چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
در ضرورت شفاف و یکسانسازی آمار و اطلاعات
نرخ واقعی تورم در ایران چقدر است؟ نرخ پیشبینی شده برای تورم چقدر است؟ آیا باید خوشحال باشیم که تورم ۷۰% نداشتهایم و دولت با سیاستهای خود جلوی چنین تورمی را گرفته است یا تحلیل را بر آمارهای بانک مرکزی استوار کنیم؟ رقم واقعی صادرات و واردات آماری است که وزارت بازرگانی میگوید، یا مجلس یا گمرک یا آنچه رییس جمهور در گزارش تلویزیونی اعلام میکند؟ آیا ایران واقعا مکانی امن برای سرمایهگذاران خارجی است؟ ...
تنها در مورد ایران نیست که این سوالات و دهها سوال دیگر ذهن تحلیلگران اقتصادی را به خود مشغول میکند. این مسئله کمابیش در مورد اغلب اقتصادهای جهان مطرح است و البته در اقتصادهای دولتی و شبه دولتی که همه چیز، هم قانونگذاری و هم اجرا و هم گزارشدهی در اختیار دولت است بیشتر نمود پیدا میکند.
"چرا دولتها راست نمیگویند؟" این سوالی است که در این یادداشت به آن پرداخته میشود. سوالی که پاسخهای مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
یکی از مهمترین دلایل اینکه دولتها آمار واقعی را اعلام نمیکنند و یا حتی اعداد و ارقام نادرست به اطلاع عموم میرسانند، گرفتن توان تحلیل و نقد درست و منطقی از منتقدین است. منتقدین هر چه هم که به ابزار دانش مجهز باشند بدون داشتن آمار و اطلاعات کافی توان نقد دقیق نخواهند داشت و تنها به کلیگویی در مورد سیاستهای دولت و وضعیت اقتصادی کشور بسنده خواهند کرد.
دولتها اینگونه، هم خود را در مقابل تیغ تیز منتقدین اقتصادی در امان خواهند داشت و هم میتوانند اینگونه نمایش دهند که منتقدین حرفی برای گفتن ندارند و آنچه ما میکنیم بهترین است. زیان بزرگ چنین حادثهای این است اگر دولت مسیری را به اشتباه برود در حالیکه فرصت نقد را از تحلیلگران گرفته است، این اشتباه ادامه خواهد داشت و چه بسا فرصتهای بسیاری از دست برود و پلهای بسیاری پشت سر خراب شود. نقدینگی انباشته، تورم افسارگسیخته، تشدید خروج سرمایهها از کشور و ... همه و همه از عواقب اصرارهای اینچنینی در اشتباهات است.
یکی دیگر از دلایلی که برخی دولتها آمارهای غیر واقعی ارائه میکنند (و یا آمارهای درست را اعلام نمیکنند) کنترل جو روانی حاکم بر جامعه است. در مسایل اجتماعی گفته میشود که احساس جامعه از یک پدیده منجر به عکسالعمل جامعه میشود نه خود آن پدیده.
برای مثال اگر مردم کشوری با استانداردهای جهانی در فقر زندگی کنند، اما احساس فقر نداشته باشند، ناراضی نخواهند بود. دولتها با عدم ارائه آمار و اطلاعات واقعی و یا بعضا با آمار اشتباه این تصور را به مردم القا میکنند که وضعیت رو به بهبود است یا اگر اوضاع اقتصادی خوب نیست ناشی از وضعیت جهانی است و ... عدم ارائه آمارهای مقایسهای با سایر کشورهای جهان به همین دلیل صورت میگیرد. برای مثال گفته میشود که تورم ایران در سال گذشته ۱۸.۴% بوده است. این عدد به تنهایی یک احساس را به مردم منتقل میکند.
فارغ از این مسئله که آیا مردم هم همین تصور را از تورم دارند یا نه؛ (که در مورد این موضع بیشتر توضیح خواهم داد) اگر مردم بدانند که ایران در میان ۱۰ کشور متورم جهان در سال گذشته بوده است چه احساسی خواهند داشت؟ آیا باز هم کاهش یک دهم درصدی تورم منجر به رضایت مردم خواهد شد که دولت پیروزمندانه در این مورد خبر دهد و روزنامههای طرفدار دولت داد شایستگی بزنند؟ اگر مردم بدانند که در حدود ۱۹۰ کشور جهان تورم یک رقمی دارند و بسیاری از کشورهایی که تورم بالا دارند از رشد بسیار بالاتری نسبت به ایران برخوردارند احساسشان چگونه خواهد بود؟
بخش دیگری که دولتها به آن پایبندی چندانی ندارند برنامههاست. از اینرو بخشها و ارگانها به ارائه اعداد و ارقام مربوط به سازمان خود میپردازند و رشدهای چند درصدی را اعلام میکنند، بدون توجه به این موضوع که آیا این رشد مطابق برنامهها بوده است و یا از آن عقب هستیم؟ آیا این رشد مطابق با پتانسیلها بوده است و یا خیر؟ بسیاری از مخاطبان اقتصادی اعداد مندرج در برنامه و یا پتانسیلهای هر بخش را نمیدانند و اعلام رشد چند درصدی ممکن است رضایت خاطر آنان را فراهم آورد حال آنکه اوضاع چندان هم مطلوب نیست.
دولتها روشهای گوناگونی را در ارائه آمار و اطلاعات نادرست در پیش میگیرند. در این مجال قصد بررسی این روشها را ندارم، اما آنچه مهم است این است که عدم ارائه درست آمار دست تحلیلگران را میبندد و مسیر اصلاح را حتی برای خود دولتمردان مسدود میکند. دولتها دوست دارند که دوباره رای مردم را بهدست آورند. در کشورهایی که احزاب نقش درستی در مسایل سیاسی بازی میکنند، و احزاب گوناگونی در صحنه سیاست کشور وجود دارند، همه احزاب ارگانها و بخشهایی برای ارزیابی شرایط کشور دارند.
این امر به دلایل مختلفی صورت میگیرد. ارائه برنامه برای شرکت در رقابتهای انتخاباتی و ارزیابی درست جناح حاکم از مهمترین دلایلی است که احزاب تنها به آمار ارائه شده از سوی مراکز دولتی اکتفا نمیکنند و خود به جمعآوری آمار و اطلاعات میپردازند. در بسیاری از کشورها نیز مراکز آمارگیری وابسته به بخش خصوصی که مستقل هستند به این امر میپردازند. دولتها نیز به دلیل وجود مراکز آمارگیری مختلف که بهطور مرتب اطلاعات اقتصادی را منتشر میکنند مجبور هستند که آمار درست و متقنی اعلام کنند، در غیر اینصورت پایگاه مردمی خود را از دست خواهند داد.
کمک به رشد و توسعه این مراکز در بخش خصوصی و ایجاد چنین مراکزی در درون احزاب از جمله گامهایی است که میتواند راهگشای اقتصادهایی باشد که در آنها همه چیز حتی اعداد و ارقام قابل اتکا در اختیار دولت است. با وجود چنین نهادهایی است که دولت نیز وظیفه پاسخگویی خود را بهتر انجام خواهد داد.
سعید اسلامی بیگدلی
دانشجوی دکتری مدیریت مالی
دانشجوی دکتری مدیریت مالی
منبع : سایت الف
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست