری برای نشان دادن توان اجرایی خود میتواند ارائه دهد.
▪ شایستگیهای فردی مدیر پروژه: در این بعد شاخصهای متعددی میتوانند مورد استفاده قرار گیرند، از جمله:
ـ گذراندن دورههای آموزشی با هدف درک بهتر از رفتار و انگیزش منابع انسانی
ـ کسب تجربه مرتبط با پروژه مستقیم یا با واسطه
ـ ارتباط با سایر مدیران پروژه از طریق مجامع حرفهای و صنفی
ـ کار با یک مربی که بتواند مدیران پروژه را در بهتر ارزیابی کردن خود در این بعد از شایستگی کمک کند.
ـ برخورد با همکاران، بازنگریهای مدیریت و بازخورها
۵) پر کردن فاصله تا موقعیت مطلوب
با تداوم سنجش فاصله تا موقعیت مطلوب و سعی در کم کردن آن، مدیر پروژه میتواند خود را به شایستگیهای مطلوب برساند.
باید توجه داشت که پرکردن فواصل تا موقعیتهای مطلوب باید همه جانبه باشد و رسیدن به شایستگی در یک مورد نمیتواند کفایت لازم را برای مدیر پروژه ایجاد کند مثلاً مدیر پروژهای را که فقط در مدیریت ریسک به شایستگی رسیده باشد، نمیتوان یک مدیر پروژه شایسته به حساب آورد. رسیدن به کفایت در شایستگیهای فردی بسیار سختتر است، زیرا با خلق و خوها، انگیزهها و محرکهای شخصیتی سروکار دارد. بنابراین در این زمینه از شایستگیها، باید روشهای بهبود مستمر، هدف قرار داده شود. برای قضاوت در مورد یک مدیر پروژه از نظر این بعد از شایستگی، او باید در شرایط کار و در محیط مدیریت پروژه، رفتاری مطلوب، مطابق آنچه در چارچوب ارتقاء شایستگی مدیر پروژه تعریف شده، از خود نشان دهد. کفایت شایستگی مدیر پروژه تحت تأثیر عناصر و معیارهای عملکردی انتخاب شده برای ارتقاء شایستگی مدیر پروژه است. اگر این انتخاب محدود باشد، شایستگیهای مدیر پروژه هم به همان نسبت محدود خواهد شد. در صورتیکه اگر این انتخاب از گستردگی بیشتری برخوردار باشد، این شایستگی به همان نسبت در سطح گستردهتری در سازمان و محیط آن قابل استفاده خواهد بود.
● کارنامه شایستگی مدیر پروژه
چارچوب ارتقاء شایستگی مدیر پروژه مشتمل بر یک کارنامه شایستگی مدیر پروژهمیباشد که از آن میتوان برای مستندکردن نتایج کلی ارزیابی سطح شایستگی مدیر پروژه در هریک از حوزهها و زمینههای تعریف شده در چارچوب ارتقاء شایستگی مدیر پروژهاستفاده کرد. مقیاس امتیازدهی پیشنهاد شده در کارنامه شایستگی مدیر پروژهامکان بهتری برای توصیف سطح شایستگی کسی که مورد ارزیابی قرار گرفته است، فراهم میکند. مدیران پروژه میتوانند از این مقیاس برای ارزیابی خود در معیارهای عملکرد هریک از حوزهها و زمینههای تعریف شده در چارچوب ارتقاء شایستگی مدیر پروژه استفاده کرده و نتایج بهدستآمده را در کارنامه شایستگی مدیر پروژه وارد نمایند. این رویکرد به مدیران پروژه امکان میدهد تصویری جامع از خود به عنوان مدیر پروژه بهدست آورند. هدف غایی مدیران پروژه باید این باشد که در همه زمینهها در بالاترین نقطه قرار گیرند. سازمانها هم میتوانند از کارنامه شایستگی مدیر پروژه برای مستند کردن توان نسبی مدیران پروژة خود بر اساس شایستگیهای تعریف شده در چارچوب ارتقاء شایستگی مدیر پروژه استفاده کنند. این رویکرد به سازمانها این امکان را میدهد تا با شناخت و توسعه شایستگیهای مورد نیاز مدیران پروژة خود، در سطح مطلوب مورد نیاز سازمان تمرکز نمایند. سازمانها برای تهیه کارنامه شایستگی مدیران پروژة خود میتوانند علاوه بر برگزاری دورههای آموزشی مناسب، برای تکمیل فرمهای ارزیابی یا خودارزیابی از مشاوران بیرون از سازمان کمک بگیرند. برای آگاهی بیشتر و دسترسی به فرمهای کارنامه شایستگی مدیران پروژه به متن اصلی رجوع شود.
سعید امامی
حسنعلی رسولی
حسنعلی رسولی
منبع : دوماهنامه گزارش کامپیوتر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست