کریسمس ۲۰۰۷ مبارک

هنگامی كه درد زایمان، حضرت مریم را فرا می‌گیرد، زمستان بود. وی به كنار درخت خرمای كهنسال و خشكی رفت و به آن تكیه داد. در فاصله كمی درخت خشك، سبز شد و برگ درآورد و خوشه‌های خرما از آن آویزان شد و این دو معجزه بود...
یكی این‌كه درخت خشك، تازه و سبز شد و دیگری این‌كه درخت خرما در غیر زمان خرما دادن، میوه داده بود. (هلال‌بن‌حیان) از امام صادق (ع) روایت كرده است كه در آنجا هیچ درخت خرمایی نبود، بلكه خداوند متعال درختی را از جای دیگری به آن مكان آورد و سبز كرد و به همین دلیل مكانی كه حضرت عیسی (ع) در آنجا زاده شده، (بیت‌اللحم) نامیده شده است. قرآن كریم حضرت عیسی را یك بشر می‌داند كه از طریق اعجاز و بدون پدر از مریم به وجود آمده و به عنوان پیامبر و برای ارشاد مردم مبعوث شده است و مانند سایر پیامبران با خداوند جهان در ارتباط بود، حقایقی دریافت و به مردم ابلاغ می‌كرد.
عیسی (ع) خود را بنده خدا و پیامبر معرفی می‌كرد (قال انی عبدا... اتانی الكتاب و جعلنی نبیا) عیسی گفت: من بنده خدا هستم، به من كتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است...
(لن یستنكف المسیح ان یكون عبدا...( )سوره مریم. آیه )۳۰
مسیح از بنده خدا بودن خود امتناع نداشت.(ان مثل عیسی عندا... كمثل ارم خلقه من تراب ثم قال له كن فیكون( )سوره آل عمران) مثل عیسی نزد خدا مانند آدم است كه او را از خاك آفریده و به او گفت: وجود پیدا كن پس به وجود آمد.
● پاسخگویی به قوم
زمانی كه عیسی به دنیا آمد، حضرت مریم در این فكر فرو رفت كه به قوم خود چه بگوید؟ از این‌رو با نگرانی به خود می‌گفت: ای كاش، من پیش از این می‌مردم و از نظر مردم فراموش می‌شدم كه در این زمان از زیر آن درخت صدایی برخاست، یا آن‌كه جبرئیل از زیر آن درخت مریم را صدا كرد. برخی گفته‌اند آن صدا، صدای عیسی بود كه گفت: نگاه كن تا اندوهگین نباشی كه خداوند متعال در زیر پای تو آبی جاری ساخته است. پس مریم، عیسی را به بغل گرفت و به نزد قومش رفت. در روایت آمده است كه حضرت عیسی در بین راه، با مادرش سخن می‌گفت و به او دلداری می‌داد و می‌گفت: (بر تو مادر مژده بدهم كه من بنده خدا و مسیح او هستم.)
زمانی كه مردم، مریم و طفلش را دیدند به آن حضرت گفتند: مریم، ای خواهر هارون، پدرت مرد بد و مادرت زن بدكاری نبود، این طفل از كجا آمده؟ و مریم به عیسی اشاره كرد كه از خود كودك بپرسید: مردم شگفت‌زده شدند و سنگ‌ برداشتند تا مریم را سنگسار كنند. آنان فكر می‌كردند نه تنها حضرت، پاسخ درستی نداده، بلكه آنها را مسخره می‌كند و می‌گوید: از كودكم بپرسید...
در این هنگام، عیسی شروع به سخن گفتن كرد، مردم گفتند این كار بزرگ و خارق‌العاده‌ای است. برخی می‌گویند: وقتی حضرت مریم به عیسی مسیح اشاره كرد، یعنی ماجرا را از او بپرسید، آنان پرسیدند: ای پسر، تو كه هستی؟ عیسی رویش را از آنها برگرداند، در این هنگام (ذكریا) آمد و فرمود: اگر از سوی خداوند فرمان داری، بگو كه هستی؟ عیسی گفت: من بنده خدا هستم. اهل اشاره گفتند: اولین سخنی كه بر زبان عیسی جاری شد، اقرار به بندگی خداوند بود.
در سوره مائده آیات۱۱۶ و ۱۱۷ كلام قرآن این است: یاد كن هنگامی را كه خدا گفت: (ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفتی من و مادرم، را به جای خدا، خدا بگویید؟ عیسی گفت: خدایا تو منزه هستی، مرا نرسد كه درباره خودم چیزی بگویم كه حقم نیست. اگر آن را گفته بودم، تو می‌‌دانستی. آنچه در دل مردم هست تو می‌‌دانی، اما آنچه را در ذات توست من نمی‌‌دانم. همانا كه تو دانای رازهای نهانی، جز آنچه را تو به من امر كردی چیزی به آنان نگفتم، به آنان گفتم: خدا را كه پروردگار من و شماست پرستش كنید.
عیسی خود را مانند سایر بندگان می‌‌دانست كه ولادت، مرگ و زنده شدن پس از مرگ دارد. (والسلام علی یوم ولدت و یوم اموت و یوم البعث حیا سوره آل عمران، آیه ۴۸ و ۴۹سلام بر من روزی كه زاده شدم و روزی كه می‌‌میرم و روزی كه دوباره زنده می‌‌شوم.) قرآن، عیسی (ع) را با اذن خدا، دارای معجزه و كارهای خارق‌العاده‌ می‌‌داند. در سوره مریم، آیه ۳۳ آمده است (نابینای مادرزاد را به اذن خدا شفا می‌‌دهم و از آنچه كه می‌خورید و در خانه تمیز می‌‌كنید، خبر می‌‌دهم.)
۲۵ دسامبر، دو هزار و هفتمین سالروز تولد عیسی مسیح (ع) است، ضمن تبریك به تمامی هموطنان مسیحی كشورمان و آرزوی صلح جهانی برای تمامی ادیان در كره خاكی، امیدواریم، جهان از تاریكی و جنگ و خون در امان بماند...

منبع : خانواده سبز