جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


مستندسازی از نگاه مدیریتی متمرکز


مستندسازی از نگاه مدیریتی متمرکز
● سینمای مستند در ایران از آغاز تا کنون
در ایران، دوربین فیلمبرداری از سال ۱۹۰۰ میلادی (۱۲۷۹ شمسی) به منظور ثبت زندگی به کار رفت - «میرزا آقاخان» اولین مستندساز ایرانی لقب گرفت - و در این حیطه تا امروز از دستاوردهای سینمای غیرتخیلی جهان سود جسته، به صورت وسیله­یی برای پرداختن به ذهنیت سینماگران، حدیث نفس آن­ها، بازسازی حقایق و درک عاطفی از پیرامون درآمده است؛ یعنی وسیله­یی که گروهی از فیلمسازان ایرانی برای نمایش وجود و جلوه­های دنیای بیرون به کار می­برند، برای گروهی دیگر ابزاری است برای برون­فکنی ذهنیات و کلنجارهای هستی‌گرایانه. امکانات شیوه‌ی مستند، هم ذوق آنان را برمی‌انگیزد تا در تعیین قوانین عالم پرسش­هایی را مطرح سازند، هم باعث می­شود تا به تماشا و جست­وجوی لایه­های زندگی، رفتارها، تباهی­ها و حضور در زمان پرداخته و رخدادها را به مدد امکانات سینما و در چارچوب­های ذهنی خود تفسیر کنند. از این منظر، سینمای مستند ایران مبتنی بر گرایش­های ساختاری و فکری متفاوت بوده و از نظر شالوده­ی عناصر درونی - زمان، مکان، شخصیت و رویداد - دستِ کم، به سه شاخه­ی بزرگ رده­بندی می­شود:
۱) بازسازی‌شده
۲) محض
۳) داستانی
مستند محض به منزله­ی گسترده­ترین حیطه در سطح عناصر چهارگانه، دارای پنج عرصه است:
۱) عین­گرایی (گسترده­سازی گزارش)
۲) واقع­گرایی
۳) فیلم­های تجربی
۴) عاطفه­گرایی و به اصطلاح، هنری و شاعرانه (بیرونی - ذهنی)
۵) تأویل‌گرایی (درک)
سینمای صنعتی نیز عرصه­ی عینی­ترین فیلم‌های مستند ایران است که گاهی به مدد تدریس و موسیقی جذابیت می­یابد.
در سینمای اجتماعی دهه­ی ۱۳۴۰، که بُعد تازه‌یی به عین­گرایی خام می­افزاید، بسیاری از فیلم­هایی که خود دولت برای نمایش دگرگونی در شرایط دشوار سفارش می­داد، به علت سنگینی و صعوبت، قابل تحمل نبودند. در اواخر این دهه، نسل جدیدی که احتمالاً در غیاب سینمای مستند به ادبیات و شعرِ آگاه‌کننده روی می­آورد، به سینما کشانده شده و فیلم مستند جامعه­نگار و تحقیقی، معنا و افق تازه­یی یافت که در این راستا می­توان از «باد جن» ساخته­ی «ناصر تقوایی» یاد کرد. در این دوران، کم­تر فیلمی را می­توان یافت که به نقش مردم در حیات اجتماعی­شان و به دلایل ضعف آن­ها اشاره نکرده یا آرمانگرایانه به نهادهای اجتماعی نپرداخته باشد. سینمای مستند واقع‌گرا، هم جست­وجوی در ریشه‌هاست و هم جست­وجو در نادیده­های این سرزمین.
سینمای مستند در جریان انقلاب اسلامی، کاربرد تازه­یی یافت؛ از پوسته­ی خود درآمد و جمعیت میلیونی، آرزوهای دگرگونی و آرمان، فیلم­ها را انباشته کردند.
بلافاصله بعد از انقلاب، فیلم مستند در تمام زمینه­ها به کار افتاد تا عرصه­ی واقع­نمایی اجتماعی و نمایش کارکرد فرهنگ باشد.
در این بین، در حالی که بخشی از سینمای اجتماعی ایران به مباحثه­ی واقعیت و خیال علاقه‌مند می‌شود، یک رده از فیلم­های کوتاه نیز دیده می­شوند که با اتکا به روش دوربین مستقیم و با سخت‌کوشی فراوان، توهم فیلم مستند را به وجود می­آورند. هم­چنین فیلم­هایی ظهور می­کنند که با استفاده از روش­های سینمای داستانی، صداقت اثر را زیر سؤال می­برند.
درباره­ی فیلم­های مردم­نگاری در ایران نیز باید گفت که این گونه فیلم­ها به صورت علمی تولید می‌گردند، اما درباره­ی علوم مردم­شناسی هرگز تحقیقی به عمل نمی‌آید.
هم­چنین فیلم­های صنعتی، یا درباره­ی صنعت هستند، که در رده­ی فیلم­های تحقیقاتی یا آموزشی قرار می­گیرند تا تبلیغاتی - که رده­ی خود را داراست - و یا عناصر مشترک تشکیل‌دهنده­ی مستند محض را دارند، یعنی زمان، مکان، شخصیت و رویداد در مستند، اصیل خواهند بود. نحوه­ی بهره­گیری هر یک از زیرشاخه­ها از این عناصر، رده­ی آن­ها را تعیین می­کند.
گونه­هایی که امروز در سینمای مستند ایران کاربرد یافته و به آن­ها پرداخته می­شود، همان­ گونه­ها و انواعی هستند که در سینمای مستند دنیا کاربرد دارند و مورد تحلیل قرار می­گیرند.
● بررسی وضعیت مخاطب در سینمای مستند ایران
▪ در دوره­ی «قاجار»، مخاطب، خاص و مکان نمایش سینمای مستند، دربار بوده است.
▪ در اواخر دهه­ی ۱۳۲۰، مخاطب، عام و مکان نمایش، پیش­نمایش سینماها بوده است.
▪ در اواخر دهه­ی ۱۳۳۰، مخاطب، عام و خاص و مکان نمایش، پیش­نمایش سینماها، انجمن­ها و کانون­ها بوده است.
▪ در دهه­ی۱۳۵۰، مخاطب، عام و مکان و اقتصاد نمایش، سالن اکران بوده است.
▪ در دوره­ی انقلاب، سینمای مستند به تلویزیون راه پیدا کرده و مخاطب آن، انبوه تماشاچی بوده و مکان و اقتصاد نمایش، رسانه­ی تلویزیون و پیش‌نمایش سینماها قرار می­گیرد.
▪ از دهه­ی ۱۳۶۰ به بعد، سینمای مستند انبوه تماشاگران را جذب خود نمود و مکان و اقتصاد نمایش، تلویزیون، رسانه­ی چندکانالی، ویدیوی خانگی و انجمن­ها قرار گرفت.
▪ در دهه­ی ۱۳۷۰، سینمای مستند در بین مخاطبان افت می‌کند و تلویزیون و سالن­های سینمایی از آن حمایت نمی­کنند.
▪ در دهه­ی ۱۳۸۰، نگرش به سینمای مستند دچار تحول می­شود.
● هدف راه­اندازی
▪ مدیریت متمرکز مستندسازی
▪ مرکز هنرهای تصویری سوره
این طرح، هم­سو با فعالیت­های جاری و سیاست‌گذاری­های کلان حوزه­ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی در خصوص تحقق فرهنگ اصیل ایرانی، شرقی، مبارزه، دین‌مداری و هویت و تمدن اسلامی و در راستای تحقق ایده­ی سینمای ملی با شعارهای «سینما: اندیشه»، «سینما: رویداد»، «سینما: نوآوری»، «سینما: تحول»، «سینما: اخلاق»، «سینما: جست­وجو»، «سینما: عمق‌محوری» و «سینما: صنعت از نگاه تبدیل»، خواهد کوشید تا خلاء حاکم بر سینمای مستند در جامعه را، که بخش عمده­یی از سینمای ملی است، پوشش داده و به کج­سلیقگی­های موجود در شکل­گیری جریان سینمای مستند در ایران برای همیشه پایان داده و آغازی باشد برای راه­اندازی جریان حفظ هویت ملی، تاریخی و ایرانی مردم ایران‌زمین.
هم­چنین این طرح می­کوشد تا با زنده نگه‌داشتن اهداف کلان سینمای مستند و تعاریف ویژه­ی آن، خلاءهای حاکم بر نظام و سیستم دولتی، مردم دولت­مدار، بازار دولتی و اقتصاد و صنعت دولت­محور را نقد کرده و با ارایه­ی راهکارهای کارشناسی­شده و منطقی در قالب بسته­بندی سینمای مستند، به ایجاد تحول نظام­مند در جهت بهبودی و حل معضلات و نگاه ایده­آل در نظام جمهوری اسلامی ایران، در راستای اهداف چشم‌انداز ۲۰ ساله­ی دوم، دست یابد تا راهگشایی باشد برای حل مشکلات مزمن و هشداری برای جلوگیری از شیوع بیماری­های جدید در سیستم، که آن هم تنها با تحقیق، کار کارشناسی و نگاه تیزبین، واقع­گرا، جست­وجوگر اندیشه­های ناب، عمق­محور، اندیشه­مدار و تحلیلگر سینمای مستند و پرداخت به واقعیت‌ها، که از خصوصیات بارز این گونه‌ی سینمایی بوده، محقق است.
از آن‌جایی که در عصر حاکم، دنیا صنعتی و مدرن شده و جامعه هرگز فوت وقت را نمی‌پذیرد، می‌توان با ساخت مستندهای فاخر و ماندگار، معضل به­هم پیوستگیِ زمان­های دنیای مدرن را حل کرده و برای مخاطبی که دیگر حاضر نیست زمانی درازمدت برای مطالعه در زمینه­های گوناگون خرج کند، خوراک مناسبی از همان جنس فرهنگی آماده نمود.
در این طرح، مدیریت مستندسازی مرکز هنرهای تصویری سوره، کاملاً مستقل عمل نموده و با کمک مدیران محترم حوزه خواهد توانست نقش مهمی را در راستای حفظ سیاست‌های کلان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران ایفا کند و پاسخگوی نیاز فرهنگی مردم در جامعه باشد؛ این در شرایطی است که سینمای مستند ایران که سینمای واقعیت­ها، تکنیک­ها، جذابیت­ها، خلاقیت­ها، ظهور ایده­های نو، اندیشه­گری­ها و جست­وجوگری­هاست، در مقایسه با سینمای مستند و به‌خصوص سینمای اروپای شرق و غرب، انتظارات مخاطب را از خود بسیار بالا برده و می­تواند با پرداخت درست و منطقی، نیاز مذکور را برآورده سازد.
● ساختار نظام مدیریت متمرکز مستندسازی مرکز هنرهای تصویری حوزه­ی هنری
این مدیریت به سه معاونت اصلی تولید، فرهنگی و مالی تقسیم­بندی می‌شود که هر یک با مشخصات خاص خود، توانمندی­های ویژه­یی در خصوص پیشبرد اهداف مستندسازی در مرکز دارند.
▪ معاونت تولید
این معاونت که توسط یکی از صاحب­نامان سینمای مستند اداره خواهد شد، با تیم ۵ نفره­یی از مشاوران که هر کدام نیز از مستندسازان خبره­ی این مرز و بوم هستند، اهداف مرکز که در طرح، تدوین شده است را در میان طرح­های عرضه شده توسط تهیه­کنندگان سینمای مستند، بررسی نموده و با ارایه‌ی راهکارهای جدید در شیوه‌ی تصویب و اجرای طرح، سعی خواهند نمود تا معضلات اجرایی در سینمای مستند را حل نمایند.
سینما به این شکل اداره می‌شود که طرح توسط تهیه­کننده به شورا فراخوانده شده، پس از تصویب به مرحله­ی تحقیق رسیده، بعد از این مرحله، کمیته­ی برآورد تشکیل و طرح را برآورد نموده و سپس با ناظر ساخت که در همان کمیته حضور خواهد داشت، به مرحله­ی ساخت می‌رسد؛ پس از ساخت نیز کمیته به ارزیابی طرح اقدام خواهد نمود.
▪ معاونت فرهنگی
این معاونت که شامل سه بخش روابط عمومی، روابط بین­الملل و جشنواره­ها خواهد بود، سعی می‌نماید از تولیدات مدیریت پشتیبانی نموده و در بخش­های مختلف ایفای نقش نماید.
▪ روابط عمومی:
این بخش که نقش یک مشاور مطبوعاتی را خواهد داشت، اخبار مرکز و مدیریت را رسانه­یی کرده و به گوش عموم می­رساند.
▪ روابط بین­الملل: این بخش، بخش بازرگانی داخلی و خارجی مجموعه است که وظیفه­ی به فروش رساندن تولیدات و جذب اسپانسر برای برگزاری جشنواره­ها را بر عهده دارد. این مرکز هم‌چنین فیلم‌های ساخته شده و موجود سینمای مستند در ایران و جهان را خریداری کرده و به فروش می‌رساند.
● برپایی جشنواره­های تخصصی سینمای مستند
از آن‌جایی که حوزه­ی هنری دارای حدود ۷۰ سالن سینمایی است که تعداد ۱۰‌عدد از آن­ها در تهران قرار دارند، می­توان تقویمی در سال آماده نمود که طی فصول مختلف جشنواره­هایی با مدیریت مرکز برگزار گردند؛ جشنواره­هایی که تا کنون در کشور بر پا نشده و یا جشنواره­هایی همچون «صنعت»، «محیط زیست» و «سیما» که با مشکلاتی در جهت راه­اندازی روبه­رو هستند. این مرکز می­تواند از این جشنواره­ها حمایت کرده و با جذب اسپانسر، با پیوند با سیما، در تقویم سالانه­ی خود به برگزاری جشنواره­های سینمای مستند اقدام کند. این امر، مهم­ترین گزینه‌یی است که در بلندمدت و در طی برنامه­یی ۳ ساله، منشاء درآمدزایی برای مرکز خواهد شد.
لازم به ذکر است برگزاری جشنواره­ی بین‌المللی سینمای مستند در صنعت نیز از اهداف بعدی این مرکز خواهد بود. هم­چنین این مرکز می­تواند با راهکاری که در برپایی جشنواره پیاده می­کند، صنعت و حوزه­های مختلف وزارتخانه­ها را در تولیدات، منسجم نموده و فراخوان­هایی را با همکاری مراکز و صنعت، در جهت تولیدات مستند ارایه نماید.
● چشم­انداز
مدیریت متمرکز مستندسازی مرکز هنرهای تصویری سوره در یک دوره­ی ۳ ساله، با برنامه‌ریزی دقیق، علمی و منطقی که در طرح، ارایه شده، خواهد توانست:
۱) در سال اول، با تولیدات فاخر و ماندگار، شرکت در جشنواره­های داخلی و بین­المللی و به دست آوردن رتبه­های اول فیلمسازی مستند، جایگاه خود را در سیستم به عنوان یک مرکز تولیدی پیدا کرده، حفظ نموده و عرض اندام نماید.
۲) در سال دوم، اسپانسر دولتی و خصوصی جذب نموده، تولیدات را متمرکز کرده و اقدام به فراخوان فیلمسازی نماید. هم­چنین با برگزاری جشنواره­های مستقل داخلی سینمای مستند، که به‌طبع با جذب اسپانسرها همراه خواهد بود، توان کمی و کیفی تولیدات خود را در بخش­های مختلف و جشنواره­های متمرکز مذکور همچون صنعت، سینما، طبیعت و ... بالا برده و به سوددهی برسد.
۳) در سال سوم، به صورت کاملاً مستقل از نظر بودجه و امکانات، هدایت شده و تبدیل به مرکزی در جهت حفظ و بقای سینمای مستند ایران گردد. در این سال می­تواند اقدام به برگزاری جشنواره­های بین­المللی نموده، تجهیزات حرفه­یی برای تولیدات فاخر، خریداری و مرکز تولید و تجهیزات، راه‌اندازی نماید.
لازم به ذکر است کلیه­ی این اقدامات، در راستای سیاست­های کلان حوزه­ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی شکل خواهند گرفت.
مجتبی شاهسوند
منبع : سورۀ مهر