پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا


جنگ چالدران


جنگ چالدران
یکی از دلایل پیشرفتهای سریع عثمانیان در اروپا، ضعف دولتهای شرقی (ایران، میان رودان، شامات و عربستان) بود اما در سال۱۵۰۰ در ایران برای اولین بار پس از قرنها، حکومتی ایرانی بر سر کارآمد. وجود این حکومت که بعدها به صفویان معروف گشت از جمله دلایل ضعف پیشروی عثمانی ها در غرب است. شروع این خاندان به دست شاه اسماعیل صفوی بود. وی مردی جنگاور، جوانمرد واصولاً شیعه گرا بود. وی ابتدا گیلان و تبریز و همدان را گرفت و پس از هم قسم شدن هفت طایفه ترک با وی غرب ایران را تصرف کرده و با در هم کوبیدن ازبکها شرق ایران و خراسان را نیز به دست آورد. قدرت گرفتن دولت ایران و در خطر افتادن بغداد دولت عثمانی را نگران کرد. عثمانی ها در این زمان فرمانروایی به غایت بی رحم موسوم به یاووز داشتند. سلطان سلیم رامی توان یکی از ۴سلطان بزرگ عثمانی دانست.(سلطان مراد، سلطان محمد فاتح، سلطان سلیمان وسلطان سلیم). آنگونه که برخی مورخین نظیر سرپرسی سایکس می گویند، اعزام سفرای ایران به نزد ممالیک مصر و مجارستان در ۱۵۱۴ دلیل اصلی عجله سلطان برای نابودی صفویان بوده است. کشتار ۴۰هزار شیعه در آسیای صغیر و فرستادن نامه های تند برای شاه اسماعیل نبرد را ناگزیرنشان می داد.
۱۲۰هزار سرباز ترک در مرزهای ایران آنچه بر هیبت ترکها در هنگام نبرد می افزاید سپاههای بزرگ و عظیم آنها بود به طوری که به شهادت تاریخ آنها در قرون ۱۵ ۱۶، و ۱۷ همواره برتری خرد کننده ای از نظر نفرات در میدان نبرد بر حریفان خود داشتند. در این زمان نیز شاه اسماعیل برای کمک به «بابر فرمانروای هند» ارتشی را به آسیای مرکزی فرستاده و در نتیجه قادر به آماده کردن ارتشی در این ابعاد نبود اما در عین حال دور از مردانگی می دانست که ارتش عثمانی را در غارت غرب ایران راحت بگذارد به همین دلیل علی رغم اینکه به او خبر دادند سلطان سلیم از ۱۲۰هزار سرباز تربیت شده و منظم، سواره نظام، ینی چری، تفنگدار و واحدهای برگزیده توپخانه برخوردار است خود را در دشت چالدران در نزدیک ارومیه به سپاه عثمانی رساند.
حال آنکه به گفته مورخان تنها نیرویی بین ۳۵ تا ۶۰هزار سرباز در اختیار داشت. عثمانیان از همان ابتدا با مشاهده سواران ورزیده ایرانی فهمیدند که توپخانه وینی چری ها باید سرنوشت جنگ را تعیین کنند. بنابراین توپها وینی چری ها پشت سپاه پیاده و سواره عثمانی پنهان شدند و در حقیقت نقش ذخیره استراتژیک ترکها را بازی کردند. شاه اسماعیل سپاه خود را به دوقسمت کرد و یک قسمتی را به فرماندهی رئیس طایفه استاجلو از طوایف جنگاور ترک سپرد و نیمی دیگر از سپاه را، خود فرماندهی کرد. شاه اسماعیل برای آنکه می دانست ترکها از توپ به خوبی استفاده می کنند تنها راه را در حرکت سریع به سمت دشمن دید بنابراین همزمان، ۳۵هزار سوار (یا ۶۰هزار) ایرانی از ۲جناح به جناحین عثمانیان حمله بردند.
حرکت شاه اسماعیل به اندازه ای جسورانه و سریع بود که امواج پیاده و سوار ترک نتوانستند مانع رسیدن او به واحدهای توپخانه شوند اما در جناح دیگر سواران استاجلو درست در زیر آتش توپخانه قرار گرفتند و بیشتر آنها از جمله رئیس استاجلو از بین رفتند. شاه ایران و سواران باقیمانده اش وسط میدان جنگ که اکنون دیگر به دلیل «مغلوبه شدن» جای مناسبی برای آتش ریزی توپخانه نبود به سختی نیروهای ترک را در هم می کوبیدند اما سلطان سلیم ناگهان نیروی مرگبار ینی چری ها را وارد میدان کرد. سواران ایرانی برای خروج از بن بست بی محابا به صفوف ینی چری حمله کرده و گمان کردند حرکت بسیار سریع آنها پیاده نظام مذکور را از هم خواهد پاشید اما این مردان سراسر سرخپوش مانند ستونهای متحرک سلاح به دست از جای خود نجنبیدند وحتی صفوف خود را برای عبور سواران ایرانی باز نکردند در نتیجه نبرد وارد خونین ترین بخش خود شد و هزاران نفر از نیروهای طرفین دشت چالدران را با خون خود رنگین کردند.
نیروی سوار ایران در محاصره کامل در حال مقاومت بود که ناگهان سربازی از نیروهای ینی چری شکم اسب شاه ایران را درید و پای او را نیز با ضربتی دیگر زخمی کرد. مردان قزلباش که قصد نداشتند به هیچ وجه شاه خود را در میدان تنها بگذارند با از جان گذشتگی شاه زخمی را بر اسب سوار کردند وسعی کردند از میان مردان سمج ینی چری بگذرند. سرعت عمل عشایر قزلباش و خستگی جنگاوران عثمانی سبب شد تا رخنه ای در بین آنها ایجاد شود وباقیمانده سواران ایرانی میدان جنگ را ترک بگویند.
اردوی ایران توسط عثمانی ها غارت شد و تبریز نیز به دست ترکها افتاد اما سلیم تنها به تصرف کردستان و دیار بکر قناعت کرد. نتیجه نبرد ورود صفویان بار دیگر قدرت بزرگی را در شرق امپراتوری عثمانی ایجاد کرد. عثمانیها در این زمان در اوج قدرت بودند آنها ۲سال بعد کل مصر را تسخیر کردند و در شرق نزدیک و شمال آفریقا دولتی از دست آنها نجات نیافت اما سرسختی سربازان ایرانی برای آنها این پیام را داشت که باید منتظر رخداد جنگهای عظیمی در این بخش از جهان باشد. نبرد چالدران سرآغاز جنگهای ایران وعثمانی بود که مانند جنگهای ۸۰۰ساله ایران ورودیکی از طولانی ترین نبردهای تاریخ بود و عاقبت ۴قرن بعد به ضعف مفرط ۲کشور منجر شد در حالی که هیچ یک از طرفین نتوانستند به برتری قطعی بر علیه دیگری دست بیایند اما همین که ایرانیان توانستند استقلال خود را در برابر دولتی که دهها کشور را مسخر کرده بود حفظ کند نکته ای بسیار امیدوار کننده بود. شاهنشاهی جوان صفوی در زمان شاه اسماعیل و شاه طهماسب نتوانست به ارتشهای بزرگ و عثمانی غلبه کند اما مقاومت آنها پایه ای شد برای پیروزیهای قرن۱۷ شاهان ایرانی بر عثمانیان.
منبع : یاد یار