شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

شکوائیه‌ای به دست‌اندرکاران همایش چهره‌های ماندگار


شکوائیه‌ای به دست‌اندرکاران همایش چهره‌های ماندگار
از سال ۱۳۸۰، در صدا و سیمای جمهوری اسلا‌می ایران، ظاهرا کمیته‌ای برای شناسایی، معرفی و تکریم بزرگان علم، ادب و هنر کشور به منزله نمادی برای نشان دادن تمجید و احترام علم و عالم و فرهنگ و ایجاد انگیزه علم‌گرایی و پژوهشگری در میان جوانان و دانش‌پژوهان کشور تشکیل شده است. اهداف و انگیزه‌های ذکرشده برای برپایی همایش سالا‌نه چهره‌های به‌اصطلا‌ح ماندگار، آنچنان متعالی و مقدس است که هیچ‌کس نمی‌تواند در آنها چون و چرا کرده، یا آنها را زیر مهمیز پرسش یا ظن و تردید قرار دهد.لیکن، هرگونه حرکت اصیلی، به خصوص در حوزه فرهنگ، نیازمند وجود پاره‌ای از شرایط و مستلزم رعایت اصول، قواعد و ادب خاصی است که بدون آنها، نه تنها اهداف اولیه حرکت ما متحقق نگشته، بلکه گاه در بسیاری از مواقع نتایجی معکوس و دقیقا در جهتی مخالف با انگیزه‌ها و غایات نخستین‌ حاصل می‌گردد؛ و این دقیقا همان چیزی است که در مورد همایش‌های موسوم به چهره‌های ماندگار صورت گرفته است. بنده، به‌عنوان عضو کوچکی از نهاد دانشگاه و جامعه فلسفی کشور، خواهانم به دست‌اندرکاران این همایش نکاتی را متذکر شوم:
۱) ‌<ماندگاری> یا <ناماندگاری> یک چهره یا شخصیت، امری، به معنای دقیق کلمه، فرهنگی و لذا خارج از حیطه اختیارات آدمی است. این ما نیستیم که تعیین می‌کنیم چه کسی در تاریخ فرهنگ و تفکر یک قوم بماند یا نماند. هیچ فرد، گروه یا قدرتی سیاسی نمی‌تواند تعیین کند که کدام فرد، اندیشه‌ یا اثری ادبی و هنری با ابدیت پیوند می‌خورد یا نه. هیچ گروه یا قدرتی نمی‌تواند چهره‌هایی چون فردوسی، حافظ یا مولا‌نا را از تاریخ فرهنگ و تفکر این مرز و بوم حذف کرده، یا برعکس، افرادی دیگر را به منزله <چهره‌های ماندگار> به تاریخ و فرهنگ یک قوم و یک ملت تحمیل نماید. بنده وقتی برنامه <چهره‌های ماندگار> را می‌بینم به یاد این آیات زیبای قرآن می‌افتم که فرمود: <و قالوا لولا‌ نزل هذاالقرآن علی رجل من القریتین عظیم؟ أهم یقسمون رحمت ربک؟ نحن قسمنا ... و رفعنا بعضهم فوق بعض... . (سوره زخرف، آیات ۳۱ و ۳۲) مخالفان پیامبر اسلا‌م می‌گفتند: پس چرا نباید آیات مقدس بر بزرگان قوم نازل شود؟ و خدای قرآن با پرسشی انکاری پاسخ داد: آیا آنها هستند که رحمت و نعمت پروردگار را تقسیم می‌کنند؟ نه! این ما هستیم که تقسیم می‌کنیم. ... و این ما هستیم که برخی را بر برخی برتری می‌دهیم.
۲) ‌ارزش‌گذاری‌های فرهنگی صرفا برعهده اهل فرهنگ است. نهادهای دولتی و سیاسی معیاری مناسب برای ارزش‌گذاری‌های فرهنگی قلمداد نمی‌شوند. خود صدا و سیما یا هر نهاد دولتی و سیاسی دیگری اساسا خود باید بر اساس ارزش‌گذاری‌های فرهنگی، مورد قضاوت، داوری و ارزش‌گذاری‌های اهل فرهنگ قرار گیرد. متاسفانه، جامعه ما فاقد نهادها، انجمن‌ها و کانون‌های اصیل خودجوش و غیردولتی فرهنگی است که رسالت عظیم و خطیر ارزش‌گذاری‌های علمی، فرهنگی و هنری کشور را برعهده گیرند. ما باید زمینه‌ساز ظهور چنین نهادهای اصیل و غیردولتی‌ای باشیم که از میان خود اهل علم، فرهنگ و هنر کشور به نحو طبیعی شکل گرفته تا بتوانند خارج از حاکمیت هر گونه سیاست‌زدگی‌ و سیاست‌بازی‌، به راستی سبب گسترش فرهنگ تمجید و تکریم علم، ادب و هنر راستین باشند.
۳) ‌پاره‌ای از انتخاب‌های هفتمین همایش چهره‌های ماندگار، و عدم وجود هرگونه رابطه اصیل میان برخی از چهره‌ها با رشته‌هایی که در آن به منزله چهره ماندگار برگزیده شده‌اند، غیراصیل بودن این حرکت را به جد نمایان ساخت.
۴) در پس حرکت‌هایی همچون همایش چهره‌های ماندگار یا انتخاب کتاب سال از سوی وزارت ارشاد و... منطقی نهفته است که برای حیات علمی، فرهنگی و هنری کشور مفید نیست. این منطق عبارت است از این که عرصه‌های دین، فرهنگ، هنر، علم و تفکر نیز به منزله موضوعات اعمال قدرت سیاسی تلقی می‌شود. این در حالی است که عرصه‌های مذکور، نه حوزه‌های ترکتازی قدرت سیاسی، بلکه ساحت‌هایی است که قدرت سیاسی در آنها باید زانوی ادب‌زده، به درس‌آموزی و تعلم بپردازد. ۵-‌در آخر، اینجانب از همه اهل علم، فرهنگ و هنر کشور تقاضا دارم که به منظور مقابله با بی‌اعتبار شدن همه ارزش‌ها و بازگرداندن ارزش‌ بودن به ارزش‌ها، خود در جهت تأسیس نهادهای مستقل علمی، فرهنگی، وارد عرصه حیات اجتماعی گشته، این بار سنگین را از دوش‌های ناتوان نهادهای دولتی کشور بردارند.

بیژن عبدالکریمی
استاد فلسفه و عضو هیأت علمی دانشگاه
منبع : روزنامه اعتماد ملی