پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا
فال قهوه، مشاوره، آرایش

بعد از این كار، تعداد تابلوهایی كه روی آن نوشته شده: «سالن آرایش و پیرایش زنانه» را بشمارید و اگر باز هم نیاز به دلیل و برهان داشتید، به كاغذهای كاهی رنگارنگی كه هر از گاهی در چارچوب در آپارتمانها جای میگیرد یا به حیاط خانهتان پرتاب میشود، بیشتر توجه كنید! البته باز هم روشی برای اثبات وجود آن، اینكه تعداد خانمهایی كه در میان اقوام و خانوادهتان به این شغل مشغول هستند را بشمارید!
... به هر حال، اگر اهل مقاومت هم باشید، عقبنشینی میكنید و میگویید كه واقعا تب این شغل، در میان خانمها داغداغ است و آنچه عامل این حرارت شده، حرفهایی از گوشه و كنار درباره رقمهای درشت و رویایی درآمد شاغلین این حرفه است. بنابراین، این قسمت ماجرا به اندازه كافی اغواكننده جلوه میكند تا سبب ورود به این حرفه و رفتن تا انتها باشد.
... اما آغاز این راه، كار چندان سختی نیست؛ تنها كافیاست مبلغ صد و پنج هزار تومان به علاوه رقمی حدود ده هزار و پانصد تومان – به منظور انجام كارهای اداری و برگزاری امتحان – كنار بگذارید.
از این پس، تبدیل به شاگردی میشوید كه قرار است تنها دوره مقدماتی این هنر را سپری كند. در این دوره، با بسیاری از اصطلاحات، روشها و ابزارها آشنا میشوید و دیپلم فنی و حرفهای به شما اعطا میشود
. ...واما جزئیات و ریزهكاریهایی كه اصل قضیه است مخفی میماند و سبب میشود از این قسمت به بعد، ماجرا جالبتر شود:
به دست آوردن بخشهای باقیمانده كه در حقیقت تضمینكننده تبدیل شما به آرایشگری حرفهای است، مستلزم گذراندن دورههای پیشرفته و حرفهای است. در اینجا باید بسته به وضعیت مالیتان، مدت زمانی را توقف كنید و فقط به فكر جمع كردن شهریه دورههای فوق باشید!
البته در این توقف، میتوانید مشغول به كار شوید اما یادتان باشد كه به هر جا وارد میشوید، شما را قبول ندارند و تنها به چشم شاگردی نگاهتان میكنند كه نیاز به گذراندن سالها تجربه دارد. به هر حال، در این شرایط، خودتان هم بیتجربگیتان را باور دارید و تلاش میكنید تا در آرایشگاهی كه مشغول به كار هستید، از فوت و فنهای خانم باسابقهای كه هر روز چكپولهای سرخ و سبز پارو میكند، سر درآورید اما هرچه میگذرد، تنها به این نتیجه میرسید كه هر روز به انجام كارهای پیشپا افتاده و مقدماتی این رشته مشغول هستید و وقتی به خودتان میآیید، متوجه میشوید كه بهرغم ساعتها روی پا ایستادن، تنها دچار تكرار و تكرار شدهاید.
لازم به ذكر است كه در این روزها باید ظرفیت روانیتان را هم بالا ببرید چرا كه در روزهای نخست و همینطور پایانی، معمولا باید رفتارهای تحقیرآمیز بسیاری را از سوی صاحب آرایشگاه و سایر كاركنان تحمل كنید چرا كه در این شغل، همه رقیب هم هستند و تجربههای كسب شده طی سالها كه شما دربهدر به دنبالش هستید، با ارزشتر از آن است كه به راحتی نصیبتان شود. بنابراین تلاش بیفایده است و هر چه نقشه میكشید تا سوالهای كاربردیتان را از همان خانم «چكپول پارو كن» بپرسید، با پاسخهای سرد و راه گمكن مواجه میشوید. البته در این میان، مسائلی را به صورت ناخودآگاه ضبط میكنید و یاد میگیرید كه به عنوان مثال اگر پس از اتمام كار، مشتری از خدمات ارائهشده بسیار راضی و خوشحال بود، رقم مربوطه را باید دو برابر كرد و در حالت برعكس، اگر ناخشنود و ناراضی بود، با تخفیف اساسی، قضیه را ختم كرد. همینطور باید پس از اتمام كار، آنقدر از مشتری و تحول رخ داده تعریف كرد تا باورش شود كار خوب بوده. در این میان، مسائل جالبتری را نیز به صورت ناخودآگاه متوجه میشوید و آن اینكه حداقل یك فالگیر – ترجیحا با قهوه – را به آرایشگاه دعوت كنید تا به این دلیل، خانمهای بیشتری دور هم جمع شوند و به واسطه فالگیر، كاری درخواست كنند و به اصطلاح، مشتری شوند و در همین اوصاف، وقتی به رقمهای گفته شده به مشتریها دقت میكنید – باز هم به صورت ناخودآگاه – متوجه میشوید كه چه تفاوت فاحشی با رقمهای گفته شده از سوی صنف آرایشگرها وجود دارد اما خیالتان را راحت میكنند و میگویند: «نمیتوانند نظارت كنند!».
به هر حال، با هر چه ضبط میكنید و انجام میدهید، به این نتیجه میرسید كه سرجای خود بنشینید و مهارت بیشتری كسب كنید. حالا اگر تا این زمان پولی دست و پا كرده باشید، نباید فرصت كلاسهای حرفهای را از دست بدهید چرا كه همه میگویند اصل قضیه هنر آرایشگری، در این كلاسهاست! مبلغی معادل یك الی یك و نیم میلیون تومان كنار میگذارید و شماره تماس بیش از صد آموزشگاه را از داخل مجلههای مختلف بیرون میكشید. همه آنهایی كه در محلهای به اصطلاح بالای شهر ساكن هستند، رقم را بدون تخفیف اعلام میكنند و به هیچوجه، پرداخت اقساط را نمیپذیرند اما در محلههای معمولینشین، میتوان در اقساط ۱۲-۱۰ ماهه، كل شهریه را پرداخت كرد. در همین گیرودار، درهای جدیدتری به رویتان باز میشود، اینكه یك آموزشگاه اعلام میكند مدركش از ایتالیاست، دیگری از فرانسه، دبی، امارات،تركیه و... و به این نسبت، شهریهها نیز دستخوش تغییر میشود و رو به نجومی شدن میرود.
حالا هر چه تلاش میكنید سر دربیاورید كه چطور مدركی از فرانسه اعطا میشود در حالی كه امتحانها به صورت داخلی و از طرف سازمان فنی و حرفهای كشور است، به نتیجهای نمیرسید!
در این میان، شما میمانید و مبلغ هنگفت كلاسها، دورههای متعدد و در نهایت، آموزش مدلهای عجیب و غریب و متفاوتی كه بسیاری از آنها با فرهنگ و سلیقه مردم همخوانی ندارد اما شما مجبورید آنها را بیاموزید تا حرفهای شوید و بتوانید در میان هزاران سری كه برای موفق شدن در این رشته در جنب و جوشند، جایی باز كنید!
فقط یادتان باشد كه در این میان، پشتكارتان را از دست ندهید و خسته نشوید. هر بار كه دچار این حالت شدید، به فكر كاغذهای خشك چكپولها یا بوی اسكناسهای انباشته روی هم بیفتید تا بار دیگر انگیزهتان را به دست آورید و بالاخره بشوید یك خانم آرایشگر حرفهای!
اگر روحیهتان را از دست نمیدهید، باید بگوییم كه حالا باید به فكر دست و پا كردن محل كار و وسایل مورد نیاز باشید. حق دارید دلسرد شوید چون به تازگی مبلغ هنگفتی را برای گذراندن كلاسهای حرفهای صرف كردهاید. همه آنهایی كه این راه را میآیند و به اینجای كار میرسند، مثل شما دچار یاس مقطعی میشوند اما وقتی به فكر شب عید و انبوه مشتریهای جمع شده در آرایشگاهشان میافتند – در حالی كه وقت برای شمردن اسكناسهای سبز وجود ندارد! – بلافاصله دمدستیترین راه، یعنی استفاده از منزل مسكونیشان را انتخاب میكنند: البته این راه، برای بسیاری مقدور نیست و آنها را با مشكلات جدی مواجه میكند چرا كه اغلب، همسران این تصمیم را مخل آسایش اعضای خانواده میدانند و... اما اگر این راه، برایتان بسته شد، مجبورید چند پله به عقب برگردید و دوباره به عنوان مهمان، به آرایشگاه دیگری روانه شوید. البته حالا نگاهها به سوی شما تغییر كرده چرا كه تبدیل به آرایشگری حرفهای شدهاید!
حالا باید دردسرهای شراكت با فردی دیگر را تحمل كنید كه به صورتهای مختلف، از جمله «جا از من، كار از تو»، «كرایه كردن صندلی از یك آرایشگاه»، «۵۰ – ۵۰ مساوی»، «هر كس مشتریهای خودش» و... وجود دارد.
... و حالا این جریان تند، آرامتر میشود؛ شما مشتریهای بیشتری جلب میكنید و به اصطلاح، بعد از چند ماه، سرشناس میشوید اما هنوز برایتان راضیكننده نیست و وقتی مبلغ باقیمانده آخر ماه را با بسیاری از آرایشگاههای مشابه مقایسه میكنید، میبینید چقدر عقبترید. بنابراین تصمیم میگیرید دست از مخفیكاری بردارید، تابلویی بر سردر محل آرایشگاه نصب كنید و پرداخت مالیات را به داشتن مشتریهای بیشتر ترجیح دهید. برای داشتن تابلو، كسب جواز لازم است. بنابراین، به صنف آرایشگرها مراجعه میكنید اما پس از این كار، وقتی متوجه میشوید كه علیالحساب باید پانصد هزار تومان پرداخت و قوانین سخت مكانی را نیز رعایت كنید، از كسب جواز پشیمان میشوید اما دل را به دریا میزنید و میخواهید مثل بسیاری كه با تابلو و بدون جواز كار میكنند، ادامه دهید.
همه میگویند این كار ریسك است و هر لحظه ممكن است مامورهای شهرداری متوجه شوند و آرایشگاه را ببندند... اما مگر راه دیگری وجود دارد؟
شیرین نجوان
منبع : روزنامه همشهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست