پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا
ایدئولوژی و کارکردهای آن
تاکنون هیچ تعریف منسجم و واحدی از ایدئولوژی مطرح نشده است و علت این امر آن است که واژه ایدئولوژی دارای گستره معنایی وسیعی است که اغلب باهم سازگاری ندارند.
اصطلاح ایدئولوژی از دو کلمه لاتین “ایده” به معنای فکر، نظر و ذهن و “لوژی” پسوندی به معنای شناخت یا شناسایی ترکیب شده و در عصرما رواج زیادی پیدا کرده است.
این واژه اولین بار توسط دستوت دوتراسی )Destutt de Tracy( یکی از پیشگامان فرانسوی پوزیتویسم و پیرو مکتب اصالت تجربه کوندیاک در ۱۷۹۶ به کار برده شد. او میخواست با ایدئولوژی علم جدید “ایدهشناسی” را بنیان نهد. دوتراسی معتقد بود که ایدهها در اندیشه سیاسی باید به مانند ابژههایی مستقل از هر نوع معنای متافیزیکی در نظر گرفته شوند و ریشهها و روابط آنها با یکدیگر با روشهای تجربی مورد مطالعه قرار گیرد. بنابراین از نظر دوتراسی “ایدئولوژی به عنوان دانش ایدهها” محتوایی ثابت داشت.
بعد از آنکه ناپلئون شکستهای نظامی فرانسه را معلول نفوذ ایدئولوگها قلمداد کرد و درباره آنها واژههای موهنی را به کار برد، این اصطلاح به دو صورت متضاد یکی ممدوح و ستایشگر و دیگری مذموم و طعنهآمیز جلوهگر شد.
بعدها کارل مارکس این واژه را در کتاب “ایدئولوژی آلمانی” در مفهوم دیگری مورد استفاده قرار داد مارکس ایدئولوژی را به معنای “آگاهی کاذب” و دستهای از باورها میداند که مردم خود را با آن فریب داده و تصویری نادرست از جهان و امور در ذهن خود میآورند. به عقیده وی، عقاید رایج در هر عصری افکار طبقه حاکم است. مارکس در کتاب “فقر فلسفه” در ۱۸۴۷ نوشت: “همان کسانی که برحسب قدرت تولید مادی خود، روابط اجتماعی را برقرار میکنند، اصول و افکار و مقولههای روشنفکری را نیز بر همان اساس به وجود میآورند”، مارکس در “ایدئولوژی آلمانی” مفهوم ایدئولوژی را آن چنان بسط داد که تمامی عناصر رو بنایی از جمله حقوق، اخلاق، زبان و غیره را در بر گرفت. از آن زمان در ادبیات علوم اجتماعی میان فرهنگ و ایدئولوژی تداخل پیدا شد. زیرا مرز مشخصی بین آن دو وجود نداشت.
در عین حال مارکس برداشت تحقیرآمیزی از ایدئولوژی داشت. به نظر نورمن برن بام برداشت تحقیرآمیز مارکس درباره ایدئولوژی بدون توجه به مفهوم “از خود بیگانگی” و “شی گشتگی” و “رازپردازی” او قابل تصور نیست. از این منظر ایدئولوژی چیزی نیست جز بخشی از فراگرد عمومی از خود بیگانگی که در آن محصول فعالیت انسانی از حوزه کنترل و نظارت انسان خارج شده و بر او حاکم میگردد. مارکس میگوید: “افکار طبقه حاکم در هر دورهای عقاید رایج بوده است و این بدان معنی است که طبقه برخوردار از قدرت مادی، قدرت معنوی را هم در دست دارد در خارج از سنت مارکسیستی ایدئولوژی از معنای تحقیرآمیزی که یافته بود رها و تنها بخشی از فرهنگ در نظر گرفته شد. موریس دوورژه، ایدئولوژی را اساسا نظام فکری تعریف میکند و معتقد است که ایدئولوژی دو نقش مهم دارد، یکی آنکه اعتراضهای خصوصی را هماهنگ میکند و آنها را در قالب تعارض و کشمکش جمعی در میآورد، دیگر آنکه به این تعارض خصلت اعتراض به ارزشها را میدهد و از این راه، تعهد عمیقتری را ایجاد میکند. به نظر دوورژه ایدئولوژی قبل از هر چیز آگاهی سیاسی را گسترش میدهد.
هانا آرنت معتقد است که هر چند ایدئولوژیها ظاهری علمی دارند ولی در اصل علم کاذب هستند. او در این باره مینویسد: “ایدئولوژیها، پدیدههایی تازه هستند که در گذشته نقش کمی در زندگی سیاسی به عهده داشتند و پیش از هیتلر و استالین توانایی بالقوه آنها هنوز کشف نشده، بود(۱)
آرنت میگوید: ایدئولوژیهای غربی سه ویژگی توتالیتر (فراگیر) دارند: اول اینکه، وعده تبیین همه رویدادهای تاریخی را میدهند. دوم، تفکر ایدئولوژیک خود را از تجربه مستقل میداند زیرا نیازی نمیبینید که از رخدادهای تازه چیزی بیاموزد. سوم، چون ایدئولوژی توانایی دگرگون کردن واقعیات را ندارد، میکوشد اندیشه را با روشهای برهانی از قید تجربه آزاد کند.
در قرن بیستم، مارکسیستها معنای مذموم ایدئولوژی را کنار نهادند و از خود مارکسیسم در مقام ایدئولوژی طبقه کارگر یاد کردند که به زعم ایشان در بر دارنده حقایق ازلی و ابدی مربوط به انسان، تاریخ و جهان است.
گرامشی از مارکسیستهایی است که در “یادداشتهای زندان” ضمن بررسی ارتباط ایدئولوژی با ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، پذیرفت که انتقادات طبقه کارگر از سرمایهداری فی نفسه ایدئولوژیک است.
ویلفرد و پاره تو و جورج سورل معتقدند مشتقات و اسطورهها منافع طبقاتی را انعکاس نمیدهند و نیز هیچ گروه و طبقهای در جامعه معاف از گرفتار شدن به وهم و پندار نیست. مشتقات پاره تو و اسطورههای سورل مجموعهای از اعتقاداتاند که اعمال گروهها را توجیه و تا حدی هدایت میکنند. آنها مسلم انگاشتند که اعمال ناشی از غریزهها یا محرکها عمدتا غیرعقلانی است هرچند بعضی خواستهای آگاهانه انسان هم مطرح است.
● اما ایدئولوژی به چه درد میخورد؟
ژان بشلر در کتاب “ایدئولوژی چیست؟” پنج کارکرد را برای ایدئولوژی مشخص کرده است که به اختصار به آنها میپردازیم:
۱) صفآرایی یا جبههگیری: سیاست به تنهایی کاری از پیش نمیبرد. هیچ سیاستمداری نمیتواند مردم را به طورکامل از صحنه خارج کند، زیرا مردم ، همیشه میتوانند عصیان کنند. باید نیرویی باشد که دوستان را به هم بشناساند. در نتیجه اولین کارکرد ایدئولوژی شناساندن دوستان به یکدیگر و معرفی دشمن به آنها است. این کارکرد میتواند از طریق علائم ساده بیان ایدئولوژیکی، انجام گیرد. پرچم، سرود، رنگ، کتاب، رساله تئوریک و ... میتوانند این کار را انجام دهند.
۲) توجیه: در هر ایدئولوژی یک اصل اساسی وجود دارد که تمام برنامهها و ایدهها و باید و نبایدهای آن ایدئولوژی به آن اصل برمیگردد و به وسیله آن اصل قابل توجیه است. وقتی به علت اثبات ناپذیری مقولات ایدئولوژیکی، امکان توجیه وجود نداشته باشد، از میزان پذیرش ایدئولوژی هم کاسته میشود. “اگر میشد ایدئولوژی را مانند قضیه ریاضی اثبات کرد، در این صورت فقط دیوانهها ممکن بود قانع نشوند.”
۳) پردهپوشی: ایدئولوژی به طبقات سرکوبگر امکان میدهد علایق پست خود را در قالب کلمات زیبا بیان کنند. پردهپوشی نوعی حیلهگری سیاسی برای فریب دیگران است. البته حیلهگر بودن کامل در سیاست، نادر است. پردهپوشی منافع و علایق در این حد که سیاستمدار فاسد فساد خود را برملا نمیکند وجود دارد و تنها چیزی هم که میتواند علایق را مستور کند، ایدئولوژی است.
۴) موضعگیری: ایدئولوژی با تعارض و هم ستیزی همراه است، زمانی تعارض سیاسی پدیدار میشود که حق انتخاب وجود داشته باشد. موضعگیری در اینجا یعنی در مورد انتخاب یک موضع از بین چند شق ممکن تنها ایدئولوژی است که انسان را به گزینش تشویق میکند. ایدئولوژی رژیم چپگرا باید این کار را صورت دهد و یا نه. و رژیم راستگرا هم باید عکس آنها را انجام دهد.
۵) دریافت یا ادراک: کارکرد دریافت یا ادراک ایدئولوژی سه وجه دارد: ۱- عمل سیاسی را ساده میکند، -۲ تمامی جامعه را در خود جای میدهد، -۳ رو به آینده دارد. تنها ایدئولوژی به انسان امکان میدهد که واقعیتها را به صورتی ساده شده و ثابت دریافت کند. دریافت ایدئولوژیکی از این نظر در سیاست نقش اساسی دارد که سیاست نمیتواند عقلانی و علمی عمل کند. با این وجود نمیتوان عمل سیاسی را تعطیل کرد و باتوجه به اینکه در سیاست نمیتوان جز به صورت غیر عقلانی عمل کرد، هیچ عملی نمیتواند از سیاستمدار صادر شود، مگر او از پیش، واقعیت را ساده، کلی و جامع فرض کرده باشد
انسیه اسلامی کتولی
منابع:
ایدئولوژی چیست؟ نقدی بر ایدئولوژیهای غربی، ژان بشلر، ترجمه علی اسدی.
درآمدی بر ایدئولوژی، تری ایگلتون، ترجمه اکبر معصوم بیگی
فرهنگ جامع سیاسی، محمود طلوعی
منابع:
ایدئولوژی چیست؟ نقدی بر ایدئولوژیهای غربی، ژان بشلر، ترجمه علی اسدی.
درآمدی بر ایدئولوژی، تری ایگلتون، ترجمه اکبر معصوم بیگی
فرهنگ جامع سیاسی، محمود طلوعی
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست