دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
مجله ویستا

گامی به سوی عصر دانایی محور


گامی به سوی عصر دانایی محور
هم اکنون تدوین این سند، مراحل اجرای خود را طی می کند و در مرحله نهایی شدن است. دکتر محمود مهرمحمدی، استاد تعلیم و تربیت در دانشگاه تربیت مدرس است. او حدود ۲۰ سال است که در دانشگاه مشغول به تدریس بوده و در کنار آن، همکاری با وزارت آموزش و پرورش را نیز در کارنامه حرفه ای خود دارد. وی تاکنون سمت هایی چون مشاور پژوهشی وزیر، مسئول تحقیقات آموزشی کشور و مسئول پژوهشکده تعلیم و تربیت را برعهده داشته است. او در حال حاضر مجری طرح تدوین سند ملی آموزش و پرورش کشور و عضو شورای عالی آموزش و پرورش است. وی با سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش نیز همکاری دارد.
در ادامه سلسله گفت وگو های همشهری در باره روند تدوین طرح سند ملی آموزش و پرورش، این بار به سراغ ایشان رفتیم تا گزارشی را در باره چگونگی انجام کار ارایه دهیم حاصل گفت وگوی ما با ایشان را از نظر می گذرانید.
* درباره چگونگی آغاز بحث تدوین سند ملی آموزش و پرورش توضیح دهید؟ این طرح از چه زمانی و با چه هدفی مطرح شد؟
- بحث مربوط به تدوین سند ملی آموزش و پرورش از حدود سال های ۸۱-۸۲ در وزارت آموزش و پرورش آغاز شد. پیشینه بحث به زمانی برمی گردد که آموزش و پرورش به این نتیجه رسید برای حل مشکلات زیربنایی و اساسی آموزش و پرورش طرحی تدارک ببیند. به همین دلیل وزیر وقت آموزش و پرورش، جمعی از صاحبنظران و نخبگان کشور را فراخواند که آنها عمدتاً از میان عناصری که پیوند رسمی و سازمانی با آموزش و پرورش ندارند، ولی اهل فکر و نظر در حوزه فرهنگ و تعلیم و تربیت هستند، انتخاب شدند. این افراد در جلسات متمادی درباره مسایل و ابتلائات جدی آموزش و پرورش، بحث کردند و نظریات خود را در باره نحوه برخورد با این مسایل و معضلات مطرح کردند. جمع بندی که در ادامه این جلسات حاصل شد، این بود که ما نیاز به طرح مدونی داریم تا بتوانیم به طور دقیق و کامل مسایل آموزش و پرورش را آسیب شناسی کنیم و براساس این آسیب شناسی، بتوانیم راهبردها و راهکارهای لازم را برای ایجاد تغییر و تحول در شئون مختلف آموزش و پرورش ارایه دهیم، شورای عالی آموزش و پرورش که نقش نهاد قانونگذاری برای آموزش و پرورش را دارد و مرجع سیاستگذاری آموزش و پرورش است، با این اندیشه و ایده و طرح، برخورد بسیار سازنده ای داشت. طرح با تأیید و تصویب این نظر مبنی بر ضرورت وجود چنین طرحی و تنظیم حرکت اصلاحی در آموزش و پرورش براساس طرحی این چنینی و در حقیقت راه ورود به مرحله بعدی را هموار کرد. در مرحله بعدی، این موضوع در دستور کار هیأت وزیران قرار گرفت و بعد از طی مراحل مختلف در هیأت وزیران نیز تصویب شد و قرار شد آموزش و پرورش به تنظیم طرحی که بعدها به «سند ملی آموزش و پرورش» موسوم شد، مبادرت ورزد.
* آیا می توان تعریف کلی از آنچه که به عنوان سند ملی آموزش و پرورش یاد شد، ارایه داد؟
- سند ملی آموزش و پرورش یک طرح جامع و راهبردی در افق چشم انداز ۲۰ ساله برای آموزش و پرورش کشور است. به عبارت دیگر سند ملی آموزش و پرورش و یا آن چه به عنوان سند ملی آموزش و پرورش شناخته شده، عبارتست از برنامه استراتژیک برای آموزش و پرورش کشور در یک افق ۲۰ ساله، که در آن تکلیف جهت گیری ها، اولویت ها، ضرورت ها، زمینه های تغییر و تحول و توسعه آموزش و پرورش روشن خواهد شد.
* آغاز به کار طرح تدوین سند ملی در آموزش و پرورش چگونه بود؟
- از زمانی که طرح تدوین سند ملی به طور جدی در آموزش و پرورش آغاز شد، ساختار خاصی نیز برای آن شکل گرفت. طرح با احکامی از طرف رئیس جمهور آغاز شد. ایشان تعدادی از علما، فضلا و دانشمندان شناخته شده و همچنین متولیان و مدیران اجرایی کشور را در یک مجموعه ای به عنوان شورای راهبری طرح تدوین سند ملی معرفی کردند و با معرفی این تعداد، اعضای شورای راهبری توسط ریاست محترم جمهور به طور عملی کارهای مطالعاتی و فعالیت های جدی در زمینه تدوین سند ملی آموزش و پرورش را آغاز کرد.
* شما به عنوان مجری این طرح، ضرورت تدوین چنین سندی را تا چه میزان احساس می کنید؟
- به گمان من به مسأله ضرورت از ابعاد مختلف و منظرهای مختلف می توان نگریست و دلایل انجام این کار، دلایل متعدد و گوناگونی است که آنچه به ذهنم می رسد، مواردی است که به آن اشاره خواهم کرد. گرچه دلایل و ضرورت ها محدود به این موارد نیست، اما من فکر می کنم که یکی از زاویه هایی که ما از آن زاویه می توانیم به موضوع تدوین سند ملی در آموزش و پرورش و ضرورت آن بنگریم، نگاه تکلیفی است. نگاه تکلیفی، یعنی ما به هر حال در مقطعی قرار گرفته ایم که برای نخستین بار در کشور، چشم انداز توسعه تدوین شده در مراجع مربوطه به تصویب رسیده و کشور با یک جهت گیری مشخصی در ارتباط با توسعه روبه روست و این، همان سند معروف به «چشم انداز» است، که از آن، افق ۲۰ ساله ایران مشخص شده است، به طوری که ایران به چه کشوری تبدیل خواهد شد و در چه زمینه هایی به چه نوع توسعه ای دست پیدا خواهد کرد، در این سند مشخص شده است. این نوع نگاه تکلیفی به ضرورت طرح تدوین سند ملی، دقیقاً متأثر از چنین واقعیتی است که در کشور اتفاق افتاده است، یعنی قرار است کشور از یک دید مشخص و در چهارچوب یک نگاه مشخص به سوی توسعه حرکت کند. طبیعتاً این توسعه، زمانی محقق می شود که اجزای حاکمیت و همه دستگاه ها بتوانند نسبت خودشان را با وضعیت توسعه یافتگی، با آنچه در سند چشم انداز منعکس شده، روشن کنند. بنابر این تمام دستگاه ها، مکلف به تبیین نسبت خودشان با سند چشم انداز توسعه کشور هستند. سند ملی آموزش و پرورش در واقع کوششی است در جهت تبیین نسبت آموزش و پرورش یا نقش آموزش و پرورش و یا این که چگونه آموزش و پرورش می تواند معین کشور در جهت دستیابی به اهداف توسعه باشد. این نگاه تکلیفی، حکایت از آن دارد که آموزش و پرورش هم مثل بقیه دستگاه ها و اجزای دیگر حاکمیت، در این مقطع و به دلیل به تصویب رسیدن سند توسعه کشور مکلف است، برنامه مشخصی را تدوین کند و طی این برنامه، جایگاه و نقش خود را جهت دستیابی به آرمان های توسعه کشور، به دقت تعریف کند. اما لازم است قید شود که اگر همه دستگاه ها و اجزای حاکمیت براساس یک استنباط منطقی مبادرت به تدوین برنامه های راهبردی خود نمایند و یا قصد این کار را دارند، آموزش و پرورش به نوعی، به دلیل این که طرح تدوین سند ملی به تصویب هیأت وزیران رسیده و به طور صریح و مشخص هیأت وزیران دستگاه آموزش و پرورش را مکلف به تدوین سند ملی آموزش و پرورش و برنامه راهبردی و توسعه ای آن در افق چشم انداز نموده است، حکایت از نگاهی ویژه و جایگاهی ممتاز به آموزش و پرورش دارد که باید این مسأله را به فال نیک گرفت. یعنی در واقع تعیین و تکلیف اگر برای سایر دستگاه ها عام است تا طرحی را تدوین نمایند و در قالب آن حرکت کنند، آموزش و پرورش با یک تعیین و تکلیف خاص پا به این عرصه گذاشته است. به نظر من، این اتفاق معنی داری است و باید آن را مغتنم شمرد. به طوری که در تاریخ آموزش و پرورش کشور این نگاه ممتاز و متفاوت هیچ گاه وجود نداشته است. البته شان، جایگاه و طبیعت آموزش و پرورش مقتضی این نوع برخورد است و ما نباید به این نگاه ویژه بسنده کنیم. بلکه می خواهم عرض کنم که همین مقدار هم باید مغتنم شمرده شود.
* درباره دیگر منظرهای ضرورت طرح تدوین سند ملی که مورد توجه جنابعالی است، توضیح دهید؟
- منظر دیگری که مدنظر من است، نگاه تکلیفی نیست، بلکه نگاه فرصتی است. یعنی به عبارت دیگر من احساس می کنم که تدوین سند ملی آموزش و پرورش، فرصتی را در اختیار آموزش و پرورش کشور قرار می دهد که ما از این فرصت حداکثر استفاده را باید بکنیم. منظور من از این نگاه فرصتی که بر اثر تدوین سند ملی آموزش و پرورش می توانیم از آن استفاده کنیم، فرصتی است در جهت برخورد مؤثر و سنجیده با دو بدفهمی تاریخی در ارتباط با مقوله آموزش و پرورش.
* این دو بدفهمی که شما به آن اشاره می کنید، چه چیزهایی هستند، لطفاً توضیح دهید؟
- اولین بدفهمی به نظر من، یک بدفهمی تاریخی و ریشه ای در جامعه ما نسبت به آموزش و پرورش است و آن نگاه دسته دومی و یا دسته چندمی است که همواره به دستگاه آموزش و پرورش وجود داشته است و این دستگاه را به عنوان یک دستگاه هزینه ای و همواره وبال گردن دولت و وبال گردن اقتصاد جامعه تلقی کرده ایم. یعنی به عبارت دیگر هیچ گاه فکر نکرده ایم که آموزش و پرورش یک دستگاه زیربنایی و مؤثر در توسعه کشور است و توسعه در هیچ یک از جنبه ها و ابعاد کشور محقق نمی شود، مگر اینکه به مدد ایجاد آموزش و پرورش و سامان دادن به آموزش و پرورش کشور صورت پذیرد. به گونه ای که خروجی ها و محصول این سیستم یعنی انسانها، انسانهایی باشند که از قابلیت، ویژگی ها، ضرورت ها، نگرش و منش ها و استعدادهای همسو با آرمان های توسعه برخوردار باشند و به عبارت دیگر ما هیچ گاه نپذیرفته ایم که آموزش و پرورش دستگاهی زیربنایی است و به هیچ عنوان قابل دور زدن و به حاشیه راندن نیست و جامعه ای در رسیدن به اهداف توسعه خود جدی است که آموزش و پرورش خود را در اهداف توسعه جدی ببیند، آموزش و پرورش را به عنوان موتور محرک توسعه قلمداد کند؛ چرا که آموزش و پرورش باید آدم هایی را تربیت کند که این آدم ها عامل توسعه باشند. این آدم تراز توسعه است. این نگاه به آموزش و پرورش کمتر وجود داشته و چنانچه عرض کردم این بدفهمی به آموزش و پرورش، همیشه گریبان گیر جامعه ما بوده است. بویژه این نگاه در جوامعی همانند جامعه ما که متکی به منابع زیرزمینی هستند، همواره وجود داشته است و به شکل پررنگی در سیاستگذاری ها و تخصیص منابع و امکانات، خودش را نشان داده است، به طوری که جوامعی که متکی به منابع زیرزمینی هستند، نشان داده اند که خیلی به منابع رو زمینی اهمیت نمی دهند. انسانها برای آنها در درجه اول اهمیت به عنوان عاملان توسعه نیستند، تصور این بوده است که توسعه متکی به منابع طبیعی است و این منابع طبیعی، زمینه را برای بسط ظرفیت های مادی و ارتقا سطح مادی جامعه کفایت نمی کند و این ذهنیت همواره برای آموزش و پرورش کشور دردسرساز بوده است. ما فکر می کنیم که از طریق تدوین سند ملی، این بدفهمی تاریخی را می توانیم به شکل معقول و سنجیده تعیین تکلیف کنیم. زیرا در طرح تدوین سند ملی، تکیه گاه اصلی ما همان سند چشم انداز توسعه کشور در افق چشم انداز ۲۰ ساله است ما فی الواقع می خواهیم نسبت خودمان را با سند افق چشم انداز کشور و یا آنچه که با این عنوان معروف شده است، روشن کنیم و ان شاءالله نشان خواهیم داد که دستیابی به اهداف توسعه در ابعاد گوناگون فرهنگی، علمی، اجتماعی و تکنولوژیکی و امثال آن، چگونه وابستگی تام دارد به انسانهایی که دارای خصلت ها، ویژگی ها، قابلیت ها، منش ها و نگرش های خاص باشند و جز از طریق تدارک چنین پشتوانه انسانی، نیل به هدف های توسعه یا امکان پذیر نخواهد بود و یا به شکل پایه ای اتفاق نخواهد افتاد. بنابراین اگر ما از این نگاه فرصتی بتوانیم در طرح تدوین سند ملی آموزش و پرورش استفاده کنیم، فرصتی خواهد بود تا برای مقابله با این بدفهمی تاریخی، بستر عقلانی را تدارک ببینیم و بتوانیم این معنا را نشان بدهیم که چه پیوستگی و پیوند ناگسستنی بین آموزش و پرورش توسعه یافته و دستیابی جامع به اهداف توسعه وجود دارد و این موضوع بسیار مغتنم و مفید و کارساز خواهد بود. اما در همین نگاه فرصتی به بحث مربوط به ضرورت تدوین سند ملی آموزش و پرورش، ما به مقابله با یک بدفهمی تاریخی دیگر آموزش و پرورش کشور هم خواهیم شتافت و آن بدفهمی عبارتست از این که تصور می شود در آموزش و پرورش دستیابی به اهداف و آرمانهای تربیتی فعال مایشاء است. یعنی این که ما می توانیم انتظارهای خودمان را از حیث تربیت و آموزش و تحقق استانداردهای تربیتی و آموزشی به دستگاهی به نام آموزش و پرورش منحصر کنیم. این هم از آن بدفهمی های بسیار خطرناک و فلج کننده است و آن چیزی است که مانع تحقق استانداردهای تربیتی و آموزشی می شود، به خاطر این که ما به مقوله تربیت و دستیابی به استانداردهای مربوط به این مقوله توجه نمی کنیم. دستیابی به این استانداردها مقوله ای بسیار حساس و پیچیده است که تحت تأثیر عوامل متعدد و متنوع همگی در اختیار و کنترل آموزش و پرورش نیست.
* این عوامل به جز آموزش و پرورش چگونه تأثیرپذیر هستند؟
- دراین باره تربیت خانواده نقش جدی دارد، میزان فضای تربیتی خانواده که در اختیار آموزش و پرورش است، مشخص نیست، به اعتقاد من این مقدار بسیار کمرنگ است. در دستیابی به استانداردهای آموزشی و تربیتی، محیط های خارج از آموزش و پرورش، همانند زمینه های تاریخی، فرهنگی، بسترهای اجتماعی، جهت گیری های اقتصادی و حتی دستگاههای مؤثر در فرهنگ سازی جامعه می توانند به آموزش و پرورش و چه بسا در تقابل با تلاش های آموزش و پرورش فعالیت هایی را انجام دهند. رسانه ها، دستگاههای گوناگونی که به هر حال نقش آنها در فرهنگ سازی انکارناپذیر است. بنابراین ملاحظه می کنید که آموزش و پرورش با یک مقوله ای به نام تربیت سروکار دارد. البته به معنای اعم آن که شامل آموزش نیز می شود و این مقوله به قدری حساس و پیچیده است و به قدری تحت تأثیر عوامل متعدد و متنوع است که به هیچ وجه ما نباید دستگاه تعلیم و تربیت کشور را متولی یگانه و منحصر به فرد دستیابی به استانداردهای مورد نظر در امر تربیت تلقی کنیم. اما این بدفهمی و ناهماهنگی وجود دارد و به آموزش و پرورش به عنوان یک دستگاه فرابخشی نگریسته نشده بلکه از این دستگاه بخشی، تنها انتظار می رفته است که بتواند پاسخگوی انتظارات در بعد تربیت و آموزش باشد و در مورد هر چه ناهنجاری و نارسایی که در سطح حوزه های تربیت و آموزش مشاهده می شود، انگشت ملامت و مزمت تنها به سمت دستگاه آموزش و پرورش نشانه رفته است. این بدفهمی و این ساده انگاری، بسیار فلج کننده و خطرناک است.
* طرح تدوین سند ملی آم* آیا می توان سند ملی آموزش و پرورش را از منظر و یا نگاه های دیگری نیز مورد بررسی قرار داد؟
- بله، مطمئناً این طور است. برای نمونه، منظر دیگری که می توان به آن اشاره کرد، این است که ما وارد عصری شده ایم که به عصر دانایی محوری مشهور است، یعنی عصری که در آن مهمترین عامل در توسعه کشورها، منابع زیرزمینی آنها و یا تولیدات فیزیکی آنها نخواهند بود بلکه تولیدات غیرفیزیکی، تولیدات معنوی و تولیدات فکری مهمترین عامل توسعه است و بیشترین ارزش افزوده را ایجاد می کند و ما باید شرایط لازم برای ورود به این عصر را در آموزش و پرورش کشورمان ایجاد نماییم. چرا که به نظر می رسد عصر دانایی محوری بیشترین دلالت ها را برای دستگاه های انسان ساز جامعه دارد و بیشترین تقاضاها یا بیشترین تکالیف برای دستگاه های انسان ساز جامعه را مطرح می کند. اگر دانایی، محور توسعه است، دستگاه های آموزش و پرورش جوامع باید از اولویت در اختصاص منابع و همچنین برخورداری از پشتوانه فکری و عقلانی برتر در چهارچوب نظام ارزشی جامعه خودشان برخوردار باشند. ما در قالب تدوین سند ملی آموزش و پرورش، ضمن توجه ویژه به اقتضائات عصر دانایی محور، معتقد هستیم که تدوین سند ملی آموزش و پرورش زمینه ای را فراهم می کند که این پشتوانه فکری و عقلانی برتری که به آن اشاره کردیم، در اختیار آموزش و پرورش قرار بگیرد. چون کوشش ما بر آن است تا این حرکت را تبدیل به یک حرکت اجتماعی گسترده کنیم. حرکتی که همه نخبگان و دلسوزان و همه علاقه مندان به امر توسعه کشور و در امر تعلیم و تربیت بتوانند در آن ایفای نقش کنند. سعی خواهیم کرد که از ناب ترین تجربیات و از مهمترین تحلیل ها و بهترین رهنمودها و همه کسانی که شاید تا به حال کمتر فرصت ورود جدی به عرصه تعلیم و تربیت را داشته اند، دعوت به عمل آوریم و زمینه را برای فعالیت آنها فراهم سازیم. زیرا معتقد هستیم کاری که در تدوین سند ملی آموزش و پرورش در حال اتفاق افتادن است، در صورتی مقبولیت و مشروعیت خواهد داشت که از چنین پشتوانه ای برخوردار باشد و افکار عمومی جامعه و نخبگان جامعه این موضوع را بپسندند.
منظر دیگری که از این طریق نیز می توان به مقوله طرح تدوین سند ملی پرداخت، منظر پیشگیری از تأثیر مناقشه ها و تنش های سیاسی است که موجب هدر رفتن توان و انرژی سیستم می شود.
* لطفا بیشتر توضیح دهید؟
- در توضیح باید بگویم که آموزش و پرورش در همه جوامع از حساسیت ویژه ای برخوردار است. یعنی گرچه در عالم واقع، منابع و امکانات لازم به آن تزریق نمی شود، اما اجمالاً همه می فهمند که آموزش و پرورش دستگاه حساسی است و انتظارات فراوانی نیز از آن وجود دارد و این هم از لطائف روزگار است که به دستگاهی به حساسیت و اهمیت آن، این مقدار وقوف وجود دارد، اما در عالم تصمیم گیری و سیاستگذاری این چنین مورد بی مهری و بی توجهی قرار می گیرد. از سوی دیگر طبیعت آموزش و پرورش آنچنان که باید و شاید به عنوان یک عرصه پیچیده تخصصی درک نشده و تعلیم و تربیت در آن از جنس معرفت عمومی است که همه کس حق و جرأت آسیب شناسی و ارائه طریق درباره آن را داشته باشد. وقتی این دو را کنار هم بگذاریم، آن حساسیتی که برای دستگاه آموزش و پرورش وجود دارد، از یک طرف و این برداشت ساده انگارانه که آموزش و پرورش یک مقوله پیچیده ای نیست و همه می توانند در آن وارد شوند و اظهار نظر کنند، از طرف دیگر، سبب خواهد شد که در مقاطع زمانی جهت گیری های آموزش و پرورش و سیاست هایی که بر دستگاه آموزش و پرورش حاکم شده است، به ویژه بعد از وقوع تغییر و تحولات سیاسی در هر جامعه دستخوش تردید می شود و چه بسا دستخوش تغییر مقطعی نسنجیده شود.
* در شرایطی که بر اساس تغییرو تحولات سیاسی در هر جامعه، جهت گیری های آموزش و پرورش دچار تردید و یا تغییر می شوند، سند ملی آموزش و پرورش چه نقشی می تواند ایفا کند؟
- سند ملی آموزش و پرورش می تواند خلا در اختیار نداشتن جهت گیری هایی را که در یک بستر زمانی طولانی مسیر کلی حرکت آموزش و پرورش را باید تعیین کند، پر کند و با پر کردن این خلا، آموزش و پرورش را از دست اندازی و مداخله و اعمال سلیقه های شخصی مصونیت ببخشد. این از جمله نکاتی است که در باب ضرورت تدوین سند ملی آموزش و پرورش بسیار حائز اهمیت است و اگر این اتفاق محقق شود، یک اتفاق بسیار مبارک و کارسازی تلقی خواهد شد.
* طرح تدوین سند ملی تا چه میزان می تواند بر روند رضایت جامعه از آموزش و پرورش موثر واقع شود؟
- یکی دیگر از نکاتی که نشان دهنده وجود ضرورت برای تدوین سند ملی آموزش و پرورش است، به نبود رضایت جامعه از عملکرد آموزش و پرورش برمی گردد. بدون این که من قصد داشته باشم به اصطلاح امروزی ها سیاه نمایی کنم و دستاوردهای آموزش و پرورش را پس از پیروزی انقلاب نادیده بگیرم، که این دستاوردها در ابعاد کمی بسیار چشمگیر بوده است و باید از همه دست اندرکاران، مربیان و از جامعه فرهنگی به طور کلی، نهایت قدرشناسی را در این باره داشت، باید بپذیریم که بر اساس شواهد گوناگون علمی و پژوهشی، آموزش و پرورش به ویژه در ابعاد کیفی از نابسامانی ها و ناهنجاری های فراوان رنج می برد و این مطلبی است که قابل مناقشه و تردید نیست و همچنان که من عرض کردم، شواهد گوناگونی وجود دارد که آموزش و پرورش با ضعف های جدی در عملکرد مواجه است، که نمی توان با کتمان از کنار آنها گذشت. اما فکر می کنم که این نابسامانی ها را می توان به شکلی دیگر در قالب یک برنامه راهبردی به طرزی موثرتر، دقیق تر و عمیق تری بشناسیم و برای آنها راه حل های منطقی و عقلانی در نظر بگیریم. لذا بحث ارتقا کیفیت آموزش و پرورش در ابعاد مختلف را می توان گفت، هدفی است که ما از تدوین سند آموزش و پرورش در نظر داریم و آن هم مبتنی بر این واقعیت است که عملکرد آموزش و پرورش، خصوصاً در ابعاد کیفی با انتظارات مردم ما و با آنچه که مردم انتظار آن را دارند، در حال حاضر سازگار نیست.
* برای آگاه سازی جامعه از فعالیت های صورت گرفته، درباره اقدام هایی که تاکنون انجام داده اید، گزارشی ارائه دهید؟
- بعد از شکل گیری شورای راهبری با حکم ریاست جمهوری، از شخصیت های علمی و فرهنگی، از جمله دکتر حسن حبیبی و برخی از علما و فضلای حوزه علمیه قم دعوت به عمل آمد. ما در جلسات متعدد شورای راهبری موفق شدیم نتایجی را کسب نماییم. اولین کاری که صورت پذیرفت، تعیین مدل مطالعاتی تدوین سند ملی آموزش و پرورش بود. سپس سیاست های اجرایی ناظر بر تدوین سند ملی آموزش و پرورش تعیین شد. این ها کارهای زیربنایی بود که مشخص کرد ما در قالب چه مدل مشخصی و با چه تعریف مشخصی می خواهیم سند ملی آموزش و پرورش را تدوین کنیم. به عبارت دیگر باید خودمان در این جمع به این پرسش پاسخ می دادیم که تعیین سند ملی آموزش و پرورش چه معنایی دارد، از چه ابعادی برخوردار است، چه وجوهی دارد و چه قلمرویی را شامل می شود. خوشبختانه در این باره که یک سند پایه تلقی می شود، طی چند جلسه بحث و تبادل نظر در شورای راهبری به نتیجه رسیدیم. این یکی از دستاوردهای خوب کار ما بود و زمینه را برای اقدامات بعدی فراهم کرد. همچنین در شورای راهبری موفق شدیم، سیاست های حاکم و ناظر بر تدوین سند ملی آموزش و پرورش را که بالغ بر ۱۰ سیاست کلی بود، مشخص کنیم. اما در مورد سیاست های اجرایی که خود یک سند مهم دیگری است باید عرض کنم که بیشتر درباره بحث اجتماعی کردن و فراگیر کردن و استفاده مؤثر و همه جانبه از مشارکت نیروهای مختلف در سطح جامعه در جهت تدوین سند ملی کار شده است. سیاست دیگری که ما پیش بینی کرده ایم و از ما خواسته شده است برای نهادینه کردن فرآیند تدوین و تولید برنامه های راهبردی در آموزش و پرورش و برای جلوگیری از اینکه این فرایند و این حرکت و این فعالیت به یک فعالیت مقطعی و موردی تبدیل نشود، بلکه در آموزش و پرورش کشور استعدادی به وجود بیاید که همواره بتواند در برنامه های راهبردی تجدید نظر لازم را به عمل آورده و اصلاح کننده باشد و در یک نگاه راهبردی همیشه موضوع تغییر و تحولات و اصلاحات دنبال شود، پیش بینی شده است که برای تحقق این سیاست مرکزی به نام «مرکز توسعه مدیریت و مطالعات راهبردی در آموزش و پرورش شکل گیرد که اگر این اتفاق بیفتد، برای نخستین بار در آموزش و پرورش کشور خواهد بود و ابتکاری است که به هر حال می تواند در جهت میل به هدفی که به آن اشاره کردم، فوق العاده کارساز و مؤثر واقع شود. مقدمات کار برای تأسیس این مرکز در دولت گذشته فراهم شد و با موافقت رئیس جمهور، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، مکلف به ایجاد زمینه شکل گیری این نهاد در آموزش و پرورش شد، اما با تغییر و تحولاتی که در دولت ایجاد شد، این موضوع فعلاً متوقف مانده است و ما از مدیران سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور این انتظار را داریم که با طرح تدوین سند ملی از جمله در جهت تحقق سیاست نهادینه کردن فعالیت در دستگاه آموزش و پرورش کشور همراهی کنند و این همراهی خود را با تسهیل کردن فرایند تصویب شکل گیری مرکز توسعه مدیریت و مطالعات راهبردی نشان بدهند و البته ما امیدوار به وقوع این اتفاق هستیم. از جمله فعالیت های دیگری که تا کنون انجام شده تشکیل« مرکز اسناد و مدارک علمی »بوده است. برای پشتیبانی کردن از محققین و پژوهشگرانی که ما را در کار تدوین سند ملی آموزش و پرورش یاری می کنند و برای این که کار تدوین سند ملی آموزش و پرورش خیلی به درازا نینجامد و همچنین بتوانیم در حد مقدور و معقول فرآیند تدوین سند ملی آموزش و پرورش را کوتاه تر کنیم. به نظر می رسد باید پشتیبانی جدی از پژوهشگران خود انجام بدهیم. یکی از پشتیبانی ها راه اندازی مرکز اسناد و مدارک علمی بوده است که رسالت آن به طور خلاصه، شناسایی، معرفی و در دسترس قرار دادن مجموعه مطالعاتی است که در سطح کشور و یا در خارج از کشور و در زمینه های مرتبط و مورد نیاز سند ملی آموزش و پرورش انجام شده است. کار دیگری که انجام دادیم، تشکیل« کمیته امور بین الملل »بود که در واقع کار آن، پشتیبانی مطالعات در عرصه بین الملل است، به این معنا که مجموعه اتفاقات علمی یا آکادمیک که در سطح دنیا و در قالب سمینارها ، همایش ها و امثال اینها در حوزه آموزش و پرورش اتفاق می افتد، کمیته امور بین الملل رصد کند و بکوشد،پژوهشگران را از آخرین دستاوردها و تولیدهای علمی جهان که معمولاً در چنین مجامعی عرضه می شود، برحسب نیاز برخوردار و آگاه سازد و کارهای حمایتی را برای آنها انجام بدهد.
ما با در دسترس قرار دادن موارد مورد نیاز، سایت مشخصی را برای سند ملی آموزش و پرورش تدارک دیدیم و از علاقمندان به موضوع سند ملی آموزش و پرورش، دعوت به عمل آوریم. از طریق این سایت، ارتباط خودشان را با ما برقرار کنند. یکی از ابزارهای مؤثری که برای اجتماعی کردن و یا برای فراهم کردن زمینه مشارکت آحاد جامعه در کار تدوین سند ملی پیش بینی شده است، سایت سند ملی آموزش و پرورش به نشانی sanad.ir است. در ادامه کمیته ای را برای« هدایت مطالعات استانی »راه اندازی کردیم. چون به موازات مطالعاتی که در سطح ملی انجام می شود، در کلیه استان ها هم مطالعاتی را ساماندهی کرده ایم و برای اینکه سند ملی آموزش و پرورش از تمام تنوع های اثرگذاری که در مناطق مختلف کشور وجود دارد، همانند تنوع در زبان، فرهنگ، وضعیت اقتصادی، جهت گیری های توسعه و امثال اینها و تفاوت هایی که در کیفیت و وضعیت موجود در آموزش و پرورش استان های مختلف کشور به چشم می خورد، برخوردار باشد و از آنجایی که مایل هستیم سند ملی آموزش و پرورش در یک فضای واقع بینانه حرکت کرده و تدوین شود، تلاش می کنیم که استان ها نقش فعالی در تدوین سند ملی ایفا کنند، به طوری که با مطالعه در سطح استان ها و در سطح ملی، طرح را تغذیه و تقویت کنند و من خیلی خوشحال هستم که در حال حاضر بسترسازی لازم را در استان ها شاهد هستیم، این مهم به وقوع پیوسته و مطالعات مربوطه در آستانه آغاز شدن است. کمیته دیگری را برای آموزش به عنوان آموزش و ترویج تشکیل دادیم که این کمیته، متولی کار دست اندرکاران تدوین سند ملی آموزش و پرورش است و سعی می کند که مفاهیم و اصطلاحات و تمام آنچه را که به عنوان پشتوانه ذهنی و نظری تدوین سند ملی آموزش و پرورش تلقی می شود، در اختیار دست اندرکاران قرار دهد و دست اندرکاران طرح تدوین سند ملی آموزش و پرورش را پشتوانه مناسب و موجهی از این حیث برخوردار کند. مطالعه ای را نیز با عنوان مطالعه» شناسایی ویژگی های انسان مطلوب «انجام داده ایم که باید بگویم این نخستین مطالعه از مجموعه چند ده مطالعه ای است که در قالب طرح تدوین سند ملی آموزش و پرورش در این زمینه انجام شده است و این مطالعه از یک ماه پیش کارش آغاز شده و خوشبختانه به عنوان یکی از مطالعات کلیدی طرح تدوین سند ملی آموزش و پرورش به انجام رسیده و تقریباً به اتمام رسیده است و من می توانم بگویم بر اثر این مطالعه، یک مسیر و تصویر مشخصی از ویژگی ها و قابلیت های دانش آموزان که آموزش و پرورش باید در جهت تحقق آن بکوشد، به چنین چیزی دست یافته ایم و بالاخره کمیته های مطالعاتی متعددی که به منظور ساماندهی برنامه های دیگر که باید در راستای طرح تدوین سند ملی آموزش و پرورش و متناسب با مدلی که برای تدوین آن مشخص شده است، انجام وظیفه کنند.
* لطفاً جمع بندی از فعالیت های انجام شده را ارائه دهید.
- با تمهید شرایط مادی و انسانی، به نظر می رسد زیرساخت های لازم فراهم شده و ما الان در آستانه یک جهش و برداشتن یک گام بلند در نیل به تدوین سند ملی آموزش و پرورش کشور هستیم که این جای خوشحالی بسیار دارد. گمان این است که ان شاءالله در ۶ ماه آینده بتوانیم کار تدوین سند ملی را به نتیجه برسانیم.
ائلدار محمدزاده صدیق
منبع : روزنامه همشهری