جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

برکات و عبرت های مقاومت لبنان


برکات و عبرت های مقاومت لبنان
بدون شك نبرد حماسی حزب الله با اشغالگران و متجاوزان صهیونیست فصل جدیدی در مسئله فلسطین گشوده و این نبرد بركات و عبرت هایی داشته است كه به برخی از آنها اشاره می كنیم:
۱ـ توهم بودن قدرت افسانه ای اسرائیل بر همگان آشكار شد. معلوم شد آنچه كه مسلمانان را از پیروزی دور نگه داشته ترس از قدرت این رژیم غاصب است نه قدرت واقعی آن. بار دیگر داستان مسجد مهمان كش تحقق یافت كه «بیرون شهر اصطخر پرستشگاهی بود كه مسافران به هنگام شب از ترس تاریكی به درون آن پناه می بردند ولی هر كس كه درون آن می رفت به طرزی مرموز در می گذشت. كم كم همه مسافران از این پرستشگاه ترسیدند و هیچ كس پروای آن را نداشت كه شب را در آنجا بگذراند، تا سرانجام مردی كه از زندگی بیزار و خسته شده بود ولی اراده ای نیرومند داشت به درون پرستشگاه رفت. صداهای سهمگین و هراس انگیز از هر گوشه برخاست كه او را به مرگ تهدید می كرد، ولی مرد نترسید و فریاد زد: پیش آیید كه از زندگی خسته شده ام. با همین فریاد یك باره صدای انفجاری برخاست و طلسم پرستشگاه شكسته شد و از شكاف دیوارهایش گنجینه های معبد پیش پای مرد فرو ریخت. بدین سان آشكار شد آنچه مسافران را می كشته ترس از خطری موهوم بوده است.» بی تردید حزب الله لبنان طلسم اسرائیل را شكسته است.
۲ ـ عدم مقاومت جدی مردم افغانستان و عراق در مقابل متجاوزان آمریكایی و انگلیسی كه بیشتر ناشی از كینه ای بود كه از حكومت های ظالم خود داشتند و عدم مخالفت جدی كشورهای اسلامی با اشغال این دو كشور كه باز ناشی از كینه ای بود كه با حكومت های آنها داشتند و هردو اشتباه بود و آمریكا و انگلیس به بهترین نحو از این كینه ها بهره برداری كردند قضاوتی در مردم جهان پدید آورد كه اساسا مسلمانان مردمی بی غیرت اند و به آسانی می توان سرزمین های اسلامی را تصرف كرد. مقاومت اسلامی لبنان این لكه سیاه را از دامن مسلمین پاك كرد و نشان داد مسلمانان تا چه حد در دفاع از وطن اسلامی جدی هستند.
۳ ـ ماهیت سازمان مشكوك القاعده آشكارتر شد. پس از تهاجم اسرائیل نه تنها هیچ اقدامی علیه صهیونیست ها توسط این سازمان انجام نشد بلكه كشتار مسلمانان و خصوصا شیعیان در عراق هم زمان با نبرد حزب الله با متجاوزان صهیونیست تشدید شد. این امر ثابت می كند كه افسار این سازمان در دست موساد و سیا است هر چند خودشان ندانند و به خیال خود در راه اسلام مجاهده می كنند.
۴ ـ بار دیگر روشن شد كه جامعه اسلامی همواره از داخل تهدید می شود. نفاق برخی دولت های كشورهای اسلامی كه نابودی حزب الله را به اسرائیل توصیه كرده و برای آن لحظه شماری می كردند به این خیال كه تومار حیات حزب الله ظرف دو سه روز بسته خواهد شد آشكارتر شد. معلوم شد كه جامعه اسلامی بیشتر از آنكه از كفار و از دشمن خارجی مانند اسرائیل و آمریكا ضربه بخورد از منافقان داخلی ضربه می خورد. چنان كه در گذشته حادثه سپتامبر سیاه كه در آن تعداد زیادی از فلسطینی ها قتل عام شدند توسط دولت وقت اردن پدید آمد. چه خوب گفت رهبر گرانقدر حزب الله خطاب به برخی از سران عرب كه ما از شما انتظار كمك نداریم، فقط می خواهیم بی طرف باشید یعنی از اسرائیل حمایت نكنید. اكنون نبرد حماسی حزب الله در حال پس زدن نقاب از چهره این منافقان است. حسنی مبارك گفته است ما وارد این جنگ نمی شویم زیرا این جنگ، جنگ ما نیست. آری این جنگ، جنگ شما نیست، جنگ شما جنگی است كه موجودیت رژیم صهیونیستی و موجودیت جاهلیت عرب را تحكیم بخشد و حرمسراهای شما و مراكز فساد و فحشا را استوارتر گرداند و اسلام را در گوشه مسجدها محصور سازد. در داخل كشورمان نیز متاسفانه با مسئله نفاق مواجه هستیم. برخی روزنامه ها خصوصا در روزهای اول مقاومت مقدس حزب الله به گونه ای تیتر و سرمقاله زدند كه گویی از پیروزی های حزب الله ناراحت و در انتظار شكست این گروه مخلص اسلامی هستند.
۵ ـ با رشادت و مقاومت جانانه ای كه حزب الله از خود نشان داد سختی جنگ با ایران برای آمریكا و انگلیس آشكارتر شد. غربی ها در تحلیل های خود حزب الله را نمونه كوچكی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی می كنند و می گویند مشت نمونه خروار است. آنها در مقالات خود از سپاه پاسداران با صفت powerfull یعنی قدرتمند نام می برند. اكنون این سئوال برای آنها مطرح است كه اگر مسئله هسته ای ایران را به جنگ بكشانند چگونه می خواهند با نیروی نظامی ایران كه از نظر ایمان و قدرت معنوی همان حزب الله است و از نظر تعداد نفرات و تجهیزات پیشرفته قابل قیاس با آن نیست روبه رو شوند.
۶ ـ این جنگ اهمیت و ارزش امامت و رهبری در شیعه را هویدا كرد. شیعیان چون به امامت و ولایت فقیه معتقدند، نیروهایشان متمركز می شود و هرز نمی رود لذا در نهضت ها و حركت های اجتماعی و در جنگ ها معجزه می كنند. اسرائیل به اعتراف فرماندهان ارتش خود تاكنون با چنین نیرویی مواجه نشده بود، چون تاكنون با اسلام ناب مواجه نشده بود. او بیشتر با ناسیونالیسم عرب مواجه شده است كه به یك معنی خلاف اسلام است گرچه چند سالی است كه با گروه های اسلامی حماس و جهاد اسلامی نیز روبه رو شده و درمانده است.
آری، رهبری و مدیریت درست از ضعیف ترین ملت ها قوی ترین ملت ها را می سازد. لبنان كنونی همان لبنان سال ۱۹۸۲ است كه ظرف چند روز تمام جنوب آن و بیروت به تصرف اسرائیل درآمد اما اكنون چهار هفته است كه ارتش متجاوز صهیونیست پشت مرزهای آن باقی مانده و ضربات مهلكی دریافت كرده است.
۷ ـ جنگ كنونی نشان داد كه جنایت برای غربی بسیار آسان است. غربی به دلیل جهان بینی مادی و تعصب نژادی خود و اینكه خود را انسان برتر می داند و انسان شرقی را انسان درجه دو بلكه حیوان می شمارد به راحتی كشتار می كند، زنان و كودكان را قتل عام می كند و به دلیل قدرت زیاد بر نفاق همه اینها را به پای گسترش دموكراسی و آزادی می نویسد. چنان كه در جنگ بوسنی و در كوزوو مسلمانان را به آسانی قتل عام كرد و در جنگ های صلیبی نیز كشتارهای فجیعی از مسلمانان كرد كه مورخان باوجدان و منصف خود آنها ضمن اعتراف به این جنایات وحشتناك نتوانسته اند از ابراز شرمندگی خودداری كنند. به تعبیر شهید آیت الله مطهری «شرقی از نظر جنایت هرگز به پای غربی نمی رسد». در این جنگ بار دیگر خوی حیوانی غربی در فجایعی مانند فاجعه قانا هویدا شد.
۸ ـ یكی از عبرت هایی كه ایران اسلامی از این ماجرا باید بگیرد این است كه می بایست تنها متكی به خود باشد. اگر جنگ را بر ما تحمیل كنند به هیچ كشوری نباید امید داشت. دیگران حداكثر متجاوزان را محكوم می كنند و تظاهرات برگزار می نمایند از اقدام عملی خبری نیست یا بسیار اندك است. اكثر قریب به اتفاق كشورها تماشاچی صحنه اند و صحنه های جنگ را مانند یك فیلم مستند تماشا می كنند و اگر مردمی بخواهند عملا كمك كنند دولت آنها مانع می شود. حتی به روسیه و چین نباید متكی بود آنها در نهایت همراه غرب خواهند بود. بلاتشبیه، در ماجرای عراق، فرانسه و روسیه به صدام اطمینان داده بودند كه حمله ای صورت نخواهد گرفت و مانع خواهند شد اما پس از آنكه تجاوز آمریكا و انگلیس آغاز شد بعد از چند اعتراض لفظی عملا با آنها همراه شدند. برخی دولت های كشورهای اسلامی نیز همچون اكنون كه منتظر انهدام حزب الله هستند در انتظار فروپاشی جمهوری اسلامی خواهند بود و اگر با غرب همكاری نكنند حداكثر بی طرف خواهند ماند. حتی مردم عراق كه می توانستند به انتقام كشتار اسرائیل در لبنان نظامیان آمریكایی و انگلیسی را كه در تیررس آنها هستند از پای درآورند و از این طریق بر اسرائیل فشار وارد آورند، در این ماجرا چندان فعال ظاهر نشدند و فقط تظاهرات كردند و محكوم كردند. باید قبول كنیم قانون جنگل بر دنیا حاكم است و یك گره شاخ از یك متر دم بهتر است. باید زورمند بود و این دستور قرآن كریم است كه تا آنجا كه می توانید قدرتمند باشید تا دشمن خدا بترسد و فكر تجاوز به مغزش خطور نكند. باید از نظر پدافند هوایی قوی باشیم تا مانند لبنان در زمان حملات هوایی كه نقطه قوت دشمن است همچون گوسفندی در دست گرگ نباشیم.۹ ـ یكی دیگر از عبرت ها بهره گیری دشمن از اختلاف شیعه و سنی است. بذری كه افراطی های دوطرف در طول سال ها كاشته اند اكنون به وسیله آمریكا و اسرائیل برداشت می شود. افراطی های سنی تحت عنوان مبارزه با شرك، تخم كینه شیعیان را در دل سنی ها می كارند و افراطیون شیعه به بهانه بزرگداشت حضرت زهرا و غیره تخم كینه سنی ها را در دل شیعیان می كارند و محصول آن را كه تفرقه و عدم اتحاد مسلمانان و بی تفاوتی نسبت به سرنوشت یكدیگر است غربی ها برداشت كرده طرح های استعمار خود را اجرا می كنند. خوشبختانه این بار حادثه به گونه ای بود كه میدان برای تفرقه افكنان چندان باز نبود زیرا حزب الله شیعه به كمك حماس و جهاد اسلامی سنی شتافته بود و این مظهر اتحاد میان شیعه و سنی است اما باز هم دیدیم كه برخی مفتی های وابسته فتوا به عدم كمك رسانی به حزب الله صادر كردند و البته ملت های مسلمان و سایر مفتی ها پاسخ آنها را دادند. به هر حال این یك معضل بزرگ در جهان اسلام است كه در طول تاریخ موجب وارد آمدن ضربات سهمگین به پیكر مسلمین شده است. نمونه آن در گذشته داستان صفویه و عثمانی است كه گاه حاضر بودند با كفار متحد شوند تا رقیب را از میدان به در كنند، و امروز وضعیت عراق است كه باعث شده اشغال این سرزمین به درازا بكشد. كلید حل این مشكل در دست روحانیون و عالمان دینی شیعه و سنی است كه راه بزرگانی چون آیت الله بروجردی و امام خمینی در شیعه و شیخ محمود شلتوت در اهل سنت را ادامه دهند. به تعبیر شهید آیت الله مطهری به نقل از مرحوم آیت الله بروجردی مسئله شیعه و سنی دو بخش دارد یكی مربوط به گذشته و یكی مربوط به زمان حال. آنچه مربوط به گذشته است یك مسئله تاریخی است كه از نظر شیعه باید آنچنان می شد و نشد و از نظر اهل سنت آنچه اتفاق افتاد همان است كه باید رخ می داد و در این قسمت كاری از دو طرف ساخته نیست و البته بحث علمی و گفت وگو مانعی ندارد. و آنچه مربوط به زمان حال است این است كه ما دشمنان مشترك داریم و حفظ اسلام بالاتر از هر چیز دیگر است. سیره علی علیه السلام در این مسئله بهترین هادی و برترین الگو است. آن حضرت وقتی از بازستاندن حق خود ناامید شد به خاطر حفظ اسلام و وحدت مسلمین سكوت اختیار كرد و حتی گاهی با خلفا همكاری نمود بدون آنكه از سوی آنها منصبی را بپذیرد.
۱۰ ـ این جنگ بار دیگر پیروزی ایمان و اراده را بر سلاح و تجهیزات به اثبات رساند. یكی از افسران صهیونیست كه در منطقه مارون الرٲس با مجاهدان حزب الله روبه رو شده می گوید: آنها افراد خاصی هستند، ماموریتی را كه به آنها محول شده است بدون ترس از كشته شدن و در زیر رگبار گلوله ها و مسلسل ها به راحتی انجام می دهند. آری، این چیزی است كه آمریكا و انگلیس و اسرائیل هیچ سلاحی برای خنثی كردن آن ندارند.
در پایان ذكر چند نكته ضروری به نظر می رسد. اول اینكه اسرائیل و آمریكا و برخی شیوخ عرب مسئله آغازكننده جنگ را مطرح كردند. باید گفت مردمی كه سرزمینشان اشغال شده، هر زمانی حق دارند به اشغالگر حمله كنند. مردم فلسطین، لبنان، سوریه و اردن هر زمانی كه اراده كنند حق دارند به اسرائیل حمله كند. در اینجا اصلا مسئله «آغازكننده» معنی ندارد. یكی از هنرهای غربی ها در سال های اخیر همین بوده است كه بسیاری از حقایق را وارونه كرده اند. اشغالگر و مهاجم به عنوان مظلوم و مدافع و آزادیبخش معرفی شده و مجاهد و مدافع سرزمین خود ظالم و تروریست نامیده شده است. غربی ها كمك های خود به اسرائیل را علنی و با افتخار انجام می دهند، اما ما مسلمانان مخفیانه و احیانا با خجالت و شرمندگی كه داریم به عده ای تروریست كمك می كنیم، به فلسطینی ها و لبنانی ها كمك می رسانیم و در رسانه ها نیز كمك رسانی خود را انكار می كنیم و این یك پیروزی تبلیغاتی برای دشمن است. از نظر نگارنده باید همه امدادهای كشورهای اسلامی حتی ارسال سلاح و اعزام سرباز به صورت علنی و آشكار باشد تا واقعیت و ماهیت طرفین نزاع وارونه جلوه نكند. نكته دوم این است كه حساب ملت ها از حساب دولت ها جدا است. لازم نیست داوطلبان توسط دولت ها اعزام شوند. دولت ها ممكن است محظوراتی درست یا غلط داشته باشند كه قادر به انجام این كار نباشند. مسلمانانی كه در خود توان رزم چریكی و شوق جهاد با كفار احساس می كنند و با زبان عربی نیز آشنا هستند نباید منتظر فرمان دولت هایشان باشند و این مسئله، ایرانی و مصری و عراقی و سودانی و پاكستانی و اروپایی و آمریكایی و شیعه و سنی نمی شناسد زیرا تمام اسلام در برابر تمام كفر قرار گرفته و این جنگ شبیه جنگ احزاب در صدر اسلام است. مطابق سخن معصوم فرار از جهاد موجب ذلت و خواری است، همچنان كه مسلمانان در شصت سال اخیر آنچنان كه باید به تكلیف جهاد خود عمل نكردند و امروز تحت سلطه غربی ها هستند و البته طلیعه نجات نمایان شده است. فشاری كه امروز به مسلمین وارد می شود نتیجه خواب دویست ساله آنها است. اكنون باید چند سال سختی تحمل كنند و تقاص آن خواب طولانی را پس بدهند تا عزت را كه به تعبیر قرآن كریم ویژه مومنین است بازیابند. به هر حال یكی دیگر از حلقات جنگ حق و باطل كه در طول تاریخ همواره برقرار بوده و در یك سو انسان های به عقیده و آرمان الهی رسیده و در سوی دیگر انسان های پست منحط حیوان صفت قرار دارند هم اكنون در جریان است، مهم این است كه ما در كدام صف واقع شده ایم، آیا اگر جهاد به جان برایمان مقدور نیست جهاد به مال داریم یا خیر آیا به وظیفه همبستگی اسلامی كه مسلمین در واقع یك پیكر هستند، چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار، عمل می كنیم یا خیر اكنون وقت اثبات صداقت در عزاداری ها و سینه زنی ها است، اگر اقدامی نكنیم معلوم می شود آن عزاداری ها صرفا از روی عادت و برای سرگرمی بوده است. باید ثابت كنیم كه به تعبیر شهید مطهری شمر امروز اولمرت است، شمر هزار و چهارصد سال پیش مرد.
دكتر علی مطهری
منبع : روزنامه شرق