جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
طرح تکریم ارباب رجوع چرا کمرنگ شده است؟!
اگر در محل کار، کمی به پیرامونمان نگاه کنیم، ممکن است از خود پرسیده باشیم که چه تعداد از همکاران ما واقعاً از شرایط کار خود و کاری که انجام میدهند لذت میبرند. اگر واقعبینانه به این موضوع نگاه کنیم میتوان گفت که در بسیاری از سازمانها، وضع چندان مطلوبی حکمفرما نمیباشد. به کجا میرویم؟
در نظرسنجیها مشخص شده است که بیش از ۵۰ درصد کارمندان سازمانها نمیدانند ماموریت سازمانی که در آن کار میکنند چیست؟۸۴ درصد آنان اینگونه تصور میکنند که آگاهی از ماموریت سازمانی تاثیرچندانی بر روی کیفیت کارشان نمیگذارد و ۴۴ درصد کارمندان سازمانها هیچگونه همدلی و ارتباط عاطفی بین خود و مدیران ردههای بالاتر سازمانی که در آن کار میکنند، نمیبینند. بررسی دیگری در همین زمینه نشان میدهد که دو پدیده زندگی کاری و زندگی شخصی، اثرات متقابل و تشدید کنندهیی بر یکدیگر دارند. فردی که در زندگی خانوادگی و شخصی خود مشکلات زیادی دارد بطور قطع این مشکلات، بر روی تمرکز، رضایت از کار، بهرهوری و شادابی وی در محیط کار اثر میگذارد.
● کیفیت زندگی کاری
کیفیت زندگی کاری یعنی نوع نگرش افراد نسبت به شغل خود یعنی این تا چه میزان اعتماد متقابل، توجه، قدرشناسی، کار جالب و فرصتهای مناسب برای سرمایهگذاری (مادی و معنوی) در محیط کار، توسط مدیران برای کارکنان فراهم شده است. درجه کیفیت زندگی کاری درون سازمان را میتوان از طریق غیبت کم و انگیزه بالا در کارکنان برآورد کرد.
به دلیل عدم شناخت مدیران سازمان از کیفیت زندگی کاری، این مقوله، تناسب و اندازههای واقعی خود را در سازمانها از دست داده است. کیفیت زندگی کاری یا کیفیت نظام کار یکی از جالبترین روشهای ایجاد انگیزش محسوب میشود.
● شاخصهای بهبود کیفیت زندگی
۱. خشنودی یا رضایت از کار.
۲. مشارکت در کار (مانند حق اظهار نظر).
۳. کاهش حوادث و سوانح در کار.
۴. حق انتخاب (مانند شغل، سرنوشت، تاثیرگذاری و...)
کیفیت زندگی کاری پایین یعنی اینکه کارمند شغلش را صرفاً به عنوان وسیلهیی برای رفع نیازهای اقتصادی داند و کارمندانی با چنین تفکر، غالباً وفاداری کمی به سازمان دارند و عموماً برای جبران کمبودها مجبور هستند دست به کارهای دیگری نیز بزنند.
در یک نظرسنجی بینالمللی که در کشورهای مختلف انجام گردید، ۱۰۴۰۰ نفر از کارکنان سازمانهای مختلف مورد سوال قرار گرفتند. مهمترین انتظارات این افراد از محیط کارشان را میتوان در ۵ مورد زیر خلاصه کرد:
۱. برقراری تعادل بین کار و زندگی شخصی.
۲. داشتن شغلی که واقعاً لذتبخش باشد.
۳. داشتن احساس امنیت و تامین آینده.
۴. داشتن حقوق و دستمزد مناسب.
۵. داشتن همکاران خوب.
در اکثر کشورها، مورد اول یعنی توانایی برقراری تعادل بین کار و زندگی شخصی، مهمترین عامل رضایت از کار محیط است. در تمامی کشورها فاصله قابل توجهی بین آنچه کارکنان میخواهند و آنچه به دست میآورند وجود دارد؛به عوض در مورد پرداخت حقوق، تعادل بین کار و زندگی شخصی و امنیت شغلی.
● کم کاری
امروز عده زیادی از افراد به شغل خود به عنوان یک کار موقت نگاه میکنند و در بسیاری از موارد به دلیل عدم رضایت از کیفیت زندگی کاری خود، صرفاً میخواهند جای خود را عوض کنند حتی اگر موقعیت پایینتری باشد و در تلاش هستند که در اولین فرصت، از موقعیت کنونی به موقعیتی بهتر و بالاتر دست پیدا کنند. لذا کمتر فردی شغل خود را آنطور که باید جدی تلقی میکند و این امر در اکثر کارکنان عادی سازمان که دارای شغل دوم در خارج از سازمان، با درآمد نسبتاً بیشتری هستند نمود بیشتری پیدا میکند.
بدین ترتیب موقعیتها و نقشهای درون سازمانی از ثبات لازم و کافی برخوردار نبوده و موقعیتها دچار یک نوع بیثباتی میگردد. در ادامه، این فرآیند با فرآیند عدم ثبات اقتصادی (افزایش تورم و قیمتها) که تاثیر قویتری برکارکنان دارد تشدید میگردد.
اما علت این امر چیست؟ در زمان کنونی و در پی نابرابری زیاد اقتصادی به وجود آمده، میل به کسب موقعیت شغلی بهتر به هر وسیله در نظام اداری جامعه ایران به صورت عادی درآمده است؛ از طرف دیگر فشار اقتصادی و همچنین اقداماتی نظیر نظام پرداختها، مدرکگرایی و امکان استفاده عدهیی خاص از مراکز ارایه مدرک؛ و استفاده از امکانات خاص دولتی نظیر منزل سازمانی، خودرو، تلفن همراه و اعزام به ماموریتهای خارجی و داخلی مختلف برای مدیران و رییسان، در دراز مدت کاهش انگیزه کار را در سمت فعلی کارکنان موجب میگردد.اتاق کار مجلل و استفاده از ماشین گرانقیمت، برپایی جلسات بیمحتوا و مسافرتهای داخلی و خارجی بیدلیل به بهانه ماموریت، جزو عواملی هستند که نقش مدیر را در پیدایش اصول غیراخلاقی به اثبات میرسانند. مسلماً چنین اعمال و رفتاری از طرف مدیر تاثیرات سوء و مخربی را در بین کارکنان به جای خواهد گذاشت و آنان تصویر ذهنی منفی نسبت به زمان و مدیریت آن خواهند داشت. متاسفانه موارد فوقالذکر بدون در نظر گرفتن خواستههای کارکنان، سازمان را در مسیر سیاه نمایی، نارضایتی کارمند و ارباب رجوع و بیثباتی سوق میدهد.
در این رابطه میتوان به عنوان خبری که در روزنامه خراسان مورخ ۴/۱۱/۸۴ (شماره ۱۶۳۳۵) درج شده بود اشاره کرد. رییس سازمان بازرسی کشور به صراحت اعلام میکند که رضایتمندی مردم از دستگاههای اداری دولتی در وضعیت خوبی قرار ندارد و شکایتهای مردم طی ۹ ماه اول سال ۸۴ نسبت به سال گذشته ۴۰ درصد افزایش داشته است. این امر نشان میدهد که طرح تکریم ارباب رجوع که حدود سه سال و نیم از اجرای آن میگذرد نتوانسته اهداف مورد نظر آن را برآورده کند و به افزایش رضایتمندی ارباب رجوع که شاخص انجام صحیح امور در دستگاههای اداری است بینجامد.
افراد وقتی میتوانند با تمام وجود به سازمان خود خدمت کنند که نیازهای شخصی و خانوادگی آنان بطور نسبی ارضا شود. به عبارت دیگر نفع فردی و نفع جمعی باید هر دو در یک مسیر و در یک جهت باشند، اما در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه، متاسفانه این مساله عموماً برعکس است. اگر فردی به فکر نفع جمعی باشد، در زندگی شخصی خود میماند و اگر بخواهد تنها به فکر منافع شخصی خود باشد در واقع نمیتواند صادقانه به سازمان خدمت کند. از آنجا که در ایران، توزیع ثروت و درآمد نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه، نابرابر است لذا اکثریت افراد جامعه که دارای مشاغل معمولی هستند، در زیر خط فقر زندگی میکنند. تحت این شرایط اگر فردی بخواهد خود را وقف کارش کند از زندگی شخصی کاملاص عقب میماند.
در پی این تفاوت ارزشی و منزلتی، افراد از آنچه که دارند و هستند راضی نبوده و همواره سعی در تغییر موقعیت خودند و چنانچه این تلاشها مثمرثمر در بهبود وضعیت درآمدی فرد واقع نشود، فرد دچار بحران هویت و به فردی بیهدف و افسرده تبدیل میگردد که این امر در نهایت موجب عدم ثبات و پیشرفت در سازمان میگردد. متاسفانه امروزه اقدامات تحدید کننده دیگری نیز در جامعه انجام میگیرد که در نتیجه آن، موقعیتهای شغلی بالاتر دارای ارزشهای کذب میشوند که از آن جمله میتوان به تملق و احترام بیش از حد به مدیران و تجملات دولتی نظیر دفاتر کار مجلل با امکانات زیاد اشاره کرد.
در چنین سازمانهایی، مشارکت زیردستان، مشورت با آنان، فهماندن اهداف سازمان به آنان و ایجاد انگیزه درونی، پیگیری در خط مشی سازمان وجود ندارد و نیازها از بالا دیکته میشوند، هدف و دستور هرگز نباید مورد سوال قرار گیرد، هدف و دستور باید در کوتاهترین زمان انجام گیرد، فرد نافرمانبردار باید مجازات شود آن هم حتی المقدور مجازات سنگین.
اگر مدیر از کارکنانش انتظار مشارکت، وظیفهشناسی، انضباط و جدیت یا پرهیز از سهلانگاری، کمکاری و حیف و میل منابع را دارد در مقابل آن عدم درک و نادیده گرفتن نیازهای کارکنان و نیز عدم برقراری شرایط مناسب کاری از طرف مدیر پذیرفتنی نیست. تجمل پستی مدیر، راه را برای بروز رفتارهای غیراخلاقی در محیط سازمان هموارتر میسازد.
متاسفانه کار به جایی رسیده است که امروزه مدیری موفق نامیده میشود که بتواند حداقل کار مورد قبول را با استفاده از حداکثر قدرت تنبیهی خود مانند توبیخ، کسر حقوق و... و امکانات تشویق مانند اعطای پاداش، اضافه کار، انتخاب کارمند نمونه و... فراهم سازد. ولی کارشناسان معتقد هستند مدیر موثر کسی است که بتواند ۸۰ الی ۹۰ درصد تواناییهای افراد را به کار گیرد.
هنگامی که سیستمهای تنبیه و پاداش سازمان به گونهیی باشد که رفتار نادرست را به صورت مثبت تقویت کند، کارمندان خوب هم دست به کارهای نادرست میزنند. هنگامی که سازمان به افراد دروغگو و متقلب یا کسانی که اعمال خلاف را انجام میدهند، ارتقای مقام بدهد یا آنها را مورد ستایش قرار دهد این برداشت میشود که رفتارهای غیراخلاقی بازدهی مناسبی دارند، اینجا است که اصول غیراخلاقی در سازمان ریشه میگیرد.
اصول غیراخلاقی کدامند؟ حاکمیت روابط بر ضوابط تنها یکی از مواردی است که سازمانها را به طرف اصول غیراخلاقی میکشاند. موارد دیگری مانند تاخیر، ترک محل کار، پنهانکاری، انجام کارهای شخصی در محیط کار، استفاده از امکانات سازمان به نفع خود، دزدی از اموال سازمان، فاش کردن اسرار سازمان، ریاکاری، چاپلوسی، اخذ رشوه و... متاسفانه امروزه گاهی به صورت ارزش درآمدهاند.
تقویت روحیه و افزایش انرژی روانی در محیط کار، کارایی شخصی و سازمانی را افزایش میدهد و وقتی افراد نسبت به کاری که انجام میدهند احساس خوبی داشته باشند، سعی میکنند آن را به بهترین نحو انجام دهند و مهمتر از آن تلاش میکنند راههای بهتر و موثرتری برای انجام کار پیدا کنند. در غیر این صورت نمیتوان انتظار داشت که برای انجام یا پیدا کردن راهحل، تلاش فوقالعادهیی از خود نشان دهند. پس بهتر است مدیران فرهنگ کاری خود را به سمتی سوق دهند که چنین روحیهیی را در محیط کار، تقویت کند.
تهیه و تنظیم: احمدعلی رضایی و کیوان نجیبنیا
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست