چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا
شکوه تقریبا از دست رفته
سایه مردی رها با دستهای باز که نیمتنهاش را پرندهای به پرواز درآورده است. این شمایل جشنواره امسال تئاتر است که از سر در در ورودی سالن اصلی تئاتر شهر و سکوی نصفه نیمه برنامه افتتاحیه آویزان است. سکو درست جلوی در ورودی سالن اصلی است. ردیف صندلیها هم در دو طرف میدانک وسط محوطه تئاتر شهر چیده شده و از پیرمردها و پیرزنهایی که پای ثابت نیمکتهای پارک دانشجو هستند تا دانشجوهای کتاب به دست روی صندلی لم دادهاند. «حسین مسافر آستانه» که دبیر جشنواره امسال است، بیسیم به دست مدام از این طرف به آن طرف میرود و برنامه نهایی را با گروه موسیقی و مجری چک میکند. تا این که بالاخره گروهی که لباسهای عروسکی از خرگوش و فیل گرفته تا سیا ساکتی که از میدان انقلاب راه افتاده بودند به تئاتر شهر میرسند و برنامه شروع میشود.
● رژه پسماندههای تاریخ
پشت سر گروه عروسکهای کارتنی، گروهی با صورتکهایی از شاه و هویدا و دیگر دار و دسته شاه با پرچمهایی که از گونی ساخته شده بود و رویش نوشته بود «پسماندههای منحوس تاریخ» وارد میشوند و درست همین موقع است که بازار عکسهای موبایلی داغ میشود و همه خودشان را به عروسکها میرسانند و شروع میکنند به عکس گرفتن با آنها. حالا دیگر حتی خود کسانی هم که لباسهای عروسکها پوشیدهاند، موبایلشان را درمیآورند و شروع میکنند از همدیگر عکس گرفتن. این جور که پیداست، مسئولان برگزاری افتتاحیه چندان دلشان نیامده دست به جیبهایشان ببرند و از همان مردم عادی خواستند تا لباسهای خاکخورده انباری تئاتر شهر را تنشان کنند و پرچمهای دستشان را تکان تکان بدهند. خب، حتما به نظر برگزارکنندگان بیستوهفتمین دوره یک جشنواره بین المللی مراسم افتتاحیه نباید چیز دست و پا گیری باشد و هر چه سادهتر و خودمانیتر برگزار شود، چیزی از ازرشهای یک جشنواره بینالمللی کم نمیکند.
● تقدیم به تالار قشقایی
«ما از مهمانهای خارجی هم که افتخار حضور در این جشنواره را داشتند، سپاسگزاری میکنیم!» جناب مجری که انگار حسابی از سرما یخ زده، اینها را بریده بریده از روی کاغذش میخواند. مسافر آستانه هر چه بالا و پایین میپرد تا مجری جملهاش را اصلاح کند، چندان کمکی نمیکند و مجری اصلا متوجه اشتباهش نمیشود. و بعد هم از دکتر محسن ایمانی، معاون هنری رئیس جمهور میخواهد تا پیام احمدینژاد را برای اهالی تئاتر بخواند. احمدینژاد تئاتر را از هنرهای تاثیرگذاری میداند که به طور مستقیم با مخاطب ارتباط برقرار میکند و برای همین هم در انتقال مفاهیم اصولی بسیار تاثیرگذار است. بعد از دکتر ایمانی، دوباره مجری روی سن میآید و از نصیریان برای بالا بردن پرچم جشنواره تشکر میکند و از او میخواهد تا چند کلمهای با اهالی تئاتر حرف بزند. استاد هم با آرامش همیشگیاش روی سن میآید و از همه هنرمندان برای برگزاری این جشنواره تشکر میکند. بعد از آن مجری «شهید حسین قشقایی» را معرفی میکند و این طور میگوید که در جریان درگیریهای خیابانی در سال ۵۷ شهید شده و از نصیریان میخواهد تا لوح یاد بودی را به خانواده این شهید تقدیم کند. بعد استاد ده دقیقهای روی سن معطل میماند تا لوح از راه برسد. در این مدت برگزارکنندگان یادشان میافتد پایه پرچم کنار سن جای چندان مناسبی ندارد و به جان پایه میخ شده روی سن میافتند تا هر طور شده آن را جدا کنند. تا این که وسط کلنجار رفتن با پایه پرچم لوح هم از راه میرسد و نصیریان آن را به همسر شهید تقدیم میکند.
● رویگری بعد از سی سال
اما هیجانانگیزترین بخش افتتاحیه اجری دوباره سرود «ایران... ایران... ایران» توسط رضا رویگری بعد از سی سال بود. رضا رویگری که روی سن ایستاد، از گروه موسیقی خواست تا فقط با همخوانی او را همراهی کنند و اجازه بدهند تا اجرا همان حال و هوای سی سال پیش را داشته باشد. رویگری که شروع میکند به خواندن، حلقه دور گروه موسیقی تنگتر می شود و تماشاچیها هم شروع میکنند به زمزمه کردن با رویگری. همین موقع هم اصغر همت روی صندلیهای سنگی جلوی تئاتر شهر میپرد و از دور و بریهایش میپرسد «خود رضا داره میخونه؟» و از این ایده کلی تعریف میکند و دست آخر هم دستهایش را بالا میبرد و بلند بلند شروع میکند به دست زدن.
● شکوه از دست رفته
بعد از همه اینها نوبت به مسافرآستانه میرسد تا پشت تریبون بیاید و سخنرانی کند. آستانه که انگار از بازی با اعداد بیستو هفت و سی خوشش آمده، مدام بیستوهفتمین جشنواره تئاتر فجر را با که سیامین سال انقلاب مقارن شده، خوشیمن میداند. سخنرانی آستانه حسابی پراکندهگویی دارد و در آخر هم این طور میگوید که «پیام خودم هم این است که بهار سالهاست برای مردم ما تنها با گل و سبزه به خاطر آورده نمیشود. ما سعی کردیم امسال با سی ساله شدن انقلاب بزرگترین آرایش تئاتری را هر چه باشکوهتر برگزار کنیم...». اما از هرج و مرج روز اول میشود این برداشت را کرد که تلاش آقای آستانه و دوستانشان چندان هم رضایتبخش نبوده.
ایثار قنواتی
منبع : خبر آنلاین
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست