سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

روی خط آموزش نیروی انسانی ؛ اهرم اصلی در کیفیت آموزش


روی خط آموزش نیروی انسانی ؛ اهرم اصلی در کیفیت آموزش
امروزه نقش آموزش و پرورش در توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بر هیچ کس پوشیده نیست و می توان گفت که کلید توسعه یافتگی هر نظامی در دست آموزش و پرورش آن نظام قرار دارد. از این رو اگر خواهان توسعه ای پایدار و فراگیر هستیم، لازم است برای آموزش و پرورش فرزندانمان سرمایه گذاری بیشتری نمائیم. البته هرگاه صحبت از سرمایه گذاری می شود خواسته و یا ناخواسته ذهن به سوی سرمایه گذاری های مادی میل پیدا می کند، اما با این که سرمایه گذاری های مادی نقش اساسی در رسیدن به اهداف آموزش وپرورش را بازی می کند، ولی نمی توان نقش سرمایه گذاری های غیرمادی را نادیده انگاشت، چراکه گاه امکانات مادی به وفور در اختیار ماست، اما به علت سوءمدیریت یا منابع انسانی نالایق، استفاده بهینه از این امکانات صورت نمی گیرد. از این رو وجود افراد خبره و کارآزموده می تواند در راه رسیدن به این هدف نقش مهمی را ایفا کند.
در جهان امروز ارزش و اعتبار انسانی کارآمد بر کسی پوشیده نیست. نگاهی گذرا به وضعیت نیروی انسانی در کشورهای توسعه یافته و مقایسه آنها با جهان عقب نگه داشته شده واقعیتی انکارناپذیر را روشن می سازد. تفاوت اساسی این جوامع در برخورداری از نیروی کارآمد و توانمند است. بدون تردید هر کشوری که سرمایه بیشتری برای تربیت و آماده سازی نیروی انسانی صرف کند، از رشد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بالاتری برخوردار خواهد بود نیروی انسانی سرمایه واقعی هر جامعه محسوب می شود.
بررسی عوامل پیشرفت و ترقی در جوامع پیشرفت نشان می دهد که همه این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار بوده اند. نگاهی به تاریخ ملل نیز بیان کننده این واقعیت است که دوران شکوفایی و درخشیدن آنها با رشد وپویایی نظام های آموزشی مقارن بوده است.
چنان چه ایران یا روم باستان و یا اقوام دیگر در دوره های تاریخ، عظمت و افتخارات بزرگی کسب کرده اند و نباید این سرافرازی را جدا از توان علمی و دانش آنها در آن دوران مورد مطالعه قرار داد. عظمت و اعتلای مسلمانان درصدر اسلام حاصل تکاپو و تلاش آنان در کسب معارف اسلامی و نتیجه کوشش های بی دریغ پیامبر بزرگ اسلام(ص) پیشوایان دین و مسلمانان سخت کوش و مجاهد بوده است. بدون تردید این پیشرفت حاصل اعتقاد و توجه به آموزش دیگران و میل به آموختن و کسب موفقیت در این راه بوده است و باید آن را یک انقلاب فکری و فرهنگی (ایدئولوژیک) که محصول مستقیم آموزش و پرورش است به حساب آورد.
معبر ترقی جوامع، وجود انسان هایی است آگاه و روشن، این آگاهی و روشنی که به تغییر مطلوب نگرش ها تعبیر می شود، از وظایف عمده نظام های آموزش و پرورش است. تبلور کار آموزش وپرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است.
بررسی ها مربوط به نیروی انسانی نشان می دهد که جوامع پیشرفته از بیشترین نیروهای کمی و کیفی کارآمد خود را صرف آموزش می کنند. از تجربیات و تحقیق بر می آید کشورهایی که خواسته اند خود را به سطح بالاتری از رشد برسانند از طریق آموزش وپرورش و تغییر نظام آموزشی به چنین هدفی دست یافته اند. این تغییر بایددر همه سطوح آموزش و پرورش رخ دهد. یعنی کلیه دست اندرکاران نظام آموزشی مدارس که معلمان هم قسمتی از آن می باشند با تمامی روش ها و فنون نوین در جهان پیشرفته امروزی آشنایی و آگاهی داشته باشند. پیشرفت های تکنولوژیک شوروی سابق مانند پرتاب ماهواره در اولین سال های دهه پنجاه میلادی کنجکاوی و حسادت آمریکائی ها را برانگیخت.
آنان درپی تعیین دلایل پیشرفت رقیب به این نتیجه رسیدند که آموزش و پرورش آمریکا آن ویژگی ها را ندارد. اساسی ترین اقدام آمریکایی ها در آن زمان تغییر و تحول ساختاری محتوای آموزش و پرورش بود.
عصر ما عصر تغییر نامیده شده و در قرن اخیر جهان شاهد تحولات شگرفی بوده است. بیش از ۹۰درصد علوم، ساختار جدید خود را در این قرن پیدا کرده اند. اختراعات و اکتشافات این سده نسبت به قرن پیشین شگفت آور به نظر می رسد. به قول «الوین تافلر» نویسنده کتاب «موج سوم» جهان دوره صنعتی را گذرانده و به دوره الکترونیک و پارالکترونیک پا گذاشته است. از خود تغییرات که بگذریم، سرعت تغییرات و تصاعد سرعت رشد، انسان را مبهوت می کند، نکته حائز اهمیت این است که این تغییرات از شکل های ساده به شکل های پیچیده و از حالت های تک بعدی به حالت های چندبعدی تغییر ماهیت داده اند.
امروز عصر اطلاعات، دانش و تکنولوژی است و این جهان پهناور با همه بزرگی به یک دهکده کوچک تبدیل شده است. رسانه های همگانی مانند رادیو و تلویزیون امکانات فضایی مانند ماهواره و سرانجام تجهیزات الکترونیک مانند کامپیوتر و... انتقال دانش و اطلاعات را چنان سریع و میسر ساخته است که زندگی بدون استفاده از آخرین اطلاعات امری غیرعقلانی به حساب می آید. این تغییرات حاصل تغییر در آموزش وپرورش جهان است و فقط نظام آموزش و پرورش پویا و زنده می تواند ما را با این تغییرات و تغییرات آتی هماهنگ سازد. لازم است با توجه به مقدمه و نقش نیروی انسانی در نظام آموزش و پرورش جهت بهبود کارآیی تمامی پرسنل مانند برنامه ریزان آموزشی، مدیران، معاونین، مربیان پرورشی، معلمین و دفترداران توجه لازم مبذول گردد.
از مهم ترین عوامل موردتوجه برنامه ریزی آموزشی نیروی انسانی است. از میان همه عواملی که در هر جامعه یا سازمان وجود دارد، انسان به عنوان نیروی انسانی در درجه اول اهمیت قرار می گیرد. هرسی و بلانچارد گفته اند که فقدان هریک از اجزاء سازمان مثل تکنولوژی و منابع مالی قابل ترمیم و جبران است، ولی فقدان انسان قابل جبران نیست. نیروی انسانی ایجادکننده، به کارگیرنده و کنترل کننده سایر منابع سازمانی است. درحقیقت تمام منابع مادی سازمان قائم به ذات انسان و متکی به اوست.
استانداردسازی منابع انسانی ضرورتی بایسته در آموزش و پرورش به شمار می آید. با استانداردسازی نیروی انسانی می توان افراد مناسب را در پست های مناسب قرار داد و به مجرد کاهش نیروی موردنیاز بنابه هردلیل می توان از وجود افرادی که دارای شرایط احراز هستند، استفاده کرد. یکی از مشکلاتی که امروزه سازمان ها به ویژه در سطح مدیران با آن روبرو هستند، فقدان تعریف مشخص و منظم از نیروی انسانی موردنیاز است. به همین دلیل در بعضی مواقع مدیران ارشد از موقعیت به وجود آمده سوءاستفاده نموده و هرکسی را که با خط فکری خود متناسب و همراه می بینند، بدون توجه به شرایط فرد وتوانایی های لازم شغلی به کار می گیرند.
ضرب المثل مدیران اتوبوسی از مصادیق بارز این طرزفکر است که با اتوبوس نیروهای خود را از این سازمان به آن سازمان انتقال می دهند. در نبود معیار و استاندار مشخص و معین افراد خود را محق در پست سازمانی اشغال شده فرض کرده تا حدی که اگر به دلیل نداشتن صلاحیت و شایستگی به پست سازمانی دیگری مخصوصاً پایین تر منصوب شوند، در برابر این انتقال مقاومت می کنند و درصورت نبود استاندارد هر پست سازمانی بدون متصدی باشد، افرادی که شایستگی احراز آن پست را ندارند در منازعه با یکدیگر قرار می گیرند و خود را بهترین فرد برای آن پست می دانند.
سید بهزاد حسینی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید