چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
ارزشیابی و بررسی اثربخشی آموزشی در راستای بهره وری نیروی انسانی
امروز ثابت شده است که توفیق یک کشور در زمینههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در گرو برخورداری از نظام آموزشی منسجم و پویا است و یک کشور تنها با داشتن چنین نظامی، میتواند با تحولات و پیشرفتهای اجتماعی و صنعتی همگام و در میان کشورهای موفق جهان از جایگاهی شایسته برخوردار شود. هرگز نمیتوان ادعا کرد که آموزش به خودی خود سودمند است، مگر از آموزشهای ارائه شده ارزشیابی به عمل آید. در این مقاله در ابتدا به تعریف ارزشیابی آموزشی پرداخته، سپس به بیان رویکردهای ارزشیابی و اهمیت هر یک میپردازیم و در نهایت با معرفی هر یک از دیدگاههای ارزشیابی، بهترین گزینه ممکن را انتخاب و معرفی میکنیم.
امروزه اکثر سازمانها دورههای آموزشی متعددی را در مراکز آموزش خود و یا مراکز آموزش موجود در داخل یا خارج از کشور برای توسعه کارکنان خود برگزار میکنند و اجرای هر دوره، متضمن سرمایهگذاری هنگفت و صرف زمان خدمتی نیروی انسانی فعال است. لذا آگاهی از میزان اثربخشی دورههای آموزشی و بازدهی اصل از آنها برای مدیران بسیار حائز اهمیت است. به طوری که همواره چنین پرسشهایی را مطرح میکنند:
۱) سهم آموزش در بهبود محصول/ خدمات تولیدشده سازمان چقدر است؟
۲) دورههای آموزشی برگزار شده چقدر ما را در تحقق اهدافمان کمک کرده است؟
۳) کاستیها و قوتهای برنامههای آموزشی کدامند؟ ارزشیابی یکی از مهمترین مراحل برنامهریزی آموزشی است که انجام صحیح آن اطلاعات بسیار مفیدی را درباره چگونگی طرحریزی و اجرای برنامههای آموزشی در اختیار میگذارد و مبنای مفیدی برای ارزیابی عملکرد آموزشی مراکز آموزش به دست میدهد. به رغم اهمیت فوقالعاده ارزشیابی، شواهد و قرائن موجود نشان میدهد که این وظیفه حساس برنامهریزی آموزشی در اغلب سازمانها به صورت مدون و منسجم صورت نمیگیرد و با مسامحه با آن برخوردار میشود. علل این امر ممکن است: تخصیص ندادن زمان کافی، فقدان ابزار و روش ارزشیابی و عدم وجود متخصص آموزشی باشد و یا امکان دارد پیچیدگی خود ارزشیابی باعث این مسامحه شده باشد. از اینرو، ارزشیابی آموزش فرایند جمعآوری ستادههای موردنیاز برای تعیین اثربخشی آموزش است و اثربخشی فوایدی است که سازمان و فراگیران از آموزش دریافت میکنند. فواید آموزش برای فراگیران شامل یادگیری مهارت یا رفتارهای جدید و... برای سازمان میتواند شامل کاهش ضایعات، کاهش غیبت، افزایش ضریب ایمنی در محیط کار و رضایت مشتری و... باشد.
● تعاریف ارزشیابی
با توجه به جوان بودن حوزه ارزشیابی آموزشی و وجود ابهامهای نسبتاً زیاد در مورد این حوزه ابتدا با استفاده از فرهنگهای لغت، تعریفی برای ارزشیابی ارائه میشود:
▪ تعریف ارزشیابی در فرهنگ وبستر: فرهنگ و بستر ارزشیابی را قضاوت یا تعیین ارزش یا کیفیت کردن تعریف میکند.
▪ تعریف ارزشیابی در فرهنگ دهخدا: در فرهنگ دهخدا ارزیابی: عمل یافتن ارزش هر چیز؛ تقویم و ارزیاب: کسی که ارزش هر چیزی را معین میکند؛ مقوم. تعریف کرده است.
تعریف ارزشیابی از دیدگاه رالف تایلر: اما اولین تعریف رسمی بنام رالف تایلر ثبت شده است و ارزشیابی را وسیلهای برای تعیین میزان موفقیت برنامه در رسیدن به هدفهای آموزشی مطلوب موردنظر میداند.
▪ تعریف ارزشیابی از دیدگاه کرانباخ: کرانباخ ارزشیابی را جمعآوری و استفاده از اطلاعات برای تصمیمگیری در مورد یک برنامه آموزشی میداند.
▪ تعریف ارزشیابی از دیدگاه استافل بیم و شینک فیلد: استافل بیم و شینک فیلد (۱۹۸۶) در کتاب ارزشیابی نظامدار یک تعریف جامع برای ارزشیابی ارائه کردهاند: ارزشیابی عبارت است از فرایند تعیین کردن، به دست آوردن و فراهم ساختن اطلاعات توصیفی و قضاوتی در مورد ارزش و مطلوبیت طرحها، اجرا و نتایج به منظور هدایت تصمیمگیری، خدمت به نیازهای پاسخگویی و درک بیشتر از پدیدههای مورد بررسی.
▪ تعریف از دیدگاه ورتن و سندرز: ورتن و سندرز دو تن از صاحبنظران در حوزه ارزشیابی آموزشی گفتهاند: در آموزش و پرورش ارزشیابی به یک فعالیت رسمی گفته میشود که برای تعیین کیفیت، اثربخشی، یا ارزش یک برنامه، فرآورده، پروژه، فرایند، هدف، یا برنامه درسی اجرا میشود.
● ارزشیابی آموزشی
در آغاز فرایند ارزشیابی اثربخش آموزش این نکته باید موردتجزیه و تحلیل قرار گیرد که آیا بهترین راهحل مسائل عملکردی در سازمان، ارائه آموزش است یا خیر؟ در بسیاری از موارد کاستیهای موجود در سازمان ناشی از کاستیهای منابع انسانی نیست که اصطلاحاً این کاستیها را غیرعملکردی مینامند. در مواردی نیز مسائل سازمان، ناشی از کاستیهای عملکردی کارکنان است. که در این صورت باید سهم عدم قابلیت ناشی از آموزش معین شود. اگر عامل آموزشی در کاستی عملکردی از تحلیل اطلاعات استنتاج شود، طراحی برنامههای آموزشی ضرورت پیدا میکند. گاهی ارائه آموزش به خاطر حل مسئله نیست، بلکه دلیل آن پیشگیری از بروز مشکل یا حفظ وضع موجود است. در هر صورت، تا زمانی که مسائل غیرعملکردی سازمان حل نشود،ارائه برنامه آموزش و انتظار اثربخشی آن بیهوده است. ارزشیابی آموزشی گردآوری و تجزیه و تحلیل نظامدار اطلاعات موردنیاز برای تصمیمگیری است. ارزشیابی آموزشی شامل ارزشیابی تکوینی و ارزشیابی پایانی یا تراکمی است.
در ارزشیابی تکوینی دو اطمینان حاصل میشود:
۱) اینکه برنامه آموزش به خوبی سازماندهی و براحتی اجرا میشود.
۲) فراگیران با این برنامه آموزش هم یاد میگیرند و هم راضی میشوند. ارزشیابی تکوینی در اجرای برنامه آموزشی به منظور هدایت مجریان آموزش، اجرا میشود و همچنین از آن برای اصلاح فرایند اجرای برنامه آموزشی بهرهگیری میشود. ارزشیابی تکوینی معمولاً شامل جمعآوری دادههای کیفی (مثل نظرات و احساسات) درباره برنامه آموزشی است.
ارزشیابی پایانی یا تراکمی برای تعیین میزانی که فراگیران در نتیجه شرکت در برنامه آموزشی تغییر یافتهاند به کار میرود و همانگونه که از نامش برمیآید در پایان اجرای برنامه آموزش انجام میشود.
● رویکرد ارزشیابی آموزش
رویکردهایی که به صورت متداول برای ارزشیابی آموزش، استفاده میشوند ریشه در رویکردهای سیستماتیک طراحی آموزش دارند. رویکردهای ارزشیابی بر پایه روششناسیهای طرحریزی نظامهای آموزشی طبقهبندی میشوند. یعنی با نظامهایی که در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در امریکا، با آثار متخصصانی نظیر گانیه و بریگز (۱۹۷۴)، گلداشتاین و میگر (۱۹۶۲) معرفی شدند. ارزشیابی با نگاه سنتی، به مثابه مرحله نهایی رویکردی سیستماتیک است که قصد آن بهبود مداخلات آموزشی (ارزشیابی تکوینی) یادآوری درباره اثربخشی (ارزشیابی پایانی) است. به طور کلی، دستهبندیهای مختلفی از الگوهای ارزشیابی توسط علمای آموزش صورت گرفته که در اینجا فهرستوار به موارد ذیل اشاره میشود:
الف) دستهبندی اسکریون (۱۹۶۷):
۱) الگوی ارزشیابی تکوینی
۲) الگوی ارزشیابی پایانی.
ب) دستهبندی پاپهام:
۱) الگوی مبتنی بر تحقق هدفها
۲) الگوی قضاوتی
۳) الگوی تسهیل تصمیمگیری.
پ) دستهبندی هفتگانه مرکز مطالعات ارزیابی دانشگاه کالیفرنیا:
۱) الگوهای هدفگرا
۲) الگوهای تصمیمگرا
۳) الگوهای پاسخگرا
۴) الگوهای مبتنی بر طرحهای تحقیق آزمایشی
۵) الگوهای هدف آزاد
۶) الگوهای مبتنی بر مدافعه
۷) الگوهای کاربردگرا.
ت) دستهبندی ورتن ساندرز (۱۹۸۷):
۱) الگوهای هدفگرا
۲) الگوهای مدیریتگرا
۳) الگوهای مصرفکنندهگرا
۴) الگوهای مبتنی بر نظر خبرگان
۵) الگوهای مبتنی بر مدافعه
۶) الگوهای طبیعتگرایانه و مشارکتی.
ث) دستهبندی هاوس (۱۹۸۸):
۱) هدفگرا
۲) مدیریتگرا (سیپ)
۳) هدف آزاد
۴) مبتنی بر نظر خبرگان
۵) اعتبارسنجی
۶) مبتنی بر مدافعه
۷) اجرای عمل
۸) طبیعتگرایانه و مشارکتی.
● رویکردهای مورداستفاده در ارزشیابی آموزشی
رویکرد رالف تایلر: نخستین الگوی ارزشیابی آموزشی که تاریخ پیدایش آن به دهه ۱۹۳۰ میلادی بازمیگردد از آن رالف تایلر است. مفهوم تایلر از ارزشیابی آموزشی این است که تعیین کند هدفهای آموزشی برنامه آموزشگاه یا برنامه درسی تا چه میزانی تحقق یافتهاند، به همین منظور تایلر در الگوی ارزشیابی خود مراحل زیر را پیشنهاد داده است:
۱) تعیین هدفهای کلی (غایتها) و هدفهای دقیق.
۲) طبقهبندی غایتها و نهایتها.
۳) بیان هدفها به صورت رفتاری، یعنی قابل اندازهگیری.
۴) یافتن موقعیتهایی که در آنها بتوان دستیابی به هدفها را نشان داد.
۵) تولید یا تهیه روشها و فنون اندازهگیری.
۶) گردآوری دادههای مربوط به عملکرد یادگیرندگان.
۷) مقایسه دادههای مربوط به عملکرد با هدفهای رفتاری
اگر در نتیجه ارزشیابی، معلوم شد که بین عملکرد و اهداف اختلاف وجود دارد، باید نواقص برطرف شوند و بار دیگر ارزشیابی انجام گیرد: بنا به گفته ورتن و سندرز (۱۹۸۷) الگوی ارزشیابی تایلر از لحاظ منطق درست، از نظر عملی قابل پذیرش و توسط متخصصان ارزشیابی به سهولت قابل استفاده است. بنابراین از زمان پیدایش تاکنون تایید عظیمی بر نظریهپردازان ارزشیابی داشته است. الگوی ارزشیابی آموزشی تایلر حوزه برنامه درسی را تحت تاثیر قرار داده است.
رویکرد تبا: تبا (۱۹۶۲) یکی از همکاران نزدیک تایلر، برای برنامهریزی درسی بک الگوی مبتنی بر هدف شامل مراحل زیر پیشنهاد داده است:
۱) تعیین نیازها
۲) بیان اهداف
۳) انتخاب محتوا
۴) سازماندهی به محتوا
۵) انتخاب تجارب یادگیری
۶) سازماندهی به تجارب یادگیری
۷) تعیین چه چیزی و چگونگی
ارزشیابی تبا کتاب تدارک هدفهای آموزشی تکنولوژی ارزشیابی مبتنی بر هدف را ترویج کرد و روشهای دقیق بیان اهداف رفتاری را آموزش داد. تاکید بیش از اندازه تبا بر بیان اهداف دقیق رفتاری در دهه ۱۹۶۰ به مشاجرات و مباحثات تندی منجر شد که هنوز هم ادامه دارند.
رویکرد ارزشیابی کرک پاتریک (KIRK PATRICK): بیشتر مدلهای ارزشیابی مشهور در سالهای گذشته براساس الگوی ارزشیابی آموزشی چهارسطحی بنا شدهاند که اولین بار توسط کرک پاتریک (۱۹۵۹) ارائه شده بود.
این الگو به عنوان الگویی جامع، ساده و عملی برای بسیاری از موقعیتهای آموزشی توصیف شده بود و به وسیله بسیاری از متخصصان به عنوان معیاری در این حوزه شناخته میشود. کرک پاتریک ارزشیابی را به عنوان تعیین اثربخشی در یک برنامه آموزش تعریف کرده و فرایند ارزشیابی را به چهار سطح یا گام تقسیم میکند.
▪ واکنش: منظوراز واکنش میزان عکسالعملی است که فراگیران به تمامی عوامل موثر در اجرای یک دوره آموزش از خود نشان میدهند. این واکنش را میتوان از طریق پرسشنامه و یا روشهای معمول دیگر بهدست آورد. واکنش چگونگی احساس شرکتکنندگان را در مورد برنامه آموزش (رضایت) اندازهگیری میکند، این پیمایشها به دنبال دریافت نظرات شرکتکنندگان نسبت به آموزش، برنامه درسی تکالیف درسی، مواد و تجهیزات آموزش، کلاس یا وسایل، ارزش و عمق محتوای دورههای آموزشی و غیره هستند. اخذ جوابهای درست و معنادار از شرکتکنندگان در این مرحله بسیار مهم و حیاتی است، برای این منظور کرک پاتریک پیشنهادهایی را در این رابطه ارائه میکند:
ـ تهیه فرمی برای سنجش واکنش شرکتکنندگان
ـ نوشتن پیام تشویقکننده برای پاسخدهندگان
ـ اطمینان دادن به پاسخ دهندگان از ناشناخته ماندن آنها
ـ جدولبندی و تجزیه و تحلیل پاسخها
واکنشهای مناسب باعث انجام دورههای آموزشی بعدی گردیده و کارکنان دیگر را تشویق به شرکت در این دورهها میکند و به رغم نظر مدیران ارشد درباره استمرار یک دوره آموزش، نتایج ارزشیابی واکنش نیز میتواند در این استمرار تاثیر داشته باشد.
▪ یادگیری (دانش): یادگیری عبارت است از تعیین میزان فراگیری مهارتها، تکنیکها و حقایقی است که طی دوره آموزشی به شرکتکنندگان آموخته شده و برای آنان روشن گردیده است و میتوان از طریق آموزشهای قبل، ضمن و بعد از شرکت در دوره آموزشی به میزان آن پی برد. کرک پاتریک به راهبردهایی برای ارزشیابی یادگیری اشاره میکند:
ـ سنجش مهارت، دانش و نگرش قبل و بعد از آموزش (پیش آزمون و پس آزمون)
ـ به کارگیری گروه کنترل در صورت امکان
ـ تجزیه و تحلیل آماری نتایج به منظور ربط دادن یادگیری و آموزش
ـ به کارگیری نتایج برای انجام رفتار مناسب
به اعتقاد پاتریک اگر آزمونها، دارای روایی و پایایی باشند و در آن صورت اثربخشی آموزش را میتوان به وسیله مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون تعیین کرد.
▪ رفتار: منظور از رفتار، چگونگی و میزان تغییراتی است که در رفتار شرکتکنندگان در اثر شرکت در دوره آموزشی حاصل میشود و آن را میتوان با ادامه ارزیابی در محیط واقعی کار روشن ساخت. این سطح نسبت به سطح قبلی بسیار چالش برانگیز و حساس است که کرک پاتریک بدین منظور سه دلیل را در این مورد ذکر میکند:
اولا) شرکتکنندگان باید فرصتی را بر تغییر رفتارشان بهدست آورند.
ثانیاً) زمان تغییر در رفتار را به صورت واقعی نمیتوان پیشبینی کرد.
ثالثاً )جو سازمانی است که میتواند بر تغییر یا عدم تغییر رفتار در حین کار تاثیر داشته باشد.
کرکپاتریک برای انجام ارزشیابی سطح سوم نیز راهبردهایی را پیشنهاد میکند:
ـ منظور کردن زمان مفید برای شرکتکنندگان تا فرصت عمل به رفتار موردانتظار را داشته باشند.
ـ تکرار ارزشیابی در زمانهای مناسب به منظور کسب اطمینان از وجود تغییرات رفتاری دائمی و همیشگی.
ـ به کاربردن گروه کنترل، در صورت امکان به منظور حذف عاملهای مزاحمی، که شاید در رفتار تاثیر داشته باشند.
ـ مقایسه شقوق مختلف روشهای ارزشیابی به منظور استفاده مناسب و بهینه از آنها.
▪ نتایج: منظور از نتایج میزان تحقق اهدافی است که به طور مستقیم با سازمان ارتباط دارد. اندازهگیری سطح چهارم بسیار مشکل است و در آن شواهدی از نتایج از قبیل کاهش هزینه، دوباره کاری نسبت جابهجایی یا سوانح و افزایش کیفیت تولیدات، سود و فروش بررسی میشود. کرک پاتریک برای انجام این سطح ارزشیابی نیز راهبردهایی را پیشنهاد داده است:
ـ منظور داشتن زمان مناسب بعد از آموزش برای رسیدن به نتایج
ـ اندازه گیری نتایج سازمانی از طریق مصاحبه یا پیدایش قبل و بعد از آموزش
ـ تکرار اندازهگیری در فواصل مناسب
به عقیده کرک پاتریک چهار سطح مدل او، چارچوبی منطقی را برای ارزشیابی فراهم میکند و این الگو را در هرمی منظور داشته و بیان میدارد که هر چهار سطح ارائه شده در الگوی او مهم هستند و نباید نادیده گرفته شوند. زیرا میتوان از طریق سنجش نتایج هر سطح تفسیر مطمئنی از سطوح دیگر این مدل داشته باشیم.
▪ رویکرد انتقالی هالتون: در ۱۹۹۶ هالتون در مقالهای با عنوان «الگوی ارزیابی چهارسطحی خدشهپذیر» به انتقاد از الگوی چهارسطحی کرک پاتریک پرداخت و الگوی جایگزین معرفی کرد. الگوی هالتون براساس نوآوری از کارهای موجود در حوزه انتقال یادگیری بهوجود آمد. در سال ۲۰۰۰ هالتون و همکارانش کار خود را به وسیله «سیستم انتقال» توسعه دادند. آنها سیستم انتقال را به عنوان همه مولفههای فردی، آموزشی و سازمانی که در انتقال یادگیری بر عملکرد کاری اثر میگذارند، تعریف کردند. رویلر و گلدستین تحقیق بر روی انتقال آموزش را با بررسی نقش شرایط انتقال، شرایطی چون موقعیتها و نتایجی که هر یک از موانع و امکانات و حمایتها برای تسهیل انتقال آنچه از آموزش یادگرفته شده است، توسعه دادند. آنها درباره چهار عامل موقعیتی بحث کردند: عامل هدف، عامل اجتماع، عامل وظیفه و عامل خودکنترلی. این موارد آنچه که کارآموزان یادگرفتهاند را یادآوری میکنند یا حداقل فرصتی برای استفاده از آنچه آنها یادگرفتهاند، مهیا میکنند. در مرحله بعد هالتون و همکارانش از اولین مطالعه و الگوی ارائه شده آنها به عنوان چهارچوب مفهومی استفاده کردند. در این چارچوب فرض بر سه نتیجه آموزشی مقدماتی است. این نتایج عبارتند از یادگیری، عملکرد فردی و نتایج سازمانی. این نتایج به عنوان نتایج موردقبول در یک مداخله آموزشی برای توسعه منابع انسانی تعریف شدهاند. تغییر در عملکرد فردی به عنوان نتیجه یادگیری به کار برده شده و نتایج سطح سازمانی به عنوان نتیجه تغییر در عملکرد فرد در نظر گرفته شده است. اصطلاح عملکرد فردی در الگوی انتقالی به جای رفتار در الگوی کرک پاتریک استفاده شده است.
▪ سنخ شناسی الگوی انتقالی هالتون: الگوی انتقالی هالتون پایهای تئوریک برای تشخیص نقاط قوت و ضعف انتقال یادگیری در سازمانها فراهم میآورد. این الگو متغیرهایی را که بر روی فرایند ارزشیابی بسیار موثرند و روابط میان عوامل موثر را تشریح میکند. آنچه در مورد این الگو جالب به نظر میرسد اینکه «واکنش» که یکی از اجزای الگوی چهار سطحی اثربخشی کرک پاتریک بود جزء الگوی هالتون نیست. زیرا واکنشها نتیجه اولیه آموزش در نظر گرفته نشده، بلکه واکنشها به عنوان متغیری واسطهای یا تعدیلکننده بین کارآموزان، انگیزه یادگیری و عملکرد تعریف شده است. هالتون در الگوی خود از یکپارچگی ارزیابی و اثربخشی صحبت کرده است. در نتیجه براساس این الگو، هنگامی که نتایج ارزشیابی میشوند، متغیرهای اثربخشی خطوط اصلی اهمیت را برای اندازهگیری دارا هستند. انتقال آموزش شامل تعدادی از عناصر عمومی است. این عناصر عمومی، افراد، نتایج، کاربرد و زمینه هستند. افراد درگیر در انتقال ممکن است شامل یادگیرندگان، مربیان، همکاران و زیردستان باشند. نتایج انتقال آموزش شامل نتایج شناختی، مهارتی و عاطفی است و کاربرد اشاره دارد به درجهای که کارآموزان قادرند مهارتهای یادگرفته را در حرفههای خود به کار برند یا عمومیت دهند و سرانجام، زمینه، شامل ویژگیهای محیط کاری است، مانند منابع در دسترس.
▪ الگوی انتقالی: در الگوی انتقالی ویژگیهای فردی، آموزشی و سازمانی که بر نتایج آموزشی تاثیر دارند. در کل این الگو بیان میکند که این مجموعه از ویژگیها مستقیماً با یادگیری و عملکرد انتقال ارتباط دارند.
▪ ویژگیهای فردی: به استثنای انگیزه، در مورد تاثیر سایر ویژگیهای فردی بر یادگیری و عملکرد انتقال توافق وجود دارد. در مورد انگیزه افراد، کثرت انگیزههای بررسی شده به وسیله محققان، طبقهبندیای ساده از نتایج را مشکل کرده است. هالتون دو نوع انگیزه را مطرح کرده است و در ادبیات نشان میدهد که هر کدام شامل جنبههای مختلفی است. ویژگیهای فردی تنوعی از ویژگیهای کارآموزان مانند دانش قبلی، توانایی کلی، سطح مهارت، سطح انگیزه و دریافت از منابع یادگیری را شامل میشود.
▪ ویژگیهای آموزشی: بررسی ویژگیهای آموزشی، پیشرفتهتر از ویژگیهای فردی و بیانگر آن است که محققان به طرف اثربخشی به وسیله تکنیکهای آموزشی خاص و اصول یادگیری حرکت میکنند. تحقیقات وسیعی روی طراحی آموزش به عنوان ویژگی آموزش انجام شده است. اگر آموزش و مجموعه یا موقعیتی که آموزش به آن انتقال داده میشود، مشابه باشند، انتقال آموزش بهبود مییابد. به بیان دیگر درجه شباهت بین آموزش و موقعیت انتقال، میزان انتقال را تعیین میکند.
▪ ویژگیهای سازمانی: ویژگیهای سازمانی نسبت به ویژگیهای فردی و آموزشی کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. اولاً مطالعات کمی در این زمینه وجود دارد، به علاوه محققان در مورد روش هماهنگی برای اندازهگیری شرایط سازمانی توافق ندارند. تحقیقات مربوط به تاثیر ویژگیهای سازمانی بر انتقال به طور فزایندهای روی عواملی چون حمایت سازمانی، ارزش آموزش برای سازمان، حمایت مدیریت، حمایت سرپرست، حمایت همکاران و فرصت استفاده از آموزش تمرکز کرده است.
الگوی هالتون بیان میکند که این سه مجموعه ویژگیها مستقیماً با یادگیری و عملکرد انتقال ارتباط دارند. چنین ارتباطات مشخصی بهخاطر تعامل بین ویژگیها وجود دارند. برای مثال، هالتون بیان میکند که ویژگیهای اولیه (برای مثال انگیزه) بر ویژگیهای آموزشی و سازمانی اثر دارند. بنابراین نتایج آموزشی را تحتتاثیر قرار میدهند. اگرچه هالتون راهنماییهای سودمندی برای اندازهگیری اثربخشی آموزشی تهیه کرده است، اما مطالعات کمی به طور همزمان جنبههای مختلف بحث شده به وسیله هالتون را اندازهگیری کردهاند.
● نتیجهگیری
الگوی انتقالی از جدیدترین الگوهای موجود در ادبیات ارزیابی اثربخشی آموزشهای ضمن خدمت است. فرض اساسی در این الگو آن است که میزان اثربخشی آموزش باید براساس میزان انتقال آموختههای حاصله از آموزش به محیط واقعی کار سنجیده شود. بنابراین جوانب موثر بر میزان کاربرد آموزشها در محیط واقعی کار مولفههای موثر بر این انتقال و کاربرد آموختهها را ارزیابی کرده است. الگوی انتقالی را میتوان برای اهداف زیر نیز مورداستفاده قرار داد: ۱.برای ارزیابی مشکلات بالقوه فاکتورهای انتقال دوره ۲.برای ارزشیابی برنامههای آموزشی ۳.برای رسیدگی به مشکلات انتقال شناخته شده ۴.برای طراحی مداخلات هدفمند جهت بهبود انتقال ۵.برای ارزشیابی یکپارچه انتقال به عنوان بخشی از ارزیابی منظم کارکنان.
نویسنده : نعیمه قدیانی - علیرضا قرهگزلی
منابع:
۱. ابیلی، خدایار، «سیستمهای توسعه منابع انسانی»، مجموعه مقالات اولین کنفرانس توسعه منابع انسانی، آبان ۱۳۸۲.
۲. مقفنیزاده، محمدحسن، ۱۳۸۰، ارزشیابی ثمربخشی دورههای علمی-کاربردی، موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی.
۳. محمدرحیم جعفرزاده، الگوی انتقالی در ارزیابی اثربخشی آموزش کارکنان
۴. محمدرضا متین، تعاریف ارزشیابی آموزشی
۵. ناصر پورصادق، رویکردهای ارزشیابی اثربخش آموزشی از دیدگاه کرکپاتریک
۶. شریعتمداری، مهدی، ۱۳۸۳، ضرورت و نقش آموزش در بهسازی نیروی انسانی و توسعه در هزاره سوم.
۷. Ruona Wendy. E. A, "The development of a generalized learning &R.A,. Holton. E.F. III, Bates system inventory", Human Resource Development Quarterly, ۲۰۰۰, vol ۸, no۴, p transfer
منابع:
۱. ابیلی، خدایار، «سیستمهای توسعه منابع انسانی»، مجموعه مقالات اولین کنفرانس توسعه منابع انسانی، آبان ۱۳۸۲.
۲. مقفنیزاده، محمدحسن، ۱۳۸۰، ارزشیابی ثمربخشی دورههای علمی-کاربردی، موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی.
۳. محمدرحیم جعفرزاده، الگوی انتقالی در ارزیابی اثربخشی آموزش کارکنان
۴. محمدرضا متین، تعاریف ارزشیابی آموزشی
۵. ناصر پورصادق، رویکردهای ارزشیابی اثربخش آموزشی از دیدگاه کرکپاتریک
۶. شریعتمداری، مهدی، ۱۳۸۳، ضرورت و نقش آموزش در بهسازی نیروی انسانی و توسعه در هزاره سوم.
۷. Ruona Wendy. E. A, "The development of a generalized learning &R.A,. Holton. E.F. III, Bates system inventory", Human Resource Development Quarterly, ۲۰۰۰, vol ۸, no۴, p transfer
منبع : ماهنامه صنعت خودرو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست