دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

از اسطوره ها تا جوی آب


از اسطوره ها تا جوی آب
هیچ کس نمی داند ماهی قرمز کی و از کجا آمده، چگونه بر سر سفره هفت سین نشسته، اما همه می دانند که تحویل سال در غیاب او به دل نمی چسبد.
قدیم ترها که خانه ها بزرگ و حیاط دار بود، او هم در حوض وسط حیاط جایی برای خود می یافت و اهمیتی نمی داد که وقت تحویل سال چند ساعتی را در تنگ کوچک بلورین سر کند، اما در روزگار آپارتمان نشینی، تنها خانه او تنگ تنگ است و بس.
ماهی - سرخ یا غیرسرخ - آن گونه که دکتر «محمود روح الامینی»، استاد مردم شناسی دانشگاه تهران می گوید در نماد شناختی ایرانی نشان از زندگی دارد و از آن رو در کنار هفت سین نوروزی قرار می گیرد که نوروز سرآغاز زندگی دوباره طبیعت است و حضور ماهی از میان انبوه حیوانات اشاره یی است به این آغاز. البته کسی نمی داند که این موجود (بی آنکه نامش با حرف سین آغاز شود) از چه زمان پای ثابت سفره هفت سین شده است؛ چرا که به گفته روح الامینی «ما نه فقط درباره ماهی، بلکه حتی درباره هفت سین، کوچکترین اطلاعی در نوشته ها و متون کهن پارسی نمی یابیم. مراسم نوروزی اغلب در خانه ها برگزار می شده و چون تاریخ نگاری ایران یکسر معطوف به موضوعات رسمی و شاهانه بوده، توجهی به آن نکرده است.»
دکتر «میرجلال الدین کزازی»، استاد ادبیات دانشگاه شهید بهشتی، نیز همچون روح الامینی نمی تواند رد پایی از ماهی سرخ در آبشخورهای کهن به دست دهد، اما درباره کارکرد ماهی در فرهنگ و باور شناختی ایرانی سخنان درخوری دارد؛ «ماهی از آن روی که با آب در پیوند است، پدیده یی خجسته و بشگون و اهورایی شمرده می شود و به نشان فال نیک در خوان نوروزی نهاده می آید. از سوی دیگر شاید بتوان این نشانه را هم مانند دیگر نشانه ها و نمادهایی که در خوان نوروزی یا هفت سین می بینیم، در پیوند با ستایش روشنایی و خورشید دانست.»
او افسانه نهادن جهان بر شاخ گاو و جای گرفتن گاو بر ماهی را یادآور می شود و می افزاید؛ «گاو در نمادشناسی ایرانی نشانه رازآلود زمین یا جهان فرودین پیکرینه است که در ادب پارسی، جهان آب و گل خوانده می شود؛ در برابر شیر که نماد خورشید و آسمان است. از آنجاست که این گاو بر ماهی ایستاده و بنیاد و پایگاه زمین یا جهان پیکرینه آب و گل است.» به هر روی ماهی سرخ نوروز تا از اعماق اسطوره ها به پای سفره هفت سین بیاید، راهی دور و دراز و گاه پرمشقت را می پیماید. این ماهی دوست داشتنی که به طور متوسط بین ۱۲ تا ۲۰ سال عمر می کند و در موارد نادری ۳۰ و ۴۰ را از سر می گذراند، از خانواده کپور ماهیان است و حدود ۱۵۰۰ خواهر و برادر دارد که برخی چون او تزئینی و برخی خوراکی اند.
در ردیف ماهیان گرم آبی و پرطاقت جای می گیرد و می تواند با اکسیژن بسیار کم به زندگی ادامه دهد. از این رو تکثیرش فرآیند پیچیده یی ندارد و در خانه های روستایی و با امکانات ابتدایی نیز صورت می پذیرد. در حالی که طبق آمار شیلات ایران، هر ساله ۳۱ میلیون قطعه انواع ماهی تزئینی در کشور تولید می شود، تولید ماهی قرمز به تنهایی از مرز ۶۰ میلیون قطعه می گذرد و این یعنی یک تجارت پر سود و تضمین شده است.
شیلاتی ها می گویند دست کم دو هزار نفر در سراسر کشور به طور مستقیم در پرورش ماهی قرمز دست دارند، اما این مربوط به واحدهایی است که مساحت شان از ۱۰۰ متر افزون تر است و از شیلات پروانه دریافت کرده اند وگرنه تعداد پرورش دهندگان خانگی باید به مراتب بیشتر باشد. این عده اخیر را در زمره فقیرترین و خرده پاترین تولیدکنندگان ماهی به شمار می آورند و هزاران دستفروش را که در بخش های پایین دستی شبکه توزیع فعال اند، بر تعدادشان می افزایند. کار تکثیر اغلب بی آنکه آسیبی به ماهی برسد، انجام می گیرد و اگر در واحدهای بزرگ و تحت نظارت باشد با استانداردهای بهداشتی همخوانی دارد.
اما گرفتاری ماهی قرمز از زمانی آغاز می شود که پای در چرخه توزیع می نهد. هزاران هزار ماهی در دبه های کوچک و بزرگ، سوار بر وانت یا کامیونت یا حتی پشت خودروهای سواری به مراکز فروش حمل می شوند و خود را در مرحله قیمت گذاری می یابند. مردم در خانه ها ماهی قرمز را در تنگ های کوچک رها می سازند و گاه از سر دوستی با ماهی تلنگری هم به تنگ می زنند تا به حرکت درآید. آنها که مهربان ترند، مرتب آب ماهی را عوض می کنند و غذا برایش می ریزند؛ غافل از آن که تلنگر و تعویض چیزی نیست مگر یک شوک بزرگ به ماهی و غذای زیاد در حکم سم مهلک،
اما آنان که از مهربانی بی بهره اند، ماهی را یکسر به فراموشی می سپارند و آنقدر آب تنگ را عوض نمی کنند تا ماهی به شکل دردناکی می میرد،پس عجب نیست که اعلام شود از ۱۵ اسفند سال گذشته تا ۱۵ فروردین امسال دست کم ۵ میلیون قطعه ماهی بر اثر بیماری، سکته و نگهداری نادرست جان سپرده اند.
پیکر آنها میان زباله ها یا کنار جوی، هدیه نوروزی شهروندان به گربه های ولگرد شهر بوده است، هم از این روست که یک متخصص محیط زیست می گوید؛ «اگر مردم می دانستند که حتی تولید صدا در ماهی قرمز ایجاد ترس و مرگ می کند، اگر می دانستند که در آب کلردار آرام و بی صدا می سوزد و نیاز به جای وسیع و آب پرخزه دارد، آن وقت هرگز ماهی های قرمز را قربانی سفره های هفت سین خود نمی کردند.»
تا آنجا که به ماهی قرمز مربوط است، اگر تاب آورد و عید را از سر بگذراند، چندگونه سرنوشت را پیش روی خویش می یابد؛ یا در تنگ می ماند تا بمیرد یا اگر خوشبخت باشد به حوض خانه راه می برد یا در حوض یک مسجد یا امامزاده رها می شود. با این حال حتی یک حساب سرانگشتی نشان می دهد که محتمل ترین گزینه برای موجودی که نماد زندگی در سفره هفت سین است، مرگ است.
منبع : روزنامه اعتماد