ژان ـ کلود ون دام: هرگز از فکر پیشرفت غافل نشوید!

تازه اولین فیلم فرانسوی‌اش ”JCVD“ را به اتمام رسانده است، او ویراژ می‌دهد و پیش می‌رود، از فیلم‌هائی که در آسیا بازی کرده تا آنهائی که در آمریکا بوده است، او تصمیم گرفته که هرگز در چاه اشتباهات گذشته‌اش نیفتد. هنرپیشه برای ما می‌گوید با تمرین مداوم موفقیتش را کسب کرده است.
▪ شما یا در حال بازی در فیلم هستید و یا در تعطیلات به‌سر می‌برید، این‌طور نیست؟
ـ این برنامه همیشگی زندگی من بوده و هست. در طول بیست سال کمتر برایم پیش آمده که شش ماه پشت سر هم بی‌کار بوده باشم. عموماً سالی سه فیلم کار می‌کنم و برخی اوقات حتی چهار تا!
▪ از این اتیکت جدید ”کیک بوکسور“ که رویتان گذاشته‌اند خوشتان می‌آید یا دلخورید؟
ـ من سال‌هاست در سینمای اکشن فعالیت دارم، اما هیچ‌چیز جلوی ریسک کردن آدم‌ها را نمی‌گیرد با این‌حال فکر می‌کند با دیدن ”JCVD“ هیجان‌زده شوید. البته از یک مرحله به مرحله دیگر جهش داشتن کار آسانی نیست. مردم رویتان برچسب می‌زنند ولی من در صدد کندن این برچسب‌ها نیستم. چون بی‌هدف هم ضربات پایم را رها نمی‌کنم. برای همین معتقد به سینمای اکشن واقعی هستم. جا خالی... یک ضربه سر... یک ضربه مشت واقعاً مؤثره...
▪ در این فیلم شخصیتی متفاوت دارید که کمتر از شما دیده‌ایم؟
ـ بله، شرافت دلیل اصلی زندگی است: گاهی با پدرم، مادرم، خواهرم، فرزندان و یا همسرم همه‌چیز با هم مشترک است. این بهترین داروست و راهی برای کم کردن فاصله‌ها وقتی که شما در دسترس نیستید.
▪ و شما قدر این لحظات را می‌دانید در حالی‌که همه‌چیز را می‌شنوید؟
ـ می‌دانید، من همه حرف‌هائی که درباره‌ام زده می‌شود را می‌شنوم و خب گاهی به‌هم می‌ریزم. چه‌قدر هولناک است که نیاز داشته باشم دیگری را بشکنیم و از بین ببریم. و چه راحت است خرد کردن یک تصویر یا یک ضربه یا دکوپاژ تلویزیون و من گاهی در تله این مصاحبه‌ها می‌افتم. من نمی‌خواهم و نمی‌توان که مدام در حال سنگ پرتاب کردن به این و آن باشم اما اگر ژورنالیست‌ها دوست دارند، خب، می‌توانند به‌عنوان یک حرفه آن را انجام دهند. برعکس آنها، من خودم را می‌شکنم نه دیگری را!
▪ برای رسیدن به موفقیت چه باید کرد؟
ـ نباید در رویاها زندگی کرد بلکه باید رویاها را زنده کرد! قبل از هر چیز باید به خودمان خوب فکر کنیم و ایمان بیاوریم. اگر به خودتان ایمان نداشته باشید، چه‌کار می‌توانید انجام دهید؟ و بعد هر روز به جلو بروید. هرگز از این فکر غافل نشوید، خصوصاً در همین لحظه‌ای که در آن هستید هم به جلو رفتن فکر کنید. به بهترین بودن که خود انرژی‌زا است. در اوج موفقیت بودن لذت‌بخش است، هرگز فراموش نکنید به لطف مردم است که با خریدن فیلم‌های شما، شما می‌توانید ثروتمند و راحت و در اوج باشید. بدون مردم... شما هیچ‌چیز نیستید! قیمت خرید آنها رمز موفقیت شماست. به من اعتماد کنید، بدون وقفه کار کنید. اما عشق به مردم است که به کمک شما می‌آید و به شما قدرت پرواز می‌دهد. من، مردم را دوست دارم.
▪ هیچ‌وقت از این‌که نقشی را رد کرده‌اید تنها به دلیل آن‌که با ژانر شما متفاوت بوده است، افسوس خورده‌اید؟
ـ می‌دانید، من در ژانری فعالیت می‌کنم که باعث تثبیت من شده است. نمی‌گویم اشتباه نداشته‌ام. بله نقش‌هائی هم داشته‌ام که انتخابشان اشتباه بوده است. ولی خوب زندگی همین است دیگه! به‌خصوص در سینمای اکشن، همیشه به‌عنوان قهرمانی دوست داشتنی با رفتارهائی جذاب و قابل قبول تأثیر ویژه‌ای روی بینندگان می‌گذارد.
▪ از چه سنی مسیرتان را پیدا کردید؟
ـ خیلی زود. با اولین گام‌هائی که برمی‌داشتم. پدرم همیشه مرا به سینما می‌برد. همیشه توی سالن سینما دوست داشتم هنرپیشه شوم. بعد تمرینات هنرهای رزمی و کیمونوی سفید خیلی زود مرا به سینما کشاند.
▪ آیا از آتلانتیک گذشتید تا به رویای فیلم بازی کردن جامه عمل بپوشانید؟
ـ بله، باور کنید من قبل از هر چیز به سینما فکر می‌کردم. بروس لی کودکی من و خیلی‌های دیگر را در خود حل کرد. او افراد بسیاری را به سالن‌ها و دوجوهای تمرین کشاند: فکر می‌کنم با او نقطه مشترک دارم. در سال‌های هشتاد سالن‌های کاراته آمریکا یک فرانسوی موفق را در ”خون بازی“ شناختند که از همان سالن‌ها بیرون آمده بود. اروپا هم این‌طور بود.
▪ قبل از موفق شدن، بزرگ‌ترین تجربه‌تان چه بود؟
ـ گرسنگی! و اغلب ترس از آن‌که نتوانم نیازهای خانواده‌ام را برآورده کنم. من از همه‌کس و همه‌چیز دور بودم. هیچ‌کس نمی‌توانست کمک کند. فقط باید روی خودم حساب می‌کردم.
▪ اگر هنرپیشه نمی‌شدید چه‌کاره می‌شوید؟
ـ اگر هنرپیشگی را در پیش نمی‌گرفتم، دوست داشتم جراح بشوم. بدن انسان برایم عجیب و جذابست.

منبع : مجله‌رزم‌آور