دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
نوستالژی خونین رده ب
![نوستالژی خونین رده ب](/mag/i/2/cvlch.jpg)
یک قاتل روانی، عده یی قربانی که اغلب زن هستند و کسی که در نهایت انتقام می گیرد یا به نوعی قاتل را از ادامه اعمالش باز می دارد، سه گروه اصلی کاراکترهای فیلم های «اسلشر» را تشکیل می دهند. دسته آخر در نهایت با استفاده از ابزار قاتل (چاقو، اره و...) او را متوقف می کند. در مورد «اسپلتر» هم این توضیح را بدهم که خشونت بصری به ویژه به خاطر به کارگیری جلوه های ویژه و افکت های تصویری، اهمیت بیشتری دارد و خود همین زیرژانر قابلیت تبدیل شدن به کمدی را دارد که آن را اسلپ استیک می نامند. تارانتینو به زیبایی با همین اصول اولیه بازی کرده است. انتقام گیرنده یی با آن معنا در فیلم وجود ندارد ولی این سوال مطرح می شود که اگر قربانی ها خودشان یک پا مرد باشند تکلیف چیست؟در بین دو فصل مجزای فیلم و در بیمارستان متوجه کم کاری و ناتوانی های پلیس برای کشف حقیقت و اجرای عدالت می شویم و قاتل روانی می تواند به فعالیت هایش ادامه دهد. قاتلی که اتفاقاً در اینجا خیلی خوش تیپ و خوش هیکل است. کرت راسل در نقش این قاتل یادآور نقش های قبلی اش در فیلم های جان کارپنتر است و چه جالب که در انتها کمی دل مان به حال او می سوزد. پس در اینجا قربانیان ناگهان به انتقام گیرندگان تبدیل می شوند. هر چقدر قربانیان اولی سطحی و غیر قابل همدردی هستند، دسته دوم که در نهایت قاتل را مجازات می کنند، سمپاتیک و قابل اعتنا و ستایشند. از آنجایی که همه چیز در این نوع سینما سطحی و خام شکل می گیرد، همین معانی و پرداخت کل اثر هم کلاً سطحی است. پس نمی توان به آن معنی انتظار یک درام هستی شناسانه را داشت ولی خودآگاهی فیلمساز، همه چیز را سر جای خودش قرار می دهد. نسبی گرایی تارانتینو در ارائه یک درام فمینیستی از دیگر نکات جالب فیلم است. عده یی بدلکار و عوامل پشت صحنه سینما (دقیقاً مثل قاتل) به خاطر علم و توانایی های خاص خودشان و البته با کمی شانس جان سالم به در می برند. به نوعی این زنان سینمایی بر مرد سینمایی چیره می شوند؛ انگار قضیه کلاً یک تسویه حساب سینمایی است. فیلم آخر تارانتینو با اینکه خود به خاطر یک نوستالژی و تعلق خاطر ساخته شده ولی خود متن خالی است از هر گونه نوستالژی. با اینکه اشارات فرا متنی و بینامتنی در طول فیلم فراوانند ولی تارانتینو این توانایی را داشته تا فیلمش بی جهت وارد فضاهای غیر لازم نشود. همه چیز را در سطح نگه داشته و به ایده بساز بفروشی نیز کاملاً پایبند بوده است. «ضد مرگ» یک اثر پست مدرن و ضد خاطره است که همه چیزش از خاطرات می آید. یاد جمله پایانی «در ستایش عشق» گدار می افتم؛ «هر وقت به چیزی فکر می کنم، چیزهای دیگری به یادم می آید؛ برای اینکه به چیزی فکر کنم، بهتر است به چیزهای دیگری بیندیشم.»
«ضدمرگ» تا حدودی همین جمله را سینمایی کرده است. فیلم در ابتدا خود را اسیر حافظه و خاطراتش می بیند ولی بلافاصله از آنها دور می شود و در انتها به نوعی دیگر آنها را به یاد می آورد.
محمد باغبانی
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست