سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا
فرق کلام و فلسفه
ممکن است در وهله نخست بیان فرق فلسفه و کلام دشوار به نظر آید. به خصوص آن که در مراجعه به بعضی از کتابهای مهم کلامی به عناوینی برمیخوریم که کاملاً با عناوین بحثهای فلسفی مشترکاند. وقتی در کتابهای مهم کلامی همچون، تجریدالاعتقاد و شرح تجرید، مواقف و شرح مواقف، شوارق الهام و... به عناوینی از قبیل: امور عامه، الهیات بالمعنیالاخص، جوهر و عرض، مقولات عشر و... برمیخوریم، به تردید میافتیم که آیا در حال مطالعه کلام اسلامی هستیم یا مطالعه فلسفه اسلامی؟
اما باید گفت که با وجوه اشتراکی که بعضی از مسایل کلامی با فلسفه دارند، کلام و فلسفه دو علم کاملاً متمایزاند. با این توضیح که کلام از فلسفه هم در موضوع و هم در روش و هم در هدف جداست. موضوع فلسفه، موجود بما هو موجود است. یعنی در فلسفه از عوارض ذاتی موجود مطلق بحث میشود. اما موضوع کلام، عقاید دینی است (و یا به تعبیر دقیقتر موضوع کلام اسلامی، عقاید اسلامی است).
روش فلسفه، برهان است. به این معنا که فلسفه برای اثبات مسائلش تنها از برهان استفاده میکند و به هیچ وجه برای یک فیلسوف استفاده از سایر روشهای استدلالی از جمله جدل، جایز نیست. برهان، قیاس منتِج یقین است و یقین منطقی نیز با یقین روانشناختی متفاوت است. یقین منطقی نسبت به یک قضیه عبارت است از حکم به ثبوت محمول برای موضوع و حکم بالقوه (قوهٔ نزدیک به فعل) به محال بودن عدم ثبوت محمول برای موضوع. معنای این سخن آن است که در یقین منطقی علاوه برآن که ثبوت صد در صد محمول برای موضوع را میپذیریم باید محال بودن عدم ثبوت محمول برای موضوع را هم بپذیریم وگرنه قضیهٔ ما از برهانی بودن خارج میشود. اما کلام گذشته از آن که از روش برهان بهره میبرد، از جدل نیز در استدلالهایش استفاده میکند. جدل قیاسی است که از مقدمات مشهور وظنی برای حصول نتیجه استفاده میکند. زیرا هدف علم کلام در بعضی از مباحث، ساکت کردن خصم و مجاب کردن اوست و برای رسیدن به این هدف گاهی از مفروضات خصم برای مجاب کردن او استفاده میکند، هرچند ممکن است که آن مفروضات خود مورد پذیرش نباشند.
کلام از فلسفه هم در موضوع و هم در روش و هم در هدف جداست. موضوع فلسفه، موجود بما هو موجود است. یعنی در فلسفه از عوارض ذاتی موجود مطلق بحث میشود. اما موضوع کلام، عقاید دینی است (و یا به تعبیر دقیقتر موضوع کلام اسلامی، عقاید اسلامی است).
غایت و هدف فلسفه رسیدن به واقعیت و حقیقت است، هرچند این حقیقت مورد پذیرش یک دین و اعتقاد بخصوص نباشد. یعنی اگر فیلسوف به مدد برهان به نتیجهای رسید، ناگزیر است که به آن نتیجه ملتزم باشد، هرچند با عقاید رسمی و رایج زمان خود هماهنگی نداشته باشد. اما غایت و هدف متکلم، اثبات صحت یک عقیدهٔ خاص است و به همین جهت هرگز نمیتوان فرض کرد که متکلم به نتیجهای خلاف عقایدش برسد. بنابراین یک فیلسوف از ابتدای بحث هیچ موضعی نسبت به نتیجه ندارد و آن نتیجه هرچه باشد، خود را پایبند به آن میداند. اما متکلم از ابتدا نسبت به بحث مطرح شده موضعگیری میکند و تلاش میکند که مطلوب مورد پذیرش خود را با قالبهای استدلالی همراه سازد.
باید گفت که چون متکلمان شیعه همگی فیلسوف بودهاند، از اینرو کلام شیعه تفاوت چندانی با فلسفهٔ آن ندارد.
به کلام حکیم لاهیجی در گوهر مراد در تعریف فلسفه توجه کنید: «تحصیل معارف حقیقیه و اثبات احکام یقینیه برای اعیان موجودات بر نهجی که موافق نفسالامر بوده باشد، از راه دلایل و براهین عقلیه صرفه که منتهی شود به بدیهیات که هیچ عقلی را در قبول آن توقفی و ایستادگی نباشد، بیآنکه موافقتیا مخالفت وضعی از اوضاع یا ملتی از ملل را در آن مدخلی بود و تاثیری باشد، طریقهٔ حکما بود، و علم حاصل شده به این طریق را در اصطلاح علما علم حکمت گویند.»
ایشان در تعریف کلام در همان کتاب میفرمایند: «در تعریف کلام متاخرین گفتهاند که علمی استبه احوال موجودات بر نهج قوانین شرع، و به [وسیله] این قید اخیر، احتراز نمودهاند از علم حکمت. چه، موافقت قوانین شرع یعنی بنای ادله بر مقدمات مسلمه و مشهوره میان اهل شرع، در مفهوم حکمت معتبر نیست. چه، مشهورات ومسلمات لازم نیست که یقینیات باشند. پس اگر به حسب اتفاق، یقینی باشد آن را از این حیثیت به کار برند والا ظنیات را در مسائل حکمیه معتبر ندانند»(۱)
اما باید گفت که چون متکلمان شیعه همگی فیلسوف بودهاند، از اینرو کلام شیعه تفاوت چندانی با فلسفهٔ آن ندارد.
کسانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی و حکیم لاهیجی در وهله نخست فیلسوف بودهاند و با همان بیان و توان فلسفی به علم کلام پرداختهاند. به همین جهت است که در کلام شیعه از جدل پرهیز میشود و از شیوه برهان در استلالها استفاده میگردد. از سوی دیگر کتابهای فلسفه حکمای شیعه به نتایج کلامی میرسد و عقاید اسلامی و حتی شیعی را (همانند اثبات امر بین امرین در بحث جبر و اختیار) در نهایت به اثبات میرساند. وجود بخش امورعامه در کتابهای مهم کلامی شیعه گواه همین مطلب است.
منبع : ترانه ها
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا رافائل گروسی نیچروان بارزانی دولت اصفهان رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم انتخابات شورای نگهبان حسین امیرعبداللهیان
شهرداری تهران تهران قتل حجاب قوه قضاییه زنان سیل آموزش و پرورش فضای مجازی سلامت شهرداری سازمان هواشناسی
قیمت دلار سایپا قیمت خودرو خودرو بازار خودرو قیمت طلا ایران خودرو بانک مرکزی بورس دلار مسکن حقوق بازنشستگان
نمایشگاه کتاب وزارت آموزش و پرورش دفاع مقدس افعی تهران تلویزیون موسیقی تئاتر سینمای ایران سریال مسعود اسکویی سینما کتاب
دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان فضا
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین حماس جنگ غزه روسیه رفح چین طوفان الاقصی نوار غزه اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس ذوب آهن لیگ برتر نساجی لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران بازی رئال مادرید سپاهان جواد نکونام
هوش مصنوعی زلزله ناسا سامسونگ اپل آیفون مایکروسافت باتری گوگل تلفن همراه اندروید فضاپیما
بیماران خاص روغن رژیم غذایی زیبایی بیمه کاهش وزن دندانپزشکی فشار خون