شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا
فقر و غنا از دیدگاه دین
فقر از مهمترین مسائل و دردهای جوامع بشری است و قسمت بزرگی از تلاشهای انسان در مبارزه با این مشکل خلاصه میشود. اسلام که دینی مبتنی بر ایدئولوژی الهی و بینش توحیدی است به این مسئله اندیشیده و راهحلهایی را ارائه داده است. برخلاف پندار عدهای، اسلام دین فقر نیست، بلکه ثروت را قائمه زندگی میداند منتها به عنوان یک وسیله و نه یک هدف.
ولی از آنجا که اسلام پیروان خود را به زهد و قناعت فراخوانده و از حرص و آز برحذر داشته و از آنجا که بزرگترین شخصیتهای مذهبی نیز که رهبری فکری، عقیدتی و عملی جامعه اسلامی را عهدهدار بودهاند پیوسته زاهدانه میزیستهاند، این تصور در اذهان افراد ناآگاه ایجاد شده که میبایست افراد جامعه اسلامی فقیرانه زندگی کنند و فرد فقیراز شرافت و کرامت بیشتری نسبت به سایر افراد برخوردار است. در حالی که تقوا معیار و ترازوی کرامت است یعنی هرکه تقوای بیشتری داشته باشد کرامت و شرافت بیشتری دارد نه هرکه فقیرتر است.
متاسفانه همچنان که گفتیم گروهی با تکیه بر پارهای از احادیث و آیات همچون آیه ۱۵ سوره تغابن و آیاتی از سوه حمزه و یا حدیث شریف پیامبر اعظم(ص) که میفرمایند: الفقر و فخری. بدون در نظر گرفتن معنا و جایگاه واقعی آیات و احادیث مشابه مدعی شدهاند که اسلام ضمن نفی ثروت، اصالت را به نداری و فقر میدهد. گسترش چنین ذهنیتی در جامعه و یا حتی میان پارهای از اقشار آن باعث میگردد فرهنگ تلاش و کوشش به فراموشی سپرده شود. و جامعه روز به روز از کاروان رشد و پیشرفت جهانی باز ماند که نتیجه آن همچنان که در این سیصد سال اخیر شاهد بودهایم توفق و چیرگی دشمنان اسلام بر ممالک اسلامی خواهد بود. البته باید حدود و ثغور ثروت و فرهنگ آن را نیز در جامعه گسترش دهیم و خلاصه دچار افراط و تفریط نشویم به طوری که گروهی از اقشار جامعهمان با برداشت ناصحیح از آیات و احادیث به سمت زهد منفی و فقر و تنبلی گرایش پیدا کنند و گروهی نیز پاس حدود و ثغوری را که خداوند برای ثروت معین فرموده نگه نداشته و در منجلاب استثمار دیگران برآیند و حرمت حق فقیران و نیازمندانی که تا تحقق یک جامعه صد در صد اسلامی و رفع کامل فقر در آن نیاز به مساعدتهای شرعی برادران دینی خود دارند را نگه ندارند. همچنان که میدانیم جهل به حقیقت اسلام باعث گردیده بسیاری از الفاظ دینی از معانی اصلیشان خالی شوند و به جای ایجاد تحرک، مانع و رادع حرکت صحیح گردند به طوری که زهد که به معنای قطع علاقه به دنیاست معنای عدم تحرک و کوشش گرفته، در صورتی که از نظر دین اسلام باید در عین تلاش،کار و کوشش و آبادانی زندگی دنیوی دلبسته خدا و آخرت که منزل حقیقی است باشیم. امام حسن مجتبی علیهالسلام میفرماید: از ما نیست کسی که دنیا را به خاطر آخرت و آخرت را به خاطر دنیا ترک کند. هنر هنگامی است که مومن دنیایی آباد مطابق حدود شرع می سازد و به آن دلبسته نیست بلکه به صاحب نعمت دلبسته است در خصوص قناعت نیز همان طور است. قناعت یعنی به اندازه مصرف کردن نه مصرف نکردن.
● ائمه ما هیچکدام فقیر نبودند هرچند بنا به اقتضائات جامعه.
در عین تلاش و کوشش وافر و آبادانی دنیا فقیرانه زندگی میکردند. علی(ع) در عین تلاش فراوان که زبانزد تاریخ است در نهایت زهد و قناعت میزیست ولی سالانه دهها هزار درهم از ماحصل ثروتش را وقف فقیران کرده بود و همچنین است درخصوص سایر ائمه (علیهمالسلام.)
هیچ یک از تاریخنویسان در زهد و پارسایی امام صادق(ع) تردید نکرده و جملگی او را به عنوان زاهدترین فرد زمان خود ستودهاند. در عین حال آن حضرت خود در گفتگویی با یکی از یارانش میفرماید:
انی لمن اکثر اهل المدینه مالا (همانا از ثروتمندترین مردم مدینه هستم.)
اهمیت مسائل اقتصادی در اسلام به حدی است که فقط بیش از ۴۵۰ آیه از قرآن به آن اختصاص یافته و باتوجه به روش قرآن که ایجاز و اختصار است این تعداد کثیر آیه نشان از اهمیت موضوع دارد.
علاوه بر این دعاها و اذکار بسیاری جهت کسب ثروت و نفی فقر از پیامبر اعظم(ص) و ائمه هدی علیهمالسلام آمده مانند “اللهم اغن کل فقیر” که مستحب است در ماه مبارک رمضان هر روز خوانده شود .دهها و صدها دعا و ذکر دیگر علاوه بر آن هزاران حدیث و گفته از پیشوایان دین در قدر و منزلت کوشش و تلاش در جهت رسیدن به رزق وسیع بیان گردیده که در ذیل به پارهای از آنها اشاره میشود.
پیامبر اعظم(ص) میفرمایند: “نعم العون علی التقویالله الغنی” ثروت و بینیازی بهترین کمک انسان در تقوی و پرهیزکاری است.)
امام صادق(ع:) آن کس که گردآوری ثروت را برای حفظ آبرو و ادای قرض و دستگیری از خویشاوندان دوست ندارد در او خیری نیست.
علی علیهالسلام: “الفقر الموت الکبر” (مرگ بزرگتر، فقر است.)
یا گاهی آن را هم پایه کفر میداند و میگوید: “کادالفقران یکون کفرا” (کفر و فقر چقدر به هم نزدیکند.)
ایضا از آن حضرت علیهالسلام: فقر انسان باهوش را از ادای سخن لال میکند.
و ایضا؛ آدم فقیر در شهر خود غریبانه زندگی میکند.
و حضرت در نهجالبلاغه خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی و یا طبق بعضی روایات به محمد بن حنفیه میفرماید: فرزندم من درباره تو از فقر سخت بیمناکم، از آن به خدا پناه ببر زیرا فقر موجب نقصان دین و سرگردانی عقل و دشمنی است.
و ایضا اگر فقر چون شخصی بر من مجسم میشد او را میکشتم.
لذا باتوجه به مجموعه بیانات فوق که حکم مشت در مقابل خروار را دارد ذکر این نکته در اسلام که فقر و فقیر بودن مورد تمجید قرار گرفته، یا از روی جهالت است و یا از روی غرض.
البته همچنان که در ابتدای مباحث فوق مطرح گردید ثروت و توانمندی در اسلام فینفسه مطمح نظر نیست بلکه حکم وسیله برای رسیدن به هدف را دارد و لذا در قرآن و احادیث در بسیاری از موارد، ثروت مورد طعن و رد قرار گرفته، چرا که این ثروت به جای اینکه صاحبش را به سمت خدا و بهشت سیر دهد او را از راه بازداشته و جهت عکس به حرکت او میدهد.
به هر حال آن دنیایی که نزد اهلبیت علیهمالسلام مورد طعن و رد قرار گرفته دنیایی است که رابطه انسان با خداوند را گسسته و از وسیله بودن خارج گردیده است. این چنین دنیا و دنیا طلبانی سد راه انبیای الهی(ع) قرار میگیرند و با استفاده از اهرم ثروت، آنان را از انجام هدف الهیشان باز میدارند و حق را وارانه جلوه میدهند و این است یکی از موارد مذمت ثروت و مالاندوزی در پارهای از سور قرآن همچون سوره مبارکه ماعون: “وای بر هر عیبجوی هرزه زبان، آن کس که مالی جمع کرده و دائم به شمارش مشغول است. میپندارد که مال و دارایی دنیا عمر ابدش بخشد.”
چنین دنیایی است که امیرالمومنین(ع) آن را سه طلاقه میسازد و به مردم دنیا طلبزمانش میگوید: “ای مردم” این دنیای شما در نزد من از استخوان بیگوشت خوکی که در دست فردی جذامی باشد خوارتر است” همچنین دنیاخواهان را مانند سگهای فریادکننده و درندگانی شکارجو به حساب میآورد.
دنیا و ثروت دنیا مقدمهای مطلوب جهت رسیدن به امر آخرت است و اگر انسان در پرتو تعالیم الهی و با حفظ حدود شرع در پی آن باشد در حکم مجاهد فیسبیلالله قلمداد میشود. چنان که شخصی به امام صادق علیهالسلام گفت: “به خدا ما خواستار دنیاییم و دوست داریم در اختیارمان قرار گیرد.
امام(ع) پرسید: دوست داری از آن چگونه بهرهبرداری کنی؟ گفت: خود و عائلهام در آسایش باشیم.
با آن صلهرحم به جا آورم، صدقه دهم و از بیچارگان دستگیری نمایم و حج و عمره انجام دهم.
فرمود: این طلب دنیا نیست بلکه خواستن آخرت است.
ثروت پشتوانه یک مومن برای امر آخرت اوست و بدین خاطر خداوند در قرآن کریم میفرماید: “لاتوتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما (ترجمه: اموالتان را که موجب قوام زندگیتان است در اختیار نادانان قرار ندهید)
مفهوم فقرزدایی از نظر اسلام با مفهوم رایج آن از لحاظ عرف جاری دنیا تفاوتهای عمیقی دارد، هدف اسلام این است که همه افراد انسانی در رفاه و آسایش زندگی کنند و نیازهایشان برآورده شود و ناهماهنگی معیشت از بین برود. البته همیشه در جامعه افرادی از لحاظ استعداد و تواناییهایی وجودی بر گروه دیگری برتری دارند. اسلام در قبول این تفاوتها و تفاوتهای درآمدی ناشی از این استعدادها که لازمه ضروری حرکت اقتصاد جامعه است تردیدی ندارد ولی تفاوت درآمد با تفاوت در معیشت فرق میکند. جهت روشنتر شدن مطالب فوق بهتر است به چند حدیث ذیل توجه شود؛
“اسحاق بن عمار به امام صادق (علیهالسلام) گفت: از مال زکات میتوان به کسی ۱۰۰ درهم داد؟ فرمود بلی، ۲۰۰ درهم؟ بلی، ۳۰۰ درهم؟ بلی، ۴۰۰ درهم؟ بلی، ۵۰۰ درهم؟ بلی تا وقتی که او را غنی و بینیاز کنی.”
“ابیبصیر نقل میکند که امام صادق(علیهالسلام) درباره کسی که زکات به او واجب است ولی خودش بینیاز نیست بحث میکرد، فرمود: با همان زکات وضع عائله خود را سر و سامان می بخشد و اگر چیزی زیاد آمد آن گاه به دیگران میدهد و آن چه از زکات بر میدارد برای خانوادهاش خرج میکند تا زندگی آنها را به حد دیگران برساند. در ادامه میگوید از امام صادق پرسیدم آیا به شخصی هم که هم خانه دارد و هم خادم، زکات داده میشود فرمود: بلی.
ایضا:
ابوبصیر میگوید: به امام صادق علیهالسلام گفتم: پیرمردی از دوستان ما، موسوم به عمر، که آدم فقیری است از عیسی بن اعین پول خواسته است و او در جواب گفته: مقداری پول زکات در اختیار دارم، ولی چیزی به تو نمیدهم، زیرا دیدم که گوشت و خرما خریدی. عمر گفت: یک درهم پول به دست آورده بودم، با یک سوم آن گوشت و با یک سوم آن مقداری خرما خریدم و باقی را برای حاجت دیگری نگه داشتم پس از این اظهارات امام صادق علیهالسلام فرمودند: خداوند در اموال ثروتمندان و فقرا نگریست آن گاه در اموال ثروتمندان حقی برای مستمندان قرار داد تا آن حد که زندگی آنها در رفاه باشد لذا او از آن ثروت میتوانست به قدری به او بدهد که او بخورد، بیاشامد، بپوشد و ازدواج کند، صدقه بدهد و به حج رود.”
از مجموعه احادیث فوق این نکته روشن میشود که بین تفاوت سنتی کمک به فقرا از نظر ما و دین اسلام تفاوت چشمگیری وجود دارد. تصور رایج در میان ما مسلمانان این است که تا حدی میبایست از محل وجوهات شرعی و غیر آن به فقیر کمک کنیم که رفع نیازی از مجموعه نیازهای او بشود، در حالی که تعالیم اصیل اسلامی نشانگر آن است که کمک به فقیر باید به اندازهای باشد که فقر را به طور کلی از زندگی او برطرف کند و شخص را مستطیع در انجام پرداخت واجبات شرعی مثل حج، خمس و زکات نماید و حتی افرادی که از جهاتی مثل مسکن در رفاه قرار دارند ولی مجموعه امکانات آنها متناسب با شرایط وجودی آنها نیست باید زیر پوشش کمکهای اسلامی (البته باتوجه به ضوابط اولویتبندی) قرار بگیرند.
مثلا شخصی که یک خانه ۳۵ متری دارد و خود و عائلهاش در آن زندگی میکنند و هزینه خورد و خوراک خود را تامین مینماید، به علت اینکه مسکن او دارای شرایط استاندارد زندگی یک خانواده چند نفره نیست و در شان حیات و زندگی آنها نمیباشد باید باتوجه به ضوابط در اولویت و نوبت دریافت کمکهای شرعی قرار بگیرد.
سیدمحمد نقیب
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست