سه شنبه, ۲۰ آذر, ۱۴۰۳ / 10 December, 2024
مجله ویستا

بطری آرزوها


بطری آرزوها
روزی جوانی نزد استاد معنوی خود رفت و از او پرسید:‌”ای استاد! من از تو سئوالی دارم.‌“ استاد گفت: ‌”سئوالت‏چیست؟‌“ جوان گفت: ‌”من خواسته‏های زیادی در زندگی‏دارم و حتی برای به دست آوردن آن‏ها خیلی تلاش کردم‏ولی تاکنون به هیچ یک از هدف‏ها و آرزوهایم دست‏نیافته‏ام و همین امر باعث شده که به حالت افسردگی وناراحتی دچار شوم و احساس کنم که دیگر نمی‏توانم به‏خواسته‏هایم برسم و باید آرزوهایم را به فراموشی بسپارم‏و نسبت به زندگی، دلسرد و دل‏زده شوم. از تو خواهش‏می‏کنم که مرا راهنمائی کنی.‌“ استاد از جوان پرسید: ‌”چندسال داری؟‌“ او جواب داد: ‌”۲۹ سال‌“ استاد ادامه داد: ‌”من‏می‏خواهم برایت مثالی بزنم و تو باید جواب سئوالت را درمثال من پیدا کنی. فرض کن که دنیای به این بزرگی مانندساحل یک دریای پهناور است و همان طور که می‏دانی،هرچه را که به دریا بیندازی بعد از مدتی دریا آن را به‏ساحل برمی‏گرداند.
هدف‏ها و آرزوهای هر شخص، مانندنوشته‏ای است که در بطری می‏گذاری و آن را به دریای‏بیکران هستی پرتاب می‏کنی هر چه قدر خواستنت بیشترباشد آن را دورتر پرتاب خواهی کرد و طبق قانون دریا که‏برایت گفتم دریا آن بطری را به سمت ساحل برمی‏گرداندولی نه به طور قطع در همان جائی که بطری را پرتاب‏کردی؛ بلکه باید با لذت و شادمانی در طول ساحل زندگی‏قدم بزنی و از لحظه‏های خود لذت ببری تا این که‏هدف‏هایت بعد از یک فاصله زمانی به تو بازگردد وآن‏ها را مشاهده کنی متاسفانه تو در همین محل مانده‏ای وغصه می‏خوری. بلند شو و در ساحل زندگی به کاوش‏مشغول باش و ایمان داشته باش که روزی بطری تو، به توباز خواهد گشت. تا آن روز شاد و مطمئن زندگی کن!‌“

بهادر پورزاد
عضو موسسه فرهنگی تحول کیمیا
منبع : مجله شادکامی و موفقیت