سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا


ایرانگردی


ایرانگردی
ایران به واسطه پیشینه باستانی و ارزشمند تاریخی خود واجد آثار و ابنیه معتبر و شناخته شده‌ای است که معرف تاریخ و فرهنگ ایران در سطح جهان هستند و در ذهن جهانیان آشنا با ایران نام این آثار تداعی‌کننده افتخار و اعتبار سرزمین ارزشمند ماست.
در این زمینه آنچه باعث توجه و معرفی بهتر خواهد بود ثبت جهانی آثار باستانی و تاریخی است تا به واسطه آن بتوان ضمن بهره‌مندی از امتیازات اعطایی از جانب سازمان یونسکو و کسب اعتبار در این زمینه به ارتقای جایگاه آثار در سطح جهان امیدوار بود.
صنعت توریسم سومین صنعت درآمدزا در سطح جهان است و کم ‌کاریهای منجر به عدم ثبت آثار بیشتری از ایران در کنار غفلت از فرصت‌های جهانی در کنار اقدامات غیرکارشناسی که حریم همین تعداد آثار ثبت شده محدود را نیز مورد تعرض قرار می‌دهد نکاتی هستند که نیاز به دقت، تأمل و توجه بیشتر و اتخاذ دیپلماسی فعال‌تری در این زمینه دارند.هفت اقلیم فرهنگ و تمدن ایرانی لیاقت سهمی بیشتر در عرصه جهان را دارد؛ لیاقتی که با سعی و تلاش به آن خواهیم رسید.
پس از پایان جنگ جهانی اول بود که ایده حمایت از هر نوع میراث جهانی مطرح شد و مدتها بعد بود که در شانزدهم نوامبر ۱۹۷۲ کنوانسیون حمایت از میراث تاریخی و طبیعی جهان به تصویب سازمان ملل رسید و سازمان آموزشی و علمی و فرهنگی سازمان ملل، یونسکو، مرکزی را تحت عنوان میراث جهانی دایر کرد.
مأموریت این مرکز در هشت بند تعریف شده است:
۱) تشویق کشورهای جهان به امضای کنوانسیون میراث جهانی و اطمینان از حفظ و نگهداری صحیح میراث طبیعی و فرهنگی آنان
۲ ) تشویق بخش‌های مختلف فعال در این حوزه در کشورها برای نامزد کردن آثار طبیعی و فرهنگی کشورهایشان با توجه به ویژگی‌های ملی آن
۳) تشویق کارشناسان کشورها به ارائه و تنظیم برنامه مدیریتی برای اخبار و وضعیت سایت‌های میراث جهانی
۴ ) کمک به کشورهایی که اثر خود را به ثبت رسانده‌اند برای آموزش نیروی متخصص در نگهداری آثار و توسعه مراکز حفاظتی از آثار با توجه به تکنولوژی‌های پیشرفته
۵) ساخت مراکز امدادرسانی سریع برای میراث جهانی در زمان وقوع حوادث
۶) حمایت از مراکزی که فعالیت‌های عمومی در زمینه نگهداری و آموزش نحوه حفاظت از آثار به افراد آموزش می‌دهند
۷) تشویق هر منطقه برای جلب توجه ساکنین آن به حفظ و نگهداری میراث جهانی
۸) تشویق کشورهای بین‌المللی برای حمایت و حفاظت از میراث طبیعی و جهانی
یونسکو با تأمین اعتبار مرمت و نگهداری آثار ثبت شده جهانی وظایفی را نیز برای کشورهای واجد آن آثار تعریف می‌کند که کشورها مؤظف به انجام و رعایت آن وظایف می‌کنند.
با توجه به محاسن ثبت جهانی آثار از جمله مباحث مربوط به مرمت و نگهداری و تبلیغات و معرفی که طبیعتاً اقبال و توجه جهانگردان و رونق صنعت توریسم را به دنبال خواهد داشت به نظر می‌رسد اتخاذ دیپلماسی فعال در این زمینه می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد.
وقتی به سیر تاریخی دیپلماسی فعالان و متولیان امر در زمینه تلاش برای ثبت آثار ایرانی در فهرست جهانی توجه می‌کنیم فترتی بیست و چند ساله را شاهدیم که فارغ از دلایل خواسته و ناخواسته مؤثر در آن بدون شک تأمل و بررسی در آن به منظور برنامه‌ریزی بهتر برای آینده را ضروری می‌کند.
در مقطع نخست سال ۱۳۵۸ خورشیدی شاهدیم که سه اثر ایرانی موفق به ثبت جهانی شده‌اند.
معبد چغازنبیل شوش وزیگورات شکوهمند تمدن ایلام، بنای ارزشمند هخامنشی تخت جمشید و دیگر، میدان نقش جهان، یادگار حکمرانان صفوی در پایتخت‌شان اصفهان نصف جهان، آثار سه گانه ایرانی بودند که این شانس را یافته‌ بودند تا قبل از سایر آثار ایرانی به ثبت جهانی برسند.تا سال ۱۳۵۸ تنها این سه اثر بودند که در یونسکو به عنوان میراث جهانی واجد شناسنامه شده‌ بودند.
بروز انقلاب اسلامی و پس از آن جنگ تحمیلی و مسائل داخلی و خارجی باعث شد از این سال شاهد دوران فترتی بیست و چند ساله در زمینه ثبت آثار باشیم.
براساس اعلام مسئولان ایرانی از آن مقطع به بعد حداقل هفده اثر برای ثبت به یونسکو معرفی شده‌اند اما از آن میان تنها محوطه تخت سلیمان توانست در سال ۱۳۸۰ به ثبت جهانی برسد.
علیرغم اقبال دوباره داخلی به مقوله میراث فرهنگی، این بار قوانین و مقررات جدید یونسکو بود که سد راه ثبت بیشتر آثار ایران در فهرست جهانی شد.
یک سال پس از ثبت جهانی تخت سلیمان یونسکو شیوه نامه جدیدی تصویب کرد که براساس آن سالانه تنها سی  اثر می‌توانستند به لیست‌ جهانی اضافه شوند. تلاشهای ایران در طی مدت سپری شده پس از صدور این مقررات جدید منجر به ثبت سه اثر دیگر شد.
محوطه پاسارگاد، گنبد سلطانیه زنجان و کتیبه بیستون کرمانشاه سه اثری بودند که سهم ایران در لیست میراث جهانی را به عدد هفت رساندند.
همانگونه که پیشتر آمد ثبت یک اثر در میراث مشترک تنها یک حرکت تبلیغاتی نیست و امتیازاتی را برای کشور صاحب اثر به همراه خواهد داشت و البته تعهداتی جهانی را نیز برای آن کشور خواهد آفرید.
در این رابطه همان گونه که در مسئله میدان نقش جهان دیدیم، حفظ حریم میدان،  برنامه‌ریزان شهری را مجبور به تعدیل برج جهان‌نما و در مسئله آبگیری سد سیوند نیز باید مواظب حریم دیگر اثر ثبت شده جهانی خود یعنی محوطه پاسارگاد باشیم تا نه‌تنها چالشی در این زمینه به وجود نیاید بلکه عملکرد ما نیز باعث نشود ثبت دیگر آثار ایران در فهرست میراث جهانی با اما و اگر همراه باشد!
فارغ از بعد معنوی و اعتبار تاریخی و فرهنگی حضور آثار ایران در لیست جهانی بدون شک در عرصه صنعت توریسم نیز واجد امتیازاتی است.
دنیای امروز تنها نگاه احساسی و نوستالژیک به پیشینه خود ندارد و از مؤلفه‌های مختلف برای کسب درآمد و توسعه اقتصادی و ساختن فردای بهتر استفاده می‌کند.
امری که هیچ منافاتی نیز با افتخار و اعتبار به پیشینه ارزشمند تاریخی و فرهنگی مناطق مختلف ندارد و یکی از این راهکارهای درآمدزایی، بهره‌مندی از مزایای اقتصادی و درآمدی صنعت توریسم با بهره‌مندی از معرفی جهانی آثار باستانی و تاریخی هر کشور است و تلاش بیشتر برای بالا بردن شمارگان آثار ارزشمند ایرانی در لیست جهانی در این زمینه‌ می‌تواند بسیار مفید باشد.
رویداد دیگر و البته جدیدتری که در عرصه میراث فرهنگی و صنعت توریسم جهانی در حال انجام است ارائه طرحی برای انتخاب عجایب هفتگانه جدید جهان است.
باغ‌های معلق بابل، مجسمه زئوس، معبد آرتیمس، مقبره ماسولوس در هالیکارناسوس، برج دریایی اسکندریه، مجمسه عظیم رودس و اهرام سه‌گانه مصر عجایب هفتگانه جهان در عصر باستان بودند و در اقدامی نوین یونسکو با چنین پیش‌‌زمینه ذهنی در تدارک معرفی عجایب هفتگانه جدید جهان  است.
تلاش برای تعیین این عجایب نوین ابتدا یک طرح تحقیقاتی بود که در سال ۱۹۹۹ میلادی توسط برنارد وبر محقق سوئیسی آغاز شد. او حدود دویست اثر تاریخی را برای انتخاب نهایی در این زمینه کاندیدا کرد اما فهرست بلند او نهایتاً‌ توسط یک گروه از باستانشناسان و با نظارت یونسکو به بیست و یک مورد کاهش یافت.
این آثار عبارتنداز: آکروپولیس در یونان، الحمرا در اسپانیا، نگکور در کامبوج، مجسمه مسیح در برزیل، آمفی تئاتر کولوسوم در ایتالیا، جزیره شرقی شیلی، برج ایفل، دیوار چین، کلیسای حاجیای صوفیه ترکیه، معبد کیومیزو ژاپن ، کلیسای کرملین روسیه، ماچوپیچو در پرو، قلعه نوشیوان اشتاین آلمان، پترا در اردن، اهرام چچن ایتزا در مکزیک، اهرام سه‌گانه مصر، مجسمه آزادی آمریکا، اپرای سیدنی استون هنگ انگلیس، تاج محل هند، تیمبوکتو در کشور مالی. 
نکته جالب در این لیست این است که برخی از آنها همچون ماچوپیچوی پرو هنوز حتی به ثبت جهانی نیز نرسیده‌‌اند.
بدیهی است برای گزینش نهایی این لیست مؤلفه‌های زیادی مدنظر قرار گرفته است و جای خالی نام ایران در این لیست شاید به واسطه عدم معرفی مطلوب آثار آن برای کارشناسان جهانی باشد.
فاوت اساسی هفت گانه جدید جهان با عجایب هفتگانه باستانی فعال بودن صنعتی به نام توریسم در روزگار جدید است که پویایی آن توسعه اقتصادی را به همراه خواهد داشت و از این منظر زیان عدم حضور آثار ایرانی در بین کاندیداهای این هفت‌گانه درآمدزا بیشتر به چشم می‌خورد.
● گزارش خانه ملت از ثبت جهانی شدن بیستون
سرانجام انتظار چند ساله دوستداران میراث فرهنگی و عاشقان میهن عزیزمان به سر آمد.
انتظاری تلخ که در پس غفلت‌ها، بی توجهی‌ها و شاید عدم آگاهی به میراث فرهنگی و مکمل آن صنعت توریسیم بوده باشد. صبری که بسیاری می‌دیدند و هر چه می‌گفتند گویی فریادی بود که در دل خمره سفالی بیان می‌شد.
به هر حال تلاش‌های یکی، دو ساله مسئولان ثمر داد تا اعضای کمیته میراث‌ جهانی در سی‌امین اجلاس سالانه خود، در آخرین روز نشست کاری خویش در شهر ویلینوس لیتوانی با ثبت اثر بزرگترین کتبه جهان همانا «بیستون تاریخی» با اکثریت آرا موافقت کنند و نام بیستون در فهرست آثار جهانی قرار گیرد.
این اتفاق مبارک در حالی صورت تحقق می‌پذیرد که سال‌های سال لااقل در ۷ ، ۸ سال اخیر پرارزشترین کتبه جهان در حصار فلزی محصور شده بود و هر بار که با مسئول وقت میراث فرهنگی صحبت می‌شد با پاسخ‌هایی موضوع را طبیعی جلوه می‌داد و می‌گفت مجریان در حال کار و فعالیت هستند و لبخند شادی بر لبت نقش می‌بست ولی هر بار که از کنار بیستون ستبر عبور می‌کردی باز هم فسردگی و زنگ خوردن داربست‌های فلزی را باید به تماشا می‌نشستی و همین خود موجب یاس و ناراحتی می‌شد.
شاید اگر مسئولان وقت قدری مسئولانه‌تر رفتار می‌کردند الان سال‌ها بود که گنجینه بیستون در آثار جهانی به ثبت می‌رسید.
براستی مشخص نیست چرا مکانی که هم از لحاظ تاریخی، هم ادبی، هم اسطوره‌ای مورد توجه بوده است باید این چنین دچار فراموشی شود.
از لحاظ تاریخی اگر به این مجموعه نگاه کنیم می‌بینیم به استناد آثار معتبر تاریخی غار شکارچیان بیستون جز غارهای شناخته شده‌ای محسوب می‌شود که بشر اولیه در آن سکونت داشته است و نقاشی‌ها و آثار بدست آمده گواه مستندی بر این موضوع است به نحوی که برخی کتب قدمت بشر اولیه را در این غار به ۷۰ هزار سال پیش نسبت می‌دهند.
وجود آب و هوای خوش و موقعیت استراتژیک بیستون با ستیغ و دیواره‌های عظیم و پهناورش عاملی بوده تا زمان امپراتوری‌ هخامنش داریوش در مکانی که برای مغ‌های ماد زرتشتی مقدس بوده و معروف به نبستون، بگستون، مهستون، بهیستون و ... بوده. فتح بزرگ خویش و غلبه بر دشمنان خویش را به تصویر بکشد.
● مشخصات کتیبه بیستون
کتیبه بیستون به طول ۲۰ تا ۲۱ متر و به عرض ۷ متر و ۸۰ سانتی متر می‌باشد که حاوی نقوش – خطوط – مطالب موجود در کتیبه داریوش و آثار دیگر از جمله مجسمه هرکول – فرهاد تراش – بقایای دیوار دوره ساسانی – بقایای بنای ساسانی – نقش برجسته گودرز و نیایشگاه مادی – آتشدان پارتی – بقایای شهر مادی – سنگ بلاش و همچنین کاروانسرای صفری – بقایای بنای علیخانی – وقف نامه شیخ علیخان زنگنه و سراب بیستون بوده است.
در کتیبه بیستون، نقوش آن به طول ۶ متر و عرض ۳ متر حجاری شده است.
در این تصویر داریوش به همراه کماندار و نیزه دارانش و ۱۰ شورشگر و یاغی که یکی از آنها گئوماتای دروغین که در زیر پای داریوش قرار دارد و ۹ تن دیگر از شورشیان دست بسته در مقابل او قرار دارند با لباس‌های متفاوت که نشانه افرادیست از مکان‌ها و جاهای مخالف که حکایت از دسیسه یا کودتایی برای در اختیار قرار گرفتن حکومت داریوش را می‌نماید دارد و در بالای سر او تصویر فروهر قرار دارد و مطالبی که به ۳ زبان ایلامی، بابلی، میخی و فارسی باستان حک شده است از لحاظ تاریخی دارای اهمیت است.
در زیر کتبیه مجسمه هرکول قرار دارد که حدود ۵ سال پیش این مسجمه در حین خاکبرداری از زیر خاک بیرون آمده و برخی معتقدند نمادی از کشور یونانیان بوده است و برخی دیگر از کارشناسان این موضوع را رد می‌کنند و تصویر را متعلق به پهلوانی ایرانی نسبت می‌دهند.
از لحاظ ادبی و اسطوره‌ای هم اگر به بیستون توجه کنیم مشاهده می‌کنیم که نام فرهاد و شیرین به عنوان اسطوره‌هایی در تاریخ ادبیات در کنار دیگر ستارگان گلستان ادب ما بیان شده است.
علی ایحال بیستون با همه فراز و نشیب‌هایش سرانجام به عنوان هشتمین اثر جهانی که دارای ارزش‌های بسیاری در زمینه میراث معنوی، فرهنگی و تاریخی ماست در کنار دیگر آثاری همچون تخت جمشید، پاسارگاد، تخت سلیمان، میدان نقش جهان، چغارزنبیل، گنبد سلطانیه و ارگ بم در زمره آثار جهانی درآمد.
باید دقت داشت که ثبت بیستون در فهرست آثار جهانی می‌تواند دستاوردهای بسیار مثبت و مبارکی برای کشور و استان کرمانشاه بهمراه داشته باشد. با توجه به هدف گزاری‌های موجود در برنامه پنجساله چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و چشم انداز بیست ساله مبنی بر ورود ۲۰ میلیون گردشگر در سال پایانی افق بیست ساله بطور حتم می‌توان امیدوار بود که با ثبت بیستون می‌توان بخشی از هدف گزاری‌ها را به واقعیت بدل کرد.
لازمست صدا و سیما نسبت به موفقیت بزرگ میراث فرهنگی و گردشگری که نصیب کشورمان شده تبلیغات لازم را در ارتباط با این دستاورد مبارک اعمال کند.
امیدواریم مسئولان میراث فرهنگی، با دید دقیقتر و نظارت پردامنه‌تری نسبت به حفظ آثار فرهنگی‌ ما عمل کنند.
به عنوان مثال مشخص نیست چرا باید «فرهاد تراش» که جز آثار باستانی محسوب می‌شود محل میخکوبی و تمرین کوهنوردان باشد. اصلا مشخص نیست چرا میراث فرهنگی به این افراد و هیات کوهنوردی اجازه چنین کارهایی می‌دهد.
امیدواریم صدا و سیما با تهیه برنامه‌هایی آموزشی، به بیان فرهنگ سازی در میان مردم ما هم از نظر عظمت آثار فرهنگی و نقشی که می‌توانند در جذب توریسم به عمل آورند و هم اینکه ورود هر گردشگر می‌تواند ۱۰ تا ۱۲ شغل مستقیم و غیرمستقیم را فراهم آورد، هم از لحاظ غبار روبی و تبلیغات منفی که علیه کشورمان در جریان است با استفاده از توریسم، تبلیغات منفی آن کشورها را خنثی کند. هم اینکه برای مناطق درآمدزایی را به همراه آورد.
باید دقت داشت که میراث فرهنگی و صنعت توریسم با سرمایه‌گذاری بسیار اندک و ایجاد زیرساخت‌هایی در آن می‌تواند تا سال‌های سال درآمد نصیب کشور نماید.
منبع : شبکه اطلاع رسانی کاوش