پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
در نقد تفکیک ملت و دولت اسراییل
اخیرا معاون رئیسجمهور و رئیسسازمان میراث فرهنگی و گردشگری دومرتبه مفهوم تفکیک مردم از دولت اسرائیل را مطرح کرده است و با صراحت تمام اعلام نموده است که هزار بار دیگر میگویم دوست مردم آمریکا و اسرائیل هستیم. واقعیت این است که تمایل شدیدی در دولتمردان ایران وجود دارد که بین مردم آمریکا و دولت آمریکا تفکیک قائل شوند، این تفکیک از منظر روابط بینالملل فاقد معنی است و اساسا بعد از معاهده وست فالیا و طرح مفهوم دولت- ملت چنین تفکیکی فاقد ارزش نظری و عملی است. با این وجود، سیاستمداران ایران به عنوان یک تدبیر اجرایی برای گفتوگو با دولت متخاصم از این روش به طور متناوب استفاده میکنند. در سرلوحه منشور سازمان ملل آمده است که ما ملتهای جهان برای ساخت دنیای بهتر متحد میشویم. بلافاصله در مقدمه همین منشور آمده است دولتهای حاکم که حاکمیت خودشان را بر سرزمینشان به اثبات رساندهاند، ملتها را در سازمان ملل نمایندگی میکنند. شاید این تفکیک به این دلیل در ایران بسیار رایج است که در سیاست داخلی میل زیادی به تفکیک بین دولت و ملت وجود دارد. اساسا حس بدبینی به دولتها در ایران ریشهای تاریخی دارد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی میرفت که شکاف بین دولت و ملت کاهش پیدا کند. لیکن متاسفانه بسیاری از سیاستمداران در فعالیتهای تبلیغاتی انتخاباتی به قدری رقبای دولتمرد خود را متهم میکنند که به قولی این اجماع مرکب حاصل میآید که عجالتا تمام دولتها از هر طیفی که باشند فاقد صلاحیت اخلاقی برای اداره حکومت هستند و عملا به شکاف بیشتر بین دولت و ملت دامن میزنند. متاسفانه این وضعیت در سیسال گذشته در دولت فعلی به اوج خود رسیده است.
بازگردیم به موضوع اصلی، از منظر روابط بینالملل وقتی ما یک دولتی را به رسمیت میشناسیم به همان اندازه دولت وی را به رسمیت میشناسیم که ملت وی را.و در مورد آمریکا، جمهوری اسلامی ایران هیچگاه نگفته است که دولت آمریکا را به رسمیت نمیشناسد. اتفاقی که رخ داده قطع رابطه سیاسی بین دو دولتی است که هر دو یکدیگر را در چارچوب سازمان ملل به رسمیت میشناسند. از همین روی هر دو کشور در سرزمین طرف مقابل به واسطه یک دولت دیگر دارای نمایندگی حافظ منافع هستند و عنداللزوم پیامهایی را با یکدیگر مبادله میکنند. حتی بیش از این، در برخی موارد در سنوات گذشته دو دولت در مسائل بینالمللی اقدام به مذاکره مستقیم نمودهاند هم چون مسائل افغانستان، عراق یا اخیرا مسائل هستهای ایران. بنابراین اگر به هر تدبیری، سیاستمداران ایران از تفکیک بین دولت ومردم آمریکا صحبت میکنند موضوع فاقد پیامدهای جدی از منظر سیاست خارجی است و مسامحتا میتوان آن را پذیرفت. لیکن، در مورد اسرائیل موضوع کاملا متفاوت است. دولت ایران هنوز دولتی را به نام اسرائیل نمیشناسد. موضع رسمی دولت ایران این است که اسرائیل یک عنوان جعلی برای اراضی اشغالی فلسطین است. به همین ترتیب وقتی جمهوری اسلامی ایران سرزمینی را به نام اسرائیل نمیشناسد طبیعی است که از منظر او، نه دولتی به نام اسرائیل وجود دارد و نه ملتی به این نام.
واقعیت این است که انقلاب اسلامی ایران و ثمره رسمی آن جمهوری اسلامی ایران تاکنون هزینههای زیادی را، اعم از هزینههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در این ارتباط متحمل شده است. مبنای نظری برای تحمل تمام این هزینهها، اصلی است که در قانون اساسی ما مبنی بر حمایت از مستضعفان جهان تعبیه شده است. قطعا در برابر این هزینهها ملت ایران فوائدی را نیز تحصیل نموده است که بارزترین آن موقعیت جمهوری اسلامی در افکار عمومی جهان است و قدرتی است که این موقعیت در اختیار وی میگذارد
گویا آقای معاون رئیس جمهور به این موضوع توجه ندارند که وقتی دولتی، ملتی را به رسمیت میشناسد به طور خودکار دولت حاکم و مسلط آن را بر اساس منشور سازمان ملل نیز به رسمیت شناخته است. در هیچ جای منشور سازمان ملل نیامده است که دولت حاکم بر سرزمینی میبایست از طریق فرآیندهای مردمسالارانه به حاکمیت رسیده باشد. همین که حکومتی تسلط خود را بر سرزمینی به اثبات برساند و بقیه دولتها آن را به رسمیت بشناسند حکم نمایندگی آن ملت را پیدا میکند. از همین روی است که مبنای سیاست خارجی جمهوری اسلامی تاکنون بر این بوده که اساسا سرزمینی به نام اسرائیل را به رسمیت نشناسد و به تبع آن دولت و ملتی به نام اسرائیل را فاقد رسمیت بداند. اینک یک مقام رسمی بلند پایه جمهوری اسلامی ایران برخلاف سیاستهای رسمی سیسال گذشته نظام رسما و برای بار دوم موجودیتی به نام ملت اسرائیل را مورد پذیرش قرار داده است، مفهوم ضمنی این موضوع وجود سرزمینی به نام اسرائیل و وجود دولتی به همین نام است، چرا که ملتی بدون دولت در جهان وجود خارجی ندارد.
اینک دولت در برابر این سوال قرار دارد که آیا این یک تغییر موضع رسمی از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران است یا یک اقدام شخصی از سوی احدی از مقامات عالیرتبه آن است. اعلام موضع بار اول را میشد حمل بر تصادف و یک بیان هیجانی طی یک سخنرانی یا مصاحبه نمود. لیکن با توجه به اینکه این موضوع برای بار دوم تکرار میشود و در بار اول سایر مقامات سیاسی و مسئول کشور از جمله رئیس مجلس شورای اسلامی رسما در این باره به گوینده تذکر دادند، اعلام مکرر آن کل دولت را مخاطب این سوال قرار میدهد که آیا سیاست جمهوری اسلامی ایران تغییر یافته است؟ آنچه ملت از بیانهای مکرر رهبری نظام درمییابد عدم کوچکترین تغییری در این ارتباط است بنابراین، این دولت است که میبایست در این ارتباط پاسخگو باشد. این موضوع کوچکی نیست که دولت به سادگی از کنار آن بگذرد یا آنکه معترضان را هجو نماید. این موضوع با آرمانهای ملت ایران در تعارض است. این ملت در این ارتباط رنجهای فراوانی را متحمل شده و هزینههای بسیاری را پذیرفته است و قطعا اجازه نمیدهد با بیتدبیری و بهطور تصادفی شخصی یا دولتی همه گذشته را به یکباره نادیده انگارد و بدون هیچ مقدمه و تدبیری به ناگاه تغییر موضع دهد.
قطعا این نوع اعلام موضع فاقد آثار بینالمللی نخواهد بود. دولت اسرائیل و دولت متخاصم آمریکا از اینکه بدون هزینه چنین دستاوردی را تحصیل نمودهاند اظهار خوشحالی خواهند نمود، چرا که این موضع بسیار شبیه موضع رسمی دولت آمریکا با سرکار آمدن دولت بوش است که مفهوم رسمیت داشتن دو دولت اسرائیل و فلسطین در کنار هم را اعلام نمود. با فرض سکوت دولت در برابراین موضع دولت جمهوری اسلامی نصف راه رفته است. دولت فلسطین را به رسمیت شناخته است. وجود سرزمینی به نام اسرائیل و فراتر از آن ملتی به این نام را به رسمیت شناخته است. صرفا پذیرش رسمی دولت اسرائیل باقی مانده است. به یاد داشته باشیم که دولت اسرائیل در ۱۱ ماه مه ۱۹۴۹ به عضویت سازمان ملل درآمده است و تاکنون... کشور آن را به رسمیت شناختهاند. تاکنون سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این ارتباط مبنی بر عدم به رسمیت شناختن دولت اسرائیل دارای انسجام و مبنای نظری واضحی بوده است. لیکن در چارچوب موضع اعلام شده: هر چند برای ما یقین است که موضع جمهوری اسلامی ایران نیست، موضع رسمی ایران در سیاست خارجی نسبت به این عدم پذیرش کاملا تضعیف میگردد.
این نوع اعلام، مواضع افکار عمومی جهان اسلام را درباره جمهوری اسلامی ایران با تردید جدید مواجه میسازد. تاکنون آنچه ملل اسلام از رهبران جمهوری اسلامی ایران دریافتهاند پایمردی در مساله فلسطین است. این برای اولین بار است که یک مقام رسمی باب گفتوگوهای دیگر را باز میکند. قطعا یکی از برگهای برنده ما در سیاست خارجی پایگاه گسترده انقلاب اسلامی در افکار عمومی جهان اسلام است. این بسیار حیرتانگیز است که ما چگونه به خود اجازه میدهیم با بیتدبیری تمام این موقعیت را که به تدریج و طی سیسال مجاهدت یک ملتی حاصل آمده است با یک بیان خام مورد تردید قرار دهیم.
من به عنوان یک شهروند ایرانی امیدوارم دولت هرچه سریعتر در این باره رسما اعلام موضع نماید و این اقدام خام و غیرمدبرانه احدی از اعضای خود را جبران نماید.
این یک مساله شخصی نیست چرا که من با گوینده این مطلب آشنایی دیرین دارم. این یک مساله جناحی نیست که شخصی بخواهد جناح دیگر را مورد اتهام قرار دهد. این یک مساله ملی است. باید از سر درد با آن مواجه شد و با دلسوزی چارهجویی نمود.
عباس آخوندی
منبع : شهروند امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست