پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
بام اندود ـ مواد
مواد پوششی سقف ـ بام بام اندود Proofing Materials همه بامها برای پناهگاهها نقش اصلی و اساسی دارند. این مواد ساکنان بناها، خانهها و محلها را از ریزش باران، برف، وزش باد، تابش نور خورشید و گرما یا انجماد و یخزدگی حفظ میکنند. نمونههائی از بامها، و مواد بهکار رفته برای پوشش آنها در طی قرنها گوناگون و با تغییرات جغرافیائی، ابداعی، و تکنولژی متفاوت بود، انواعی از بامهای ابتدائی در گوشه و کنار دنیا حتی امروزه برقرار است.
کلبههای ابتدائی احتمالاً بامهائی از پوشال و خس و خاشاک گیاهی و نیها، برگهای نخلها یا موادی شبیه آنها که در محل در دسترس بود، پوشش میشد. همچنین بامهای کاهگلی و پوشالی شیبدار ساخته میشد تا باران به آسانی از روی بام بر زمین بریزد. بعدها از گل مخلوط با این مواد برای استقامت بیشتر بامها استفاده میشد و گاه نی و بوریا بهجای شاخههای درختان و الوارهای بزرگتر بهکار میرفت. از گل، خاک رس و دیگر مواد میتوان در ساخت بامهای مسطح کم شیب استفاده کرد.
در مناطق کم باران از جمله خاورمیانه و آمریکای جنوب غربی بامهای مسطح با شیب خیلی کم میسازند. درین مناطق گرم و خشک بامها اغلب از مواد و مصالح محلی نظیر خاک رس یا گل سود میجویند. بعدها در قرن نوزدهم، اروپائیان و آمریکائیان بامهای صاف مسطح با شیب خیلی کم را گسترش دادند و در نتیجه بامهای ضد باران و ورقهای گالوانیزه پولادی و بتن برای استحکام بنا میسازند.
با گسترش ساختمانهای آجری و سنگی از مواد محکم و کارادر برافراشتن بامهای گنبدی و نیم گنبدی تا حدی استفاده میکردند. قرنها بامها با گل رس و کاهگل، و بتون و آجر و کاشی و غیره پوشش میشد تا اینکه ایزولاسیون باقیر و گوئی و آسفالت و شیوههای تازهتر مانند ایزوگام و غیره بامها پوشش و در واقع ضد نفوذ آب به بناها گشت. در برخی از بامهای کوچک از توفان و قطعات کوچک سفال یا شیروانی و موادی چون ایرانیت ورقههای آلومینیمی، فولادی و غیر در پوشش بامها استفاده میشود.
● بامهای ضربی و مسطح
در آغاز نواحی شمال و شمال غربی کشور ساختن بامهای مسطح و در نواحی مرکزی و جنوب غربی طاقهای ضربی متداول گشته است و بعدها به علت تأسیس شاهنشاهی هخامنشی و اشکانی و ساسانی و ایجاد ارتباط مداوم میان تمام مناطق کشور و از همه مهمتر به وجود آمدن یک نیروی عظیم ملی که قادر بوده است هرگونه مصالح ساختمانی لازم را از دورترین نقاط جهان برای مرکز شاهنشاهی تأمین نماید.
به کار بردن ستون در معماری ایران سابقهای بس کهن دارد و پارهای از باستانشناسان با توسل به پایههای چندی که در موسیان پیدا شده است عقیده دارند که این عامل از ششهزار سال پیش در ایران شناخته بوده است ولی مهمترین بنائی که تاکنون در ایران شناخته شده است و در آن تالارهای بزرگ ستوندار ایجاد نمودهاند در حسنلو واقع در جنوب دریاچه ارومیه است که در زمرهٔ مهمترین آثار ساختمانی ایران باستان بهشمار میرود. این بنای عظیم در سدهٔ نهم پیش از میلاد بر پا گردیده و از نظر اصول معماری و بهکار رفتن مصالح ساختمانی متنوع و منطقی در عداد پیشرفتهتر معماریهای آن روزگار محسوب میگردد.
به موازات معماری بر بنیاد طاقهای صاف که درآغاز فقط با چوب ساخته میشد و در دورههای بعد در مورد ستونها و درگاههای بخشهای سنگی جای چوب را گرفت ساختن طاقهای ضربی نیز در معماری ایرانی ادامه پیدا کرد و بنابر مقتضیات اقلیمی و سیاسی طاقهای ضربی نیز در معماری ایرانی ادامه پیدا کرد و بنابر مقتضیات اقلیمی و سیاسی هر چند مدت یکبار یکی از دو شیوهٔ بالا رسمیت مییافت بیآنکه شیوهٔ دیگر به کلی رها شود. اگر از نظر شکل ظاهری دو شیوهٔ بالا با هم شباهت زیاد ندارند در مقابل آنچه آنها را به یکدیگر پیوستگی میدهد حجمها و فضاهای ویژه معماری ایرانی است که خواه در معماری با طاق مسطح جلوه کند یا در ساختمانهای گنبددار و بناهای دارندهٔ طاق ضربی متجلی گردد.
ادامهٔ ساختن طاقهای هلالی به موازات برپا کردن طاقهای صاف و بر بنیاد الوارهای عظیم از همه جا بهتر در تخت جمشید به چشم میخورد. کاخهای شاهنشاهان هخامنشی در این مکان باستانی همانند دیگر بناهای این عصر که پازارگاد و شوش و اکباتان و دیگر جایها برپا گشته است بهترین و پاسارگاد نکتهای که قابل توجه است آنکه تناسب ستونهای بهکار رفته در این بناها مخصوص معماری ایران است. این ستونها که کشیدهترین نوع ستون در معماری دنیای باستان است غالباً دارای ارتفاعی معادل چهارده برابر قطر ستون است در حالی که در دیگر نقاط جهان باستان بلندی ستونها هرگز به بیش از هشت برابر قطر آنها نمیرسد، همین تناسب پس از گذشت بیش از دو هزار سال در ساختن کاخهای صفویان در اصفهان رعایت شده است.
در ساختن بناهای ایرانی عصر ماد و هخامنشی هر دو نوع پوشش یعنی هم طاقهای هلالی و هم طاقهای مسطح متداول بوده است ولی از شیوهٔ نخستین در بناهای کم اهمیتتر و از طریقهٔ دوم بناهای معظمتر استفاده میشده است.
به خلاف عصر ماد هخامنشی معماری رسمی ایران در دوران اشکانیان و ساسانیان از گنبد و ایوانهای قوسدار استفاده نموده است. بهطور کلی هر زمان در معماری رسمی ایران از تالارهای ستوندار و طاقهای مسطح استفاده شده است در همان دوره بناهای کم اهمیتتر دارای گنبد بودهاند و هرگاه بناهای گنبددار معماری رسمی را تشکیل میداده است به موازات آن بناهائی با بام افقی در سطح سادهتر ساخته میشده است و هیچگاه رسمیت یافتن یکی از دو طریقهٔ فوق شیوهٔ دیگری را به کلی در بوته فراموشی ننهاده است.
هنگامی که کاخهای عالی قاپو و چهلستون به صورت تالارهای ستوندار بنیاد میگردید در همانحال مساجدی چون مسجد شاه و مسجد شیخ الطفالله براساس گنبد و طاق مدور ساخته میشد و در عمارتهای سلطنتی دیگری چون هشت بهشت و تالار اشرف نیز از گنبد استفاده میشد.
کاخ اشکانی آشور نمونه خوبی برای شناخت معماری رسمی در دوران اشکانیان به دست میدهد. در این بنای باشکوه مهمترین قسمت عبارت از ایوان بزرگی است که رو به حیاط باز شده است. در حقیقت این کاخ با طاق کشیده و بلند ایوان و طاقنماها و ستونهای پیوسته به دیوار آن که جنبهٔ تزئینی صرف دارد اساس معماری اشکانی را که در دوران ساسانیان نیز به همان شیوه ادامه مییابد تشکیل میدهد.
گنبد و ایوان و طاقنماها و طاقهای گهوارهای اساس ساختمانی معماری عصر ساسانیان را تشکیل میدهد. طاقهای ساسانی عموماً به شیوهٔ رگچین و بدون توسل به ایجاد طاق چوبی موقتی که در شیوه رومی از بهکار بردن آن ناگزیرند ساخته شده است. در طاق عظیم و بیهمتای تیسفون بر روی طبقات زیرین طاق که به همین طریقه بنیاد گردیده قشرهای دیگری به شیوهٔ پرتوی افزوده گشته است تا بدنی ایوان رفیع استحکام بیشتری داده شود.
گنبدهای ساسانی نیز همیشه بدون توسل به الگوی چوبین بیکبار در فضا پیافکنده شده است. این گنبدها بر روی فیلپوشهائی که در چهارگوشه تالار مربع شکل بر بالای دیوارها بهکار رفته بنا گشته است. بهوسیلهٔ این فیلپوشها طرح مربع تالار در بالا به چند ضلعش هشت گوشهای تبدیل یافته و کار بنیاد گنبد را آسان ساخته است.
یکی از انواع طاقسازیهای جالب عصر ساسانی طاقهائی است که بهوسیله پوششهای گهوارهای بهوجود میآید. این نوع پوشش مرکب است از یک سلسله طاس و تویزه که در طول یکدیگر قرار میگیرند. در این طریقه رانش طاق به جای آنکه بر دیوارهای جانبی فشار وارد سازد بر روی نقاط معینی از قوسهای مستحکمتر تقسیم میگردد. این شیوه پوشش به معمار اجازه میدهد که در فاصلهٔ میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنائی طبیعی بنا را تأمین کند. این طریقه طاقسازی در تمام دورانهای اسلامی ایران متداول بوده است و امروزه نیز این رویه در معماری معمول ایران رواج دارد.
معماران عصر ساسانی از تیرها و قطعات دیگر چوبی خاصه بهعنوان کلاف و کشنده و همچنین برای نرمش بخشیدن بیشتر به اجزاء ساختمان در نقاط تکیه طاق بر جرزها استفاده مینمودند. همین روش نیز در ساختمان بناهای عصر اسلامی در ایران ادامه پیدا نمود و در بناهائی چون تاریخانه دامغان و مسجد جامع اصفهان بهکار گرفتن این تمهید مشاهده میگردد.
از ویژگیهای دیگر شیوهٔ ساسانی در معماری ساختن قوسهای دو تیزه و قوسهای نعلی شکل و همچنین اشکال چند بخشی است که به احتمال زیاد الهام دهندهٔ مقرنس کاریهائی است که در اعصار اسلامی در معماری ایران و دیگر کشورهای مسلمان رواج تام یافت.
طرح افقی معماری ساسانی بر بنیاد حیاطهای ایواندار عصور اشکانی قرار دارد. در کاخ فیروزآباد ورودی ایوان عام ایوان مسقف بلندی است که پس از گذشتن از زیر آن وارد تالار تشریفات میشدهاند ولی ایوان خاص که در پشت گنبدهای اصلی قرار دارد عبارت است از حیاط ایوانداری که تالارهای دیگر گرداگرد آن ساخته شده است. این طرح با اختلاف کمی در سروستان هم بهکار گرفته شده است.
طبق تقسیمبندی آندرهگدار دو دسته ساختمان مذهبی ساخته میشد دسته اول از بناها مخصوص نگهداری آتش بوده است که باید آنها را آتشکده یا آپادانا نامید. این بناها ویژهٔ وبدان و نگهبانان آتش و دیگر کارگزاران آتشکده بوده است و به تعداد نسبتاً معدود بنا میگشته است. دسته دوم که بای از آنها بهعنوان آتشگاه یا محل پرستش آتش یاد نمود برای برگزاری مراسم نیایش در حضور جمعیت کثیر شرکتکنندگان بوده است. این آتشگاهها دارای چهار طاقی عظیم گنبدداری در وسط میباشند که مراسم اصلی در زیر گنبد برگزار میشده است و گروه پرستندگان میتوانستهاند از چهار سوی آن آتش فروزنده را مشاهده نمایند. به علت آن که از همه مکانهای آتشگاه چهار طاقی آن محکمتر و اساسیتر ساخته میشده است تا روزگار ما هنوز تعداد بسیاری از این گنبدهای عظیم بهجای مانده است و میتوان در بسیاری از نقاط کشور چون کازرون و فیروزآباد و قصر شیرین و نیاسر نمونههای نسبتاً سالم آن را بازشناخت.
پس از دوران ساسانیان و گرویدن مردم ایران به دین مبین اسلام با آن که در نحوهٔ عقاید ایرانیان تغییرات نسبتاً مهمی حاصل شد با این همه فن معماری طریقههای خاص خود را از دست ننهاد.
بسیاری از آتشکدههای عصر ساسانی در همان روزهای اول گسترش اسلام بهصورت مسجد درآم و گنبد چهار طاقی هستهٔ اولیه مساجد را بنیاد نهاد چنانکه از مساجد با شکوه کنونی ایران دنبالهٔ همان آثار باستانی بهشمار میروند. در مورد چهار طاقیهای مذکور تنها تغییری که بهعمل آمد آن بود که یکی از دهانههای چهارگانه که با سمت قبله سازگار مینمود بهوسیلهٔ دیواری مسدود گشت و در درون آن محرابی تعبیه شد و بدینوسیله طرح مساجد چهار طاقی تکمیل گردید. زندهترین نمونه یک چهارطاقی ساسانی که به مسجد تبدیل شده است را میتوان در یزد خواست به وضوح مشاهده کرد.
به موازات مساجد گنبددار در پارهای از نقاط کشور چون دامغان و ری و دماوند و شوشتر و اصفهان و نائین مساجد دیگری شامل حیاط و رواقهای اطراف ساخته میشد که طرح آنها از مسجد حضرت رسولاکرم (ص) در مدینه اقتباس شده بود ولی از نظر ساختمنی شیوههای معماری زمان ساسانی را ادامه میداد که از این میان تاریخانه دامغان از دیگر نمونهها سالمتر مانده است. در این مسجد میتوان به آسانی شیوهٔ طاقسازی معماری ساسانی را در طرح کشیدهٔ قوسها و به کاربردن طریقه لایهچین را در آجرها و خشتها تشخیص داد. اندکی بعد مسجد چهارایوانی گنبددار که طرح خود را از کاخهای ساسانی الهام میگرفت در همه جای ایران متداول گردید. در همین روزگار بود که مسجدهای شامل یک چهارطاقی تنها نیز به مساجد بزرگ چهار ایوانی تبدیل شدند. بدین طریق که در جلو گنبد مقصوره ایوان بزرگی ساخته شد و حیاطی در برابر آن شامل سه ایوان دیگر بر محورهای اصلی بهوجود آمد. بدین طریق معماری دینی ایران همهٔ عوامل سنتی را بهکار گرفت.
کلبههای ابتدائی احتمالاً بامهائی از پوشال و خس و خاشاک گیاهی و نیها، برگهای نخلها یا موادی شبیه آنها که در محل در دسترس بود، پوشش میشد. همچنین بامهای کاهگلی و پوشالی شیبدار ساخته میشد تا باران به آسانی از روی بام بر زمین بریزد. بعدها از گل مخلوط با این مواد برای استقامت بیشتر بامها استفاده میشد و گاه نی و بوریا بهجای شاخههای درختان و الوارهای بزرگتر بهکار میرفت. از گل، خاک رس و دیگر مواد میتوان در ساخت بامهای مسطح کم شیب استفاده کرد.
در مناطق کم باران از جمله خاورمیانه و آمریکای جنوب غربی بامهای مسطح با شیب خیلی کم میسازند. درین مناطق گرم و خشک بامها اغلب از مواد و مصالح محلی نظیر خاک رس یا گل سود میجویند. بعدها در قرن نوزدهم، اروپائیان و آمریکائیان بامهای صاف مسطح با شیب خیلی کم را گسترش دادند و در نتیجه بامهای ضد باران و ورقهای گالوانیزه پولادی و بتن برای استحکام بنا میسازند.
با گسترش ساختمانهای آجری و سنگی از مواد محکم و کارادر برافراشتن بامهای گنبدی و نیم گنبدی تا حدی استفاده میکردند. قرنها بامها با گل رس و کاهگل، و بتون و آجر و کاشی و غیره پوشش میشد تا اینکه ایزولاسیون باقیر و گوئی و آسفالت و شیوههای تازهتر مانند ایزوگام و غیره بامها پوشش و در واقع ضد نفوذ آب به بناها گشت. در برخی از بامهای کوچک از توفان و قطعات کوچک سفال یا شیروانی و موادی چون ایرانیت ورقههای آلومینیمی، فولادی و غیر در پوشش بامها استفاده میشود.
● بامهای ضربی و مسطح
در آغاز نواحی شمال و شمال غربی کشور ساختن بامهای مسطح و در نواحی مرکزی و جنوب غربی طاقهای ضربی متداول گشته است و بعدها به علت تأسیس شاهنشاهی هخامنشی و اشکانی و ساسانی و ایجاد ارتباط مداوم میان تمام مناطق کشور و از همه مهمتر به وجود آمدن یک نیروی عظیم ملی که قادر بوده است هرگونه مصالح ساختمانی لازم را از دورترین نقاط جهان برای مرکز شاهنشاهی تأمین نماید.
به کار بردن ستون در معماری ایران سابقهای بس کهن دارد و پارهای از باستانشناسان با توسل به پایههای چندی که در موسیان پیدا شده است عقیده دارند که این عامل از ششهزار سال پیش در ایران شناخته بوده است ولی مهمترین بنائی که تاکنون در ایران شناخته شده است و در آن تالارهای بزرگ ستوندار ایجاد نمودهاند در حسنلو واقع در جنوب دریاچه ارومیه است که در زمرهٔ مهمترین آثار ساختمانی ایران باستان بهشمار میرود. این بنای عظیم در سدهٔ نهم پیش از میلاد بر پا گردیده و از نظر اصول معماری و بهکار رفتن مصالح ساختمانی متنوع و منطقی در عداد پیشرفتهتر معماریهای آن روزگار محسوب میگردد.
به موازات معماری بر بنیاد طاقهای صاف که درآغاز فقط با چوب ساخته میشد و در دورههای بعد در مورد ستونها و درگاههای بخشهای سنگی جای چوب را گرفت ساختن طاقهای ضربی نیز در معماری ایرانی ادامه پیدا کرد و بنابر مقتضیات اقلیمی و سیاسی طاقهای ضربی نیز در معماری ایرانی ادامه پیدا کرد و بنابر مقتضیات اقلیمی و سیاسی هر چند مدت یکبار یکی از دو شیوهٔ بالا رسمیت مییافت بیآنکه شیوهٔ دیگر به کلی رها شود. اگر از نظر شکل ظاهری دو شیوهٔ بالا با هم شباهت زیاد ندارند در مقابل آنچه آنها را به یکدیگر پیوستگی میدهد حجمها و فضاهای ویژه معماری ایرانی است که خواه در معماری با طاق مسطح جلوه کند یا در ساختمانهای گنبددار و بناهای دارندهٔ طاق ضربی متجلی گردد.
ادامهٔ ساختن طاقهای هلالی به موازات برپا کردن طاقهای صاف و بر بنیاد الوارهای عظیم از همه جا بهتر در تخت جمشید به چشم میخورد. کاخهای شاهنشاهان هخامنشی در این مکان باستانی همانند دیگر بناهای این عصر که پازارگاد و شوش و اکباتان و دیگر جایها برپا گشته است بهترین و پاسارگاد نکتهای که قابل توجه است آنکه تناسب ستونهای بهکار رفته در این بناها مخصوص معماری ایران است. این ستونها که کشیدهترین نوع ستون در معماری دنیای باستان است غالباً دارای ارتفاعی معادل چهارده برابر قطر ستون است در حالی که در دیگر نقاط جهان باستان بلندی ستونها هرگز به بیش از هشت برابر قطر آنها نمیرسد، همین تناسب پس از گذشت بیش از دو هزار سال در ساختن کاخهای صفویان در اصفهان رعایت شده است.
در ساختن بناهای ایرانی عصر ماد و هخامنشی هر دو نوع پوشش یعنی هم طاقهای هلالی و هم طاقهای مسطح متداول بوده است ولی از شیوهٔ نخستین در بناهای کم اهمیتتر و از طریقهٔ دوم بناهای معظمتر استفاده میشده است.
به خلاف عصر ماد هخامنشی معماری رسمی ایران در دوران اشکانیان و ساسانیان از گنبد و ایوانهای قوسدار استفاده نموده است. بهطور کلی هر زمان در معماری رسمی ایران از تالارهای ستوندار و طاقهای مسطح استفاده شده است در همان دوره بناهای کم اهمیتتر دارای گنبد بودهاند و هرگاه بناهای گنبددار معماری رسمی را تشکیل میداده است به موازات آن بناهائی با بام افقی در سطح سادهتر ساخته میشده است و هیچگاه رسمیت یافتن یکی از دو طریقهٔ فوق شیوهٔ دیگری را به کلی در بوته فراموشی ننهاده است.
هنگامی که کاخهای عالی قاپو و چهلستون به صورت تالارهای ستوندار بنیاد میگردید در همانحال مساجدی چون مسجد شاه و مسجد شیخ الطفالله براساس گنبد و طاق مدور ساخته میشد و در عمارتهای سلطنتی دیگری چون هشت بهشت و تالار اشرف نیز از گنبد استفاده میشد.
کاخ اشکانی آشور نمونه خوبی برای شناخت معماری رسمی در دوران اشکانیان به دست میدهد. در این بنای باشکوه مهمترین قسمت عبارت از ایوان بزرگی است که رو به حیاط باز شده است. در حقیقت این کاخ با طاق کشیده و بلند ایوان و طاقنماها و ستونهای پیوسته به دیوار آن که جنبهٔ تزئینی صرف دارد اساس معماری اشکانی را که در دوران ساسانیان نیز به همان شیوه ادامه مییابد تشکیل میدهد.
گنبد و ایوان و طاقنماها و طاقهای گهوارهای اساس ساختمانی معماری عصر ساسانیان را تشکیل میدهد. طاقهای ساسانی عموماً به شیوهٔ رگچین و بدون توسل به ایجاد طاق چوبی موقتی که در شیوه رومی از بهکار بردن آن ناگزیرند ساخته شده است. در طاق عظیم و بیهمتای تیسفون بر روی طبقات زیرین طاق که به همین طریقه بنیاد گردیده قشرهای دیگری به شیوهٔ پرتوی افزوده گشته است تا بدنی ایوان رفیع استحکام بیشتری داده شود.
گنبدهای ساسانی نیز همیشه بدون توسل به الگوی چوبین بیکبار در فضا پیافکنده شده است. این گنبدها بر روی فیلپوشهائی که در چهارگوشه تالار مربع شکل بر بالای دیوارها بهکار رفته بنا گشته است. بهوسیلهٔ این فیلپوشها طرح مربع تالار در بالا به چند ضلعش هشت گوشهای تبدیل یافته و کار بنیاد گنبد را آسان ساخته است.
یکی از انواع طاقسازیهای جالب عصر ساسانی طاقهائی است که بهوسیله پوششهای گهوارهای بهوجود میآید. این نوع پوشش مرکب است از یک سلسله طاس و تویزه که در طول یکدیگر قرار میگیرند. در این طریقه رانش طاق به جای آنکه بر دیوارهای جانبی فشار وارد سازد بر روی نقاط معینی از قوسهای مستحکمتر تقسیم میگردد. این شیوه پوشش به معمار اجازه میدهد که در فاصلهٔ میان دو قوس پنجره تعبیه نماید و روشنائی طبیعی بنا را تأمین کند. این طریقه طاقسازی در تمام دورانهای اسلامی ایران متداول بوده است و امروزه نیز این رویه در معماری معمول ایران رواج دارد.
معماران عصر ساسانی از تیرها و قطعات دیگر چوبی خاصه بهعنوان کلاف و کشنده و همچنین برای نرمش بخشیدن بیشتر به اجزاء ساختمان در نقاط تکیه طاق بر جرزها استفاده مینمودند. همین روش نیز در ساختمان بناهای عصر اسلامی در ایران ادامه پیدا نمود و در بناهائی چون تاریخانه دامغان و مسجد جامع اصفهان بهکار گرفتن این تمهید مشاهده میگردد.
از ویژگیهای دیگر شیوهٔ ساسانی در معماری ساختن قوسهای دو تیزه و قوسهای نعلی شکل و همچنین اشکال چند بخشی است که به احتمال زیاد الهام دهندهٔ مقرنس کاریهائی است که در اعصار اسلامی در معماری ایران و دیگر کشورهای مسلمان رواج تام یافت.
طرح افقی معماری ساسانی بر بنیاد حیاطهای ایواندار عصور اشکانی قرار دارد. در کاخ فیروزآباد ورودی ایوان عام ایوان مسقف بلندی است که پس از گذشتن از زیر آن وارد تالار تشریفات میشدهاند ولی ایوان خاص که در پشت گنبدهای اصلی قرار دارد عبارت است از حیاط ایوانداری که تالارهای دیگر گرداگرد آن ساخته شده است. این طرح با اختلاف کمی در سروستان هم بهکار گرفته شده است.
طبق تقسیمبندی آندرهگدار دو دسته ساختمان مذهبی ساخته میشد دسته اول از بناها مخصوص نگهداری آتش بوده است که باید آنها را آتشکده یا آپادانا نامید. این بناها ویژهٔ وبدان و نگهبانان آتش و دیگر کارگزاران آتشکده بوده است و به تعداد نسبتاً معدود بنا میگشته است. دسته دوم که بای از آنها بهعنوان آتشگاه یا محل پرستش آتش یاد نمود برای برگزاری مراسم نیایش در حضور جمعیت کثیر شرکتکنندگان بوده است. این آتشگاهها دارای چهار طاقی عظیم گنبدداری در وسط میباشند که مراسم اصلی در زیر گنبد برگزار میشده است و گروه پرستندگان میتوانستهاند از چهار سوی آن آتش فروزنده را مشاهده نمایند. به علت آن که از همه مکانهای آتشگاه چهار طاقی آن محکمتر و اساسیتر ساخته میشده است تا روزگار ما هنوز تعداد بسیاری از این گنبدهای عظیم بهجای مانده است و میتوان در بسیاری از نقاط کشور چون کازرون و فیروزآباد و قصر شیرین و نیاسر نمونههای نسبتاً سالم آن را بازشناخت.
پس از دوران ساسانیان و گرویدن مردم ایران به دین مبین اسلام با آن که در نحوهٔ عقاید ایرانیان تغییرات نسبتاً مهمی حاصل شد با این همه فن معماری طریقههای خاص خود را از دست ننهاد.
بسیاری از آتشکدههای عصر ساسانی در همان روزهای اول گسترش اسلام بهصورت مسجد درآم و گنبد چهار طاقی هستهٔ اولیه مساجد را بنیاد نهاد چنانکه از مساجد با شکوه کنونی ایران دنبالهٔ همان آثار باستانی بهشمار میروند. در مورد چهار طاقیهای مذکور تنها تغییری که بهعمل آمد آن بود که یکی از دهانههای چهارگانه که با سمت قبله سازگار مینمود بهوسیلهٔ دیواری مسدود گشت و در درون آن محرابی تعبیه شد و بدینوسیله طرح مساجد چهار طاقی تکمیل گردید. زندهترین نمونه یک چهارطاقی ساسانی که به مسجد تبدیل شده است را میتوان در یزد خواست به وضوح مشاهده کرد.
به موازات مساجد گنبددار در پارهای از نقاط کشور چون دامغان و ری و دماوند و شوشتر و اصفهان و نائین مساجد دیگری شامل حیاط و رواقهای اطراف ساخته میشد که طرح آنها از مسجد حضرت رسولاکرم (ص) در مدینه اقتباس شده بود ولی از نظر ساختمنی شیوههای معماری زمان ساسانی را ادامه میداد که از این میان تاریخانه دامغان از دیگر نمونهها سالمتر مانده است. در این مسجد میتوان به آسانی شیوهٔ طاقسازی معماری ساسانی را در طرح کشیدهٔ قوسها و به کاربردن طریقه لایهچین را در آجرها و خشتها تشخیص داد. اندکی بعد مسجد چهارایوانی گنبددار که طرح خود را از کاخهای ساسانی الهام میگرفت در همه جای ایران متداول گردید. در همین روزگار بود که مسجدهای شامل یک چهارطاقی تنها نیز به مساجد بزرگ چهار ایوانی تبدیل شدند. بدین طریق که در جلو گنبد مقصوره ایوان بزرگی ساخته شد و حیاطی در برابر آن شامل سه ایوان دیگر بر محورهای اصلی بهوجود آمد. بدین طریق معماری دینی ایران همهٔ عوامل سنتی را بهکار گرفت.
منبع : مطالب ارسال شده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست