سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
انسان ها بالاتر از اقتصاد
هزاران کارگر در کشورهایی چون آرژانتین، ونزوئلا، اسپانیا، ایتالیا به جای آن که به صف بیکاران بپیوندند به صورت دسته جمعی و تعاونی به احیای شرکت خود پرداخته اند اما این امر با موضوع جهانی سازی منافات دارد، زیرا شرکت های ورشکسته به طور جبری حذف می شوند. مقاله حاضر که در لوموند دیپلماتیک دسامبر ۲۰۰۷ منتشر شده به این موضوع می پردازد.
جهانی شدن با «زنده کردن شرکت های ورشکسته» سازگاری ندارد. در مواردی که شرکت ها به کشور دیگری منتقل شده اند، سفارشات هم منتقل می شوند. شرکت ها به این ترتیب ناچار به پذیرش استراتژی هایی می شوند که تصمیم آن ها در جای دیگری گرفته شده و نمی توان نقشی در تغییر دادن آن ها ایفا کرد، برخی شرکت های مناقصه ای هم همزمان با بحران شرکت ها مورد تهدید قرار می گیرند. از میان آن ها تنها شرکت هایی که از مهارتی ویژه برخوردارند و می توانند مهارت خود را در رابطه با بازار های حاشیه ای منطبق سازند، قادرند فعالیت خود را از نو از سر گیرند.به طور کلی تر، ورشکستگی یک شرکت کوچک یا متوسط تنها به دلیل از دست دادن بازار نیست.
اشتباهات مدیران هم می تواند جزو دلایل باشد یا تمایل آن ها به استفاده از صندوق کارخانه همچون ذخیره مالی شخصی. آنتونی جنسن، اقتصاددان انگلیسی معتقد است که در انگلستان نزدیک به ۵۰ درصد از ورشکستگی ها قابل پیشگیری بوده است: «به یمن «نجات» کارخانه های ورشکسته توسط کارکنان آن ها، دریافته ایم که کارکنان تا چه اندازه ظرفیت درک امور را در محل کار خود دارند و در مواردی که شرکت های سرمایه گذاری متوجه راه حل نمی شوند، چگونه بالقوه موثرند.»
جنسن در رابطه با تدابیر مربوط به ورشکستگی شرکت ها تغییر برخورد هایی را پیش بینی می کند که برای کارکنان جای بیش تری را در نظر می گیرد. به نظر او غیرمنطقی است که آن ها برای بازخرید به نسبت بانک ها اولویت نداشته و در جلسات مذاکره با سرمایه گذاران شرکت نداشته باشند. این اقتصاددان به یکی از درخواست های تاریخی جنبش تعاونی می پیوندد که برای کارکنان «حق شفعه» یا پیشدستی در به دستگیری شرکت را طلب می کند.
در فرانسه قاعدتا، دادگاه های تجاری در مورد باز خرید شرکت باید با توجه به دیرپایی اقتصادی برنامه ارایه شده و تعداد مشاغلی که حفظ می شود، رای دهند. اما در عمل استدلالات اجتماعی فراموش شده و دادگاه ها معتقدند که یک تعاونی تازه تاسیس کم تر از یک سرمایه گذار کار کشته دارای امکان پایداری است چرا که برای شمار زیادی از شرکت هایی که توسط افرادی که پس از جنگ جهانی دوم به دنیا آمده اند، تاسیس شده اند، زمان «انتقال» فرارسیده است.
با این حال اکثر این افراد که وارثی برای به دستگیری شرکتشان پیدا نکرده اند از انتقال آن به یک تعاونی ابا دارند: آقای لوبوهتل با تاسف می گوید: «تعاونی برای آن ها کلخوز را تداعی می کند» به همین دلیل پروژه صندوق «ترانسمه آ» بازبینی شد و مقرر شد که این صندوق نه تنها انتقال به تعاونی ها را مورد حمایت قرار دهد بلکه از «شرکت های کار» به شیوه فرانسوی که اساسنامه آن ها باید تعریف شود نیز پشتیبانی کند.
او که از پشتیبانان تعاونی است، ادامه می دهد: «تعاونی یا سهام کارگری، چه تفاوتی دارد. مگر مهم مقاومت در مقابل جهت گیری کنونی سرمایه داری و ارایه پیشنهادات عملی نیست ؟»
آقای بولانس، کارگر فلزکار ادعا دارد که اگر او و همکارانش توانستند، شرکت مول ماتریک را سرپا نگه دارند به این دلیل است که انسان را بالاتر از همه چیز در اولویت اول قرار داده اند و به خود گفته اند: «همه چیز ممکن است...»
پی نوشت ها در دفتر روزنامه موجود است.
نوشته سیسیل رمبو،برگردان مرمر کبیر
نوشته سیسیل رمبو،برگردان مرمر کبیر
منبع : روزنامه سرمایه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست