پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نبوت و انبیا در دین یهود


نبوت و انبیا در دین یهود
هارامبام سیزده اصل را به عنوان اصول اعتقادی یهودیان تدوین نموده که از متن تورات مقدس انتخاب شده اند. اولین این اصول، ایمان به وحدانیت و یکتایی خدا و دومین آنها، اعتقاد به این موضوع است که «خداوند نه جسم است و نه شباهتی به اجسام دارد».
با توجه به این اصول، خداوند که بدون جسم مادی است برای انتقال اراده و خواست خود به بشر مادی، واسطه هایی را برمیگزیند. این واسطه ها، انبیا هستند که به علت شرایط خاص، از جانب پروردگار انتخاب میشوند.
هارامبام در کتابهای خود (شمونه پراکیم با ۸ فصل، راهنمای گمگشتگان و میشنه تورا) شرایط انتخاب الهی را شرح میدهد. خداوند فردی عاقل، مستغنی، قدرتمند، دارای اراده قوی، صاحب صفات اخلاقی نیک و آرامش خاطر را به عنوان پیامبر برمیگزیند که قدرت دورشدن از جسم و مادیات و نزدیکشدن به عالم معنوی را دارا است تا بتواند رسالتش را اجرا نماید. علاوه بر این شرایط، مهمترین اصل پیامبری، خواست و ارادهٔ الهی است زیرا در تاریخ یهود افرادی چون (باروخ بن نِریا) شاگرد یرمیای دارای تمامی شرایط فوق بود ولی ارادهٔ الهی بر نبی شدن آنها قرار نگرفت. در میشنا (پیرقه آووت)، عاقل، به انسانی گفته میشود که از هر فردی نکتهای بیاموزد، مستغنی، انسانی است که به قسمت خود راضی و قانع است و قدرتمند فردی است که بر نفسانیات خود مسلط میباشد.
خداوند پیامبران و انبیای خود را از میان مردمی با سلامت جسمی و روحی کامل برمیگزیند زیرا فردی معیوب (جسمی یا روانی) معمولاً بیشتر درگیر نقص خود میباشد و نمیتواند کاملاً خود را وقف رسالت خود نماید. حتی اگر پیامبری از قبول رسالت خویش امتناع نماید (مانند امتناع حضرت مشه بارسالتش در ابتدا به علت تواضعش یا ابراز عدم شایستگی یرمیا یا یشعیا از جانب خودشان و ...)، هنگامی که برانگیخته شود حتی اگر شخصاً تمایل به گفتن نداشته باشد، چنان سخن میگوید که به نظر هارامبام در مورد حضرت مشه (حضرت موسی) انگار این صوتی از جانب الهی است که حنجرهٔ پیغمبر را انتخاب نموده تا پیام خداوند به گوش مردم برسد.
کلمهٔ (ناوی) یا نبی را برخی از ریشهٔ کلمهای در زبان اکدیان (نابئو) به معنی (فراخوانده شده) میدانند. در یونانی کلمهٔ ناوی به معنی سخنگو از جانب فردی دیگر، نماینده و هوادار میباشد. در عبری نیز ریشهٔ کلمهٔ ناوی از (نیوْ) به معنی سخنگفتن است، در بحث انبیاء یهود برای نبی نامهای دیگری (مانند «خُوزه» یا «رُوئه» به معنی روشنبین، «ایش ها الوکیم» به معنی مرد خُدا به گاد-شوئل و ناتان) نیز داده شدهاست. از میان بنیاسرائیل ۴۸ نبی و ۷ نبیه برخاستهاند. البته تعداد بیشماری نیز مشغول رحمت الهی شدهاند و روح مقدسی به طور موقت بر آنها قرار گرفته است تا بتوانند در مورد خاصی پیغامآور خواست خُدا باشند اما فقط نام آن عدهای که نبوتشان برای جامعه نفع بیشتری داشته است بهصورت مکتوب ذکر گردیدهاست. بعضی از انبیاء مانند ۱۲ نبی آخرین (یوئل، عاموس، میکا، زخریا، حگی) در مقطع زمانی خاصی و فقط برای یک موضوع رسالت یافتهاند اما برخی مانند یشعیا نبی برای زمان آخرت و پایان جهان نیز نبوت آوردهاند.
چون خداوند هر انسانی را با خصوصیات خاصی آفریده است که از دیگران متمایز باشد، انبیا نیز به علت وجود همین تمایزات و خصوصیات فردی، دارای درجهٔ نبوی متفاوت به علت شرایط خاص جسمی و عقلی و تصوری میباشند. یک نبی با درجهٔ نبوت بالا، به دلیل درک عقلی خود، کلام و ارادهٔ الهی را بهطور روشن و بدون مفاهیم پیچیده درک میکند و انتقال میدهد (مانند نبوتهای حضرت مشه). ولی نبی دیگر با درجهٔ پایینتر هوش و استعداد ذهنی، در رویای نبوی خود کلام خدا را با استعارههای مشکل که گاه حتی تا امروز نیز مفهوم خاصی نپذیرفتهاند، درمییابد و منتقل میسازد.
نبوت تعدادی از انبیاء نیز منحصر و محدود به موضوع موجود در همان زمان میشده است.
استر و یونا در مورد اوضاع اجتماعی روز خود نبوت آوردهاند.
هر چند که انبیاء همواره به علت تواضع خود، مورد احترام بیشتر مردم بودهاند و در مسائل اجتماعی و خانوادگی هم مورد اعتماد آنها قرار میگرفتهاند، ولی در تاریخ یهود به مواردی نیز بر میخوریم که کلام نبی مورد مخالفت مردم گمراه آن زمان قرار گرفته است یا خود نبی مورد آزار و کملطفی قرار گرفته است.
هر چند که معجزه نشانهٔ پیامبری است ولی شرط لازم برای اعلام نبوت نبوده است. یک نبی راستین میتوانسته تنها با ادای نام الهی یا پیشگویی وقایع آینده با نشانههای مختلف از حوادث، رسالت خود را اعلام نماید. هر روز در سراسر جهان، ملخ ها به کشتزارها حمله میکنند، دریا جزر و مد دارد یا کسوف موجب تاریکی در روز میشود ولی نکتهٔ اصلی و پنهان در معجزه آن است که این اعمال، درست در زمان اعلام پیغمبر در همان لحظه که مورد نیاز جامعه است انجام میشود. معجزه یعنی عملی خاص در زمانی خاص که توسط پیامبر انجام گیرد. نبوت یک نبی، هدفدار و برای هشدار یا بشارت و با درنظرگرفتن مصالح جامعه میباشد. نبوتهای راستین و مثبت حتماً انجام میپذیرد و نبوتهای منفی یا پیشگویی مصایب و سختیها و معجزات به اعمال مردم آن جامعه بستگی خواهد داشت. یعنی اگر به علت کثر گناهان شهری مثل (یَوْنِه) خداوند تصمیم به نابودی آنجا بگیرد، مردم با توبه و اعمال نیک، میتوانند این حکم را برگردانند (همانطور که چنین هم شد). اگر خداوند توسط نبی اعلام میدارد که منجی برای برقراری عدالت در جهان خواهد فرستاد، این انسانها هستند که باید زمینه را برای ظهور او آماده کنند.
هارامبام، همانطور که در سیزده اصل خود آورده است نبوت حضرت مشه (موسی) را با دیگر انباء بنی اسراییل متفاوت میداند. این تفاوتها عبارتند از:
۱) نبوت حضرت مشه بدون تغییر حالت جسمانی رایج در نبوت دیگر انباء بنی اسراییل بوده است.
۲) نبوت حضرت مشه دائمی بوده در حالی که انباء دیگر ممکن بود فقط در یک زمان خاص نبی باشند.
۳) نبوت حضر مشه بدون واسطه و نشانههای مادی بوده در حالیکه انباء دیگر بنیاسرییل نیاز به استعاره و نشانه داشتهاند.
۴) نبوت حضر مشه احتیاج به احضار او از جانب خدا در یک زمان خاص نداشته و حضرت مشه میتوانسته در هر زمان نیز با خداوند ارتباط داشته باشد.
● یاد انبیاء یهود در عصر حاضر
یهودیان، هر هفته در سراسر جهان در روزهای شنبه، قسمتی از کتب انباء یا نوشتههای مقدس را پس از قرائت فصولی از تورا میخوانند. رسم خواندن هفطارا به زمان حکومت رومیان بتپرست برمیگردد که مانع خواندن تورا توسط یهودیان میشدند و دانشمندان ما برای اینکه یهودیان در طی هفته با کلام خدا آشنا باشند قسمتهایی از کتب انباء را که از نظر موضوعی با فصول تورات هماهنگی داشت را انتخاب کردند و این رسم هنوز پابرجاست. با خواندن کتب انبیاء، با ارادهٔالهی آشنا شویم و راهشان را تداوم بخشیم.
آرزو ثنایی
منبع : انجمن کلیمیان تهران