یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


تحلیل جامعه شناختی و روانشناختی پدیده زنان خیابانی


تحلیل جامعه شناختی و روانشناختی پدیده زنان خیابانی
از این روست كه بررسی ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این پدیده جهت شناخت زمینه ها و عوامل شكل گیری و نهایتاً پیشگیری از توسعه مشكل ضرورت پیدا می كند. برای این منظور به سراغ دو تن از روانشناسان و جامعه شناسان كشور آقایان دكتر فربد فدایی و دكتر عباس محمدی اصل رفته ایم و ابعاد مختلف پدیده زنان خیابانی را مورد بررسی قرار داده ایم.دكتر فربد فدایی روانپزشك و دانشیار دانشكده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است كه آثار و مقالات متعددی در حوزه روانشناسی دارد.دكتر عباس محمدی اصل جامعه شناس و استاد دانشگاه علامه طباطبایی است و كتابها و مقالات بسیاری از او در زمینه های جامعه شناسی به چاپ رسیده است.
* آقای دكتر فدایی شما پدیده زنان خیابانی را چگونه تعریف می كنید؟
- عنوان زنان خیابانی به كسانی اطلاق می شود كه خارج از حدود قواعد اجتماعی، قانونی و شرعی در قبال برقراری رابطه جنسی پول دریافت می كنند. این امر به عنوان یك آسیب شناسی اجتماعی از دورانهای كهن وجود داشته است و به زمان و مكان خاصی محدود نبوده است. گاهی با تساهل و گاهی با قهر با آن برخورد شده است، لیكن در همه ادیان الهی قبیح و ممنوع دانسته می شود.
* آیا زنان خیابانی از نظر روانی بیمار هستند یا عوامل اجتماعی و ویژگی های فردی در این امر نقش دارد؟
- برخی از زنان خیابانی دچار اختلالات روانی هستند، در برخی دیگر عوامل اجتماعی (فقر، نبودن حمایت اجتماعی،...) نقش عمده دارد و شاید در تعداد قلیلی هم صرفاً خواست خود آنان مؤثر باشد. حتی اگر عامل روسپیگری در برخی از این زنان در اصل اختلالات روانی باشد، اما نارسایی های اجتماعی در تظاهر آن نقش دارد. به این معنی كه در شرایط مطلوب اجتماعی، اختلال روانی نمی تواند سبب روی آوردن یك زن به روسپیگری شود.
* چه نوع زنانی مستعد قربانی شدن به عنوان زن خیابانی هستند؟
- عقب ماندگی ذهنی، برخی اختلالات شخصی، برخی اختلالات خلقی و برخی روانپریشها بین زنان خیابانی شایعتر از كل جمعیت است. البته در شرایط مطلوب اجتماعی این وضعیت ها به سرعت تشخیص داده و درمان می شود لیكن در صورت پایین بودن سطح بهداشت روانی و فقر سامانه های بهداشتی یك كشور در پیشگیری، درمان و توانبخشی اختلالات روانی، این بیماری ممكن است وارد خرده فرهنگ بزهكاران شوند.
از نظر اجتماعی هم زنان و دخترانی كه با مشكلاتی چون فقر، نابسامانی های خانوادگی، عدم امكان ازدواج، الگوهای نادرست از قبیل دوستان نامناسب و تأثیرات نامطلوب رسانه های تصویری روبه رو هستند در معرض خطر بیشتری قرار می گیرند. این كه زنی به میل خود و به علت تمایلات جنسی وارد جرگه زنان خیابانی شود عملاً به حدی نادر می باشد كه نمی تواند در محاسبات وارد شود.
* راجع به اختلالات روانی كه می تواند از موجبات گرایش به روسپیگری شود توضیح بیشتری دهید.
- در اسكیزوفرنیا كه نوعی روانپریشی محسوب می شود ارتباط فرد با واقعیات قطع می گردد و علائمی چون هذیان و توهم در او پدید می آید. در اسكیزوفرنیای ساده هر چند هذیان و توهم بارز وجود ندارد اما بیمار انگیزه خود را برای پیشرفت از دست می دهد، رفتار و گفتار او غیرعادی می شود، مهارتهای لازم برای ارتباط جمعی نامناسب را نمی تواند كسب كند. قادر به ادامه تحصیل نیست و كاملاً متكی به خانواده می شود و در عین حال از سوی آنان مورد سرزنش و ملامت قرار می گیرد، این فرد قادر به تأمین معاش خود نیست و در صورت ازدواج به علت نارسایی های مذكور مورد بی مهری همسر قرار می گیرد و زندگی او اغلب به طلاق می انجامد. چنین زنی به علت ناتوانی در تأمین معاش و نداشتن مهارتهای اجتماعی در معرض خطر روسپیگری قرار می گیرد.
در دوره رمانتیك (سرخوشی بیمارگونه) كه از اختلال خلقی دو قطبی است بیمار همه چیز را سهل و ساده می پندارد و به دنبال فعالیت های لذت جویانه است، بنابر این امكان دارد این رفتارهای ناهنجار جنسی از جمله روابط نامشروع و غیرقانونی هم روی دهد.
در اختلال شخصیت مرزی، رفتارهای ماجراجویانه و لذت جویانه از جمله مصرف مواد مخدر و روابط نامشروع جنسی هم دیده می شود.
اما مهمترین اختلال روانی كه در زنان با روسپیگری به طور خاص و یا بزهكاری به طور عام مربوط می شود، اختلال شخصیت ضد اجتماعی است كه در آن فرد نمی تواند مقررات اجتماعی را بپذیرد. نقض مقررات زندگی خانوادگی و اجتماعی، ماجراجویی، لذت جویی، دروغگویی، رفتارهای جنسی زود هنگام، اعتیاد به مواد مخدر و الكل، نداشتن برنامه برای آینده، تحریك پذیری، بی توجهی به امنیت خود و دیگران، بی مسئولیتی و فقدان پشیمانی نسبت به اعمال خلاف خویش و سوابق دستگیری به علت نقض قانون از جمله نشانه های اختلال شخصیت ضد اجتماعی است كه در بخش عمده ای از روسپیان ملاحظه می شود. سرانجام باید به اعتیاد اشاره كنیم كه می تواند هم عامل روی بردن به فحشا برای تأمین مخارج مواد باشد و هم معلول زندگی بزهكارانه را به عنوان روسپی. بدیهی است كه در صورت وجود سامانه بهداشتی مناسب كه در برگیرنده نیازهای بهداشت روانی باشد، موارد فوق الذكر سریعاً تشخیص و درمان می شوند وافراد در ورطه روسپیگری سقوط نمی كنند.
دكتر فربد فدائی: این زنان قربانیانی هستند كه دیگران را هم قربانی می كنند. آنان در معرض انواع آزارها و تهدیدها قرار دارند و به انواع بیماری های واگیردار پوستی، آمیزشی، گوارشی و تنفسی مبتلا هستند. هرچند در سال های اخیر به خطر وجود ایدز در این زنان و سرایت آنان به مردان و گسترش ایدز از طریق این مردان تأكید شده است، لیكن باید دانست دیگر اختلالات عفونی در این زنان بسیار مهم است
* چه مسائل اجتماعی بیشتر با پدیده زنان خیابانی مرتبط است؟
- بیكاری، بی سوادی، فقر، اعتیاد، نبودن سامانه های اجتماعی حامی زنان و دختران آسیب پذیر، رواج مصرف گرایی، نمایش های تلویزیونی یا فیلم های سینمایی كه مروج ابتذال و زیر پا گذاشتن ارزش های خانوادگی و مطرح كننده آوازه خوانها و ... به عنوان سرمشق جوانان باشد، همه در پدیده مذكور نقش تسهیل كننده دارند. جدایی، طلاق، بدرفتاری پدر یا مادر یا برادر بزرگتر، وجود ناپدری و نامادری نامناسب، آزار جنسی یا جسمی یا روانی، فرار از خانه، مورد تجاوز قرار گرفتن، ناتوانی خانواده در برآوردن حداقل نیازهای زیستی و عاطفی كودك و نوجوان از دیگر علل مستعدكننده فحشا است.
اگر خانواده ای دختر خود را به علت خطاهای كوچك نبخشد و او را از خود براند احتمال زیادی وجود دارد كه این دختر خود را به طور كامل بی ارزش بداند و در نتیجه روسپیگری هم برای او بی اهمیت شود حتی دیده شده است كه زنان و دخترانی به قصد تنبیه خود و گاهی نیز به قصد انتقام از بستگان ستمگر و بی گذشت خویش به روسپیگری پرداخته اند.
مسأله مهم دیگری كه به آن كمتر پرداخته می شود مردانی هستند كه به دنبال زنان خیابانی می روند و بین آنان ممكن است از جوانانی كه به علت ناتوانی در ارضاء مشروع نیاز جنسی به سوی روسپیان كشیده شده اند تا مردان متأهل بوالهوس و لاابالی كه صرفاً برای تازه جویی این كار را می كنند یافت شود. بدیهی است كه زمینه های زیست شناختی، روانشناختی و جامعه شناختی این امر در مردان متقاضی هم باید بررسی شود و مسئولیت این مردان هم در رواج این پدیده مورد توجه قرار گیرد.* فقر در پدیده زنان خیابانی چه نقشی دارد؟
- اگر زنی قادر به تأمین معاش خود یا خانواده تحت سرپرستی خویش از راه مشروع و قانونی نباشد احتمال زیادی دارد كه به سمت كارهای نامشروع و غیرقانونی كشیده شود. به این نكته باید اذعان كرد كه متأسفانه فرصت های شغلی مناسب برای زنان وجود ندارد و امكانات اقتصادی به طور عمده در دست مردان است. زنی كه به علت از دست دادن همسر، طلاق یا ترك شدن نیاز به كار دارد با توجه به آنكه عموماً از تحصیلات یا تخصص، هم برخوردار نیست و در تأمین معاش خویش با مشكل روبه رو می شود و سازمان های مسئول هم به عوض آنكه به فكر آموختن حرفه به این زنان یا یافتن كار مناسب برای او باشند تنها به دادن مستمری ناچیزی به او اكتفا می كنند. وضعیت زنان دچار ناتوانی هوشی یا بیماری روانی از این هم بدتر است و طبعا برخی از این زنان بالاجبار به تن فروشی به مردانی كه دارای پول هستند می پردازند تا زنده بمانند. در واقع اگر برای این زنان امكانات زندگی شرافتمندانه مهیا باشد و باز هم دست به خود فروشی بزنند در آن صورت به طور كامل مسئول اعمال خویش هستند و باید حكم لازم درباره آنان اجرا شود.
* عواقب پدیده زنان خیابانی چیست؟
- این زنان قربانیانی هستند كه دیگران را هم قربانی می كنند. آنان در معرض انواع آزارها و تهدیدها قرار دارند و به انواع بیماری های واگیردار پوستی، آمیزشی، گوارشی و تنفسی مبتلا هستند. هرچند در سال های اخیر به خطر وجود ایدز در این زنان و سرایت آنان به مردان و گسترش ایدز از طریق این مردان تأكید شده است، لیكن باید دانست دیگر اختلالات عفونی در این زنان از جمله انواع هپاتیت و بیماری های آمیزشی و پوستی دیگر نیز بسیار مهم است. اكثر این زنان اعتیادهای گوناگونی هم دارند.
وجود این زنان سبب رواج بی بند وباری در جامعه، سست شدن پیوندهای خانواده و كاهش آمار ازدواج می شود. بسیاری از این زنان قربانی خشونت و قتل می شوند، كما اینكه در سال های اخیر چند مورد از قتل های زنجیره ای كه قربانیان آنها زنان خیابانی بوده اند و قاتل نیز فرد پلیدی بوده كه پس از رابطه با این بخت برگشتگان و سرقت اموال ناچیز آنان مرتكب جنایت شده آشكار گردیده است.
* كدام دستگاه های اجرایی مسئول رسیدگی به این معضل هستید؟
- به طور غیر مستقیم همه دستگاه های اجرایی با این موضوع و پیشگیری از آن مرتبط هستند. از جمله وزارت آموزش و پرورش، ارشاد، بهداشت، درمان و آموزش پزشكی، كار، رفاه اجتماعی، كشور، اقتصاد، صنایع و معادن و... قوه قضائیه و قوه مقننه نیز نقش مهمی در امر پیشگیری می توانند داشته باشند، اما اگر مسئولیت مستقیم مورد نظر باشد. آن گاه وزارت كشور، نیروی انتظامی، وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی و وزارت جدید التأسیس رفاه اجتماعی را باید نام برد.
* راهكارهای جلوگیری از شیوع این پدیده چیست؟
- پیشگیری در این جا دو نوع است، بنیادی و اختصاصی. پیشگیری بنیادی به معنی رفع بیكاری، فقر، محرومیت، نابرابری و در مجموع، ساختن جامعه آرمانی اسلامی است كه در آن معنویت هدف است و در عین حال نیازهای ابتدایی تر نیز به طور نسبی برآورده شده است.
پیشگیری خاص عبارت از رفع عوامل موجد اختلالات روانی و شخصی از طریق گسترش بهداشت روانی در خانواده، ارائه آگاهی در مورد الزامات و ضروریات ازدواج، تأكید بر تعداد مناسب فرزندان، گسترش ساختارهای حمایت اجتماعی و جلوگیری از بدآموزی توسط رسانه های همگانی تصویری است.
* آقای دكتر محمدی اصل شما پدیده زنان خیابانی را از نظر جامعه شناختی و اجتماعی چگونه می بینید؟
- من در ابتدا به ریشه و پیشینه این پدیده نگاه می كنم. ریشه این رویكرد در شواهد باستانی- تاریخی نشانگر همپایی دیرباز اخلاق مردسالاری با پدیده فحشا و تن فروشی است.همچنین ادبیات اخلاقی قرون میانه ایران زمین در نمایندگاری فحشای مردانه و مشحون از شاهد بازی است. در این اثنا هر چند در غرب زنان بدكاره توسط كل شهروندان سنگسار شده و تا ابد گناهكار می ماندند. لیكن در شرق اولاً قوانین، ازدواج منقطع را به عنوان سنتی مأخوذ از زندگی اعراب تداوم بخشیده و ثانیاً شواهد بر جای مانده تاریخی نشانگر سنگسار زنان به حكم قضات شرع بوده است. در دوره معاصر نیز علاوه بر حضور زنان غیر مسلمانی همچون رقاصان غیرمسلم در میخانه ها و مجالس طرب و لهو و لعب. تداوم آشكار و پنهان فحشای زنان و مردان ایرانی تا تعمیم ضرب المثل هایی از رفتارهای جنسی اقوام مختلف در افواه پیش آمده است.
دكتر عباس محمدی اصل: نتایج تحقیق بر روی ۱۴۷ زن خیابانی مقیم مركز بازپروری سازمان بهزیستی و یا مشغول به كار در خیابان گویای آن است كه ۵/۳۷ درصد این زنان دوران كودكی و نوجوانی خود را بدون حضور توأم پدر و مادر طی كرده اند.. برای نزدیك به ۴۰ درصد پدران زنان خیابانی و ۷/۱۳ درصد مادران آنها جرایم و انحرافات اجتماعی روال زندگی بوده است و این در حالی است كه ۲۸ درصد پدران و ۹/۶ درصد از مادران در این خانواده ها با مواد مخدر سروكار داشته اند
* دلایل اجتماعی و فرهنگی افزایش این پدیده در جامعه ما چیست؟
- در ایران فعلی از آمیزه مردسالاری فرهنگی و ادغام گرایی اجتماعی و ناكارآمدی اقتصادی فحشا و تن فروشی جلوه جدیدی یافته است.
ساخت جوان جمعیت ایران و تشدید فعالیت های جنسی در دوره جوانی به اضافه موانع اقتصادی ارتباطی جنسی سبب جوانی چهره تن فروشی و عدم پاسخگویی به مطالبات ناشی از آن گردیده است.
در پرتو این شرایط است كه واقعیت فحشا و تن فروشی در جامعه فعلی ایران جان می گیرد. در واقع بنا به اعلام معاون اجتماعی سازمان بهزیستی، در ایران سال ۱۳۸۲ قریب «۵/۲ میلیون فقیر مطلق، ۵/۵ میلیون نفر زیر خط فقر و ۱۱ میلیون فرد كم درآمد در كشور زندگی می كنند. ۴۵ درصد جمعیت كشور زیر ۲۰ سال سن دارند. نرخ رشد طلاق در كشور حدود ۱۴ درصد و در تهران ۲۰ درصد و همچنین نرخ بیكاری در برخی استان ها و شهرها تا بالای ۲۴ درصد و به طور میانگین در كشور حدود ۱۴ درصد رشد داشته است» . (فرامرزیان، ۲۴/۴/۱۳۸۲ ) از این زاویه بر طبق گزارش سازمان ملی جوانان (بررسی وضعیت جوانان، گزارش شماره ۱۶)، درصد طلاق به ازدواج در كل كشور هم از ۹/۷ درصد در سال ۱۳۷۵ به ۴/۹ درصد در سال ۱۳۸۰ رسیده است. بر همین بنیان «۸۰ درصد زنان [خیابانی] به دلیل فقر اقتصادی پای در این راه می گذارند.] و [ از ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار زن سرپرست خانوار، ۵۰۰ هزار زن كه تحت هیچ نوع پوشش خدماتی نیستند، همه بالقوه در معرض این بزه قرار دارند.] در این میان شایان توجه است كه[ هر چند مسائل مادی در بروز این فاجعه اجتماعی مؤثر است، اما نمی تواند تنها عامل در تمامی مناطق كشور به حساب آید؛ چنانكه استان كهكیلویه و بویراحمد به رغم آنكه جزو نواحی محروم می باشد اما با ۷ صدم درصد زنان خیابانی كمترین میزان را به خود اختصاص داده است و در مقابل استان خراسان با ۲۲/۴ درصد و تهران با ۱۴ درصد زن بیشترین میزان را دارا هستند.». (روزنامه قدس، ۲۵/۷/۱۳۸۱ ) با این همه «در حال حاضر ۴۶۳۱ نفر به اتهام اعمال و رفتار خلاف عفت عمومی در زندان های كشور به سر می برند كه حدود نیم درصد آنان را زنان و ۵/۱ درصد را مردان تشكیل می دهند و به طور متوسط روزانه بین ۲ تا ۴ دختر فراری از طریق دستگاه های مسئول برای انجام معاینات لازم به پزشكی قانونی ارجاع داده می شوند كه غالباً به روابط جنسی نامشروع دست زده اند».(روزنامه حیات نو، ۲۷/۸/۱۳۸۰ )
به شكل خاص تر نتایج تحقیق بر روی ۱۴۷ زن خیابانی مقیم مركز بازپروری سازمان بهزیستی و یا مشغول به كار در خیابان گویای آن است كه در بیش از ۸۰ درصد زنان خیابانی قبل از ۱۷ سالگی و ۷/۴۳ درصدشان نیز قبل از ۱۳ سال ازدواج می كنند و این درحالی است كه این ازدواج ها با مردانی صورت می گیرد كه ۶/۲۵درصدشان قبلا یك بار و ۳/۸ درصدشان بیش از یكبار ازدواج كرده اند.میزان سواد ۲۳/۷۸ درصدزنان خیابانی در حد راهنمایی و پایین تر است.
۶۰/۴۰ درصد این زنان با رضایت خود ازدواج كرده اند. ۷۸/۱۵ درصد همسران این زنان بیكار و۲۶‎/۴درصدشان به اعمال غیرقانونی مبادرت می ورزند و به عبارت دیگر ۱۸/۴۲ درصد همسران این زنان فاقد درآمدند یا از طریق فعالیت های غیرقانونی برای خود درآمد كسب می كنند. ۵/۳۷ درصد این زنان دوران كودكی و نوجوانی خود را بدون حضور توأم پدر و مادر طی كرده اند.برای نزدیك به ۴۰ درصد پدران زنان خیابانی و ۷/۱۳ درصد مادران آنها جرایم و انحرافات اجتماعی روال زندگی بوده است و این در حالی است كه ۲۸ درصد پدران و ۹/۶ درصد از مادران در این خانواده ها با مواد مخدر سر و كار نزدیكی داشته اند. اگرچه ۵/۵۸ درصد این زنان از طریق دوستانشان با مسئله تن فروشی آشنا شده اند، اما چنین رویدادی به دور از انتظار نیست زیرا برای ۶۲ درصد از آنها ۱۳ تا ۲۰ سالگی آغاز سن ورود به روسپیگری بوده است، اما ورود ۸/۲۱ درصد این زنان به این دنیا از طریق نزدیك ترین افراد خانواده یعنی پدر و مادر و ۲/۱۲ درصد نیز از طریق همسرانشان بوده است و۳۲ درصد زنان خیابانی فقط سیگار مصرف می كنند ...
تنها ۹ درصد این زنان به زندگی مشترك خود ادامه می دهند. ۵۰ درصد این زنان در همان دو سال اول با زندگی مشترك وداع می كنند و این در حالی است كه ۲/۷۵ درصد این زنان در طول زندگی مشترك نیاز به مهر و محبت را با تمام وجود طلب می كنند و ۷۰ درصدشان نیز در زندگی مشترك خود قربانی ضرب و شتم و پرخاشگری همسرانشان هستند. بیش از ۶۰ درصد زنان خیابانی سوءاستفاده جنسی را در كودكی تجربه كرده اند كه ۷۰ درصد این آزارها از سوی پدر یا ناپدری بر قربانیان اعمال می شود درمجموع همانطور كه آمار آسیب های اجتماعی سالانه با رشد ۱۵ درصدی مواجه می شود، رشد ۱۵ درصدی زنان خیابانی هم دور از انتظار نیست.چنانكه طی ۹ ماهه سال ۸۲ بیش از یك هزار و ۳۰۰ زن خیابانی در سطح كشور جمع آوری شده اند. این زنان پس از ارجاع به این مراكز( ۱۷مركز نگهداری زنان آسیب دیده در كل كشور) ۳ هفته در قرنطینه هستند و پس از انجام معاینات پزشكی و اقدامات اولیه به مدت ۶ ماه تا ۱ سال ضمن نگهداری موقت، در كارگاه های حرفه آموزی مشغول به كار شده و توانمند می شوند.
منبع : روزنامه همشهری