جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فقط برای خدا


فقط برای خدا
کمیاب‌ترین گوهرها «اخلاص‌» در عمل است. یعنی کاری را فقط برای خدا خالص ساختن و چیزی را شریک او نساختن.
بسیاری اوقات رعایت مصالح شخصی یا جلب منافع یا جلب توجه دیگران یا انگیزه‌های دنیایی خط دهنده اعمال ماست. اگر بتوانیم نیت خود را خالص کنیم، رستگاریم و همین عمل برای ما می‌ماند. علی علیه السلام فرموده است: «اخلص لله عملک و علمک و بغضک و اخذک و ترکک و کلامک و صمتک» عمل و علم و دشمنی و گرفتن و نگرفتن و سخن و سکوت خویش را تنها «برای خدا» خالص گردان.
در عبادت و نماز، باید قصد قربت کرد. حتی اگر گوشه‌ ای از آن برای غیر خدا باشد عمل باطل است و نزد خداوند، نامقبول.
حتی اگر نماز را برای خدا بخوانیم ولی انتخاب مکان و زمان و نحوه خواندن و ... برای غیر خدا باشد، باطل است. در عبادت خدا نباید دیگری را شریک ساخت. قرآن می‌فرماید:
«ولا یشرک بعباده ربه احدا»
احدی را شریک عبادت خدا قرار ندهید.
حتی اگر رزمنده‌ای در جبهه، برای غنایم، یا خودنمایی و اظهار شهامت و ... بجنگد، ارزش ندارد. ورود شرک و ریا به عمل انسان، طبق حدیث، از حرکت مورچه در شبی تاریک، روی سنگ سیاه و سفت، بی‌نمودتر و مخفی‌تر است... !
به فرموده امام علی علیه السلام: «الاخلاص اعلی الایمان» اخلاص، بلندترین قله ایمان است. عمل بدون اخلاص، آفت‌خیز است و نابود شدنی. نیت استوار و خالص، باعث می‌شود انسان هرگز سست و خسته نشود و به عجز و به بن‌بست نرسد.
● راه رسیدن به اخلاص
آن که جنس خود را ارزان می‌فروشد؛ یا به ارزش آن ناآگاه است، یا مشتری را نمی‌شناسد، یا نرخ و قیمت را نمی داند. قرآن برای آنکه ما کالای وجود، دل و جان و عمل و عبادت خود را ارزان نفروشیم، در هر سه زمینه ما را راهنمایی می‌کند:
انسان را جانشین خدا در زمین و امانتدار الهی و اشرف مخلوقات می‌شمارد.
و هم بدی‌ها را می‌پوشاند و رسوا نمی‌کند. قیمت انسان را هم، بهشت می‌داند و لذت‌های ابدی و همجواری اولیای خدا.
بیراهه رفتن و دل به غیر خدا سپردن را زیان می‌شمارد و می‌گوید: اگر خود را به کمتر از بهشت بفروشی، ضرر کرده‌ای!
آن که به این نکات توجه کند، دیگر عبادتش برای جلب توجه مردم نیست.
خداوند، «ولی نعمت» ماست. یاد کردن از نعمت‌های پروردگار، خلوص می‌آورد.
امام سجاد علیه السلام در دعای «ابوحمره ثمالی» به خداوند چنین می‌گوید:
خدایا! من کوچک بودم، بزرگم کردی.
ذلیل بودم. عزتم بخشیدی.
جاهل بودم، عالمم ساختی.
گرسنه بودم، سیرم کردی.
برهنه بودم، لباسم پوشاندی.
گمراه بودم، هدایتم کردی.
فقیر بودم. بی‌نیازم نمودی.
مریض بودم، شفایم بخشیدی.
گنهکار بودم، خطایم را پوشاندی ...
راه دیگر اخلاص‌یابی، توجه به کوچکی و بی‌ارزشی و گذرا بودن دنیا و جلوه‌های مادی آن است. طبق آیات قرآن، دنیا سرمایه‌ای اندک است، غنچه‌ای است ناشکفته، کالایی است غرورآفرین و غفلت‌آور. دل را باید خانه عشق به بزرگترین محبوب و با ارزش‌ترین هستی ساخت. آنان که برای غیر خدا کار می‌کنند، در فردای قیامت، خواهند دید که از آنها کاری ساخته نیست.
چرا برای «الله» کار نکنیم، که هم مهربان و بنده‌نواز است، هم دادگر و رئوف است، و هم نیکی‌ها از یادش نمی‌رود و هه به کسی ستم نمی‌کند.
مشت ریاکار روزی باز می‌شود، البته نزد خداوند از اول باز است. ترس از رسوایی ریاکاری، عامل دیگری در جهت کسب اخلاص است.
آن که چهل روز، برای خدا خالص شود، فارغ التحصیل مکتب خودسازی است. چنانکه پیامبر فرموده است:
«من الخص لله اربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه» آن که چهل روز، خالصانه عمل کند، چشمه‌های حکمت از قلبش بر زبانش جاری می‌شود. اخلاص، ثمره یقین است. اگر کسی ایمانی از روی یقین به خدا و قیامت و بهشت و جهنم و حساب و کتاب داشته باشد، جز برای رضای حق تعالی عبادت و عمر نمی‌کند.
● نشانه‌های اخلاص
از کجا می‌توان فهمید که عبادت‌مان خالصانه است؟ نشانه‌های اخلاص چند چیز است:
۱) عدم توقع از دیگران
اگر کار برای خداست، انسان مخلص، چشمداشت تشکر و قدردانی از غیر خدا ندارد. اگر قدرنشناسی و ناسپاسی هم دید، باز در عمل خویش ثابت قدم و استوار است. این نشانه آن است که برای خدا کار می‌کند.
سوره «هل اتی» در شان حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین علیهم السلام نازل شد، که سه روز روزه نذری گرفته بودند، و در هر سه روز، افطار خود را به مسکین و یتیم و اسیر دادند و با آب، افطار کردند. سخن این خانواده با اخلاص، چنین بود: «انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا» ما شما را به خاطر خدا طعام دادیم، و از شما پاداش و تشکری نمی‌خواهیم.
گاه کسی بدون چشمداشت مالی، خدمتی انجام می‌دهد ولی در باطن با اخلاص سازگار نیست. اگر کسی از این نارحت شود که ذکر خیری از دیگران به میان می‌آید و از او نه، در واقع در اخلاص نیت او خلل وارد می‌شود.
۲) توجه به تکلیف، نه عنوان
مخلصان، بنده تکلیف‌اند، نه اسیر عنوان!
چه بسا کارهای لازم که بر زمین مانده، و کسی سراغش نمی‌رود، تنها به این جهت که عنوان مهم و معتبری همراه ندارد.
اخلاص را از آنجا می‌توان شناخت که انسان تکلیفش را- هر چه باشد- انجام دهد و کارهای بزرگ و کوچک، با عنوان و بی‌عنوان، دارای نمود و آواره یا گمنام و ناشناخته، برایش یکسان باشد. اگر جز این باشد، رگه‌هایی از ناخالصی در نیتش وجود دارد.
۳) پشیمان نشدن
انسان مخلص، از کار نیکی که کرده، پشیمان نمی‌شود. چون نزد خدا پاداشش محفوظ است و به وظیفه هم هر چه بوده عمل کرده است. پس پشیمانی چرا؟
اگر به قصد قربت، به دیدار کسی یا به مجلس ختم رفتید، اما آنان متوجه حضور شما نشدند و تشکر نکردند، پشیمانی ندارد. اگر در این شرایط از رفتن پشیمان شدید، پای اخلاصتان می‌لنگد.
۴) عدم تاثیر استقبال یا بی‌اعتنایی
این هم نشان دیگری از اخلاص است. این نباشد که چون کارتان مورد ستایش و استقبال قرار می‌گیرد، تشویق به انجام آن شوید، و این نباشد که چون کارتان با بی‌اعتنایی و بی‌مهری مردم روبرو شود سست شوید. اگر کار برای خداست نباید تشویق و استقبال یا بی‌اعتنایی و عدم قبول مردم در انسان مخلص موثر واقع شود. اگر کار برای خداست نباید تشویق و استقبال یا بی‌اعتنایی و عدم قبول مردم در انسان مخلص موثر واقع شود.
امیر‌المومنین (ع) در این زمینه، ضابطه و ملاک جالبی به دست ما داده است. می‌فرماید:
«للمرائی ثلاث علامات: یکسل اذا کان وحده ینشط اذا کان فی الناس و یزید فی العمل اذا کان اثنی و ینقض اذا ذم»
ریاکار، سه علامت دارد: اول آنکه وقتی تنهاست، با کسالت و بی‌حالی عمل می‌کند. دوم آنکه در حضور مردم، نشاط می‌ورزد. سوم آنکه اگر تعریفش کنند، می‌افزاید و اگر ملامتش کنند، می‌کاهد.
۵) یکانگی ظاهر و باطن
از نشانه‌های دیگر خلوص، همگونی ظاهر و باطن است. عملش در ظاهر با نیتش در باطن یکسان باشد. گندم‌نمای جو فروش نباشد، و همان باشد که نشان می‌دهد، «بود» و «نبود»ش یکی باشد. علی علیه السلام فرموده است: «من لم یختلف سره و علانیته و فعله و مقالته، فقد ادی الامانه و اخلص العباده.» کسی که ظاهر و باطنش و نهان و آشکارش و رفتار و گفتارش با هم اختلاف نداشته باشد، او امانت الهی را ادا کرده و عبادت و بندگی را خالص ساخته است. نشانه‌های دیگری هم برای اخلاص وجود دارد که به همین قدر، بسنده می‌شود.
آن که اخلاص دارد، نورانیتی در دل، توفیقی در عمل، پاداشی در دنیا و آخرت، عاقبت ‌بخیری و خوش نامی، محبوبیت و نام نیک خواهد داشت. این وعده الهی است که پاداش نیکوکاران خالص و بندگان مخلص ضایع نمی‌شود.
علی محمدی تودشکی ؛مدرس دانشگاه
منبع : روزنامه رسالت