دوشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۳ / 9 December, 2024
مجله ویستا


مدلهای معرفت دینی


مدلهای معرفت دینی
باتوجه به اینکه کتاب از انتشارات باشگاه اندیشه می باشد و این باشگاه متشکل از صاحبنظران هستند و نویسنده کتاب مذکور نیز خود از اساتید حوزه و دانشگاه بوده کتاب از اعتبار بسیار بالایی برخوردار است .
کتاب مبحث جدیدی را مطرح کرده است که بیش از یک دهه از طرح آن در محافل پژوهشی و فلسفی نمیگذرد و از این باب موضوع کتاب یک موضوع بکر و ابتکاری است .
کتاب مدل های معرفت دینی یک کتاب توصیفی بوده و نویسنده سعی نموده با بدست آوردن منابع دست اول از نظریه پردازان این رشته و آخرین یافته های این دانش مدل های معرفت دینی را با تقسیم بندی منطقی و معتبر علمی و با مقایسه این مدل ها و معرفی بنیان گذران آنها بازشناساند مثال های قابل فهم و نزدیک به ذهن به منظور دفاع از استدلالهای نظریه پردازان کمک بزرگی به درک مطالب کتاب نموده است .
هدف نویسنده از انتشار این کتاب اولا معرفی مدلهای معرفت دینی و ثانیا القای این نکته است که این مبحث (مدلهای معرفت دینی )از بنیادی ترین بحث معرفت شناسی دینی است و ثالثا تذکر این مسئله است که معرفت شناسی دینی و مدل های آن میتواند چهار چوبی بزرگ و کامل برای فهم نزاع های فکری در جهان اسلام باشد .
در حقیقت نویسنده بنا دارد تا براین شعر حافظ که میگوید :
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه ......چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
خط بطلان بکشد .
نویسنده کتاب گرچه در مبحث معرفت شناسی دینی حق مطلب را ادا کرده است و بسیار موفق بوده اما کماکان این سوال بزرگ را بی جواب گذاشته است که در باب گزاره های غیر دینی و معرفت شناسی غیر دینی چه باید کرد ؟
چرا که اصلی ترین مباحث فکری در جهان کنونی مقایسه نظام های فلسفی ، اخلاقی، سیاسی ،فرهنگی ، دینی و غیر دینی است .
رسالت بزرگ نویسنده در انتشار این کتاب هنگامی آشکار می گردد که شناخت مدل های معرفت دینی بتواند گامهای اولیه در گفتگوی تمدن ها و گفتگوی ادیان و تقریب مذاهب باشد
● چکیده کتاب
بحث مدلهای معرفت دینی بیش از یک دهه از طرح آن نمیگذرد هرچند ریشه ای در مباحث کهن معرفت شانسی و فلسفه دین دارد برای ورود به ااین بجث دو نکته ضروری است
۱) این بحث بنیادی ترین بحث معرفت شناسی دینی است و با آن میتوان مکاتب فکری و کلامی گوناگون را در این مدل ها ریخت و ریشه ی این نزاع ها را یافت
۲) با توجه به معنای گوناگون مدل ، باید دانست که مقصود از مدل در این کتاب ( الگو ) است البته باید متذکر شد که این الگو نیز با الگو های دیگر تفاوت هایی دارد که تفاوت عمده آن به شرح زیر است
الف) این الگو الگوی فکری است
ب) این الگو پنهان وناخوداگاه است
ج) نظام مند عمل میکند
گزاره های دینی هرکس به دو گونه نقد میشود
۱) نقد در مدل معرفتی :
این نقد را ، نقد درونی میگویند و آن بدین طریق است که مدل فرد را پذیرفته ولی نتایج آن را بحث میکند
۲) کنار گذاشتن مدل او :
۳) این نقد را نقد بیرونی میگویند و آن کنار گذاشتن مدل او و نتایج و گزاره های اوست .
● مدل های معرفتی
مدل های معرفتی را میتوان به رئالیستی و آنتی رئالیستی ( ضد رئا لیستی)
تقسیم کرد
رئالیست در اصل به آموزه های فلسفی اطلاق می شود و صور گوناگون دارد که شامل
۱) رئالیسم هستی شناسی : که اذعان میدارد که عالم مستقل از ذهن ما وجود دارد
۲) رئالیسم معنا شناسی : این رئالسیم به رابطه زبان و عالم مربوط می شود و ادعا میکند که زبان توصیف مشروط به صدق عالم است
۳) رئالیسم معرفت شناختی : این رئالیسم می پذیرد که حداقل در پاره ای از وجود به عالم معرفت داریم
۴) رئالیسم ارزش شناختی : دیدگاهی است که بر طبق آن هدف از فعالیت معرفتی دستیابی به حقیقت است
۵) رئالیسم روش شناختی : این دیدگاه قبول می نماید که روشی برای تحصیل حقیقت وجود دارد
۶- رئالیسم صدقی : این دیدگاه بیان میدارد که صدق یک گزاره به چگونگی عالم واقع مربوط می شود ، البته کانت معتقد است که گزاره ها اصلا واقع را منعکس نمیسازند و صدق به ذهن ما وابسته است
● مدل های معرفت شناختی
۱) رئالیسم خام : دیدگاهی است که اذعان میکند که معرفت ما دقیقا منطبق با جهان خارج است ( جهان واقع همانگونه است که ما بدان معرفت داریم )
این دیدگاه چهار رکن دارد :
الف) عالم واقع مستقل از معرفت بشری وجود دارد
ب) معرفت بشری توصیف تحت اللفظی این عالم است
ج) بشر میتواند بدون پیشداوری به معرفتی مطمئن دست یابد
د) معرفت ائده آل توصیف کامل عالم و دقیقا منطبق با آن می باشد
رئالیست های خام در باب معرفت دینی این ادعا را دارند که معرفت دینی توصیف تحت اللفظی واقع دین است . یعنی دین مستقل از معرفت دینی وجود دارد و معرفت دینی توصیف آن دین میباشد
۲) ابزار انگاری :
یکی از دیدگاه های فلسفی است که در مخالفت با رئالیسم خام شکل گرفته است بنابراین نظریه تئوری های علمی صرفا ابزار هایی مفید هستند که برای هدف علمی خاصی ساخته اند این تئوری در پی توصیف عالم خارج نیست و آن دو نوع است :
الف) ابزار انگاری حذفی (ماخ) که میگوید اشیاء و واقعیت های تئوریک در خارج وجود ندارد
ب) ابزار انگاری غیر خذفی مثل( دو م )که فرض وجود اشیاء و واقعیت های تئوریک را غیر ضروری میداند
برخی از متکلمان مسیحی و فلاسفه گونه ای از ابزار انگاری را پذیرفته اند و آن را کلامی نام نهاده اند و معتقد اند زبان دین توصیفی نیست و ابزاری نیرومند جهت هدایت مومنان است و زبان دین بر موجودی برتر و ماورا دلالت ندارد و این ابزارا نگاری دو صورت دارد : وجودی و اخلاقی
۲/۱) ابزار نگاری کلامی –وجودی
طرفدار این نظریه فلیپس است ، به نظر او معنای خدا در بازی زبان دین و در جامعه دینداران یافت می شود نه بیرون آن
۲/۲) ابزار انگاری کلامی – اخلاقی :
این دیدگاه را در فلسفه دین "ویت" پذیرفته است و می گویند گزاره های دینی ابزار ها و افسانه های سودمند به حساب می ایند.
به هر حال مدل های ابزار انگاری در رد رئالیسم شکل گرفته و بعد ها رئالیسم نوین (انتقادی ) در رد نظریه های آنتی رئالیستی مثل ابزار انگاری موثر بوده است
۳) ساختی گروی :
ساختی گروی مدل معرفت شناسی دیگری است که آن را رئالیسم پیچیده گمان کرده اند.
در حالی که این یکنوع آنتی رئالیستی است . برخی معرفت شناسان مانند ری باسکار به جای تعبیر متعلق درونی و متعلق بیرونی از تعبیر متعلق لازم ومتعلق متعدی سخن گفته اند ، دو نوع ساختی گروی میتوانیم تصور کنیم
۱) یک صورت رایج از ساختی گروی میگوید که معرفت علمی را دانشمندان می سازند .
۲) یک صورت دیگر مدعی است که عالم بیرون معرفت را می سازد ،
امروز ساختی گروی گادامری مبنای کار بسیاری از فلاسفه اسلام قرار گرفته و ادعا کرده اند که فهم هر کس از نصوص دین با پیش داوری ها ی او متناسب است
ساختی گروی با انتشار کتاب ساختار انقلاب های علمی به قلم توماس کوهن وارد مرحله ی جدید شد به نظر کوهن تاریخ گسترش هر علم جایی است که آرا و اندیشه های متعارض در کارند و تغییر پارادایم را انقلاب علمی میخواند که سه پیامد دارد
▪ طرفداران پارادایم های گوناگون در باره ی اهداف علم توافق نمیکنند و تغییر و تحول رخ میدهد
▪ با تغییر پارادایم جهان بینی و جهان دانشمند نیز تغییر میکند
▪ با تغییر پارادایم تیوری ها تغییر میکند
۴) رئالیسم انتقادی
پس از سلطه طولانی ساختی گروی این امر که مدل دیگری بنام رئالیسم انتقادی طرفدارانی پیدا کرد بسیار عجیب بود.
این دیدگاه برای برای دینداران و دین شناسان مبارک بود بر اساس این نظریه بدست اوردن معرفتی در مورد جهان خارج امکان پذیر است و دو ادعا دارد
▪ جها ن خارج ومستقل از ما وجود دارد
▪ معرفت به این جهان همانگونه که هست امکان پذیر است .
اما دلیل اینکه این نوع مدل وصف انتقادی دارد ان است که معتقد است که معرفت معتبر به خارج تنها از طریق تاملات انتقادی بر تجاربی که از جهان داریم بدست می اید
رئالیسم انتقادی بر عکس کانت غیر قابل شناخت بودن اشیا را فی نفسه رد میکند.نخستین بار ایان باربور رئالیسم انتقادی را در رابطه با مسئله علم و دین بکا ر گرفت
باسکار در تبیین رئالیسم انتقادی انسان را از مغالطه معرفتی بر حذر میدارد ومیگوید که متعلق لازم به قلمرو (انچه که وجود دارد )است و متعلق متعدی به قلمرو (انچه که میدانیم)یعنی معلومات مربوط است
ما حصل رئالیسم انتقادی و نظرات باسکار و باربور چنین است
▪ جهان خارج مستقل از ما وجود دارد
▪ معرفت واقع نماست و می توان کشف کرد
▪ معرفت محصول است اما باربور محصول اخلاق می داند و باسکار محصول اجتماع
▪ ما دسترسی مستقیم به جهان خارج از ذهن داریم
▪ باسکار میگوید جهان خارج از معرفت ما گسترده است و نفی آن به مغالطه معرفتی می انجامد
ارایه کننده: رحمت علیرحیمی
منبع : بانک مقالات فارسی