شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا
موفق اما ...
یک آغاز هیجانانگیز، نبردی تمام عیار، آتش بازی مهلک و جانگداز که در بیشتر سکانسها شعلههای آتش زمین و زمان را فرا میگیرد. فیلمی نو با ایدهای تازه و سرشار از ترفندهای سینمایی. برادران واچووسکی توانستهاند از حرکات سریع و هیجانآور در فیلم خود به خوبی استفاده کنند. طراحی و ساخت دکورهای پرهزینه متن داستان نه تنها اثری گیرا و تماشاگر پسند به وجود آورده، بلکه دستمایه یک اثر کاملا روانکاوانه نیز شده است. فیلمی شیک و مدرن که به مدت دو ساعت انسان را کاملا سرگرم میکند.
((ماتریکس)) درباره جوان نابغهای است به نام (کیانوریوز) که مورد توجه دو گروه قرار میگیرد و در این بین ترینیتی (کری آن موس) او را از دست گروه بدها نجات داده و به طرف گروه خود میکشاند. حرکت جوان از ابتدا تا انتها حالت یک نوع دگرگونی و دگردیسی دارد. که هم از نظر جسمی تغییر میکند و هم از نظر روحی به مرتبه بالاتری میرسد، به مرحلهای که میتوان از آن به ابرانسان تعبیر کرد. به رغم وجود مسئله انسان برتر از ابعاد مافوق بشری از ابتدای تاریخ تا به امروز، موضوع تباه شدن نیز برای بسیاری از اسطورهها مطرح بوده است. آشیل، زیگفرید، اسفندیار و... با وجود رویین تن بودن، در نقطهای از بدن خود انسان تشابه داشتند: قوزک پای آشیل، چشمان اسفندیار و پشت شانه راست زیگفرید به اندازه وسعت یک برگ.
اگر سینما توانسته ((سوپرمن))های واهی و بیریشه خلق کند، در عوض ((ماتریکس)) هم هست که اصلا با آن گونههای دیگر قابل مقایسه نیست. شخصیت فیلم برخلاف عقیده گروهی که آن را مشابه جیمز باند دانستهاند، سیر و سلوک سختی را برای رسیدن به مرتبه بالا طی میکند. سکانس تبدیل شدن نیو را به موجودی برتر میتوان به شکل آگاهانه، آرزوی انسان برای رسیدن به عمق وجود خود دانست. او در نتیجه عبور از مراحل بسیار زجرآور به مرحلهای میرسد که باید برای نجات جهانی که در آن زندگی میکند، بکوشد.
پیشرفت جسمی نیو از نظر مقاومت، تبدیل به پرورش تفکر و اندیشه شده و در قالب روح او مطرح میشود. این موجود برتر با جسمی آزمایشگاهی، در عالم دیگر روحی است که پرواز میکند، میبیند، درک میکند و تبدیل به شیئی برتر میشود.
حرکات بازیگران و ترکیب آنها با ترفندهای سینمایی جذابیتی دو چندان به فیلم بخشیده است. از همان ابتدا حرکات ترینیتی در میان تاریکی نسبی همراه با نورهای ضعیف، تماشاگر را آماده تماشای فیلمی قدرتمند در گونه حادثهای میکند. آنچه فیلم را تبدیل به یک اثر جذاب سینمایی میکند، ترکیب نماها با یکدیگر و تدوین خوب آن است که توانسته به فیلم ریتم درست و منطقی بدهد.
حرکت دوربین روی چهرهها و تغییرات حاصل، شکل اضطراب و دلهره را نمایان میسازد. تمام عوامل فیلم در خدمت ((ماتریکس)) هستند. فیلم سه مشخصه اصلی دارد:
▪ اثری تکنیکی که آمیختهای از هنر و صنعت سینماست، دوم با استفاده از نوعی عرفان به عنوان لایه پنهانی و حرکت دهنده انسان به سوی آگاهی و سوم; معرفی عشق به عنوان جریان پنهانی ضمیر آدمی.
این عشق آنچنان لایه پنهانی دارد که تا لحظه مرگ نیو ظاهر نمیشود و با پدیدار شدن ناگهانی، بر بالای نعش جسم را زنده میکند. با تمام این مسایل آنچه باعث میشود فیلم تبدیلبه یک اثر متوسط شود و آن را به محصولی پایینتر از حد انتظار تنزل دهد، رابطههای عاطفی و سیر و سلوکی است که در سایه دستگاههای ماشینی و رایانه به وجود میآید. مشکل دیگری که در کل فیلم مشاهده میشود نبودن یک فیلمنامه سر راست و روشن و به وجود آمدن قصهای چنین بغرنج و پیچیده است. متاسفانه کارگردان بیشتر به فضای صحنههای زد و خورد توجه کرده است تا نسبت به فیلمهای دیگری که قبلا در این گونه ساخته شدهاند بهتر جلوه کند. همه شخصیتهای ))ماتریکس)) انسانهای برترند. در قسمت اول که سیر و سلوک ادامه دارد، نیو از مرز انسان بودن به سر حد موجود روحانی میرسد. در پایان با زنده شدن نیو، ماتریکسی متولد میشود و در انتها به عشق میرسد.
در قسمت دوم فیلم که دنباله ((ماتریکس)) به حساب میآید، میتوان نیوی پخته شده در ترکیبات متفاوت، آزمایشها، نبردهای تن به تن و گروهی را شناسایی و لمس کرد. تجربههای تازه اکنون تبدیل به ابر انسان شده است. نیو همراه با ترینیتی و مورفیوس از مرگ گذشته و به نوعی زندگی رسیدهاند تا جسم آنچه را روح با آن برخورد دارد حس کند. در واقع رابطه روح و جسم برقرار میشود. البته آنها هنوز به نقطه پایان نرسیدهاند و هر جا دچار مشکل میشوند به اورکل پناه میبرند. این مساله در هر دو قسمت وجود دارد. به همین دلیل است که نیو در این موقعیتها به پرس و جو میپردازد و به ترینیتی میگوید:
((زندگی من چگونه است؟)) و ترینیتی به او میفهماند که پاسخ این پرسش را ماتریکس هم نمیداند و آنها باید به دنبال اورکل بروند (سیر تحول انسان از مرحلهای به مرحله دیگر). با اینکه سکانس منزل اورکل به خوبی پی ریزی شده، اما متاسفانه با دادن کیک به نیو تنزل میکند. تکرار آن به شکلی دیگر در ((ماتریکس۲)) نیز سطحی است (دادن شکلات). فیلمساز و نویسنده میتوانستند به جای آنها از آب حیات استفاده کنند که جاودانگی بخش است. گفتگوی اورکل با نیو در قسمت دوم ((ماتریکس)) به مراتب قویتر و جذابتر جلوه میکند. فضاسازی این سکانس و وجود کبوترهایی به عنوان سنبل آزادی و پرواز، بسیار بجا و مناسب طرحریزی شده است. اکنون نیو به آن سیر و تکامل رسیده و در ((ماتریکس ۲)) او را به عنوان یک انسان برتر
میبینیم. سرعت انتقال حرکات، مخصوصا در سکانس خیابان همراه با جلوههای ویژه رایانهای توانایی کارگردان و صحنهپرداز را در درجهای عالی به اثبات میرساند . در فصل پایانی قسمت دوم که این بار ترینیتی میمیرد، صدای عشق نیو او را بیدار میکند (یک نوع وابستگی علت و معلولی). بدین ترتیب ((ماتریکس)) با تطابق این دو گونه در دو قسمت خود به فضای عشق انسان پایبند میماند. با اینکه فیلم تحقیق و کند و کاوی در زمینه آگاهی، سیر و سلوک، عرفان و شناخت چیزی است که به تعبیر هایدگر برای هم تاریخ شدن انسانها در یک جامعه معنوی به کار میرود، طبق این فلسفه تقدیر نیو، ترینیتی و عشق رقم زده شده است. این جامعه انسانی چه به تعبیر فیلم آخرین شهر بشر باشد و چه بشر که در مجموع یک جامعه معنوی، به دنبال کشف مجهول است.
سخن آخر اینکه ((ماتریکس)) با کمک گرفتن از جلوههای ویژه، دکورهای مناسب، بازی بازیگران و کارگردانی درخور توجه تبدیل به اثری نو و بدیع شده، اما به خاطر نبودن یک سیستم صحیح و منظم در فیلمنامه و پیچیدگی در داستان به اصل فیلم لطمه وارد آمده است و همینطور بار معنایی فیلم حرکت و دگرگونی انسان و تبدیل موجود معمولی به انسان برتر با گذشتن از رنج و مشقات بیپایان است، اما متاسفانه برای رسیدن به این مرحله بیشتر از روال مکانیکی و ماشینی استفاده شده است.
در انتهای هر دو قسمت عشق تنها شمایل و نمود نجات دهنده معرفی میشود، اما با نگاهی سطحی میتوان دریافت که این مساله به طور واضح و روشن مد نظر کارگردان قرار نگرفته و مخاطب صرفا لایه سطحی آن را میبیند. از آنجا که مساله سیر و سلوک انسانی از دیرباز در فرهنگ مشرق زمین مطرح شده است، یک اثر غربی بدون آشنایی کامل با کل این فلسفه نمیتواند چنان که باید و شاید موفق جلوه کند.
قادر رشیدزاده
منبع : سورۀ مهر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست