چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
پشت صحنه بازیگری در آموزشگاه های آزاد سینمایی
اینجا پشت صحنه بازیگری است. خودت را امتحان کن... شاید یک روز تو هم «ستاره» شدی: ستاره سینما! سینما را یکی از محبوب ترین و پرطرفدارترین شکل های هنر خوانده اند.«دنیای دیگری» که این پرده جادویی مقابل چشم تماشاگران می سازد، آنقدر جذابیت دارد که خیلی ها ناخواسته عاشقش می شوند: «عشق فیلم»، «عشق بازیگری»!اینها اصطلاحات تازه ای نیستند، شاید از همان زمان که برادران لومیر جایی آن طرف دنیا، سینما را اختراع کردند، عشق به بازیگرشدن هم به وجود آمد. شاید هم سال ها طول کشید. در هر حال ، فرقی نمی کند. حقیقت تنها یک جمله است : «عشق به بازیگری تمامی ندارد!»و همه آنهایی که در این چند روز دیدیم ، خود این حقیقت بودند. همه آن هایی که رویایبازیگر شدن ، یک لحظه هم رهایشان نمی کرد: رویای یک تصویر لانگ شات بر پرده سینما!همه آن هایی که دیدیم ، عشق فیلم بودند، عشق خسرو شکیبایی (هامون)... عزت الله انتظامی (گاو)! سوژه ما این بار، نه خود سینما که پشت صحنه اش بود: «آموزشگاه های کوچک و بزرگی که گوشه کنار این شهر «فن بازیگری» را به داوطلبان می آموزند». گفت : «آمده ام بازیگر شوم... هنرپیشه!».اسمش حسین بود؛ ۴۰ساله ، اهل یکی از روستاهای اطراف قزوین. با یک کت قهوه ای ، شلوار لی و یک جفت دمپایی. نشسته بود روی صندلی های آبی رنگ یکی از آموزشگاه های بازیگری.موهای شقیقه اش به سفیدی می زد. کنار دستش روی صندلی ، ساک ورزشی سیاه رنگی بود که روی آن نوشته بودند: SPEED و حسین آمده بود که با همین «سرعت» پله های شهرت را بالا برود.«شغل خودت؟» این را ما پرسیدیم. «دستفروشم! بساط می کنم... سیگار و کبریت و فندک می فروشم!» این را هم حسین گفت.۲ روز بعد که بساط حسین را سر چهارراه فلسطین دیدیم ، مطمئن شدیم که او می تواند بهترین گزینه یک کارگردان باشد برای بازی کردن نقش یک دستفروش ؛ بالاخره حسین ، دستفروشی را مدتها بود که زندگی می کرد. برای حسین هم مثل ما، همه چیز از یک آگهی شروع شد: «تست بازیگری رایگان یکی از موسسات آموزش بازیگری » در نیازمندی های یک روزنامه. حسین را عشق به بازیگری به اینجا کشانده بود و ما را کنجکاوی دیدن فضای یک آموزشگاه.وارد آموزشگاه که شدیم ، او نشسته بود و ۳نفر دیگر. عقربه های ساعت ، وظیفه شان را که انجام دادند و به اندازه نیم ساعت که چرخیدند، ۱۴ نفر دیگر هم اضافه شدند: «۵ زن ، ۳ پسربچه و ۶ مرد». چند دقیقه بعد، داخل اتاق تست ، ما پنج نفر بودیم که بازی داوطلب ها را به نظاره نشستیم. چند پروژکتور بزرگ و یک دوربین فیلمبرداری که ایستاده بود روی سه پایه ، تمام آن چیزهایی بودند که قرار بود حس سر صحنه بودن را به داوطلبان بدهند؛ داوطلب هایی که هر کدام یک شماره می گرفتند.
حسین داوطلب شماره ۷۷۷ بود که ایستاد جلوی دوربین. «اسم و مشخصاتت را بگو و بعد هر صحنه ای را از هر فیلمی که دوست داری بازی کن!».این جمله تکراری مدیر آموزشگاه بود برای همه آنهایی که غیر از عشق به بازیگری ، حالا، یک حس مشترک دیگر را هم تجربه می کردند؛ اضطراب! چند دیالوگ کوتاه جلوی دوربینی که زل زده بود به حسین و تمام!او رفت و نوبت به داوطلب بعدی رسید. نفر بعد، سمیرای ۱۷ساله بود. گفت : «من دوست دارم جیغ بکشم ، گریه کنم ، مثل عاطفه نوری در سریال دوران سرکشی! کلا نقش آدمهای غمگین و عصبی را خوب بازی می کنم... من خوب گریه می کنم. آقا؟».چند لحظه بعد، سه تا صندلی که کنار هم تکیه داده بودند به دیوار، برای سمیرا حکم تخت خواب را پیدا کردند، سمیرا دراز کشید... چند لحظه سکوت... بعد کابوس بود و جیغ سمیرایی که از خواب پرید و گریه کرد. «من خوب گریه می کنم ، آقا!»
این را قبلا هم سمیرا گفته بود به مدیر آموزشگاه! از سمیرا که پرسیدم : «چرا بازیگری؟» گفت : «چون مطمئنم استعدادش را دارم. من حتی در انشاهای دوران دبستانم هم همیشه می نوشتم ، دوست دارم در آینده بازیگر بشوم!»این حرف را هم قبلا شنیده بودیم: روزی دیگر و آموزشگاهی دیگر. این بار اما سعیده ۲۲ساله بود که این حرف را می زد. پرسیدیم : «پدرت می داند که امروز برای تست بازی آمده ای!»گفت : «پدرم اصلا از بازیگری خوشش نمی آید. حالا هم فقط آمده ام خودم را امتحان کنم. همین !» در اتاق تست این آموزشگاه هم ، که دیوارهایش با پوستر فیلمها، فرش شده بود، برنامه همان بود: داوود، مرتضی ، سوگند، علیرضا، محمود، فهیمه و سارا یکی یکی جلوی دوربین اسم و مشخصاتشان را می گفتند، ۳-۴ دقیقه درباره موضوعی که کارشناس آموزشگاه توضیح می داد بازی می کردند و بعد منتظر می ماندند تا در کلاسها ثبت نام کنند.برای امثال حسین و سمیرا و سعیده ، این تازه اول راه است ؛ راهی که قرار است به تحقق رویاهایشان منجر شود. در حقیقت ، برای تحقق همین رویاها است که کلاسهای آموزش بازیگری شروع به فعالیت کردند.آموزشگاه های سینمایی همان طور که از نامشان پیداست قرار است بازیگر تربیت کنند. اینجا معمولا هدف یکسان است : «تربیت نیروی متخصص برای سینما و تلویزیون!».اسماعیل علی پور، مدیر یکی از آموزشگاه های بازیگری می گوید: «من تدریس را همیشه دوست داشتم ، تا این که مدتی پیش تصمیم گرفتم بعد از حدود ۳۳ سال فعالیت در زمینه سینما، در موقعیت ها و سمتهای مختلف ، تجربیات خودم را به هنرجویان هم منتقل کنم.»علی پور ادامه می دهد: «هدف آموزشگاه ما این است که از افرادی که مستعد هستند، حمایت کنیم. ما در اصل استعدادیابی می کنیم ، یعنی آگهی می دهیم: «تست بازیگری ، مشاوره و مصاحبه رایگان!»بعد از تست هم فیلم بازی داوطلب ها را در اختیار استادان و کارشناسانمان قرار می دهیم ، تا بازی آنها را ارزیابی کنند، تا افرادی را انتخاب کنیم که فن بیان بهتر، فیزیک جسمانی مناسب تر و قدرت خلاقیت نمایشی بیشتری دارند. البته فاکتورهای دیگری مثل دقت و سرعت عمل و درک تصویری و ارتباط منطقی با سوژه هم مدنظر است».اربابی مدیر مرکز گسترش نیروی انسانی سینما، در وزارت ارشاد، به عنوان متولی آموزش های غیرآکادمیک و غیررسمی درخصوص سینما هم می گوید: «در یک دوره زمانی ورود به دانشگاه ها و رشته های سینمایی محدود بود و رشته سینما هم مثل همیشه علاقه مندان سینه چاک زیادی داشت ، که مکانی را برای آموزش دیدن نداشتند، برای برقراری توازن بین این خواسته و تقاضا بود که آموزشگاه های آزاد سینمایی طراحی شدند.از سال ۷۷ این تفکر گسترش پیدا کرد و اوج فعالیت های مرکز درخصوص آموزشگاه ها به سال ۸۱ و ۸۲ برمی گردد؛ یعنی اگر تا سال ۱۳۷۷ در تهران فقط یک یا دو آموزشگاه فعال بودند و هیچ مرکز استان و شهرستانی آموزشگاه بازیگری نداشت ، تنها درسال ۱۳۸۲، حدود ۱۹۰ مجوز آموزشگاه صادر شد که تعدادی از آنها فعال هستند و تعدادی هم نیمه فعال!از بین ۱۹۰ مجوز، چیزی حدود ۸۰-۹۰ آموزشگاه در تهران فعال هستند و بقیه هم در سطح شهرستان ها پراکنده اند».اما برای تاسیس یک آموزشگاه یک سری شرایط عمومی (اعتقاد به جمهوری اسلامی ، تابعیت ایران و...) وجوددارد و یک سری شرایط خاص (داشتن حداقل مدرک لیسانس ، سن بالای ۲۵ سال ، تاهل و...).مدیر مرکز گسترش نیروی انسانی سینما می گوید: «اینها شرایط صاحب امتیاز یک آموزشگاه است ، اما کسی که می خواهد مدیر آموزشی یک آموزشگاه باشد، علاوه بر شرایط قبل باید لیسانس مرتبط با رشته سینما و هنر را هم داشته باشد و البته هر آموزشگاهی که بر هر دلیل مدیر آموزشی نداشته باشد، مجاز به فعالیت هم نیست.
در نهایت ، بعد از بررسی های زیاد، یک مجوز موقت صادر می شود که ۶ ماهه است و در نتیجه آن ، درخواست کنندگان ۶ماه وقت دارند که نسبت به راه اندازی آموزشگاهشان اقدام کنند و حداقل اولین دوره آموزشی شان را تشکیل بدهند.بعد از پایان این مدت ، ما تصمیم می گیریم که مجوز این آموزشگاه را تمدید کنیم و یک مجوز دایم صادر کنیم ، یا این که مجوز قبلی را هم لغو کنیم». در هر حال صدور مجوز تنها یکی از وظایف این مرکز است و نظارت بر استانداردهای لازم برای آموزش و همچنین کنترل شرایط یک آموزشگاه از لحاظ اجتماعی ، اخلاقی و فرهنگی هم در حوزه فعالیت های مرکز گسترش نیروی انسانی سینما قرار می گیرد.
اربابی می گوید: «هر جا احساس کنیم هر کدام از این موارد رعایت نمی شود، با آموزشگاه خاطی برخورد می کنیم که منجر به توبیخ ، تعطیلی موقت ، تعطیلی طولانی مدت و در نهایت لغو مجوز آن آموزشگاه می شود».وی همچنین از اختصاص یک شماره تلفن به گزارش های مردمی در این باره ، خبر می دهد: «شماره تلفن ۳۸۵۱۲۹۰۷ را به خود آموزشگاه ها هم داده ایم و درخواست کرده ایم در معرض دید مراجعان نصب کنند، تا اگر خطایی صورت گرفت ، گزارش شود و اقدام کنیم ، در هر حال ما حتی بر آگهی های روزنامه ها هم نظارت داریم ، تا هیچ مرکزی بدون مجوز شروع به فعالیت نکند».در هر صورت با این که هیچ منبع رسمی و غیررسمی نیست که آمار دقیقی از تعداد علاقه مندان بازیگری در ایران ارائه دهد، اما اگر کمی به اطرافمان نگاه کنیم ، بین دوستان و آشنایان حتما به افرادی برمی خوریم که دوست دارند بازی کنند.
اسماعیل علی پور در این زمینه می گوید: «این علاقه به خود رشته سینما برمی گردد، چون ارتباط مردم و جامعه با رشته سینما، با سایر هنرها متفاوت است.حتی در بین سایر رشته های مربوط به سینما، بازهم علاقه مندان رشته بازیگری در اکثریت هستند؛ یعنی وقتی ما اعلام می کنیم در رشته هایی مثل گریم ، فیلمنامه نویسی ، کارگردانی ، مجریگری و... هم هنرجو می پذیریم ، اکثر داوطلب ها از بازیگری استقبال می کنند و از همان ابتدا هم این ذهنیت را دارند، که بعد از ۳ ۴ماه آموزش ، بشوند فلان ستاره یا بازیگر مطرح سینما!».حمید اصغری تتماج ، مدیر یکی دیگر از آموزشگاه های آزاد سینمایی است ؛ او البته نظر متفاوتی دارد: «به عقیده من ، در افرادی که به سراغ بازیگری می آیند حسی به نام جاودانه بودن وجود دارد. به عبارتی این افراد دوست ندارند چند صباحی زندگی کنند و بعد خدانگهدار. بلکه دوست دارند از خودشان اثری به جا بگذارند و بازیگری و رشته های هنری این امکان را به افراد می دهند که جاودانه بمانند».در هر حال ، انگیزه چه کسب شهرت و ثروت باشد و چه ارضای حس جاودانگی ، تقاضا برای یاد گرفتن فنون بازیگری آنقدر زیاد بوده که امروز دهها آموزشگاه در سطح شهر فعالیت می کنند که البته هرکدام ، بسته به موقعیت جغرافیایی که در آن قرار دارند، بزرگی یا کوچکی فضای آموزشگاه ، سابقه و تجربه استادان مدرس بازیگری و امکانات جنبی دیگر، شهریه متفاوتی را از هنرجویانشان دریافت می کنند، گرچه این شهریه بیشتر اوقات بالاست.با تمام این تفاسیر، در زمینه آموزش بازیگری در مراکز آزاد و غیررسمی ، مخالفان و موافقان زیادی وجود دارد. بهزاد فراهانی ، پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در این باره می گوید: «ما در حال حاضر، چیزی حدود ۱۷هزار لیسانس و فوق لیسانس بیکار در زمینه تئاتر و سینما داریم ، ۷۰۰ درام نویس داریم که بیکارند. اینها نشاندهنده کمبود بودجه تولید در تئاتر و سینماست.
حالا با این وصف چرا هی کلاس باز کنیم و به صف بیکاران سرباز بفرستیم؟ من این کلاسها را از ریشه رد می کنم و دلیل مخالفتم هم ، تنها کسر بودجه در زمینه تولید است».فریبا متخصص ، هنرمند باسابقه دیگری است که می گوید: «از نظر من ، اگر استاد خوبی در این کلاسها تدریس کند و هزینه کمی هم برای هنرجو در بر داشته باشد، این کلاسها در درازمدت می توانند موثر باشند؛ اما متاسفانه بعضی کلاسها هستند که نه تنها از این لحاظ شرایط خوبی ندارند، بلکه به هنرجویان خود وعده های واهی می دهند، که مثلا پس از گذراندن دوره ۲ ماهه می توانند در کارهای خوبی بازی کنند و این مساله برای هنرجو توقع ایجاد می کند و این حس را به وجود می آورد که براحتی می توان بازیگر شد».این در حالی است که حمید اصغری تتماج معتقد است: «بعضی هنرجویان صبر ندارند که دوره ببینند عجولند، یعنی می خواهند از راه میانبر وارد شوند، گرچه واقعیت اینجاست که هنرجو حال این را که کتاب بخواند، فیلم ببیند و تئاتر برود ندارد و فکر می کند بعد از ۳ماه که دوره دید، حتما باید سر فیلم برود که البته حداقل در آموزشگاه ما از این خبرها نیست و هنرجو اگر واقعا عاشق است باید صبر داشته باشد».و در نهایت بازهم حقیقت همان است: «عشق به بازیگری تمامی ندارد!».رفتیم و دیدیم ، کوچکترین داوطلب داوود ۱۲ ساله بود و بزرگترین ، حسین ۴۰ ساله پشت صحنه بازیگری جذاب بود و دیدنی ، آنقدر که می شد آنجا یک فیلم ساخت.
حسین داوطلب شماره ۷۷۷ بود که ایستاد جلوی دوربین. «اسم و مشخصاتت را بگو و بعد هر صحنه ای را از هر فیلمی که دوست داری بازی کن!».این جمله تکراری مدیر آموزشگاه بود برای همه آنهایی که غیر از عشق به بازیگری ، حالا، یک حس مشترک دیگر را هم تجربه می کردند؛ اضطراب! چند دیالوگ کوتاه جلوی دوربینی که زل زده بود به حسین و تمام!او رفت و نوبت به داوطلب بعدی رسید. نفر بعد، سمیرای ۱۷ساله بود. گفت : «من دوست دارم جیغ بکشم ، گریه کنم ، مثل عاطفه نوری در سریال دوران سرکشی! کلا نقش آدمهای غمگین و عصبی را خوب بازی می کنم... من خوب گریه می کنم. آقا؟».چند لحظه بعد، سه تا صندلی که کنار هم تکیه داده بودند به دیوار، برای سمیرا حکم تخت خواب را پیدا کردند، سمیرا دراز کشید... چند لحظه سکوت... بعد کابوس بود و جیغ سمیرایی که از خواب پرید و گریه کرد. «من خوب گریه می کنم ، آقا!»
این را قبلا هم سمیرا گفته بود به مدیر آموزشگاه! از سمیرا که پرسیدم : «چرا بازیگری؟» گفت : «چون مطمئنم استعدادش را دارم. من حتی در انشاهای دوران دبستانم هم همیشه می نوشتم ، دوست دارم در آینده بازیگر بشوم!»این حرف را هم قبلا شنیده بودیم: روزی دیگر و آموزشگاهی دیگر. این بار اما سعیده ۲۲ساله بود که این حرف را می زد. پرسیدیم : «پدرت می داند که امروز برای تست بازی آمده ای!»گفت : «پدرم اصلا از بازیگری خوشش نمی آید. حالا هم فقط آمده ام خودم را امتحان کنم. همین !» در اتاق تست این آموزشگاه هم ، که دیوارهایش با پوستر فیلمها، فرش شده بود، برنامه همان بود: داوود، مرتضی ، سوگند، علیرضا، محمود، فهیمه و سارا یکی یکی جلوی دوربین اسم و مشخصاتشان را می گفتند، ۳-۴ دقیقه درباره موضوعی که کارشناس آموزشگاه توضیح می داد بازی می کردند و بعد منتظر می ماندند تا در کلاسها ثبت نام کنند.برای امثال حسین و سمیرا و سعیده ، این تازه اول راه است ؛ راهی که قرار است به تحقق رویاهایشان منجر شود. در حقیقت ، برای تحقق همین رویاها است که کلاسهای آموزش بازیگری شروع به فعالیت کردند.آموزشگاه های سینمایی همان طور که از نامشان پیداست قرار است بازیگر تربیت کنند. اینجا معمولا هدف یکسان است : «تربیت نیروی متخصص برای سینما و تلویزیون!».اسماعیل علی پور، مدیر یکی از آموزشگاه های بازیگری می گوید: «من تدریس را همیشه دوست داشتم ، تا این که مدتی پیش تصمیم گرفتم بعد از حدود ۳۳ سال فعالیت در زمینه سینما، در موقعیت ها و سمتهای مختلف ، تجربیات خودم را به هنرجویان هم منتقل کنم.»علی پور ادامه می دهد: «هدف آموزشگاه ما این است که از افرادی که مستعد هستند، حمایت کنیم. ما در اصل استعدادیابی می کنیم ، یعنی آگهی می دهیم: «تست بازیگری ، مشاوره و مصاحبه رایگان!»بعد از تست هم فیلم بازی داوطلب ها را در اختیار استادان و کارشناسانمان قرار می دهیم ، تا بازی آنها را ارزیابی کنند، تا افرادی را انتخاب کنیم که فن بیان بهتر، فیزیک جسمانی مناسب تر و قدرت خلاقیت نمایشی بیشتری دارند. البته فاکتورهای دیگری مثل دقت و سرعت عمل و درک تصویری و ارتباط منطقی با سوژه هم مدنظر است».اربابی مدیر مرکز گسترش نیروی انسانی سینما، در وزارت ارشاد، به عنوان متولی آموزش های غیرآکادمیک و غیررسمی درخصوص سینما هم می گوید: «در یک دوره زمانی ورود به دانشگاه ها و رشته های سینمایی محدود بود و رشته سینما هم مثل همیشه علاقه مندان سینه چاک زیادی داشت ، که مکانی را برای آموزش دیدن نداشتند، برای برقراری توازن بین این خواسته و تقاضا بود که آموزشگاه های آزاد سینمایی طراحی شدند.از سال ۷۷ این تفکر گسترش پیدا کرد و اوج فعالیت های مرکز درخصوص آموزشگاه ها به سال ۸۱ و ۸۲ برمی گردد؛ یعنی اگر تا سال ۱۳۷۷ در تهران فقط یک یا دو آموزشگاه فعال بودند و هیچ مرکز استان و شهرستانی آموزشگاه بازیگری نداشت ، تنها درسال ۱۳۸۲، حدود ۱۹۰ مجوز آموزشگاه صادر شد که تعدادی از آنها فعال هستند و تعدادی هم نیمه فعال!از بین ۱۹۰ مجوز، چیزی حدود ۸۰-۹۰ آموزشگاه در تهران فعال هستند و بقیه هم در سطح شهرستان ها پراکنده اند».اما برای تاسیس یک آموزشگاه یک سری شرایط عمومی (اعتقاد به جمهوری اسلامی ، تابعیت ایران و...) وجوددارد و یک سری شرایط خاص (داشتن حداقل مدرک لیسانس ، سن بالای ۲۵ سال ، تاهل و...).مدیر مرکز گسترش نیروی انسانی سینما می گوید: «اینها شرایط صاحب امتیاز یک آموزشگاه است ، اما کسی که می خواهد مدیر آموزشی یک آموزشگاه باشد، علاوه بر شرایط قبل باید لیسانس مرتبط با رشته سینما و هنر را هم داشته باشد و البته هر آموزشگاهی که بر هر دلیل مدیر آموزشی نداشته باشد، مجاز به فعالیت هم نیست.
در نهایت ، بعد از بررسی های زیاد، یک مجوز موقت صادر می شود که ۶ ماهه است و در نتیجه آن ، درخواست کنندگان ۶ماه وقت دارند که نسبت به راه اندازی آموزشگاهشان اقدام کنند و حداقل اولین دوره آموزشی شان را تشکیل بدهند.بعد از پایان این مدت ، ما تصمیم می گیریم که مجوز این آموزشگاه را تمدید کنیم و یک مجوز دایم صادر کنیم ، یا این که مجوز قبلی را هم لغو کنیم». در هر حال صدور مجوز تنها یکی از وظایف این مرکز است و نظارت بر استانداردهای لازم برای آموزش و همچنین کنترل شرایط یک آموزشگاه از لحاظ اجتماعی ، اخلاقی و فرهنگی هم در حوزه فعالیت های مرکز گسترش نیروی انسانی سینما قرار می گیرد.
اربابی می گوید: «هر جا احساس کنیم هر کدام از این موارد رعایت نمی شود، با آموزشگاه خاطی برخورد می کنیم که منجر به توبیخ ، تعطیلی موقت ، تعطیلی طولانی مدت و در نهایت لغو مجوز آن آموزشگاه می شود».وی همچنین از اختصاص یک شماره تلفن به گزارش های مردمی در این باره ، خبر می دهد: «شماره تلفن ۳۸۵۱۲۹۰۷ را به خود آموزشگاه ها هم داده ایم و درخواست کرده ایم در معرض دید مراجعان نصب کنند، تا اگر خطایی صورت گرفت ، گزارش شود و اقدام کنیم ، در هر حال ما حتی بر آگهی های روزنامه ها هم نظارت داریم ، تا هیچ مرکزی بدون مجوز شروع به فعالیت نکند».در هر صورت با این که هیچ منبع رسمی و غیررسمی نیست که آمار دقیقی از تعداد علاقه مندان بازیگری در ایران ارائه دهد، اما اگر کمی به اطرافمان نگاه کنیم ، بین دوستان و آشنایان حتما به افرادی برمی خوریم که دوست دارند بازی کنند.
اسماعیل علی پور در این زمینه می گوید: «این علاقه به خود رشته سینما برمی گردد، چون ارتباط مردم و جامعه با رشته سینما، با سایر هنرها متفاوت است.حتی در بین سایر رشته های مربوط به سینما، بازهم علاقه مندان رشته بازیگری در اکثریت هستند؛ یعنی وقتی ما اعلام می کنیم در رشته هایی مثل گریم ، فیلمنامه نویسی ، کارگردانی ، مجریگری و... هم هنرجو می پذیریم ، اکثر داوطلب ها از بازیگری استقبال می کنند و از همان ابتدا هم این ذهنیت را دارند، که بعد از ۳ ۴ماه آموزش ، بشوند فلان ستاره یا بازیگر مطرح سینما!».حمید اصغری تتماج ، مدیر یکی دیگر از آموزشگاه های آزاد سینمایی است ؛ او البته نظر متفاوتی دارد: «به عقیده من ، در افرادی که به سراغ بازیگری می آیند حسی به نام جاودانه بودن وجود دارد. به عبارتی این افراد دوست ندارند چند صباحی زندگی کنند و بعد خدانگهدار. بلکه دوست دارند از خودشان اثری به جا بگذارند و بازیگری و رشته های هنری این امکان را به افراد می دهند که جاودانه بمانند».در هر حال ، انگیزه چه کسب شهرت و ثروت باشد و چه ارضای حس جاودانگی ، تقاضا برای یاد گرفتن فنون بازیگری آنقدر زیاد بوده که امروز دهها آموزشگاه در سطح شهر فعالیت می کنند که البته هرکدام ، بسته به موقعیت جغرافیایی که در آن قرار دارند، بزرگی یا کوچکی فضای آموزشگاه ، سابقه و تجربه استادان مدرس بازیگری و امکانات جنبی دیگر، شهریه متفاوتی را از هنرجویانشان دریافت می کنند، گرچه این شهریه بیشتر اوقات بالاست.با تمام این تفاسیر، در زمینه آموزش بازیگری در مراکز آزاد و غیررسمی ، مخالفان و موافقان زیادی وجود دارد. بهزاد فراهانی ، پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون در این باره می گوید: «ما در حال حاضر، چیزی حدود ۱۷هزار لیسانس و فوق لیسانس بیکار در زمینه تئاتر و سینما داریم ، ۷۰۰ درام نویس داریم که بیکارند. اینها نشاندهنده کمبود بودجه تولید در تئاتر و سینماست.
حالا با این وصف چرا هی کلاس باز کنیم و به صف بیکاران سرباز بفرستیم؟ من این کلاسها را از ریشه رد می کنم و دلیل مخالفتم هم ، تنها کسر بودجه در زمینه تولید است».فریبا متخصص ، هنرمند باسابقه دیگری است که می گوید: «از نظر من ، اگر استاد خوبی در این کلاسها تدریس کند و هزینه کمی هم برای هنرجو در بر داشته باشد، این کلاسها در درازمدت می توانند موثر باشند؛ اما متاسفانه بعضی کلاسها هستند که نه تنها از این لحاظ شرایط خوبی ندارند، بلکه به هنرجویان خود وعده های واهی می دهند، که مثلا پس از گذراندن دوره ۲ ماهه می توانند در کارهای خوبی بازی کنند و این مساله برای هنرجو توقع ایجاد می کند و این حس را به وجود می آورد که براحتی می توان بازیگر شد».این در حالی است که حمید اصغری تتماج معتقد است: «بعضی هنرجویان صبر ندارند که دوره ببینند عجولند، یعنی می خواهند از راه میانبر وارد شوند، گرچه واقعیت اینجاست که هنرجو حال این را که کتاب بخواند، فیلم ببیند و تئاتر برود ندارد و فکر می کند بعد از ۳ماه که دوره دید، حتما باید سر فیلم برود که البته حداقل در آموزشگاه ما از این خبرها نیست و هنرجو اگر واقعا عاشق است باید صبر داشته باشد».و در نهایت بازهم حقیقت همان است: «عشق به بازیگری تمامی ندارد!».رفتیم و دیدیم ، کوچکترین داوطلب داوود ۱۲ ساله بود و بزرگترین ، حسین ۴۰ ساله پشت صحنه بازیگری جذاب بود و دیدنی ، آنقدر که می شد آنجا یک فیلم ساخت.
منبع : باشگاه اندیشه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست