چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
اوقات فراغت، پرسشی بیپاسخ
گرچه گروه قابل توجهی از پژوهشگران «آموزش و پرورش» را متولی اصلی برنامهریزی و نظارت بر طرح اوقات فراغت میدانند اما پیرامون چگونگی تحقق این امر، شرایط، زمان و خصوصیات برنامههای اوقات فراغت و مشکلات کنونی فراروی این مبحث دیدگاه ها و تحلیل های مختلفی وجود دارد.
موضوع اوقات فراغت از دو زاویه سختافزاری و نرمافزاری با مشکل مواجه است. در بخش سخت افزار با بحث تعدد مراکز تصمیمگیری روبرو هستیم و در بعد نرمافزاری هم مشکل آن است که کل برنامههای غنیسازی اوقات فراغت در ایران محدود به سه ماه تابستان آن هم به صورت آنی و بدون توجه به نیازهای جامعه است. تکثر در برنامه اوقات فراغت مطلوب است ولی بهتر است برنامهریزی و نظارت را یک سازمان مرتبط انجام دهد.
همچنین برای سنجش اثربخشی یک برنامه، «نظارت» نیز ضروری است.
اما چنین نظارتی در بخش برنامههای اوقات فراغت وجود ندارد. در برنامهریزی اوقات فراغت باید چند مساله جانبی مدنظر باشد که در اثربخشی آن خیلی تاثیرمیگذارد.
در مرحله نخست باید بپذیریم اوقات فراغت از زمانی آغاز میشود که فرد از برنامههای ضروری روزانه فارغ میشود. لذا باید به سراغ برنامههایی رفت که تامینکننده سلامت روحی افراد باشد.
اینکه برای یک دانشآموز بعد از ۹ ماه درس خواندن، دوباره کلاس بگذاریم و از او بخواهیم هر روز از فلان ساعت تا فلان ساعت به فلان مکان برود و چیزی بیاموزد، اوقات فراغت تلقی نمیشود.
تحقیقات نشان می دهد زمانی که نظارت نباشد، فعالیت نوجوانان و جوانان به بزه تبدیل میشود. در عین حال این را نیز باید بپذیریم که الگوهای فراغت در جامعه ما منفعل است در حالی که به الگوهای فعال نیاز داریم. اینها مولفههایی است که تصمیم گیرندگان بحث اوقات فراغت باید به آن توجه داشته باشند.
از سوی دیگر در ایران وقتی نام اوقات فراغت برده میشود، توجه مردم و مسئولان به فصل تابستان سوق مییابد در حالی که باید به موضوع غنیسازی اوقات فراغت در طول سال توجه شود و در فصل تابستان نیز میزان تراکم برنامهها افزایش یابد. نباید این مهم را محدود به فصل تابستان دانست.
بنابراین، گذران فراغت از اهم امور اجتماعی است. از نظر کیفی، فضای فراغت، همانگونه که عرصه بسیاری از خلاقیتها و آفرینشهاست، میتواند روزنه بسیاری ازآسیبها نیز محسوب شود. زیرا در فراغت است که انسانها به بزهکاری کشیده میشوند. با این همه، مسأله فراغت، مسأله گمشده جامعه ما است. کمتر محققی بدان روی میکند، کمتر کتابی در مورد فراغت نوشته شده است و اگر هم نوشتهای در این مورد باشد، از پختگی لازم برخوردار نبوده و یا فقط در حد نظریه و تئوری باقی مانده است و متاسفانه مسئولان نیز کمتر به آن بها می دهند.
فراغت، زمانی باز، آزاد، فردی و غیراستاندارد است، از همین روی نیز میتواند بسیار مفید یا بسیار مضر باشد. در بین نظریههای بسیار فراغت، نظریه اجتماعی آن جاذب است. فراغت نه لوکس است، نه بدیهی؛ بلکه زمانی است مفید که می تواند بسیار فعال باشد. جامعه در قبال فراغت، تنها مسئولیت آنی ندارد، بلکه مسئولیتی درازمدت خواهد داشت. باید بتوان آموزش گذران فراغت را از آغاز و در خانواده فراهم ساخت. زمان فراغت و گذران آن همیشه پرهزینه نیست، با آموزش استفاده فرهنگی از زمان فراغت، جامعه میتواند زمینه شکوفایی انسانها را فراهم آورد.
مفهوم جدید پرکردن فراغت که بسیاری از مسئولان به آن اشارت دارند، هرگز مطلوب نیست. زمان فراغت جایگاه آفرینشهای برتر علمی، هنری و ادبی است؛ بنابراین نباید در اندیشه پرکردن آن به هر قیمت و به هر وسیله برآمد. وظیفه اساسی جامعه، در این حوزه، تعدد فرصتهای مطلوب از یک سو و هدایت نامرئی (با آموزش و پاداش مثبت) از سوی دیگر است، تا انسانها خود شیوه مطلوب فراغت را برگزینند.
در حوزه فراغت و نحوه گذران آن، مسائل و تنگناهای بسیاری وجود دارد. بعضی از مسائل چنیناند:
● خلأ فراغت
بسیاری زمان فراغت دارند اما نمیدانند چگونه از آن استفاده کنند. جوانان بسیاری را میبینیم که در خیابانها، بیهدف سرگردانند، آنان با چندین مسأله و مشکلات عدیده ناشی از امکانات زیربنایی و روبنایی مواجهند.
● کمبود الگوها
همه تصور میکنند، باید برای گذران فراغت، پول هنگفت داشت؛ در حالیکه چنین نیست. چنانچه الگوهای خوبی فراهم آید و از آغاز (در خانواده) مطرح شود و در زمره عادت زندگی قرار گیرد؛ میتوان با کمترین هزینه، فراغت مطلوب داشت.
● نبود امکانات زیربنایی
مسئولان جامعه در اندیشه، سامان فراغت نبودهاند و امکانات زیربنایی آن را فراهم نیاوردهاند. حداقل امکانات لازم برای گذران فراغت سالم موجود نیست. نتیجه آن است که جوان در معرض آسیبهای بسیاری قرار میگیرد. اندیشه و عمل تبهکاری از روزنه زمان کار کمتر میتواند رخنه کند، زیرا در زمان کار، انواع کنترلهای اجتماعی اعمال میشود، لیکن در زمان فراغت چنین نیست. جامعه، بزهکاری را میبیند و تلاش در درمان آن دارد، لیکن به خاستگاه آن (نبود امکانات فراغتی) نیاندیشیده است.
● بیهنجاری
شیوههای سنتی گذران فراغت مطرود شدهاند (به عنوان مثال، دیگر در قهوهخانهها شاهنامهخوانی نیست، یا مراسم طولانی گذشته در تولد و ازدواج، کاهش یافته است) یا اساساً در جهان جدید قابل اعمال نیستند. شیوههای مدرن و درست نیست اندیشیده نشدهاند.
● نبود سنت برنامه ریزی
هرچند فراغت، به خودی خود امری تاریخی است؛ لیکن جای یافتن فراغت در حوزه عمومی و بسط آن، از پدیدههای جدید به شمار میآید.به رغم آن، هنوز فراغت، در حوزه برنامهریزی وارد نشده؛ حال آنکه پدیدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هم روانشناختی است.
● نبود همکاری نهادها
گذران فراغت تنها برعهده دولت نیست و چنانچه چنین باشد، هرگز قرین توفیق نخواهد بود.
هنوز آگاهی همگانی در این زمینه آنچنان نیست که مدرسه، خانواده و دیگر نهادها همگی در عرصه فراغت وارد شوند و همکاری کنند. نتیجه آن است که فراغت و گذران آن، سامان مناسب ندارد. برخی که بدان میاندیشند، در اندیشه پرکردن فراغت، به جای بارور کردن آن هستند.
● ابهام معنایی
از یک سو پذیرفته میشود که زمان فراغت، زمان آزادی است. بنابراین فراغت امری، فردی است. از سوی دیگر پذیرفته میشود که فراغت نمیتواند صرفاً به میل و به صورت فردی محض تمهید شود. بنابراین مشخص نیست جای آزادی فردی کجاست؟ جای جامعه و برنامهریزی اجتماعی کجاست؟ برخی از خانوادهها، چنان برای فراغت فرزندانشان برنامهریزی میکنند، که جایی برای آزادی فردی باقی نمیماند و برخی چنان فرزندان را آزاد میگذارند که از آن بیسامانی و احیاناً انحراف برمیخیزد.
● ویژگیهای اساسی اوقات فراغت
فراغت موضوعی با چندین ویژگی است:
ـ از یک سو، پدیدهای اقتصادی است. زیرا، انسانها برای فراغت بسیار هزینه میکنند.
ـ از سوی دیگر، پدیدهای فرهنگی است. الگوهای فراغت از دل فرهنگ برمیخیزند، بر آن وارد میشوند و بر آن تاثیر می گذارند.
ـ سوم آنکه، فراغت پدیدهای روانشناختی است. هرکس با توجه به نیازها و مشخصههای روانی بدان روی میکند.
ـ در نهایت آنکه فراغت، پدیدهای جامعهشناختی است و جامعهشناسان از جهات مختلف به آن روی میکنند.
فراغت و شیوههای گذران آن از چند لایه تشکیل میشود:
▪ فردیت
از یک سو فرد، دست به گزینش میزند. بنابراین، فراغت او تابع اندیشه، ارزشها، خواستهها و انتظارات اوست. بنابراین، لایه فردیت از گستردگی خاصی برخوردار خواهد بود.
▪ جامعه
درگذران فراغت، جامعه نیز مهم است، چه به طور مستقیم، چه به طور غیرمستقیم و از طریق خانواده؛ بنابراین، الگوهای فراغت در هر جامعه باتوجه به امکانات آن جامعه از یک سو و ارزشهای اجتماعی آن از سوی دیگر متفاوت خواهد بود.
▪ جهانی شدن
الگوهای فراغت در جهان امروز، نه فقط فردی، یا اجتماعی؛ بلکه فراملی است. گذران فراغت امروزه کاری جهانی است.
بنابراین، الگوهای جهانی فراغت نیز فراهم آمدهاند.
● فراغت، کالای لوکس
اگر محققی در باب سرقت مطالعه کند، میگویند ضروری است و لازمه آن صرف هزینه بالاست، اما مطالعه فراغت را ضروری نمیدانند. به نظر برخی فراغت در زمره تشریفات است. جامعه نیز در قبال آن مسئولیت ندارد. از دیگر سو برخی گمان میکنند که اندیشیدن درباره فراغت و گذران آن کاری باطل و سبک است. هنوز هم در کشور ما بسیاری هستند که تفریح را سبک میدانند.
بنابراین، باتوجه به آنچه گفته شد، زمان فراغت و نحوهگذران آن از اهمیتی بسیار برخوردار است؛ ابعادی از این اهمیت، به این قرارند:
۱) زمان فراغت، جایگاهی مناسب برای ورود آسیبهای اجتماعی است. یک کارمند بانک به موقع پشت میز کار حاضر میشود تا پایان وقت نیز مراجعان در صف ایستادهاند. کوچکترین حرکت او در معرض دیدآنان است. لیکن زمان فراغت زمان باز، فردی و آزاد است. بنابراین، هرکس میتواند آن را به میل در خلوت صرف کند. لذا، بسیار حساس و آسیبپذیر است. به درستی میتوان گفت هیچ مطالعه، آسیبشناختی و اجتماعی بدون مطالعه موضوع فراغت امکانپذیر نیست.
۲) همان طور که آمد، از نظر کمی، زمان فراغت، بیشترین جلوه را در حیات آدمیان فعال و شاغل دارد و در مورد افراد مسن یا کودکان، تمامی حیات آدمیان را دربر میگیرد.
۳ـ گذران فراغت، تجلیگاه شخصیت آدمی است. بنابراین، نمادی گویا در باب شخصیت است.
۴ـ زمان فراغت به عنوان جلوهای از شش تنفسی آدمیان به حساب میآید. در برابر نظام کار زنجیری، زمان دقیق صنعتی و تمامی شاخصهای مدرنیته، زمان فراغت، زمانی است که در آن انسانها احساس آزادی میکنند.
۵) زمان فراغت به عنوان زمان باز، در ساختار حیات آدمیان مطرح شده است. آنان با تمدد اعصاب و آرامش حاصل در زمان فراغت به سوی کار باز میگردند.
۶) بالاخره، زمان فراغت نه تنها زمان بازتولید ذهن است، بلکه می تواند زمانی بسیار خلاق باشد. اهمیت اصلی فراغت نیز همین است. زمان کار، فراخنای محدود دارد. یک کارمند باید در زمان معینی بیاید و برود؛ کار خاصی نیز مورد انتظار است. و حال آنکه زمان فراغت، فراخنای بسیار گستردهای دارد. فرد می تواند به اعتیاد روی آورد، و دزدی کند یا آنکه عالیترین جلوههای خلاقیت را در زمان فراغت به منصه ظهور گذارد.
پریسا کریمزاده
رضا ویسی
رضا ویسی
منبع : روزنامه اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست