شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا
حرفهگرایی: ترکیبی از آزادی و مسئولیت پذیری رسانهای
این مقاله، حرفهای گرایی ترکیبی از آزادی و مسئولیت پذیری رسانهای را پیشنهاد میکند زیرا روزنامه نگاران در وضعیت پرهرج ومرج، تکه تکه شده، غیراخلاقی و به صورت وسیعی ضد اجتماعی گرفتار شده اند. اگرچه کومونیتاریسم (نظام اشتراکی) و بخش رسانهای اش- روزنامه نگاری عمومی- تاحدی برای درمان این وضعیت تلاش میکندآینده، روشن به نظر نمیرسد.
این مقاله فرض میکند که روزنامه نگاری جذبهاش را برای افراد جدی و اخلاقی از دست داده و صرفاً به بنگاه تجاری تبدیل شدهاست. درآمد صرف و نه روشنگری عمومی و پیشرفت اجتماعی به هدف رسانهها تبدیل شده است.
آشکارشده که شکاف زیادی بین آزادی و مسئولیت پذیری وجود دارد. این مقاله ادعا میکندکه نیازی به ناسازگاری بین این دو وجود ندارد. سیستم رسانهای آزاد می تواند هم مسئول و هم باکیفیت باشد. هرچند تحت سیستم فعلی که دردنیا وجود دارد، این غیرممکن است.
این مقاله اشاره میکند آنچه که مورد نیاز است، ترکیبی منطقی است که مسئولیت و آزادی را با هم بیاورد. اینکارتنها بوسیله روزنامه نگاری حرفهای میتواند انجام شود. به عبارت دیگر روزنامه نگاری را حرفه راستینی بنماید که خودش کنترل را اعمال کند و استانداردهای بالایی را برای اعضای این حرفه وضع کند. مجوز آری، امتحان ورودیآری.
کنترلکیفیتآری، روشی برای اخراج اعضای غیرحرفه ایآری، آموزش مداوم، تسلط دانشآری، اما همه اینچیزها بوسیله خود حرفه صورت خواهد گرفت نه با مداخله بیرونی و کنترل خارجی. حرفه مقتدرخواهد شد. حرفه از دخالت بیرونی رهایی میشود. حرفه خودش را قانونمند میکند، اعضایش را انتخاب میکند و فعالیتهایشان را معین میکند. به طورخلاصه حرفه آزاد خواهد بود و درعین حال استانداردهایی را وضع وخودش را کنترل میکند.
معمای مشکل اخلاق دررسانهها مخالف خیلی از عقاید آکادمیک است. ما عموماً معتقدیم که عمل اخلاقی تنها از افراد با اراده و مصمم برمیآید. ما فرض کردهایم که نباید هیچ اجباری ارتباط گران را برای اخلاق تحت تاثیر قرار ندهد. بنابراین اگر ارتباط گران تحت هرنوع کنترلخارجی قرارگیرند، اخلاق بیمفهوم و ناکارا می شود. بنابراین مشکل اخلاق رسانه ای ایجاد می شود. به نظر میرسد که آزادی بلندتر از اخلاق صحبت می کند. اگر من( یا رسانه های جمعی) اخلاقی هستم باید آن را درتصمیم گیری هم لحاظ کنم.
اینکه ما چگونه به این فکر افتادیم تاحدی معما گونه است. این مساله شاید واکنشی به قانونگرایی، مجوزهای حکومتی و قانون در برخی کشورهاست که به شکل اخلاق به رسانهها دیکته می شود.
ما گفتیم قانون نمیتواند اخلاق ایجاد کند. اخلاق باید دواطلبانه وغیراجباری باشد. بنابراین به طورطبیعی اینتمایل وجود دارد که عمل آزاد با عمل اخلاقی اشتباه گرفته شود. اما هر طرز تفکر سطحی میتواند این اندیشه را دفع کند.
اگرچه چنین اندیشههایی میتواند با جزییات زیاد مطرح شود، مهم استکه اول تاکید کنیم که آزادی ممکن است اغلب انگیزهای برای اعمال مضراجتماعی، تحقیر نفس، وظیفه نشناسی اخلاقی و به طور کلی سلوک غیراخلاقی گردد. البته خود کنترلی به عنوان تسکین دهنده مفید برای عمل اجتماعی غیرسالم ارایه می شود اما تاریخ نشان داده که نتیجه همیشه به سود جامعه نیست.
برخی ازخوانندگان ممکن است اظهار تعجب کنند که چنین نظراتی اکنون ازسوی فردی بیان میشود که سالها روزنامهنگاری خودمختار، فردگرا واگزیستالییست(مادی گرا)، چرخش آزاد اخلاق را به تخت نشانده است. آنچه میتوانگفت ایناست که بسان مارتین لوترکینگ یک نفرمیتواند به کوه برود و تئوری واقعی و نه رمانتیک را بشناسد. به طور خلاصه نتیجه این انگاره جدید است که آزادی در رسانه ضروری نیست و مسئولیت ضروری است.
● ترکیب جهانی
درستی اعمال و اخلاق رایج توقع بی موردی است. اما رسانههای عمومی درصورت امکان به قدرت بخصوص قدرت حکومت نظم میبخشند. اگر سهگانه آزادی، مسئولیت پذیری و کیفیت مانند ساختار رسانهها جهانی شوند، میتواند رشد پیدا کند. ترکیب اساسی مسئولیت- آنچه که بایداتفاق بیفتد.- تئوری همگرایی برای آزادی و اخلاق به کاربرد میرود.
این برای ساختار خودخوداه و فردگرایی که هنوز درحال تلاطم است، آسان نیست. تلنگر زدن به این ساختار سخت است و اغلب پوچ گرایی را همه جا می گستراند. نئولیبرالیسم آن را اینجا و آنجا برافراشته است. اهمیت گروه، جامعه و منافع عموم هنوز به طورکلی پذیرفته نیست. تکنولوژی درحال آمیختن است اما فلسفه اساسی رسانه نیست. در عصر پست مدرن این حس عمومی که اندیشه فیلترنشده، غیرمنتظره و حتی ضد اجتماعی است، وجود دارد و اقدامی ترجیح داده می شود که همنوایی را کند و قابل پیش بینی سازند. نوعی از لیبرالیسم افراطیکه تاحدی یادآور روشنفکری انگلیسی- فرانسوی است، - جی. اس. میل وبنجامین کانستنت مثال زدهاند که روشنگری که درحال ازهم پاشاندن چشم اندازجهان است( درمیان روشنفکرانحداقل است)- تاحدی جایگزین فلسفههای مارکسیست پدرسالار و کنترل شده قرن بیستم شده است.
اخلاقیات کنترل نشده و فرد گرایی جزء هنجارهای اجتماعی نیست. آن هنوز با ماست که نوعی هاله نارسیم دور اخلاقیات ایجاد میکند. آن باید مورد ملاحظه قرار گیرد. اگرچه درهمان زمان( که قرن جدیدی آغاز شد) گرایشات دیگر آن را اول درکمینیتریسم آمریکا و سپس در اروپا ظاهر ساخت. این تاکید جدید بر همبستگی اجتماعی و همکاری گرایش به خنثی کردن(تاحدی) علیه فردگرایی یافته است.
● آنچه پیش روست: نگرانی همگانی
نگرانی همگانی، فضاحت اخلاقیات رسانه ای را به طورمعمول زمانی تغییر می دهد که مطمئن می شود آزادی دور از کنترل اجتماعی و همیاری است. زمانی که اخلاق فردی در رسانه به صورت موثر درنیامده است و زمانی که تصمیم گیری کنترل نشده اخلاقی به نهایت برسد. اخیراً در مورد این موضوعات بحث شده است و به طورکلی بر نوعی انجمن سازمان یافته که اصول اخلاقی را تامین کند، صحه گذاشته اند.
اگر چه کنترل سخت گیرانه دولت در بسیاری از کشورها پیشرفت متناوب انواع اصول اخلاق هنجاری همگانی یا مدنی را سست می کند، واقعیت جهانی پافشاری میکند تا به اخلاق فردی خاتمه دهد. روی چنین اخلاقیاتی کار نشده است. کنترل نکردن اخلاق، رسانه را اخلاقی تر نکرده است. اخلاق فردی در نهادهای رسانه ای گسترش نیافته است و احترام عمومی برای رسانهها همیشه درسطح پایینی بوده است.
این سوال مطرح می شود: پس اگر ما به کنترل بیشتر احتیاج داریم- نوعی مرشد گرایی اخلاقی- چه نوعی از کنترل خواهد بود؟ تدراک پاسخ این سوال بدون شک، نگرانی عمده این قرن است. Fusion در اینجا کلمه بزرگی است.(بارمعنایی وسیعی دارد) بیاید با هم همکاری کنیم. مشارکت داشته باشیم. در مورد دوستان، همسایه و دیگران خوش بین باشیم. منافع عموم فقط منافع شخصی ما نیست. چگونه این ترکیب را در روزنامه نگاری ایجاد کنیم؟ چگونه برای ترکیب ارتباطات به صورت جهانی همکاری کنیم؟ این نگرانی موضوع گفتگو هاست و نگرانی رسانهها در روزهای آینده برما چیره خواهد شد.
● خنثی کردن بدی
آنچه که برای رسانه مورد نیاز است، برنامه کار برای آینده است- نوعی مکانیسم کنترل که آزادی و مسئولیت را تضمینکند. اما اول باید تاکید کنیم که رسانهها در همه کشورها متکبر، مبلغ سیاسی، بی مسئولیت و بشدت مضر و به صورت بدیهی نیازمند نوعی نظم، اخلاق و کنترل کیفیت هستند.
ادبیات روزنامه نگاری سرشار از مثالهایی در مورد مسئولیت ناپذیری رسانه است. مقالات وکتابها از نمایش گناهان و خطاهای رسانهها گستاخی اربابان رسانهها و به طورکلی از نشان دادن اعتبار از دست رفته رسانهها در ارتباطات جمعی دنیا دریغ میورزند. سمینارها، کارگاههای آموزشی و خطابهها علیه مطبوعات خودسراعلام جرم کردهاند. مشخص شده است تلویزیون، احتمالا بیشتر ازهر رسانه دیگری، رکود و سطحیگری را برچشم اندازهای جهانی حاکم کرده است.
در نظریه بازار آزاد، این عقیده وجود دارد که روزنامه نگاری خودش اصلاح خواهد شد، خودش تنظیم خواهد شد، خودش به سمت مسئولیت متمایل خواهد شد. روزنامه نگاری حرکت واقعیتهای اخلاقی را تغییرخواهد داد و با نوعی داروینیسم اجتماعی به صورت فزآینده ای، خوراک بهتری برای مردم فراهم خواهد کرد. اما متاسفانه هیچ بنیان تجربی برای چنین عقیدهای وجود ندارد. نیازهای مردم با خواستههایشان یکی نیست. تا حد زیادی آنچه که رسانهها به مردم می دهند، آن چیزی استکه رسانهها می گویند مردم آن را می خواهند نه آن چیزی که آنها به آن نیاز دارند. رسانه به طرق گوناگون آنچه را که مردم به عنوان جهان، علایق و ارزشهای زمانه شان می بینند، تعیین میکنند. دنیا هر روز بوسیله رسانهها خلق می شود.
و آنجهانی نادرست و اساساً منفی است. دنیایی ازسرگرمی. جهانی غیرعادی و سطحی است. جهان بوسیله اعمال جنایی، بوسیله افراد گیج و روانی، سیاستمداران متقلب، معلمان فاسد، سازندگان مست و معتاد به آزار و اذیت، منحرفان جنسی، پاپارایزهای غیرحرفه ای و روزنامه نگاران متجاوز به فضای خصوصی، بوسیله سیستم ناعادلانه داوری ، پولداران متکبر و رفتار زشت افراد فقیر، خانوداه های منقطع و غیرنرمال، آموزش غیراستاندارد، قولهای شکسته شده و همه انواع اعمال مضر اجتماعی آباد شده است.
● رئالیسم چرند نیست
این نگاه رسانهای(منفی) به جهان، دو سیستم اساسی روزنامه نگاری را ایجاد می کند:
(الف) نظریه استبدادی – دولت مطالب نشات گرفته ازحکومت یا مطالبی که ظاهراً غیرسیاسی هستند و عناصر ضروری اطلاعات عمومی هستند را کنترل میکند یا
(ب) نظریه بازار آزاد که مطالب مضر، مهیج و سرگرم کننده بهترین نوع اطلاعات عمومی هستند یا حداقل بهترین نوع معامله است.
هر دو تاکید اشتباه است. در اولی کنترلی برای اطمینان وجود دارد اما بدون احساس مسئولیت اخلاقی(غیر اخلاقی) است. کنترلی که قلباً موردعلاقه مردم نیست. کنترل خودخواهانه ، ذاتاً تبلیغاتی و برای پنهان کردن ضعفهای حکومت طراحی شده است. دردومی این فرض وجود دارد که آنچه که اخلاقی است تا حدی آن چیزی استکه رسانهها فکر میکنند، خواست مردم است. بنابراین مطالب رسانهها جریان شدید سطحیگرایی را تحریک میکنند و با ریز اطلاعات بی فایده مردم را تحمیق میکنند. در هر دو تاکید پیامهای رسانهای عمدتاً به عنوان دارو و مسکن برای حفظ توده مردم تحذیر شده با ابتذال و سرگرمی به کار می رود. مشکل اخلاقی؟ اغلب تصریح شده است.
درکشورهای استبدادی مطالب از لحاظ سیاسی کنترل می شوند. اما دربسیاری از مناطق اخلاقیات کنترل نمی شود. درکشورهای لیبرال مطالب از لحاظ سیاسی و نه از نظر اخلاقی کنترل نمی شود. بنابراین سراسر جهان امروز مورد هجوم سیل اطلاعات رسانهای عاری ازاستانداردهای اخلاقی است. استحکاماتی باید برای حفاظت در برابر این کولاکها که محتوی منطق وحس را هدف قرار دادهاند باید مسئولیت اجتماعی باشد که منتج از اجماع فکری باشد و نه زرق و برق مکاتب فرد گرای پست مدرنیست.
به ما اجازه بدهید که به دیدگاههای اخلاقیکه برتفکر اخلاقی جهان را تاثیر گذارده و مراقب نتایج نگرانی جدید همراه با جهانی شدن، گسترش و اشتراک ارزشهای اخلاقی است، بپردازیم. این یک پدیده ساده رسانهای نیست. اما یکی از ساختارهای اجتماعی است که بر اصول مشترکی استوار شده است. به طورخلاصه پیشرفت اخلاقیات در ارتباطات جهانی.
● راه حل نهایی
هدف آرمانی برای روزنامه نگاری، گستره جهانی است که سیستم رسانه ای آن هم آزاد و هم تحت کنترل باشد. این به این معناست که مطبوعات آزاد خواهند بود(یا بیرون از کنترل) و درهمان زمان استانداردهای بالایی توسط شخصی وضع می شود. این شخص کیست؟
تنها یک جواب مناسب به نظر می رسد: حرفه .
حرفهایگرایی در روزنامه نگاری موضوع حساسیاست. اغلب گرایش به بیرون راندن مردم از فعالیت روزنامه نگاری و تلاش برای خلق بدنه نخبه وجود دارد. و آن چیز بدی برای رسانه محسوب می شود. اما برای داشتن حرفه روزنامه نگاری، حرفهای راستین باید آزادی روزنامه نگاری و خودمختاری بنیادی آن تضمین شود و درهمان زمان ساختاری برای تضمین کیفیت بالا و اخلاقیات را در بین حرفه ایها ایجاد شود.
حرفه ایگرایی قوانین رفتاریش را خود را ایجاد میکند و خودش درمورد آنها تصمیمگیری میکند. دولت یا هر منبع بیرونی دیگری نمی تواند چیزی در مورد تصمیات سران آن حرفه بگوید. اما حرفه قادر به انجام این کاراست. حرفه اصول اخلاقی دارد که بوسیله اعضای حرفه قابل نقض نیست. اگر این اصول اخلاقی حاکم باشد، عناصر مقصر را از روزنامه نگاری میراند یا تحت فشار قرا میگیرند، اگر شما بخواهید.
نه فقط آزادی روزنامه نگاری تضمین می شود بلکه کارگزاران بیاخلاق حذف میشوند. به طورکلی کنترل کیفیت میتواند بر مقیاسهایحرفهای بنا نهاده شود. عضویت درحرفه میتواند به صورت دقیق تنظیم شود. امتحانهای ورودی و مصاحبه ها بوسیله کمیته های حرفهای برگزار و مجوزصادر شود. (توسط خود حرفه) آموزش مداوم نهادینه میشود، فرصتهای مطالعاتی پدیدار میشوند و روزنامهنگار حرفهای میتواند انتظار بهبود واصلاح دایمی درفضای فعالیتهایش را داشته باشد.
اگر میخواهید آن را استبداد گرایی بنامید. حداقل آن استبدادگرایی بوسیله خود حرفه است. آن منجر به ایجاد پیکره نخبه ای می شود که خودش را اداره، تصصیح و اصلاح میکند. کم کم سربلندی به روزنامه نگاران القاء میشود و ترکیب گروه سازمان یافته ای را می دهند که پیرامون عقیده خدمت رسانی عمومی و همبستگی گروهی که بسیارمهم است، سازمان یافته اند.
● بنیادهای حرفهایگرایی
از شخصی که عضو حرفه روزنامه نگاری(رسانه) است، انتظار میرود که اعتبارنامهها و تاکیداتی را در این مسیر بدست آورد: داشتن درجات دانشگاهی (ترجیحاً در روزنامه نگاری یا ارتباطات جمعی)، تحمل مصاحبه و یا مصاحبهها ، تهیه کردن نمونه کار، وظیفه شناس بودن در حرفه، پذیرفتن (متعهد شدن) به قوانین اخلاق حرفه ای، شرکت در آموزش مداوم، پذیرش التزامهای حرفهای، دادن امتحان تعیین مهارت و بدست آوردن گواهی نامه یا مجوز از حرفه.
شایستگی مفهوم کلیدی حرفه ایگرایی است. پرداخت حقوق و پیشرفت و ترفیع انتظار میرود تنها بر اساس شایستگی باشد. روزنامه نگار احساس میکند بخشی ازگروه شایسته ، منحصربفرد – معمولاً فرهیخته و با انگیزه است.
روزنامهنگاری حرفهای میتواند وسیله اخراج کسی باشد که روزنامه نگاری را به صورت غیرحرفهای انجام میدهد. یا حداقل چنین شخصی به عنوان نمونه نامرغوب در روزنامه نگاری توقیف میشود.حرفه هیات یا کمیته ویژهای برای رسیدگی به این موارد باید ترتیب دهد.
قوانین اخلاق حرفه ای نیازمند کارسازمان یافته است. این قوانین بوسیله اعضای حرفه یا نمایندگان منتخب طراحی و به تصویب همه اعضا می رسد. قوانین اخلاقی از طریق احساس قدرت و مباهات حرفهای گری، مجموعه مشترکی از رهنمودها و سیاستهای کاری را برای روزنامه نگاران فراهم میکند.
کنترل میتواند برای روزنامه نگاری حرفه ای ایجاد شود اما این کنترل داخلی (بوسیله خود حرفه) و نه منابع قدرت بیرونی است. هرعضو حرفه باید مجوز و گواهینامهاش را از حرفه گرفته باشد. این گواهی معمولاً بعد از ورود یا امتحان سراسری مهارت اعطا می شود. امتحان مهارت بوسیله کمیته ویژه ای از روزنامه نگاران طراحی میشود. ضروری است که این امتحان قبل از صدورگواهی روزنامه نگاری برگزار شود. روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی پیکره اساسی از دانش دارد که هر روزنامه نگار حرفهای باید در آن ماهر شود. تکنیکهای کاربردی، اطلاعات اساسی جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفی و اقتصادی بویژه آنچه که مربوط به ارتباطات است، برای روزنامه نگار اهمیت ویژهای دارد. مطالعه تاریخ ارتباطات در کشورخودش به اندازه فهم گستره سیستمهای رسانه ای جهانی ضروری است.
از روزنامه نگار حرفهای انتظارمیرود که مهارتهای گفتاری و نوشتاریش درحد عالی باشد، به روزنامهنگاری عشق بوزد و فداکاری باشد. قدرت تکلم برای حرفه روزنامه نگاری ضروری است و بسیاری ازمردم هستند که به خاطر استعداد ذاتی شان برای روزنامه نگاری مناسب هستند و برخی نیستند.
● ترکیب اساسی
دستور العملی برای بهتر شدن روزنامه نگاری پیشنهاد شده است. مسلماً این دستور العمل درمفهوم وسیعش، جدید نیست. اما در هیچ جای دنیا آن را جدی نگرفته اند. بیشتر صحبتهایی درمورد روزنامهنگاری حرفهای شنیده شده است، اما معنای درونی چنین اصطلاحی هرگز به صورت واقعی بیان نشده است و نه تصمیم گیری درستی درمورد حرفه روزنامه نگاری صورت گرفته است.
بهرحال سیستمهای رسانهای پیرامون دنیا یا بدون اعتبار و بنیان اخلاقی است یا بدون استقلال وآزادی. آنها به صورت خشن و کنترل نشده حرکت میکنند ، این کار وآنکار را انجام می دهند ودر باتلاق نسبی گرایی که مواد، دستور یا هدفی واقعی برای سرمایهگذرایشان به آن ندادهاند، میغلتند.
روزنامه نگاری تعلقخاطرش را به اخبار و تحلیل آن ازدست داده است. به تجارت سودآوری و نه خدمتعمومی تبدیل شده است. سرگرمی و نه اطلاعات موثق و تحلیلرا برتخت نشانده است. به صورت وسیع با ماکیاولیگری و نه اخلاقیات انسانی سازش پیدا کرده است. روزنامه نگاری در فردیت و انزوای اینترنت ناپدید شده است. درسراسر جهان اینخطر وجود دارد که رسانهها تخته سیاه یا پلت فورم تبلیغاتی حکومت شوند با انبوهی ازسرگرمی برای اینکه آنها را قابل قبول (پسندیده) سازد.
ترکیب- نه تکنیکی بلکه فیلسوفانه- باید برای حفظ تفاوت آن رخ دهد. روش این ترکیب، حرفهای گرایی است.کنترل وآزادی نه درمخالفت با یکدیگر بلکه با هم برای آینده درخشان جهان روزنامه نگاری کار میکنند.
جان.سی.مریل
ترجمه: زهرا جعفری
[۱] From http://lass.calumet.purdue.edu/cca/gmj/sp۰۵/gmj_sp۰۵_merrill.htm ۲-
John C. Merrill (University of Missouri - Columbia)
Or From Global Media Journal ( Volume ۴, Issue ۶ , Spring ۲۰۰۵ )
ترجمه: زهرا جعفری
[۱] From http://lass.calumet.purdue.edu/cca/gmj/sp۰۵/gmj_sp۰۵_merrill.htm ۲-
John C. Merrill (University of Missouri - Columbia)
Or From Global Media Journal ( Volume ۴, Issue ۶ , Spring ۲۰۰۵ )
منبع : فراجو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست